خطر ناشی از چیزی می شود که ندانید چه کار می کنید.
درسهایی از بیل آکمن برای موفقیت در بورس
برخی از سرمایهگذاران فعال دوست دارند که کار خود را با موقعیتی کوچک یا با استفاده از امکانات مختلف، شروع کنند. برخی دیگر نیازمند مدیریت شرایط به طور مستقیم هستند. بیل آکمن تمام تحقیقات خود را به طور مقدماتی انجام میدهد. او در ذهن یک هدف دارد و برای موفقیت در بورس برنامهریزی کردهاست. آکمن همچنین، قبل از مشارکت آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد. بیل آکمن از سرمایهگذاران مشهور جهان است که شخصیتی صریح دارد. او به عنوان سرمایهگذاری فعال تمایل به انجام کارهای عادلانه دارد. در ادامه با درسهایی از بیل آکمن آشنا میشویم.
بیوگرافی بیل آکمن
آکمن سرمایهگذاری ۴۷ ساله است که در خانوادهای مرفه و یهودی در وستچستر نیویورک، پرورش یافته است. ویلیام آلبرت آکمن، در ۱۱ ماه مه سال ۱۹۶۶ متولد شد. وی در خانوادهای یهودی در چاپاوا واقع در وستچستر نیویورک بزرگ شد و دوران دبیرستان خود را در هوراس گریلی گذراند. پدر وی رئیس کارگزاری وام مسکن و مستغلات، در نیویورک بود. دلیل اعتماد به نفس آکمن به روزهای دبیرستانش باز میگردد. جایی که وی پدر خود را مدیر اجرایی املاک و مستغلات میبیند. او مدرک کارشناسی خود را از دانشگاه هاروارد کسب کرد. او با سرمایهگذاری، صندوقی را تاسیس کرد. پس از آن به همکاری با همکلاسی سابق خود پرداخت. او در فعالیتهای تجاری خود فراز و نشیب زیادی را تجربه کردهاست. اما هم اکنون به دلیل موفقیت در بورس، یکی از ثروتمندترین افراد جهان است. توجه به استراتژیهای وی در دستیابی به موفقیتها، از جمله راههایی است که به افراد در موفقیت در بورس کمک میکند. برای آشنایی بیشتر با این سرمایهگذار موفق زندگی نامهی بیل آکمن را مطالعه کنید.
فاکتورهای موثر بر موفقیت بیل آکمن
همانطور که اشاره شد، آکمن یکی از ثروتمندترین افراد جهان است. استراتژیهای وی در برخورد با مشکلات و عوامل دیگر، از جمله مواردی است که الگوی سرمایهگذاری بسیاری از افراد و موفقیت در بورس در سراسر جهان قرار گرفته است. صندوق سرمایهگذاری آکمن فراز و نشیبهای بسیاری را تجربه کردهاست. گاتهام یک دهه پس از سرمایهگذاری، دچار شکست شد. اما آکمن دوباره به صندوقهای سرمایهگذاری بازگشت و با پرداخت ۵۴ میلیون دلار، کار خود را آغاز کرد. بازدهی سرمایه وی به حدی بوده که بیش از ۱.۲ میلیون دلار ثروت کسب کردهاست. علاوه بر این موارد، در امور خیریه و وارن بافت نیز همکاری دارد.
- آکمن فعالیت خود را به سطحی رسانده است که شرکتهای بزرگ را هدف قرار میدهد و ارزش خوبی را از این طریق کسب میکند. او مجموعهای از گزینهها را در اختیار دارد و با تمرکز بالای خود، بر دو یا سه انتخاب برتر، سرمایهگذاری میکند.
- یکی دیگر از موفقیتهای بیل آکمن مربوط به سهام general growth properties است که هنوز هم مالک آن است. او در سال ۲۰۰۸، تمام تلاش خود را در رابطه با جلوگیری از ورشکستگی انجام داد. از آن زمان تا کنون آکمن سرمایه خود را ۱۰۰ برابر مقدار اولیه خود کردهاست.
- از دیگر موقعیتهای وی ترکیبی از مدیریت و مالکیت سهام است. آکمن در سال ۲۰۱۲ جهت شروع بر کاهش هزینهها پافشاری کرد.
- پس از دریافت سود تنها ۱۲.۴% از هزینهها، او برای مشارکت در محصولات هوایی بازگشت. او سرمایهگذاری چند میلیارد دلاری را بر محصولات هوایی pershing انجام داد. در برابر مشکلات ایستادگی کرد و به همین دلیل به سرمایه بسیاری دست یافت. همچنین یک وب سایت راهاندازی کرد و از پایان نامه خود حمایت کرد.
نظر بیل آکمن در رابطه با بازار بورس چیست؟
آکمن در سرمایهگذاری بسیار موفق بوده است. اگرچه شاید ضررهایی نیز کرده باشد، اما درآمد زیادی را از طریق موفقیت در بورس به دست آورده است. اظهارات وی در رابطه با سرمایهگذاری بسیار مورد توجه همگان قرار میگیرد. زیرا گفتههای وی حاوی نکاتی است که به سرمایهگذاران در مسیر فعالیت و موفقیت در بورس کمک میکند. به هر حال، بهتر است در ادامه به بررسی برخی از اظهارات وی بپردازیم. این اظهارات میتوانند به عنوان درسهایی از بیل آکمن، یک سرمایهگذار مشهور، به ما کمک کنند تا عملکرد بهتری داشته باشیم.
سرمایه گذاری شغلی است که در ابتدا ناامید کننده به نظر میرسد
در سرمایه گذاری، باید حاضر باشید که با جمع حرکت کنید و پیش بروید. من نمیگویم که شما نباید دانش بازار سهام را نادیده بگیرید، اما بازده برتر در سرمایهگذاری، با پیدا کردن سهامهایی که ارزش زیادی دارند و خرید آنها در پایینترین قیمت، انجام میشود.
خرید سهام که بیشتر افراد آن را معامله کردهاند، بدان معنی است که سهام عدالت احتمالاً با قیمت منصفانه معامله میشود. هرچه بیشتر سهام شناخته شود، بازار کارآمدتر میشود. وقتی تبدیل به یک سهامدار متمایز میشوید و شروع به شکار سهام میکنید، احتمال موفقیت شما افزایش مییابد. طبیعی است که بخواهیم برای ایمنی به هم بچسبیم، اما دنبال کردن جمعیت به معنای بازده متوسط است. اگر میخواهیم بازار را شکست دهیم، باید راه خودمان را طی کنیم. مدتی طول میکشد تا بازار به پیشرفت خود ادامه دهد. اما اگر تحقیقات خود را انجام دادهاید، بهتر است صبور باشید.
احساسات را از سرمایهگذاری جدا کنید
بیل آکمن برای موفقیت در بورس، احساسات و هیجانات بازار را با معاملات خود ترکیب نکرد. به عنوان مثال، مردم در خرید دلار عقلانی رفتار میکنند. آنها در رویای واهی بودند. بیت کوین هیچ ارزش ذاتی ندارد و بنابراین ارزش آن مشخص نیست. صرفاً چیزی که بازار تصمیم میگیرد ارزشش را داشته باشد، ارزش دارد. هرکسی که ادعا میکند "سرمایهگذاری" در بیت کوین انجام میدهد، صرفاً حدس و گمان بود و اگرچه هیچ مشکلی در حدس و گمان وجود ندارد، فقط باید بخش کوچکی از یک استراتژی معقول سرمایهگذاری را تشکیل دهد. درنتیجه، بهتر است تنها بر واقعیتها تمرکز کنید.
نتیجهگیری
موفقیت در بورس یکی از رویاهای فعالان این عرصه است. دستیابی به قلههای موفقیت آنچنان هم آسان به نظر نمیآید. بیل آکمن یکی از افرادی است که این رویا را به واقعیت تبدیل کردهاست. به کار گیری درسهایی از بیل آکمن به عنوان یک سرمایهگذار موفق به شما کمک میکند تا در بازار بورس موفقتر عمل کنید.
جملات قصار و تاثیرگذار وارن بافت + عکس نوشته
وارن بافت پولدارترین مرد جهان و موفق ترین سرمایه گذار قرن بیستم است. در ادامه این مطلب میتوانید از سخنان انگیزشی و جملات ناب وارن بافت بهره ببرید.
سخنان ناب و جملات زیبای وارن بافت
وارن بافت Warren Buffett متولد سی ام آوریل سال 1930 می باشد. وارن بافت به عنوان موفق ترین سرمایه گذار قرن بیستم شناخته می شود. هم اکنون وارن بافت مدیرعامل اجرایی و رئیس هیئت مدیره شرکت برکشایر هاتاوی است.
وارن بافت از سیستم شناور برای سرمایه گذاری بر روی شرکت خود استفاده کرد. در ابتدای کار وارن بافت در برکشایر روی سرمایه گذاری بلند مدت در بازار بورس متمرکز شده بود ولی جدیدا به خرید تمامی سهام شرکت روی آورده است.
در ادامه سخنانی پندآموز از وارن بافت موفقترین سرمایه گذار قرن بیستم آشنا خواهید شد.
سخنان جالب و خواندنی وارن بافت درباره موفقیت
به نظر می رسد ویژگی انسانی منحرف وجود دارد که دوست دارد چیزهای آسان را دشوار کند
امروز اگر کسی در سایه نشسته است بخاطر این است که کسی درختی را مدت ها پیش کاشته
سرمایه گذار امروز از رشد روز گذشته سود نمی برد.
به نوسانات بازار به عنوان دوست خود نگاه کنید تا دشمن . سود حاصل از حماقت به جای مشارکت در آن
بهتر است با مردم بهتر کنار بیایید. همکارانی را انتخاب کنید که رفتار آن ها بهتر باشد و در این مسیر حرکت کنید.
فقط چیزی را بخرید که اگر بازار 10 سال بسته شد ناراحت نباشید.
خطر ناشی از چیزی می شود که ندانید چه کار می کنید.
قیمت چیزی است که می پردازید. ارزش چیزی است که دریافت می کنید.
مدارس کسب وکار رفتار پیچیده را نسبت به رفتار ساده دارند ، اما رفتار ساده موثرتر است.
بیست سال طول می کشد تا شهرت بدست آورید اما با پنج دقیقه می توانید آن را خراب کنید.
پنج راه موفقیت در بازار فارکس که باید بشناسید
با درود فراوان، در این مقاله با شما خواهم بود تا پنج راه موفقیت در بازار فارکس رو به شما معرفی کنم. خوندن این مقاله وقت زیادی رو از شما نمیگیره، ولی در عوض اطلاعات خوبی رو برای بهبود عملکردتون در این مسیر پیدا خواهید کرد.
برای درک بهتر دلیل شکست معاملهگران در بازار فارکس میتونید مقاله چهار دلیل شکست معامله گران فارکس رو مطالعه کنید. در نظر داشته باشید شما هر هدفی رو در زندگی برای خودتون تعیین میکنید، براش برنامهریزی میکنید، برای اون استراتژی تعیین میکنید و قطعا بعضی از تهدید و فرصتها رو هم مشخص خواهید کرد.
شما ۲۴ ساعت هر روز و ۷ روز هفته رو برای هدفی که گذاشتید تلاش میکنید. حتما همهی تلاشتون رو میکنید بیشتر یاد بگیرید، احتمالا ساعت ۶ صبح بیدار میشید و ساعت ۱۲ شب میخوابید.
فارکس سرگرمی شما نیست!
نکته مهمی که در رابطه با بازار فارکس وجود داره این هست که وقتی در مورد تجارت موفق در فارکس فکر میکنیم، بدون هیچ تلاشی، هیچ گونه یادگیری، هیچ هدفی، هیچ برنامهای، هیچ چشماندازی و هیچ تجربهای نمیشه توی یک روز مثلا به دو میلیون دلار رسید!
فارکس سرگرمی شما نیست
متاسفانه این تصور غلط (یک شبه پولدار شدن در فارکس) رو خیلی از افراد دارند و به همین خاطر نهتنها به موفقیتی در این رابطه نمیرسند، بلکه شکست هم میخورند. بنابراین شما باید با فارکس مثل یک کسبو کار رفتار کنید. برای موفقیت در تجارت و بازار فارکس، ما فقط کاری رو انجام میدیم که برای موفقیت توی بقیه مشاغل و یا جنبههای دیگهی زندگیمون انجام میدیم.
هدفتون رو مشخص کنید
وقتی قصد انجام کاری رو دارید، قطعا برای اون یک هدفی رو تعیین میکنید. حتی اگه به مسافرت هم بخواید برید یک مقصدی رو برای خودتون تعیین خواهید کرد. تصور کنید برای انجام کاری هدفی نداشته باشید و برای مسافرتی که قصد دارید برید مقصدی رو تعیین نکنید؛ چه اتفاقی میافته؟ به احتمال زیاد نمیتونید راه خودتون رو مشخص کنید و تشخیص بدید؛ چون از قبل برای اون هیچ فکر و برنامهریزیای نداشتید. اگه قصد دارید تبدیل به یک معاملهگر موفق بشید، باید اول هدف خودتون رو مشخص کنید. هدفهایی که از این کار دارید باید روی کاغذ پیاده بشن!
قشنگ مشخص کنید که در چه تاریخی میخواید به چه درآمدی در فارکس برسید. اینطور نباشه که توی ذهن خودتون بگید من میخوام ماهی یک میلیون دلار از فارکس درآمد داشته باشم.
نه این مدل به شما کمکی نمیکنه! دقیق هدف رو مشخص کنید و بگید در چه تاریخی شما از فارکس ماهی یک میلیون دلار درآمد خواهید داشت. به طور مثال بگید من در اکتبر 2020 باید به یک معاملهگر تبدیل بشم و ماهیانه یک میلیون دلار درآمد از بازار فارکس کسب کنم.
فکر میکنم با این روش تکلیفتون با خودتون بیشتر مشخص میشه. حالا دارید به این فکر میکنید که اگه هدف مشخص باشه کافیه و من با هدفی که تعیین کردم میتونم توی این بازار موفق بشم؟
قطعا میگم هدف به تنهایی کافی نیست! برنامهی شما بعد از هدفی که تعیین میکنید نقش اساسی رو در موفقیتتون بازی میکنه. در واقع شما مسیر رو میدونید و حالا باید به دنبال یک راه باشید تا به یک معاملهگر موفق تبدیل بشید. موفقیت در بازار معاملات فارکس با برنامه اتفاق میافته!
برای موفقیت در فارکس باید برنامه داشته باشید بهترین مثالی که در این رابطه میتونم برای شما بزنم توجه به زندگی یک ورزشکار هست.
یک ورزشکار هر روز تمرین میکنه، صبح از خواب بیدار میشه و روی خودش کار میکنه به این دلیل که یک هدف داره، یک رویا داره، و قطعا اون به یک برنامه نیاز داره. درست مثل یک ورزشکار، ما باید یک برنامه برای خودمون تدوین کنیم، هر روز بیشتر و بیشتر تلاش کنیم و اینطور بگم که رفتارمون دقیقا مثل بهترین معاملهگران و تاجران موفق توی دنیا باشه.
ما به عنوان یک تاجر و معاملهگر، باید شبیه به یک متخصص رفتار کنیم. به این نکته توجه کنید که به عنوان یک معاملهگر مسئولیت اصلی شما پیدا کردن بهترین فرصت برای معامله جهت موفقیت در بازار فارکس خواهد بود.
باید به عنوان یک معاملهگر بهترین فرصت رو برای تجارت پیدا کنید تا پول خودش به سمت شما حرکت کنه. من در ادامه سه راهکار و در واقع سه گام رو به شما معرفی میکنم تا با استفاده از اونها بتونید بهترین فرصت رو برای معامله در بازار فارکس پیدا کنید.
تصور کنید 7 صبح به وقت گرینویچ از خواب بیدار شدید. برای قدم اول باید روند بازارها رو از روز قبل باید بررسی کرده باشید و به طور مثال اگه قصد خرید طلا رو دارید، اون رو بررسی کنید و برای آینده اون و کاری که باید براش انجام بدید، یک طرحی رو خلق کنید.
در واقع با این کار برنامه خودتون رو سازماندهی میکنید. برای قدم دوم یک کتاب یا یک مقاله در مورد اقتصاد، بازار، تحلیل و سایر موارد بخونید. چون این کار به شما کمک میکنه تا بهتر از قبل باشید.
مطمئنا چیزهای زیادی هست که ما نمیشناسیم، ما به نوعی نمیتونیم بازار رو به خوبی بشناسیم و پیش بینی کنیم. اما قدرت این رو داریم که خودمون رو بهتر بشناسیم و برای همهی سناریوهای بازار کاملا آماده باشیم.
بازارهایی در حال ظهور هستند که ما باید هر لحظه برای اونها خودمون رو آماده کنیم. گام سوم برای شما میتونه تجزیه و تحلیل باشه. شما باید اطلاعات شرکتها و اقتصادها رو تجزیه و تحلیل کنید.
اگه بخواید مثل یک قمارباز رفتار کنید و هیچ چیزی رو تجزیه و تحلیل نکنید، باز هم احتمال موفق شدن دارید؟ قطعا احتمال موفقیت شما خیلی خیلی پایین میاد. بنابراین باید شاخصهای اقتصادی، نرخ بهره، سیاستهای مالی، نمودارها و هر چیزی که در موردش فکر میکنید رو بررسی کنید.
باید شخصی مثل وارن بافت رو الگوی خودتون قرار بدید! چون شغل شما اینه و وظیفهی شماست که گزارشهای مالی و اظهارنامههای مالی همهی شرکتهای آمریکایی و خارجی رو هر روز برای پیدا کردن بهترین فرصت جهت تجارت و سرمایهگذاری بررسی کنید.
برای پیشرفت در فارکس چه باید کرد؟
برای پیشرفت در بازار فارکس باید برنامه ریزی داشته باشید
برای تبدیل شدن به بهترین و موفقترین تاجر فارکسی که تا به حال بوده، باید برای یادگیری خودتون یک برنامه داشته باشید. به طور مثال، شما باید مدیریت ریسک، اقتصاد، تحلیل فنی، تحلیل بنیادی و سایر موارد موردنیاز رو یاد بگیرید.
پس شما باید هر روز این کار رو بدون وقفه انجام بدید. با این اوصاف شما هر روز باید دادهها رو تحلیل کنید، سایتهای اخبار فارکس را چک کنید، بیانیههای درآمد رو مطالعه کنید، بهترینها رو پیدا کنید، چیز جدیدی یاد بگیرید و با انجام همهی این کارها، تبدیل به یک معاملهگر موفق در فارکس بشید.
خودتون رو برای موفقیت در فارکس تربیت کنید!
همونطور که متوجه شدید برای موفقیت در این حوزه به هیچ عنوان نباید از یادگیری دست بکشید. بازارهای مالی و مخصوصا فارکس هیچ قاعده و قانون ثابتی ندارند و کاملا انعطافپذیر هستند. ما در این بازار نمیتونیم پیشبینی دقیقی داشته باشیم، اما باید راهی که موفقترین تاجران و معاملهگران رفتند رو بریم.
تاجران و معاملهگران بزرگ در فارکس روی دانش خودشون کار میکنند، تحلیل درستی دارند، احساسات خودشون رو کنترل کرده و با این کارها احتمال ضرر رو کاهش میدن. توجه داشته باشید که در این راه هیچ قانون ثابتی وجود نداره و ما باید قوانین متغیر رو بدونیم. این بهترین راه ممکن برای یک معاملهگر فارکس محسوب میشه.
ذهنیت بزرگ داشته باشید
زمانی که بعضی افراد وارد بازار فارکس میشن، فکر میکنند که توانایی این رو دارند که هر روز یک میلیون دلار دریافت کنند، بدون اینکه حتی پولی پرداخت کنند. درسته، توی بازار فارکس امکان این کار وجود داره، میتونید پول بدست بیارید، میتونید ثروتمند بشید، میتونید به رویاهای خودتون برسید.
همهی ما میدونیم که این واقعیت وجود داره. این بهترین و راحتترین راه ممکنه. حالا سوال پیش میاد که چطور این اتفاق میافته؟ همونطور که گفتم با بازار فارکس مثل یک کسبو کار رفتار کنید، نه یک مکان برای شرط بندی کردن.
عجیبه که بعضی از افراد میخوان حساب خودشون رو در عرض یک ماه دو برابر کنند. فرض کنید ۱۰۰۰ دلار دارید و قصد دارید اون رو دو برابر کنید و در عرض یک ماه ۱۰۰۰ دلار بگیرید. مقدار اون ۱۰۰۰ دلار هست و درصد اون هم ۱۰۰ درصد میشه.
حالا وضعیتی رو تصور کنید که در حساب تجاریتون یک میلیون دلار دارید، آیا دوست دارید اون رو در عرض یک ماه دو برابر کنید؟ یک میلیون دلار و صددرصد از میزان سپردهی شما! مهم نیست، اما اگه پولتون رو از دست بدید چی؟ هزار دلار یا یک میلیون دلار، خیلی فرقی نداره! شما میخواید در عرض یک ماه صددرصد درآمد داشته باشید، اما آیا میتونید همهی پولتون رو از دست بدید؟
این یک بازی صددرصد به صددرصد هست و شما باید همهی برآوردهای لازم رو براش انجام بدید. وقتی میخواید با پول کار کنید به این فکر باشید که این پول برای شما نیست. سعی کنید احتمال از دست دادنش رو به حداقل برسونید”
لطفا برای موفقیت در بازار فارکس بزرگتر فکر کنید. اگه دو هزار دلار دارید، به دو میلیون دلار فکر کنید و یک برنامه برای اون خلق کنید. اگه شما بتونید از تراز خودتون، دو درصد سود به صورت ماهیانه به دست بیارید، با تاثیر ترکیبی شما میتونید بعد از پنج سال یک میلیاردر بشید. اما اگه ۱۰۰ درصد از تراز خودتون رو به دست بیارید و در ماه آینده اون رو از دست بدید، با این کار فقط خودتون رو متوقف میکنید.
همهی ما میدونیم این بازار هیجان زیادی داره و در جریان هستیم که با یک کلیک میشه میلیونها دلار بدست آورد. از همه مهمتر ما این موضوع رو هم میدونیم که میشه مثل امثال وارن بافت زندگی کرد و فارکس بهترین فرصت برای رسیدن به رویاهایی که داریم هست. اما باید به این نکته توجه کنیم که فارکس بازی نیست و باید مثل یک کسبو کار اون رو جدی بگیریم.
بنابراین توصیه آخر من به شما این هست که سعی کنید با ذخیرهی پولی که دارید و با معاملهی مداوم ، تبدیل به یک تاجر میلیونر و قدرتمند بشید. سپاسگزارم که تا انتهای مقالهی پنج راه موفقیت در بازار فارکس همراه بنده بودید. امیدوارم که از این مقاله بهره لازم رو برده باشید و باعث افتخار ماست که نظرات خودتون رو با مجموعه آموزش فارکس به اشتراک بذارید.
'وارن بافت' به زبان ریاضی
برای سالیان دراز، سرمایه گذاران زیادی در سرتاسر جهان تلاش کرده اند تا روش سرمایه گذاری وارن بافت (Warren Buffett) را دریافته و به اجرا درآورند.
وارن بافت مدیر عامل و مالک اصلی شرکت سرمایه گذاری برکشایر (Berkshire) است که توانسته رشد خارق العاده سالانه 20 درصدی در 44 سال گذشته داشته باشد. جالب است بدانیم این شرکت در سال های 2000 تا 2010 رشد 76 درصدی داشته در حالی که شاخص 500 شرکت برتر بازار بورس امریکا (S&P500) نشان دهنده افت 11 درصدی در این دوره است.
همچنین اگر نسبت شارپ را که شاخصی برای اندازه گیری نسبت بازده به ریسک است برای شرکت برکشایر و همه صندوق های سرمایه گذاری مشترک و نیز شرکت هایی که دارای سابقه بیش از 30 سال حضور در بورس طی 85 سال اخیر (1926-2011) بوده اند مقایسه کنیم، این شرکت در بین هزاران صندوق و شرکت، رتبه اول را به خود اختصاص می دهد. به عبارت دیگر، شرکت برکشایر به ازای هر واحد ریسک تحمل شده بیشترین بازدهی ممکن را به ارمغان آورده است.
کتاب ها و مقالات بسیاری راجع به وارن بافت نگاشته شده که هریک گوشه هایی از نگاه وی به عنوان یک سرمایه گذار اسطوره ای را موشکافی می کنند، اما می توان گفت همچنان روش سرمایه گذاری وی تا حد زیادی ناشناخته مانده و به صورت علمی و دقیق مورد بررسی قرار نگرفته است. اخیرا برخی از اساتید دانشگاه های نیویورک و ییل که از مدیران ارشد صندوق خطرپذیر (Hedge fund) مشهور AQR نیز هستند، در مقاله ای که در دست انتشار است، تلاش کرده اند راز موفقیت وارن بافت را با روشی علمی شناسایی کنند. در این مقاله با کمک تکنیک های آماری مربوط به فاینانس تجربی (Empirical Finance) تلاش شده تا نقش عوامل تعیین کننده در بازده شرکت برکشایر به روشی علمی و مستدل شناسایی شود. علاقه مندان به جزئیات فنی این تکنیک ها می توانند به مقاله مذکور مراجعه کنند، اما مروری بر یافته ها و نتایج این مقاله خالی از لطف نیست. این یافته ها به سه سوال مهم پاسخ می دهند.
ثانیا، آیا تنها قدرت تحلیل و انتخاب سهام خوب عامل موفقیت وی بوده یا عوامل دیگری نیز به کمک وی آمده است؟
ثالثا، آیا بازده بالای سبد سرمایه گذاری وی ناشی از این است که وی یک تحلیلگر سهام (Stock-picker) ماهر است یا توانایی های مدیریتی وی در شرکت هایی که سهامدار آنهاست نقش اساسی را بازی کرده است؟ به عبارت دیگر، اگر وارن بافت سهامدار این شرکت ها نبود، آیا بازهم عملکرد این شرکت ها تا این اندازه موفق بود؟
در پاسخ به سوال اول، در ادبیات مالی برای بررسی قدرت تحلیل یک مدیر سرمایه گذاری، ابتدا سعی می کنند تاثیر عوامل شناخته شده ریسک بر بازده سبد سرمایه گذاری وی را کنترل کنند. به عبارت دیگر، اگر مثلابدانیم سهام شرکت های کوچک تر به طور سیستماتیک ریسک بالاتری نسبت به سهام شرکت های بزرگ داشته باشد، طبیعتا انتظار این است که بازده این شرکت ها نیز نسبت به شرکت های بزرگ بالاتر باشد. بنابراین اگر یک مدیر سرمایه گذاری صرفا با انتخاب سهام شرکت های کوچک توانسته باشد بازده بالایی کسب کند، این بازده نشانگر قدرت تحلیل بالای وی نیست و تنها نشان می دهد که وی بازده بالای کسب شده را در ازای تحمل ریسک بیشتر کسب کرده است، نه توانایی تحلیل فوق العاده.
در ادبیات مالی حداقل چهار عامل ریسک شناسایی شده است که شامل عامل بازار (Market)، اندازه (Size)، ارزش (Value) و شتاب (Momentum) است. بر اساس تحقیقات، عوامل ریسک بالابه ترتیب به گونه ای هستند که سهام شرکت های با بتای بالا، اندازه کوچک، نسبت قیمت به عایدی (P/E) پایین و بازده بالادر 12 ماه گذشته، دارای ریسک بالاتر و در نتیجه بازده بالاتر خواهند بود. بنابراین، با کنترل این چهار عامل، هرآنچه بازده اضافی یک سبد سرمایه گذاری باشد که قابل نسبت دادن به این عوامل نیست به نام آلفا (Alpha) شناخته می شود و در حقیقت بازدهی است که مدیر سبد به دلیل قدرت تحلیل خود و بدون تحمل ریسک کسب کرده است.
معمای شرکت برکشایر در این است که بازده بالای این شرکت ارتباطی به این چهار عامل ریسک ندارد و به عبارت دیگر، ناشی از عواملی غیر از عوامل ریسک مذکور است. در دو سال اخیر، تحقیقات جدید دو عامل جدید بازده به نام های (BAB (Betting-Against-Beta و- QMJ (Quality (Minus-Junk را شناسایی کرده اند. عامل اول ادعا می کند که بازده شرکت های با بتای (همبستگی با نوسانات بازار) پایین به طور سیستماتیک بالاتر از بازده شرکت های با بتای بالااست و عامل دوم نشان می دهد شرکت هایی که جریان نقدی، رشد سودآوری و نسبت تقسیم سود بالایی دارند، در بلندمدت بازده بالاتری نسبت به سایرین دارند.
در این تحقیق نشان داده شده است که بخش بزرگی از بازده وارن بافت ناشی از این دو عامل جدید است. به این معنا که وی در انتخاب سهام، شرکت هایی را برمی گزیند که اولابتای پایینی دارند و به اصطلاح چندان از نوسانات و جو حاکم بر بازار پیروی نمی کنند و ثانیا او شرکت هایی با جریان نقدی بالا، رشد سودآوری مناسب و سود تقسیمی بالارا انتخاب کرده و در زمانی که قیمت مناسبی دارند (نسبت P/E پایین) خریداری می کند.
به زبان خود وی: «فرقی نمی کند که بخواهم عوامل موفقیت وارن بافت سهام (Stocks) بخرم یا جوراب (Socks)، من دوست دارم کالای باکیفیت را وقتی تخفیف خورده خریداری کنم!» بنابراین، به طور خلاصه، وی سهام شرکت های کم ریسک دارای جریان نقدی و تقسیم سود بالاو رو به رشد را در قیمت مناسب خریداری می کند.
در پاسخ به پرسش دوم، این مطالعه نشان می دهد تنها عامل موفقیت وارن بافت انتخاب هوشمندانه سهام نیست. یکی از عوامل مهم در عملکرد موفق وی استفاده از اهرم (Leverage) است. بخش بزرگی از دارایی های شرکت برکشایر مربوط به سرمایه گذاری در سهام شرکت های بیمه است.
این سرمایه گذاری به وی این امکان را می دهد که از طریق خرید بیمه نامه های این شرکت ها به نوعی خط اعتباری کم ریسک و ارزان قیمت دسترسی پیدا کند. به عبارت دیگر، دسترسی مطمئن به منابع تامین مالی ارزان قیمت عاملی است که وی را قادر ساخته در زمانی که همگان در بازار سهام در تنگنای فروش سهام و محدودیت منابع مالی قرار دارند، سهام باکیفیت را با قیمت بسیار ارزان خریداری کند.
سرمایه گذاری 5 میلیارددلاری وارن بافت در بانک Goldman Sachs در اوج بحران مالی 2008 مثال خوبی از این رویکرد است. به علاوه، این منابع مالی ارزان و کم ریسک به وی این امکان را داده است که در دوره هایی که سبد وی بازدهی منفی قابل توجهی داشته است نیز دست از اصول خود نکشد و دارایی های خود را به ثمن بخس نفروشد.
به عنوان مثال، طی سال های 1998 تا 2000 سهام شرکت برکشایر 44درصد کاهش قیمت را تجربه کرد؛ در حالی که شاخص بورس بازده 32 درصدی را به خود دید.
اما وی با پافشاری بر اصول سرمایه گذاری خود توانست این دوره دشوار را سپری کرده و با ترکیدن حباب شرکت های اینترنتی به همه ثابت کند که روش سرمایه گذاریش هنوز هم منحصربه فرد است. در نهایت، لازم است پاسخ این پرسش را بیابیم که آیا توانایی وارن بافت مربوط به انتخاب شرکت های پربازده است یا ناشی از توانایی های مدیریتی وی است که باعث می شود در شرکت هایی که وی سهامدار آنهاست تغییراتی ایجاد کند که نهایتا منجر به رشد سودآوری می شود. برای پاسخ به این سوال، در این مقاله به مقایسه عملکرد شرکت های بورسی و غیر بورسی که وارن بافت در آنها سرمایه گذاری کرده، پرداخته است.
ایده از این قرار است که توانایی های مدیریتی در مورد شرکت های بورسی که معمولابزرگ بوده و تعداد زیادی سهامدار دارند چندان تاثیری ندارد؛ زیرا سهامداران نمی توانند به تنهایی تصمیمات بنگاه را تغییر دهند، اما در شرکت های غیربورسی، این امکان بسیار بالاتر است و بنابراین اگر تفاوت فاحشی در عملکرد پورتفوی بورسی و غیر بورسی برکشایر باشد، می توان آن را عوامل موفقیت وارن بافت به توانایی های مدیریتی وارن بافت نسبت داد. مقایسه عملکرد این دو گروه نشان از عدم وجود تفاوت قابل توجه بوده و نشان می دهد وارن بافت یک تحلیلگر سهام (stock-picker) ماهر است و به دنبال تاثیرگذاری بر تصمیمات مدیریتی شرکت ها نیست.
آنچه به طور خلاصه می توان به عنوان رمز موفقیت وارن بافت ذکر کرد، از یکسو توانایی مثال زدنی وی در شناسایی سهام با جریان نقدی، رشد سودآوری و نسبت تقسیم سود بالاست، اما شاید مهم تر از آن، قدرت وی در پیروی از این اصول نسبتا ساده حتی در بدترین شرایط بازار است که وی را قادر ساخته با استفاده از منابع ارزان قیمت ناشی از شرکت های بیمه، در زمان هایی که همه سرمایه گذاران پا به فرار گذاشته اند، نقدشوندگی خود را حفظ کرده و حتی اقدام به خرید سهام با ارزش ذاتی بالادر قیمتی ارزان کند. به قول معروف، وقتی همه فروشنده اند او خریدار است!
عوامل موفقیت وارن بافت
- Search
- Cart
- سبد خرید شما در حال حاضر خالی است.
وارن بافت Warren Buffett که یکی از ثروتمندترین افراد جهان و شاید تأثیرگذارترین فرد بشردوست در تمام دوران است، واقعاً نیازی به معرفی ندارد. برای معرفی بیشتر و بررسی جزییات زندگی او در این مطلب از سایت دکتر علوی زندگی نامه وارن بافت را میخوانید. جالب است همین ابتدای امر بگوییم اگر کسی ۱۰۰۰۰ دلار به وارن بافت برای سرمایه گذاری در سال ۱۹۵۶ داده بود، تا سال ۱۹۹۴ بیش از ۶۰ میلیون دلار ارزش داشت. بافت یکی از ثروتمندترین مردان آمریکا است که داستان موفقیت بسیار جالب توجهی دارد. بافت تا سال ۱۹۹۵، با ثروت شخصی حدود ۱۲ میلیارد دلار در سهام برکشایر، پس از دوستش، رئیس مایکروسافت، بیل گیتس، دومین فرد ثروتمند در آمریکا بود.
بافت در تمام مدت زندگی، سادگی ظاهری را حفظ کرده است که با ریشههای اصلی او همراه است. او از نیویورک و لسآنجلس دوری میکند و ترجیح میدهد امپراتوری دوردست خود را از دفاتر معمولی در اوماها، نبراسکا اداره کند. بینشهای دورهای موفقیت او که ارائه میکند معمولاً شوخ و ساده هستند. با این حال، هر بار که بافت – که در دنیای مالی به عنوان «اوراکول اوماها» شناخته میشود – صحبت میکند، تقریباً همه، از ماهرترین پیشگوهای حرفهای گرفته تا علاقهمندان به بازیهای سهام، به او گوش میدهند.
وارن بافت کیست؟
وارن بافت رئیس هیئت مدیره، مدیرعامل و بزرگترین سهامدار برکشایر هاتاوی، یک شرکت هلدینگ چندملیتی است که دفتر مرکزی آن در اوماها قرار دارد. او به دلیل صرفه جویی شخصی و پایبندی به اصول اخلاقی در مدیریت موفق تجاری مورد احترام همسالان خود و جهان است. بافت که Oracle of Omaha نامیده میشود، از یک زندگی ابتدایی و معمولی به یکی از ثروتمندترین مردان روی زمین تبدیل شد، زیرا به سخت کوشی و سرمایهگذاری هوشمندانه و صحیح شدید اعتقاد داشت. وارن بافت از همان سالهای اولیه زندگیاش، زمانی که خانه به خانه میرفت و آبنبات و نوشابه میفروخت، شروع به نشان دادن تواناییهای مالی خود کرد. او از نوجوانی شروع به سرمایه گذاری نمود و تا سن ۲۰ سالگی تقریباً ۱۰۰۰۰ دلار پس انداز کرده بود. او هوش تجاری بالایی دارد و کار خود را به عنوان کارگزار سهام آغاز کرد. وارن بافت اصول سرمایه گذاری خود را توسعه داد که به او کمک کرد تا ثروت زیادی به دست آورد. او در اوایل سی سالگی خود یک میلیونر بود. با افزایش ثروت او، تمایل او برای پس دادن به جامعه نیز افزایش یافت – او یک بشردوست برجسته است و متعهد شده است که بخش قابل توجهی از دارایی خود را به امور خیریه ببخشد.
دوران کودکی و اوایل زندگی
وارن ادوارد بافت در ۳۰ اوت ۱۹۳۰ در اوماها، نبراسکا به دنیا آمد. پدر بافت، هوارد، هم به عنوان دلال سهام و هم به عنوان نماینده کنگره ایالات متحده خدمت میکرد. مادرش، لیلا استال بافت، خانهدار بود. بافت دومین فرزند از سه فرزند و دو خواهر داشت. او در اوایل کودکی مهارتی در مسائل مالی و تجاری نشان داد به طوری که دوستان و آشنایان میگفتند که این پسر جوان یک اعجوبه ریاضی است که میتواند ستونهای بزرگی از اعداد را در سر خود بیفزاید، استعدادی که او گهگاه در سالهای آخر زندگیاش نشان داد.
او تحصیلات خود را در مدرسه ابتدایی رز هیل آغاز کرد و سپس به دبیرستان آلیس دیل رفت. او در سال ۱۹۴۷ از دبیرستان وودرو ویلسون فارغالتحصیل شد.
او حتی در کودکی و خردسالی حس تجارت داشت. او با فروش آدامس و نوشابه درآمد کسب میکرد. او در نوجوانی درگیر تعدادی از سرمایهگذاریهای پولسازی شد و همچنین شروع به پسانداز و سرمایهگذاری پول خود کرد.
پیشنهاد ما برای مطالعه : زندگی نامه ایلان ماسک
بافت همیشه “میخواست بسیار بسیار ثروتمند باشد”. او نگاه اولیه و نزدیکی به بازار سهام داشت: پدرش هاوارد یک دلال بود و وارن جوان، فقط ۹ ساله، اغلب از مغازه او بازدید میکرد و عملکرد سهام را در ذهن خود ترسیم میکرد. او قیمت سهام را روی تخته سیاه بزرگ دفتر پدرش مینوشت و در ۱۳ سالگی مسیرهای کاغذی را یافت و برگه شرط بندی در اسب دوانی خود را منتشر کرد.
در سال ۱۹۴۲، پدر بافت برای مجلس نمایندگان ایالات متحده انتخاب شد و خانواده به فردریکزبورگ، ویرجینیا مکان خود را تغییر دادند. وارن جوان علایق تجاری خود را با قرار دادن دستگاههای پین بال در آرایشگاههای واشنگتن دی سی گسترش داد. در سن ۱۶ سالگی، اعجوبهای در آمار و ریاضیات، در دانشگاه پنسیلوانیا ثبت نام کرد. او دو سال ماند، برای پایان تحصیلاتش به دانشگاه نبراسکا رفت و در سن ۲۰ سالگی با ۹۸۰۰ دلار پول نقد از کسب و کار دوران کودکی خود از دانشگاه خارج شد. مدرسه بازرگانی هاروارد او را رد کرد، اما دانشکده بازرگانی دانشگاه کلمبیا درخواست او را پذیرفت. وارن بافت در مدرسه بازرگانی کلمبیا تحصیل نموده و در سال ۱۹۵۱ مدرک کارشناسی ارشد خود را در اقتصاد دریافت کرد. در آنجا او این امتیاز را داشت که در کلاسهایی که توسط بنجامین گراهام و دیوید داد تدریس میشد، شرکت کند.
اولین درس در زندگی تجاری
همانطور که گفتیم بافت اغلب در کودکی در مغازه کارگزاری سهام پدرش حضور داشت و روی تخته سیاه دفتر از قیمت سهام با پدرش صحبت میکرد. در ۱۱ سالگی اولین سرمایهگذاری خود را انجام داد و سه سهم Cities Service Preferred را به قیمت ۳۸ دلار برای هر سهم خرید. سهام به سرعت به ۲۷ دلار سقوط کرد، اما بافت با سرسختی ادامه داد تا به ۴۰ دلار رسید. او سهام خود را با سود ناچیز فروخت، اما از تصمیم خود پشیمان شد، زمانی که Cities Service به هر سهم نزدیک به ۲۰۰ دلار رسید. او بعداً از این تجربه بهعنوان درس اولیه صبر در سرمایهگذاری یاد کرد.
اهمیت نظریه گراهام در زندگی بافت
کلمبیا نقطه عطفی کلیدی در زندگی بافت بود، زیرا در آنجا بود که با بنجامین گراهام، نویسنده کتاب درسی برجسته تحلیل امنیت با دیوید داد، آشنا شد. بافت در مجله نیویورک تایمز درباره نوشتههای گراهام گفت: «نمیخواهم شبیه یک متعصب مذهبی یا هر چیز دیگری به نظر بیایم، اما واقعاً مرا جذب کرد».
فلسفه گراهام در بیشتر تصمیمات بافت در بیش از ۴۰ سال از اولین ملاقات آنها نفوذ کرده است. اساساً، نظریه گراهام، به نام سرمایه گذاری ارزش، انتخاب کنندگان سهام را به خرید سهامی ترغیب میکند که بسیار ارزانتر از ارزش خالص یک شرکت است. یعنی به دنبال سهامی باشید که کمتر از «ارزش ذاتی» خود به فروش میرسند، معیاری که گراهام با کم کردن بدهیهای یک شرکت از داراییهای آن محاسبه میکند. درنهایت، گراهام نظریه داد که وقتی بازار سهام به ارزش واقعی یک شرکت میرسد، قیمت سهام آن افزایش مییابد. تا آن زمان، یک سرمایهگذار باهوش که از اصول گراهام پیروی میکند، با قیمت پایین در سهام قفل میشود. این یک نظریه به اندازه کافی ساده است، اما نیاز به تحقیقات زیادی در مورد شرکتها عوامل موفقیت وارن بافت برای تعیین ارزش خالص، “ارزش دفتری” آنها و سایر عوامل دارد. این پژوهشی است که بافت برای آن بسیار فرد مناسب و با پشتکاری بود.
بررسی زندگی حرفه ای وارن بافت
وارن بافت از سال ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۴ در شرکت پدرش، بافت فالک ، به عنوان یک فروشنده سرمایه گذاری کار میکرد. در سن ۲۰ سالگی، او قبلا در سال ۱۹۵۰ پساندازهایی به ارزش تقریبا ۱۰۰۰۰ دلار جمعآوری کرده بود – نشان داد که او چه سرمایهگذار زیرکی است.
او با حقوق اولیه ۱۲۰۰۰ دلار در سال در شراکت بنجامین گراهام در سال ۱۹۵۴ منصوب شد. کار کردن با رئیس او کار دشواری بود چراکه انتظار داشت، قوانین مرسوم سرمایه گذاری را که ذهن جوان بافت زیر سؤال میبرد، رعایت کند.
بنجامین گراهام بازنشسته شد و شراکت خود را در سال ۱۹۵۶ تمام کرد. در این زمان بافت مقدار زیادی پس انداز شخصی داشت که با آن Buffett Partnership Ltd. یک مشارکت سرمایه گذاری در اوماها را افتتاح کرد.
بافت که در سال ۱۹۵۶ شرکت Buffett Partnership Ltd. را در زادگاه خود اوماها تأسیس کرد. با استفاده از تکنیکهای آموخته شده از گراهام، او در شناسایی شرکتهای کم ارزش موفق بود و میلیونر شد. یکی از این شرکتهایی که بافت ارزش داشت، یک شرکت نساجی به نام برکشایر هاتاوی بود. او در اوایل دهه ۱۹۶۰ شروع به انباشت سهام کرد و در سال ۱۹۶۵ کنترل شرکت را به دست گرفت.
وارن بافت چندین شراکت دیگر را آغاز کرد و تا پایان دهه هفت شراکت داشت. او در سال ۱۹۶۲ به دلیل درآمدهایش از تمام شراکتهایش میلیونر شد.
او همه شراکتها را در یک شرکت ادغام کرد و در یک شرکت تولیدی نساجی به نام برکشایر هاتاوی سرمایهگذاری کرد. او شروع به خرید سهام برکشایر هاتاوی در اوایل دهه ۱۹۶۰ کرد و در نهایت کنترل شرکت را به دست گرفت.
در اواخر دهه ۱۹۶۰، او تجارت را از نساجی به بخش بیمه تغییر داد و تا سال ۱۹۸۵، آخرین کارخانه نساجی تحت برکشایر هاتاوی فروخته شد.
برکشایر هاتاوی ۱۲ درصد از سهام شرکت سالومون را در سال ۱۹۸۷ خریداری کرد و بزرگترین سهامدار آن شد. بافت مدیر آن شد. پس از یک رسوایی در سال ۱۹۹۰، جان گاتفروند، مدیرعامل شرکت برادران سالومون، در سال ۱۹۹۱ شرکت را ترک کرد. بافت به عنوان رئیس هیئتمدیره تا پایان بحران برگزیده شد.
بافت در سال ۱۹۸۸ شروع به خرید سهام در شرکت کوکاکولا کرد و در نهایت تا ۷ درصد از شرکت را به قیمت ۱٫۰۲ میلیارد دلار خریداری کرد که این یکی از بهترین سرمایه گذاریهای برکشایر است.
جوایز و دستاوردهای بافت
وارن بافت در سال ۲۰۱۱ توسط باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا مدال آزادی ریاست جمهوری را دریافت کرد.
او رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل برکشایر هاتاوی است و در میان ثروتمندترین افراد جهان قرار دارد. او که به عنوان موفقترین سرمایه گذار قرن بیستم در نظر گرفته میشود، بزرگترین نیکوکار زمان ما نیز هست و متعهد شده بود که بیشتر دارایی خود را به اهداف اجتماعی اهدا کند.
زندگی شخصی وارن بافت
وارن بافت در سال ۱۹۵۲ با سوزان تامپسون ازدواج کرد. این زوج صاحب سه فرزند شدند. سوزان در سال ۱۹۷۷ او را ترک کرد تا حرفه خود را دنبال کند و زندگی جداگانهای را آغاز کرد. آنها هرگز طلاق نگرفتند و تا زمان مرگ سوزان در سال ۲۰۰۴ به طور قانونی زن و شوهر بودند.
او در سال ۲۰۰۶ با شریک قدیمی خود آسترید منکس ازدواج کرد. این زوج از زمانی که همسر اولش او را ترک کرد، یکدیگر را میشناختند.
وارن بافت در آوریل ۲۰۱۲ به سرطان پروستات مبتلا شد و درمان خود را با موفقیت به پایان رساند.
او معتقد به پس دادن به جامعه است و متعهد شده است که بخش عمدهای از ثروت خود را به خیریه ببخشد و ۸۳ درصد آن را به بنیاد بیل و ملیندا گیتس اختصاص داد.
ارزش خالص دارایی او چقدر است؟
طبق گزارش فوربس، در سال ۲۰۲۲، دارایی خالص وارن بافت ۱۲۹٫۷ میلیارد دلار است.
وارن بافت در سال ۲۰۰۲ قراردادهایی به ارزش ۱۱ میلیارد دلار برای تحویل دلار آمریکا در برابر سایر ارزها منعقد کرد. او تا آوریل ۲۰۰۶ بیش از ۲ میلیارد دلار درآمد داشت.
در ژوئن ۲۰۰۶، وارن بافت اعلام کرد که به تدریج ۸۵ درصد از داراییهای برکشایر خود را به پنج بنیاد واگذار خواهد کرد که بیشترین سهم آن به بنیاد بیل و ملیندا گیتس خواهد رسید.
وارن بافت در سال ۲۰۰۸ با مجموع دارایی خالص ۶۲ میلیارد دلاری فوربس به ثروتمندترین فرد جهان تبدیل شد و از بیل گیتس که در ۱۳ سال گذشته نفر اول فهرست فوربس بود، پیشی گرفت. سال بعد، گیتس دوباره مقام اول را به دست آورد و بافت به مقام دوم رفت.
دیدگاه شما