سن قانونی برای معامله
قبل از آن که با مفهوم حقوقی عقد نافذ و غیر نافذ آشنا شویم، نیاز است که در مورد عقد صحیح و شرایط صحت معامله صحبت کنیم. به لحاظ حقوقی، عقد صحیح، عقدی است که تمامی شرایط صحت معامله در آن رعایت شده است. براساس ماده ۱۹۰ قانون مدنی شرایط صحت معامله عبارتند از:
قصد و رضایت طرفین در معامله: به این معنا که هر کدام از طرفین براساس تفکر و ذهنیت، مایل به انعقاد قرارداد هستند و نفع و ضرر خود را در قرارداد میدانند و این رضایت را به طرف مقابل خود در قرارداد اعلام میکنند. بنابراین عقدی که با اجبار و اکراه طرفین یا یکی از آنها انجام شود، صحیح نیست و نمیتوان آن را در زمره قرارداد نافذ قرار داد.
اهلیت طرفین عقد: یعنی طرفین معامله به لحاظ سه عامل بلوغ سنی، رشد و عقل دارای شایستگی عقد قرارداد باشند. یعنی برای اهلیت داشتن باید عاقل، بالغ و رشید باشند. اهلیت در قانون مدنی به دو دسته اهلیت تمتع و اهلیت استیفا تقسیم میشود. اهلیت تمتع یعنی فرد شایستگی بهرهمندی داشته باشد و اهلیت استیفا به شایستگی فرد در انجام اعمال حقوقی گفته میشود. مطابق ماده ۲۱۱ قانون مدنی، سن رشد و تصرف مالی و انجام معاملات، ۱۸ سال تمام میباشد.
معین بودن موضوع مورد معامله: یعنی مورد مورد معامله باید مال یا عملی باشد که هر یک از طرفین تعهد تسلیم مال و یا انجام آن عمل را داشته باشند.
مشروع بودن جهت معامله: این شرط به معنای انگیزه فرد قبل از معامله است. چنانچه مشخص گردد که انگیزه فرد، نامشروع باشد و خلاف قوانین امنیتی، اخلاقی و نظامی است، قرارداد صحیح نیست. توجه کنید که غیرصحیح بودن به معنای بطلان قرارداد نیست.
تعریف عقد نافذ و سن قانونی برای معامله عقد غیر نافذ
براساس تعریف مربوط به عقد صحیح میتوان گفت که عقد صحیح شامل عقد نافذ و عقد غیر صحیح شامل عقد غیر نافذ و عقد باطل میگردد.
- عقد نافذ عقدی صحیح است که شرایط صحت معامله به طور دقیق در آن رعایت شده و به طور قانونی منعقد شده است. بنابراین، اثر حقوقی دارد. یعنی باید تمامی تکالیف و تعهدات موجود در قرارداد اجرا شود و برای هر کدام از طرفین در این موضوع حق و تکلیف ایجاد میشود. به این امر، نفوذ در قرارداد نیز گفته میشود.
- عقد غیر نافذ، عقدی غیر صحیح است که عدم شرایط صحت در آن به اندازهای نیست که موجب بطلان آن شود. حتی این نقص به گونهای است که امکان برطرف کردن دارد و پس از رفع آن، عقد صحیح خواهد بود.
عدم نفوذ در قرارداد مربوط به قسمتی از شرایط صحت معامله یعنی رضایت طرفین است. یعنی اگر فردی با اکراه معامله نماید و یا اگر شخصی مال کسی دیگر را بدون اذن او معامله کند (عقد فضولی)، این عقد غیر نافذ است، اما باطل نیست. در واقع، این مورد حالتی از بطلان عقد است که موجب اثر نداشتن قرارداد میشود. اما هر زمان که فرد ناراضی رضایت دهد، قرارداد اثر حقوقی خود را پیدا خواهد کرد.
رد عقد غیر نافذ
همانطور که گفته شد، عقد نافذ موجب میشود که تمامی آثار حقوقی قرارداد قابل پیگیری و مطالبه باشد. اما عدم نفوذ شرایطی است که قرارداد را در حالت معلق نگه میدارد. به این معنا که تا زمانی که تکلیف رضایت فرد ناراضی مشخص نشود، قرارداد قابلیت اجرا نخواهد داشت، اما باطل هم نیست. در این شرایط، دو نوع رفتار حقوقی قابلیت انجام دارد.
- قبول عقد: در این شرایط، فرد ناراضی با رضایت خود سن قانونی برای معامله موجب میشود که قرارداد غیر نافذ از روز بسته شدن عقد، صحیح تلقی شود.
- رد عقد غیر نافذ: عمل رد موجب میشود که قرارداد از روز انعقاد دیگر اثر حقوقی نداشته باشد و به طور کامل از بین برود. تفاوت رد و عدم رضایت این است که پس از رد عقد غیر نافذ، دیگر نمیتوان آن را تنفیذ نمود و به طور کلی از بین میرود.
مباحث مربوط به عقود و قرارداد جزو پیچیدهترین زمینههای حقوقی است که فهم و درک آنها نیازمند تخصص و یا مشاوره حقوقی با فرد کارشناس در این حوزه است. گروه وکلای آپادانا توصیه مینماید که قبل از عقد هر گونه قرارداد حتما با فرد متخصص و یا وکیل خبره مشورت نمایید.
معامله با قیم
معامله با قیم (نکته ای که باید بدانیم) : تنها کسایی که حق معامله اموال خودشان را دارند که یا مالک و یا نماینده قانونی از طرف مالک باشند. یکی از این نمایندگان قانونی هم قیم یا سرپرست فرد محجور است که با حکم قانونی از دادگاه مسئولیت امور افراد محجور را به عهده می گیرند. ( معامله با قیم )
محجور یعنی پایین تر از سن قانونی و یا توانایی تصمیم گیری در مورد موضوعات مالی خودش را ندارد.
موارد مالی افراد محجور توسط قیم انجام می شود و این قیم توسط دادگاه انتخاب می شود. ( معامله با قیم )
اما اگر قرار باشه با یک شخص محجور که قیمی را معرفی کرده است معامله ای را انجام دهیم
باید نکات زیر را در نظر بگیریم:
در معاملات با افراد محجور باید بدانیم که قیم به تنهایی قدرت تصمیم گیری در امور اموال غیرمنقول محجور را ندارد و خرید و فروش و رهن و اجاره اموال غیر منقول که متعلق به محجور است حتما باید به تایید دادستان برسد.
در این حالت دادستان ملک را می گذارد کارشناسی شود و سپس کارشناس مبلغی را تعیین می کند و قرارداد به همان مبلغ تعیین شده بسته می شود و به امضای قیم می رسد در آخر این قرارداد نیز باید به امضاء و تایید دادستان برسد و نهایی شود.
گروه وکلای دیده بان حقوق
گروه وکلای دیده بان حقوق امیر با شعار صداقت در پیگیری کلیه دعاوی با بهره گیری از تیم حقوقی متخصص با کادری علمی اماده ارائه انواع خدمات سن قانونی برای معامله حقوقی به شما عزیزان است.
از دیگر خدمات این تیم حقوقی پشتیبانی مشاوره ای موکلین تا بعد از انعقاد عقد و غیر موکلین در زمینه مشاوره های حقوقی برای حمایت از شما عزیزان ،
مفهوم و معنی حجر و محجور
محجور کسی است که فاقد اهلیت بوده و نمی تواند به انجام دادن اعمال حقوقی اقدام نماید بنابراین برای شناخت حجر شایسته است ابتدا اهلیت (اقسام و اوصاف آن ) بررسی و سپس به بررسی انواع،مبنا و اسباب حجر بپردازیم.
اهلیت :به معنای عام عبارت است از صلاحیت شخصی برای دارا شدن و اجرای حق،اما گاهی از این کلمه فقط توانایی دارا شدن حق یا اجرای آن را اراده می کنند و این اهلیت به معنای خاص می باشد. در قانون مدنی هم اهلیت بیشتر به همین معنا به کار رفته است ، بویژه در ماده 190 و 210 الی 212 که در آنها اهلیت به عنوان یکی از شرط های اساسی معامله ذکر شده است.
یعنی شایستگی شخص برای دارا شدن حق و تکلیف را گویند به شرطی که شخص زنده متولد شده و از بدو تولد این حق برای وی به وجود می آید.
اهلیت دارا شدن حق همیشه همراه با اهلیت اجرا حق نیست یعنی شخصی می تواند دارای حق و تکلیفی باشد اما شایستگی و توانایی اجرا و استفاده از آن را ندارد تا زمانی که به رشد و بلوغ برسد
تعریف حجر ،انواع و اوصاف حجر :
در اصطلاح حقوقی حجر به معنای عدم اهلیت استیفاء می باشد و عبارت است از منع شخص به حکم قانون از اینکه بتواند امور خود را بطور مستقل و بدون دخالت دیگری اداره کند و شخصا اعمال حقوقی انجام دهد وهمچنین عدم قانونی شخص در اعمال و اجرای حق .
محجور کیست
محجور کسی است که از تصرف در اموال خود محروم و ممنوع باشد و یا ممنوع بودن شخص از دخالت در اموال و حقوق مالی خود از طرف قانون.
در حقوق امروز ی حجر دارای معانی وسیعی ات و نمی توان آن را محدوده امور مالی دانست ،البته حجر در امور مالی بیشتر مورد توجه حقوقدانان قرار گرفته است ،امور غیر مالی مانند طلاق می باشد ،بنابراین در حقوق ایران حجر هم در امور مالی و اور غیر مالی به کار برده می شود ،در تایید این نظر بطور مثال )می توان اشاره نمود که شخص مجنون (دیوانه ) به دلیل حجر کاملی که دارد از انجام دادن تمام اعمال حقوقی اعم از مالی و غیر مالی ممنوع است .
تقسیمات حجر چگونه است؟
با توجه به ممنوعیت شخص در تصرفات خود تقسیماتی برای حجر در نظر گرفته شده است که در ذیل به آنها اشاره می کنیم :
حجر به معنای عام : منظور از حجر عام آن است که شخص بطور کلی از اجرای حق و انجام دادن اعمال حقوقی ممنوع باشد ، مثلا شخص سن قانونی برای معامله مجنون (دیوانه ی کامل) به دلیل فقدان هیچ گونه قوای عقلی و اراده هیچ گونه عمل حقوقی چه عقد باشد چه ایقاع نمی تواند انجام دهد .
حجر به معنای خاص : در حجر خاص شخص از پاره ای از تصرفات ممنوع می باشد ،حجر خاص محدود به امور مالی است ،حجر تاجر ورشکسته نوعی حجر خاص است زیرا تاجر ورشکسته پس از اعلام ورشکستگی از یکسری اعمال حقوقی مربو به امور مالی محروم می شود مانند داشتن و بهره بردن از دسته چک .
حجر قانونی و حجر قضائی
حجر ممکن است به حکم مستقیم قانون باشد یا به حکم دادگاه مثلا حجر صغیر قانونی است ولی حجر مجنونی که بعد از رسیدن به سن بلوغ و رشد دچار جنون شده است و نیز حجر تاجر ورشکسته که به حکم دادگاه نیاز دارد حجر قضائی محسوب می شود .
صغار ( صغیر ممیز و صغیر غیر ممیز )
صغیر و حدود حجر او : در زبان عامیانه و نوشته های غیر حقوقی به صغیر کودک خردسال ،طفل و بچه می گویند در اصطلاح فقهی و حقوقی به کسی اطلاق می شود که به سن بلوغ و رشد عقلی کامل نرسیده است .
الف) صغیر ممیز : به صغیری می گویند که دارای قوه ی درک نسبی است و بااینکه به بلوغ نرسیده می تواند زشت و زیبا ،سود و زیان را از هم بشناسد و می تواند اراده ی حقوقی داشته باشد .
ب) صغیر غیر ممیز : کسی است که فرو و خرید را نمی فهمد یعنی نمی داند که فروش موجب سلب مالیکت و خرید سبب به دست آوردن آن است .
ماده ی 1210 قانون مدنی اظهار می دارد : رسیدن صغار (کودکان ) به سن بلوغ در دختران 18 سال تمام و در پسران 15 سال تمام را دلیل رشد قرار داده است و خلاف آن را محتاج به اثبات دانسته است .
این چنین بنظر می رسد که اولا طبق نظر هیات عمومی ،ماده 1210 اصولا رسیدن به سن بلوغ را نشانه ی رشد و موجب رفع حجر دانسته و ناظر بر کلیه ی امور صغیر بجز امور مالی است ،ثانیا برابر تبصره 2 ماده مزبور رفع حجر از صغیر در امور مالی مشروط به دو شرط بلوغ و رشد است و قبل از احراز رشد شخص بالغ نمی تواند در اموال خود آزادانه تصرف کند .
غیررشید و حدود حجر او :
بنابراین معاملات شخص سفیه غیر نافذ و باطل است ،غیر رشید به شخصی گفته می شود که پس از بلوغ رشد کافی را به دست نیاورده باشد .
معاملات با شخص سفیه مطابق با ماده ی 1214 قانون مدنی : (( سن قانونی برای معامله معاملات و تصرفات غیر رشید در اموال خود نافذ نیست مگر با اجازه ی ولی و یا قیم او ،اعم از اینکه این اجازه قبلا داده شده باشد یا بعد از انجام عمل ))
مجنون و حدود حجر او :
مجنون و سفیه را نباید یکی پنداشت زیرا سفیه شخص عاقلی است که نمی تواند امور مالی خود را اداره کند ولی به اختلال کامل قوای دماغی مبتلا نیست .
جنون عرفا دارای درجاتی است ،برخی دیوانگان حالت های خطرناکی دارند در صورتیکه برخی از آنان آرام و بی خط هستند اما در حقوق ایران این درجات نادیده گرفته شده است و ماده ی 1211 قانون مدنی مقرر می دارد : ( جنون به هر درجه که باشد موجب حجر است )
مجنون دائمی دارای جنون مستمر است و مطابق ماده ی 1213 قانون مدنی : مجنون دائمی مطلقا نمی تواند هیچ تصرفی در اموال و حقوق مالی خود بنماید ولو با اجازه ی ولی یا قیم خود .
ماده ی 1213 قانون مدنی اظهار می دارد : زمانی که مجنون ادواری در سن قانونی برای معامله حالت عادی یا افاقه ی خود بسر می برد اعمال حقوقی وی نافذ است مشروط بر آنکه افاقه ی وی مسلم باشد .
حال اگر اختلاف بوجود آید که مجنون ادواری در چه دورانی از حالت خود معامله انجام داده ،چگونه رفع اختلاف می شود ؟
ماده ی 1213 قانون مدنی اصل را بر وقوع معامله در حالت جنون و بطلان آن قرارداده است و شرط را بر اثبات افاقه قرار داده است و خلاف این اگر باشد باید اثبات گردد .
به موجب ماده ی 7 قانون مسئولیت مدنی : شخصی که وظیفه ی نگهداری و قیمومت مجنون را بر عهده دارد باید جبران خسارت نماید حال در صورت فقدان سرپرست و قیم قانونی مجنون طبق ماده ی (1216 قانون مدنی ) خود او مسئول جبران خسارت است اگر مجنون مالی برای جبران خسارت نداشت این حق از بین نمی رود و هر زمان که استطاعت مالی پیدا کرد زیان دیده می تواند برای استیفای طلب خود اقدام کند .
دریافت خدمات حقوقی به صورت شبانه روزی
مشاوره تلفنی
مشاوره سن قانونی برای معامله آنلاین
محاسبات
پرسش و پاسخ های مرتبط
سلام وقت بخیر یه پرونده محکوم شدم و الان اعسار دادم و ۲ماهه که دارم قسط میدم با تاخیر تادیه شده ۹۰تومن. نفر قبل هم که محکوم شد اون با تاخیر تادییش شد۲۰۰تمن این اقا الان دوباره ازم شکایت کرد و خسارترتاخیر تادیشو از من میخواد ایا این شدنیه؟
سه شنبه ، 25 مرداد 1401
باسلام كاربرگرامي چنانچه قبلا خسارت تاخير تاديه را مطالبه نموده باسد نميتواند مجددا اقدام نمايد.
سلام خسته نباشید میخواستم بدونم راهی وجود داره که بتونم دوماه رسیدن به سن قانونی رو جلو انداخت؟
سه شنبه ، 25 مرداد 1401
باسلام كاربرگرامي در صورتيكه اشتباهي در شناسنامه شما رخ نداده باشد خير
با عرض سلام و خسته نباشید: بعد از پیدا کردن یک مشتری برای ملک پدری (که قولنامه ای بوده ) توسط مشاور املاک ایشان اظهار نمود که به علت کثرت وراث همه ی وراث به یکی از وراث وکالت دهید که برای معامله بیاید و چکها به نام یک نفر صادر شود و ما هم از روی احترام به برادر بزرگمان وکالت دادیم و حتی در روز معامله همه وراث در بنگاه حاضر و قولنامه را امضا نمودیم ولی چک به نام برادر بزرگمان صادر شد و ایشان از وجه معامله سهم خود را برداشته و سهم بقیه وراث را به سن قانونی برای معامله حساب یکی دیگر از وراث ریخته و ایشان سهم هر یک را تقسیم نمود حال بعد از سه سال برادر بزرگمان که به او وکالت داده بودیم و حتی کوچکترین کاری را برای ما انجام نداد از بابت آن وکالت دادخواست اجرت به دادگاه داده است در صورتی که ما جهت احترام به ایشان به او وکالت دادیم و درآن موقع اصلأ حرفی از اجرت نشده بود و گر نه ما به ایشان وکالت نمی دادیم.
انتقال سند و تعویض پلاک به نام فرزند
اگر قصد تعویض پلاک به نام فرزند خود را دارید، باید فرزند شما حتما بالغ باشد و داشتن اهلیت لازم است. زیرا در قانون برای انجام امور مالی و حتی غیرمالی این را مهم میدانند. اهلیت به معنای بالغ، عاقل و رشید بودن است. افراد فاقد موارد گفته شده، محجور به حساب میآیند. بالغ بودن برای پسران در ایران ۱۵ سال تمام قمری و برای دختران ۹ سال قمری در نظر گرفته شده است. در ادامه این مقاله با ما سن قانونی برای معامله همراه باشید، تا در مورد انتقال سند و تعویض پلاک به نام فرزند و موارد قانونی در این رابطه بیشتر بدانید. میدانستید که شما از طریق آیتول، میتوانید پرداخت خلافی خودرو را هم انجام دهید. تنها کافیست تا وارد وبسایت یا اپلیکیشن آیتول شوید و شماره پلاک خودروی خود را وارد کنید و در کمتر از ۵ دقیقه خلافی ماشین خود را استعلام گرفته و پرداخت کنید.
قانون ایران برای انتقال سند و تعویض پلاک به نام فرزند
در قانون ایران برای معاملات باید به سن رشد، یعنی ۱۸ سالگی رسیده باشید. پس افراد قبل از این سن میتوانند با اجازه پدر یا قیم خود معاملهای انجام دهند و پس از این سن در امور مالی استقلال خواهند داشت. اگر کسی بخواهد خودروی خود را بفروشد ولی هنوز به سن بلوغ نرسیده باشد، نماینده او با حفظ مصلحت وی این کار را انجام خواهد داد. در مرحله بعد از آن، اینکه تعویض پلاک چقدر زمان میبرد هم باید بگوییم که خیلی از وقت شما را نخواهد گرفت و حدود ۳ الی ۴ ساعت بیشتر طول نمیکشد.
برای مثال اگر فردی ۱۵ ساله بوده یا اینکه قیم او بخواهد خودرو یا موتورسیکلتی را برای او خریداری کند، خود فرد نمیتواند معامله را انجام دهد و قیم او از جانب وی باید معامله را انجام دهد. حالا اگر همین فرد که هنوز به ۱۸ سال نرسیده بخواهد خودروی خود را بفروشد باز هم پدر یا قیم او باید این معامله را انجام داده و سند را به نام خریدار انتقال بدهد. در مورد قانون تعویض پلاک هم میتوانید به بخش اخبار و مقالات وبسایت آیتول مراجعه کنید.
در صورت هدیه دادن خودرو، معامله به چه صورت است؟
در صورتی که فرد دیگری به رایگان موتورسیکلت و یا ماشینی را به شخصی که به سن قانونی نرسیده هدیه بدهد و یا ببخشد، این امر صحیح است و میتواند سند آن را به نام او بزند، اگرچه هنوز به سن رشد نرسیده است. برای مثال فردی برای برادر کوچکتر از خودش یک دستگاه موتورسیکلت و یا خودرویی برای سالهای بعدش میخرد و به او هدیه میدهد، در این حالت چون رایگان است و ضرری متوجه شخص محجور نبوده، باید گفت که معامله مشکلی ندارد و صحیح است.
میدانستید که از طریق وبسایت و یا اپلیکیشن آیتول، میتوانید دریافت نوبت اینترنتی تعویض پلاک را انجام داده و خود را از ساعتها انتظار در صفهای طولانی مراکز تعویض پلاک نجات دهید.
پس سن قانونی برای معامله از جمله معامله موتور سیکلت و ماشین ۱۸ سالگی است و در نتیجه اینکه سند یک دستگاه موتورسیکلت و یا ماشین را پدر میتواند به نام فرزند خود بزند، ولی برای معامله کردن شخص صغیر یا کسی که زیر ۱۸ سال باشد، باید حتما اجازه ولی یا قیم فرد وجود داشته باشد وگرنه معامله او غیرنافذ باقی میماند، مگر اینکه فرد بالغ زیر ۱۸ سال که میتوان گفت صغیر ممیز است و توان تشخیص ضرر و زیان را دارد، قبل از انعقاد معامله از ولی خود اجازه بگیرد.
هزینه انتقال سند و تعویض پلاک به نام فرزند به چه صورت است؟
خیلی از افراد تمایل دارند خودرویی که میخرند را به نام فرزندشان انتقال قطعی بدهند. در این میان نکاتی وجود دارد که اگر رعایت نشود، سبب هزینههای دو برابر برای انتقال سند خواهد شد.
زمانیکه شما با فروشنده به مرکز تعویض پلاک خودرو برای تعویض پلاک مراجعه کرده و بعد از آن به دفاتر اسناد رسمی میروید و با ولایتی که از سمت فرزندتان دارید، میخواهید انتقال قطعی را انجام دهید، باید مبلغی را بابت سندتان پرداخت کرده و سند را بهنام فروشنده انتقال دهید. در این بین ممکن است به هر دلیلی شما و یا فروشنده فرصت نداشته باشید تا بهطور همزمان وقت تعویض پلاک را گرفته و به مرکز مورد نظر مراجعه و سپس به دفاتر اسناد رسمی بروید، پس یک وکالت فروش از فروشنده مبنی بر اینکه اقدام به تعویض پلاک دارید دریافت کنید و سپس به نام فرزندتان انتقال قطعی بدهید. وقتی چنین کاری را انجام میدهید، حتما باید به دفتر اسناد رسمی مورد نظرتان اطلاع بدهید که قصد خرید خودرو را برای فرزندتان که به سن قانونی نرسیده دارید، تا دفتر اسناد رسمی شما را به عنوان وکیل انتخاب کرده و در متن سند این عبارت را حتما قید کند: انتقال سند بهنام فرزند صغیر و یا هر شخص حقیقی و حقوقی دیگر.
قید نکردن این عبارت در سند، مثل این میماند که شما خودرو را برای خودتان خریدید و میخواهید دوباره به یک نفر سومی آن را انتقال دهید، حالا چه فرزندتان باشد و یا هر شخص سوم دیگر! پس مجبور به دادن هزینه دوباره برای محضر هستید. در صورتیکه طبق بخشنامه سازمان امور مالیاتی، نام فرزند همراه با عبارتی که قبلتر به آن اشاره کردیم در متن سند قید شود، نیاز به هزینه مجدد و مالیات نقل و انتقال نیست.
در این مقاله در مورد تعویض پلاک به نام فرزند و قوانین آن صحبت کردیم. با استفاده از خدمات آیتول دیگر نگران انجام امور خودروی خود نباشید. شما برای دریافت نسخه iOS اپلیکیشن میتوانید به سیب اپ، سیبچه و iApps مراجعه کرده و نسخه اندروید را از بازار، مایکت و گوگل پلی دانلود کنید.
محجوریت و حکم حجر در قانون
محجوریت و حکم حجر در قانون – با وکیل نادری : حجر در لغت به معنای دور افتادن از چیزی میباشد. و در اصطلاح حقوق و قانون، قانونگذار محترم برای حمایت از محجورین، آنها را از مجموعهای از کارها و امور دور کرده است. تا به محجوران ضرر و زیانی وارد نیاید. وانگهی این محدودیت و محرومیت برای حمایت از اطرافیان محجور نیز میباشد. تا آنها نیز در معاملاتی که با فرد محجور انجام میدهند دچار مشکلاتی از قبیل ابطال و فسخ و ضرر و زیان ناشی از معامله با محجور قرار نگیرند. بطورکلی محجوریت در قانون به سه حالت جنون و سفه و صغر تقسیمبندی شده است. اگرچه حکم ورشکستگی نیز از جمله عوامل محجوریت تاجر ورشکسته به حساب میآید. در ادامه با وکیل صدور حکم حجر همراه باشید…
راههای اثبات حجر فرد محجور
یکی از اقدامات سریع در رسیدن به اخذ حکم حجر میتوان به مراجعه به پزشکی قانونی اشاره کرد. زمانی که فردی از لحاظ عقلی قادر به مدیریت و برنامهریزی برای امور مالی خود نباشد. میتوان با مراجعه به پزشکی قانونی و نامه پزشک مربوط و ارائه آن به قاضی دادگاه حکم حجر فرد را گرفت.
از دیگر راههای اثبات حجر میتوان به شهادت شهود در محضر دادگاه اشاره کرد. که فرد با ادای شهادت شاهدان درباره عدم عقل معاش و افراط و تفریط در امور مالی خود رأی بر محجوریت صادر میشود. دیگر راهی که میتوان به حکم محجوریت فرد دست یافت پرس و جو خود قاضی دادگاه با طرح سؤالاتی از فرد مزبور است. که متوجه میشود که فرد قادر به مدیریت زندگانی خود نیست و نیاز به نصب قیم برای او میباشد.
دادخواست ابطال حجر
زمانی که فردی به دلایل مختلف از حجر خارج میشود. بطورمثال به سن بلوغ رسیده است یا بنابر اماره قانونی به سن رشد و ۱۸ سال رسیده است. میتواند به دادگاه صالح دادخواستی به خواسته ابطال حجر ارائه دهد. تا خود را از محجوریت و ممنوعیت از مداخله در امور مالی زندگانی خود برهاند. حتی فرد میتواند در همان زمانی که حکم حجر صادر میشود به آن حکم توسط خود یا وکیل اعتراض انجام دهد.
افراد کهنسال و صدور حکم حجر
همواره افراد کم سن در معرض حکم حجر قرار نمیگیرند بلکه کهنسالان و افرادی که سن آنها تقریباً بالای ۷۰ سال میباشد. میتوانند در معرض حکم حجر قرار بگیرند. حالتی را میتوان در نظر گرفت که یکی از فرزندان از شرایط سنی پدر خود یا مادر خود به دلیل کهولت سن که از هوشیاری کافی برخوردار نیستند. سوءاستفاده کرده و مال و اموالی را برای خود به نام بزند. در این حالت دیگر فرزندان میتوانند در دادگاه صالح حکم حجر والدین خود را اخذ کنند. و بدین سبب معاملاتی که انجام شده است را باطل و یا غیرنافذ کنند.
دادسرای امور سرپرستی و دادگاه خانواده
باید به این نکته توجه کرد که برای صدور حکم حجر ، دادگاه خانواده که یکی از انواع خاص دادگاهها میباشد صلاحیت رسیدگی به این امر را دارد. زمانی که حکم حجر صادر شود در اینجا دادسرای امور سرپرستی که در قانون امور حسبی مصوب 1319 به دادستان تعبیر شده است. وظیفه نصب قیم ، پیگیری امور محجور و معاملات وی در زمان محجوریت و سایر مسائل مربوطه را خواهد داشت.
شرح پروندهای در خصوص ابطال معامله فرد محجور
فردی به نام منوچهر معاملهای انجام میدهد که در آن معامله، خانهای که مبلغ سن قانونی برای معامله بالایی باید به فروش برسد را به نازلترین قیمت عرضه میکند و در اختیار مشتری قرار میدهد. نیایش همسر وی اطلاع از این معامله پیدا میکند. و به دادگاه خانواده رجوع میکند و از قاضی تقاضای صدور حکم حجر را میکند.
قاضی دادگاه با توجه به شهادت شاهدان تعرفه شده و همچنین پرسش و تحقیقی که در جلسه دادگاه از منوچهر میکند. متوجه میشود که وی زوال عقلانی دارد. و نمیتواند در امور مالی به نحو مطلوب کاری را انجام بدهد و حکم حجر را صادر میکند. و نیایش پس از گرفتن این حکم، به دادگاه عمومی حقوقی مراجعه میکند. دادخواست تأیید بطلان معامله را تقدیم میکند و باعث بطلان معامله خانه میشود.
در صورتی که متوفی قبل از مرگ خود معاملاتی را انجام دهد و پس از مرگ وراث متوفی متوجه حجر او در زمان زندگی شوند میتوانند حکم حجر را از دادگاه اخذ کنند؟
بله؛ وراث و ذینفعان میتوانند حتی پس از مرگ متوفی از دادگاه صالح تقاضای صدور حکم حجر را کنند و باعث بطلان معاملات پیش از مرگ شوند.
آیا تنها جنون باعث حکم حجر میشود و سایر بیماریهای روانی مانند اختلال دو قطبی باعث حکم نمیشود؟
بله؛ بنابر نص صریح قانونگذار فقط مجنون چه ادواری و چه دائمی شامل حکم حجر میشود.
دیدگاه شما