استراتژی مارتینگل در معاملات باینری آپشن
مارتینگل یک سبک معاملاتی بدنام است که در معاملات باینری آپشن از آن استفاده می شود. البته این استراتژی ابتدا یکی از روش های شرط بندی مورد و سپس به بازارهای مالی راه یافته است.
سادگی مارتینگل چشم بسیاری از معامله گران را کور می کند بدون اینکه بدانند این روش چه اثرات مخربی دارد. آنها زمانی متوجه می شوند که هزاران دلار را از دست می دهند. سرمایه ای که می توانست بسیار عاقلانه تر سرمایه گذاری شود.
این استراتژی در قرن 18 در کشور فرانسه توسعه یافت. ایده ای که در این استراتژی قرار دارد این است که یک شخص نمی تواند همیشه بازنده باشد.
حال، بازی رولت را در نظر بگیرید که بر روی رنگ های سیاه و قرمز شرط بندی می شود. فرض کنید که ما بر روی “سیاه” شرط بندی کرده ایم ولی نتیجه بازی “قرمز” آمده است. ما دوباره بر روی سیاه شرط می بندیم اما دوباره قرمز می آید.
اگر بطور مداوم بر روی رنگ سیاه شرط ببندیم، در نهایت، یکبار پیش بینی ما درست خواهد بود. بنابراین برای اینکه اطمینان پیدا کنیم سود ما حفظ خواهد شد، پس از هر بار شکست، مبلغ بازی بعد را دو برابر می کنیم. این کار را تا زمانی ادامه می دهیم که برنده شویم.
مبلغی که در بازی آخر برنده می شویم مجموع زیان ها را جبران می کند و به ما سود نیز می رساند.
معامله گران در بازار باینری آپشن از استراتژی مارتینگل استفاده می کنند. تنها تفاوت در این است که به جای رنگ های سیاه و قرمز، گزینه های Call (خرید) و Put (فروش) استفاده می شود.
این یک روش ساده است که بر اساس علم آمار ایجاد شده است. اما این روش واقعا عمل می کند؟
مارتینگل در باینری آپشن
حال، 4 معامله باینری آپشن را در نظر بگیرید که پیش بینی شما فقط در معامله چهارم درست بوده است.
معامله اول:
مبلغ سرمایه گذاری: 100 دلار نوع معامله: خرید سودآوری: 85% نتیجه: باخت
معامله دوم:
مبلغ سرمایه گذاری: 200 دلار نوع معامله: خرید سودآوری: 85% نتیجه: باخت
معامله سوم:
مبلغ سرمایه گذاری: 400 دلار نوع معامله: خرید سودآوری: 85% نتیجه: باخت
معامله چهارم:
مبلغ سرمایه گذاری: 800 دلار نوع معامله: خرید سودآوری: 85% نتیجه: برد
نتیجه معاملات:
سود ناخالص: 680 (%85 * 800) زیان انباشته: 700 خالص سود یا زیان: 20-
همانگونه که مشاهده کردید دو برابر کردن مبلغ معامله در باینری آپشن، کافی نبود و نتوانست ما را به سود برساند. با درصد سودآوری 85% شما اگر تنها در معامله سوم برنده شوید می توانید به سود برسید. اگر در معامله سوم بازنده شدید هیچگاه نمی توانید با دو برابر کردن مبلغ سرمایه گذاری به سود برسید.
حال معاملات بالا را تکرار می کنیم. اما این بار در هر معامله، مبلغ را 2.2 برابر می کنیم.
معامله اول:
مبلغ سرمایه گذاری: 100 دلار نوع معامله: خرید سودآوری: 85% نتیجه: باخت
معامله دوم:
مبلغ سرمایه گذاری: 220 دلار نوع معامله: خرید سودآوری: 85% نتیجه: باخت
معامله سوم:
مبلغ سرمایه گذاری: 484 دلار نوع معامله: خرید سودآوری: 85% نتیجه: باخت
معامله چهارم:
مبلغ سرمایه گذاری: 1065 دلار نوع معامله: خرید سودآوری: 85% نتیجه: برد
نتیجه معاملات:
سود ناخالص: 905 (%85 * 1065) زیان انباشته: 804 خالص سود یا زیان: 101+
با 2.2 برابر کردن اندازه معامله بعد از هر زیان می توان اطمینان یافت که پس از برنده شدن به سود خواهیم رسید.
تا اینجا مارتینگل یک استراتژی معاملاتی کامل به نظر می رسد و به همین دلیل است که معامله گران بسیاری به دام این تله می افتند.
محدودیت های استراتژی مارتینگل
کازینوها به منظور مقابله با سیستم مارتینگل، در تعداد بازی ها محدودیت تعیین کرده اند. زمانیکه در بازی رولت، تعداد دفعات بازی به پایان می رسد، شما دیگر نخواهید توانست مبلغ را دو برابر کنید. بنابراین استراتژی شما بی ثمر خواهد ماند.
در معاملات باینری آپشن برای هر معامله، حداکثر مبلغ سرمایه گذاری تعیین شده است.
از آنجاییکه بروکرهای سنتی باینری آپشن، بازار گردان هستند، مدیریت ریسک به آنها این اجازه را نمی دهد تا معامله گران به هر میزان که بخواهند در یک معامله، سرمایه گذاری کنند. این محدودیت ها مانع اجرای سیستم مارتینگل می شود.
با این حال، بروکرهایی وجود دارند که به معامله گر اجازه می دهند تا مبلغ قابل توجهی را در یک معامله سرمایه گذاری کنند. برای مثال ممکن بتوانید در یک معامله تا 50 هزار دلار سرمایه گذاری کنید. با این شرایط اگر معامله باینری را با 50 دلار شروع کنید سیستم مارتینگل قطعا عمل می کند. این طور نیست؟
البته باید در نظر داشته باشیم که حتی اگر محدودیتی در معاملات وجود نداشته باشد منابع مالی ما محدود هستند. بنابراین ممکن است قبل از اینکه پیش بینی ما در سیستم مارتینگل به واقعیت تبدیل شود کل سرمایه خود را با دو برابر کردن حجم معامله از دست بدهیم.
مارتینگل در فارکس
با اینکه این سیستم در هر بازاری قابل اجرا است اما تمرکز ما بر روی بازار ارز می باشد. زیرا بالاترین نرخ سودآوری را در معاملات باینری آپشن ارز می توان یافت.
متغیرها در بازار فارکس بر خلاف بازی رولت دائما در حال تغییر هستند و شرایط از معامله ای به معامله دیگر، متفاوت است. همچنین شرایط معامله در هر لحظه تغییر می کند.
معامله باینری آپشن را با سر رسید 60 ثانیه ای در نظر بگیرید. در معاملات باینری آپشن بازار فارکس کافی است پس از منقضی شدن زمان معامله، موقعیت قیمت به اندازه یک پیپ در جهت پیش بینی معامله گر قرار داشته باشد.
برای مثال فرض کنید اوراق قرضه اروپایی با بازده بالا به فروش همه چیز درباره مارتینگل رسیده و حجم زیادی از نقدینگی را جذب کرده است. بنابراین معامله گران فارکس احتمالا شروع به فروش یورو خواهند کرد.
در حالت معمول، احتمال هر کدام از گزینه های Call و Put بیش از 50% نیست. اما در مثال ذکر شده، شانس گزینه Put بیشتر از Call است.
در سناریوی دیگر فرض کنید بانک فدرال رزرو ، نرخ بهره دلار را افزایش دهد. بدین ترتیب، احتمالات 50/50 دوباره به هم می خورد.
علاوه بر داده های اقتصادی، رویدادهای جهانی مانند بلاهای طبیعی و سخنرانی های افراد مهم تاثیرات قابل توجهی همه چیز درباره مارتینگل بر بازار فارکس می گذارند.
این وقایع همانند داده های اقتصادی بصورت برنامه ریزی شده و طبق تقویم اقتصادی رخ نمی دهند و ممکن است در هر لحظه اتفاق بیفتند.
اگر چنین اتفاقاتی رخ دهد بازدهی ارزها تغییر می کند و ممکن است موجب زیان های قابل توجه و متوالی معامله گر شود. بدین ترتیب، معامله گر مارتینگل توسط نیروهای مرموز بازار، سر در گم می شود.
زمانیکه وارد معامله باینری آپشن 60 ثانیه ای می شوید در حالیکه یک پیپ می تواند نتیجه معامله را تغییر دهد، با وجود قوانین باز هم دستکاری قیمت توسط بروکر اجتناب ناپذیر است.
معاملاتی که سر رسید کوتاهی دارند می توانند به راحتی دستکاری شوند بدون اینکه یک معامله گر معمولی به آن مشکوک شود.
با این تفاسیر، سبک مارتینگل نمی تواند بهترین استراتژی معاملاتی برای بازار باینری آپشن باشد.
اگر معامله گر، داده های اقتصادی و رویدادهای جهانی را دنبال کند آیا سیستم مارتینگل کارایی خواهد داشت؟ اگر بانک رزرو فدرال، نرخ بهره را افزایش دهد می توانیم دلار/فرانک را (برای مثال) Call کنیم و هر بار که معامله با زیان بسته شد با حجم دو برابر وارد معامله جدید شویم.
در این صورت، احتمال بیشتر با ما خواهد بود. همچنین تایم فریم معامله را از 60 ثانیه به تایم های بزرگتر مانند 15 دقیقه ای یا یک ساعته تغییر می دهیم.
مارتینگل و تحلیل بنیادی
در اینجا سعی می کنیم استراتژی مارتینگل را با تحلیل بنیادی، ترکیب کنیم و معاملات را بر اساس ارقام اقتصادی و رویدادهای جهانی انجام دهیم.
ابتدا با تقویم اقتصادی شروع می کنیم. بسیار اتفاق می افتد که ارقام اقتصادی بهتر از انتظارات بازار است. بدین ترتیب، ارز مورد نظر در ابتدا صعود می کند ولی پس از آن به سرعت فروخته شده و نزول می کند.
با این حال نباید فراموش کنیم که هیچ چیز در بازار، تصادفی نیست.
گزارش اشتغال را بعنوان داده های اقتصادی ما در نظر بگیرید. شرکت های سرمایه گذاری بسیاری مانند سیتی بانک و مورگان استنلی وجود دارند که پیش بینی خود را در رابطه با داده های اقتصادی، منتشر می کنند.
اگر پیش بینی اکثریت مبنی بر مثبت بودن داده ها باشد معامله گران فارکس شروع به خرید ارز مورد نظر و یا بستن موقعیت های فروش خود در بازار می کنند.
این قیمت گذاری (بالا رفتن قیمت) ممکن است در طی چندین روز قبل از تاریخ انتشار یا در روز انتشار خبر، ایجاد شود. اگر اخبار، طبق پیش بینی ها یک گزارش قوی را منتشر کند، قیمت با توجه به اخبار مثبت، یک جهش کوچک را تجربه می کند.
سپس معامله گرانی که در طی این قیمت گذاری (صعود قیمت) نقش داشته اند (خرید کرده اند) سود خود را شناسایی می کنند (ارز را می فروشند). در نتیجه نرخ ارز به سرعت ریزش می کند.
بدین ترتیب، یک معامله گر باینری آپشن که معاملات خود را بر پایه اخبار انجام می دهد، ممکن است در زمان هایی که بازار خشم خود را نشان می دهد دچار زیان های متوالی گردد.
بنابراین در چنین شرایطی اعتقاد به اینکه بازار بالاخره در یک مرحله بایستی باز گردد، موجب می شود تا معامله گر، کل سرمایه خود را از دست بدهد.
در زیر، نمونه ای از این سناریو را به شما نشان خواهیم داد که طی آن معامله گرانی که با توجه به اخبار از روش مارتینگل استفاده می کرده اند دچار ضررهای سنگین شده اند.
نمودار دلار آمریکا / ین ژاپن (USD/JPY)
استراتژی مارتینگل – جفت ارز دلار/ین
بانک ژاپن تصمیم گرفت که برنامه “کاهش کمی (QE)” خود را افشاء کند که موجب فروش قابل توجه ین در مقابل سبدی از ارزهای دیگر شد. در طی برنامه QE، بانک ژاپن با خرید اوراق قرضه از بازار آزاد موجب افزایش عرضه پول در اقتصاد می شود.
اما معامله گران مارتینگل که تصمیم گرفتند بر روی USD/JPY با سر رسیدهای دورتر وارد معامله فروش (Put) شدند به دام افتادند. دو برابر کردن اندازه معامله در جهت قبلی (فروش) غیر از زیان های سرسام آور، نتیجه دیگری نداشت.
مارتینگل و تحلیل تکنیکال
جهت بررسی موضوع می خواهیم از اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) و همچنین سطوح حمایت و مقاومت استفاده کنیم.
اندیکاتور RSI نشان می دهد که چه زمان، بازار در شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش قرار دارد.
جهت یادآوری، زمانیکه اندیکاتور به زیر 30 نزول می کند بازار در وضعیت اشباع فروش قرار دارد و زمانیکه بالای 70 است، بعنوان اشباع خرید در نظر گرفته می شود.
همچنین سطح همه چیز درباره مارتینگل حمایت، سطحی است که نمودار نتوانسته حداقل دو بار به پایین تر از آن نزول کند. سطح مقاومت نیز سطحی است که قیمت نتوانسته حداقل دو بار به بالاتر از آن صعود کند.
RSI، سطوح حمایت و مقاومت بر روی نمودار رسم می شوند. اگر قیمت به سطح حمایت برسد و RSI در محدوده اشباع فروش باشد، همزمان گزارش های مثبت اقتصادی منتشر شود، شانس با صعود نرخ ارز خواهد بود. آیا این بهترین شرایط برای اعمال استراتژی مارتینگل است؟
هیچ معامله گری نمی تواند در همه معاملات موفق باشد. با وجود استراتژی های معاملاتی و تحلیل های بینادی و تکنیکالی باز هم زمان هایی وجود دارد که بازار بر خلاف شما حرکت می کند.
زمانیکه یک زیان اتفاق می افتد بسیاری از معامله گران نمی توانند این زیان را بپذیرند. بنابراین سعی می کنند تا با بالا بردن لوریج یا اندازه معامله ، آن را جبران کنند. این مسائل روانشناختی در بازار موجب می شود تا بسیاری از معامله گران از سرمایه گذاری خود دست بکشند.
سیستم مارتینگل با تشویق برای دو برابر کردن سایز معامله جهت پوشش زیان معامله قبل و رسیدن به سود، موجب تشدید اثرات روانی زیان می شود. نتیجه این کار همانطور که تصور می کنید می تواند ویران کننده باشد.
استراتژی مارتینگل این قانون را دنبال می کند که رخدادهای گذشته نمی تواند در پیش بینی آینده نقشی داشته باشد. این قانون، کاملا مخالف با اصول تحلیل تکنیکال است.
زمانیکه شما معاملات باینری آپشن را با استفاده از تحلیل های بنیادی و تکنیکالی انجام می دهید، چرا زیان یک معامله را نپذیرید و بدون دو برابر کردن حجم معامله، به دنبال یک معامله بهتر نباشید؟ این شما را از یک زیان قابل توجه و اندوه ضرر معامله دور خواهد کرد.
تفاوت بسیاری بین شرط بندی و معاملات باینری آپشن وجود دارد. اگر شما معامله را همانند شرط بندی می بینید، نرخ موفقیت شما همانند یک قماز باز معمولی خواهد بود.
با بکارگیری استراتژی های بنیادی و یا تکنیکی و همچنین مدیریت ریسک محافظه کارانه می توانید موفقیت خود را در بازارهای جهانی افزایش دهید.
زمانیکه معامله باینری شما با سود پایان می یابد پاداش معامله از معامله گران ناموفق تامین می شود. بنابراین جهت پرداخت به معامله گران موفق، بایستی دیگر معامله گران به معاملات زیان ده خود ادامه دهند. پس بهتر است با بکارگیری استراتژی مناسب در دسته دوم قرار نگیرید.
نتیجه گیری
در بازارهای مالی، معامله کردن تنها بخشی از موفقیت است. مدیریت سرمایه و ریسک نیز بخش های دیگر موفقیت را تشکیل می دهند.
در استراتژی مارتینگل مدیریت ریسک در معامله رعایت نمی شود. زیرا با هر بار زیان، حجم معامله دو برابر می شود. بدین ترتیب ممکن است حجم به اندازه ای بزرگ شود که درصد قابل توجهی از سرمایه شما تنها در یک معامله سرمایه گذاری شود و این با قوانین مدیریت ریسک، همخوانی ندارد.
با این حال می توانید این استراتژی را تعدیل کنید تا ریسک معاملات شما به یک سطح قابل قبول برسد. برای مثال می توانید حداکثر تعداد معاملات متوالی را برای خود مشخص کنید.
همچنین با ترکیب مارتینگل با دیگر استراتژی ها ممکن است به نتیجه مطلوبی برسید. پس فراموش نکنید که معامله گری یک هنر است و شما می توانید یک استراتژی ناکارا را به یک استراتژی سودآور تبدیل کنید.
اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!
برای امتیاز روی همه چیز درباره مارتینگل ستاره ها کلیک کنید
امتیاز 4.2 / 5. تعداد آرا 19
شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!
چگونه نمودار قیمت را در تایم فریم های مختلف تحلیل کنیم؟
الگوی هارمونیک سایفر (Cypher) و استراتژی معاملاتی آن
ساسان پرهون
کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار
چگونه با میانگین کم کردن ضرر خود را در بورس کاهش دهیم؟
در بازارهای سرمایه و مالی سود و ضرر دوروی یک سکه هستند و در کنار سودآوری خوب احتمالی در این بازارها، گاهی اوقات نیز ممکن است که معاملات با زیان همراه شوند. به همین دلیل حضور در بازارهای مالی و سرمایهگذاری نیازمند داشتن تدابیری برای هر دو سناریوی محتمل میباشد. یکی از این راهکارها برای به حداقل رساندن زیان در بازارهای قرمز و نزولی میانگین کم کردن است. میانگین کم کردن در بورس یک استراتژی خرید است که در صورت ریزش قیمت و فعال شدن حد ضرر سهم مورداستفاده قرار میگیرد.
میانگین کم کردن یا خرید پله ای؟
میانگین کم کردن که گاهی اوقات با خرید پله ای اشتباه گرفته میشود، مخالفان و موافقان زیادی در بین معامله گران بازار بورس و سرمایه دارد. با این اوصاف اگر در سهمی وارد شدیم و سهم وارد ضرر شد، همچنین فرصت خروج از سهم اتفاق نیفتاد، یکی از راههای کم کردن و جبران ضرر به وجود آمده کم کردن میانگین است.
برای خریدوفروش در بورس استراتژی معاملاتی داشته باشید.
برای موفقیت در بورس و کاهش ریسک سرمایهگذاری بایستی استراتژی معاملاتی داشته و با تکیهبر اخبار، نظرات دیگران، مراجعه به سایتها، صفحات اینستاگرامی، گروههای تلگرامی و هیجانات معاملهگری انجام نداد. تنوعبخشی به سبد سهام، استفاده از حد ضرر، مشخص نمودن قیمت خروج در بازدهی مثبت، قرار دادن بخشی از سرمایه در صندوق های سرمایه گذاری و قرار نگرفتن تحت تأثیر هیجانات و … نکاتی است که همواره به سرمایهگذاران توصیه میگردد.
بهترین زمان برای ورود به سهم!؟
یکی از موضوعات مهمی که میبایست مدنظر سرمایه گذاران قرار گیرد، زمان درست ورود به سهم است. هر سرمایه گذار بایستی قبل از خرید روند قیمتی سهم، عملکرد مالی و وضعیت بنیادی شرکت را بررسی و انتظار خود را از سهم ترسیم نمایند؛ و با همه چیز درباره مارتینگل توجه به پارامترهای نامبرده زمان صحیح ورود به سهم را مشخص نمایند. با توجه به این موضوع که خرید سهم از فروش آن آسانتر به نظر میرسد برخی از معاملهگران در صورت رشد قیمت سهم، به طمع به دست آوردن سود بیشتر با سهم همراه خواهد ماند تا اینکه حتی درنهایت بازیان از سهم خارج گردند. همچنین در روندهای نزولی نیز به امید کسب سود و خارج شدن از ضرر، همچنان با سهم همراهی کرده و هرروز به زیان سهم خود چشم خواهند دوخت. در این شرایط بهترین راه خروج از ضرر در پایینترین حد خود و به دست آوردن حداکثر بازدهی در صعود قیمتها، داشتن یک استراتژی معاملاتی خوب است.
قیمت و زمان مناسب برای کم کردن میانگین
زمانی که سهمی خریداری میگردد و قیمت سهم به زیر قیمت سربهسر کاهش مییابد، میتوان با روش میانگین کم کردن اقدامی انجام داد که سهم قبل از رسیدن به قیمت خرید اولیه خود به بازدهی مثبت برسد و نیازی به صبر کردن برای بازگشت قیمت به محل خرید اولیه نداشته باشد و مدتزمان زیادی صرف به دست آوردن بازده مورد انتظار اولیه نگردد. در صورت خرید سهمی که ازنظر بنیادی عالی به نظر میرسد ولی به دلایل مختلفی وارد فاز اصلاحی شده است، میتوان با خرید مجدد در انتهای مرحله اصلاح، میانگین قیمت خرید سهم را کم کرده و با شروع رشد قیمت سهم و آغاز روند صعودی بازدهی مثبت زودتر از موعد شروع گردد. این عمل را در بورس با عنوان ” میانگین کم کردن ” میشناسیم.
تفاوت میانگین کم کردن و خرید پله ای
میانگین کم کردن تا حدودی شبیه خرید پله ای است، با این تفاوت که در میانگین کم کردن در زمان افت قیمت سهام اقدام به خرید مجدد اتفاق میافتد. درواقع میانگین کم کردن همان خرید پلهای در زمان افت قیمت و کاهش بازدهی سهم است که برای افت و ریزشهای کوتاهمدت در نظر گرفته میشود و ازآنجاکه سهم دارای بنیاد خوبی است این انتظار وجود دارد که در بلندمدت روند سهم صعودی گردد؛ اما بایستی این واقعیت را نیز مدنظر قرارداد که در این روش هم میتواند به کاهش ضرر منتهی گردد و زمان صرف شده برای به دست آوردن سود را کوتاه نماید و هم اینکه ممکن است باعث گردد، ضرر سهامدار بیشازپیش افزایش یابد.
برای میانگین کم کردن چه نکاتی بایستی مد نظر قرار گیرد؟
قبل از شروع کردن به کم کردن میانگین ابتدا بایستی مشخص کرد که میانگین کم در این سهم خوب است یا خیر و سپس در زمان مناسب شروع به کم کردن میانگین نمود. در صورت مطمئن بودن از بنیاد سهم بر اساس تحلیل بنیادی مجاز به کم کردن میانگین میباشید؛ چراکه در مورد این سهام گاهی اتفاق میافتد که در یک بازه زمانی کوتاهمدت قیمت به حداقلها نزول پیداکرده و پسازآن به سمت قیمت ذاتی خود شروع به صعود مینماید.
این نقاط بهترین زمان برای خرید مجدد و شکار سهم است؛ بنابراین در صورت خرید سهم های بنیادی با خیال راحتتری میتوان میانگین کم کرد و این در حالی است که در خرید سهم های باارزش ذاتی نهچندان مناسب، درصورتیکه قیمت سهم با افت زیاد مواجه گردد و پس از کم کردن آخرین مرحله میانگین و کاهش مجدد قیمت سهم، نهتنها ضرری جبران نخواهد گردید بلکه به میزان ضرر شما نیز اضافه خواهد گردید.
درچه قیمتی می توان میانگین کم کرد؟
- ابتدا بایستی ارزش ذاتی سهم را بدانید و موقعیت آن را نسبت به قیمت کنونی (قیمت بازار و معاملاتی) موردبررسی قرار دهید.
- دانستن حمایت معتبر سهم نیز نکته مهمی است.
- اینکه در بازه زمانی اخیر آیا سهم موردتوجه بازار قرارگرفته است یا خیر را نیز حتماً مدنظر داشته باشید.
- با توجه به چارت کف بنیادی سهم را مشخص نمایید.
فرصتهای میانگین کم کردن
مزیت این روش در این است که در صورت کاهش قیمت سهم از ضرر زمانی سهم جلوگیری به عمل میآید. در حقیقت زمان افت قیمت سهم به زیر قیمت خرید اولیه و فاصله گرفتن از آن میتوان با اجرای این روش قبل از رسیدن قیمت به قیمت اولیه خرید، از زیان خارج شویم. چراکه در زمانهایی که قیمت سهم پس از کاهش بهراحتی به قیمتهای قبلی برنگردد ممکن است ازنظر زمانی توجیهی نداشته باشد و ناچار گردیم با ضرر از سهم خارج شویم. از طرفی در زمان رشد سهم پس از کم کردن میانگین، چون حجم خرید از گذشته بیشتر شده است، به همین نسبت سود بیشتری هم نصیب سهامدار میگردد.
تهدیدات میانگین کم کردن
حتماً انواع روشهای میانگین کم کردن از قبیل روش مارتینگل خالی از ایراد و اشکال نیز نیستند. تا جایی که این نقاط ضعف دیدگاه بسیاری از سرمایه گذاران را نسبت به استفاده از این روش تغییر داده است. این روش بهوسیله معامله گران بزرگ دنیا استفادهشده که هرکدام با توجه به سیستمهای معاملاتی و استراتژیهایشان آن را شخصیسازی کردهاند. نکته قابلتأمل این است که هرگاه قیمت سهم افت میکند ناچار به خرید مجدد و کم کردن میانگین قیمت سهم میباشیم و این در حالی است که سرمایه ما دچار محدودیت است و نمیتوان تا ابد بر روی خریدهای قبلی خرید جدید انجام داده و پیوسته به حجم سهام قبلی اضافه کرد.
مثال: بهعنوانمثال اگر در خرید مرحله با مبلغ ۱۰ میلیون تومان وارد سهم شویم در مرحله هشتم خرید بایستی ۱ میلیارد و ۲۸۰ میلیون تومان خرید انجام دهیم و این در حالی است که در ۷ مرحله قبلی ۱ میلیارد و ۲۷۰ میلیون تومان خرید صورت گرفته است. اینگونه مبلغ موردنیاز برای خرید بهصورت تصاعدی بیشتر خواهد شد.
بررسی اشتباهات
بهعنوان یک سرمایه گذار یا معامله گر باید بپذیریم که ممکن است اشتباه کنیم. برای همگان این موضوع روشن است که تمامی همه چیز درباره مارتینگل معامله گران بزرگ دنیا نیز اشتباهاتی داشتهاند، اما تفاوت آنها با افراد مبتدی حاضر در بازار سرمایه در پذیرفتن و عملکرد پس از اشتباه است. مبتدیها وقتی ضرر میکنند بهجای گرفتن تصمیمات معقول و منطقی سعی در اثبات درست بودن نظر خود به بازار دارند و اسرار میورزند، بازار دچار حرکت اشتباه است و تحلیلهای آنان درست میباشد. با این مدل از توهمات معاملهگران مبتدی و نا آگاه تمام سرمایه خود را از دست خواهند داد و نهایتاً سران کشور، بازار، ابروباد و مه و خورشید و … را در ضررهایشان مقصر میشناسند.
پذیرش واقعیت های سرمایه گذاری
اینکه گاهی اوقات دست به خرید عجولانه سهام زدهایم یا اینکه بعضیاوقات جهت بازار باعث گرفتن سودهای خوب در بعضی سهمها شده واقعیتی است که بهترین کار پذیرش آن است؛ و بدترین کاری که میتوان انجام داد این است که از روی غرور و تعصب اشتباهات خود را نپذیرفته و همچنان پولهای جدید به سرمایه گذاری شکستخورده خود تزریق نمایید.
حرف آخر
هنگام کاهش زیاد و چشمگیر در ارزش سهام خود حتماً دلایل آن را کاوش نمایید. آیا این شرکت برای سهامداری و ادامه دادن در آینده خوب است؟ درصورتیکه جواب مناسبی نیافتید بیش از این سرمایه خود را در معرض خطر قرار ندهید و اندوختههای خود را به سمت شرکتی ببرید که چشمانداز بهتری در آینده برای آن میتوان ترسیم نمود.
روش مارتینگل چیست
روش مارتینگل یک استراتژی برای کسب سود محسوب میشود که بر تئوری احتمال و فرضیه بازگشت به میانگین استوار است. این تکنیک به میزان زیادی سرمایه نیاز دارد؛ به عبارت دیگر، اگر سرمایه شما بینهایت باشد، استفاده از این روش میتواند سود بسیاری را نصیبتان کند؛ در غیر این صورت باید آمادگی پذیرش زیان را داشته باشید. قبل از هر چیز، مختصری درباره تاریخچه این روش صحبت میکنیم.
تاریخچه روش مارتینگل
تکنیک مارتینگل توسط یک ریاضیدان فرانسوی به نام پل پیر لوی در قرن ۱۸ میلادی معرفی شد اما محققان دیگر نیز در گذر زمان به بهینهسازی این روش پرداختند. روش مارتینگل در اصل نوعی روش شرطبندی بوده که با فرضیه دو برابر شدن کاربرد داشته است. پس از سالها، یک ریاضیدان آمریکایی به نام جوزف لئو دوب، با فرض اینکه با این روش نمیتوان به بازدهی ۱۰۰% رسید، تحقیقاتی انجام داد. هماکنون بسیاری از تحلیلگران و فعالان بازار سهام، از این روش برای معاملات خود استفاده میکنند.
نحوه استفاده از روش مارتینگل
توجه به این نکته ضروری است که میزان ریسک بر معاملات با این روش بسیار بیشتر از سود بالقوه است. بااینحال، با بهبود تکنیک مارتینگل و استفاده هوشمندانه از آن، میتوان شانس موفقیت خود را افزایش داد و به بازدهی ۱۰۰% رسید. در شرطبندی با روش مارتینگل، میزان شرطبندی در هر مرحله باید دو برابر مرحله قبل باشد و در صورت باخت در هر مرحله، بازی آنقدر ادامه پیدا میکند تا سرانجام شرط را ببرید و از بازی خارج شوید.
براساس روش مارتینگل و فرضیه دو برابر شدن، معاملات و خرید سهام باید در چند مرحله اتفاق بیفتد و سرمایه اختصاصیافته، هر بار باید دو برابر بار قبل باشد. برای استفاده از روش مارتینگل باید سرمایه اختصاصیافته به یک سهم را به قسمتهای نامساوی تقسیم و در هر مرحله بخشی از سرمایه را وارد معامله کرد.
مثال:
اگر فردی برای انجام معاملات خود بخواهد از روش مارتینگل استفاده کند و سرمایه ۱۰۰ میلیون تومانی را به سهمی اختصاص دهد، باید این سرمایه را به چند بخش تقسیم و هر بخش را در یک خرید خود، وارد بازار کند.
فرض کنید قیمت سهم مورد نظر، ۱۰۰۰ تومان است و سرمایهگذار به میزان ۱۰۰۰ سهم خریداری میکند. در صورتی که پس از خرید، قیمت سهم به جای رشد، ۵% منفی شود، قیمت سهم برابر با ۹۵۰ تومان خواهد شد. در این مرحله، دو برابر خرید قبلی خود، یعنی ۲۰۰۰ سهم را خریداری میکند. با این کار میانگین قیمت خرید فرد ۹۶۶٫۷ تومان خواهد شد که از قیمت اولیه خرید، یعنی ۱۰۰۰ تومان، کمتر است.
در صورتی که در روز معاملاتی بعد نیز، قیمت سهم ۵% منفی شود، قیمت برابر خواهد بود با ۹۰۲٫۵ تومان و فرد به میزان ۴۰۰۰ سهم خریداری میکند. در این صورت میانگین قیمت خرید میشود ۹۳۰ تومان. در این حالت، قیمت فعلی سهم ۱۰ درصد از قیمت خرید اولیه فرد کاهش یافته است.
در صورتی که در روز بعد قیمت سهم افزایش ۵% داشته باشد، قیمت ۹۷۶٫۵ تومان خواهد شد و سرمایهگذار را به سود میرساند اما اگر او همه سرمایه خود را به خرید در روز اول و با قیمت ۱۰۰۰ تومان اختصاص میداد، اکنون کل سرمایه او در ضرر بود.
مزایای روش مارتینگل
روش مارتینگل بیشتر در زمانی کاربرد دارد که از افزایش قیمت سهم در روزهای آینده اطمینان نداریم و ممکن است قیمت سهم در روزهای بعد، از قیمت خرید اولیه کمتر شود. همچنین باید قبل از اجرای این روش، شرکت مورد نظر را به طور کامل تحلیل کنیم. تحلیل بنیادی شرکت در این مرحله بسیار اهمیت دارد و وضعیت سودآوری آن مهم است.
با استفاده از این روش، به جای اینکه صبر کنیم تا قیمت سهم به قیمت اولیه برسد تا به سود برسیم، میتوانیم از منفی سهم نیز استفاده کنیم و با کاهش دادن میانگین قیمت خرید، زودتر سود به دست آوریم. بسیاری از معاملهگران حرفهای، در کنار سایر تکنیکها و به خصوص تحلیل تکنیکال، از این روش برای خریدهای خود استفاده میکنند تا حد سود و ضرر خود را تعیین و هوشمندانه معامله کنند.
معایب روش مارتینگل
مشکل بزرگ این روش، این است که فرض بر بینهایت بودن سرمایه دارد. باید این موضوع را در نظر بگیریم که سرمایه ما بینهایت نیست و ممکن است با اجرای چند باره این روش، تمام شود. با وجود فرضیه دو برابر، پس از چند مرحله حجم خرید و سرمایه مورد نیاز به شدت افزایش مییابد.
عیب دیگر روش مارتینگل این است که تضمینی برای بالا رفتن قیمت پس از کاهش آن وجود ندارد. شاید قیمت به مدت طولانی دچار افت شود و از قیمت اولیه خرید ما فاصله زیادی بگیرد؛ بنابراین باید زمان زیادی صبر کنیم و سرمایه فراوانی را نیز اختصاص دهیم تا قیمت سهم به قیمت اولیه خرید ما برسد و بتوانیم سود به دست آوریم.
یکی از بهبودهایی که برای روش مارتینگل اجرا شده تا این عیب را برطرف کند، این است که تعداد مراحل روش را کم کنیم. برای نمونه میتوانیم مراحل انجام روش مارتینگل را به سه مرحله کاهش داده و سرمایه خود را به چهار قسمت نامساوی تقسیم کنیم. در این روش، ضرایب مارتینگل برابر خواهد بود با ۱، ۲، ۴ و ۸ که همان توانهای ۲ هستند. به صورت کلی، همه سرمایه به ۱۵ قسمت تقسیم میشود و در هر مرحله از خرید، از یکی از این ضرایب برای خرید سهم استفاده خواهد شد.
برای مثال در صورتی که بخواهیم ۱۵۰ میلیون تومان را به سهمی اختصاص دهیم، در ابتدا ۱۰ میلیون تومان از سهم را خریداری میکنیم. در مرحله بعد، خرید ما ۲۰ میلیون تومان میشود. سپس ۴۰ میلیون تومان از سهم را میخریم و در آخر، ۸۰ میلیون از سهم را خریداری میکنیم. به این ترتیب، با کاهش قیمت، بازه ضرر به ۳ مرحله تقسیم میشود و هر بار که قیمت به یکی از این ۳ بخش میرسد، خرید بعدی انجام میگیرد.
مزیت آموزش استراتژی مارتینگل برای کسانی که شرطبندی می کنند
استراتژی Martingale یکی از شناخته شده ترین روش ها در شرط بندی ورزشی است. اگرچه مشکلات متعددی در این روش وجود دارد، اما به لطف ریاضیات می تواند استفاده های بالقوه ای داشته باشد. ادامه مطلب را بخوانید تا بفهمید شرط گذاران می توانند از استراتژی Martingale یاد بگیرند.
اول از همه، این مقاله با یک هشدار همراه است. هر وقت کسی را پیدا کردید که در چارچوب شرط بندی مثبت از Martingale صحبت کند، پاسخ درست این است که به او بگویید اشتباه می کنند و از مسئله دور می شوند.
Martingale یک برنامه شرط بندی پیشرونده شناخته شده است که با تلاش برای بازیابی آنها، مقدار را پس از باخت افزایش می دهد. این نوع از بین بردن ضرر به هیچ وجه توصیه نمی شود. من قبلا بارها در مورد چرایی این موضوع نوشتم ، از جمله نشان دادن اثبات ریاضی در مورد این که چرا در منابع شرط بندی نقص وجود دارد.
استراتژی Martingale یکی از شناخته شده ترین روش ها در شرط بندی ورزشی است. اگرچه مشکلات متعددی در این روش وجود دارد، اما به لطف ریاضیات می تواند استفاده های بالقوه ای داشته باشد. ادامه مطلب را بخوانید تا بفهمید شرط گذاران می توانند از استراتژی Martingale یاد بگیرند.
اول از همه ، این مقاله با یک هشدار همراه است. هر وقت کسی را پیدا کردید که در چارچوب شرط بندی مثبت از Martingale صحبت کند ، پاسخ درست این است که به او بگویید اشتباه می کنند و دور می شوند.
Martingale یک برنامه شرط بندی پیشرونده شناخته شده است که با تلاش برای بازیابی ، مقدار آنها را پس از باخت افزایش می دهد. این نوع از بین بردن ضرر به هیچ وجه توصیه نمی شود. من قبلاً بارها در منابع شرط بندی در مورد چرایی این موضوع نوشتم ، از جمله “نشان دادن اثبات ریاضی درباره دلیل نقص آن”.
همانطور که برای هر برنامه مدیریت پول که مزیت فرض شده شما نسبت به شانس (مثبت یا منفی) در تمام شرط بندی ها ثابت باشد، تغییر این مزیت با ترکیب کردن اندازه های سهام غیرممکن است. تنها کاری که می توانید انجام دهید تغییر توزیع ریسک و پاداش است. در مورد Martingale، در حال تلاش برای خرید پاداش های بسیار زیاد هستید، اما با هزینه احتمال بسیار کوچک، یک خطر بسیار بزرگ: خرابی کام رخ می دهد.
با توجه به این موضوع، می خواستم کمی با مارتینگل سرگرم شوم و نشان دهم که چگونه ممکن است شخص از آن به روشی مدیریت شده و بدون به خطر انداختن استفاده کند. با انجام این کار، به طور کلی، امیدوارم این مقاله به خوبی نشان دهد که شرط بندی ، همیشه تعادل بین خطر و پاداش است. هرچه پاداش بیشتری بخواهید، برای رسیدن به آن باید ریسک بیشتری کنید.
چگونه می توان از تعطیلات در وگاس بیشترین بهره را برد
آرزوی من همیشه رفتن به یک کازینو در لاس وگاس بوده است. همانطور که باید بدانیم کازینو ها فقط بازی های منفی را ارائه می دهند. اگرچه شمارش کارت می تواند نسبت به فروشنده Blackjack برتری داشته باشد، اما به احتمال زیاد شما را سریعاً از محل کار خارج می کنید.
- بخوانید : چقدر باید در هر شرط بندی ریسک کنید؟
به عنوان مثال ، تمام شرط بندی های پیشنهادی رولت، بر اساس اصول ریاضیاتی که حاشیه سود صفر ارائه می شود، گزاره ها را از دست می دهند. با نادیده گرفتن داستان چرخ های مغرضانه که در آن تیم های قمارباز ده ها هزار چرخش مشاهده می کنند، می توانیم فرض کنیم که شما هیچ سود مطلوبی نخواهید داشت.
با توجه به این واقعیت، فکر کردم که بهترین روش برای به حداکثر رساندن طول عمر و سرگرمی بازی هنگام تعطیلات در آنجا چیست. برای در نظر گرفتن این موضوع، من فقط به پیشنهادات پول در چرخش رولت، از جمله فرد یا زوج و قرمز یا سیاه و سفید توجه خواهم کرد.
تا چه اندازه با سهام یکسان (یک دست) به کار ادامه می دهید؟
ساده ترین شکل شرط بندی، شرط بندی مسطح است که در آن شرط بندی کننده برای هر شرط بندی استفاده می شود. بیایید روی هر چرخش یک دلار بچسبانیم. اگر برای ۱۰۰۰ چرخش شرط بندی کنیم می توانیم انتظار داشته باشیم که چه اتفاقی بیفتد؟
بازده مورد انتظار مطابق با توزیع دو جمله ای است که در زیر نشان داده شده است. توزیع آبی طیف وسیعی از نتایج احتمالی را با فرض شانس منصفانه نشان می دهد ، در حالی که توزیع قرمز همچنین سود حاشیه ۲٫۷ را برای یک چرخش رولت صفر در نظر می گیرد:
حتی با داشتن یک چرخش منصفانه، شانس ما برای دیدن هرگونه جمع آوری قابل توجهی از حساب بانکی ما کم است. ما فقط ۵٫۷٪ احتمال دریافت ۵۰ دلار داریم. حاشیه سود و چشم انداز ما حتی بدتر است (۰٫۷۴). البته ، این با ریسک مشابه از دست دادن ۵۰ دلار متعادل می شود. حتی اگر سود حاشیه مقابل ما باشد ، فقط ۲۳٪ احتمال از دست دادن ۵۰ دلار و فقط ۱٪ از دست دادن ۱۰۰ دلار وجود دارد.
شرط بندی مسطح ممکن است بی خطر باشد، اما پاداش قابل توجهی نخواهد داشت. مطمئناً باید یک روش سرگرم کننده تر برای گذراندن تعطیلات در وگاس وجود داشته باشد؟
استفاده از Martingale و ضررهای اجتناب ناپذیر
ساده ترین نسخه استراتژی Martingale پس از هر باخت در شرط بندی پیشنهادی حتی پول، سود را دوبرابر می کند تا یک برد. سپس سهام به مبلغ اصلی بازنشانی می شود و پیشرفت دوباره آغاز می شود. خطرات مارتینگل باید برای همه آشکار باشد اما بیش از حد اعتماد به نفس بیش از حد قماربازان، از دست دادن دویدن نتیجه ی اجتناب ناپذیر بازی مکرر است. هرچه بیشتر بازی کنید، احتمال اینکه دنباله ای از دست رفته طولانی داشته باشید بیشتر است.
به عنوان یک تخمین تقریبی، دنباله طولانی ترین بازدهی که احتمالاً در توالی n بیت مشاهده خواهید کرد، توسط لگاریتم n به پایه شانس تقسیم بر شانس منهای یک داده می شود. برای پیشنهادات یکنواخت، به احتمال زیاد توالی بازنده سه در هشت شرط، چهار در ۱۶ شرط، پنج در ۳۲ شرط و غیره را می بینید. در یک سری ۱۰۰۰ شرط بندی، انتظار می رود دنباله طولانی ترین بازنده شما حدود ۹ تا ۱۰ شرط باشد. Pinnacle قبلاً مقاله مفصلی را با موضوع از دست دادن منتشر کرده است.
مدل سازی نتایج مارتینگل
با توجه به بودجه بی نهایت کازینو که سخاوتمندانه به شما امکان می دهد هر مقدار را شرط بندی کنید، سود مورد انتظار شما از ۱۰۰۰ چرخش چرخ ۵۰۰ دلار برای یک چرخ عادلانه یا ۴۸۶ دلار با سود حاشیه صفر خواهد بود. البته هیچ یک از اینها امکان ندارد. مهمترین چیز این است که وقتی ضرر می کنید وجوه شما را از بین می برد که باعث دردسر و بروز مشکل برای شما می شود.
برای مدیریت این محدودیت ها، رویکرد معقول این است که اهداف را تعیین کنید و قوانین و محدودیت هایی را برای بازی خود تعیین کنید، ضمن اینکه احتمالات نتایج مختلف را مدلسازی می کنید، همانطور که برای سهام مسطح این کار را کردیم. بیایید سناریوی زیر را در نظر بگیریم:
۱-با استفاده از ۱ دلار برای سهام اولیه در هر پیشرفت Martingale، هدف کسب ۵۰۰ دلار پس از ۱۰۰۰ چرخش چرخ است.
۲-ما خطر افت در هر نقطه از ۱۰۰۰ بازی را به ۵۰٪ کاهش خواهیم داد.
۳- حداکثر ضرر و زیان بانکی که می توانیم بپذیریم قبل از اینکه بخواهیم بازی را با توجه به امتیاز ۱ و ۲ قطع کنیم ، چیست؟
برای پاسخ به این سوال ، می توانیم به شبیه سازی مونت کارلو بپردازیم. جدول زیر نتایج حاصل از مجموعه ۱۰،۰۰۰ شبیه سازی مونت کارلو را نشان می دهد. برای هر سری شبیه سازی شده ۱۰۰۰ چرخشی، اگر حساب بانکی به زیر آستانه مشخصی برسد، بازی متوقف می شود و استراتژی ناموفق به نظر میرسد. درغیراین صورت، بازی برای ۱۰۰۰ چرخش ادامه می یابد و استراتژی موفقیت آمیز به نظر می رسد. در اینجا چرخش رولت منصفانه و بدون صفر فرض می شود:
یک پیشنهاد شرط بندی مجدد
جای تعجب نیست که می بینیم هرچه بیشتر برای از دست دادن در هر نقطه آماده باشیم، احتمال موفقیت ما در نهایت بیشتر خواهد بود. آستانه حدود منفی ۳۰۰ دلار به ما حدود ۵۰٪ احتمال می دهد که پس از ۱۰۰۰ چرخش چرخ ۵۰۰ دلار خود را بدست آوریم. در نیمه دیگر زمان می توان انتظار داشت که به طور متوسط نزدیک به ۵۰۰ دلار ضرر کنیم. به طور موثر، پیشنهاد شرط بندی را دوباره تنظیم کردیم: ۵۰۰ دلار برای برنده شدن ۵۰۰ دلار ، با احتمال پیشنهاد حدود ۲٫۰۰ (یا در نماد کسری ۱: ۱) ریسک کنید.
توجه داشته باشید که این شانس پیشنهادی منعکس کننده نسبت متوسط برد به میانگین باخت است. به طور موثر این نسبت معیاری برای شانس واقعی شما است. برای یک چرخش منصفانه بدون صفر، این دو مجموعه احتمال باید یکسان باشد.
اگر آستانه منفی ۱۰۰۰ دلار باشد، می توانیم مسیرهای باخت طولانی تری را تحمل کنیم. از این رو، کمتر شکست را تجربه می کنیم و احتمالات پیشنهادی کوتاه تر می شود (۱٫۲۹). مطمئناً، اگر نمی خواستید در مجموع ۱۷۲۵ دلار از دست بدهید، می توانید به راحتی اندازه سهام اولیه پیشرفت را کاهش دهید. استفاده از ۰٫۲۹ دلار به شما این پیشنهاد را می دهد که ۵۰۰ دلار برای برنده شدن ۱۴۵ دلار را به خطر بیندازید.
در مقایسه با استراتژی ذخیره سازی مسطح محافظه کارانه تر، اکنون ریسک بسیار بیشتر از دست دادن خواهد بود. با این حال، شانس بسیار بیشتری را برای پیروزی بیشتر دریافت می کند. شما ممکن است هرگز ۵۰۰ دلار در ۱۰۰۰ بازی رولت شرط بندی $ ۱ در بازی را از دست ندهید ، اما هرگز ۵۰۰ دلار برنده نخواهید شد. احتمال هرکدام بسیار ناچیز است.
درک اثرات مزیت محاسباتی در شرط بندی
ارائه مزیت محاسباتی در شرط بندی ۲٫۷٪ با استفاده از صفر باعث تغییر اوضاع می شود. نمودار زیر نرخ خرابی (یا ورشکستگی) بین چرخهای دارا و بدون یک صفر را مقایسه می کند. با صفر معرفی شده در آستانه منفی ۳۰۰ دلار، می توانید انتظار داشته باشید که تقریباً ۵۸٪ از زمان با شکست مواجه می شوید.
برای اطمینان از اینکه هنوز پیشنهاد ۵۰٪ دارید، باید حداکثر آستانه ضرر قابل قبول خود را به حدود منفی ۴۴۰ دلار افزایش دهید. چنین سناریویی نشان می دهد که برای کسب ۴۸۶ دلار به طور متوسط حدود ۶۷۰ دلار ضرر می کنید. به یاد داشته باشید، از آنجا که انتظار برد شرط شما در حال حاضر ۴۸٫۶٪ است، سود پیش بینی شده برای یک دوره موفق حدود ۴۸۶ دلار خواهد بود و ۵۰۰ دلار نخواهد بود.
این نسبت اکنون ضریب ۱٫۷۳ را نشان می دهد، بطور قابل توجهی کمتر از احتمال پیشنهادی ۲٫۰۰، محاسبه شده توسط احتمال شکست. اساساً، این امرنشان دهنده از دست دادن ارزش است و توجه کنید که به طور قابل توجهی بیشتر از حاشیه سود است. مقدار ضمنی ۱٫۷۳ تقسیم بر ۲٫۰۰ یا ۰٫۸۶۵ است. این مقدار ممکن است هزینه بالایی برای استفاده از Martingale به نظر برسد.
مقدار پیش بینی شده برای شرط بندی رولت حتی پول ۳۶ در ۳۷ یا ۹۷۳/۰ است. با این حال، بیش از ۱۰۰۰ شرط بندی را تکرار کنید. با سهام کوجود، شما حدود ۲۰٪ احتمال سودآوری دارید، در حالی که نوعی ضرر ۸۰٪ است. با مقایسه مناطق زیر منحنی نارنجی در نمودار دوجمله ای بالا در سمت چپ و راست خط سود صفر می توانید این مورد را مشاهده کنید.
احتمال ضمنی موفقیت شما ۵٫۰۰ و مقدار ضمنی شما ۲٫۰۰ تقسیم بر ۵٫۰۰ یا ۰٫۴۰ نسبت به چرخش منصفانه بدون صفر است.
در حقیقت، از دست دادن ارزش با استفاده از این استراتژی مدیریت شده Martingale بسته به حداقل آستانه از دست دادن حساب بانکی و احتمال پیشنهاد شما متفاوت است. هرچه احتمال پیشنهاد کمتر باشد (و نرخ شکست نیز کمتر)، ارزش کمتری از دست می دهید. برای آستانه منفی ۱۰۰ دلار، شانس پیشنهادی ضمانت شده در نرخ شکست حدود ۵٫۰۰ با چرخش های صفر در مقایسه با حدود ۳٫۶۸، مقدار ارزش ۰٫۷۴ خواهد بود.
در مقابل، با آستانه منفی ۱۰۰۰ دلار، شانس به ترتیب حدود ۱٫۴ و ۱٫۲۹ است که حاکی از ارزش ۰٫۹۲ است. اگر از آستانه ۱۰۰۰۰ دلار استفاده می کنید، این مقدار تقریباً ۰٫۹۹ خواهد بود. به نظر می رسد این رابطه به طرز عجیبی یادآور بایاس مورد علاقه –لانگ شات باشد.
توزیع ریسک و پاداش
می توانیم تصور کنیم که چگونه با استفاده از استراتژی مدیریت شده Martingale مانند این، پیشنهاد شرط بندی را با ترسیم توزیع نتایج احتمالی تغییر می دهد. نمودار زیر توزیع ۱۰،۰۰۰ شبیه سازی مونت کارلو را برای سناریوی آستانه منفی ۳۰۰ دلار با استفاده از یک چرخش رولت عادلانه نشان می دهد. می بینید که چگونه به مناطق متمایز موفقیت یا شکست تقسیم می شود. این را با توزیع اصلی حاصل از سهام مقایسه کنید (در منحنی نارنجی نقطه چین نشان داده شده است).
با تغییر شانس چه اتفاقی می افتد؟
در حالی که این بحث در مورد یک استراتژی مدیریت شده مارتینگل با گزاره های ساده یکنواخت سروکار دارد، می توانید آن را در هر شانس و هر شرط بندی، از جمله ورزش اعمال کنید. تمام آنچه که لازم است تغییر در اندازه مقدار پیشرفت Martingale می باشد. این با شانس تقسیم بر شانس منهای یک داده می شود. بنابراین، برای شانس ۳٫۰۰، سهام پس از ضرر با ضریب ۱٫۵ افزایش می یابد. برای شانس ۱٫۵۰، عامل سه گانه خواهد بود.
به طور غیرمنتظره هرچه شانس شرط بندی طولانی تر باشد، باید ریسک موثرتری برای اطمینان از تنظیم مجدد پیشنهاد شرط خود به عنوان شرط یکنواخت، بیشتر باشد. بدیهی است که شرط بندی در شانس های بیشتر به معنای از دست دادن دنباله های طولانی تر است.
به عنوان مثال، شرط بندی در شانس منصفانه ۵٫۰۰ به این معنی است که برای برنده شدن در حدود ۸۰۰ دلار ، باید حدود ۸۰۰ دلار رریسک کنید. در مقابل، شرط بندی با احتمال ۱٫۵۰ منجر به پیشنهاد موثر ریسک ۳۳۳ دلار برای برنده شدن ۳۳۳ دلار می شود. البته، همیشه می توانید اندازه همه چیز درباره مارتینگل سهام اولیه پیشرفت را تنظیم کنید تا این مسئله را در نظر بگیرید، همانطور که قبلا توضیح داده شد.
این کار را در خانه امتحان نکنید (یا با یک سایت شرط بندی)
این مقاله واقعاً کمی سرگرم کننده بوده است و آخرین کاری که می خواهم انجام دهم حمایت از به کاربردن Martingale یا هر سیستم شرط بندی پیشرونده برای این موضوع است. با این حال، آنچه انجام شده است فراهم کردن وسیله دیگری برای نشان دادن چگونگی شرط بندی یک بازی ریسک و پاداش است و اینکه چگونه می توان از مدیریت پول برای تنظیم مجدد تعادل و توزیع ریسک و پاداش استفاده کرد.
با توجه به تعطیلات، مطمئناً می توانید انتخاب کنید که در اولین بازی ۵۰۰ دلار شرط بگذارید، فقط یک بازی داشته باشید و چه برنده شوید و چه ببازید کنار بروید. با این حال باید کار دیگری برای گذراندن وقت خود در وگاس پیدا کنید.
سرانجام ، در شرط بندی های ورزشی ، برخلاف کازینوها ، فرصت انتظار مثبت وجود دارد. اگر یکی از معدود شرط بندی کننده هایی باشید که به طور واقعی آن را انجام می دهید ، دیگر نیازی به Martingale یا هر سیستم شرط بندی پیشرونده نخواهید داشت. فقط بگذارید قانون تعداد زیاد برای شما به آهستگی کار کند.
رباتهای معاملاتی فارکس: کارهایی که میتوانند انجام دهند و میزان اثربخشیشان
معاملهگران، در کارشان نهتنها میتوانند از دانششان استفاده کنند، بلکه برنامههای کامپیوتری زیادی هم وجود دارد که به آنها کمک میکند:اسکریپتهای کمکی و همچنین، الگوریتمهایی که میتوانند معامله پیشنهاد دهند و حتی به خودی خود پوزیشنها را باز و بسته کنند. این سیستمهای معاملاتی اتوماتیک را با نام رباتهای فارکس میشناسند. ما در این همه چیز درباره مارتینگل مقاله دربارهی برنامههای مذکور حرف میزنیم، انواعشان را بررسی میکنیم و میگوییم چهطور باید از آنها استفاده کرد.
ربات فارکس چیست؟
این کد برنامه میتواند بر اساس الگوریتمی که در آن نصب شده، کار کند. رباتهای فارکس انواع مختلفی دارند که میتوان از نظر سیستم معاملاتی تعبیهشدهی داخلشان، بررسیشان کرد. این برنامهها میتوانند بر اساس اندیکاتورها کار کنند. همچنین، میتوانند با در نظر گرفتن مقدار پول موجود در حساب و استراتژی معاملاتی هم کارشان را ادامه دهند. تعداد بسیار زیادی از رباتهای معاملاتی فارکس بر اساس استراتژی مشهور مارتینگل کار میکنند.
ربات معاملاتی فارکس چگونه کار میکند؟ بسیار ساده است. این برنامهها استراتژیهایی هستند که دقیقا همان کارهای معاملهگر را انجام میدهند؛ اما بدون این که معاملهگر در آنها شرکت کند.
فرض بگیرید که ربات بر پایهی شاخص قدرت نسبی (RSI) کار میکند و خروج از نواحی فروش و خرید بیش از حد (به ترتیب ۷۰ و ۳۰ درصد از بازهای که اندیکاتور میتواند در آن باشد) را مبنای خرید و فروش قرار میدهد. دقیقا همان زمانی که چنین شرایطی در نمودار به چشم بیاید، ربات خود به خود معاملهای را باز میکند (شکل ۱). معاملهگر هم اگر از همان اندیکاتور استفاده کند، همان کار را خواهد کرد.
چنین برنامهی کامپیوتری کمکیای میتواند یک یا چند اندیکاتور تنها، یا چند الگوریتم مشابه داشته باشد. به عنوان مثال، اندیکاتور MACD یا اسیلاتور مشهور Stochastic میتواند به میانگین متحرک اضافه شود. در این حالت الگوریتم ربات به صورتی پیکربندی میشود که سیگنالها را بر اساس دو اندیکاتور بگیرد و معاملات، تنها در صورتی باز میشوند که این دو اندیکاتور دستور مشابهی دهند (مثلا این که بگویند پوزیشن خرید باز شود).
انواع اصلی رباتهای معاملاتی
سیستمهای معاملاتی دو نوع اصلی دارند. نوع اول نیمهاتوماتیک است که تنها پیشنهاد میدهد. به عبارت دیگر، معاملهگر در این سیستم معاملاتی باید خودش تصمیمش را بگیرد. نوع دوم به صورت کاملا اتوماتیک عمل میکند. معاملهگر این ربات را روی پلتفرم معاملاتیاش اجرا میکند تا بازار را تحلیل کند و خودش تصمیمات لازم را بگیرد.
سخت میتوان گفت که کدام رویکرد بهتر است. هر دو نوع رباتها مزایا و معایب خودشان را دارند. برای مثال مشاوران نیمهاتوماتیک (که معاملات در آنها باید به صورت دستی باز شوند)، به معاملهگر آزادی کامل میدهند و نیاز دارند که ترمینال همانزمانی که سیگنال خودش را نشان میدهد، باز باشد.
رباتهای معاملاتی کاملا اتوماتیک با اصل «وصلش کن و به حال خودش بگذار» کار میکنند، اما بیاشکال هم نیستند. چنین رباتهایی به این صورت طراحی شدهاند که با مجموعهی مشخصی از ابزارها کار کنند و نمیتوانند چیزهای دیگری (مثل عوامل بنیادی بازار) را در تصمیماتشان دخیل کنند. این موضوع میتواند باعث شود که تصمیمات چنین مشاوری ضررده شود.
چند توصیه برای کار کردن با استراتژیهای معاملاتی خودکار
ما در بالا اشاره کرده بودیم رباتهایی که کاملا خودکار کار همه چیز درباره مارتینگل همه چیز درباره مارتینگل میکنند، هم مزیت دارند و هم عیب. اولین توصیه برای کار با آنها این است که الگوریتمهایشان را برای مدت طولانی به حال خودشان رها نکنید. در این پایین، نکاتی را برای کسانی که برنامه دارند با این رباتها کار کنند میاوریم.
۱. به سیستم معاملاتی داخل ربات نگاه دقیقتری بیاندازید.
اگر یک ربات معاملاتی (متخصص مشاور) را خریدهاید یا از اینترنت به صورت رایگان دانلودش کردهاید باید به طور دقیق، خط به خط آن را بخوانید و بدانید که در کنه وجودش چه خبر است. واقعیت این است که بسیاری از رباتهای فارکس بر اصلی استوارند که «مارتینگل» نام دارد. این اصل چیست؟ این اصل، اصلی برای مدیریت مالی است که از دنیای قمار و کازینو به معاملهگری راه پیدا کرده.
مارتینگل، بر اساس این حقیقت استوار است که هربار به باختن معاملهتان نزدیک میشوید، باید اندازهی پوزیشن بعدی را دو برابر کنید. به عنوان مثال، اگر معاملهای را با یک دهمِ لات باز کنید، در صورت ضرر کردنش باید معاملهی بعدی با دو دهمِ لات باز شود. به علاوه اگر این معامله سودی نداشت، باید دور بعدی با ۴ همه چیز درباره مارتینگل همه چیز درباره مارتینگل دهمِ لات وارد شوید. این کار را باید تا جایی انجام دهید که معاملهتان سود داشته باشد.
در نتیجهی این رویکرد، اولین معاملهای که سود داشته باشد باعث میشود که ضرر بقیهی معاملات را پوشش دهید. اما ریسک چنین استراتژیای بسیار بالا است. در دنیای واقعی، موجودی حساب معاملهگر همیشه محدود است. اگر معاملهگر پول کافی نداشته باشد تا معاملهی مارتینگل بعدی را باز کند، همهی موجودی حسابش به هدر رفته است.
باید در نظر داشت تنظیمات اکثر رباتهای معاملاتی فارکس که با این اصل کار میکنند، به معاملهگر اجازه میدهند تا ضریب افزایش سرمایهی معاملهاش را تغییر دهد. میتواند بیشتر یا کمتر از ۲ باشد؛ مثلا ۱.۵. به عبارت دیگر اگر اولین معاملهتان را با ۱ دهم لات باز کنید و معامله ضررده باشد، معاملهی بعدی با ۰.۱۵ لات باز میشود و همهچیز همینطور ادامه پیدا میکند.
۲. تنظیمات پیشفرض.
قبل از این که رباتها این فرصت را داشته باشند تا در بازار مالی به طور مستقل معامله کنند، باید پارامترهای اصلیشان را به طور دقیق تنظیم کرد. این اصل هم در مورد عملکرد و استراتژی معاملاتی صدق میکند، هم در مورد مدیریت سرمایه و ریسک. (یک مثال برای چنین تنظیماتی در بالا آورده شده است).
تنظیمات استراتژی را میتوان مساوی با تنظیمات اندیکاتور در نظر گرفت. بعضی از متخصصین مشاور این گزینه را دارند که الگوریتم مورد استفادهشان تنظیم شود. به عنوان مثال میتوانید تنظیم کنید در رباتی که روند را تحت نظارت دارد، چه دورهی زمانیای برای میانگین متحرک استفاده شود.
تنظیمات مدیریت پول و ریسک در بسیاری از سیستمهای معاملاتی خودکار وجود دارد. برای مثال میتوانید تنظیم کنید که رباتهای نرمافزاری حد ضرربس یا سودبگیرشان را در چه فاصلهای از معامله قرار دهند. اصلا میتوانید مشخص کنید که این سطوح را در معامله قرار دهند یا خیر. همچنین اندازهی لاتی که ربات در بازارهای مالی با آن کار میکند، مشخص است. بعضی از رباتها پارامترهای دیگری را هم در نظر میگیرند؛ پارامترهایی مثل حداکثر انحراف یا اسپرد در زمان باز کردن پوزیشن. این پارامتر، نمیگذارد سفارش با قیمتی ضررده به دست کارگزار برسد. همچنین میتوانید تعداد پوزیشنهایی که به طور همزمان باز میشوند را هم محدود کنید تا ریسک از دست رفتن سرمایهتان پایین بیاید.
تعداد تنظیمات ربات معاملاتی فارکس میتواند به شدت تغییر کند: یک برنامهی کامپیوتری میتواند دو یا سه عدد از آنها را داشته باشد و برنامهی دیگر، چند ده عدد. شرکت کارگزاری NordFX پلتفرم متاتریدر۴ را به مشتریهایش ارائه میکند. این پلتفرم، ابزاری به نام استراتژیسنج یا Strategy Tester دارد که کمک میکند با این تنظیمات کار کنید.
۳. مقایسهی رباتهای پولی و رباتهای مجانی.
امروز میتوان هم رباتهای پولی در اینترنت پیدا کرد و هم رباتهای رایگان. بسیاری از معاملهگران ترجیح میدهند گزینهی دوم را انتخاب کنند و از هزینههایشان بکاهند.
مزیت رباتهای معاملاتی فارکس رایگان این است که واقعا معاملهگر نیازی ندارد در آنها سرمایهگذاری کند. اما نکتهی مهمی در اینجا وجود دارد که باید در نظر گرفته شود. اغلب مواقعی که ربات معاملاتی فارکس رایگان را انتخاب میکنید، توسعهدهنده و استراتژی الگوریتمی که با آن کار میکند را نمیشناسید. بنابراین برای این که متوجه بشوید چنین دستیار معاملهگری چگونه کار میکند، مزایا و معایبش را محاسبه کنید و متوجه شوید که چه خطاهایی دارد، باید کارکردش را در استراتژیسنجِ متاتریدر۴ بیازمایید و سپس، در حساب دموی رایگان با آن معامله کنید.
رباتهای معاملاتی پولی چند مزیت مشخص دارند. از جمله این که توسعهدهندهشان پشتیبانی کاملی از آنها به عمل میاورد، سیستم تنظیماتشان انعطاف دارد و سابقهی کارشان هم با چندین پارامتر و ابزار معاملاتی مختلف وجود دارد. در بعضی موارد، توسعهدهندهها حاضرند بر اساس توصیههایی که معاملهگر فارکس به آنها میدهد، رباتهای معاملاتیشان را تغییر دهند.
رباتهای معاملاتی فارکس چگونه ساخته میشوند.
اولین چیزی که باید دربارهی رباتهای معاملاتی بدانید، این است که شاید در تمام پلتفرمها کار نکنند. همانطور که قبلا هم اشاره شد، پلتفرم متاتریدر۴ مشهورترین پلتفرم (یا ترمینال معاملاتی) دنیا است. این پلتفرم از زبان برنامهنویسی MQL4 استفاده میکند که در حال حاضر، هزاران برنامهی معاملات خودکار فارکس با آن نوشته شدهاند.
معاملهگر در پلتفرم متاتریدر۴ تبهای (یا زبانههای) ویژهای را پیدا خواهد کرد که با آنها میتواند به اسکریپتها، اندیکاتورها و رباتهای ویژه دسترسی پیدا کند. میتوان آنها را خریداری، اجاره یا تنها برای آزمایش دریافتشان کرد. شما صدها برنامهنویس باتجربه را هم خواهید دید که حاضرند بر اساس الگوریتمی که معاملهگر میخواهد، برایش سیستم معاملاتی خودکاری را طراحی کنند. ضمنا بسیار مهم است تا کارهای فنی را به دقت ترسیم کنید تا برنامهنویس، دقیقا بداند چه چیزی باید به دست شما برساند.
افسانههای راجع به رباتهای معاملاتی
چندین افسانه دربارهی رباتهای معاملاتی وجود دارد که در اینترنت دست به دست میچرخند. ما تصمیم گرفتیم آنها را پاک کنیم و اطلاعات واقعگرایانهای را به کسانی که میخواهند در معاملاتشان از ربات استفاده کنند بدهیم. در اینجا چند مورد از نکات قابل توجه را به شما میگوییم:
۱. کارگزاریها با استفاده از رباتهای معاملاتی مخالفند.
این حرف صحیح نیست. برای مثال، شرکت کارگزاری NordFX از هیچ طریقی جلوی مشتریهایش را برای استفاده از راهکارهای معاملاتی خودکار نمیگیرد. به علاوه، رباتها به هیچ وجه روی ارتباط بین شرکت و مشتری تاثیری ندارند. استفاده از رباتهای معاملاتی فارکس کاملا قانونی هم هست و توافق مشتری را از هیچ نظر مورد تخطی قرار نمیدهد.
۲. تنها رباتهای پولی نتیجه میدهند.
این حرف هم صحیح نیست. حتی گاهی اوقات پیش میاید که برنامههای رایگان اگر نگوییم بهتر، از برنامههایی که صاحبشان صدها و هزاران دلار میخواهد بدتر نیست. به علاوه نمیتوان این احتمال را رد کرد که بعضی از این برنامههای «بسیار گران»، «بسیار حرفهای» و «بسیار سودآور»، در حقیقت از برنامهنویسهای اصلیشان دزدیده شدهاند یا این که دقیقا کپیِ همان رباتهایی هستند که هم خوشنامند، هم قدیمی و منسوخشده.
به همین دلیل یک بار دیگر هم میگوییم که قبل از استفاده و خریدن هر نوع رباتی، باید کدهایش را به دقت بررسی کنید و نحوهی کارش را کاملا متوجه شوید.
۳. رباتها، بار تصمیمیگیری را کاملا از روی دوش معاملهگر برمیدارند.
این حرف غلط است. در هر صورت، معاملهگر فارکس باید ربات را قبل از راهاندازی تنظیم و آزمایش کند. به علاوه، توصیه میشود که به دقت روی نحوهی معاملهی ربات نظارت داشته باشید تا اگر در شرایط بازار تغییری به وجود آمد، یا ربات را موقتا متوقف کند یا این ک تنظیماتش را تغییر دهد.
خب، بالاخره آیا صرف میکند که در معاملهگریمان از رباتهای معاملاتی استفاده کنیم؟ این سوال کاملا شخصی است و به اولویتها، تجربه، دانش، زمان خالی و شخصیت شما بستگی دارد. استفاده از رباتها به قطع و یقین تضمین نمیکند که موفق شوید. اما واقعیت این است که این ابزارها در کار معاملهگر به او کمکی جدی میکنند.
دیدگاه شما