APR مخفف عبارت انگلیسی Annual Percentage Rate به معنای «نرخ درصدی سالانه» است. معنای عملی آن درصد سود یا بهرهای است که در ازای سرمایهگذاری طی یک بازه دریافت میکنید. این درصد اعلام شده، دقیقا معادل سود اعلامی بانکها است و معمولاً هزینههای اضافی مانند کارمزد و غیره را شامل شده و به طور خالص بیان میشود.
سرمایهگذار منفعل
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / استراتژی های مدیریت پرتفوی سهام باید چگونه باشند؟
استراتژی های مدیریت پرتفوی سهام باید چگونه باشند؟
ما در این مطلب قصد داریم شما را با انواع استراتژی مدیریت سبد سهام و مهمترین عواملی که مدیر پرتفوی باید برای تعیین نوع استراتژی خود در نظر بگیرد و استراتژی های تشکیل یک پرتفوی کم ریسک و متنوع آشنا کنیم.
قطعا موفقیت در بازار سهام شرکت ها مانند هر بازار دیگری نیاز به انتخاب یک استراتژی، رویکرد مناسب، نظم فکری و … دارد در غیر این صورت سرمایه گذاری فقط خرید و فروش های بدون برنامه ای می شود که سود یا زیان سرمایه گذار را بیشتر به بخت و اقبال و شانس وابسته خواهد ساخت نه به مهارت هایی مانند قدرت تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیال ، پشت شکار در تحقیق، توانایی تصمیم گیری و …
قطعا اگر می خواهید یک سرمایه گذاری موفق در بورس انجام دهید باید استراتژی های مدیریت پرتفوی سهام را فرا بگیرید.
مدیریت سبد سهام و یا مدیریت پرتفوی چیست؟
عموما به انجام معاملات بورسی با در نظر گرفتن تمامی جوانب اقتصادی و سیاسی و با بکارگیری انواع استراتژی های مدیریت سهام و استفاده از ابزار و روش های تحلیل سهام همچون تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال را مدیریت سبد دارایی و مدیریت پرتفوی می گویند. در ادامه به انواع استراتژی مدیریت سبد سهام بیشتر آشنا خواهید شد.
انواع استراتژی مدیریت سبد سهام
برای انتخاب سیستم مدیریتی، باید از شاخص ریسک سیستماتیک (بتا) استفاده کرد. بتا حساسیت پرتفوی موردنظر با بازده بازار را مشخص میکند. مدیریت تهاجمی و فعال در بازار، بتای مخالف یک و مدیریت منفعل، بتای نزدیک به یک دارد و هرچه اختلاف بتا از یک بیشتر باشد، مدیریت باید فعالتر باشد.
برای مدیریت سبد سهام بهطوری کلی دو استراتژی منفعل و فعال وجود دارد که در ادامه به معرفی آنها می پردازیم.
استراتژی منفعل برای مدیریت سبد سهام
در استراتژی منفعل یا انفعالی، هدف اصلی نزدیک کردن بازده پرتفوی به بازده شاخص موردنظر می باشد که دلیل آن عدم توانایی پیشبینی جریان آتی بازار یا عملکرد قیمت سهام می باشد.
در استراتژی منفعل، نوع مدیریت پرتفوی به صورت خرید و نگهداری می باشد که در این شرایط خرید سهام بر مبنای چندین معیار انجام شده و تا پایان دوره سرمایهگذاری، حفظ میشود. بنابراین هیچگونه فعالیت خرید و فروشی پس از ایجاد پرتفوی وجود نخواهد داشت.
استراتژی منفعل، نامهای مختلفی همچون استراتژی سرمایهگذاری در شاخص نیز، دارد. در این حالت مدیریت هیچگونه تلاشی جهت شناسایی سهام با قیمت پایین یا با قیمت بالا از طریق روشهای تجزیه و تحلیل نمینماید و همچنین هیچگونه تلاشی در جهت پیشبینی حرکات کلی در بازار انجام نمیده.
چگونه پرتفوی شاخص انفعالی تشکیل دهیم؟
برای ایجاد پرتفوی با نگاه استراتژی انفعالی، سه روش مرسوم وجود دارد:
- پیگیری کامل: در این روش همه سهام موجود در شاخص به نسبت وزنشان در آن شاخص خریداری می شوند
- نمونهگیری: در این روش، مدیر پرتفوی تنها به خرید نمونهای از سهام که در شاخص مبنا وجود دارد، میپردازد.
- بهینهسازی یا برنامهریزی غیرخطی: در این روش از اطلاعات تاریخی تغییرات قیمتها و همبستگی بین سهام (ارتباط هر سهم با سهم دیگر) استفاده خواهد شد و بر این اساس ترکیب پرتفوی مشخص می شود.
استراتژی فعال برای مدیریت سبد سهام
استراتژی فعال عمدتاً به منظور هماهنگی با پیشبینیهای کوتاهمدت یا میان مدت بازار و سهم بکار میرود به معنی اینکه مدیر پرتفوی در حال خرید و فروش سهم است تا بتواند بازدهی بیش از بازدهی شاخص بازار (بازدهی متوسط بازار) کسب نماید.
سه نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، وجود دارد:
در این نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، سرمایهگذار با پیشبینی آینده بازار، حجم سرمایهگذاری را در بین اوراق بهادار تغییر میدهد و در صورت پیشبینی بازده بالاتر از متوسط برای پرتفوی، نسبت به تعدیل و اصلاح ریسک پرتفوی اقدام مینماید.
به بیان ساده مدیر پرتفوی اگر بداند بازار در روند نزولی (صعودی) قرار خواهد گرفت، بیشتر (کمتر) در اوراق بهادار با درآمد ثابت مثل اوراق مشارکت یا اوراق خزانه اسلامی، سرمایهگذاری میکند و حجم سرمایهگذاری در سهام را کاهش (افزایش) خواهد داد.
در این نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، سرمایهگذار وزن سهام زیر قیمت را در پرتفوی افزایش و وزن سهام بالای قیمت را کاهش خواهد داد. از این طریق ریسک پرتفوی نیز متنوع میشود و انتخابهای سهم بر سایر سهام اثر میگذارد.
این نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، مشابه استراتژی گلچین سهام است، با این تفاوت که واحد موردنظر بهجای سهام، صنعت است.
مهمترین عوامل برای تعیین نوع استراتژی خود
و اما مهمترین عواملی که مدیر پرتفوی باید برای تعیین نوع استراتژی خود در نظر بگیرد، به شرح زیر می باشد:
توجه داشته باشید که یک مدیر پرتفوی موفق در شرایط رونق بازار از استراتژی فعال و در شرایط رکودی از استراتژی مدیریت منفعل در بازار بهره خواهد گرفت.
در بازاری که میزان کارایی آن در سطح بالا قرار دارد، مدیریت منفعل استفاده خواهد شد و مدیران به سمت سرمایهگذاری در صندوقهای شاخصی و متنوع حرکت میکنند. در مقابل در بازارهای غیرکارا به تناسب وجود شکافها، مدیران به سمت بهرهگیری از توان تحلیلگری و مدیریت فعال حرکت خواهند کرد.
میزان و ظرفیت ریسکپذیری مدیران پرتفوی، نوع استراتژی که آنها در سبد سهام خود به کار میگیرند را مشخص میکند.
مدیران پرتفوی هایی با ارزش و حجم بالا، از سیستم مدیریتی منفعل استفاده میکنند و دلیل آن حجم بالای معاملاتی می باشد که در صورت تغییر پرتفوی، باید انجام دهند و در مقابل مدیر یک پرتفوی کوچک به سادگی میتواند با اجرای مدیریت فعال به جابهجایی سهام در پرتفوی خود بپردازد.
هرچه تحمل ریسک پرتفوی بالاتر رود از استراتژی منفعل به سمت استراتژی مدیریت فعال حرکت خواهد کرد.
سهامداران محافظهکار معمولاً استراتژی منفعل را به کار میگیرند و در مقابل سهامدارانی که انتظار سود بیشتری دارند از مدیریت پرتفوی فعال استفاده میکنند.
استراتژی های تشکیل یک پرتفوی کم ریسک و متنوع
برای سرمایه گذاری در بازار سهام، تشکیل یک سبد متنوع به عنوان یک روش غیر فعال اما تقریبا مطمئن شناخته شده که میزان ریسک را کاهش می دهد و بازده سرمایه گذاری را در سطح نزدیک به بازده کل بازار نگه می دارد.
اما یک سبد متنوع می تواند به چارچوبی برای آزمودن توانایی های یک شخص برای مدیریت دارایی تبدیل شود که در این صورت نمونه کامل مدیریت فعال خواهد بود.
تنوع بخشی برای کاهش ریسک
تنوع بخشی یک روش برای کاهش ریسک غیرسیستماتیک محسوب می شود. ریسک غیرسیستماتیک از تاثیرات رویدادهایی ناشی می شود که به طبیعت یک شرکت یا گروه خاصی از شرکت ها مرتبط بوده و لزوماً کل شرکت ها و یا کل بازار را مستقیما تحت تاثیر خود قرار نمی دهد.
برای نمونه، مدیریت ضعیف یک شرکت در توسعه بازار ممکن است سبب تضعیف موقعیت آن شرکت در برابر رقبا شده و سودآوری شرکت را نسبت به بقیه کاهش دهد و همین موضوع به افت قیمت سهم آن شرکت منجر شود.
بعنوان مثال همین رویداد به طور مستقیم بر بازده سهام شرکت های مرتبط اثر خواهد گذاشت و نه کل بازار.
توجه داشته باشید که “تنوع بخشی” از طریق ساختن یک سبد متشکل از سهام شرکت های مختلف می تواند ریسک غیرسیستماتیک را کاهش دهد.
اما در مقابل ریسک غیرسیستماتیک، ریسک سیستماتیک قرار دارد. ریسک سیستماتیک به تاثیرات مجموعه ای از رویدادهای کلی بر بازده طیف گسترده ای از شرکت ها و صنایع گفته می شود که به سادگی قابل پیش بینی یا کنترل نیستند.
بعنوان مثال، سیاست های مالی و پولی دولت ها، عملکرد کلی اقتصاد، مناقشات سیاسی، حوادث طبیعی، و تغییرات دائمی شرایط روانی بازار نمونه هایی از این رویدادها هستند که هر یک می تواند بازده کل بازار را به صورت مثبت یا منفی تحت تاثیر قرار دهد.
توجه داشته باشید که ریسک سیستماتیک با “تنوع بخشی” قابل کاهش نیست و ریسکی است که سرمایه گذار با ورود به یک بازار و با هدف کسب بازده بیشتر قبول خواهد کرد. به همین دلیل به ریسک سیستماتیک اصطلاحا ریسک بازار هم گفته می شود.
راه های تنوع بخشی
هر چه قدر تعداد سهم های یک سبد بیشتر و وابستگی بازده سهم ها به هم کمتر باشد و یا حتی منفی باشد، ریسک غیرسیستماتیک هم کمتر می شود. اما تنوع بخشی در عمل با چالش هایی همراه است که یکی از مهمترین آن ها “هزینه” می باشد.
برای نمونه حتی اگر یک سرمایه گذار بتواند سهام تمام شرکت های بورس را خریداری کند در عمل هزینه های معاملاتی (کارمزد) آن قدر بالا می رود که مزیت های ناشی از تنوع بخشی را بی معنا خواه کرد. علاوه بر هزینه اداره یک سبد بزرگ نیازمند صرف زمان و امکانات قابل توجهی می باشد.
سبد مبتنی بر ارزش بازار
در سبد مبتنی بر ارزش بازار، وزن سهام هر شرکت در سبد با توجه به ارزش بازار آن شرکت در مقایسه با دیگر سهم های سبد تعیین می شود.
به عنوان مثال، اگر ۱۰ سهم با بیشترین ارزش بازار انتخاب شده و ارزش بازار سهم اول نسبت به سهم دوم۲۰ درصد بیشتر باشد، وزن سهم اول در سبد هم باید ۲۰ درصد بیشتر از وزن سهم دوم باشد.
ارزش بازار شرکت برابر تعداد کل سهام شرکت ضرب در قیمت آن سهم است. وزن هر سهم در سبد هم با توجه به نسبت ارزش خرید آن سهم به کل ارزش سبد مشخص می شود.
بطور مثال یک میلیون تومان برای خرید ۱۰ سهم جهت تشکیل یک سبد در نظر گرفته شده اگر ۱۰۰۰ سهم یک شرکت به قیمت ۲۰۰ تومان خریداری شود ارزش خرید آن سهم ۲۰۰هزار تومان و وزن آن سهم در سبد معادل ۲۰ درصد است (۲۰۰هزار تومان تقسیم بر یک میلیون تومان).
برای اینکه این سبد یک سبد مبتنی بر وزن بازار باشد می بایست نسبت وزن سهم ها در سبد با نسبت ارزش بازار شرکت های مربوط به هر سهم موجود در سبد مطابقت داشته باشد.
سبد هم وزن
ساختار این سبد ساده است، چرا که وزن تمام سهم ها در سبد با یکدیگر برابر هستند؛ بدون توجه به اینکه ارزش بازار شرکت های مربوطه چقدر است. برای مثال در همان سبد یک میلیون تومانی، می بایست ۱۰۰ هزار تومان برای خرید هر یک از ده سهم اختصاص داده شود. خود سهم ها می توانند از میان بزرگ ترین شرکت ها بر اساس ارزش بازار انتخاب شوند.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
۴ روش کمترشناختهشده برای کسب درآمد از NFTها
بسیاری از افراد نمیدانند با استفاده از NFTها میتوان درآمد منفعل (بدون نیاز به فعالیت) به دست آورد. همان طور که بخش امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) بستری را برای کسب درآمد منفل از ارزهای دیجیتالی مانند اتریوم فراهم کرده است، پلتفرمهایی هم وجود دارند که دارندگان NFTهای مختلف میتوانند از طریق آنها و جدای از رشد قیمت دارایی خود، درآمد داشته باشند.
در این مطلب که با کمک مقالهای از وبسایت کریپتو نیوز نوشته شده است، ۴ روش کمترشناختهشده برای کسب درآمد از توکنهای غیرمثلی را معرفی خواهیم کرد که به غیر از داشتن یک NFT، به فعالیت خاص دیگری مثل معاملهکردن نیاز ندارد.
توجه: این مطلب توصیهای برای سرمایهگذاری در هیچیک از پلتفرمهایی که در ادامه معرفی میشوند، نبوده و تنها جنبه آموزشی دارد.
سهامگذاری NFTها
ارتباط نزدیک بین فناوری مربوط به NFTها و بخش دیفای، شرایط خوبی را برای سهامگذاری (Staking) توکنهای غیرمثلی ایجاد کرده است.
از سهامگذاری معمولاً در پروتکلهای مبتنی بر مدل سرمایهگذار منفعل اجماع اثبات سهام استفاده میشود که در آن کاربران توکنهای خود را به ایمنکردن شبکه و اعتبارسنجی تراکنشها اختصاص میدهند؛ با این حال، سهامگذاری اشکال دیگری هم دارد. برای مثال میتوان به قفلکردن NFTها در قرارداد هوشمند (Smart Contract) مربوط به یک پروتکل دیفای برای دریافت سود اشاره کرد.
مانند سهامگذاری داراییهای دیجیتال، سهامگذاری NFTها هم به شما این امکان را میدهد که با دریافت پاداش سهامگذاری، درآمد کسب کنید و در عین حال مالک توکنهای غیرمثلی خود بمانید.
اگر میخواهید NFTهای خود را برای بلندمدت نگه دارید و قصد ندارید آنها را در آیندهای نزدیک بفروشید، سهامگذاری میتواند استراتژی خوبی برای شما باشد. پلتفرمهای سهامگذاری NFT اغلب بر اساس میزان کمیابی یک توکن غیرمثلی، بازده سالانه (APY – سودی که بهصورت سالانه دریافت میکنید) را محاسبه میکنند. هرچه یک NFT کمیابتر (ارزشمندتر) باشد، نرخ سود سالانه و پاداشهای سهامگذاری آن هم بیشتر میشود.
در حال حاضر، پلتفرمهای مختلفی وجود دارند که از سهامگذاری NFTها پشتیبانی میکند. برای مثال هم میتوان به کیرا نتورک (Kira Network)، انافتیایکس (NFTX) و اکسی اینفینیتی (Axie Infinity) اشاره کرد.
اجارهدادن NFTها
در حال حاضر، چند پلتفرم فعال در حوزه گیمفای (GameFi) به شما این امکان را میدهند که مجموعههای دیجیتالی خود را به گیمرهای بازیهای بلاک چینی دارای NFT اجاره دهید یا اینکه آنها را اجاره کنید. این یک روش نو در فضای بازیهای مبتنی بر بلاک چین محسوب میشود و سودی که از طریق اجاره NFTهای مبتنی بر بازیها به دست میآید، میتواند برای هولدرهای این توکنهای غیرمثلی جذاب باشد. بهعنوان یک بازیکن، میتوانید NFTهایتان را اجاره دهید تا با کسب درآمد از این راه، تجربه کلی خود را از انجام یک بازی بهتر کنید.
علاوه بر این، میتوانید مواردی مثل شخصیتها، سلاحها و ابزارهای خاص مربوط به بازیهای مختلف را اجاره کنید و با استفاده از آنها به بخشهای جدید درون یک بازی دسترسی داشته باشید. بهعنوان مثال، برخی از بازیهایی که با کارتهای مجازی انجام میشوند، به شما این امکان را میدهند که کارتهای NFT خود را اجاره دهید تا شانس برندهشدنتان بیشتر شود.
گفتنی است پلتفرمهایی که از این امکان پشتیبانی میکنند، برای کنترل شرایط چنین معاملههایی، مثل مدت قرارداد یا نرخ اجاره، از قراردادهای هوشمند استفاده میکنند.
بین پلتفرمهای موجود برای انجام این کار میتوان به پروتکل «reNFT» اشاره کرد که امکان اجاره و قرضدادن NFTها را برای کاربران خود فراهم کرده است. در این پلتفرم، کاربران ابتدا مدت اجاره را تعیین میکنند، وثیقه تعیینشده را میپردازند و سپس NFTهای مورد نظرشان را دریافت میکنند.
استفاده از حق امتیاز NFTها
ارزیابیهای موجود نشان میدهند درآمد حاصل از بازار NFTها در سال ۲۰۲۱ میلیاردها دلار بوده است. سازندگان NFTها به دنبال این هستند که با عرضه آثار هنری دیجیتالی خود به بازار، سهمی از این صنعت چند میلیارد دلاری داشته باشند. یکی از راههای سهیمشدن در درآمد فروش NFTها، دریافت حق امتیاز آنهاست.
سازنده یک اثر هنری که در بازار بهصورت NFT عرضه شده است، میتواند تعیین کند که هر بار NFT آن در پلتفرمی مثل اوپن سی (OpenSea) معامله شد، بخشی از فروش در قالب حق امتیاز آن NFT، به حسابش واریز شود. به عبارتی دیگر، درصدی از رقم فروش آن NFT در هر معامله، متعلق به سازنده یا دارنده حق امتیاز آن خواهد بود.
برای مثال، سازندگان NFTها میتوانند حق امتیاز خود را ۵ درصد تعیین کنند. در نتیجه، هر بار که اثر هنری دیجیتالی آنها به یک خریدار جدید فروخته میشود، ۵ درصد از قیمت معامله به آنها داده خواهد شد.
نکته جالب درباره حق امتیاز NFTها این است که کل فرآیند اجرای شرایط حق امتیاز، ردیابی پرداختها و هزینهها از طریق قراردادهای هوشمند و بهصورت خودکار انجام میشود. بازارهایی مثل رَریبل (Rarible) هم به سازندگان NFTها اجازه میدهند حق امتیاز آثار هنریشان را تا سقف ۵۰ درصد تعیین و دریافت کنند.
تأمین نقدینگی با NFTها
نزدیکترشدن ارتباط بین NFTها و اکوسیستم دیفای، این امکان را برای کاربران این حوزه فراهم کرده است تا در ازای تأمین نقدینگی استخرهای دیفای، NFT دریافت کنند.
برای مثال، وقتی در تأمین نقدینگی نسخه سوم صرافی غیرمتمرکز یونیسواپ (Uniswap V۳) مشارکت میکنید، یک سری توکن غیرمثلی تأمین نقدینگی (LP-NFT) برای شما صادر میشود. این توکنها بر اساس استاندارد «ERC-721» ساخته شدهاند و نقدینگی قفلشده شما در استخر را در بر میگیرند. شما میتوانید این NFTها را در بازارهای مختلف خریدوفروش کنید و در صورت فروش، با این کار بهنوعی سرمایه قفلشده خود را دوباره نقد کردهاید.
توجه داشته باشید، جدا از روش استفاده از حق امتیاز، بقیه استراتژیهایی که با استفاده از آن میتوان درآمد منفعل از NFTها به دست آورد، ریسک نسبتاً بالایی دارند. دلیل آن هم این است که سرمایهگذاران برای استفاده از این استراتژیها معمولاً باید NFTهای خود را در قراردادهای هوشمند مربوط به پروتکلهای دیفای سپردهگذاری میکنند. مانند تمام فعالیتهای مرتبط با دیفای و هر نوع سرمایهگذاری دیگر، ریسکهایی وجود دارد که سرمایهگذاران قبل از بهکارگیری دارایی یا NFTهای خود، باید آنها را بررسی کنند.
پیشنهاد وارن بافت برای سرمایه گذاری در سال 2021
میدانیم که وارن بافت بهترین سرمایهگذار جهان است و این که ثروت خود را با تحلیل کسبوکارها و خریدن آنها در زمان کاهش قیمت کسب کرده است استراتژی او را میتوان بدین صورت خلاصه کرد:
صبر و صبر و صبر، تا زمانی که فرصت مناسب پدیدار شود و زمانی که چنین فرصتی برای خرید یک شرکت بزرگ با تخفیف پدیدار شود، او مقدار زیادی خرید میکند با هدف این که سهام آن را برای دههها نگه دارد این استراتژی باعث شده او سهام شرکتهایی مانند کوکاکولا، اپل، بانک آمریکا، و امریکن اکسپرس، را خریداری کند در طول سالیان متمادی، تمامی این موقعیتها برای وارن بافت عملکرد بسیار خوبی داشتهاند.
راز وارن بافت در سرمایه گذاری
رمز واقعی موفقیت وارن بافت سرمایهگذار منفعل لزوما استراتژیاش نیست بلکه این تز است که برخی افراد کلا نباید صاحب سهام باشند، چون به سبب نوسانات قیمت بیش از حد عصبی میشوند و اگر قرار است به خاطر پایین رفتن سهام خود کارهای احمقانه انجام دهند پس نباید کلا صاحب سهام باشند.
اینطور نیست که هر وقت سهام پایین رفت بخواهید آنرا بفروشید اگر خانه خود را 20,000 دلار بخرید و کسی به شما بگوید آنرا 15,000 دلار میخرد، آنرا نمیفروشید. شما به خانه یا کالای دیگر خود نگاه میکنید و این تصمیم را میگیرید. ولی برخی مردم از نظر روانی یا احساسی آمادگی داشتن سهام را ندارند.
من فکر میکنم اگر درباره این سهامی که میخرید به عنوان بخشی از یک کسبوکار اطلاعات کسب کنید بهتر توان این کار را پیدا میکنید جالب است که وارن بافت (بهترین معاملهگر سهام جهان) میگوید که اگر رویکرد صحیح به این کار ندارید نباید آنرا انجام دهید.
وارن بافت میگوید من باور دارم که سخن از رویکرد صحیح و اهمیت آن ممکن است کمی کلی و مبهم به نظر برسد ولی واقعیت دارد؛ حرفم را باور کنید چون علتی که عده زیادی سهامداران پول خود را از دست میدهند این نیست که کسب و کارهای خوبی را پیدا نمیکنند، بلکه بیشتر آنها کسبوکارهای خوبی را پیدا میکنند ولی علت این که پولشان را از دست میدهند این است که احساسی رفتار میکنند و سرانجام دست به خرید و فروش در زمان اشتباه میزنند!
راهکار وارن بافت برای حذف احساسات در سرمایه گذاری
پس چاره چیست اگر میخواهید سرمایه گذاری کنید ولی صرفا نمیتوانید احساسات خود را کنترل کنید؟
اشکالی ندارد اگر قبول کنید که چنین فردی هستید یعنی این که بپذیرید نخواهید توانست احساسات خود را از دایره سرمایهگذاری جدا کنید خب خبر خوب این است که در دهههای اخیر رویکرد سرمایهگذاری پدیدار شده که محبوبیت زیادی یافته است نام این رویکرد، «سرمایهگذاری منفعل» یا صندوق قابل معامله است. که از طریق ای تی اف (ETF) ها و منابع ایندکس انجام میشود. به زبان ساده، شما سهامی را میخرید که این سهام در واقع نماینده انواع مختلفی از داراییها در کل بازار است.
پس قضیه بدین صورت است که شما فقط هر سال وارد میشوید و در بازار دست به خرید میزنید حالا چه صعودی باشد چه نزولی شما هر سال این کار را انجام میدهید برای سالها و سالها دههها و دههها و اتفاقی که رخ میدهید این است که عامل احساس را از سرمایهگذاری خارج میکنید.
چون دیگر شما سعی نمیکنید زمان صحیح برای خرید یا فروش سهام را انتخاب کنید دیگر سعی نمیکنید شرکتهای درست را برای خرید و فروش انتخاب کنید. به جای آن صرفا دارید از بازار حمایت کلی میکنید و هر سال در آن وارد میشوید سرانجام در یک بازه زمانی طولانی بازده میانگین این روش، برابر با بازده میانگین کل بازار خواهد بود و از دید من نکته عجیب این رویکرد به بازار سهام این است که وارن بافت، که بهترین سرمایهگذار فعال جهان است این روش را برای بیشتر سرمایهگذاران پیشنهاد میکند.
وارن باف میگوید من قضیه را از سال ۱۹۴۲ بررسی کردم، زمانی که اولین سهام خود را خریدم از آن زمان ما در کل ۱۴ رئیسجمهور داشتهایم که هفت نفرشان جمهوریخواه و هفت نفرشان دمکرات بودهاند، ما جنگهای جهانی را داشتیم، ما یازده سپتامبر را داشتیم، ما انواع رخدادهای مختلف را پشت سر گذراندیم.
و بهترین کاری که شما در ۱۱ مارس سال ۱۹۴۲ میتوانستید انجام دهید (زمانی که من اولین سهام خود را خریدم) این بود که صرفا یک ایندکس فاند (صندوق شاخص) بخرید و هیچگاه به سرتیتر اخبار نگاه نکنید، هیچگاه به سهام دیگر فکر نکنید، و انگار که مزرعهای خریده باشید و آنرا به کشاورزی سپرده باشید. و بگذارید او مزرعه را برای شما اداره کند.
سود سرمایه گذاری در ایندکس فاند
من زمانی در جمعی گفتم که: اگر شما دههزار دلار در ایندکس فاندی سرمایهگذاری کنید که سود سهام شما را نیز سرمایهگذاری میکند بنظرتان مبلغ سرمایه شما به چه میزان میرسید؟ (و سپس مکث کردم تا مخاطبان حدس بزنند تا چه حد میرسد) و معلوم شد که تاکنون به ۵۱ میلیون دلار میرسید! و تنها چیزی که میبایست باور کنید این بود که آمریکا قرار است جنگ را ببرد و با همان آهنگی که از سال ۱۷۷۶ داشته پیشرفت کند و این که کسبوکارهای آمریکایی مانند خود آمریکا به پیشروی خود ادامه میدهند نیازی نبود که نگران این باشید که چه سهامی بخرید و نیاز نبود فکر کنید که چه زمانی به بازار وارد یا خارج شوید حتی نیاز نداشتید بدانید که قرار است بانک مرکزی آمریکا وجود داشته باشد. حالا هر نوع نهادی که باشد و در هر صورت آمریکا به کار خود ادامه میداد.
بدین علت است که وارن بافت این استراتژی را توصیه میکند چون جنبه روانشناختی را از سرمایهگذاری شما خارج میکند و دیگر نیاز به داشتن رویکرد صحیحی که گفتیم نیست دیگر نیاز نیست بدانید چه سهامی را باید بخرید و نیاز نیست نگران زمان ورود و خروج از بازار باشید و با همه این اوصاف، باز هم میتوانید نتیجه عالی بگیرید، اگر صبور باشید این دومین عامل مهم در سرمایهگذاری موفق است.
سود مرکب در سرمایه گذاری
اولا نیاز است رویکرد صحیحی به آن داشته باشید، و دوما باید صبور باشید و به آن زمان بدهید تا میوه بدهد منظورم را اشتباه نفهمید، دورههایی وجود دارد که ممکن است مثلا بازار برای ۱۰ سال بهبودی پیدا نکند برای مثال از دوران ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۸ بازار هیچ کاری انجام نداد و سود شما صفر بود ولی اگر ۱۰ سال دیگر نیز صبر میکردید آنگاه سود ۱۸۷ درصدی داشتید! به علاوه نرخ رشد ترکیبی سالانه پنج درصد!
پس ممکن است ۱۲ سال سود کلی صفر سرمایهگذار منفعل باشد ولی در ۲۲ سال سود به ۱۷۸ درصد برسد پس نتیجه میگیریم که اگر با میانگین هزینه دلاری خود این سفر را آغاز کنید این استراتژی پیوسته کار میکند این دقیقا منظور وارن بافت از این حرف است پس من ایندکس گستردهای را میخرم ولی نه به صورتی که در هر زمان تکهای از آن را بفروشم. من این کار را در طول بازهای از زمان انجام میدهم چون ماهیت ایندکس فاند بدین صورت است که شما باور دارید کسب و کار کلی در آمریکا در طولانیمدت عملکرد خوب یا مناسبی خواهد داشت نمیدانید که کدامین کسبوکارها برنده خواهند بود و نمیدانید چه زمانی وقت برنده شدن است و این به هیچ وجه مسئلهای نیست میشود که دانش کافی برای انتخاب برندهها نداشت فقط گاهی میشود که برای این کار اطلاعات کافی داشتهباشم و قطعا نمیتوانم کل لیست را بررسی کنم تا برندهها را انتخاب کنم و با خودم بگویم که فلانی برنده است و فلانی نیست. و به همین صورت.
پس مهم این است که اگر حس میکنید معقول است پول خود را برای بلندمدت در کسبوکاری بگذارید دست به سرمایهگذاری بلندمدت بزنید و با شرطبندی روی موردی خاص در زمانی خاص دست به قمار نزنید و یادتان باشد میانگینگیری از هزینه دلار (Dollar cost averaging) کاری است که باید انجام دهید، چون از شما در برابر دو خطر محافظت میکند:
خطر این که تحت تاثیر احساسات خود قرار بگیرید!
خطر چرخشهای ناگهانی در کل بازار
پیشنهاد وارن بافت برای سرمایه گذاران
چنین چرخشهایی میتوانند بسیار شدید باشند علت این است که اگر در بلندمدت کار کنید هر سال دارید وارد میشوید و به آهستگی ولی پیوسته سود شما برابر با سود میانگین بازار میشود پس روی برنامه خود کار کنید و هر سال و هر دهه این کار را ادامه دهید در کل بدین علت است که وارن بافت این استراتژی را دوست دارد و پیش از این که استراتژی سرمایهگذاری خودش را توصیه کند، این استراتژی را توصیه میکند او برای مدتی طولانی این باور را حفظ کرده است در بخشی از نامه خود در ۱۹۹۶ به سهامداران، وارن بافت نوشت که برای بیشتر سرمایهگذاران چه سازمانی چه فردی بهترین راه مالکیت سهمهاست:
این است که از طریق ایندکس فاندی اقدام کنند که کمترین کارمزد را میگیرد افرادی که این مسیر را بروند میتوانند مطمئن باشند که با در نظر گرفتن کارمزدها و هزینههایی که اکثر حرفهایهای عرصه سرمایهگذاری دریافت میکنند، به سود خالص دست پیدا میکنند اگر این رویکرد را دنبال کنید شواهد تایید میکند که به احتمال زیاد عملکردی بهتر از ۷۰ تا ۸۰ درصد سرمایههایی خواهید داشت که به صورت فعال توسط حرفهایها مدیریت میشوند.
اینجا در ایالات متحده 78 درصد از سرمایههای فعال در پنج سال اخیر عملکردی بهتر از شاخص SP 500 نداشتهاند. در استرالیا، ۸۰ درصد سرمایههای فعال در پنج سال اخیر نتوانستهاند عملکردی بهتر از شاخص SPASX 200 داشته باشند.
در واقع وارن بافت آنقدر مطمئن بود که عملکرد صندوقهای فعال بدتر از صندوقهای شاخص است که با شرکت پروتجه پارتنرز (Protege Partners) یک میلیون دلار شرط بست که در طول دوره ۱۰ ساله گزینههایی مشخصی از بین صندوقهای پوشش ریسک (Hedge fund) عملکردی بدتر از شاخص SP 500 داشته باشند. و همین طور نیز شد، و وارن بافت شرط را برد، بافت حتی به فردی مانند لبران توصیه به خرید صندوقهای شاخص میکند.
لبران: اولین سوالم این است که بعد از این در چه چیزی سرمایهگذاری کنم و آیا میتوانید من را راهنمایی کنید؟
بافت: فکر کنم کسی مانند لبران که قبلا با او در این باره صحبت کردهایم
مجری: با لبران در این باره صحبت کردهاید؟
بافت: بله، هر از گاهی فکر میکنم که بهتر است برای باقی مدت کاریاش و همچنین پس از آن، با توجه به قدرت خرید و دیگر موارد صرفا سرمایهگذاری ماهانه در یک صندوق شاخص کمهزینه بسیار معقول خواهد بود فکر کنم که باید در موقعیت خود ذخیره نقدی قابل توجهی داشت و هر چیزی که به آنها آسودگی خیال میدهد. و سپس بعد از آن، مالکیت تکهای از آمریکا به صورت تکهای متنوع که در طول زمان خریداری شود و برای ۳۰ یا ۴۰ سال نگهداری شود حتما عملکرد خوبی خواهد داشت و در طول سالیان باعث میشود درآمد فرد بالاتر برود و واقعا هم نیاز نیست درباره مسائل مختلف نگران بود.
پس ببینید، وارن بافت بهترین سرمایهگذار جهان، به بیشتر افراد سرمایهگذاری منفعل را پیشنهاد میکند البته بدین معنا نیست که او باور دارد این بهترین استراتژی برای پول درآوردن است در غیراین صورت خودش این کار را انجام میداد ولی واقعا فکر میکند که برای بیشتر افراد این بهترین استراتژی کسب پول از سرمایهگذاری است بدین علت که مهمترین عاملی که منجر به زیان سرمایهگذاران فعال میشود، رویکرد آنهاست که آنها را از معادله خارج میکند.
وقتی سرمایهگذار منفعل باشید دیگر نیاز نیست رویکرد درستی داشته باشید صرفا نیاز است استراتژی میانگینسازی هزینه دلاری را دنبال کنید و همچنین باید این کار را مستمر انجام دهید.
روشهای تشکیل سبد سهام و مدیریت پورتفوی
برای مشارکت و سرمایهگذاری در بازار بورس و اوراق بهادار تنها کافی است کد بورسی دریافت کنید. این کد که توسط شرکتهای کارگزاری صادر میشود کلید ورود به دنیای سرمایهگذاری بورس است. از آن پس شما میتوانید در سبد سهام خود که اصطلاحا آن را پورتفوی مینامند؛ اقدام به خرید و فروش سهمهای مختلف کنید اما مدیریت پورتفوی بر چه اساس و اصولی استوار است؟ شما از دو طریق میتوانید در بازار بورس و اوراق بهادار مشارکت داشته باشید. روش اول، روش مستقیم است. یعنی فرد سهامدار، خود مدیریت پورتفوی را بر عهده دارد و اقدام به خرید و فروش سهام شرکتهای مختلف میکند. بر این اساس فرد باید اطلاعات و سرمایهگذار منفعل دانش کافی را نسبت به بازار سرمایه کسب کند و زمان لازم برای مدیریت سبد سهام خود را مهیا سازد.
در روش دوم که روش غیر مسقیم نام دارد، فرد سهامدار یا اقدام به خرید سهام صندوقهای سرمایهگذاری میکند یا سراغ شرکتهای سبدگرانی و مدیریت دارایی میرود. در ادامه، به بررسی روشهای تشکیل سبد سهام و مدیریت پرتفوی میپردازیم.
در این مطلب عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:
پرتفوی یا سبد سهام چیست؟
سبد سهام یا پرتفوی بورسی ترکیبی از انواع سهام است که یک سرمایهگذار آنها را خریداری کرده است. هدف از تشکیل سبد سهام، تقسیم کردن ریسک سرمایهگذاری بین چند سهم است. از این رو، سود یک سهم میتواند ضرر سهام دیگر را جبران کند. یک پرتفوی بورسی شامل سهمهایی از انواع گروههای بورسی است که میتواند به لحاظ بنیادی باهم تفاوت بسیاری داشته باشد. فلسفه تشکیل سبد سهام همان ضرب المثل قدیمی است که میگوید: همه تخم مرغها را در یک سبد نگذارید!
استراتژیهای مدیریت پورتفوی
برای مدیریت پورتفوی به طور کلی دو استراتژی منفعل و فعال وجود دارد که در ادامه به معرفی آنها خواهیم پرداخت:
استراتژی منفعل یا انفعالی
در این نوع استراتژی، به دلیل عدم توانایی پیشبینی جریان آتی بازار یا عملکرد قیمت سهام، هدف اصلی نزدیک کردن بازده پرتفوی به بازده شاخص مورد نظر است. در استراتژی منفعل نوع مدیریت پرتفوی به صورت خرید و نگهداری است. در این شرایط خرید سهام بر مبنای چندین معیار انجام شده و تا پایان دوره سرمایهگذاری حفظ میشود. بنابراین هیچگونه فعالیت خرید و فروشی پس از ایجاد پرتفوی وجود نخواهد داشت. استراتژی منفعل به نامهای مختلفی همچون استراتژی سرمایهگذاری در شاخص نیز معروف است.
چگونه پرتفوی انفعالی تشکیل دهیم؟
برای ایجاد پرتفوی با نگاه استراتژی انفعالی، سه روش مرسوم وجود دارد:
روش پیگیری کامل: در این روش همه سهام موجود در شاخص به نسبت وزنشان در آن شاخص خریداری میشوند.
روش نمونهگیری: در روش نمونه گیری مدیر پرتفوی تنها سهامی را میخرد که در شاخص مبنا حضور دارد.
روش بهینهسازی یا برنامهریزی غیرخطی: در این روش از اطلاعات تاریخی تغییرات قیمتها و همبستگی بین سهام (ارتباط هر سهم با سهم دیگر) استفاده میشود و بر این اساس ترکیب پرتفوی مشخص خواهد شد.
استراتژی فعال
این استراتژی عمدتاً به منظور هماهنگی با پیشبینیهای کوتاهمدت یا میانمدت بازار و سهم مورد استفاده قرار میگیرد. یعنی مدیر پرتفوی به صورت دائم در حال خرید و فروش سهم است تا بتواند بازدهی بیش از بازدهی شاخص بازار (بازدهی متوسط بازار) کسب کند.
برای مدیریت فعال پورتفوی نیز سه نوع استراتژی وجود دارد:
استراتژی سنجش موقعیت بازار: سرمایهگذار با پیشبینی آینده بازار، حجم سرمایهگذاری را بین اوراق بهادار تغییر میدهد و در صورت پیشبینی بازده بالاتر از متوسط برای پرتفوی، نسبت به تعدیل و اصلاح ریسک پرتفوی اقدام میکند.
یعنی مدیر پرتفوی اگر بداند بازار در روند نزولی (صعودی) قرار خواهد گرفت، بیشتر (کمتر) در اوراق بهادار با درآمد ثابت (مثل اوراق مشارکت یا اوراق خزانه اسلامی) سرمایهگذاری میکند و حجم سرمایهگذاری در سهام را کاهش (افزایش) میدهد.
استراتژی گلچین سهام: سرمایهگذار وزن سهام زیر قیمت را در پرتفوی افزایش و وزن سهام بالای قیمت را کاهش میدهد. از این طریق ریسک پرتفوی نیز متنوع میشود و انتخابهای سهم بر سایر سهام اثر میگذارد.
استراتژی تمرکزبخش: این روش مشابه استراتژی گلچین سهام است با این تفاوت که واحد مورد نظر بهجای سهام، صنعت است.
عوامل موثر در انتخاب استراتژی مدیریت پرتفوی
اما چه عواملی باعث میشود مدیر پورتفوی استراتژی خود را برای سرمایهگذاری انتخاب کند؟ به چند مورد آن اشاره میکنیم.
شرایط حاکم در بازار و نوع بازار: مدیر پرتفوی در شرایط رونق بازار از استراتژی فعال و در شرایط رکودی از استراتژی مدیریت منفعل در بازار بهره میگیرد.
سطح کارایی بازار: در بازاری که کارایی آن در سطح بالایی قرار دارد، مدیریت منفعل استفاده میشود و مدیران به سمت سرمایهگذاری در صندوقهای شاخصی و متنوع حرکت میکنند. در مقابل در بازارهای غیرکارا بهتناسب وجود شکافها و فرصتهای آربیتراژی، مدیران به سمت بهرهگیری از توان تحلیلگری و مدیریت فعال حرکت میکنند.
نگاه و ویژگی شخصیتی مدیران: ظرفیت ریسکپذیری و محافظهکاری مدیران پرتفوی، نوع استراتژی که آنها در سبد سهام خود سرمایهگذار منفعل به کار میگیرند را مشخص میکند.
اندازه و حجم پرتفوی: مدیران پرتفویهایی باارزش و حجم بالا، از سیستم مدیریتی منفعل استفاده میکنند و دلیل آن حجم بالای معاملاتی است که در صورت تغییر پرتفوی، باید انجام دهند و در مقابل مدیر یک پرتفوی کوچک بهراحتی میتواند با اجرای مدیریت فعال به جابهجایی سهام در پرتفوی خود بپردازد.
سطح تحمل ریسک پرتفوی: هرچه پرتفوی تحمل ریسکش بالاتر رود از استراتژی منفعل به سمت استراتژی مدیریت فعال حرکت خواهیم کرد.
انتظار و توقع سرمایهگذار: سهامداران محافظهکار معمولا استراتژی منفعل را به کار میگیرند و در مقابل سهامدارانی که انتظار سود بیشتری دارند از مدیریت پرتفوی فعال استفاده میکنند.
۳ اصل مهم در تشکیل سبد سهام
برای مدیریت بهینه سبد سهام سه اصل اساسی وجود دارد که به توضیح آنها میپردازیم:
اصل اول: تک سهم نشوید
توزیع وزن سرمایه بر روی چند سهم بهجای تک سهم شدن، اولین گام استاندارد در امر تشکیل سبد سهام است. البته اگر جزو معامله گران ریسکپذیر هستید و قصد تک سهم شدن را دارید توصیه میکنیم قید پولتان را هم در بدو شروع سرمایهگذاری بزنید! حتی با تشکیل سبد سهام و متنوع سازی نیز کار به پایان نمیرسد.
اگر پرتفوی خود را از درون یک صنعت تشکیل داده باشیم، در حال کوبیدن آب در هاون هستیم. تشکیل سبد سهام از درون یک صنعت خاص، بهاندازهی عدم تشکیل سبد سهام ریسک دارد.
فرض کنیم سبد سهام خود را صرفاً از یک صنعت انتخاب کردهایم. بر همین اساس چنانچه براثر رویدادهای اقتصادی کل صنعت فوق دچار رکود شود، احتمالا تمامی سهمها افت قیمت خواهند داشت و قسمت زیادی از سرمایه شما به ضرر تبدیل خواهد شد.
اصل دوم: توزیع مناسب وزنهای سبد اوراق بهادار در پرتفوی بورسی
پس از انتخاب موارد لازم برای تشکیل سبد اوراق بهادار، باید آن را به صورت دورهای تحلیل کنید و تعادل آن را دوباره به وجود آورید؛ زیرا حرکات بازار میتواند وزندهی اولیه شما را تغییر دهد.
برای تخصیص دارایی واقعی سبد اوراق بهادار شما باید سرمایهگذاریها را به صورت کمّی دستهبندی کنید و نسبت ارزش هر کدام از آنها را نسبت به کل سبد بسنجید. سایر عواملی که طی زمان تغییر میکنند عبارتند از: وضعیت مالی فعلی شرکت، نیازهای آینده شما و تحمل نوسان ریسک از جانب شما.
اگر چنین تغییراتی وجود داشته باشد، باید مدیریت پرتفوی خود را نیز به نسبت آنها تغییر دهید. اگر تحمل ریسک شما کمتر شده باشد، باید میزان سهام سبد خود را کاهش دهید. شاید هم ریسک پذیری شما افزایش یابد. در این صورت باید در تخصیص داراییهای خود بخش کوچکی را به سهامهای پرریسکتر سرمایهگذار منفعل اختصاص دهید.
اساسا برای ایجاد تعادل مجدد باید تعیین کنید که در وزندهی موقعیت خود، به کدام طبقه از داراییها وزن کمتری داده و به کدام وزن بیشتری دادهاید.
اصل سوم: ایجاد تعادل مجدد به شکلی استراتژیک
بعد از آن که به اهمیت اصل دوم پی بردید و آن را در مدیریت پرتفوی خود اجرایی کردید، لازم است مشخص کنید کدام داراییها را به عنوان جایگزین سهام قبلی باید خریداری کنید. تشخیص خرید سهام مناسب به عنوان جایگزین اهمیت بسیار بالایی دارد. چنانچه توازن لازم را در سبد سهام ایجاد نکنید، میتواند اثرات به مراتب بدتری نسبت به قبل داشته باشد. بنابراین توصیه میکنیم برای خرید سهام، حتما از تحلیل استفاده کنید.
در نظر داشته باشید که یک پرتفوی مناسب میتواند شامل همه گروههای بورسی باشد. لذا شما میتوانید از هر گروه یک یا دو سهم مناسب را در سبد خود داشته باشید. یک پرتفوی بورسی میتواند شامل شرکتهای سرمایهگذاری، گروه خودرویی، دارویی، پتروشیمی، غذایی، پالایشی و … باشد. اما اگر پول شما آنقدر نیست که بتوانید از همه گروهها سهام خریداری کنید، جای نگرانی نیست. صندوق های سرمایهگذاری گزینه بسیار مناسبی برای شما هستند.
بسیاری از کارشناسان سرمایهگذاری توصیه میکنند بخشی از سبد سهام خود را به شرکتها و هولدینگها اختصاص بدهید و همچنین از ترکیب سهام کوچک و بزرگ در سبد خود استفاده کنید.
نکته: از هیجانات و شایعات دوری کنید! در نظر داشته باشید که بازار بورس نوسانهایی دارد و باید در مواجهه با این فراز و نشیبها، احساسات و هیجانات خود را مدیریت کنید. این نوسانات ممکن است به دنبال برخی از تصمیمگیریهای سیاسی در کشوری دنیا و … به وجود آمده باشند اما اگر شما با استراتژی معاملاتی صحیح خود گام برداشته باشید جای نگرانی نیست و فقط باید در مسیر معاملات خود ثابت قدم باشید.
آشنایی با خدمات مدیریت دارایی
با توجه به توضیحاتی که ارائه دادیم، مشخص شد که برای مدیریت سبد سهام و سرمایهگذاری مستقیم در بازار، باید دانش و مهارت کافی داشته باشید و زمان زیادی را صرف رصد بازار و بازنگری سبد سهامتان کنید. در غیر این صورت دچار ضرر و زیان خواهید شد. اگر نمیتوانید این شرایط را برای خود مهیا کنید، استفاده از خدمات مدیریت دارایی بهترین گزینه برای شما است.
مدیریت دارایی در بازار بورس به دو روش انجام میشود:
• سبدگردانی اختصاصی
• صندوقهای سرمایهگذاری
همانطور که در مطلب سبدگردانی اوراق بهادار در کارگزاری آگاه ذکر شد، سبدگردانی یعنی خرید، فروش یا نگهداری اوراق بهادار، بنام سرمایهگذار معین و توسط سبدگردان که در قالب قراردادی مشخص و بهمنظور کسب انتفاع برای سرمایهگذار انجام میگیرد. از مزیت این شرکتها، میتوان به اداره آنها توسط مدیران و کارشناسانی خبره در زمینه سرمایهگذاری اشاره کرد.
صندوقهای سرمایهگذاری نیز یکی دیگر از خدمات مدیریت دارایی هستند. هر صندوق سرمایهگذاری یک نهاد مالی است که نقدینگی مردم را جمع و در داراییهای مختلف سرمایهگذاری میکند. افراد به میزان سرمایهگذاری خود، در سود و زیان صندوق شریک هستند.
کارکرد صندوقها با سبدگردانی اختصاصی متفاوت است. از جمله این تفاوتها میتوان به این موضوع اشاره کرد که در سبدگردانی، مدیریت پورتفوی به صورت خاص برای هر فرد برنامهریزی میشود در نتیجه اهداف فرد سرمایهگذار، میزان ریسکگریزی و افق زمانی او در سبد سهام نظر گرفته خواهد شد.
در این سبدها، فرد سرمایهگذار مالکیت مستقیم سرمایه خود را در اختیار دارد و در واقع سرمایهگذاری با نام او و بر اساس اهداف و میزان ریسکپذیری او انجام میشود؛ این در حالی است که مالکیت در صندوقها به صورت مشاع است و افراد با خرید هر واحد به همان میزان در سود و زیان صندوق سهیم میشوند.
برای آشنایی با خدمات مدیریت دارایی، کلیک کنید:
سخن آخر
در انتها باید گفت برای انتخاب استراتژی مدیریت پورتفوی، عوامل مختلفی تاثیرگذار است. به طور کلی سبد اوراق بهاداری که به خوبی تنوع بخشی شده باشد، بهترین شانس را برای شما در جهت رشد پایدار و طولانی مدت در سرمایهگذاری شما خواهد داشت. تشکیل سبد سهام، دارایی شما را از ریسک سقوط زیاد حاصل از عوامل مختلف در بازار محافظت میکند.
با ۶ استراتژی برتر سرمایهگذاری دوگانه در ارزهای دیجیتال آشنا شوید
با سرمایهگذاری دوگانه این امکان برای سرمایهگذاران فراهم میشود سرمایهگذار منفعل که در بازارهای صعودی و نزولی استراتژیهای مختلفی را برای دستیابی به سود بکار ببرند. در بازارهای معاملاتی سرمایهگذاران کم تجربه میتوانند زمانی که بازار ارزهای دیجیتال دچار افت میشود اقدام به خرید کنند و زمانی که اصطلاحا بازار سبز پوش میشود سود خود را دریافت کنند. ولی سرمایهگذاران با تجربه یا اصطلاحا تریدرها میتوانند در چندین موقعیت سرمایهگذاری دوگانه ورود کرده و از یک بازار پر نوسان کوتاه مدت سود کسب کنند. با دیجیکالا مگ همراه باشید تا باهم به ۶ استراتژی برتر سرمایهگذاری دوگانه در ارزهای دیجیتال نگاهی بیندازیم.
مقدمه
برای کاربرانی که به دنبال تنوع بخشیدن در روشهای سرمایهگذاری خود هستند، خدمات ارائه شده در Binance Earn مکان خوبی برای شروع هستند. سرمایهگذاری دوگانه یکی از پیشرفتهترین روشهای کسب درآمد است و راهی برای خرید یا فروش یک ارز دیجیتال با قیمت دلخواه در تاریخ مورد نظر شما در آینده فراهم میکند. Binance Earn یک حساب پس انداز رمزارزی بوده که توسط صرافی بایننس برای سرمایهگذاری و کسب درآمد از ارزهای دیجیتال ارائه شده است.
در سرمایهگذار منفعل سرمایهگذار منفعل Binance Earn گزینههای زیادی برای کسب درآمد منفعل با داراییهای رمز ارزی خود پیدا خواهید کرد. شاید با این جمله معروف وارن بافت، سرمایهگذار مطرح آمریکایی، روبرو شده باشید: اگر راهی برای کسب درآمد در هنگام خواب پیدا نکردید، تا زمان مرگ کار خواهید کرد. Binacne Earn راهی عالی برای افزایش پس انداز شما در حالی که خواب هستید ارائه میدهد، زیرا سرمایه شما برایتان کار میکند. گزینههای مختلفی وجود دارد که هرکدام ویژگیهای خاصی در مورد مشخصات ریسک، افق زمانی و بازده مورد نظر شما ارائه میدهند.
۱-روش Taking profits (تعیین حد سود)
اگرچه ممکن است خیلی از وقتها به سودهایی که برای خود برنامهریزی کردهاید دست پیدا نکنید، اما آیا واقعا امکان این است که بتوانیم از بازار پرنوسان سود کسب کنیم؟ با استفاده از استراتژی ویژه سرمایهگذاری دوگانه، میتوان با ریسک کمتری به سودهای منطقی دست یافت. اولین روش که قرار است یا آن آشنا بشیم روش تعیین حد سود در سرمایهگذاری است.
۱. قسمت “Sell High Dual Investment” در Binance Earn مخصوص این استراتژی طراحی شده است. در این مثال، ما قرار است اتر (ETH) را به فروش برسانیم. فرض کنید قیمت فعلی اتریوم ۲۹۰۰ دلار است (همه قیمتها به BUSD داده شده است).
استیبل کوین BUSD یا دلار بایننس، یک رمزارز قانونگذاری شده و وابسته به دلار آمریکا است. در ازای هر واحد BUSD یک دلار آمریکا در ذخایر این ارز موجود است. به عبارت دیگر، ذخایر BUSD با نسبت ۱ به ۱ به دلار آمریکا وابسته است.
۲. ما قیمت هدف ۳۵۰۰ دلار و تاریخ تسویه را برای یک هفته تعیین میکنیم.
۳. سپس ما این شانس را خواهیم داشت که اتریوم واریز شده را به قیمت هدف در بازه تعیین شده یک هفته بفروشیم، اگر ETH در تاریخ تسویه ۳۵۰۰ BUSD یا بالاتر باشد، به BUSD فروخته میشود.
این حالت فراموشی گرفتن سود یا عدم انجام این کار به دلیل طمع را از بین می برد! در همان زمان، APY نیز کسب خواهید کرد.
۴. اگر به قیمت هدف شما در تاریخ تسویه نرسید، همچنان APY در ETH واریز شده را به دست خواهید آورد و ETH را پس خواهید گرفت.
APR مخفف عبارت انگلیسی Annual Percentage Rate به معنای «نرخ درصدی سالانه» است. معنای عملی آن درصد سود یا بهرهای است که در ازای سرمایهگذاری طی یک بازه دریافت میکنید. این درصد اعلام شده، دقیقا معادل سود اعلامی بانکها است و معمولاً هزینههای اضافی مانند کارمزد و غیره را شامل شده و به طور خالص بیان میشود.
۲-روش Buying the dips (خرید در کف)
خرید در کف یکی دیگر از استراتژیهای رایج سرمایهگذار منفعل معاملاتی است که به شما امکان میدهد از رکود بازار استفاده کنید. زمانی استفاده از این روش مناسب است که شما پیشبینی میکنید که بازار به زودی صعودی خواهد شد. با سرمایهگذاری دوگانه، برنامهریزی برای کاهش احتمالی قیمتها در آینده و در عین حال کسب سود بسیار ساده خواهد بود.
۱. قسمت “Buy Low Dual Investment” در Binance Earn برای این استراتژی طراحی شده است. در این مثال، ما مقداری BTC از طریق Tether (USDT) خریداری خواهیم کرد. فرض کنید قیمت فعلی بیت کوین ۳۹۰۰۰ دلار است.
۲. ما قیمت هدف ۳۶۵۰۰ دلار را برای BTC با تاریخ تسویه در یک هفته انتخاب خواهیم کرد.
۳. اگر قیمت بازار در تاریخ تسویه حساب ما ۳۶۵۰۰ دلار یا کمتر باشد، مثلاً ۳۶۰۰۰ دلار، BTC با قیمت هدف ما خریداری خواهد شد. همچنین سود کسب شده خود را نیز دریافت خواهید کرد.
۴. اگر قیمت هدف ۳۶۵۰۰ دلار در تاریخ تسویه حساب به دست نیامد، همچنان قبل از دریافت مجدد USDT سپردهگذاری شده APY دریافت خواهید کرد.
۳- روش Growing your HODLed crypto (کسب سود از طریق نگهداری دارایی)
وقتی وارد دنیای سرمایهگذاری دوگانه میشوید، همیشه لازم نیست روی حرکات بازار تمرکز کنید. در واقع، حتی زمانی که قیمت نسبتاً ثابت است یا به قیمت هدف شما نمیرسد نیز میتوانید سود کنید. در این قسمت، ما فقط به دنبال کسب سود از طریق نگهداری ارزهای دیجیتال هستیم.
۱. قسمت مربوط به این استراتژی در Binance Earn گزینه”Sell High Dual Investment” میباشد. در این مثال، ما به BTC خواهیم پرداخت. فرض کنید قیمت فعلی بیت کوین ۳۹۰۰۰ دلار است.
۲. ما قیمت هدف ۴۰۰۰۰ دلار را برای BTC با تاریخ تسویه در یک هفته انتخاب خواهیم کرد.
۳. برای کسب APY، امیدواریم قیمت بیتکوین ثابت بماند یا کاهش یابد و قیمت هدف را برآورده نکند.
۴. در تاریخ تسویه حساب، قیمت بیت کوین ۳۸۰۰۰ دلار است. این بدان معنی است که شما بیتکوین سپردهگذاری شده خود را نگه میدارید و تمام سود کسب شده را دریافت میکنید. این استراتژی یک راه آسان برای کسب سود بالا در سرمایهگذار منفعل داراییهای رمزنگاری شما فراهم میکند.
۴- روش Growing your stablecoin stash (کسب سود از طریق استیبل کوینها)
بسیاری از ما زمانی که سودی از بازار رمزارزهای دیجیتال کسب میکنیم آن را به استیبلکوین تبدیل میکنیم (برای در امان ماندن از نوسانات بازار و دردسرهای تبدبل رمزارز به پول فیات) . اما این بدان معنا نیست که استیبلکوینها برای ما سودآوری نخواهند داشت. این استراتژی مشابه استراتژی قبلی است که امیدواریم قیمت نهایی به قیمت هدف نرسد.
۱. در Binance Earn قسمت Buy Low Dual Investment را انتخاب نمایید. در این مثال، ما MATIC را با USDT خریداری خواهیم کرد. فرض کنید قیمت فعلی MATIC 1.20 دلار است.
۲. ما قیمت هدف ۱.۱۰ دلار را برای MATIC با تاریخ تسویه در یک هفته انتخاب خواهیم کرد.
۳. برای کسب APY استیبل کوین، امیدواریم قیمت MATIC ثابت بماند یا افزایش محدودی یابد و قیمت هدف را برآورده نکند.
۴. در تاریخ تسویه حساب، قیمت MATIC 1.22 دلار است. این بدان معناست که شما USDT سپرده شده خود را نگه میدارید و تمام سود استیبل کوین به دست آمده را دریافت میکنید. این استراتژی یک راه ساده برای کسب سود بالا در داراییهای استیبلکوین شما فراهم میکند.
۵- روش Compound earning in a short-term volatile market (کسب سود از طریق بازار پر از نوسان)
چهار استراتژی قبلی راههای ساده ای برای کسب سود، خرید یا فروش با قیمتهای از پیش تعیین شده مطابق با استراتژی شما ارائه کرده است. با این حال، فرصتی برای روش پیشرفتهتر با سرمایهگذاری دوگانه نیز وجود دارد.
مثل همیشه، سرمایهگذاری یک ریسک ذاتی دارد. این استراتژی فقط باید توسط سرمایهگذاران باتجربهای استفاده شود که در بازارهای بیثبات رفتار حرفهای دارند و احساسات را در تصمیمگیری دخیل نمیکنند. با استفاده از این استراتژی، ما انتظار نوسانات بازار را داریم، اما دید واضحی از صعودی یا نزولی بودن بازار نداریم.
برای استفاده از این موقعیت باید از ترکیب خرید پایین و فروش بالا استفاده کنیم. بیایید به یک مثال نگاهی بیاندازیم.
۱. قسمت “Sell High Dual Investment” را در Binance Earn انتخاب کنید. در این مورد، ما به یک محصول BNB نگاه خواهیم کرد. فرض کنید قیمت فعلی BNB برابر با ۳۹۵ دلار است.
۲. ما قیمت هدف ۴۲۰ دلار را برای BNB با تاریخ تسویه در یک هفته را انتخاب خواهیم کرد.
۳. بازار بی ثبات است، یعنی ممکن است دو اتفاق بیفتد.
اگر قیمت هدف برآورده نشود، BNB و سود کسب شده خود را حفظ خواهید کرد. شما می توانید یک سفارش جدید Sell High ایجاد کنید، که به شما این امکان را میدهد سود بیشتری کسب کنید یا با قیمت بالاتر بفروشید.
اگر قیمت هدف برآورده شود، BNB خود را به قیمت ۴۲۰ دلار در هر واحد میفروشید و سود دریافت میکنید. اکنون میتوانید یک سفارش خرید پایین انجام دهید و به شما این امکان را میدهد که ارز دیجیتال را با قیمت پایینتری خریداری کنید.
۴. هر بار که قیمت هدف شما برآورده شد، به سراغ محصولات سرمایهگذاری دوگانه در جهت دیگر بروید. اگر قیمت هدف برآورده نشد، به همان جهت ادامه دهید تا قیمت هدف برآورده شود.
۵. ترید در بازار به این روش به شما امکان میدهد به خرید پایینتر و فروش بالاتر ادامه دهید، در حالی که بازدهی شما را افزایش میدهد.
۶- روش Double-sided positions (باز کردن دو موقعیت معاملاتی به طور همزمان)
استراتژی نهایی ما شباهتهایی با استراتژی قبلی دارد، اما در این حالت، دو موقعیت را به طور همزمان باز میکنیم. برای انجام این کار، باید دو نوع توکن داشته باشید: یکی از نوع رمزارز (مانند BNB) و دیگری از نوع استیبل کوین (مانند USDT). بیایید ببینیم اگر قیمت BNB در حال حاضر ۳۹۰ دلار باشد، این استراتژی چگونه کار میکند
۱. از BNB برای سرمایهگذاری دوگانه از نوع “Sell High” با قیمت هدف ۴۲۰ دلار و تاریخ تسویه در یک هفته استفاده کنید.
۲. از USDT برای سرمایهگذاری دوگانه از نوع “Buy Low” استفاده کنید. قیمت هدف خود را با تاریخ تسویه در یک هفته روی ۳۶۰ دلار تنظیم کنید.
۳. بازار بیثبات است که منجر به سه نتیجه ممکن میشود:
قیمت هدف هر دو موقعیت برآورده نمیشود زیرا قیمت بین ۳۶۰ تا ۴۲۰ دلار باقی میماند. در این صورت، سپردههای اصلی BNB و USDT و همچنین سود کسب شده به هر دو ارز را حفظ خواهید کرد.
قیمت BNB به ۴۲۰ دلار یا بالاتر میرسد، به این معنی که به قیمت هدف موقعیت فروش بالا رسیده است. BNB و سود انباشته شما به ازای هر واحد ۴۲۰ دلار فروخته میشود، و همچنین سپرده خرید در کف USDT خود را به اضافه سود کسب شده نگه میدارید. در نتیجه، شما میتوانید از فروش BNB سرمایهگذار منفعل سود ببرید و همچنین در USDT سود کسب کنید.
قیمت BNB به ۳۶۰ دلار یا کمتر میرسد، به این معنی که به قیمت هدف موقعیت خرید پایین رسیده است. شما BNB را با قیمت دلخواه خود خریداری میکنید و سود خود را دریافت میکنید و همچنین سپرده BNB در موقعیت Sell High به اضافه سود کسب شده را حفظ خواهید کرد. در نتیجه، شما میتوانید BNB را با قیمت پایینتری خریداری کنید و در عین حال که سود BNB را نیز کسب میکنید.
جمعبندی
استراتژیهای سرمایهگذاری دوگانه چیزی بیشتر از کسب سود از طریق خرید و فروش است. استراتژیهای ارائه شده در این مقاله مناسب برای کاربرانی است که به دنبال تنوع بخشیدن به روشهای سرمایهگذاری خود هستند و به ریسک ذاتی سرمایهگذاری آگاه هستند.
توجه داشته باشید که صرافی و مارکتپلیس بایننس کابران با هویت ایرانی را در هر کجای دنیا تحریم کرده است و در صورت دور زدن تحریمها به هر نحوی تضمینی برای بازگشت پول شما نخواهد بود، مطالب فوق هم جنبه آموزشی برای کاربران دارد.
دیدگاه شما