برای آموختن سرمایه گذاری کنید و برای تبدیل شدن به معامله گر موفق عجله نکنید و زمان بگذارید، این رمز موفقیت است!
روانشناسی معاملهگری (ترید) در عمل
روانشناسی معاملهگری اصطلاحی است که ممکن است کموبیش برای طرفداران و کاربران ارزهای دیجیتال آشنا باشد؛ اما سؤال این است که مفهوم روانشناسی معاملهگری یا همان روانشناسی ترید چیست؟ آیا میتوان از علم روانشناسی در حوزه ترید بهره برد و معاملات پرسودتری را انجام داد؟ اگر پاسخ این سؤال مثبت است، چگونه باید چنین کاری را انجام دهیم؟
حتی اگر استاد معاملهگری باشید و با تمامی مفاهیم تحلیل فاندامنتال و الگوهای تحلیل تکنیکال نیز آشنا باشید، باز هم نمیتوانید هیچ بازاری، بهخصوص بازار ارزهای دیجیتال را صد درصد درست پیشبینی کنید. ضررهای سنگین، سودهای کلان و تغییر مسیر ناگهانی روند هنگامی که حتی فکرش را هم نمیکنید، همگی بخش جداییناپذیر از بازار داراییهای دیجیتال هستند؛ بخشی که کنترل چندانی روی آنها ندارید.
تنها کاری که از دست شما بر میآید، تحلیل دقیق بازار و سپس تسلط بر ذهن و احساسات خود و اجتناب از تصمیمات هیجانی است. در واقع، در پیچوخم معاملهگری در بازار، تنها چیزی که میتوانید بر آن کنترل داشته باشید، ذهن و روان خودتان است.
هر روز مباحث بسیاری درمورد روانشناسی معاملهگری مطرح میشوند و مقالات بسیاری در این زمینه نوشته میشوند. یکی از جذابترین مقالاتی که در این زمینه نوشته شده، مقالهای است که یکی از معاملهگرهای باتجربه ارزهای دیجیتال با نام کاربری کریپتوکرِد (CryptoCred) در وبسایت مدیوم منتشر کرده است.
این مقاله بهمسئله روانشناسی معاملهگری و نقش کنترل احساسات نگاهی داشته شما کدام معامله گر هستید؟ و زوایای مختلف آن را بررسی کرده است.
اهمیت روانشناسی معاملهگری
بهترین تریدر چه کسی است؟
مورد دوم که البته این نکته بهنوعی با مورد اول مرتبط است، درمورد اشتهای سیریناپذیر معاملهگرها به موضوع قطعیت و مطمئنشدن است. آنها میخواهند روند قیمت دقیقاً شبیه به خطوط کجومعوجی که در نمودار رسم کردهاند، پیش برود. برای این افراد، همهچیز باید بهسرعت آشکار شود. قیمت بستهشدن هر کندل و صعودی یا نزولیبودن آن باید حتماً مشخص باشد.
همه اینها یک مشت حرف چرند است! دقیقاً به همین علت است که افرادی که دانش بیشتری دارند، اغلب افتضاحترین معاملات را انجام میدهند! بهقول یکی از همکارانم، شما باید هرجومرج بازار را با آغوش باز پذیرا باشید.
اکنون که برخی از دلایل انجام فاجعهبار معمالات خود را متوجه شدهاید احتمالاْ این پرسش را مطرح میکنید که درمان چیست؟ در این بخش، به دو روش برای جلوگیری از این اشتباهات اشاره میکنیم؛ یکی حجم معاملات و دیگری داشتن چکلیست ورود به معامله.
حجم معاملات
یکی از دلایل بالقوه ترس از انجام معاملات، ریسک بیش از حد است. فرقی نمیکند که این ریسک نسبی و مربوط به درصدی از حسابتان باشد یا اینکه تمام سرمایهتان را وسط گذاشته باشید.
بهعنوان نکتهٔ اضافی باید بگویم بعضی افراد معتقدند که باید هر معاملهای را که واردش میشوید آن را باخته تصور کنید و توجهی به نتیجه آن هم نداشته باشید. من این باور را قبول ندارم. این نکته بیشک میتواند روشی قابلقبول برای مدیریت ریسک باشد؛ اما رویکرد نامنظمی نسبت به بازار است.
اگر سود و زیان معامله را محاسبه کردهاید و فکر میکنید معامله چندان موفقی نخواهد بود، واردش نشوید! من معاملاتی انجام میدهم که واقعاً دلم میخواهد وارد آنها شوم و در عین حال قدردان فرصت پیشآمده نیز هستم. از نظر من اگر ذهنیت «هر معامله یک ضرر است؛ اما برایم اهمیتی ندارد!» را بیش از اندازه ادامه دهید تنها معاملات متعدد و افتضاح و کمریسک خودتان را توجیه میکنید و در عمل سود چندانی برایتان ندارد.
پیش از اینکه نوابغ دبیرستانی و با معیار کِلی (Kelly Criterion) به کامنتها هجوم بیاورند، باید روشن کنم که من بهطور مشخص درباره تأثیر حجم معاملات بر ذهنیت افراد صحبت میکنم و هیچ توصیهای در مورد ریسکپذیری کمتر یا بیشتر ندارم.
اگر بیش از حد از اجرای نقشه معاملاتی خود واهمه دارید، احتمالاً بهتر است ریسک معامله را کمتر کنید. شروع معاملات با حجم کمتر میتواند یک شروع خوب باشد.
فرقی نمیکند که میزان ریسک را کمتر کنید یا بخشی از حجم موردنظر را در ادامه کار وارد بازار کنید یا اینکه تعداد دفعات ورود را بیشتر کنید تمامی این موارد از منبعی واحد سرچشمه میگیرد.
به زبان ساده، اگر بهازای هر معامله ۱۰ درصد از حساب خود را به خطر بیندازید، قطعاً وسواس بیشتری برای بینقصبودن اوضاع خواهید داشت و تمام تلاش خود را میکنید تا وارد بهترین موقعیت شوید؛ چنین روندی یک رویکرد نامناسب نسبت به بازار است.
اما اگر ۱ تا ۲ درصد از حساب خود را وارد معامله کنید، تمایل بیشتری برای انجام معامله دارید و در این صورت، اگر معامله طبق میل شما پیش نرود، دچار اضطراب کمتری میشوید.
اگر در انجام معاملات تردید دارید، پیش از هر اقدامی حجم معامله را کمتر کنید.
چکلیست ورود به معامله
این کار نسبتاً ساده است. همان طور که از نامش پیداست، چکلیست ورود به معامله شرایطی است که باید پیش از ورود به معامله رعایت شوند.
بهرهوری بیشتر در ترید
مدیریت معاملات بر اساس میزان سود و زیان
بسیاری از تریدرهای با تجربه اغلب پیشنهاد میکنند که در هنگام معامله، به عدد مربوط به سود یا زیان (PnL) خود روی صفحه نمایش توجهی نکنید و یا اگر میتوانید، آن را از روی صفحه مخفی کنید. به این دلیل که اساساً برای بازار مهم نیست که شما در حال سود هستید یا ضرر. در واقع، تصمیمات شما باید بر اساس مجموعهای از اصول انتخاب شوند و باید مطابق با سیستم معاملاتی و بازار تصمیمگیری کنید.
یکی از اشتباهات رایج معاملهگرها در ارتباط با میزان سود و زیان، زودبستن معاملات برنده، آن هم تنها بهدلیل مطابقتنداشتن بازار با روند پیشبینی شده است. این کار باعث میشود معاملات برنده صرفاً برای دسترسی به نسبت سود به زیان شما کدام معامله گر هستید؟ مشخص شده، از مناطق پرسود جابمانند. حتی اگر انجام این کار هیچ توجیه معقولی نداشته باشد و از سود احتمالی نیز کاسته شود، معاملهگر با این کار تلاش میکند میزان ریسک معامله را به حداقل برساند.
همه ما این شرایط را تجربه کردهایم و قطعاً خودتان همهچیز را بهتر میدانید. خوشبختانه، روش «درمان» ساده است: عدد مربوط به سود و زیان یا همان PnL خود را مخفی کنید!
این یک روش درمانی کوتاهمدت است؛ اما راهحل بلندمدتتری هم وجود دارد که کمی طول میکشد تا جا بیفتد. راهحل بلندمدت ریشه در این دارد که ما باید بپذیریم «کنترل بسیار محدودی» روی بازار داریم. قابلدرک است که این موضوع افراد بسیاری را وحشتزده میکند؛ اما باید بپذیریم که ما تنها میتوانیم روی اعمال خود کنترل داشته باشیم.
به نظر من، معاملهگرانی که بهطور حرفهای معامله میکنند، تا حدودی فرایندگرا هستند؛ یعنی روی انجام «صحیح» معاملات و اتخاذ تصمیمات درست در زمانی معین تمرکز میکنند و نه صرفاً روی نتیجه معاملات.
اگرچه فرایند و نتیجه در معاملهگری ارتباط تنگاتنگی با هم دارند، اما اگر سیستم معاملاتی درست، سودآور و آزمایششدهای دارید، تنها کاری که باید بکنید وفاداری به آن و پذیرش ضررهای احتمالی است.
البته، این بخش نیز به بحث کاملاً مجزایی نیاز دارد برای مثال چطور میتوان ضررهای احتمالی معمول در معاملات را از سیستم معاملاتی ناکارآمد متمایز کرد؟ پاسخ سادهای برای این پرسش وجود ندارد و حتی اگر هم وجود داشته باشد، از حیطه این مقاله خارج است.
بهنظر من باید سیستمهای معاملاتی را انتخاب کنید که از آزمونهای زمان و تجربه متعددی سربلند بیرون آمدهاند و نه سیستمهایی که تنها در کوتاهمدت خوب جواب میدهند.
در میانه راه، به میزان سود یا زیانتان توجه نکنید. ابتدا روی آنکه معاملهگر خوبی باشید تمرکز کنید و بعد بهفکر پول درآوردن باشید.
برنامهریزی برای مدیریت معاملات
این بخش هم کاملاً ساده اما حائز اهمیت است. اگر قصد دارید بهراحتی کنترل و مدیریت معاملاتتان را از دست بدهید، اصلاً برای آنها برنامهریزی نکنید!
منظور من تدوین مبانی پایهای مانند نقاط ورود، اهداف قیمت، تشخیص اعتبار الگوها، مناطق مشکلآفرین، تایمفریمها، قیمت بستهشدن کندلها و … است.
مزیت داشتن یک نقشه و برنامه این است که در زمان تعیین و ترسیم آن نَه پولی درمیان است، نَه وسوسهای، َنه بالاوپایینشدن سود و زیانی؛ تنها خودتان در مرکز توجه و هدف آن قرار دارید.
پارامترهای معاملاتی که در زمان برنامهریزی تنظیم میکنید، همیشه قابلاعتمادتر از احساسات شما در هنگام انجام معامله هستند. بنابراین پیش از اینکه در محدوده معاملاتی سبز و سودآور قرار بگیرید و احتمالاً برای تخمین سود خود در صورت شکست سطح مقاومت شما کدام معامله گر هستید؟ بعدی وسوسه شوید، برنامه معاملات خود را تهیه کنید.
در زمانی که درگیر هیچ معاملهای نیستید و هوشیارید، تنها به خودتان اتکا کنید. اگر در میانهِ معامله متوجه شدید که در حال دستکاری سود و زیانتان هستید و با توهم آنکه سود زیادی عایدتان میشود در فکرتان مشغول خرج کردن آن هستید، بهتر است همان جا بهفکر خروج از معامله باشید!
این توهم موجب تشدید شکاف میان تحلیل تکنیکال و معاملهگری واقعی میشود. صرفاً چون بهنظر میرسد نسبت بالای سود به زیان (R:R) را بهدست آوردهاید معامله خود را انجام شده تلقی نکرده و سود آن را نیز بدیهی فرض نکنید.
کنترل احساسات بههنگام باختها یا بُردهای مکرر
در بخشهای قبلی، به این موضوع اشاره کردیم که روان و ذهنیات یک فرد چگونه میتواند بر معاملات وی تأثیرگذار باشد. این بخش بیشتر روی حرفه شما بهعنوان یک معاملهگر متمرکز است. من قصد دارم چند موضوع دیگر همچون حجم معاملات یا معاملات برنده و بازنده را نیز به این قسمت اضافه کنم.
در بین معاملهگران تازهکار خیلی معمول است که پس از چند بُرد پیاپی، حجم معاملات خود را افزایش دهند و در زمان باختهای مکرر، از حجم معاملات بکاهند. این در حالی است که در بعضی مواقع، کارهای دیوانهوارتری هم از آنها سر میزند؛ مانند افزایش حجم معاملات در مواقع ضرر با هدف «جبران ضرر» یا کاهش حجم معاملات در هنگام سود با هدف «تنفس»! باید بگویم که تمامی این کارها احمقانه است؛ لطفاً شما آنها را تکرار نکنید!
دیدگاه شخصی من این است که اگر عملکرد خوبی دارید، منطقی است که تختهگاز به پیش بروید. اما این را بدانید که بازار همیشه با شما تا این حد مهربان نخواهد بود و هر سیستم معاملاتی بسته به برخی فاکتورها و شرایط بازار دچار فرازوفرودهای متعددی خواهد شد. اگر بخت به شما رو کرده است، آن را همیشگی و بدیهی فرض نکنید و از شرایط پیش آمده نهایت استفاده را ببرید.
من شخصاً اعتقاد ندارم که افزایش حجم بهترین روش برای استفاده از موقعیتهای بازار باشد. اگر ریسک تفاوت قیمت پیشبینی شده با قیمت واقعی را نادیده بگیریم، همان طور که در بخشهای قبلی اشاره کردم، افزایش حجم در این شرایط میتواند پیامدهای ناگواری به همراه داشته باشد. علاوه بر این، برخی از استراتژیها در حجمهای بالا جواب نمیدهند. همه مشکلاتی که در بخشهای قبلی به آنها اشاره شد، میتوانند ناگهان پدیدار شوند.
بدتر از آن، تصور کنید که در اولین معامله تصمیم میگیرید حجم معامله را افزایش دهید و در نهایت، بدترین ضرر عمرتان را تجربه میکنید. اوضاع خراب و خرابتر میشود. از آنجا که اعتمادبهنفستان را از دست دادهاید، معامله بعدی را هم از دست میدهید.
شما در این حالت وارد موقعیتی میشوید که میخواهید ضررهای خود را جبران کنید اما پیدرپی بداقبالی بر سرتان آوار میشود. من نیز همه این روزها را از سر گذراندهام. اما وقتی اوضاع آرام و روبهراه است، چگونه باید پایتان را روی پدال بگذارید و تختهگاز پیش بروید؟ جواب این سؤال یک عبارت است؛ با معامله بیشتر!
بیشتر برنامهریزی کنید، موقعیتهای مختلفی را در نظر بگیرید، تایمفریمهای بیشتری را بررسی کنید، وارد بازارهای بیشتری شوید. معامله کنید؛ اما به استراتژی خود نیز وفادار بمانید.
این روش برای من خارقالعاده عمل کرده است؛ اما شما ممکن است تجربه دیگری داشته باشید.
اگر بپذیریم که بههنگام بُردهای پیاپی، بهجای افزایش حجم معاملات، باید تعداد معاملات را بیشتر کنیم، آنگاه میتوان برعکس این موضوع را هم نتیجه گرفت که بههنگام باختهای پیاپی هم بهتر است بهجای کاهش حجم معاملات، فقط تعداد معاملات را کمتر کنیم. اگرچه، من محافظهکارتر از اینها هستم.
من در مواقعی که دچار ضررهای مکرر میشوم (که برای من ضرر مکرر یعنی ۳ معامله بازنده پشتسرهم)، معمولاً حجم معاملاتم را تا نصف کاهش میدهم.
این روش ربطی به روانشناسی ندارد؛ بلکه صرفاً یک سازوکار دفاعی برای حفظ داراییام است. شاید باختهای پیاپی بهمعنای تغییر شرایط بازار باشد. شاید یکی از پارامترهایی که در نظر گرفته بودم، از کار افتاده باشد یا بهشدت تأثیر خود را از دست داده باشد. باید به این نکته نیز باید اشاره کنم که من این روش را بر مبنای یک زمینه تئوری قدرتمند پایهریزی نکردهام. این روش فقط از نظر تجربی برای من خوب جواب داده است.
اگر شما از یک مدلِ ریسکِ ثابت استفاده میکنید، حجم معاملات شما به دارایی موردنظر یا انتظار از استراتژی معاملاتی بستگی دارد. به همین دلیل، من ترجیح میدهم بهجای میداندادن به احساسات یا عملکرد آنی خود، به این پارامترها بهعنوان تعیینکنندگان حجم معامله تکیه کنم.
اگرچه شاید همیشه منطقی به نظر نرسد، اما من با افزایش تعداد معاملات بهجای افزایش حجم معاملات نتایج خوبی گرفتهام.
زمانی که اندک موفقیتی در معامله دیدید و تصمیم میگیرید حجم معامله را افزایش دهید و در نهایت معامله را میبازید؛ چنان حس ناخوشایندی دارد که قابلتوصیف نیست. من این حس را تجربه کردهام؛ پیشنهاد میکنم شما دست به چنین کاری نزنید.
ممکن است کاهش حجم معامله حس بدی به شما بدهد، چون حسی شبیه به مجازات شدن دارد؛ اما توصیه من به شما این است که چنین نگاهی نداشته باشید و زاویه دید خود را تغییر دهید.
منحنی سهام یا دارایی شما در حالت ایدئال باید با شیبی مناسب بهسوی بالا پیش برود، نهاینکه بهصورت عمودی پرواز کند! یکی از روشهایی که در زمان ضرر بهسراغ آن میرویم کاهش حجم معاملات است؛ چراکه میخواهیم میزان ضررمان را کاهش دهیم یا همهچیز را در همان شرایطی که هست ثابت نگه داریم.
اگر دیدید تغییر حجم معاملات تأثیر منفی بر روند معاملهگری شما دارد بهسراغ این روش نروید.
صرفنظر از تمام آمار، ارقام و تحلیلهایی که به کار بستهاید، دغدغه حجم معاملات نباید شما را از استراتژی و مسیری که مشخص کردهاید باز دارد.
جمعبندی
پس از مطالعه این مطلب، امیدوارم علت ناامیدی من در ابتدای مقاله را درک کرده باشید. روانشناسی معاملهگری و داشتن یک چهارچوب ذهنی مشخص، بسیار مهم است؛ اما در اکثر موارد، افراد دانش بسیار اندکی از آن دارند.
پیشنهاد آخرم به شما این است که دفتری را به پیگیری معاملات خود اختصاص دهید و در آن حتماً بخشی را برای ثبت وضعیت احساسات و هیجانات خود در نظر بگیرید. احساسات خود را در زمان ورود به معامله و خروج از آن یادداشت کنید و تصمیمهایی که در این میان گرفتهاید را هم در کنار این موارد ثبت کنید.
پس از مدتی این دفتر به منبعی ارزشمند برای ارزیابی عملکرد شما در شرایط و موقعیتهای مختلف، تبدیل خواهد شد.
نکاتی برای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق پارت دوم
برای دانستن این موضوع باید این استراتژی را دوباره آزمایش کنید .
اگر شما از پلتفرم معاملاتی متاتریدر ۴ معاملات خود را تحلیل میکنید تمام کاری که باید انجام دهید این است که در نمودار به منطقه ورود خود به معامله برگردید سپس کلید F12 روی صفحه کلید خود فشار دهید این موضوع به شما این امکان را می دهد که هر بار دکمه F12 را فشار دهید به همان منطقه برگردید هر بار که نمودار را مشاهده و ازمایش کردید میزان موفقیت و ضرر های این معامله را مشخص می کنید .
با آزمایش استراتژی اگر بیش از یک سال به صورت موفق سال را تمام کردید ، سال دوم را تست کنید و بعد از سال دوم ، سال سوم را تست کنید .
اگر برای بیش از سه سال به صورت سودآور معاملات خود را پشت سر گذاشتید ، اکنون می دانید که یک استراتژی اثبات شده و برنده را به دست آورده اید .
هنگامی که استراتژی ها را دوباره تست می کنید متوجه خواهید شد که در برخی از مواقع به صورت پشت سرهم در معاملات تان شکست می خورید . درس اصلی که می توانید از این موضوع بگیرید این است که وحشت نکنید و اجازه ندهید که در هنگام شکست قضاوت های نادرست بر شما تاثیر بگذارد .
7.نقاط ورودی معاملات را با دقت بررسی کنید
ممکن شما کدام معامله گر هستید؟ است یک گروه پنج نفره از معاملهگران وجود داشته باشند که یک معامله مشابه را بررسی کنند با این حال از میان پنج معامله گر که آنها به معامله ورود کرده اند ، شاید فقط دو نفر از آنها از این معامله سود کسب کنند و سه نفر دیگر ممکن است ضرر کنند .
سوالی که در این گونه مواقع پیش میآید این است که دلیل ضرر سه معامله گر چیست ؟
جواب این است که باید به زمانبندی نقاط ورودی توجه شود .
به نمودار های زیر دقت کنید به عنوان مثال ممکن است معامله گر الف دیرتر از معامله گر ب با یک استراتژی مشابه به معامله وارد شده باشد . از آنجا که معامله گر الف دیرتر وارد شده بازار کمی به حالت نزولی تحرک داشته و به حد ضرر معامله گر الف برخورد کرده و بعد از این اتفاق در جهت عکس نمودار به حرکت خود ادامه داده و اکنون این معاملهگر وارد یک معامله موفق شده است .
پس این موضوع این نکته را مشخص میکند که اگر حتی با یک استراتژی مشابه به معامله ورود کنید ، زمان ورود به معامله بسیار مهم است .
اگر فرصت برای ورود به یک معامله را در یک کندل استیک قبل از دست داده اید و این معامله به حرکت خود ادامه داده است ، پس از آن معامله دست بکشید و آن را تعقیب نکنید .
زمانبندی نقطه ورود نه تنها بر ح کامل استفاده کنید این موضوع به چه معناست ؟
یک سیستم معاملاتی مناسب فقط داشتن یک استراتژی خوب نیست بلکه این موضوع در مورد برنامه کلی معاملات می باشد و تنها در مورد معاملات فردی نیست . این موضوع تنها مربوط به نسبت ریسک به پاداش نیست بلکه در مورد سیستم کلی معاملات شما و درصد ریسک و نرخ پیروزی معاملات شما می باشد .
تمامی این عوامل فرد را به یک معامله گر برنده یا به معامله گر بازنده در بازار معاملاتی تبدیل می کند .
زیرا با داشتن یک سیستم معاملاتی کامل یک معامله گر حرفه ای در بازار فارکس متوجه می شود که این معاملات چیزی بیشتر از داشتن یک استراتژی مناسب می باشد .
9. احساسات خود را تحت کنترل داشته باشد
این موضوع را باید بدانید که احساسات یک نکته منحرف کننده بزرگ در بازار معاملات می باشد . در بازی پوکر اصطلاحی به نام ” تلیت” وجود دارد . زمانی که یک بازیکن پوکر در موقعیت تلیت قرار میگیرد او در تلاش برای به دست آوردن پول خود ، شیوه بازی متفاوتی که یک بازی بسیار پرخاشگرانه است را شروع می کند
در بازار معاملات نیز چنین موضوعی بسیار اتفاق می افتد و شما نمی خواهید شما کدام معامله گر هستید؟ هنگام ضرر تحت سلطه احساسات خود قرار داشته باشید . این را باید بدانید که ضرر و زیان به تعداد زیادی اتفاق می افتد و این بخشی از دنیای معاملات می باشد .
هنگامی که احساسات بر فرد معامله گر تسلط دارند در این مواقع این افراد شروع به معاملات پرخاشگرانه می کنند به این صورت که اگر در معامله قبلی پول را از دست دادهاند ، سعی میکنند که در معامله بعدی ضرر را جبران کنند . معمولاً این معامله گران که به معاملات پرخاشگرانه روی آورده اند قبل از اینکه متوجه شوند کل سرمایه حساب معاملاتی خود را از دست خواهند داد .
این یک پدیده شناخته شده در روانشناسی معاملات می باشد .
به یاد داشته باشید که با هر معامله به عنوان یک وضعیت جدید رفتار کنید و هیچ احساس عاطفی وجود ندارد که از یک معامله به معامله دیگر منتقل شود . به عنوان مثال ممکن است در یک معامله آنچنان ضرر کنید که حتی وقتی یک استراتژی معامله خوب را مشاهده می کنید بدون هیچ دلیلی اجازه دهید که ضرر قبلی شما را تحت تاثیر قرار داده و از آن معامله کنار بکشید .
همچنین این امر در اعتماد به نفس بیش از حد نیز اتفاق میافتد . ممکن است شما آخرین معامله خود را با موفقیت پشت سر گذاشته باشید یا شاید سه معامله خود را با موفقیت پشت سر گذاشته و احساس کنید که واقعاً غیر قابل توقف هستید . این موضوع وقتی اتفاق می افتد که به صورت پشت سر هم معاملات را برنده شده اید و می خواهید هرگونه معامله ای را حتی بدون استفاده از استراتژی و با اینکه با سیستم معاملاتی شما همخوانی نداشته باشد را انجام دهید و معمولاً این موضوع باعث میشود تا به خواسته خود در اینگونه معاملات نرسید .
این نکته را مد نظر داشته باشید که همواره باید احساسات خود را تحت کنترل داشته باشید هر زمان که احساس کردید بیش از حد دلخور یا تحت تاثیر احساسات منفی قرار دارید و خواهان انجام معاملات به صورت پرخاشگرانه هستید ، باید معاملات را متوقف کنید استراحت کنید و تا زمانی که احساس می کنید دوباره آرامش خود را به دست آورده اید دوباره معاملات خود را پیش بگیرید .
10.سود زیادی به دست بیاورید و کم ضرر کنید
این جمله باید شعار معاملاتی شما باشد : سود زیادی بیاورید و کم ضرر کنید
به تاریخچه معاملات خود نگاهی بیندازید آیا میانگین موفقیت شما در معاملات از شکستهای شما بیشتر است ؟
این مثال دقت کنید اگر بیشتر اوقات نسبت ریک به پاداش شما 5/0. 1 است برای پوشش یک ضرر شما به دو برد نیاز خواهید داشت و حتی به سه برد برای اینکه سود کمی را به دست بیاورید نیاز خواهید داشت .
آیا اینگونه معامله کردن منطقی است ؟
اگر سابقه معاملات شما منطقی نیست وقت آن رسیده که نگاهی تازه به استراتژی معاملات خود ، نسبت ریسک به پاداش و میزان موفقیت خود در معاملات داشته باشید و سپس با یک برنامه مناسب برای سیستم معاملاتی تان دوباره به معاملات خود بپردازید .
بازار معاملات مانند یک کسب و کار می باشد ممکن است فکر کنید داشتن یک محصول یا خدمات خوب برای یک کسب و کار کافی است اما پس از آنکه وارد کسب و کار شده اید متوجه می شوید که باید محصول خود را به شناخت عموم و در دسترس همگان قرار دهید .
به همین دلیل هر کسب و کار مناسب دارای یک تیم شامل مدیرعامل ، فروشندگان ، بازاریاب ، منابع انسانی ، تدارکات ، حسابداری و غیره است که در این تیم مدیر عامل به صورت کلی کسب و کار را مدیریت میکند .
همچنین این مورد در معاملات نیز مشابه است شما شما کدام معامله گر هستید؟ نمی توانید تنها با یک استراتژی مناسب در معاملات تان موفق باشید .
شما نیز باید مانند مدیر عامل عمل کنید و هر جنبه ای از معاملات خود را نگاه کنید و مطمئن شوید که هر عامل به درستی در سیستم معاملاتی کلی شما قرار گرفته است هر زمان که احساس میکنید فقط به دلیل اینکه می خواهید ضرر را کم کنید و سود بیشتری به دست آورید و احساسات شما را تحت کنترل قرار داده باید معاملات را متوقف کنید . شما می بایست نحوه معاملات را درک کرده و بدانید که چه موقع زمان معاملات است و چه موقع باید به معاملات ورود و خروج کنید .
بررسی کتاب معامله گر منظم، 12 توصیه معاملهگری از کتاب معامله گر منظم
معامله گر منظم کتابی است که احتمالا نام آن را به وفور شنیدهاید. سایت Investopedia آن را به عنوان یکی از 3 کتاب برتر در زمینه روانشناسی بازار بر شمرده است. نویسنده آن معتقد است که 80 درصد بازار جنبه روانی است و فقط 20 درصد از آن به تحلیل تکنیکال بستگی دارد. در این کتاب چالشهایی که به عنوان یک تریدر با آنها روبه رو هستید، باورهایی که شما برای موفقیت در بازار به آن احتیاج دارید و نحوه ایجاد آن باورها را میآموزید. در این مقاله از امیرتریدر قصد داریم به معرفی این کتاب محبوب بپردازیم این مطلب را از دست ندهید.
آن چه در این مطلب میخوانیم:
درباره نویسنده
نویسنده این کتاب مارک داگلاس به عنوان سخنران، مدرس و بنیانگذار حوزه روانشاسی تجارت شناخته میشود. وی یکی از تاثیرگذارترین افراد در حوزه مالی است. او بنیانگذار شرکت Trading Behavior Dynamics و مولف کتابهای معاملهگر منضبط و معاملهگری در ناحیه است. هدف او از تالیف آنها دستیابی به نظم در حوزه روانشناسی به منظور رسیدن به موفقیت برای افراد مختلف است.
به عقیده او مواردی که از ذهن بر میخیزد از مولفههای اصلی برای موفقیت در بازار است. اعتماد به نفس، نظم، دقت زیاد، استفاده تمام و کمال از محیطهای خارجی و داخلی ذهن از جمله عوامل موثر بر نتایج معاملات است.
او در فصل اول و دوم کتاب شما کدام معامله گر هستید؟ برخی از مشکلات تریدرها را بیان میکند و در ادامه شاخصهای معامله گری از نظر روانشناسی را بررسی میکند.
اهمیت روانشناسی بازار از نظر کتاب معامله گر منظم
پشت صحنه سودهایی که یک فرد در بازار به دست میآورد از دست رفتن سرمایه تعداد کثیری از سرمایه گذاران است. اگر بخواهیم معامله گران بازار را تقسیم بندی کنیم به دو دسته کلی میرسیم. برنده ها و بازندهها. که متاسفانه دسته برندهها بسیار کوچک است. از این رو همه به دنبال یادگیری رمز و راز آن دسته از معامله گران هستند.
راز موفقیت این افراد داشتن عملکردی مبتنی بر نظم ذهنی است. معامله در بازارهای مالی نیز مانند هر حرفه دیگری نیاز به آموزش دارد در مطلب بهترین کتاب های فارکس، کتابهایی که برای حضور در بازار بهتر است آنها را بخوانید را معرفی کردهایم.
به دست آوردن شناختی جامع از خود و محیط بازار پایه و اساس معامله گری است. همانطور که با خواندن این کتاب به این نتیجه خواهید رسید، تا وقتی نتوانید با عادتهای سرسخت فکری که دارید و الگوهای فکری که در اجتماع به شما دیکته شده است کنار بیایید نمیتوانید در بازار به موفقیت برسید.
یک شخص از ابتدای کودکی با حضور در اجتماع باورهایی در او شکل میگیرد. این باورها مانع اصلی موفقیت او در بازار خواهد شد و کاربردی در مارکت ندارد. مثلا برخی از افراد بر اساس تربیت اجتماعی و آموزههای دینیشان با پول مشکل دارند و خودشان را سزاوار دریافت پول نمیبینند.
بنابراین حتی اگر سود هم به دست آورند در مدت کمی همه آن را از دست میدهند. بی توجهی به تفاوت ساختاری در بازار و جامعه باعث ایجاد تناقض در فرد میشود بدون این که شخص از آن با خبر باشد. به عنوان مثال مردم به دست آوردن پول زیاد در مدت کم بدون هیچ تلاشی را غیر ممکن میدانند این موضوع بدون آن که خودشان بدانند از درون آنها را درگیر میکند و ناخودآگاه باعث ایجاد بسیاری از اشتباهات در فضای معامله گری میشود.
12 توصیه معامله گری از کتاب معامله گر منظم
اگر تریدر تحت فشار مالی باشد هرگز نمیتواند تریدینگ را به خوبی یاد بگیرد یا درآمدش از این راه را حفظ کند. اگر سرمایه شما محدود است یا توان باخت آن را ندارید، هرگز توقع نداشته باشید که به یک معامله گر موفق تبدیل شوید.
برای بعضی از مردم، یک محیط راکد و بدون هرگونه تغییر، از اصلیترین اجزای به وجود آورنده حس ایمنی و آسایش است، اما بازار ساعی و دائما در حرکت است.
تلاش برای مقاومت در برابر ضرر از بارزترین اشتباهات مشترک میان معامله گران است.
یک تریدر برای موفقیت در بازار باید این را بیاموزد که چطور خودش را از هر گونه احساس بی کفایتی و گناه رها کند و بعد از این، باید یاد بگیرد که چگونه اثرات منفی تجربههای دردناک و صدمات روانی که در ذهنش باقی مانده را پاک کند، چرا که این صدمات این قابلیت را دارند که به ترس تبدیل شوند.
تنها زمانی ارزش و اعتبار دانستههای خود را مورد ارزیابی قرار میدهیم که مجبور باشیم و زمانی اعتراف میکنیم که نیاز به فراگیری داریم که از یاس، تشویش و دلهره دچار درد روانی شویم و دیگر ندانیم که باید چه کنیم و نتوانیم مسئولیت آن چه را در حال حاضر هستیم بر گردن دیگران بیندازیم.
برای التیام بخشیدن به زخمهای روانی به کنترل انرژی ذهنی نیاز داریم. فراموش کردن خاطرات زجرآور یا پنهان کردن آنها در جایی دور افتاده از ذهن که نتوانیم به راحتی به آن دسترسی داشته باشیم به هیچ عنوان از تاثیرات منفی آنها بر استنباط ما از محیط نمیکاهد و از بروز برخی از رفتارهای غیر عادی در ما جلوگیری نمیکند.
خیلی کم پیش میآید که مشکلی خود به خود از بین برود .معمولا هر چه بیشتر انتظار بکشیم، شرایط بدتر شده و حل مسئله مشکل تر میشود.
زمانی که عموم مردم به بازار میآیند، بازار گاوی آمادگی زیادی برای تبدیل شدن به بازار خرسی پیدا میکند. دلیلش هم این است که مردم کمترین تحملی برای پذیرش ریسک ندارند. در نتیجه نیاز به اطمینان و تاکید زیادی دارند که باور کنند کاری که انجام میدهند یک سرمایه گذاری مطمئن است.
به هر میزانی که برای رها سازی باورهایتان از اثرات منفی درباره ضرر، اشتباه و انتقام از بازار تلاش کنید، به همان میزان میتوانید به بازار این اجازه را بدهید که خودش به شما بگوید تصمیمش برای برداشتن قدم بعدی چه خواهد بود.
بازار ذات خطرناکی دارد که بر سر راه شما تله ای پیچیده در قالب موضوعات شخصی قرار میدهد که همین دوام آوردن در برابرش را سخت و سخت تر میکند. شما تنها کسی هستید که میتوانید بعد از به توافق رسیدن با ذهنیت خود، جلوی این اتفاق را بگیرید.
در روانشناسی قانون عرضه و تقاضا همان شکل دیگر وهم و حرص در آدمی است. حرص و وهم مردم را از تصمیمات منطقی باز میدارد تا نسبت به درکی که از شرایط بیرون دارد، کاری که باید انجام بدهد.
به یاد داشته باشید همیشه میزان پولی که در قالب سود معاملات به دست میآورید، مستقیما با باورهایی که در زندگی دارید در ارتباط است و مشخص میکند تا چه اندازه لیاقت دریافت پول را دارید. بنابراین برای آن که به عنوان یک تریدر به خود پاداش دهید، باید هر چیزی که در نظام ذهنیتان مانع از رسیدن به بالاترین سطح ممکن از اعتماد به نفس و دوست داشتن میشود را بشناسید و آن را تغییر دهید.
سخن پایانی
هنگامی که شروع به یادگیری ترید میکنید باید در کنار یادگیری علم تکنیکال به مسائل مرتبط با روانشناسی نیز بپردازید. تا زمانی که نتوانید باورها و نگرشهای خود را تغییر دهید نمیتوانید در این بازار به سود آوری برسید یا سودهای به دست آمده تان را حفظ کنید. مطالعه این کتاب دید مناسبی از این فضا و باورهایی که برای موفقیت در معامله گری به آن نیاز دارید به شما میدهد. پس مطالعه آن را حتما در برنامه خود جا بدهید.
15 توصیه کلیدی از 15 نفر معامله گر حرفه ای
در این مقاله توصیه ها و نکاتی مهم منتشر کردیم از 15 نفر که در دنیای معامله گری حرفی برای گرفتند دارند.
حتما به این نکات توجه کنید چرا که میتوانند در یکی معامله و فعالیت یک فرد تاثیر زیادی داشته باشند.
ویلیام اکهارت
بیشتر پیشرفتی که در دانش حاصل شده، از تلاش برای رد نظریات مان به دست آمده نه اثبات آن ها بنابراین باید بکوشید تا سیستم معاملاتی خود را نابود کنید یعنی به هر جای آن که مشکوک هستید فکر کنید. در این دنیا بدون درد نمی شود زندگی کرد اگر درد ضرر کردن را حس نمیکنید احتمال بقای شما بسیار کم خواهد بود. اگر معامله گری نمی داند چرا زیان میکند تلاش برای تغییر بی فایده است. (فراچارت: منظور این است که به دنبال عوامل بیرونی برای توجیه ضرر نباشید و عوامل درونی را بیابید) دل نبستن به سود های کلان خیلی مهم است، هنگامی که پشت سر هم موفق میشوید وسوسه میشوید که فکر کنید کار خاصی انجام میدهید که به شما امکان می دهد خیلی سریع پیشرفت کنید و به تدریج فکر میکنید می توانید با دقت کم، تصمیم گیری کنید. و به عنوان یک قاعده کلی ضررها شما را قدرتمند و سودها شما را تضعیف میکنند.
بیل لیپ شات
از دست دادن یک فرصت به اندازه معامله در خلاف جهت بازار، بد است. خیلی پر حجم معامله نمیکنم و به تدریج به حجم معامله اضافه میکنم. باید راهی را بیابید که تنها با 20 تا 30 درصد تحلیل درست، بتوانید سود کنید. هنگامی که نمیدانید چه چیزی در حال رخ دادن است اصلا عاقلانه نیست که بخواهید معامله تان را باز بگذارید. بهترین معامله گرانی که من میشنایم واقعا باهوش اند و همگی سخت کوش اند، وقتی از سخت کوشی سخن میگویم منظورم تعهد در کار و تمرکز است و اصلا ربطی به این ندارد که چند ساعت کار میکنید. بسیاری از مردم فکر میکنند داد و ستد را میتوان در چند قاعده خلاصه کرد. از نظر من در داد و ستد، همیشه نداریم بلکه بسته به شرایط باید تصمیمات متفاوت گرفت.
رندی مک لین
فلسفه معاملاتی من گرفتن بخش های آسان است و بخش میانی حرکت همان بخش آسان است. اگرهنگامی که بازار شدیدا در خلاف جهت پیش بینی شما عمل میکند، معطل نکنید، دیر یا زود بازنده خواهید شد. هر معامله گر موفقی باید سرانجام به شیوه معاملاتی دست یابد که با ویژگی های شخصیتی اش سازگار است. فراچارت: آشنایی کامال با رندی در این لینک موجود است.
اگر برای ارضای هیجانات خود وارد بازار شوید محکوم به شکست خواهید بود زیرا چیزی که به نظر خوشایند می آید معمولا اشتباه است. اکثر مردم حتی از کسی هم که کاملا تصادفی معامله میکند بدتر معامله میکنند. نخستین گام برای اینکه یک معامله گر موفق شویم این است که رفتارمان را از نو بررسی کنیم تا بتوانیم کارهای درست را انجام دهیم نه کارهایی که احساس خوبی را به ارمغان می آورند.
هوارد سایدلر
اگر با اندازه حجمی معامله کنید که شما را بترساند موفق نخواهید شد. تفاوت میان ترس و احتیاط در برابر بازار، بسیار اهمیت دارد اگر از ضرر کردن بترسید موفق نخواهید شد زیرا ترس شما را از تصمیم های درست باز میدارد.
مونرو تراوت
هر چه بهتر عمل کنم با حجم بیشتر معامله میکنم و هر چه وضعیتم بدتر شود باحجم کمتر. مردم فکر میکنند با کار خیلی کم می توان پول پارو کرد. فکر میکنند با اندکی تحقیق در تعطیلات آخر هفته میتوانند سالانه 100درصد بازگشت داشته باشند و این واقعا مسخره است. کسی که ایده خوبی برای معامله داشته باشد هنگامی که برای اولین بار میخواهد آن را آزمایش کند باید با حجم خیلی کم معامله کند در غیر اینصورت ورشکست میشود. برای اینکه معامله گر موفقی باشید باید تمام وقت کار کنید.
آموزش معامله در باینری آپشن
استنلی دراکن میلر
در روشی که برای تحلیل تکنیکال به کار میگیرم عامل کاتالیزگر را که همان نقدینگی است در نظر میگیرم. مهم نیست پیش بینی درست باشد یا غلط ، بلکه مهم این است که هنگام پیش بینی درست چقدر سود کسب میکنید و هنگام پیش بینی نادرست چقد پول از دست میدهید.
برای اینکه واقعا عملکرد خوبی داشته باشید باید از موقعیتهای بسیار سودمند حداکثر استفاده را ببرید و این به این معناست که در شرایط نادری که اعتقاد زیادی به یک معامله دارید روی آن حجم زیاد اعمال کنید. توجه داشته باشید که اگر مجبور باشید که ببرید نمیتوانید ببرید.
ریچارد دریهاوس
سرمایه گذاری طولانی مدت مزایا وآرامش بیشتری نسبت به سرمایه گذاری کوتاه مدت دارد. تحلیل تکنیکال در بازاری که کاملا احساسی است دیدی نسبتا غیراحساسی به تحلیلگرارائه میدهد. خرید سهامی که P/E آنها متوسط یا زیر متوسط است خود به خود بسیاری از سهامی را که عملکرد خوبی دارد حذف میکند. هنگامی که اعتماد بالایی به یک معامله دارید با حجم بالاتری معامله کنید و این معاملات را به اندازه ای باز نگه دارید که بتوانید بیشترین سود را به دست آورید. اگر شرایط بنیادی و تکنیکال هنوز به نرخ های بالاتر اشاره دارند و سود سهام دوبرابر یا حتی سه برابر شده، نباید سود خود را بگیرید و باید با این میل مبارزه کنید.
گیل بلیک
هر بار که معامله ای را باز میکنم ترجیح می دهم که تصور کنم که در بدترین حالت چه اتفاقی می افتددر اینصورت کمتر دستپاچه میشوم. اگر قاعده سیستم معاملاتی را یک بار نادیده بگیرید بار دیگر تخلف از آن آسان تر خواهد بود همانند شکستن رژیم غذایی. داد و ستد روی نقطه ضعف انسان ها فشار می آورد . گویی که پاشنه آشیل هر فرد را پیدا می کند. باید ایده های معاملاتی خود را به قواعد خشک معاملاتی تبدیل کنید وآنها را به کار بگیرید. بر استراتژی ها، ابزار و بازه هایی تمرکز کنید که با ویژگی های فردی تان هم خوانی دارد.
ویکتور اسپراندیو
تعیین نقطه خروج پیش از باز کردن معامله راهی برای ایجاد انضباط هیجانی است. وقتی با بزرگترین حجم ممکن خود معامله میکنید باید معامله تان فورا سودآور باشد چون در اینصورت میزان ضرر بسیار زیاد خواهد بود. کلید موفقیت در داد و ستد انضباط هیجانی است. پول درآوردن به هوش ربط ندارد. در داد و ستد کسی که به سادگی می پذیرد اشتباه کرده موفق خواهد شد. برای یک معامله گر توجیه کاری مسیری است که بی برو برگرد به شکست منتهی می شود. اگر خسته و کلافه شده اید کار درستی نیست که به معامله کردن ادامه دهید. عامل اصلی در کسب ثروت حفظ سرمایه و انتظار کشیدن تا زمان مناسب برای به دست آوردن سودهای استثنایی است.
تام باسو
اگر یک معامله خاص ضرر ده باشد یا سود ده چه اهمیتی دارد؟ معامله دیگری هم وجود دارد. اگر از یک معامله ضرر ده چیزی یاد بگیرید دیگر به آن ضرر گفته نمی شود.
جو ریچی
بهتر است احمق باشیم و سود بگیریم تا اینکه تیز باشیم و ضرر کنیم. تحلیلی ترین افراد، بدترین معامله گرها هستند چرا که باعث می شود بیشتر ویژگی های فردی، ذاتی و توانایی هایشان پوشیده بماند.
جف یاس
با مفهوم بتا آشنا شوید. هر چیزی که آشکار به چشم می آید باید دوباره بررسی شود. احتمال ورشکستگی همیشه بالاتر از احتمال افزایش ناگهانی و امید یک شبه است.
چالرز فاکنر
ذهن ما نمی تواند چیزی را که به شکل منفی گفته می شود بفهمد برای اینکه بفهمد به چه چیزی نباید بیاندیشد، نخست مجبور است به آن بیاندیشد. مثلا به جای گفتن جمله به پول فکر نکن از عبارت روی این تمرکز کن که روشت را دنبال کنی استفاده کنید. هدف باید با جملات مثبت بیان شود مثلا اینگونه نباشد که بگویید من نمی خواهم پول را از دست بدهم.
الیشر اسمانوف
در سرمایهگذاری اول از همه من از غریزهام پیروی میکنم، تجربیاتی که طی سالیان بدست آوردم و احساسی که میگوید چه زمانی، وقت خرید سهام است، همان چیزی است که شم اقتصادی مینامم.
راب بوکر
هرگز بیشتر از 10% سبدتان را به یک سهام اختصاص ندهید. هرگز بطور احساسی وارد بازار نشوید. همیشه پیش از گرفتن پوزیشن حدود پانزده دقیقه تا یک ساعت بازار را زیر نظر داشته باشید تا توان روحی ترید کردن در شما بوجود بیاید. عجله برای گرفتن پوزیشن معمولاً به ترید احساسی و ضرردهی منجر میشود. فراموش نکنید که بازار همیشه هست.
چطور تریدر موفقی شویم؟
برای شروع کار به عنوان یک تریدر و اطمینان از اینکه در مسیر موفقیت هستید، باید موارد مختلفی را رعایت کنید. دقیقاً مشابه متخصصین تراز اول جهانی، ما نیز باید در حرفه خود به عنوان معامله گر منظم و حرفه ای شناخته شویم و قطعاً شایسته آن نیز هستیم. به قول معروف: ما همان چیزی هستیم که مرتباً انجام میدهیم.
آنچه در این مقاله می خوانید
آشنایی با مفهوم ترید
تجارت یک فعالیت اقتصادی اساسی است که شامل خرید و فروش کالاها و خدمات، با مبلغ پرداختی توسط خریدار به فروشنده، یا مبادله کالا یا خدمات بین طرفین است. تجارت می تواند در یک اقتصاد بین تولیدکنندگان و مصرف کنندگان صورت گیرد. تجارت بینالمللی به کشورها اجازه میدهد تا بازارهای خود را برای کالاها و خدماتی که در غیر این صورت در دسترس نبودند، گسترش دهند. این دلیلی است که یک مصرف کننده آمریکایی می تواند بین خودروهای ژاپنی، آلمانی یا آمریکایی یکی را انتخاب کند. در نتیجه تجارت بینالمللی، بازار دارای رقابت بیشتر و در نتیجه قیمتهای رقابتیتر است که محصول ارزانتری را برای مصرفکننده به ارمغان میآورد.
ترید ارز دیجیتال چیست؟
وقتی ارزهای رمزنگاری شده را از طریق صرافی ارز دیجیتال خریداری می کنید، شما خود سکه ها را خریداری می کنید. شما باید یک حساب صرافی ایجاد کنید، ارزش کامل دارایی را برای باز کردن یک موقعیت قرار دهید و تا زمانی که آماده فروش شوید، توکن های ارز دیجیتال را در کیف پول خود ذخیره کنید.
نکات مهم برای معامله گری موفق در ارزهای دیجیتال
صرافی ها منحنی یادگیری شیب دار خود را به ارمغان می آورند، زیرا شما باید با فن آوری درگیر شده آشنا شوید و یاد بگیرید که چگونه داده ها را درک کنید. بسیاری از صرافی ها همچنین محدودیت هایی در میزان سپرده گذاری دارند، در حالی که نگهداری حساب ها ممکن است بسیار گران باشد.
روش تبدیل شدن به تریدر موفق
یک معامله گر توانمند باید بتواند اطلاعات زیادی را تجزیه و تحلیل کند و تحت فشار سنگین، تصمیمات آگاهانه و درستی بگیرد. شخص معامله گر میتواند برای یک موسسه مالی، بانک و یا برای مشتریان شخصی خود کار کند. او ممکن است برای شروع کار از یک بانک وام بگیرد یا به دنبال پیدا کردن سرمایه گذاران شخصی باشد. گرچه این کار در برای معامله گران تازه کار بسیار پر شما کدام معامله گر هستید؟ ریسک است و اصلا توصیه نمیشود. همه این بسترها زمانی به سودآوری میرسند که شما اطلاعات کافی در این زمینه کسب نموده و از نظر روانشناسی معامله گری به جایگاه مناسبی دست پیدا کنید.
شاید برای شما جالب باشد: استیکینگ ترون در تراست ولت
مشخص کنید که میخواهید چه نوع معامله گری باشید
انواع مختلفی از روش های معامله گری وجود دارد که شما میتوانید یکی از آنها را انتخاب کنید. از جمله معامله روزانه و اسکلپ یا معامله گری میان مدت و بلند مدت. هر کدام از این روش ها دارای مزایا و معایب خاص خود است. برای مثال در اسکلپ شما باید در طول روز چندین معامله انجام دهید. این کار میزان ریسک و فشار کاری را روی شما بالا می برد. ممکن است در بلند مدت این روش برای برخی افراد لطمات روحی و جسمی ایجاد نماید. در مقابل معامله گر بلندمدت هر روز معامله نمیکند. بلکه یک سهم یا رمز ارز را در زمان و قیمت مناسب خریداری نموده و در زمان و قیمت مناسب دیگر به فروش میرساند.
قبل از انجام فعالیتی در بازار، مدتی به این فکر کنید که کدام نقش شغلی بیشتر با مهارت، وضعیت جسمی و روحی شما سازگارتر است.
مهارت های مورد نیاز یک تریدر موفق
معامله گری یک امر بسیار طاقت فرسا است که نیاز به مجموعه ای از مهارت های خاص و همچنین توانایی یادگیری سریع و انطباق با شرایط محیطی متغیر دارد. قبل از اینکه به فکر دریافت مدارک رسمی مورد نیاز خود باشید، مهارت های عمومی را که یک معامله گر باید داشته باشد بیاموزید. از جمله این قابلیت ها میتوان موارد ذیل را برشمرد:
1-توانایی آموختن مهارت تحلیل داده ها
تریدرها برای کار با مقدار زیادی داده به مهارت های تحلیلی استثنایی و استعداد نیاز دارند. انواع تحلیل بنیادی و تکنیکال وجود دارند که باید بر آن ها مسلط شوید.
2-داشتن علاقه به بازار و داد و ستد
از قدیم گفته اند علاقه شرط اول موفقیت در هر کاری است. معامله گر باید علاقه زیادی به نحوه عملکرد بازار داشته و بتواند به سرعت به شناخت مارکت بپردازد.
3-منظم بودن معامله گر
به عنوان یکی از ارکان اصلی روانشانسی معامله گری، یک معامله گر خوب به نظم و دیسیپلین شخصی بسیار قوی نیاز دارد. شما باید بر اساس تجزیه و تحلیل خود تصمیمات ثانیه ثانیه را بدون احساسات بگیرید. هر معامله گر باید بتواند استراتژی شخصی خودش را ساخته و به آن پایبند باشد.
5-علاقمند به یادگیری
معاملهگری یکی از شغل هایی است که هموارد در آن چیز جدیدی برای یادگرفتن وجود دارد. تریدر موفق در بازار شما کدام معامله گر هستید؟ کسی است که اطلاعات بیشتری داشته باشد. سرمایه گذاری روی آموزش یکی از موارد مهم برای حرفه ای شدن در بازار است. این الگویی است که تقریباً تمام کسانی که به موفقیت بزرگ در مبادلات خود رسیده اند، به کار بسته اند.
یک مقاله مفید دیگر در رمزینو بخوانید: آشنایی با کیف پول ارز دیجیتال و کابردهای آن
6-استفاده از استادید خوش نام و با سواد
با یک جستجوی ساده شما می توانید انواع آموزش ترید یا آموزش فارکس و آموزش ارز دیجیتال و مفاهیمی از این دست را در گوگل یا یوتیوب و اینستاگرام پیدا کنید. انواع سایت ها، فایل های صوتی و ویدئویی و کتاب های pdf در این زمینه وجود دارد. آنچه مهم است این است که شما باید مرجع مناسبی را انتخاب کنید. کسی که خود در بازار موفق بوده و از تجربیات شخصی اش برایتان مثال میزند و به علم روز مسلط بوده و بازار را خوب میشناسد. مراقب افراد کلاه بردار و سودجو که فقط به فروش پکیج های موفقیت اقدام میکنند باشید!
برای آموختن سرمایه گذاری کنید و برای تبدیل شدن به معامله گر موفق عجله نکنید و زمان بگذارید، این رمز موفقیت است!
5-داشتن روحیه کار تیمی
اگر قصد کار در یک شرکت یا مجموعه را دارید، شما باید بتوانید در یک تیم به خوبی کار کنید و مسئولیت کارهای خود را بر عهده بگیرید.
6-سایر مهارت های مورد نیاز معامله گر
افرادی که در شرکت ها یا موسسات مالی-خدماتی فعال هستند، به مهارت های تخصصی بیشتری نیاز دارند. مانند توانایی برقراری ارتباط مناسب و سازنده با مشتری و ارائه مشاوره دقیق در مورد تحرکات و فرصت های بازار به ایشان و مواردی از این قبیل.
مهارت های خود را در بوته آزمایش بگذارید
شناخت بازار و یادگیری روش های معامله، صرفاً مختص افزایش مهارت های تحلیلی نیست. بلکه شما نیاز دارید که بازارها را به صورت تجربی نیز تجربه کنید و به شناخت کاملی از رفتار مارکت برسید. به طور مثال، رفتار بازار ارز دیجیتال نسبت به بورس جهانی متفاوت است. حتی به صورت جزئی تر، هر ارز دیجیتال نیز رفتار مخصوص خود را دارد که در هنگام خرید و فروش همان ارز باید آن را در نظر داشته باشید.
روش های موفقیت در معامله گری ارزهای دیجیتال
اهمیت داشتن استراتژی معامله گری شخصی
معامله گران موفق از تجزیه و تحلیل فنی برای تجارت آنچه میبینند استفاده می کنند، نه آنچه که فکر میکنند قرار است در آینده اتفاق بیفتد. آنچه یک معامله گر موفق را از شخص ناموفق متمایز میکند، استراتژی معاملاتی آنها است. طرح معاملاتی یک برنامه عملی واضح است که مشخص میکند چه کاری در چه زمانی و با چه هدفی باید انجام شود. این استراتژی، شامل روشها و ابزارهای مورد استفاده، بازارهای هدف و اهداف تجاری شما خواهد بود.
تریدر حرفه ای پیشگویی نمی کند بلکه بر اساس علم تحلیل بازار و روانشناسی معامله گران، همراه با روند بازار حرکت می کند
نمونه ای از رفتار صحیح معامله گری
شخص منضبط، قبل از ورود به هر معامله، درصد سود و زیان ( ریسک به ریوارد ) خود را مشخص می کند. در صورت برخورد معامله به حد سود یا حد زیان، فرد حرفه ای از معامله خارج خواهد شد. این میزان ریسک پذیری میتواند در دوره های روزانه، هفتگی یا ماهیانه سنجیده شود. هنگامی که یک دوره معاملات سپری شد (روز / هفته / ماه)، وی آنچه را که در معاملات رخ داده است را دوباره ارزیابی میکند و برای جلوگیری از تکرار اشتباهات، تاریخچه معاملات را ثبت میکند.
پایبندی به استراتژی معامله گری شخصی، از نشانه های پختگی و بلوغ یک معامله موفق است.
مدیریت ریسک و سرمایه گذاری
یکی از موارد کلیدی که باید در برنامه معاملاتی خود بگنجانید، استراتژی مدیریت ریسک است. Risk Management یکی از مهمترین ارکان هر تجارتی محسوب می شود. اصل اول در تجارت و معاملات، باید بر حفظ سرمایه (دارایی) متمرکز باشد. یعنی قبل از اینکه سود کنید، باید ضرر نکردن را در بازار بیاموزید. این جمله به معنای آن نیست که می توان تمام معاملات را بدون ضرر انجام داد. بلکه بدین معنی است که فرد هوشمند و مجرب، به برآیند مثبت روزانه، هفتگی یا ماهیانه فکر میکند.
در همین رابطه بخوانید: تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال و تاثیر آن در موفقیت سرمایه گذاری
اهمیت انتخاب بازار و زمان مناسب برای ترید
بسته به توانمندی خود، تقریباً میتوانید هر چیزی را معامله کنید! لیست گسترده ای از بازارهای موجود مانند فارکس، سهام، کالاها، اوراق قرضه و ارز دیجیتال در دسترس شما است! اگر قصد تجارت در بازارهایی با کارمزد کم، دسترسی آسان و تنوع بالا دارید گزینه های زیر ارزش وقت گذاشتن را دارند:
- فارکس: مبادله یک ارز با ارز دیگر (مانند EUR/USD)
- بورس کالا: خرید و فروش کالای اساسی که در تجارت استفاده میشود
- شاخص ها: شاخص اندازه گیری آماری تغییرات در سبد سهام است
- سهام: یک دارنده سهام (سهامدار) به میزان سهمش در دارایی و سود شرکت سهیم است
- ارزهای دیجیتال: ارز دیجیتال بدون هیچ گونه مورد مشابه فیزیکی مبتنی بر بستر بلاک چین
سایر نکات مهم برای تریدر شدن
در پایان به بیان چند نکته مهم و اساسی دیگر برای موفقیت در معامله گری می شما کدام معامله گر هستید؟ پردازیم:
1-مراقب تایم های خاص بازار باشید
بازارهای مختلف ممکن است در زمان های متفاوت باز و بسته باشند. اگر میخواهید تریدری شغل شما باشد باید این نکته را مدنظر داشته باشید. این درباره کار تمام وقت و پاره وقت صدق میکند. اکثر بازارهای جهانی فقط از ساعت خاصی از دوشنبه تا جمعه باز هستند. بازار بورس تهران از شنبه تا چهارشنبه از ساعت 9 صبح الی 12:30 باز است. بازار ارز دیجیتال به صورت تمام وقت فعال است. بازارهای سهام اصلی در سراسر جهان توکیو، لندن، نیویورک و سیدنی هستند. در مناطق زمانی بازار جهانی چند همپوشانی وجود دارد. به عنوان یک معامله گر مسلط، به خاطر داشته باشید که ما به دنبال همپوشانی هستیم. زیرا در این زمان ها حرکت قیمت، شروع، تثبیت و پایان مییابد و به طور کلی نوسانات زیادی در این بازه های زمانی وجود دارد.
در همین رابطه بخوانید: استخراج ارز دیجیتال چیست؟
2-خود را به ابزار مناسب مجهز کنید
در نهایت هیچ معامله ای بدون ابزار تجاری خود کامل نیست. یکی از بهترین روش های انجام این مبادلات، تجهیز خود به ابزار مناسب برای کار است. هر کسی می تواند در فضای آنلاین به تجارت بپردازد. تمام آنچه که شما نیاز دارید یک اتصال اینترنتی مناسب، کمی سرمایه اولیه و یک کامپیوتر معمولی است. بله، همه ما عاشق داشتن یک اتاق با چندین مانیتور بزرگ با نمودارهای مختلف هستیم. این جذاب به نظر می رسد. اما برای تریدر تازه کار خرید این تجهیزات در ابتدای کار معقولانه و به صرفه به نظر نمیرسد. یک رایانه رومیزی یا لبتاپ با ویژگی های زیر می تواند کار شما را به خوبی راه بیاندازد:
- ماینتور 15 اینچ یا بزرگتر
- رم 8 گیگابایت
- پردازنده اینتل سری 5
- اتصال اینترنت پر سرعت
3-صرافی ارز دیجیتال معتبر انتخاب کنید
صرفنظر از نوع بازار، شما همواره نیاز به انتخاب بروکر یا کارگزار (در فارکس و بازار سهام) و صرافی ارز دیجیتال در مارکت کریپتو کارنسی احتیاج خواهید داشت. در مورد آخر یعنی بازار رمز ارزها، با توجه به ماهیت غیر متمرکز بودن و جدیدتر بودن، باید جوانب احتیاط را بیشتر رعایت کنید. هنوز بسیاری از کشورها برای رویارویی صحیح با این بازار قوانین لازم را ندارد. اگر در انتخاب صرافی ارز دیجیتال خود شک دارید حتما در این باره به مقالات مربوطه در وبلاگ رمزینو مراجعه نمایید. اگر هم علاقمند به راه اندازی سایت صرافی ارز دیجیتال هستید کافیست با کارشناسان شرکت آرتا راکس تماس گرفته و در کمترین زمان یک سایت حرفه ای معامله رمز ارز ها با قابلیت های فراوان داشته باشید
خلاصه مقاله تریدر موفق در رمزینو
مراحل و شما کدام معامله گر هستید؟ الزاماتی که بیان شد، برای شروع کار به عنوان یک تریدر و اطمینان از اینکه در مسیر موفقیت هستید، ضروری اند. دقیقاً مشابه متخصصین تراز اول جهانی، ما نیز باید در حرفه خود به عنوان معامله گر منظم و حرفه ای شناخته شویم و قطعاً شایسته آن نیز هستیم. به قول معروف: ما همان چیزی هستیم که مرتباً انجام میدهیم. بینهایت خوب بودن ذاتی نیست، بلکه از مسیر تکرار عادات صحیح حاصل میشود. امیدواریم که از مطالعه این مقاله در وبلاگ رمزینو لذت برده باشید.
دیدگاه شما