مدیریت ریسک معاملات


مدیریت ریسک در تمام صنایع جهت کاهش احتمال از دست دادن دارایی‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. مدیریت ریسک، فراوانی و میزان احتمال وقوع رویدادهای ریسکی پنهان را شناسایی، ارزیابی و اولویت‌بندی می‌کند. مدیریت ریسک از فرآیندهای مقرون به صرفه‌ای برای استفاده از منابع موجود استفاده می‌کند تا علاوه بر اندازه‌گیری، به حداقل رساندن و محدود کردن تأثیر و آسیب ریسک‌های عمومی ‌و نادر، شانس سودآوری نیز در فرصت‌ها حفظ شود. رویدادهای منفی منجر به ضرر می‌شوند و به عنوان ریسک ارزیابی می‌شوند و رویدادهای مثبت که منجر به سود می‌شوند به عنوان فرصت‌ها طبقه‌بندی می‌شوند. یک فرآیند مدیریت ریسک، تلاش می‌کند تا مواجهه با ریسک را به حداقل برساند و از سوی دیگر، در حداکثرسازی پاداش دخل وتصوری نکند. ریسک‌ها همیشه وجود دارند و در طول چرخه عمر یک معامله‌گر، سرمایه‌گذار و یا کسب‌وکار به وجود می‌آیند.

مدیریت ریسک معاملات

بازار سرمایه یا همان بازار بورس جایی است که در آن سرمایه افراد و نهادها منجر به رشد اوراق بهادار می شود. هر چقدر که سرمایه بیشتری به سمت این بازار روانه شود، رشد آن هم بیشتر خواهد بود و در واقع حیات و ممات این بازار وابسته به سرمایه می باشد. پارسال و امسال، ما شاهد آن بودیم که حجم عظیمی از سرمایه مردم به سمت بازار بورس حرکت کرد و همین باعث شد تا شاخص کل بازار بورس به سرعت بالا برود و رشد بسیار خوبی داشته باشد اما با تصمیمات اشتباه و دخالتهای عمدی، ریزش کرد. برای این که سهامداران در بازار سرمایه بتوانند سود هر چه بیشتری کسب کنند و ضرر کمتری متحمل شوند باید مدیریت سرمایه و ریسک در این بازار را یاد بگیرند. در این بازار به این موضوع پرداخته شده است.

ریسک در بازار سرمایه

بازار سرمایه یا بورس، بازاری پرریسک است و دلیل آن هم اینست که نوسانات قیمت در آن زیاد است. عوامل زیادی می توانند روی بازار بورس تاثیر بگذارند و باعث نوسان در آن شوند و به همین دلیل است که در این بازار، ریسک وجود دارد.

به علت همین موضوع است که افراد سرمایه گذار در بازار بورس باید مدیریت سرمایه و ریسک را به خوبی یاد بگیرند تا بتوانند ریسک معاملات خود را به خوبی مدیریت کنند. هر چقدر که فردی در این مدیریت موفق تر عمل کند مطمئنا سود بیشتری هم خواهد برد. افرادی که می خواهند وارد بازار بورس شوند که ضرر بورس می تواند زیاد باشد و به همین دلیل است که حتما با این موضوع را جدی بگیرند.

از عواملی که روی بازار سرمایه تاثیر می گذارند و باعث نوسان و در نتیجه بالا رفتن ریسک در آن می شود می توان به تورم، نرخ ارز، شرایط اقتصادی کشور، دخالت های دولت و اخبار اقتصادی و سیاسی اشاره کرد. هر کدام از این موارد می تواند به نوعی بر بازار بورس تاثیر بگذارد . برای مثال کافی است تا خبر احتمال جنگ در کشور قوت بگیرد، آنگاه خواهید دید که چگونه بورس ریزش خواهد کرد.

مدیریت سرمایه و ریسک در بازار سرمایه

تا اینجا دانستید که بازار سرمایه دارای ریسک است و خیلی ها در این بازار پرنوسان، ضرر می کنند. شاید برایتان جالب باشد که اکثریت بیشتر سهامداران در بازار بورس در دنیا دچار ضرر می شوند و درصد کمتری به سود می رسند.

عوامل گوناگونی وجود دارند که چرا عده ای در بازار بورس سود می کنند که یکی از مهم ترین آنها مدیریت سرمایه و ریسک می باشد. اما مدیریت ریسک در بازار بورس چگونه انجام می شود و باید چه کارهایی انجام داد. در زیر به مهم ترین موارد مدیریت ریسک و سرمایه اشاره شده است:

1. داشتن استراتژی معاملاتی :

یکی از نکات مهم در بازار بورس و معامله گری در آن اینست که شما دارای یک استراتژی معاملاتی مشخص و مناسب باشید. شما پیش از هر چیز باید مشخص کنید می خواهید معامله کوتاه مدت، میان مدت ، بلندمدت و یا نوسان گیری انجام دهید و سپس بر اساس آن یک استراژی مناسب معاملاتی را اتخاذ کنید و بر اساس آن اقدام به معامله کنید.

فردی که بدون داشتن استراتژی معاملاتی در بازار بورس معامله می کند، خیلی زود به ضرر خواهد رسید چون استراتژی، مسیر یک معامله گر در بازار بورس را مشخص می کند. اگر فردی بخواهد در بازار بورس به موفقیت برسد حتما باید برای خود استراتژی تعیین کند.

2. کاهش و افزایش ریسک با توجه به شرایط :

یک معامله گر حرفه ای زمانی که می بیند وضع بازار بورس چندان مساعد نیست دست به معاملات با ریسک بالا نمی زند و سعی می کند ریسک معاملاتش را هر چه پایین تر نگهدارد. از آن سود زمانی که وضع بازار خوب باشد ریسک بیشتری خواهد کرد تا سود بیشتری نصیبش شود.

3. درگیر کردن مقدار مناسب پول برای یک معامله :

یکی از نکات مهم در مدیریت سرمایه و ریسک در بازار بورس این است که باید برای هر معامله، مقدار پول مناسبی خرج کرد. فرض کنید که شما می خواهید سهمی را بخرید اما از طبق تحلیلتان چندان از سود آن مطمئن نیستید. برای چنین موردی شما نباید پول زیادی خرج کنید و ریسک بالا انجام دهید. از آن سو اما اگر از سود و رشد سهمی اطمینان دارید باید پول بیشتری را درگیر معاملات خود کنید و ریسک بیشتری انجام دهید چون در اینجا شما به رشد سهم اطمینان دارید.

این که سود و ضرر شما چقدر باشد به قدرت تحلیل شما باز می گردد.

4. خرید پلکانی و بااحتیاط در بازار منفی :

در بسیاری از موارد پیش می آید که بازار منفی و در حال ریزش است. در چنین شرایطی شما اگر فرصت خرید خوبی را مشاهده کردید می توانید از طریق خرید پلکانی اقدام کنید و حتی در بازارهای منفی نیز به سود خوبی دست یابید.

5. حد ضرر :

یکی از کارهای بسیار مهم دیگری که برای مدیریت سرمایه و ریسک در بازار بورس باید انجام دهید این است که حتما برای خود حد ضرر تعیین کنید. حد ضرر یعنی شما قیمتی پایین تر از قیمت خرید برای خود مشخص کنید و هر گاه که سهم یا دارایی شما به آن قیمت رسید، نسبت به فروش آن اقدام کنید تا بیشتر دچار ضرر نشوید.

فرض کنید شما سهمی را طبق تحلیل خود و با قیمت 2000 تومان می خرید. اگر حد ضرر را روی 1700 تومان قرار دهید یعنی با رسیدن به این قیمت شما 15 درصد ضرر کرده اید. بنابراین شما حد ضرر خود را روی 15 درصد ضرر قرار داده اید.

خوبی حد ضرر این است که شما نمی گذارید حد ضررتان بیش از حد مشخصی بیشتر شود و به این ترتیب ضرر خود را کنترل می کنید. شاید اگر خیلی از افراد پس از ریزش شاخص کل از 2 میلیون واحد برای خود حد ضرر تعیین کرده بودند و با رسیدن به حد ضرر سهم های خود را فروخته بودند حالا خیلی از آنها دچار ضرر 60 و 70 درصدی نشده بودند.

یادتان باشد که بازار بورس به هیچ کس تضمین سود نمی دهد و این شما هستید که باید در این بازار به خوبی حرکت کنید. درست است که در بازار سرمایه ایران، تخلفات و دستکاری اتفاق افتاده است اما این نباید باعث شود تا شما ریسک خود را مدیریت کنید. حتما حد ضرر و استفاده از آن را جدی بگیرید. فقط در صورتی سهمی را نگهداری کنید که از ارزش ذاتی و در نتیجه رشد آن اطمینان صددرصدی داشته باشید.

6. کنترل احساسات :

در بازار بورس،برای مدیریت سرمایه و ریسک باید احساسات خود را نیز مدیریت کنید. شما باید دو حس ترس و طمع را به خوبی کنترل کنید تا موجب ضرر زدن به شما نشوند. حس طمع می تواند موجب شود تا شما دست به خرید هیجانی و بدون تحلیل مناسب بزنید و حس ترس نیز می تواند موجب فروش سریع سهام باارزش و اقدام نکردن به خرید شود. هر چقدر که کنترل احساسات شما در بورس بهتر باشد شما ضرر کمتری خواهید کرد و سود بیشتری خواهید برد.

اگر برای یک سهمی حد ضرر تعیین کرده اید و حالا قیمت سهم به حد ضرر رسیده است، دیگر نباید با امید دادن به خود که قیمت دوباره برمی گردد آن را نفروشید. شما باید طبق قرار قبلی خود سهم خود را حتی با ضرر بفروشید وگرنه ممکن است ضرر بیشتری را متحمل شوید.

7. بالا بردن قدرت تحلیل :

هر چقدر که قدرت تحلیل شما از بازار بورس بیشتر باشد، مدیریت ریسک و سرمایه بهتری هم خواهید داشت چون بهتر می توانید پیش بینی کنید که بورس به کدام سمت خواهد رفت. روانشناسی بازار، تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال و دیگر موارد همگی در بالا بردن قدرت آنالیز به سهامدار کمک خواهند کرد.

نتیجه گیری مدیریت سرمایه و ریسک در بازار سرمایه

ریسک در ذات بورس است و به هیچ وجه نمی توان بازار بورس را بدون ریسک تلقی کرد. افراد زیادی در این بازار دچار ضرر می شوند. هر چقدر که افراد بهتر مدیریت سرمایه و ریسک را انجام دهند، سود بیشتر و ضرر کمتری هم نصیبشان خواهد شد.

برای مدیریت کردن ریسک در بازار سرمایه افراد می توانند کارهای مختلفی انجام دهند. از میان این کارها می توان به بالا بردن قدرت تحلیل، مدیریت احساسات(ترس و طمع) ، تعیین کردن حد ضرر( بسیار مهم) ، درگیر کردن مقدار مناسب پول برای یک معامله، خرید پلکانی در بازار منفی، کاهش و افزایش ریسک با توجه به شرایط بازار و نیز داشتن یک استراتژی مناسب معاملاتی(بسیار مهم) اشاره کرد. هر کدام از این موارد در نوبه خود می توانند از ضرر سهامدار بکاهند و به سود او بیفزایند.

سهمیران

اگر دوست دارید تا مدیریت سرمایه و ریسک در بازار بورس را به بهترین شکل یاد بگیرید، سهمیران برای شما گزینه بسیار خوبی خواهد بود.

سهمیران به عنوان شعبه ای از کارگزاری حافظ می تواند به بهترین شکل ، شما را آموزش دهد تا ریسک معاملات خود را مدیریت کنید.. دوره های آموزشی سهمیران شامل نکات آموزشی بسیار خوبی است و باعث می شود تا افراد بتوانند به خوبی در بازار پرریسک بورس به معامله کردن بپردازند.

مهم ترین چیزی که توسط سهمیران به افراد یاد داده می شود تحلیل کردن است. هر چقدر که تحلیل فردی قوی تر باشد سودش هم از بازار سرمایه بیشتر خواهدبود.

مدیریت سرمایه چیست | با 5 رکن اصلی این نوع مدیریت آشنا شوید

مدیریت سرمایه چیست

مدیریت سرمایه یک استراتژی علمی اما کاملا شخصی و مختص به هر سرمایه‌گذار است و بنا بر شخصیت، روحیات و اهداف مالی افراد، متفاوت خواهد بود. علاوه بر این، سن سرمایه‌‌گذار، میزان سرمایه، اهداف و زمان تعیین شده برای رسیدن به اهداف نیز نقش مهمی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه دارد. هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است. در مرحله بعدی کسب سود و افزایش سرمایه در اولویت قرار می‌گیرند.

مدیریت سرمایه دانشی است که اگر به نحو درست از آن استفاده شود، نه تنها موجب بقای سرمایه می‌شود، بلکه سودآوری و افزایش سرمایه را نیز به همراه خواهد داشت. بنابراین، سرمایه گذار باید بیاموزد چگونه سرمایه خود را با توجه به مدل‌های سرمایه‌گذاری خود، به درستی مدیریت ریسک معاملات مدیریت کند.

فهرست عناوین مقاله

اهمیت مدیریت سرمایه در زندگی مالی

در سال‌های اخیر شاخص‌های بازار سهام رشد چشمگیری داشته‌ و سرمایه‌ گذاران با سرمایه‌های خرد و کلان و با هر میزان مهارت و تخصص مالی وارد این بازار شده‌اند. اگرچه روش‌های مطمئن‌ و کم ریسک‌تری مانند صندوق‌های سرمایه‌گذاری وجود دارد، اما افراد زیادی ترجیح می‌دهند خودشان به معاملات سهام بپردازند.

جهت سرمایه‌گذاری منطقی و آگاهانه، لازم است سرمایه گذار قبل از ورود به بازار مفهوم و ارکان اصلی معامله‌گری از جمله ت حلیل تکنیکال ، تحلیل بنیادی، روانشناسی و مدیریت سرمایه را بیاموزد. در این میان، فراگیری مدیریت سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که به طور مستقیم در بقای افراد در بازار تاثیرگذار است و می‌توان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه مدیریت ریسک معاملات دانست.

مفهوم مدیریت سرمایه چیست؟

مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده می‌شود، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است. در واقع سرمایه گذار برای کسب بازده مورد انتظار خود، می‌بایست ریسک مشخصی را متحمل شود؛ اما برای جلوگیری از ضررهای سنگین، باید مقادیر بازده و ریسک پیش از ورود به موقعیت معاملاتی مشخص شود به گونه‌ای که در مقابل انتظار کسب سود معقول، ضرر احتمالی نیز کم باشد.

قوانین مدیریت ریسک در معاملات تاثیر به سزایی در راستای کاهش ضرر و زیان دارد. یک استراتژی معاملاتی در کنار مدیریت سرمایه، علاوه بر پیش‌گیری از ضررهای غیر منتظره، به تدریج موجب رشد سرمایه خواهد شد. مدیریت سرمایه و حتی دیگر ابزارهای مالی در معاملات سهام ، واحد و مشخص نیست و به شخص سرمایه گذار بستگی دارد. در واقع جزئیات و نحوه اعمال آن، با توجه به دیدگاه سرمایه‌گذار، اهداف مالی، تفکر و روحیات او متفاوت است. بنا بر چنین معیارهایی، رویکرد سرمایه‌گذاران اعم از ریسک‌گریز و ریسک‌پذیر بودن مشخص می‌شود.

مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده می‌شود، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است.

رعایت اصول مدیریت سرمایه

به طور کلی نمی‌توان برای همه سرمایه گذاران قواعد واحدی تجویز کرد و معامله‌گران باید از قواعدی متناسب با شخصیت خود استفاده کنند. بطور مثال، میزان پذیرش ریسک در افرادی که در موقعیت‌های معاملاتی دیدگاه کوتاه مدت دارند به نسبت افرادی که دیدگاه بلند مدت دارند، متفاوت است. افراد زیادی با رویای ثروتمند شدن در زمان کوتاه وارد بازار سهام می‌شوند؛ چنین سرمایه‌گذارانی را نمی‌توان ریسک پذیر توصیف کرد زیرا واژه ریسک برای آن‌ها تعریف نشده است زیرا آن‌ها در محاسبات ذهنی خود فقط به سود فکر می‌کنند. ممکن است چنین سرمایه گذارانی مدتی سود بالایی را تجربه کند اما به دلیل عدم توجه به دانش مدیریت سرمایه و پذیرش ریسک نامحدود، ثروت خود را به نابودی می‌کشانند.

بیشتر بخوانید: سبد سهام چیست

وجه تمایز اصلی معامله‌گران موفق با دیگر سرمایه گذاران، رعایت اصول مدیریت سرمایه است که برای آن روش‌های مختلفی ارائه شده است. روش‌های کلاسیک اغلب تئوری و شامل محاسبات ساده هستند و مدل‌های نوین آن، بر مبنای جداول و فرمول‌های پیچیده ریاضی شکل گرفته‌اند. این روش‌ها به طور کلی بر مبنای ارزیابی ریسک در موقعیت‌های معاملاتی و به صورت انفرادی است که در نهایت مدیریت ریسک معاملات قوانین و چهارچوب‌های مشخصی را برای محدوده ریسک پذیری معامله‌گران تعیین می‌کند.

ارکان اصلی مدیریت سرمایه را بشناسید

اگرچه برای مدیریت سرمایه فرمول و روش واحدی وجود ندارد اما شاخص‌های مرسومی وجود دارند که از آن‌ها برای تعیین قوانین مدیریت سرمایه و بررسی دقیق موقعیت‌های معاملاتی در بازار استفاده می‌شود. ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه پنج رکن اصلی مدیریت سرمایه است که به هر کدام جداگانه می‌پردازیم.

سرمایه گذار برای آنکه معاملاتی اصولی و موفقیت آمیز داشته باشد، باید این شاخص‌ها را در هر موقعیت معاملاتی و پیش از ورود به آن بارزیابی کرده و درباره آن‌ها تصمیم‌‌گیری کند. پس از تعیین این موارد، نقاط خروج و نیز سود و زیان مورد انتظار از معاملات مورد نظر با دقت مشخص می‌شود. مدیریت سرمایه در موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش حیاتی دارد و چشم‌ پوشی از آن قطعا به شکست منتهی خواهد شد.

ریسک از بنیادی‌‌ترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایه‌گذاری است. اجتناب از ریسک در دنیای معاملات غیرممکن است و می‌بایست در محاسبات منطقی و برای سرمایه‌گذاری هوشمندانه‌، مدیریت ریسک معاملات درصد مشخصی از آن را در نظر گرفت. تعیین میزان ریسک قبل از ورود به معامله از اصولی‌ترین رسوم انجام معاملات موفق است. برای این منظور، سرمایه گذار باید مشخص کند که در معامله مورد نظر، چند درصد ضرر نسبت به کل سرمایه قابل تحمل و منطقی خواهد بود.

سرمایه گذار بنا بر منطق سرمایه‌گذاری در بازار، باید به میزان ریسک تعیین شده پایبند باشد؛ زیرا گاهی ممکن است با وسوسه تحمل ریسک بیشتر در ازای سود بالاتر، شاهد یک روند نزولی طولانی مدت باشد و یک ریسک نامحدود را متقبل شود.

ریسک از بنیادی‌‌ترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایه‌گذاری است.

بازده

سود حاصل از سرمایه‌گذاری، بازده نام دارد. مفهوم بازده نیز همانند ریسک به صورت درصد بیان می‌شود و بر مبنای دوره زمانی، عملکرد سایر دارایی‌ها در این دوره و شاخص‌های پولی ارزیابی می‌شود. بازدهی سرمایه‌گذاران در بازار سهام، از طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه آن حاصل می‌شود. بازده مطلوب می‌تواند تابعی از دیدگاه سرمایه‌گذاری، هزینه‌های معاملاتی، ماهیت دارایی، ریسک، نرخ بهره و درصد تورم باشد. به همین دلیل معیار مشخصی برای تعیین درصد بازده بهینه وجود ندارد. در واقع کسب بازده مطلوب تا حد زیادی، نتیجه مهارت سرمایه گذاران در معامله‌گری است که توانسته‌اند مدیریت سرمایه را در تمام مراحل موقعیت‌های معاملاتی خود، از لحظه ورود تا خروج اعمال کنند و بهترین نتیجه ممکن را بدست آوردند.

حجم معاملات

تعداد واحدهایی از یک دارایی که سرمایه گذار با پرداخت قیمت معادل مالکیت آن را بدست می‌آورد، حجم معاملات نامیده می‌شود. واحد شمارش دارایی‌‌ها در بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. به عنوان مثال شمش‌ طلا را در واحد گرم، ارز را بر مبنای اسکناس با عدد مشخص و سهام را با برگه سهم معامله می‌کنند. به بیان ساده، حجم معاملات در بازار مالی از طریق تقسیم سرمایه بر قیمت واحد دارایی تعیین می‌شود.

منظور معامله‌گران از تعیین حجم معاملات در بازارهای سرمایه، تعیین حجم بهینه موقعیت معاملاتی متناسب با ریسک احتمالی آن است. ورود مدیریت ریسک معاملات به معامله با حجم بالا، ریسک بالاتر و در نتیجه بازدهی بیشتری خواهد داشت؛ استدلال این جمله این است که در صورت صحیح یا غلط بودن پیش‌بینی سرمایه گذار درباره وضعیت بازار، به دلیل در اختیار داشتن تعداد بیشتری از دارایی، نسبت سود و زیان آن نیز بیشتر خواهد بود. سرمایه گذار منطقی هیچ‌گاه همه سرمایه خود را وارد یک موقعیت معاملاتی خاص نمی‌کند، بلکه حجم معامله خود را با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل تعیین می‌کند. در واقع باید بخشی از سرمایه وارد بازار شود و با تعیین نقاط خروج مشخص، قسمت کوچکی از دارایی در معرض ریسک قرار بگیرد.

نسبت بازده به ریسک

نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخص‌های مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست می‌آید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایه‌گذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایه‌گذاری را بیان می‌کند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان می‌دهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد.

حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایه‌گذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسک‌پذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل می‌کند و این مدیریت ریسک معاملات رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود.

از مهم‌ترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایه‌گذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسک‌های غیر منطقی می‌شوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار می‌کند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه‌ گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسک‌های سنگین و نابودکننده‌ می‌شود. یک اصطلاح رایج بیان می‌کند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمی‌تواند و نباید ریسک‌های نجومی را تحمل کند.

نسبت افت سرمایه

نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان می‌شود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک ‌سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست می‌آید.

بیشتر بخوانید: چگونه در بورس ضرر نکنیم

به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کرده‌اند، اما تریدرهای حرفه‌ای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشده‌اند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشته‌اند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.

نسبت بازده به ریسک نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخص‌های مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست می‌آید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایه‌گذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایه‌گذاری را بیان می‌کند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان می‌دهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد. حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایه‌گذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسک‌پذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل می‌کند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود. از مهم‌ترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایه‌گذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسک‌های غیر منطقی می‌شوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار می‌کند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه‌ گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسک‌های سنگین و نابودکننده‌ می‌شود. یک اصطلاح رایج بیان می‌کند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمی‌تواند و نباید ریسک‌های نجومی را تحمل کند. نسبت افت سرمایه نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان می‌شود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک ‌سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست می‌آید. به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کرده‌اند، اما تریدرهای حرفه‌ای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشده‌اند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشته‌اند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.

قواعد مرسوم و توصیه‌های رایج در مدیریت سرمایه

  • هر سرمایه گذار مدیریت ریسک معاملات باید بر اساس شخصیت و رویکرد خود یک استراتژی معاملاتی برای خود در نظر بگیرد و به آن پایبند باشد.
  • هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است و کسب سود و افزایش سرمایه در الویت بعدی قرار می‌گیرند.
  • پیش از ورود به یک معامله، باید ریسک و بازده مورد انتظار از آن معامله به دقت تعیین شود.
  • محاسبه مقدار ریسک و بازده، یک تابع مستقیم از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات است.
  • بنا بر اصول سرمایه‌گذاری و توصیه سرمایه گذاران موفق بازار سرمایه، حداکثر مقدار ریسک تعیین شده در هر موقعیت معاملاتی، نباید بیشتر از ۳ درصد باشد.
  • کمترین مقدار مجاز در محاسبه نسبت بازده به ریسک در یک موقعیت معاملاتی، عدد ۱ است و در صورت کمتر بودن مقدار حاصل، ورود به این معامله خطای بزرگی خواهد بود.
  • در صورتی که سرمایه گذار به چندین موقعیت معاملاتی باز به صورت هم‌زمان نیاز دارد، لازم است حداکثر ریسک قابل تحمل بین موقعیت‌های معاملاتی تقسیم شود.
  • زمانی که سرمایه گذار به بازده نجومی انواع معاملات اعتباری و اهرمی فکر می‌کند، باید ریسک سنگین و چند برابری آن‌ را نیز در نظر بگیرد.
  • توصیه می‌شود سرمایه‌گذار آستانه تحمل افت سرمایه خود را در موقعیت‌های معاملاتی به طور دقیق مشخص کند. در صورت مواجهه با چند معامله زیان‌ده که نسبت افت سرمایه به محدوده خطر رسید، لازم است سرمایه گذار فرآیند معاملاتی خود را بدون تعلل برای مدتی متوقف کند.

جمع‌بندی

یک سرمایه گذار پیش از ورود به بازار سرمایه باید مشخص کند که چه نوع معامله‌گری است و چه سبک معاملاتی را در نظر دارد. بنا بر این موارد، یک استراتژی معاملاتی طراحی می‌شود که مدیریت سرمایه در بستر آن صورت می‌گیرد. در این استراتژی باید مشخص شود معامله در چه بازه زمانی انجام شود و گزینه سرمایه گذاری چه ویژگی‌ها و جذابیت‌هایی داشته باشد. سرمایه گذاران حرفه‌ای کاملا محتاط و ریسک گریز هستند و زمانی وارد یک معامله خواهند شد که ریسک آن درصد ناچیزی باشد.

همچنین برای ورود به معامله باید میزان سرمایه، نقاط ورود و خروج سرمایه‌گذاری و حد ضرر و حد سود تعیین شود که شما این موارد را بصورت اصولی و علمی در دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی و دوره تحلیل تکنیکال پیشرفته بصورت حرفه ای فرا می گیرید. علاوه بر این، نظم مهمترین شاخص رفتاری یک معامله‌گر است و باید بتواند سرمایه خود را مطابق با استراتژی طراحی شده مدیریت کند. در مدیریت سرمایه، هیچ استراتژی معاملاتی نتیجه‌بخش نخواهد بود، مگر اینکه سرمایه گذار به اصول و قوانین آن پایبند باشد.

راه‌هایی برای کاهش ریسک در بازار بورس

ارزیابی ریسک در بازار بورس

مدیریت ریسک و سرمایه یکی از مهم­ترین جنبه­ های معامله در بازار بورس است. جایی که معامله­ گران نیازمند دانش خوبی در زمینه‌ی شناخت، ارزیابی و مدیریت ریسک در بازار بورس هستند. بسیاری از افرادی که به‌تازگی وارد بازار سرمایه می‌شوند، شناختی از ریسک و انواع آن ندارند. متاسفانه بسیاری از تازه‌کارها در بورس پیش از چشیدن طعم تلخ ضرر، اهمیت توجه به ریسک را درک نمی‌کنند.

اگر دوست ندارید یکی از هزاران نفری باشید که با بی‌توجهی حاصل تلاش و زحمت سال‌های عمر خود را در بورس از دست می‌دهند، تا پایان این مقاله را با دقت بخوانید.

مدیریت ریسک در بازار بورس چیست؟

مدیریت ریسک و سرمایه یکی از ضروریات در معاملات بورس برای جلوگیری از ضررهای احتمالی در بورس است. مدیریت ریسک شامل شناسایی، ارزیابی و خنثی‌سازی ضررهای احتمالی در زمان حرکت بازار در جهت مخالف انتظارات معامله‌گران است. پس بسیار مهم است که پس از تحلیل کامل بازار و در نظر گرفتن تمامی ریسک‌های محتمل برای انجام معامله تصمیم‌گیری کنید.

در اینجا روندها مهم­ترین فاکتور هستند. یک روند در حقیقت سمت و سوی کلی بازار را نشان می­دهد. روندها اغلب ممکن است شامل ریسک­ هایی متأثر از وقایع سیاسی، اقتصادی یا تکنولوژیک باشند. به این معنا که یک روند رو به رشد می‌تواند با توجه به شرایط ویژه‌ای معکوس شده و منجر به کاهش ارزش سهم شود. بنابراین همیشه پس از ارزیابی چنین خطراتی و سنجش ریسک و سود مورد انتظار اقدام به سرمایه‌گذاری کنید.

شناسایی ریسک در بازار بورس

هنگام شناسایی ریسک در بازار بورس باید عوامل گوناگون تاثیرگذار در جریان معاملات بازار را در نظر بگیرید. این عامل­ ها می­توانند فاکتورهای اقتصادی (مثل تصمیمات بانک مرکزی برای تغییر در نرخ بهره و مالیات) یا جدال معامله ­گران برای خرید سهامی مشخص باشند.

هنگام تصمیم‌گیری برای ورود به بازار بورس مطمئن شوید که این فاکتورهای اقتصادی را شناسایی کرده‌اید، چراکه این عوامل تاثیر مستقیمی بر دارایی شما خواهند داشت.

در این‌جا به قدرت این عوامل در ایجاد مدیریت ریسک معاملات تغییرات قیمتی در بازار اشاره کردیم. اگر تاثیر این عوامل بر بازار چشم‌گیر باشد باید تناوب رخ دادن آنها را نیز بدانید. دانستن این عوامل مهم در تشخیص وقایعی که تهدید بالقوه برای دارایی‌هایتان محسوب می­شوند کمک خواهد کرد.

ارزیابی ریسک در بازار بورس

ارزیابی ریسک اغلب به یافتن عملکرد یک سبد سرمایه در بازار بورس اشاره دارد. دو روش برای ارزیابی ریسک در بازار سرمایه وجود دارد. یکی روش آلفا و دیگری روش بتا، در ادامه شرحی از هر دو روش را می­خوانید:

روش آلفا در ارزیابی ریسک: آلفا معیار اندازه‌گیری عملکرد سرمایه در مقایسه با معیاری مشخص است. در حقیقت تغییرات سبد سرمایه‌گذاری حول شاخص، معیار آلفا نام دارد. مثبت بودن آلفا به این معناست که سرمایه‌گذاری موفق بوده و از معیار پیشی گرفته است. در مقابل اگر آلفا عددی منفی باشد، عملکرد سرمایه‌گذاری ناموفق است. آلفای صفر نشان‌دهنده تطابق کامل سرمایه‌گذاری با شاخص معیار است.

برای مثال آلفای 1 به معنی موفقیت سرمایه‌گذاری نسبت به شاخص معیار به میزان 1 درصد است. به‌طور مشابه آلفای منفی یک، معرف شکست سرمایه‌گذاری نسبت به شاخص معیار به میزان 1 درصد است.

روش بتا در ارزیابی ریسک: بتا معیاری برای اندازه‌گیری میزان نوسان یک سبد سرمایه‌گذاری در مقایسه با عملکرد کل بازار است. به‌طور کلی بتای بزرگ‌تر از یک نشان‌دهنده این است که سبد شما نسبت به کل بازار نوسان بیشتری داشته است. در حالی که بتای کمتر از یک، نوسان کمتری را نشان می‌دهد. بتای کمتر به اصطلاح سهام دفاعی خوانده می­شود. چرا که سرمایه‌گذاران تمایل به نگه‌داری آن تا زمانی دارند که بخشی از بازار دچار نوسان شود. از سوی دیگر بتای بیشتر زمانی مطابق میل سرمایه‌گذاران است که بازار به‌طور پیوسته در حال رشد است و سرمایه‌گذاران مایل به ریسک بیشتر برای به حداکثر رساندن سود خود هستند.

برای مثال اگر بتا 1.5 باشد سرمایه‌گذاریتان 50 درصد نوسان بیشتری نسبت به بازار دارد. اگر بتا 0.6 باشد به این معنی است که سرمایه گذاریتان 40 درصد نسبت به کل بازار کم نوسان‌تر است. یعنی در حالت اول اگر بازار روند مثبتی داشته باشد شما سود بیشتری کسب می‌کنید. در حالت دوم اگر بازی منفی باشد شما ضرر بیشتری از روند کلی تجربه خواهید کرد.

ریسک در بازار بورس

نکاتی برای مدیریت ریسک و سرمایه

تا این‌جا به‌طور کلی با اصول شناسایی و ارزیابی ریسک در بازار بورس آشنا شدید. حال بیایید نکاتی را در خصوص مدیریت ریسک و سرمایه مرور کنیم.

انتظارات‌تان را درست تنظیم کنید

زمانی که مبتدی هستید ممکن است فکر کنید یک سرمایه‌گذاری جذاب و پرسود کاری ساده است. اما باید بدانید که معامله در بورس به مقدار زیادی کار سخت، تلاش و تجربه احتیاج دارد.

ابتدا اصول بنیادی معاملات در بازار بورس را فرا بگیرید. به این کار مثل شغلی پر درآمد، اما خطرناک نگاه کنید. ابتدا باید در محیطی امن آموزش ببینید تا بتوانید در مواجهه با خطرات شغل خود آماده باشید. قطعا با کسب دانش در گذر زمان می­توانید به اهداف خود دست یابید.

از شغل فعلی خود استعفا ندهید

به تازگی با بورس آشنا شده‌اید؟ کارتان را برای معامله با پولی که توانایی از دست دادنش را ندارید رها نکنید.

بسیار مهم است زمانی که در حال یادگیری هستید توقع درآمد از بورس نداشته باشید. هرگز از پولی که برای اجاره‌خانه یا پرداخت قبوض خود نیاز دارید استفاده نکنید. به یاد داشته باشید بیشتر معامله‌گران ضرر می‌کنند. فقط با پولی که توانایی از دست دادنش را دارید معامله کنید.

انواع ریسک در بازار بورس ممکن است سرمایه‌تان را تحت تاثیر قرار دهند. اجازه ندهید این تاثیرات سبب نگرانی بیش از حد شما شده و زندگی‌تان را مختل کنند. این مسئله باعث می‌شود تحت فشار بیشتری قرار گرفته و حتی به دلیل تصمیمات نادرست ریسک‌های بیشتری را تجربه کنید.

استراتژی مناسب خود را بیابید

شما باید استراتژی‌های مختلفی را امتحان کنید. اما در نهایت یک استراتژی را برای سرمایه‌گذاری انتخاب کنید. اگر در یک استراتژی بسیار ماهر باشید، بهتر از این است که در همه‌ی استراتژی‌ها تنها کمی مهارت داشته باشید. استراتژی خود را تعریف کنید. محدوده‌ی آن را مشخص کنید و روی کاغذ بیاورید.

اگر با استراتژی‌های گوناگون بطور همزمان معامله می­کنید، احتمال اینکه در هیچ‌کدام به موفقیت دلخواه خود نرسید بسیار زیاد است. البته گاهی ممکن است داشتن نیم‌نگاهی به انواع استراتژی‌ها به شما کمک کند. اما این در شرایطی‌ست که به‌اندازه‌ی کافی خبر و باتجربه‌اید.

مدیریت ریسک در بازار بورس و سرمایه

اهداف قیمتی تنظیم نکنید

زمانی که وضعیت خوبی در بازار دارید ممکن است وسوسه شوید تا نتایج خوبتان را گسترش دهید و یا اهداف روزانه تعیین کنید. به یاد داشته باشید که شما در روزهای خوب بازار قرار دارید. قرار نیست همیشه اوضاع به‌همین منوال باشد. ریسک در بازار بورس تنها محدود به بعضی زمان‌ها نیست و در سبزترین شرایط نمودار نیز می‌تواند گریبان شما را بگیرد.

اگر در یک روز سودی عایدتان نشد نباید با این موضوع مشکلی داشته باشید. اما با تعیین اهداف قیمتی در هر بازه‌ی زمانی ممکن است به استفاده از استراتژی‌های غیرمنطقی روی بیاورید. فراموش نکنید که با چنین عملکردی میزان ریسک سرمایه‌گذاری‌تان نیز بیشتر می‌شود.

ریسک همیشه در بازار بورس وجود دارد

اگر احساس می‌کنید که موضوع ریسک در بازار بورس بسیار گسترده بوده و درک آن سخت است، نگران نشوید. چیزهای زیادی در این مسیر باید بیاموزید. معامله در بازار بورس ممکن است گاهی به‌حدی سخت باشد که شما را ناامید کند.

اما امید خود را از دست ندهید و به یاد گرفتن ادامه دهید. یادگیری مهارت‌های ارائه شده در دوره‌های آموزشی نظیر دوره جامع کاربردی تحلیل تکنیکال، دوره تحلیل بنیادی، دوره فیلترنویسی و دوره تابلوخوانی دیگر دوره‌های دانشکده‌ی بورس می‌تواند به شما کمک کند. در ابتدا سعی کنید در معاملات کم‌ریسک‌تر مهارت خود را بسنجید. سپس به‌تدریج دامنه‌ی سرمایه‌گذاری خود را گسترش دهید.

مدیریت ریسک چیست و چه نقشی در معاملات دارد؟

مدیریت ریسک

مدیریت ریسک در تمام صنایع جهت کاهش احتمال از دست دادن دارایی‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. مدیریت ریسک، فراوانی و میزان احتمال وقوع رویدادهای ریسکی پنهان را شناسایی، ارزیابی و اولویت‌بندی می‌کند. مدیریت ریسک از فرآیندهای مقرون به صرفه‌ای برای استفاده از منابع موجود استفاده می‌کند تا علاوه بر اندازه‌گیری، به حداقل رساندن و محدود کردن تأثیر و آسیب ریسک‌های عمومی ‌و نادر، شانس سودآوری نیز در فرصت‌ها حفظ شود. رویدادهای منفی منجر به ضرر می‌شوند و به عنوان ریسک ارزیابی می‌شوند و رویدادهای مثبت که منجر به سود می‌شوند به عنوان فرصت‌ها طبقه‌بندی می‌شوند. یک فرآیند مدیریت ریسک، تلاش می‌کند تا مواجهه با ریسک را به حداقل برساند و از سوی دیگر، در حداکثرسازی پاداش دخل وتصوری نکند. ریسک‌ها همیشه وجود دارند و در طول چرخه عمر یک معامله‌گر، سرمایه‌گذار و یا کسب‌وکار به وجود می‌آیند.

در اینجا انواع مختلفی از ریسک‌ها برای مدیریت آن‌ها آورده شده‌ است:

یک رویکرد مدیریت ریسک باید متناسب با شخصیت کاربر ایجاد شود. سرمایه‌گذاران از آن برای پرتفوهای مالی استفاده می‌کنند در حالی که معامله‌گران از آن برای معاملات و موقعیت‌های فعال استفاده می‌کنند.

یکی از استراتژی‌های اصلی برای مدیریت ریسک و عدم اطمینان‌ها از نتایج منفی، جلوگیری از هرگونه ریسک غیرضروری یا محدود کردن زیان و احتمال ریسک است؛ برای دستیابی به این امر ضروری است که حجم مواجهه با هر ریسک را محدود کنیم. (برای مثال در معاملات، می‌توانیم حجم را کمتر کنیم تا حجم مواجه شده یا در معرض ریسک قرار گرفته کاهش یابد) همچنین انتقال کل یا مقداری از ریسک به اشخاص دیگر با خرید یک نوع پوشش ریسک (پوشش ریسک یا Hedge به سرمایه‌گذاری‌ای گویند که باعث کاهش ریسک پرتفوی سرمایه‌گذاری می‌شود) یا بیمه، یکی از اساسی‌ترین عناصر در مدیریت ریسک است. نقطه مقابل مدیریت ریسک، در معرض ریسک قرار دادن تمام دارایی در یک فرصت معاملاتی، بدون ایجاد هر محدودیتی در ضرر احتمالی است زیرا احتمال حرکت قیمت در جهت غیردلخواه وجود دارد.

دشوارترین قسمت مدیریت ریسک این است که در یک رویداد نادر یا به‌‌اصطلاح قوی سیاه (Black Swan)، در معرض زیان بیش از حد قرار نگیرید، اما مدیریت روزانه سودها در بازارهای عادی مثل قوی سفید نیز دست‌کمی از دشواری قوهای سیاه ندارد.

در اغلب موارد، یک روش مدیریت ریسک مدیریت ریسک معاملات به ترتیب از فرآیندهای زیر استفاده می‌کند:

  • شناسایی ریسک‌هایی که می‌توانند موجب زیان شوند.
  • تعیین دقیق مقدار دارایی‌هایی که در معرض ریسک‌های احتمالی قرار داده شده است.
  • درک اندازه ریسک‌ها در سناریوهای مختلف.
  • ایجاد راه‌هایی برای مدیریت، محدود کردن و کاهش حجم مواجهه با ریسک.
  • اختصاص سطوح اهمیت برای هرکدام از عملیات‌های مختلف کاهش ریسک.
  • اجرای برنامه و عملیات مدیریت ریسک.

اصول مدیریت ریسک:

  • باید مدیریت ریسک برای کاربر آن ایجاد ارزش کند، بدین معنا که هزینه مدیریت ریسک باید کمتر از هزینه خود رویداد ریسکی باشد.
  • باید با فرض یک فرآیند سودآور تعبیه شده باشد.
  • باید فیلتری باشد که به عنوان بخشی از تصمیم‌گیری استفاده می‌شود.
  • باید حوادث، نظرات و پیش‌بینی‌های نامشخصی را مدیریت کند که براساس انتظارات کار نمی‌کنند.
  • مدیریت ریسک باید سیستمی ‌با یک فرایند کمی ‌باشد.
  • یک فرآیند مدیریت ریسک باید براساس داده های تاریخی و احتمال پیشامد داده‌های آینده باشد.
  • مدیریت ریسک باید براساس یک سطح تحمل ریسک و بازده هدف خاص باشد.
  • باید ریسک احساسات، خودمحوری (اطمینان کاذب) و نامعقولی انسان را که باعث وقایع بزرگتر می‌شود را بپذیرد.
  • مدیریت ریسک باید در برابر اصلاحات، پویا ، واکنشدار و انعطاف‌پذیر باشد.
  • فرآیند مدیریت ریسک باید با توجه به شرایط به طور منظم برای یادگیری، بهبود و تغییر، مجددا بررسی شود.

هدف مدیریت ریسک، کوچک نگه داشتن ضررها، از بین بردن ریسک اشتباه درآمدن تحلیل‌ها و همچنان باز نگه‌داشتن دامنه سود احتمالی است.

مدیریت ریسک چیست و چه نقشی در معاملات دارد؟

مدیریت ریسک

مدیریت ریسک در تمام صنایع جهت کاهش احتمال از دست دادن دارایی‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. مدیریت ریسک، فراوانی و میزان احتمال وقوع رویدادهای ریسکی پنهان را شناسایی، ارزیابی و اولویت‌بندی می‌کند. مدیریت ریسک از فرآیندهای مقرون به صرفه‌ای برای استفاده از منابع موجود استفاده می‌کند تا علاوه بر اندازه‌گیری، به حداقل رساندن و محدود کردن تأثیر و آسیب ریسک‌های عمومی ‌و نادر، شانس سودآوری نیز در فرصت‌ها حفظ شود. رویدادهای منفی منجر به ضرر می‌شوند و به عنوان ریسک ارزیابی می‌شوند و رویدادهای مثبت که منجر به سود می‌شوند به عنوان فرصت‌ها طبقه‌بندی می‌شوند. یک فرآیند مدیریت ریسک، تلاش می‌کند تا مواجهه با ریسک را به حداقل برساند و از سوی دیگر، در حداکثرسازی پاداش دخل مدیریت ریسک معاملات وتصوری نکند. ریسک‌ها همیشه وجود دارند و در طول چرخه عمر یک معامله‌گر، سرمایه‌گذار و یا کسب‌وکار به وجود می‌آیند.

در اینجا انواع مختلفی از ریسک‌ها برای مدیریت آن‌ها آورده شده‌ است:

یک رویکرد مدیریت ریسک باید متناسب با شخصیت کاربر ایجاد شود. سرمایه‌گذاران از آن برای پرتفوهای مالی استفاده می‌کنند در حالی که معامله‌گران از آن برای معاملات و موقعیت‌های فعال استفاده می‌کنند.

یکی از استراتژی‌های اصلی برای مدیریت ریسک و عدم اطمینان‌ها از نتایج منفی، جلوگیری از هرگونه ریسک غیرضروری یا محدود کردن زیان و احتمال ریسک است؛ برای دستیابی به این امر ضروری است که حجم مواجهه با هر ریسک را محدود کنیم. (برای مثال در معاملات، می‌توانیم حجم را کمتر کنیم تا حجم مواجه شده یا در معرض ریسک قرار گرفته کاهش یابد) همچنین انتقال کل یا مقداری از ریسک به اشخاص دیگر با خرید یک نوع پوشش ریسک (پوشش ریسک یا Hedge به سرمایه‌گذاری‌ای گویند که باعث کاهش ریسک پرتفوی سرمایه‌گذاری می‌شود) یا بیمه، یکی از اساسی‌ترین عناصر در مدیریت ریسک است. نقطه مقابل مدیریت ریسک، در معرض ریسک قرار دادن تمام دارایی در یک فرصت معاملاتی، بدون ایجاد هر محدودیتی در ضرر احتمالی است زیرا احتمال حرکت قیمت در جهت غیردلخواه وجود دارد.

دشوارترین قسمت مدیریت ریسک این است که در یک رویداد نادر یا به‌‌اصطلاح قوی سیاه (Black Swan)، در معرض زیان بیش از حد قرار نگیرید، اما مدیریت روزانه سودها در بازارهای عادی مثل قوی سفید نیز دست‌کمی از دشواری قوهای سیاه ندارد.

در اغلب موارد، یک روش مدیریت ریسک به ترتیب از فرآیندهای زیر استفاده می‌کند:

  • شناسایی ریسک‌هایی که می‌توانند موجب زیان شوند.
  • تعیین دقیق مقدار دارایی‌هایی که در معرض ریسک‌های احتمالی قرار داده شده است.
  • درک اندازه ریسک‌ها در سناریوهای مختلف.
  • ایجاد راه‌هایی برای مدیریت، محدود کردن و کاهش حجم مواجهه با ریسک.
  • اختصاص سطوح اهمیت برای هرکدام از عملیات‌های مختلف کاهش ریسک.
  • اجرای برنامه و عملیات مدیریت ریسک.

اصول مدیریت ریسک:

  • باید مدیریت ریسک برای کاربر آن ایجاد ارزش کند، بدین معنا که هزینه مدیریت ریسک باید کمتر از هزینه خود رویداد ریسکی باشد.
  • باید با فرض یک فرآیند سودآور تعبیه شده باشد.
  • باید فیلتری باشد که به عنوان بخشی از تصمیم‌گیری استفاده می‌شود.
  • باید حوادث، نظرات مدیریت ریسک معاملات و پیش‌بینی‌های نامشخصی را مدیریت کند که براساس انتظارات کار نمی‌کنند.
  • مدیریت ریسک باید سیستمی ‌با یک فرایند کمی ‌باشد.
  • یک فرآیند مدیریت ریسک باید براساس داده های تاریخی و احتمال پیشامد داده‌های آینده باشد.
  • مدیریت ریسک باید براساس یک سطح تحمل ریسک و بازده هدف خاص باشد.
  • باید ریسک احساسات، خودمحوری (اطمینان کاذب) و نامعقولی انسان را که باعث وقایع بزرگتر می‌شود را بپذیرد.
  • مدیریت ریسک باید در برابر اصلاحات، پویا ، واکنشدار و انعطاف‌پذیر باشد.
  • فرآیند مدیریت ریسک باید با توجه به شرایط به طور منظم برای یادگیری، بهبود و تغییر، مجددا بررسی شود.

هدف مدیریت ریسک، کوچک نگه داشتن ضررها، از بین بردن ریسک اشتباه درآمدن تحلیل‌ها و همچنان باز نگه‌داشتن دامنه سود احتمالی است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.