اندیکاتور
اندیکاتورها از مهمترین ابزارهای تحلیل هستند و دامنه کاربردشان از مباحث تحلیل تکنیکال تا تحلیل متغیرهای بنیادی و کلان اقتصادی را شامل میشوند.امروزه این ابزارهای تحلیلی با ارائه اطلاعاتی مفید، دید مناسبی از وضعیت متغیرهای تحلیل پذیر به آنها می دهند تا استفاده کنندگان آنها به خصوص تحلیلگران تکنیکال بتوانند در مورد اتفاقات آینده بهتر اظهار نظر کنند.
این اندیکاتورها به حدی متنوع هستند که سلایق مختلف تحلیل گران را پوشش میدهند و در سرمایه گذاری این افراد نقش تعیین کننده ای دارند زیرا بر فرآیند تصمیم گیری آنها تاثیر گذارند.لغتنامه لانگ من(Longman) اندیکاتور را چنین تعریف میکند: یکی از چراغ های جلو و عقب یک وسیله نقلیه جادهای که چشمک میزند تا نشان دهد وسیله نقلیه به کدام سمت میچرخد .
در اقتصاد و بازارهای مالی اندیکاتورها شاخص هایی آماری هستند که وضعیت فعلی متغیرها را نشان میدهند ، در واقع این ابزارها با اندازه گیری پارامترهای مورد نیاز تحلیلگران آنها را در پیشبینی آینده کمک میکنند.
در عالم تحلیل تکنیکال، اندیکاتورها در نمودارهای قیمت معنی پیدا میکنند و عموماً پارامترهایی بر اساس قیمت و حجم را اندازه گیری و تعریف میکنند. هر اندیکاتور برای ارزیابی و اندازه گیری پارمتر خاصی طراحی شده است. همچنین تعداد اندیکاتور بیشمار است؛ چون خواسته های تحلیلگران تکنیکال متنوع و نامحدود است. بدینترتیب یک تحلیلگر تکنیکال از بین بیشمار اندیکاتور موجود و در دسترس از اندیکاتوری استفاده میکند که اطلاعات مورد نیازش را واضح تر و با دقت تر بیان کند و به طور کلی باعث بهبود عملکرد وی و استراتژی معاملاتیاش بشود.
شاخص جریان پول (MFI)
شاخص جریان پول (MFI) یک اسیلاتور حرکتی در عالم تحلیل تکنیکال است که جریان پول را در مورد یک دارایی در یک دوره زمانی معین محاسبه می کند . این نوسانگر شبیه به اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) است ، در حالی که MFI شامل حجم است و RSI فقط ادامه »
شاخص های تکنیکال برتر برای معامله گران تازه کار
قصد ورود به بازار معاملات را دارید؟ استفاده از بهترین شاخص های تکنیکال برای پیگیری روند قیمت سهام بسیار مهم است. این موضوع بر نحوه تفسیر روندها (هم در موقعیت های معاملاتی و هم در میانگین های کلی) و همچنین بر نوع فرصت هایی که کشف می کنید، تأثیر می گذارد. در این مقاله چند شاخص و استرتژی مهم را بررسی خواهیم کرد.
قصد ورود به بازار معاملات را دارید؟ استفاده از بهترین شاخص های تکنیکال برای پیگیری روند قیمت سهام بسیار مهم است. این موضوع بر نحوه تفسیر روندها (هم در موقعیت های معاملاتی و هم در میانگین های کلی) و همچنین بر نوع فرصت هایی که کشف می کنید، تأثیر می گذارد. اگر عاقلانه انتخاب کنید می توانید پیش زمینه محکمی برای موفقیت در تحلیل های خود ایجاد کنید. اگر بد انتخاب کنید، شکارچیان منتظر، سرمایه تان را از دستتان خارج می کنند.
نکات مهم
- به طور کلی، شاخص های تکنیکال در پنج دسته قرار می گیرند: روند، میانگین بازگشت قیمت، قدرت نسبی، حجم و شتاب.
- شاخصهای پیشرو، در تلاش اند تا هنگامی که اندیکاتورهای تاخیری گزارشی از روند فعلی قیمت ارائه می دهند، روند آتی قیمت را پیش بینی کنند.
- شاخصهای تکنیکال رایج عبارتند از میانگینهای متحرک ساده (SMA)، میانگینهای متحرک نمایی (EMA)، باندهای بولینگر (bollinger bands)، استوکاستیک (stochastics) و حجم همه جانبه (OBV).
استراتژی های معاملاتی افراد تازه کار
اکثر تازه کارها هنگام اولین معاملات خود از اکثریت افراد پیروی می کنند و همچنین مجموعه ای از اندیکاتورهای آماده را در نوار قیمت اوراق بهادار مورد علاقه خود استفاده می کنند. رویکرد «هرچه بیشتر، بهتر» دریافت سیگنال را دور میزند، زیرا به طور همزمان از زوایای زیادی به بازار نگاه می کند. این رویکرد مُضحک است زیرا شاخص ها زمانی بهترین عملکرد را دارند که پروسه تحلیل را ساده کنند (مانند کاهش…. و ارائه دست آورد قابل استفاده در روند، شتاب و زمان بندی).
در عوض، با تفکیک انواع اطلاعاتی که می خواهید در طول روز (هفته یا ماه) بازار را دنبال کنید، رویکرد متفاوتی در پیش بگیرید. در حقیقت، تقریباً تمام شاخص های تکنیکال در پنج دسته تحقیقی قرار می گیرند. هر دسته را می توان بیشتر به دو دسته اصلی یا تاخیری تقسیم کرد. شاخصهای پیشرو، در تلاش اند تا هنگامی که اندیکاتورهای تاخیری گزارشی از روند فعلی قیمت ارائه می دهند، روند آتی قیمت را پیش بینی کنند.
- شاخصهای روند (تاخیری) روند بازار (صعودی، نزولی یا انحراف) را در طول زمان تحلیل میکنند.
- شاخصهای بازگشت به میانگین (تاخیری)، میزان نوسان قیمت را تا قبل بازگشت روند اندازه گیری می کنند.
- شاخص های قدرت نسبی (پیشرو)، نوسانات فشار خرید و فروش را اندازه گیری می کنند.
- شاخص های مومنتوم (پیشرو)، سرعت تغییر قیمت در طول زمان را ارزیابی می کنند.
- شاخص های حجم (پیشرو یا تاخیری)، مجموع معاملات را محاسبه می کنند و تعیین می کنند که گاوها یا خرس ها بر بازار کنترل دارند.
بنابراین، چگونه یک فرد مبتدی در ابتدا می تواند رویکرد مناسبی انتخاب کند و از ماه ها جمع آوری سیگنال ناکارآمد جلوگیری کند؟ بهترین رویکرد در بیشتر موارد این است که با اعداد رایج شروع کنید (در حالی که هر بار یک نشانگر را تنظیم کنید) و مشاهده کنید که آیا خروجی به عملکرد شما کمک می کند یا آسیب می زند. با استفاده از این روش، به سرعت نیازهای خاص سطح خود را درک خواهید کرد.
اکنون که پنج روشی را که اندیکاتورها عملکرد بازار را تحلیل می کنند را درک می کنید، بیایید بهترین ها را در هر دسته برای معامله گران تازه کار شناسایی کنیم.
شاخص روند ( Trend Indicators)
میانگینهای متحرک نمایی 50 روزه و میانگینهای متحرک نمایی 200 روزه
با دو نشانگر شروع می کنیم که با نوارهای قیمت روزانه، هفتگی یا بین روزی تعبیه شده اند. میانگینهای متحرک، عملکرد قیمت را در بازه زمانی خاصی بررسی میکنند و نتایج این بررسی را طبقه بندی میکنند تا میانگین فعلی ایجاد شود که با هر نوار جدید بهروزرسانی میشود.میانگینهای متحرک نمایی 50 و 200 روزه (EMA)،نسبت به میانگینهای متحرک ساده (SMA) نسخه های حساس تری هستند. میانگین متحرک نمایی 50 روزه برای اندازه گیری میانگین قیمت میانی یک اوراق بهادار استفاده می شود، در حالی که میانگین متحرک نمایی 200 روزه، میانگین قیمت را در بلندمدت اندازه گیری می کند.
میانگینهای متحرک نمایی 50 و 200 روزه صندوق نفت ایالات متحده (USO) در تابستان 2014 به طور پیوسته افزایش یافت، در حالی که این ابزار به بالاترین حد در 9 ماه گذشته رسید. میانگین متحرک نمایی 50 روزه در ماه آگوست کاهش یافت و میانگین متحرک نمایی 200 روزه نیز یک ماه بعد، از آن پیروی کرد. سپس میانگین کوتاهمدت از میانگین بلندمدت (که با دایره قرمز نشان داده میشود) عبور کرد، این موضوع نشاندهنده تغییر نزولی در روند است که قبل از یک شکست تاریخی رخ داده است.
شاخصهای بازگشت به میانگین ( Mean Reversion Indicators)
باند بولینگر
روند خرید و فروش صندوق نفت ایالات متحده به سطوح به ظاهر پنهانی کشیده می شود که امواج متقابل یا اصلاحات را مجبور می کند به حرکت درآیند. باندهای بولینگر (20، 2) سعی میکنند تا قبل از شروع حرکت ضربه برگشتی به میانگین، این نقاط عطف را با اندازهگیری فاصلهای که قیمت از یک محور گرایش مرکزی ( در این مورد میانگین متحرک ساده 20 روزه) میتواند طی کند، شناسایی کنند.
این باندها همچنین در واکنش به نوسانات منقبض و منبسط می شوند و به معامله گران آگاه نشان می دهند که این نیروی پنهان دیگر مانعی برای حرکت سریع قیمت نیست.
شاخص های قدرت نسبی ( Relative Strength)
استوکاستیک
حرکت بازار از طریق چرخه های خرید و فروش که می تواند از طریق استوکاستیک (14،7،3) و سایر شاخص های قدرت نسبی شناسایی شود، تکامل می یابد. این چرخه ها اغلب در سطوح خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد به اوج خود می رسند و سپس با عبور دو خط اندیکاتور، در جهت مخالف تغییر می کنند. تغییرات چرخه آنطور که انتظار دارید به طور خودکار پایه عملکرد (MACD) منجر به تغییر قیمت های اوراق بهادار نمی شود. در عوض، چرخشهای صعودی یا نزولی نشاندهنده دورههایی هستند که در آن خریداران یا فروشندگان کنترل نوار را در دست دارند. برای ایجاد تغییر قیمت همچنان به حجم، شتاب و سایر نیروهای بازار نیاز است.
سهام شرکت اسپایدر (SPDR) از طریق یک سری چرخه خرید و فروش در یک دوره 5 ماهه در نوسان است. به دنبال سیگنال هایی بگردید که در آن:
- یک تقاطع در نزدیکی یا روی سطح خرید یا فروش بیش از حد، اتفاق افتاده است.
- سپس خطوط اندیکاتور به سمت مرکز صفحه حرکت می کنند.
این تایید دو لایهای ضروری است، زیرا استوکاستیک ها می توانند برای بازه های طولانی در بازارهایی که روند قوی دارند، نزدیک به سطوح شدید نوسان کنند و در حالی که بازه های 14،7،3 شرایطی عالی برای معامله گران تازه کار است، تنظیماتی که بهترین تناسب را با ابزار تحلیلی خودتان دارد را، آزمایش کنید. به عنوان مثال، معامله گران حرفه ای، به ورودی های سریعتر 5،3،3 تغییر رویکرد می دهند.
شاخص های مومنتوم ( Momentum Indicators)
اندیکاتور مکدی ( MACD)
اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی (MACD) که روی 12، 26، 9 تنظیم شده است، برای معامله گران تازه کار ابزار قدرتمندی برای بررسی تغییرات سریع قیمت فراهم می کند. این ابزار مومنتوم کلاسیک، سرعت حرکت یک بازار خاص را در حالی که تلاش میکند نقاط عطف طبیعی را مشخص کند، اندازهگیری میکند. سیگنالهای خرید یا فروش، زمانی که هیستوگرام (histogram) به اوج میرسد خاموش میشوند و مسیر خود را معکوس میکنند تا از طریق خط صفر نفوذ کنند. ارتفاع یا عمق هیستوگرام، و همچنین سرعت تغییر، همگی برای تولید انواع دادههای مفید بازار در تعامل هستند.
سهام شرکت اسپایدر، چهار سیگنال قابل ملاحضه مکدی را در یک دوره 5 ماهه نشان می دهد. سیگنال اول شتاب کاهشی را نشان می دهد، در حالی که سیگنال دوم یک نیروی جهت دار را ثبت می کند که بلافاصله پس از خاموش شدن سیگنال باز می شود. سیگنال سوم شبیه یک تفسیر نادرست به نظر می رسد اما به طور دقیق پایان انگیزه خرید ماه فِوریه تا مارس را پیش بینی می کند. چهارمین سیگنال، شاخص اره شلاقی را اجرا می کند که وقتی هیستوگرام نتواند به خط صفر نفوذ کند آشکار می شود.
شاخص حجم ( Volume Indicators)
حجم همه جانبه
هیستوگرام حجم را در زیر نوارهای قیمت خود نگه دارید تا سطوح فعلی مورد علاقه در یک بازار یا اوراق بهادار خاص را بررسی کنید. شیب مشارکت در طول زمان، روندهای جدیدی را نشان می دهد، (اغلب قبل از اینکه الگوهای قیمت، شکسته یا افزایش یابد، تکمیل می شود). همچنین میتوانید میانگین حجم 50 روزه را روی نشانگر قرار دهید تا ببینید دوره فعلی چگونه با سابقه عملکرد مقایسه میشود.
اکنون حجم همه جانبه، (اندیکاتور تراکم/توزیع)، را اضافه کنید تا نمای کلی جریان معاملات را کامل کنید. این اندیکاتور فعالیت خرید و فروش را محاسبه میکند و مشخص میکند که گاوها یا خرسها برنده نبرد بازار هستند. شما می توانید خطوط روند را در حجم همه جانبه ترسیم کنید و همچنین توالی صعود و نزول قیمت را دنبال کنید. این ابزار به عنوان یک ابزار همگرایی-واگرایی بسیار خوب عمل می کند. به عنوان مثال، بین ژانویه و آوریل، بنک او امریکا (BAC) زمانی که قیمت ها به بالاترین حد خود رسید و حجم همه جانبه به پایین ترین حد خود رسید، این موضوع را ثابت کرد. این موضوع نشان دهنده یک واگرایی نزولی قبل از کاهش شدید است.
ختم کلام
انتخاب شاخصهای تکنیکال مناسب دلهرهآور است، اما اگر معاملهگران مبتدی تأثیرات را در پنج دسته متمرکز کنند، قابل مدیریت است این دسته ها عبارت اند از: روند، بازگشت به میانگین، قدرت نسبی، حرکت و حجم . هنگامی که شاخص های موثر را برای هر دسته اضافه کردند، می توانند روند طولانی اما رضایت بخش تنظیم ورودی ها را برای مطابقت با سبک معاملاتی و تحمل ریسک خود آغاز کنند.
اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال و انواع آنها
اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال و انواع آنها
در بین بسیاری از افراد که مدعی استفاده از تحلیل تکنیکال برای معاملات خود در بازار سرمایه هستند، بررسی یک یا چند اندیکاتور به روشهای مختلف برای انجام تحلیل و یا دریافت سیگنال ورود و خروج بسیار مرسوم است. به دلیل فراوانی مدلهای اندیکاتورهای طراحی شده و همچنین نبود اطلاعات کافی در زمینه نحوه استفاده از آنها و به طور کلی اندیکاتورها، در بسیاری از مواقع کاربران در معاملات خود دچار اشتباه شده که در نهایت به ضرر منجر میشود.
کلمات کلیدی:
سرمایهگذاری، معامله، تحلیل، تحلیل تکنیکال، اندیکاتور.
Keywords:
Investing, Trading, Analysis, Technical Analysis, Indicator.
اندیکاتور تکنیکال چیست؟
اندیکاتورهای تکنیکال، سیگنالهای ابتکاری یا بر مبنای الگویی خاص هستند که توسط قیمت، حجم و یا بازدهی یک دارایی خاص یا قرارداد تولید میشوند. این اندیکاتورها توسط معاملهگرانی که از تحلیل تکنیکال پیروی میکنند استفاده میشوند.
با بررسی دادههای پیشین، تحلیلگران تکنیکال با استفاده از اندیکاتورها اقدام به پیشبینی حرکات قیمت در آینده میکنند. از اندیکاتورهای تکنیکال محبوب میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- اندیکاتور آر اس آی (شاخض قدرت نسبی) یا Relative Strength Index (RSI)
- اندیکاتور ام اف آی (شاخص جریان نقدینگی) یا Money Flow Index (MFI)
- اندیکاتور استوکاستیک ها (Stochastics)
- مَکدی Moving Average Convergence Divergence (MACD)
- و باندهای بولینگر (Bollinger Bands)
نحوه کارکرد اندیکاتورهای تکنیکال
تحلیل تکنیکال یک روش معاملاتی برای ارزیابی سرمایهگذاری و شناسایی فرصتهای معاملاتی با بررسی روندهای آماری حاصل از فعالیتهای معاملاتی همانند حرکات قیمت و حجم میباشد. برخلاف تحلیل بنیادین که به ارزیابی ارزش ذاتی یک دارایی بر مبنای دادههای مالی یا اقتصادی میپردازد، تحلیل تکنیکال بر الگوهای حرکات قیمتی، سیگنالهای معاملاتی و سایر ابزارهای نمودارخوانی تحلیلی دیگر برای ارزیابی قدرت یا ضعف یک دارایی تمرکز میکند.
اندیکاتورهای تکنیکال، که تحت عنوان “تکنیکالها” نیز شناخته میشوند، بر دادههای تاریخی معاملاتی نظیر قیمت، حجم و بازدهی به جای پارامترهای بنیادین یک کسب و کار، نظیر سود کلی، درآمد یا حاشیه سود، متمرکز شده است. اندیکاتورهای تکنیکال عمدتاً توسط معاملهگران فعال استفاده میشود، زیرا طراحی شدهاند تا به بررسی حرکات کوتاهمدت قیمت بپردازند، ولی سرمایهگذاران بلندمدت نیز میتوانند از آنها برای شناسایی نقاط ورود و خروج استفاده کنند.
انواع اندیکاتورها
به طور پایه دو نوع اندیکاتور تکنیکال وجود دارد:
۱- پوششها (Overlays)
اندیکاتورهای تکنیکالی هستند که دامنه یکسانی با قیمتها داشته و بر روی نمودار قیمتی رسم میشوند. مثال این مدل اندیکاتورها میانگینهای متحرک و باندهای بولینگر هستند.
۲- نوسانگرها (Oscillators)
اندیکاتورهای تکنیکالی هستند که بین یک مینیمم و ماکزیمم محلی نوسان میکنند که در بالا یا پایین نمودار قیمت رسم میشود. مثال این اندیکاتورها شامل اسیلاتور Stochastic، MACD و RSI میباشد.
معاملهگران معمولاً از اندیکاتورهای تکنیکال زیادی در زمان تحلیل یک دارایی استفاده میکنند. با وجود هزاران گزینه مختلف، معاملهگران باید اندیکاتورهایی را که بهترین جوابدهی را برایشان داشته انتخاب کرده و با نحوه کارکردشان آشنا شوند. آنها همچنین ممکن است اندیکاتورهای تکنیکال را با فرمهای قضاوتی دیگری از تحلیل تکنیکال، همانند مشاهده الگوهای قیمتی ترکیب کرده تا به ایدههای معاملاتی برسند. اندیکاتورهای تکنیکال، با توجه به طبیعت کمی که دارند، همچنین میتوانند در سیستمهای معاملاتی اتوماتیک قرار داده شوند.
نکته: توجه به این نکته ضروری است که اندیکاتورها تنها گواهی اضافه بر اصل تحلیل تکنیکال میباشند و استفاده تنها از آنها به هیچ عنوان توصیه نمیشود.
استراتژیهای معاملاتی بدوی
اکثر معاملهگران تازهکار در زمان ساخت اولین صفحه معاملاتی خود از سایرین تقلید میکنند. آنها شروع به اضافه کردن دستهای از اندیکاتورهای از پیش تنظیم شده و جا دادن بیشترین میزان ممکن از آنها زیر نمودار قیمت دارایی مورد علاقه خود میکنند. این روش “هرچه بیشتر، بهتر” مانع تولید سیگنال میشود، زیرا در یک زمان از زوایای بسیار زیادی به بازار نگاه میکند و کاملاً برعکس هدف اصلی اندیکاتورها میباشد. هدف اصلی اندیکاتورها که سادهسازی تحلیل است زمانی بهترین جوابدهی را دارد که هر اندیکاتور به تنهایی بررسی شود. با این کار نویز را حذف کرده و خروجی قابل استفادهای در رابطه با روند، توان حرکتی و زمانبندی ارائه میدهد.
در عوض، بهتر است اطلاعات مدنظر در طول روز، هفته یا ماه براساس نوع دستهبندی شود. در حقیقت، تقریباً همه اندیکاتورهای تکنیکال به ۵ دسته تحقیقی طبقهبندی میشوند. هر طبقهبندی میتواند در ادامه به دو دسته پیشرو (Leading) و پیرو (Lagging) دستهبندی شود. اندیکاتورهای پیشرو اقدام به پیشبینی مسیر قیمت میکند. در حالی که اندیکاتورهای پیرو گزارشهای تاریخی از شروط پیشزمینه که منجر به رسیدن قیمت به مقدار فعلی شد را ارایه میدهند.
تقسیم بندی پنچگانه اندیکاتورها
- اندیکاتورهای روندی (پیرو) (Trend Indicators (Lagging)) حرکت بازار در طول زمان به سمت بالا، پایین یا خنثی را بررسی میکند.
- اندیکاتورهای برگشت متوسط (پیرو) (Mean Reversion Indicators (Lagging)) به اندازهگیری میزان کشش یک سوئینگ قیمتی (نوسان قیمتی) قبل از فعال شدن یک موج اصلاحی توسط یک ضدجنبش میپردازد.
- اندیکاتورهای قدرت نسبی (پیشرو) (Relative Strength Indicators (Leading)) به اندازهگیری نوسانات در فشار خرید و فروش میپردازد.
- اندیکاتورهای تکانه (پیشرو) (Momentum Indicators (Leading)) سرعت تغییر قیمت در طول زمان را ارزیابی میکند.
- اندیکاتورهای حجم (پیشرو یا پیرو) (Volume Indicators (Leading or Lagging)) به شمارش و جمعآوری معاملات و بررسی کمی کنترل گاوها و خرسها میپردازد.
سوال ایجاد شده این است که یک فرد تازهکار چگونه میتواند چیدمان درست را در ابتدای کار انتخاب کرده و از ماهها سیگنالگیری بیفایده جلوگیری کند؟ بهترین رویکرد در اکثر موارد شروع با محبوبترین اعداد و تنظیم هر اندیکاتور به صورت جداگانه و بررسی مفید یا مضربودن خروجی کار برای عملکرد فرد میباشد. با استفاده از این روش، میتوان به سرعت نسبت به سطح فرد نیازهای خاص را برآورده کرد.
حال با توجه به تقسیمبندی پنجگانه اندیکاتورها با توجه به زاویه بررسی فعالیت بازار (Market Action) به شناسایی بهترین اندیکاتور در هر طبقهبندی برای معاملهگران تازهکار میپردازیم:
۱- اندیکاتورهای روندی
میانگین متحرک نمایی ۵۰ و ۲۰۰ روزه (50- & 200-day Exponential Moving Averages (EMAs)):
با دو اندیکاتور پوششی که بر روی نمودار قیمت روزانه، هفتگی یا درون روزی قرار میگیرند شروع میکنیم. میانگینهای متحرک نمایی ۵۰ و ۲۰۰ روزه ورژنهای پاسخگوتری نسبت به ورژنهای قبلی خود، میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average (SMA))، هستند. به طور کلی، EMA ۵۰ روزه برای اندازهگیری قیمت میانگین میانمدت یک دارایی استفاده میشود، در حالی که EMA ۲۰۰ روزه قیمت بلندمدت را اندازهگیری میکند.
عبور این دو میانگین از یکدیگر به عبور طلائی (Golden Cross) در زمان عبور میانگین ۵۰ از زیر میانگین ۲۰۰ به بالای آن و عبور مرگ (Death Cross) در زمان عبور میانگین ۵۰ از بالای میانگین ۲۰۰ به پایین آن معروف هستند که حالت اول نشانه و هشدار بروز یک بازار گاوی و حالت دوم هشدار قدرتگیری بازار خرسی میباشد.
۲- اندیکاتورهای برگشت متوسط
باندهای بولینگر (Bollinger Bands):
نقاط فشار خرید و فروش در نمودار قیمت در سطوح مخفی منجر به بروز ضدموج یا امواج اصلاحی میشوند. باندهای بولینگر (20, 2) در تلاش برای شناسایی این نقاط برگشت با اندازهگیری میزان فاصله قیمت از محور تمایل مرکزی، که در این مورد SMA ۲۰ روزه میباشد، قبل از فعالسازی یک حرکت برگشتی به سمت میانگین میباشد.
باندها همچنین در واکنش به نوسانات مرتبط به ناپایداری بازار منبسط یا منقبض میشوند، که به معاملهگران نظارهگر نشان میدهد چه زمانی این نیروی مخفی دیگر مانع حرکات بزرگ قیمت نمیشود.
۳- اندیکاتورهای قدرت نسبی
Stochastic:
حرکات بازار از سیکلهای خرید و فروش ایجاد میشود که میتوان با اندیکاتور Stochastic (14, 7, 3) و سایر اندیکاتورهای قدرت نسبی آنها را شناسایی نمود. این سیکلها معمولاً در نواحی اشباع خرید (Overbought) یا اشباع فروش (Oversold) به حد خود میرسند و سپس شروع به حرکت در جهت مخالف میکنند که این اتفاق همراه با عبور دو خط اندیکاتور از روی هم خواهد بود. نوسانات سیکل به طور اتوماتیک معنای قیمتهای بالاتر یا پایینتر پایه عملکرد (MACD) برای دارایی مدنظر فرد را نمیدهد. بلکه چرخشهای خرسی یا گاوی صرفاً به برهههای زمانی اشاره میکنند که خریداران یا فروشندگان کنترل تابلوی بازار (Ticker Tape) را در دست دارند. وقوع تغییر قیمت همچنان نیازمند حجم، تکانه (Momentum) و سایر نیروهای بازار میباشد.
برای سیگنالگیری دو شرط نیاز است:
- عبور دو خط اندیکاتور از روی هم در نزدیکی یا درون نواحی اشباع خرید یا اشباع فروش.
- حرکت دو خط اندیکاتور به سمت مرکز پنل اسیلاتور که این اتفاق معمولاً با خروج از نواحی اشباع همراه است.
این تأیید دوگانه ضروری است، زیرا که Stochastics در بازارهای با روند پرقدرت میتواند در نزدیکی نواحی اکسترمم به مدت طولانی نوسان کند. و اگرچه 14, 7, 3 یک چیدمان عالی برای معاملهگران تازهکار است، آزمون و خطا برای یافتن چیدمانی با بهترین هماهنگی با نماد مورد تحلیل توصیه میشود. برای مثال، بعضی از معاملهگران باتجربه به ورودیهای سریعتر 5, 3, 3 روی میآورند.
۴- اندیکاتورهای تکانه (Momentum)
MACD:
اندیکاتور همگرایی و واگرایی میانگین متحرک (Moving Average Convergence Divergence (MACD)) با چیدمان 12, 26, 9 به معاملهگران تازهکار یک ابزار قدرتمند برای بررسی تغییرات قیمت شدید را میدهد. این ابزار کلاسیک تکانه میزان سرعت حرکت یک بازار را هنگامی که در تلاش برای ثبت یک نقطه چرخش طبیعی باشد، اندازهگیری میکند. سیگنالهای خرید و فروش زمانی صادر میشوند که Histogram به یک قله یا دره رسیده و مسیر خود را تغییر دهد تا از خط صفر عبور کند. ارتفاع یا عمق Histogram و همچنین سرعت تغییر آن، همگی در کنار هم طیف گستردهای از دادههای قابل استفاده از بازار را تولید میکنند.
برای استفاده از این اسیلاتور توصیه میشود به منظور جلوگیری از تولید سیگنالهای اشتباه، بعد از شناسایی اکسترمم Histogram، تا عبور از خط صفر (عبور دو خط میانگین از روی هم) منتظر مانده و سپس اقدامات لازم انجام شود تا از بروز حالت اره (Whipsaw) جلوگیری شود.
۵- اندیکاتورهای حجم
حجم در تعادل (On-Balance-Volume):
با نگه داشتن میلههای حجم در زیر نمودار قیمت، میتوان وضعیت کنونی علاقهمندی به بازار مدنظر را بررسی کرد. شیب فعالیت در طول زمان روندهای جدیدی را نشان خواهد داد. که این مورد معمولاً قبل از خروج قیمتها از درون الگوهای قیمتی (Breakout or Breakdown) میباشد. همچنین میتوان یک میانگین حجمی ۵۰ روزه بر روی اندیکاتور قرار داد تا به بررسی جلسه فعلی با پیشینه فعالیت پرداخت.
حال با اضافه کردن اندیکاتور On-Balance-Volume (OBV) که یک اندیکاتور برای ذخیره و توزیع میباشد، میتوان صفحه چرخش نقدینگی را در نمودار تکمیل کرد. این اندیکاتور فعالیتهای خرید و فروش را اضافه میکند و از این طریق مشخص میکند که گاوها یا خرسها در حال پیروزی در نبرد برای قیمتهای بالاتر یا پایینتر هستند. علاوه بر پیگیری چینش قلهها و درهها، میتوان بر روی OBV خط روند ترسیم کرد. همچنین این اندیکاتور تحت عنوان یک ابزار برای بررسی همگرایی و واگرایی بسیار عالی عمل میکند.
نتیجهگیری:
انتخاب اندیکاتور تکنیکال درست میتواند چالش برانگیز باشد ولی در صورتی که معاملهگر تازهکار تلاشهای خود را به ۵ دسته برای بررسی بازار دسته بندی کند، این کار قابل مدیریت و انجام میباشد که این ۵ طبقه عبارتاند از: روند، برگشت متوسط، قدرت نسبی، تکانه و حجم. هنگامی که اندیکاتورهای موثر از هر گروه اضافه شد، سپس میتوان پروسه طولانی ولی لذت بخش تنظیم ورودیها برای مطابقت با مدل معاملاتی فرد و میزان قبول ریسک را شروع کرد.
آموزش کامل و نحوه کار با اندیکاتور CCI به همراه جزئیات + PDF
شما میتوانید سرفصل مدنظر خود از فهرست محتوای این مقاله انتخاب کنید تا به قسمت مربوطه هدایت شوید:
- نکات مهم اندیکاتور CCI
- انجام محاسبات اندیکاتور CCI
- استراتژی پایه برای CCI
- بازه های زمانی چندگانه برای استراتژی CCI
- آموزش روش کار با اندیکاتور CCI و جزئیات استراتژی های CCI
- استراتژی کوتاه مدت CCI+MA
- اندیکاتور CCI به همراه MACD و استراتژی Parobolic SAR
شخصی به نام دونالد لمبرت که فعال در حوزه تحلیل تکنیکال بود، اندیکاتور CCI را ابداع کرد. این اندیکاتور در ابتدا به منظور مشاهده تغییرات روند طولانی مدت بکار می رفت. اما درحال حاضر در تمامی بازه های زمانی و بازارها می توان از آن استفاده کرد. سوالی که مطرح می شود این است که در معاملات بازار بورس و سهام، معامله گران چگونه اندیکاتور CCI را بکار برند؟ با مطالعه این مقاله، آموزش کار با اندیکاتور CCI را بطورکامل خواهید آموخت.
نکات مهم اندیکاتور CCI
- معامله گران فعال در بورس با تجارت در بازه های زمانی مختلف می توانند سیگنال های خرید و فروش بیشتری را بدست آورند.
- معامله گران به منظور ایجاد روند غالب از اندیکاتور CCI و نمودار بلندمدت استفاده می کنند. همچنین به کمک اندیکاتور CCI و نمودار کوتاه مدت، بازپرداخت ها را جداسازی کرده و سیگنال های تجاری را تولید می کنند.
- با استفاده از CCI بعنوان یک اندیکاتور بازار بورس می توان حرکات بازار را بررسی کرد. همچنین می تواند سیگنال خرید یا فروش را به شما نمایش دهد.
- به وسیله این اندیکاتور می توان قیمت فعلی را با قیمت متوسط در یک بازه زمانی خاصی مقایسه کرد.
- می توان به روش های مختلفی اندیکاتور CCI را برای موقعیت های مختلف بکار برد. مثلا برای ایجاد نقاط ورود به یک روند یا روند غالب یا عقب گرد در بازار بورس قابل استفاده است.
- استفاده از برخی استراتژی های معاملاتی براساس CCI ممکن است سبب ایجاد برخی سیگنال های اشتباه متعدد درصورت متلاطم شدن شرایط شود.
- می توان با استفاده از فرمول زیر، اندیکاتور CCI را با فرمول بدست آورد:
CCI=(Typical Price – Simple Moving Average) / (0.015 x Mean Deviation)
قیمت معمولی همان Typical price است.
میانگین متحرک ساده با Simple moving Avarage نشان داده شده است.
میانگین انحراف برابر Mean Deviation است.
روش بکارگیری CCI در معاملات بورس
در این بخش از آموزش کار با اندیکاتور CCI نحوه انجام معاملات خود با استفاده از این اندیکاتور را می آموزید. با استفاده از این اندیکاتور می توان مقایسه قیمت فعلی با قیمت متوسط در یک بازه زمانی را انجام داد. ممکن است مقدار آن به بالا یا پایین صفر نوسان داشته باشد و به سمت محدوده مثبت یا منفی در حرکت باشد. اغلب مقادیر یعنی حدود 75٪ آنها بین 100- و 100+ قرار داشته و حدود 25٪ این مقادیر در خارج از این محدوده قرار دارند. این امر نشان می دهد حرکت قیمت بورس دارای ضعف یا قدرت است.
در نمودار فوق می توان پایه عملکرد (MACD) دید که 30 دوره به منظور محاسبه CCI بکار رفته است. بدلیل اینکه این نمودار ماهیانه است، هر محاسبه جدید برطبق 30 ماه اخیر انجام گرفته است. CCI های 20 و 40 دوره ای در تحلیل تکنیکال رایج هستند. یک دوره به تعداد نوارهای قیمتی بستگی دارد که در محاسبه اندیکاتور مربوط به خود لحاظ شده است. نوارهای قیمتی شامل یک دقیقه ای، 5 دقیقه، روزانه، هفتگی، ماهیانه یا سایر بازه های زمانی در نمودار هستند.
با افزایش مدت زمان انتخاب شده یا افزایش انتخاب تعداد میله های بیشتر برای محاسبه، امکان خروج اندیکاتور از بازه 100- تا 100+ کمتر است. در بازار بورس، معامله گران کوتاه مدت اولویت را به دوره های کوتاه تر اختصاص می دهند. درواقع، تعداد نوارهای قیمتی کمتر را در محاسبه خود درنظر می گیرند. زیرا در این روش، سیگنال های بیشتری ارائه می شود. بالعکس، اولویت برای معامله گران بلندمدت برای تحلیل تکنیکال این است که به سراغ دوره های طولانی تر مانند 30 یا 40 می روند.
در روند آموزش کار با اندیکاتور CCI، آشنایی با روش بکارگیری نمودار روزانه یا هفتگی به منظور سرمایه گذاری طولانی مدت توصیه می شود. اما معامله گران کوتاه مدت در بازار بورس قادرند دوره های زمانی کوتاه مدت مانند ساعتی و دقیقه ای را بکار برند.
انجام محاسبات اندیکاتور CCI
می توان با استفاده از نرم افزار نمودار یا پلتفرم معاملاتی بورس، اندیکاتور را بطور خودکار محاسبه کرد. تنها نیاز است دوره های موردنظر برای استفاده را وارد نرم افزار کنید. سپس یک بازه زمانی مناسب ساعتی، روزانه یا هفتگی را در نمودار موردنظر خود انتخاب نمایید. بالاتر بودن مقدار اندیکاتور CCI از 100+ نشان دهنده بالاتر بودن قیمت از میانگین قیمت است. اما کمتر بودن مقدار اندیکاتور از 100ـ نشان دهنده کمتر بودن قیمت نسبت به قیمت متوسط خواهد بود.
استراتژی پایه برای CCI
به منظور ردیابی حرکات اندیکاتور بیشتر از مقدار 100+ می توان یک استراتژی ساده در CCI را بکار برد. این استراتژی به ایجاد سیگنال های خرید کمک می کند. علاوه براین، به منظور ردیابی حرکات اندیکاتور کمتر از 100- کاربرد دارد و سبب ایجاد سیگنال های فروش یا فروش کوتاه می شود.
سرمایه گذاران بازار بورس ممکن است صرفا مایل به کسب سیگنال های خرید باشند. یا درصورت خروج سیگنال های فروش از روند و بروز مجدد سیگنال خرید، ممکن است سرمایه گذاری مجدد در بورس داشته باشند.
نمودار هفتگی نمایش یافته در شکل فوق، در سال 2011 (زمان رسیدن CCI به زیر 100-) نشان دهنده یک سیگنال فروش است. معامله گران بلندمدت به کمک این سیگنال درمی یابند روند نزولی بالقوه ای در بورس در حال شکل گیری است. معامله کران فعال تر قادرند آن را بعنوان سیگنال فروش کوتاه بکار برند. با مشاهده این نمودار می توان نحوه شکل گیری سیگنال خرید در اوایل سال 2012 را دریافت. همچنین بازماندن موقعیت های طولانی تا هنگام رسیدن CCI به زیر 100- قابل مشاهده است.
بازه های زمانی چندگانه برای استراتژی CCI
ازاندیکاتور CCI می توان در بازه های زمانی مختلف، به بررسی تحلیل تکنیکال پرداخت. با استفاده از نمودار بلند مدت می توان روند غالب ایجاد کرد و نمودار کوتاه مدت نیز به منظور عقب گرد و نقاط ورود به روند در بورس قابل استفاده است.
معامله گران فعال تر معمولا استراتژی بازه زمانی چندگانه را بکار می برند. این استرانژی برای انجام معاملات روزمره نیز قابل استفاده است. درد آموزش کار با اندایکاتور CCI عبارت های «طولانی مدت» و «کوتاه مدت» به دوره های زمانی مرتبط هستند که معامله گر تمایل دارد زمان بیشتری را در سهم بماند.
بالاتر بودن مقدار CCI از 100+ در نمودار بلند مدت، یک روند صعودی را نشان می دهد. شما تنها باید سیگنال های خرید در نمودار کوتاه مدت را جستجو کنید. چنین روندی تا زمانی درنظر گرفته می شود که نمودار CCI بلندمدت زیر 100ـ باشد. تصویر دوم در همین مقاله، نشان دهنده روند افزایشی هفتگی از اوایل سال 2012 است. با درنظر گرفتن این نمودار بلندمدت، تنها قادر به دریافت علائم خرید در نمودار کوتاه مدت هستیم.
در زمان استفاده از نمودار روزانه بعنوان بازه زمانی کوتاه تر، معامله گران زمانی خرید می کنند که مقدار CCI زیر 100- و سپس بالای 100- می رسد. سپس مقدار CCI به بالای 100+ حرکت کرده و دوباره به مقدار کمتر از 100+ می رسد. اقدام محتاطانه در این حالت، خروج از معادله نمادها در بازار بورس است. نزولی بودن روند بلند مدت CCI، خروج از تمام موقعیت های بلندمدت برای سیگنال فروش را نشان می دهد.
شکل فوق در این مرحله از آموزش کار با اندیکاتور CCI، نشان دهنده 3 سیگنال خرید و 2 سیگنال فروش در نمودار روزانه است. به دلیل اینکه CCI در نمودار بلند مدت، نشان دهنده روند صعودی است، هیچ معامله کوتاه مدتی شروع نشده است. در نمودار بلندمدت، زمانیکه مقدار CCI کمتر از 100ـ باشد، صرفا قادر به دریافت سیگنال های فروش کوتاه در نمودار کوتاه مدت هستید. روند نزولی بازار بورس تا زمانی جریان دارد که مقدار CCI بیش از 100+ باقی بماند.
باتوجه به این نمودار می توان مشاهده کرد که درهنگام باقی ماندن مقدار CCI در بالای 100+ بهتر است یک معامله کوتاه انجام شود. پس از این حالت، نمودار کوتاه مدت مجددا به زیر 100+ می رسد. تحلیل ها توسط معامله گران بازار بورس به این شکل انجام می شود. پس از رسیدن مقدار CCI به زیر 100- و سپس بیش از 100- ، خروج از معامله کوتاه مجددا انجام می شود. درصورت صعودی بودن روند CCI بلند مدت، باید خروج از تمامی موقعیت های کوتاه مدت بورس انجام شود.
آموزش روش کار با اندیکاتور CCI و جزئیات استراتژی های CCI
می توان اندیکاتور CCI را به منظور تنظیم قوانین استراتژی در تحلیل تکنیکال بکار برد. مثلا در هنگام استفاده از بازه زمانی چندگانه و موقعیت های طولانی در بازه های زمانی کوتاه تر، بهتر است استراتژی دقیق تر شود. با این کار، تعداد سیگنال ها کاهش یافته اما اطمینان برای روند کلی قوی تری وجود دارد.
می توان قوانین ورود و خروج را در بازه های زمانی کوتاه تر تنظیم کرد. مثلا، درصورتی که روند بازار بورس بصورت صعودی جریان دارد، می توان مقدار CCI در نمودار کوتاه مدت را به زیر 100- رساند و پس از بیشتراز صفر کرده و اقدام به خرید کرد. این روش تحلیل تکنیکال، پرداخت هزینه بالاتری را سبب می شود. اما درمورد پایان اصلاح کوتاه مدت و ادامه روند بلند مدت، اطمینان بیشتری می دهد.
پس از خروج از روند، تا پیش از بستن موقعیت بلند صبر کنید تا قیمت به بیش از 100+ رسیده و سپس به زیر صفر درحرکت باشد. چنین رفتاری، به معنای نگهداشتن برخی عقبگردهای کوچک است، اما احتمال افزایش سود در یک روند بسیار قوی درچنین حالتی وجود دارد. در ادامه آموزش کار با اندیکاتور CCI، می توان به استفاده از سایر ترکیبات متناسب با نیازهایتان اشاره کرد. برخی از این ترکیب ها را می توان نمودار روزانه و ساعتی یا نمودار 15 دقیقه ای و یک دقیقه ای نام برد. با بیش از حد یا بسیار کم شدن تعداد سیگنال های تجاری شما، به منظور اصلاح این مورد می توانید دوره CCI را تنظیم نمایید.
با متلاطم شدن شرایط، احتمال صدور سیگنال های اشتباه توسط این استراتژی وجود دارد. احتمال نوشان اندیکاتور CCI در سطح سیگنال وجود دارد و ممکن است سبب ایجاد جهت های کوتاه مدت نامشخص یا تلفات شود. در این موارد، تا هنگامیکه مسیر ورود شما توسط نمودار بلند مدت تایید می شود، می توانید به اولین سیگنل اطمینان داشته باشید.
استراتژی کوتاه مدت CCI+MA
با افزودن شاخصی دیگر به سیستم اندیکاتور CCI مانند یک میانگین متحرک ساده با دوره 100، می توان کیفیت سیگنال ها و بالطبع، بازده معاملات بورس را افزایش داد. در معاملات کوتاه مدت، بهتر است استراتژی CCI + MA را بکار بریم. بازپس گرفتن قیمت ها از MA به باز شدن سفارشات منجر می شود. در این حالت، می توان میانگین متحرک را بعنوان روشی حمایتی/ مقاومتی بکار برد. M15 بهترین بازه زمانی به منظور معامله درنظرگرفته می شود اما درحالتی که اسکاپلینگ نیز در M5 اضافه شود. نحوه باز شدن سفارشات به شرح زیر است:
- خروج CCI از منطقه فروش بیش از حد و قطع شدن خط قیمت نمودار میانگین متحرک از پایین، سبب باز شدن یک سفارش خرید می شود.
- عبور مقدار اندیکاتور CCI از سطح 100+ و قیمت در همان جهت از میانگین متحرک، سبب باز شدن یک سفارش فروش می شود.
با ضرر و زیان ثابت و کسب سود می توان به ساده ترین روش ممکن از سفارش خارج شد. باید به این نکته توجه داشت که بهتر است نسبت 3 به 1 در P به L حفظ شود. مثلا در یک سفارش برای کسب 30 امتیاز سود با 10 امتیاز ضرر مقرون به صرفه برنامه ریزی شود.
اندیکاتور CCI به همراه MACD و استراتژی Parobolic SAR
در ادامه آموزش کار با اندیکاترو CCI، بهتر است به بررسی استراتژی پیچیده تری به منظور کار با اندیکاتور CCI بپردازیم. این استراتژی هم برای افراد مبتدی و هم برای افراد معامله گر حرفه ای بازار بورس فارکس بسیار مناسب است. مبتدیان ازطریق قوانین ساده ورود و خروج می توانند بسرعت استراتژی را درک کنند. معامله گران باتجربه قادر به بهبود سیستم هستند و می توانند کارایی بیشتری را بوسیله آن بدست آورند.
می توان تمامی نشانگرهای موجود در سیستم مانند MACD، CCI و Parabolic SAR را با تنظیمات پیش فرض تنظیم نمود. مناسب ترین بازه زمانی برای معاملات را می توان H4 دانست. باز شدن سفارشات فروش به کمک این استراتژی در شرایط زیر انجام می شود:
- شاهد تغییر موقعیت نشانگر Parabolic SAR باشیم و بالای نمودار قرار گرفته باشد.
- عبور هیستوگرام MACD از خط قابل مشاهده باشد.
- خروج CCI از منطقه خرید بیش از حد و حرکت به زیر سطح 100+ رخ دهد.
باز شدن سفارشات خرید بورس در شرایط مخالف انجام می شود. بسته شدن موقعیت ها توسط این سیستم تا حدی انعطاف پذیری را نشان می دهد.
جمع بندی
استراتژی ها و شاخص های بکار رفته در تحلیل تکنیکال هیچ گاه فاقد خطا و کامل نبوده و احتمال خطا درمورد CCI وجود دارد. اما با تنظیم معیارهای استراتژی و مشخص نمودن دوره اندیکاتور می توان عملکرد بهتری را درمورد این ابزارها مشاهده کرد. گرچه تمام سیستم ها ممکن است موقعیت های مناسب در معاملات بازار سرمایه را از دست بدهند. اما ممکن است با اجرای یک استراتژی توقف ضرر، احتمال خطا کاهش یابد. با درنظر گرفتن نکات فوق می توانید به بهترین شکل ممکن از اندیکاتور CCI استفاده کنید.
بهترین اندیکاتورهای تریدینگ ویو
شاخص اساسی در تکنیکال ، سلاح های انتخابی برای تحلیل گران تکنیکال آزمایش شده توسط نبرد هستند. هر بازیکن ابزارهایی را انتخاب می کند که به بهترین وجهی متناسب با سبک بازی منحصر به فرد آنها باشد تا سپس یاد بگیرد چگونه بر کار خود مسلط شوید. برخی دوست دارند به حرکت بازار نگاه کنند ، در حالی که دیگران می خواهند صدای بازار را فیلتر کنند یا نوسانات را اندازه بگیرند.
اما کدام یک از بهترین شاخص های فنی هستند؟ خوب ، هر معامله گر چیز متفاوتی به شما می گوید. آنچه یک تحلیلگر سوگند یاد می کند ، شاخص نهایی است که دیگری کاملاً رد خواهد کرد. با این حال ، موارد بسیار مشهوری وجود دارد ، مانند مواردی که در زیر لیست کرده ایم (RSI ، MA ، MACD ، StochRSI و BB).
معرفی
معامله گران از شاخص های فنی برای دستیابی به بینش بیشتر در مورد عملکرد قیمت یک دارایی استفاده می کنند. این شاخص ها شناسایی الگوها و خرید سیگنالهای خرید یا فروش در شرایط فعلی بازار را آسان تر می کند . انواع مختلفی از شاخص ها وجود دارد ، و آنها به طور گسترده توسط معامله گران روز ، معامله گران نوسان و حتی گاهی سرمایه گذاران بلند مدت استفاده می شوند. برخی از تحلیلگران حرفه ای و بازرگانان پیشرفته حتی شاخص های خاص خود را ایجاد می کنند. در این مقاله ، ما شرح مختصری از محبوب ترین شاخص های تجزیه و تحلیل فنی را ارائه می دهیم که می توانند در جعبه ابزار تجزیه و تحلیل بازار هر معامله گر مفید باشند.
بهترین اندیکاتورهای تریدینگ ویو – شاخص های اساسی در تحلیل تکنیکال
1. شاخص مقاومت نسبی (RSI)
RSI یک شاخص حرکت است که نشان می دهد یک دارایی بیش از حد خریداری شده یا بیش از حد فروخته شده است. این کار را با اندازه گیری میزان تغییرات اخیر قیمت انجام می دهد (تنظیم استاندارد 14 دوره قبلی است ، بنابراین 14 روز ، 14 ساعت و غیره). سپس داده ها به عنوان یک اسیلاتور نمایش داده می شوند که می تواند مقداری بین 0 تا 100 داشته باشد.
از آنجا که RSI یک شاخص حرکت است ، نرخ (حرکت) تغییر قیمت را نشان می دهد. این بدان معناست که اگر حرکت در حالی که قیمت در حال افزایش است افزایش یابد ، روند صعودی قوی است و خریداران بیشتری وارد عمل می شوند. در مقابل ، اگر حرکت در حال افزایش قیمت در حال کاهش است ، ممکن است نشان دهد که فروشندگان به زودی ممکن است کنترل خود را بر عهده بگیرند. بازار.
یک تفسیر سنتی از RSI این است که وقتی بیش از 70 سال باشد ، دارایی بیش از حد خریداری می شود و هنگامی که زیر 30 سال باشد ، بیش از حد فروخته می شود. به همین ترتیب ، مقادیر شدید ممکن است نشان دهنده تغییر روند قریب الوقوع یا عقب نشینی باشد. حتی در این صورت ، ممکن است بهترین کار این باشد که به این مقادیر به عنوان سیگنال مستقیم یا خرید مستقیم فکر نکنید. همانند بسیاری از تکنیک های دیگر تجزیه و تحلیل فنی (تکنیکال) ، RSI ممکن است سیگنال های غلط یا گمراه کننده ای ارائه دهد ، بنابراین همیشه در نظر گرفتن سایر عوامل قبل از ورود به تجارت مفید است.
مشتاق یادگیری بیشتر هستید؟ مقاله ما را در مورد شاخص مقاومت نسبی (RSI) را مطالعه کنید .
دیدگاه شما