زیرشاخههای جدید نیز بخشی از اطلاعات شاخص BDM را فراهم میکنند تا سرمایهگذاران بتوانند بخشهای مختلف بازار را رصد کنند.
شاخص داوجونز (DJIA) چیست؟
اگر سهام معامله کرده اید، احتمالاً با تمام شاخص های موجود مانند میانگین صنعتی داوجونز (DJIA)، شاخص ترکیبی NASDAQ، راسل 2000، Su0026P 500، Wilshire 5000 و Nimbus 2001 آشنا هستید. اوه صبر کنید، آخرین مورد در واقع جارو هری پاتر است. خوب اگر سهام ایالات متحده یک شاخص داشته باشه، دلار آمریکا نمیتونه پیشی بگیره. برای معامله گران ارز، ما شاخص دلار آمریکا (USDX) را داریم. و از نظر تکنیکالی درست، شاخص دلار آمریکا ICE. شاخص دلار آمریکا از میانگین وزنی هندسی سبدی از ارزهای خارجی در برابر دلار تشکیل شده است. بگو چرت و پرت!؟! خوب قبل از اینکه بعد از آن تعریف فوق العاده زیبا بخوابید، بیایید آن را تجزیه کنیم. این بسیار شبیه به نحوه عملکرد شاخصهای سهام است که نشاندهنده کلی ارزش سبدی از اوراق بهادار است. البته، 'اوراق بهاداری' که در اینجا در مورد آنها صحبت می کنیم، سایر ارزهای اصلی جهان هستند.
سبد ارزی شاخص دلار آمریکا
شاخص دلار آمریکا از شش ارز خارجی تشکیل شده است. آنها عبارتند از:
- یورو (یورو)
- ین ژاپن (JPY)
- پوند بریتانیا (GBP)
- دلار کانادا (CAD)
- کرون سوئد (SEK)
- فرانک سوئیس (CHF)
در اینجا یک سوال ترفند وجود داره. اگر این شاخص از 6 ارز تشکیل شده باشد، چند کشور را شامل میشه؟ اگر پاسخ '6' را دادید، اشتباه می کنید. اگر پاسخ «24» را دادید، یک نابغه هستید! یورو واحد پول رسمی 19 کشور از 27 کشور عضو اتحادیه اروپا است. پنج کشور دیگر (ژاپن، بریتانیا، کانادا، سوئد و سوئیس) و ارزهای همراه آنها را اضافه کنید. و شما 24 می گیرید! بدیهی است که 24 کشور بخش کوچکی از جهان را تشکیل میدن، اما بسیاری از ارزهای دیگر به شدت از شاخص دلار آمریکا پیروی می کنند. این باعث می شود USDX ابزار بسیار خوبی برای اندازه گیری قدرت جهانی دلار آمریکا باشد. USDX را می توان به عنوان قرارداد آتی (DX) در بورس بین قاره ای (ICE) معامله کرد. همچنین در صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF)، قراردادهای مابهالتفاوت (CFD) و اختیار معامله در دسترس هستند.
ICE U.S . شاخص دلار
از منظر حقوقی، عناوین «U.S. Dollar Index، 'Dollar Index' و 'USDX' علائم تجاری و علائم خدماتی ICE Futures U.S., Inc. هستند. شاخص دلار ایالات متحده دارایی انحصاری ICE است که به عنوان گروه تبادل بین قاره ای نیز شناخته میشه. گروه تبادل بین قاره ای (ICE) یک شرکت تبادل جهانی، تسویه حساب، داده های مالی و فناوری است که بازارها و خدمات متعددی را در 9 طبقه مختلف دارایی انجام میده. ICE دارای 13 صرافی تنظیم شده، از جمله معاملات آتی ICE و صرافی های OTC در ایالات متحده، کانادا، اروپا و سنگاپور است. همچنین شرکت مادر بورس مشهور نیویورک است. امروزه این شرکت یکی از بزرگترین گروه های مبادله ای در جهان است. بنابراین، اگر «شاخص دلار آمریکا ICE» را میبینید، اکنون میدانید چرا. مالکیت خصوصی و دارای علامت تجاری است.
از زمان آغاز معاملات آتی بر اساس شاخص دلار آمریکا در سال 1985، ICE اجزای شاخص دلار آمریکا را جمع آوری، نگهداری، تعیین و وزن میکنه. شاخص دلار آمریکا را می توان به صورت قرارداد آتی به مدت 21 ساعت در روز در پلتفرم ICE معامله کرد. قرارداد آتی شاخص دلار آمریکا نقدینگی خود را مستقیماً از بازار نقدی ارز به دست میآورد که برآورد میشود روزانه بیش از 2 تریلیون دلار گردش مالی داشته باشه. به همین دلیل است که قرارداد آتی شاخص دلار آمریکا (USDX) به عنوان معیار اصلی برای ارزش بینالمللی دلار آمریکا و شناختهشدهترین شاخص ارز معاملهشده در جهان در نظر گرفته میشه.
USDX در مقابل DX در مقابل DXY
اگر «U.S. Dollar Index»، ممکن است سه کلمه اختصاری مرتبط با عبارت را دیده باشید: USDX، DX، و DXY و از خود پرسیده باشید، «تفاوت بین آنها چیست؟»
USDX چیست؟ USDX اصطلاحی است برای شاخص دلار آمریکا. اگر در مورد شاخص دلار اصلی صحبت می کنید، نمیتونید با استفاده از این اصطلاح اشتباه کنید.
DX چیست؟ نماد ICE Exchange برای قرارداد آتی DX است و به دنبال آن کد ماه و سال قرار میگیره.
DXY چیست؟ DXY علامت یا نماد محبوبی است که توسط کاربران ترمینال بلومبرگ استفاده میشه، به طوری که این شاخص گاهی اوقات به عنوان 'Dixie' نامیده میشه. DXY بیشتر در هنگام اشاره به دلار نقدی یا نرخ نقدی استفاده میشه، در حالی که DX بیشتر برای معامله گران آتی است. اگرچه همانطور که ذکر شد، DX میتونه به نرخ نقطه نیز اشاره کنه. گیج کننده س درسته؟ 🤯
اجزای شاخص دلار آمریکا (USDX).
اکنون که میدونیم سبد ارزها از چه چیزی تشکیل شده، بیایین به بخش «میانگین وزنی هندسی» برگردیم. از آنجایی که اندازه همه کشورها یکسان نیست، عادلانه است که هنگام محاسبه شاخص دلار آمریکا به هر یک از آنها وزن های مناسب داده بشه. وزن های فعلی را بررسی کنید:
یورو با 19 کشور خود، بخش بزرگی از شاخص دلار آمریکا را تشکیل می دهد. بالاترین رتبه بعدی ین ژاپن است که منطقی است زیرا ژاپن یکی از بزرگترین اقتصادهای جهان را دارد. وقتی یورو سقوط می کند، شاخص دلار آمریکا به کدام سمت حرکت می کنه؟ یورو بخش عظیمی از شاخص دلار آمریکا را تشکیل میده، ما میتونیم این شاخص را «شاخص ضد یورو» بنامیم. از آنجایی که USDX به شدت تحت تاثیر یورو است، معامله گران به دنبال شاخص دلار 'متعادل' تر هستند.
دو شاخص دیگر دلار آمریکا را بعداً پوشش خواهیم داد:
- شاخص وزنی دلار
- شاخص نقطه ای دلار بلومبرگ
به عنوان یک معامله گر ارز، باید با هر سه مورد از آنها آشنا باشید.
قیمت های زمان واقعی شاخص دلار آمریکا ICE
قیمتهای بیدرنگ برای شاخص دلار آمریکا نقدی و قراردادهای آتی بر اساس شاخص دلار آمریکا از فروشندگان دادههای بازار و در WebICE (یک سرویس اشتراک مبتنی بر اینترنت که دسترسی بیدرنگ به فعالیتهای معاملاتی در پلتفرم معاملاتی ICE را فراهم میکند) در دسترس است. اساساً، از آنجایی که ICE دادههای قیمت را کنترل میکند، و آنها هزینهای را برای فید داده دریافت میکنند، دسترسی به هزینه زمان واقعی رایگان نیست! قیمت های تاخیری برای شاخص دلار نقدی را میتونه در وب سایت هایی مانند بلومبرگ، مارکت واچ، CNBC، WSJ، و یاهو پیدا کرد! دارایی، مالیه، سرمایه گذاری. قیمت های تاخیری برای معاملات آتی ICE U.S. USD Index در وب سایت ICE موجود است.
نحوه خواندن شاخص دلار آمریکا
درست مانند هر جفت ارز، شاخص دلار آمریکا (USDX) حتی نمودار خاص خود را داره. هالر در شاخص دلار آمریکا: ابتدا توجه داشته باشید که این شاخص در 24 ساعت شبانه روز و پنج روز هفته محاسبه می شود. همچنین، شاخص دلار آمریکا (USDX) ارزش کلی دلار را نسبت به پایه 100000 اندازه گیری می کنه. متعجب؟!؟ باشه. به عنوان مثال، قرائت فعلی می گوید 86/21.
نحوه استفاده از USDX برای معاملات فارکس
شرط می بندم که از خود می پرسید، 'چگونه از این USDX در معاملات فارکس استفاده کنم؟'
خوب، انگشت ماشه خود را نگه دارید و به زودی خواهید فهمید! همه ما میدونیم که بیشتر جفت ارزهای پرمعامله شامل دلار آمریکا میشه. اگر نمیدونید، برخی که شامل دلار آمریکا میشه عبارتند از EUR / USD، GBP / USD، USD / CHF، USD / JPY، و USD / CAD. این یعنی چی؟ اگر هر یک از این جفت ارزها را معامله کنید، USDX می تواند بهترین چیز بعدی برای نان برش (یا همبرگر روی نان. یا بستنی شکلاتی) باشه. در واقع، زمانی که چشم انداز بازار برای دلار آمریکا نامشخص است، اغلب اوقات، USDX تصویر بهتری ارائه میده. در دنیای گسترده فارکس، USDX میتونه به عنوان شاخصی از قدرت دلار آمریکا استفاده بشه . از آنجایی که USDX بیش از 50 ٪ توسط منطقه یورو تشکیل شده است، EUR / USD کاملاً رابطه معکوس داره . آن را بررسی کنید:
شروع شاخص دلار آمریکا مارس 1973 است. این زمانی است که بزرگترین کشورهای جهان در واشنگتن دی سی گرد هم آمدند و همه توافق کردند که اجازه دهند ارزهایشان آزادانه در برابر یکدیگر شناور شود. شروع شاخص همچنین به عنوان 'دوره پایه' شناخته میشه. مثل یک تصویر آینه است! اگر یکی بالا رود، به احتمال زیاد دیگری پایین می آید. آیا به آن نگاه خواهید کرد؟ به نظر میرسه که خطوط روند تقریباً معکوس کاملاً مطابقت دارند. این می تواند کمک بزرگی به کسانی باشد که در تجارت EUR / USD بزرگ هستند. اگر USDX حرکات قابل توجهی داشته باشد، تقریباً مطمئناً میتونید انتظار داشته باشید که معامله گران ارز به این حرکت واکنش نشان دهند. هر دو معامله گران USDX و فارکس به یکدیگر واکنش نشان می دهند. شکست در جفتهای نقطهای USD تقریباً مطمئناً USDX را به شکل شکست مشابهی حرکت میدهد.
. همیشه موقعیت دلار را در جفتی که معامله می کنید در نظر داشته باشید. برای مثال، اگر USDX در حال تقویت و افزایش است، و شما در حال معامله EUR / USD هستید، یک USD قوی روند نزولی را در نمودار EUR / USD نشان می دهد.
شاخص داو جونز چیست؟
شاخص داو جونز (Dow Jones) یا میانگین صنعتی یکی از قدیمیترین شاخصهای بورس آمریکا است. این شاخص عملکرد سهام ۳۰ شرکت بزرگ را که در بازار بورس اوراق بهادار آمریکا فعال هستند، اندازهگیری میکند. سابقه این شاخص به بیش از یک قرن پیش بازمیگردد که قدمت و میزان اهمیت این شاخص را نشان میدهد. بهطوری که اغلب سرمایهگذاران، برای مقایسه عملکرد داراییهای خود از شاخص داو جونز استفاده میکنند.
تاریخچه شاخص داو جونز
در سال ۱۸۸۵ اشخاصی به نامهای چارلز داو، ادوارد جونز و چالز برگستریسر میانگین صنعتی بازار بورس و اوراق بهادار آمریکا را محاسبه کردند. این سه نفر به منظور دستیابی به ابزاری برای سنجش عملکرد واقعی بازار این شاخص را در یک ژورنال تخصصی به نام وال استریت منتشر کردند که با اقبال عمومی زیادی مواجه شد. آنها مخفف اسمهای خود را روی این شاخص نهادند و اختصارا نام شاخص داو جونز را DJIA گذاشتند.
در ابتدا این شاخص فقط از ۱۲ شرکت صنعتی تشکیل شده بود؛ اما به مرور زمان و با بزرگتر شدن بازار، تمرکز شاخص تغییر پیدا کرد تا سایر صنایع نوظهور را شاخص داوجونز (DJIA) چیست؟ به اقتصاد صنعتی آمریکا وارد کند.
چه سهمهایی در شاخص داو جونز هستند؟
همانطور که در ابتدا گفتیم این شاخص از سهام ۳۰ شرکت صنعتی حاضر در بازار بورس آمریکا تشکیل شده است. شاخص جونز بهصورت وزنی محاسبه میشود؛ یعنی سهمهای بزرگتر و با قیمت بیشتر تاثیر بیشتری بر این شاخص میگذارند.
این ۳۰ شرکت شامل بخشهای مختلفی از جمله مواد، کالاهای مصرفی، امور مالی، مراقبتهای بهداشتی، صنعت، نفت و گاز، فناوری، مخابرات و خدمات عمومی هستند. به این ترتیب شرکتهای تاثیرگذار در شاخص داو جونز بهطور مرتب درحال تغییر هستند.
از جمله شرکتهایی که در این لیست حضور دارند میتوان به شرکتهای مهمی همچون اپل، مایکروسافت، جیپی مورگان، IBM، بوینگ، نایکی و مکدونالدز اشاره کرد. لازم به ذکر است که خیلی از شرکتهای فوق در شاخصهای دیگر بازار نیز مجددا استفاده میشوند.
همچنین سهام شرکتهایی مانند آلفابت، آمازون و فیسبوک در این شاخص حضور ندارند. زیرا به دلیل وزن بالایی که دارند، امکان ادغامشان درون میانگین کل شاخص جونز وجود ندارد و درصورت ادغام وزن این شاخص به سمت شرکتهای مذکور میرود. برای دیدن لیست کامل و بهروز شرکتهای حاضر در شاخص جونز، میتوانید از سایت markets.businessinsider.com استفاده کنید.
چگونه نمودار شاخص جونز را ببینیم؟
این کار بسیار ساده است؛ با یک سرچ گوگل سایتهای زیادی برای نمایش نمودار این شاخص پیدا میکنید؛ اما سایت تریدینگ ویو، نمودار کاملی از شاخص داوجونز را در اختیار شما قرار میدهد که ابزارهای تحلیلی را نیز در اختیار دارید. برای دیدن نمودار کامل شاخص داوجونز میتوانید از آدرس خود سایت Tradingview استفاده کنید.
شاخص داوجونز (DJIA) چیست؟
میانگین صنعتی داو جونز (DJIA) یک شاخص برای بازار سهام است که ارزش ۳۰ شرکت بزرگ دولتی آمریکایی را نشان می دهد.
نشان می دهد که چگونه این شرکت ها در بازار سهام نسبت به فاز های مختلف زمان معامله کردند.
داو یک شاخص اقتصادی برای بیش از یک قرن بوده است.
همچنین یکی از شاخص هایی است که بیشترین استفاده را دارد، نقش اساسی در بازار بورس ایفا می کند و با این روش، مردم درآمد و سرمایه گذاری خود را مدیریت می کنند.
اغلب سرمایه گذاران از DJIA برای مقایسه عملکرد دارایی های خود استفاده می کنند و حتی می توانند در همان DJIA سرمایه گذاری کنند.
تاریخچه داو جونز
میانگین صنعتی داو جونز در سال ۱۸۸۵ تاسیس شد.
داو جونز یکی از شاخص های متعددی بود که توسط چارلز داو، ادوارد جونز و چارلز برگستریسر ایجاد شد.
داو ناشر روزنامه وال استریت بود.
جونز متخصص آمار بود و برگستریسر یک روزنامه نگار بود که نام ژورنال وال استریت را اختراع کرد.
آن ها DJIA را به منظور دستیابی به ابزاری برای ارزیابی سلامت عمومی بخش صنعتی ایجاد کردند.
در ابتدا، شاخص شامل دوازده سهام صنعتی بود.
اما در طول زمان تمرکز شاخص تغییر یافته تا سایر صنایع نوظهور را به اقتصاد آمریکا وارد کند.
در واقع، امروزه، شامل تعداد بسیار کمی از شرکت های صنعتی می شود.
سهام موجود در داو
شاخص داو جونز شاخص وزنی قیمت است که به این معنی است که سهام دارای قیمت های بالاتر تاثیر بیشتری بر ارزش شاخص دارند. این شرکت شامل ۳۰ سهام از بخش های مختلف از جمله مواد، کالا های مصرفی، امور مالی، مراقبت های بهداشتی، صنعت، نفت و گاز، فنآوری، مخابرات و خدمات عمومی است.
با این حال، شاخص می تواند به شاخص های فرعی تقسیم شود تا نظارت بر عملکرد را تسهیل کند.
این ها براساس این حقیقت هستند که شرکت ها دارای ارزش زیاد، ارزش متوسط یا ارزش کم در نظر گرفته می شوند.
سهام دارای حجم و ارزش زیاد، ۷۰ درصد شاخص یعنی اکثریت آن را تشکیل می دهد.
شرکت ها در داخل DJIA به طور مرتب تغییر می کنند.
در حقیقت هیچ یک از ۱۲ نسخه اصلی هنوز نمایش داده نشده است.
آخرین شرکتی که اضافه شد، شرکت سیسکو در ژوئن ۲۰۰۹ بود. علاوه بر سیسکو، تنها شش شرکت در ده سال گذشته اضافه شده اند: بانک آمریکا (۲۰۰۸)، چورون (۲۰۰۸)، کرفت (2008)، پفیزر (۲۰۰۴)، وریزون (۲۰۰۴) و ترولز اینشورنس (2009).
جنرال موتورز از سال ۱۹۰۷ یکی از طولانی ترین شرکت ها از نظر فعالیت بوده است.
با این حال، این دوره زمانی به پایان رسید که در طول بحران اقتصادی سال ۲۰۰۹ حذف شد.
ویراستاران ژورنال وال استریت مسئول انتخاب و مرور شرکت های DJIA برای ارایه دیدگاه گسترده از محیط شرکت های آمریکایی هستند.
نحوه استفاده از DJIA
DJIA چندین کاربرد دارد، از جمله:
1. نظارت بر شرایط بازار.
DJIA احتمالا مهم ترین شاخص برای اندازه گیری سلامت بازار سهام است.
شاخص های اصلی مانند DJIA، درک فوری از بازار سهام به طور کلی فراهم می کنند.
چرا که روند کلی به راحتی قابل شناسایی است.
2. شاخص عملکرد.
DJIA همچنین می تواند عملکرد آینده سهام فردی، وجوه متقابل و ETF های مربوط به عملکرد DJIA را نشان دهد.
به عنوان مثال، با نگاه به ضریب بتا، این امکان وجود دارد که یک ایده از این که چقدر ارزش بازار یک شرکت می تواند در رابطه با حرکت DJIA افزایش یابد یا کاهش یابد، بدست آید.
اگر DJIA تا ۱۰ % افزایش یابد و ضریب بتا یک سهام معین ۰، ۵ باشد، به احتمال زیاد بازده آن ۵ درصد خواهد بود.
بدیهی است، مانند هر استراتژی یا روش سرمایهگذاری، استفاده از ضریب بتا برای پیشبینی بازده آتی یک روش حساب شده نیست.
3. عملکرد تاریخی.
شاخص داو جونز یکی از قدیمی ترین شاخص ها است.
از آنجا که مدت طولانی است که فعالیت می کند، سرمایه گذاران می توانند بر عملکرد خود در طول سال ها نظارت داشته باشند تا همبستگی را در طول زمان با چندین عامل، مانند دیگر شاخص ها، رویداد های فرهنگی قابل توجه و حتی نقاط خورشیدی مورد مطالعه قرار دهند.
4. سرمایه گذاری.
اگر می خواهید سرمایه گذاری خود را متنوع کنید و ریسک خود را کاهش دهید، می توانید به جای خریدن هر یک از ۳۰ شرکت به صورت داخلی، این شاخص را بخرید.
با استفاده از این استراتژی می توانید موقعیت های متعددی را بدون پرداخت حق معامله و یا هزینه های مدیریت سرمایه متقابل و سرمایهگذاری در تعدادی از شرکت های با نفوذ و مهم ایالات متحده خریداری کنید.
5. معیار.
DJIA می تواند یک نقطه موثر برای ارزیابی عملکرد پورتفولیو و سرمایهگذاری های فردی باشد.
به عنوان مثال، اگر پورتفولیوی شما به طور مداوم از DJIA بهتر استفاده می کند، می توانید شرط ببندید که از یک استراتژی برنده استفاده می کنید.
با این حال، اگر یک سهام خاص به طور مداوم DJIA ناکار آمد داشته باشد (به خصوص در بازار خرسی و گاوی و بازار خرسی)، ممکن است، بخواهید آن را با سرمایهگذاری هایی که حداقل، DJIA را نظارت می کنند و یا حتی از DJIA فراتر هستند، جایگزین کنید.
انتقاد از DJIA
بسیاری از افراد مشهور می توانند شهادت دهند که ممکن نیست همه را راضی نگه دارد.
طی سالها، DJIA منتقدانی داشته است.
برخی از قانع کننده ترین استدلال های آنها شامل موارد زیر است:
1. نمایش کوچک تر.
DJIA نشان دهنده درصد بسیار کمی از سهام در کل بازار سهام در مقایسه با بسیاری از دیگر شاخص ها است.
در حقیقت نزدیک به ۱۰۰۰۰ شرکت در آمریکا لیست شده اند.
با این حال، داو جونز فقط ۳۰ مورد از اینها را ثبت می کند.
به همین دلیل، بسیاری از سرمایه گذاران شاخص هایی مانند S & P 500 را ترجیح می دهند شاخص داوجونز (DJIA) چیست؟ که نمونه بزرگ تری را اندازه گیری می کنند.
2. متناسب با قیمت، نه درصد.
یک مساله کلیدی با شاخص های مبتنی بر قیمت مثل DJIA وجود دارد:
آن ها درصد تغییرات قیمت سهام را در نظر نمی گیرند که برای بسیاری از سرمایه گذاران بسیار مهم است.
به عنوان مثال، اگر دو شرکت در DJIA با قیمت ۱۰۰ و ۱۰ دلار فعالیت می کنند و قیمت اولین سهام تا ۱ دلار افزایش می یابد در حالی که بقیه تا ۱ دلار کاهش می یابند، DJIA بدون تغییر باقی خواهد ماند.
این مورد حتی صورت خواهد گرفت که سهام ۱۰۰ دلار، سود ۱ درصد داشته باشد، در حالی که ۱۰ سهم به میزان ۱۰ درصد افت داشته است.
3. به وسیله تقسیمات و یا سود سهام تنظیم نشده است.
از آنجا که این شاخص دارای قیمت وزنی است، DJIA سهم تقسیم سهام یا سود سهام را تنظیم نمی کند.
این بدان معنی است که اگر یک شرکت یک تقسیم یا یک سود سهام اعلام کند، شاخص سقوط خواهد کرد.
حتی اگر سرمایه گذاران سهام را نگه نداشته باشند.
هنگامی که DJIA به عنوان مرجع برای عملکرد بازار مورد استفاده قرار می گیرد.
این نوع اثر می تواند آنچه واقعا اتفاق می افتد را توجیه کند.
کلام آخر
اگرچه بسیاری از انتقادات معتبر هستند، میانگین صنعتی داو جونز یک شاخص سهام مهم و تاثیرگذار است که به این زودی از بین نخواهد رفت. علاوه بر این، در طول سالها ثابت شده است که نقطه تاثیرگذار برای سرمایه گذاری و ابزاری برای سرمایه گذاران بوده است.
در حقیقت، این یک سرگرمی برای مرتبط کردن فعالیت جهانی با شاخص های بازار مانند DJIA است.
باور کنید که DJIA گنجینه ای از داده را برای درک رفتار های سرمایه گذاری و طیف گسترده ای از عواملی است که بر آن تاثیر می گذارند.
اما همبستگی بازار تنها یکی از کاربرد های متعدد DJIA است.
چگونه از DJIA برای فعالیت های سرمایه گذاریتان استفاده می کنید؟
یک حساب تجاری دمو آنلاین با itbfx.com باز کنید و شروع به تمرین تجارت آنلاین کنید.
پلت فرم های تجاری برنده جایزه ما مانند متا تریدر ۵ را بررسی کنید شاخص داوجونز (DJIA) چیست؟ و اولین تجربه تجاری تان را در بازارهای ارز دریافت کنید.
یک CFD آزمایشی ایجاد کنید و این حساب دمو را همین امروز در itbfx.com به اشتراک بگذارید.
حساب دمو ما یک حساب عملی و آزمایشی است.
به شما این امکان را می دهد که معاملات روز را با طیف وسیعی از ابزار های مالی، از بازار سهام، فیوچرز گرفته تا CFDها و ارزهای دیجیتال تمرین کنید.
تئوری داو ( Dow Theory ) چیست و چه ارتباطی با تحلیل تکنیکال دارد؟
تئوری داو یک تئوری مالی است که توسط "چارلز داو" هنگام بررسی دو شاخص "میانگین صنعتی داو جونز" (DJIA) و "میانگین حمل و نقل داو جونز" (DJTA) توسعه داده شده است. طبق این تئوری، مارکت در یک روند صعودی است اگر یکی از میانگین های آن (یعنی میانگین صنعتی یا حمل و نقل) بالاتر از یک قله ی مهم قبلی باشد و با پیشرفت مشابهی در میانگین دیگر همراه یا به دنبال آن باشد. به عنوان مثال، اگر میانگین صنعتی داوجونز (DJIA) به یک سقف متوسط صعود کند، انتظار میرود که میانگین حملونقل داوجونز (DJTA) در یک بازه زمانی معقول از همین رویه پیروی کند.
درک تئوری داو
تئوری داو رویکردی برای ترید است که توسط چارلز داو ایجاد شد که به همراه ادوارد جونز، کمپانی داو جونز را تأسیس کردند و میانگین صنعتی داوجونز را در سال 1896 توسعه دادند. داو این نظریه را در مجموعهای از مقاله های وال استریت ژورنال، که او یکی از بنیانگذاران آن بود، بیان کرد.
چارلز داو در سال 1902 درگذشت و به دلیل مرگ او هرگز نظریه کامل خود را در بازار منتشر نکرد، اما چند تن از پیروان و همکاران او آثاری را منتشر کردند که در مقالات گسترش یافته است. از جمله:
• بارومتر بازار سهام اثر ویلیام همیلتون (1922)
• تئوری داو اثر رابرت ریا (1932)
• "چگونه به 10000سرمایه گذاربرای کسب سود در سهام کمک کردم" اثر جرج شفر (1960)
• تئوری داو امروزی اثر ریچارد راسل (1961)
داو معتقد بود که بازار سهام به عنوان یک کل، معیار قابل اعتمادی از شرایط کلی کسب و کار در داخل اقتصاد است و با تجزیه و تحلیل کل بازار، می توان آن شرایط را به دقت اندازه گیری کرد و جهت اصلی روندهای بازار و جهت احتمالی تک تک سهام را شناسایی کرد. این نظریه در تاریخ بیش از 100 ساله خود دستخوش تحولات زیادی شده است، از جمله مشارکت های ویلیام همیلتون در دهه 1920، رابرت ریا در دهه 1930، و جورج شفر و ریچارد راسل در دهه 1960. جنبههای این نظریه جایگاه خود را از دست دادهاند؛ بهعنوان مثال، تأکید آن بر بخش حملونقل - یا راهآهن، در شکل اصلیاش - اما رویکرد داو همچنان هستهی تحلیل تکنیکال مدرن را تشکیل میدهد.
شش جزء اصلی تئوری داو
قیمت تنها چیزی است که به آن احتیاج داریم.
نظریه داو بر اساس فرضیه "بازارهای کارآمد" عمل می کند که طبق آن قیمت دارایی ها تمام اطلاعات موجود را در بر می گیرد. به عبارت دیگر، این رویکرد نقطه مقابل اقتصاد رفتاری است. پتانسیل درآمد، مزیت رقابتی، شایستگی مدیریت - همه این عوامل و موارد دیگر در قیمت لحاظ می شوند، حتی اگر اشخاص همه یا هر یک از این جزئیات را ندانند. در قرائت های دقیق تر از این نظریه، حتی رویدادهای آینده نیز می توانند در قیمت کنونی مارکت لحاظ شوند.
روندهای بازار از نظر زمانی سه نوع هستند.
بازارها روندهای اصلی را تجربه می کنند که یک سال یا بیشتر طول می کشد، مانند بازار گاوی یا خرسی. در این روندهای اصلی، روندهای ثانویه وجود دارند که اغلب بر خلاف روند اصلی عمل می کنند، مانند پولبک ها در بازارهای صعودی یا نزولی. این روندهای ثانویه از سه هفته تا سه ماه طول می کشد. در نهایت، روندهای جزئی وجود دارد که کمتر از سه هفته طول می کشد، که عمدتاً به شکل نویز هستند.
روندهای اصلی شامل سه فاز هستند.
طبق نظریه داو، یک روند اصلی از سه فاز عبور می کند. در یک بازار صعودی، اینها مرحله انباشت، مرحله مشارکت عمومی (یا حرکت بزرگ) و مرحله مازاد هستند. در یک بازار نزولی، آنها را فاز توزیع، مرحله مشارکت عمومی و فاز وحشت (یا ناامیدی) می نامند.
شاخص های بازار باید یکدیگر را تایید کنند.
برای اینکه یک روند ایجاد شود، شاخص های فرضی داو یا میانگین های بازار باید یکدیگر را تایید کنند. این بدان معنی است که سیگنال هایی که در یک شاخص رخ می دهند باید با سیگنال های دیگری مطابقت داشته یا به دنبال یکدیگر باشند. اگر یک شاخص، مانند میانگین صنعتی داوجونز، یک روند صعودی اصلی جدید را تأیید می کند، اما شاخص دیگری در روند نزولی اصلی باقی می ماند، معامله گران نباید تصور کنند که روند جدیدی آغاز شده است.
حجم باید روند را تایید کند.
اگر قیمت در جهت روند اصلی حرکت کند، حجم باید افزایش یابد و اگر خلاف آن حرکت کند، کاهش یابد. حجم کم نشانه ضعف در روند است. به عنوان مثال، در یک بازار صعودی، حجم باید با افزایش قیمت افزایش یابد و در طی پولبک های ثانویه کاهش یابد. اگر در این مثال حجم در حین پولبک افزایش یابد، می تواند نشانه ای از معکوس شدن روند باشد زیرا بیشتر شرکت کنندگان بازار باور به شروع بازار خرسی دارند.
روندها تا زمانی که یک بازگشت واضح رخ ندهد، ادامه دارند.
معکوس شدن در روندهای اصلی را می توان با روندهای ثانویه اشتباه گرفت. تعیین اینکه آیا یک صعود در بازار نزولی یک بازگشت روند است یا یک صعود کوتاه مدت که با کف های پایین تر همراه است، دشوار است و نظریه داو بر احتیاط تاکید میکند و اصرار دارد که بازگشت های احتمالی باید تأیید شوند.
ملاحظات خاص
در اینجا چند نکته اضافی در مورد تئوری داو وجود دارد.
قیمت های بسته شدن و رِنج های خطی
چارلز داو تنها به قیمت های بسته شدن متکی بود و نگران حرکت های شاخص در طول روز نبود. برای اینکه یک سیگنال روند شکل بگیرد، قیمت بسته شدن باید روند را نشان دهد، نه حرکت قیمت درون روز.
یکی دیگر از ویژگیهای تئوری داو، ایده رِنج های خطی است که در سایر حوزههای تحلیل تکنیکال نیز وجود دارد. این دورههای حرکتهای جانبی (یا افقی) قیمت بهعنوان دوره تثبیت تلقی میشوند و معاملهگران باید منتظر بمانند تا قیمت از یک سمت محدوده رِنج را بشکند تا به نتیجه برسند که بازار به کدام سمت میرود.
سیگنال ها و شناسایی روندها
یکی از جنبههای دشوار اجرای نظریه داو، شناسایی دقیق نقاط بازگشت روند اصلی است. به یاد داشته باشید، کسانی که از تئوری داو تبعیت می کنند، با جهت اصلی بازار معامله می کند. بنابراین ضروری است که نقاطی را که این جهت تغییر می کند، شناسایی کنند.
یکی از تکنیکهای اصلی مورد استفاده برای شناسایی نقاط معکوس شدن روند در نظریه داو، تحلیل قله ها و قعرها است. در یک روند صعودی در تئوری داو، هر قله بالاتر از قله ی قبلی و هر قعر نیز بالاتر از قعر قبلی تشکیل می شود. به همین ترتیب روند نزولی نیز مجموعه ای از قله های متوالی پایین تر و قعر های متوالی پایین تر است.
اصل ششم شاخص داوجونز (DJIA) چیست؟ تئوری داو ادعا می کند که یک روند تا زمانی که نشانه واضحی مبنی بر معکوس شدن روند وجود نداشته باشد، به قوت خود باقی می ماند. تقریباً مانند قانون اول حرکت نیوتن، یک جسم در حال حرکت تمایل دارد در یک جهت حرکت کند تا زمانی که نیرویی آن حرکت را مختل کند. به طور مشابه، بازار به حرکت در جهت اولیه ادامه خواهد داد تا زمانی که نیرویی مانند تغییر در شرایط کسب و کار به اندازه کافی قوی باشد که جهت این حرکت اولیه را تغییر دهد.
بازگشت ها
زمانی که بازار نتواند قله و قعر متوالی دیگری را در جهت روند اصلی ایجاد کند، یک نشانه ی بازگشت در روند اصلی نشان داده می شود. برای یک روند صعودی، یک بازگشت با ناتوانی در رسیدن به یک قله ی جدید و به دنبال آن ناتوانی در ثبت یک قعر بالاتر نشان داده می شود. در این شرایط، بازار از یک دوره ی کف ها و سقف های متوالی بالاتر به کف ها و سقف های متوالی پایینتر تبدیل شده است که ویژگی یک روند اصلی نزولی می باشد. در مورد تبدیل روند نزولی به صعودی نیز به همین ترتیب می باشد.
جمع بندی
در این مطلب با تئوری داو آشنا شدیم. در واقع این تئوری، اساس و پایه ی تحلیل تکنیکالی می باشد که امروزه نیز در بازارهای مالی مورد استفاده قرار می گیرد اما آقای چارلز داو این تئوری را در اواخر قرن نوزدهم معرفی کرده است! امیدواریم این مطلب مورد توجه شما قرار گرفته باشد.
۵ شاخص جدید رمز ارز در S&P 500 داو جونز عرضه شد
S&P 500 پنج شاخص جدید مرتبط با بازار رمز ارزها را به ابزارهای خود اضافه کرده است.
به گزارش میهن بلاکچین و به نقل از کویندسک شاخص اساندپی داو جونز روز سهشنبه ۵ شاخص جدید مرتبط با بازار ارزهای دیجیتال را به محصولات خود اضافه کرده است. این اولین توسعه ابزارهای ارزیابی داراییهای دیجیتال S&P از زمان ورود آن به بازار است.
در بین این ۵ شاخص جدید، شاخص broad digital market با نماد BDM سلامت بازار رمز ارزها را با رصد کردن بیش از ۲۴۰ کوین ارزیابی میکند. سخنگوی S&P به کویندسک گفت:
زیرشاخههای جدید نیز بخشی از اطلاعات شاخص BDM را فراهم میکنند تا سرمایهگذاران بتوانند بخشهای مختلف بازار را رصد کنند.
با این حال هنوز مشخص نیست که شاخص BDM و زیرشاخههای آن دقیقا کدام رمز ارزها را بررسی میکنند.
در وبسایت S&P آمده است این شاخص قرار است یک دنیای سرمایهگذاری بزرگ را منعکس کند. همانند سه شاخص اولیه رمز ارز S&P این شاخصهای جدید برای نمایش عملکرد بازار از قیمتها استفاده نمیکنند.
سخنگوی اساندپی قبلا اذعان داشته است این روش میتواند در طول زمان ارزش داراییها را بهتر منتقل کند. شاخصهای جدید S&P به صورت زیر هستند:
Broad Digital Market, Crypto LargCap, BDM Ex-MegaCap, BDM Ex-LargeCap, Crypto LargeCap Ex-MegaCap.
شاخص LargeCap روی رمز ارزهایی با ارزش بازار بالا تمرکز دارد. شاخص Ex-MegaCap تمام دادههای شاخص BDM به جز اطلاعات بیت کوین و اتریوم را شامل میشود. شاخص LargeCap Ex-MegaCap اطلاعات LargeCap به جز بیت کوین و اتریوم را رصد میکند و در نهایت شاخص Ex-LargeCap تمام اطلاعات به جز مجموعه اطلاعات LargeCap را رصد میکند.
پیتر رافمن رییس بخش نوآوری شاخصهای S&P داوجونز اعلام کرد شاخصهای بیشتری مرتبط با بازار رمز ارزها در دست بررسی است.
شاخصهای S&P Dow Jones مسئول بررسی دو معیار مهم در بازار سهام یعنی S&P 500 و میانگین صنعتی داوجونز (Dow Jones Industrial Average) است.
این شرکت با همکاری شرکت دادههای بلاکچین Lukka به حوزه رمز ارزها ورود کرده است و در ابتدای سال جاری میلادی شاخصهایی برای رصد بیت کوین و اتریوم و عملکرد این دو با هم ارائه کرده است.
ممکن است شاخص جدید BDM برای رصد بازار رمز ارزها مناسب باشد اما بسیاری از فعالان این حوزه شاخص بهتری برای سنجیدن سلامت بازار را رصد میکنند و آن هم قیمت بیت کوین است.
آیا ابزارهای جدید مالی مانند شاخصهای S&P میتوانند دقت کافی را برای ارزیابی بازار رمز ارزها ارائه دهند؟
دیدگاه شما