حرکت پله ورزشی چیست؟ چگونگی انجام درست, تکنیک ها و مزایا استپ آپ
حرکت پله یا استپ آپ حرکتی همه جانبه برای پایین تنه و مناسب همه ورزشکاران است. با انواع حرکت پله میتوان نفس هر ورزشکاری را گرفت، چه مبتدی باشد و چه حرفه ای. همچنین احتمال مصدومیت در این حرکت بسیار پایین است و با چند اصلاح می توان آنرا به تمرین خوب هوازی، قدرتی یا متعادل تبدیل کرد.
فواید حرکت پله در ورزش / استپ آپ
حرکت پله با وزنه حرکتی عالی برای تقویت عضلات چهار سر در جلوی رانهاست. هنگامی که روی سطوح هموار میدوید یا پیادهروی میکنید، عضلات چهارسر چندان درگیر نمیشوند اما اگر دویدن یا پیادهرویی فعالیت اصلی هوازی شماست باید این عضلات را تقویت کنید. حرکت پله همچنین زنجیر خلفی (عضلات سرینی و همسترینگ) را درگیر میکند.
تقویت عضلات چهارسر از زانو محافظت خواهد کرد چون هنگامی که حرکت پله به درستی انجام میشود کمترین فشار به زانو وارد میگردد. این حرکت همچنین کاربردی است چون مردم در زندگی روزمره بارها از پله بالا می روند.
فایده دیگر حرکت پله این است که هر یک از پا ها را به صورت جداگانه تقویت میکند. این موضوع باعث میشود که یک پا مورد غفلت واقع نشود. حرکت پله همچنین باعث بهبود تعادل و ثبات میشود چون ورزشکار باید وزنه را هنگام حرکت به سمت بالا و پایین و جلو و عقب کنترل کند.
حرکت پله را تقریباً میتوان در هر جایی انجام داد چون به تنها وسیلهای که نیاز دارید پله قابل تنظیم یا نیمکت و چند وزنه است. این حرکت جایگزین خوبی برای سایر حرکات پایین تنه مانند جهش پلایومتریک یا اسکوات کامل به شمار می آید چون آسان تر و انجام نادرست آن بعید است و نیاز به وسایل زیادی ندارد.
گیف حرکت پله / استپ آپ
دستورالعمل گام به گام حرکت پله با دمبل
اینجا آموزش انجام حرکت پله با دمبل و هالتر را می خوانید ولی شما میتوانید مانند تصویر بالا حرکت پله با استپ خالی انجام دهید.
مقابل یک پله، استپ یا نیمکت بدنسازی با ارتفاع مشخص بایستید (ارتفاع پله باید برای مبتدیان کمتر باشد و به موازات افزایش قدرت، ارتفاع نیز افزایش یابد؛ اصلاحات آنرا در ادامه مطلب ببینید).
- دمبل ها را در هر دو دست یا هالتر را روی شانه ها نگه دارید.
- پای راست را روی پله بگذارید و با فشار به پاشنه آنرا صاف کنید.
- پای چپ را بالا بیاورید تا در بالای پله در کنار پای راست قرار گیرد.
- زانوی راست را خم کنید و پای چپ را پایین بگذارید.
- پای راست را پایین بیاورید تا در کنار پای چپ روی زمین قرار گیرد.
- این حرکت را برای تعداد مشخصی انجام دهید سپس با پای چپ آغاز کنید. به همان تعدادی که برای پای راست انجام داده بودید با پای چپ تکرار نمایید. توصیه میشود که افراد مبتدی به جای اینکه تعداد مشخصی از این حرکت را انجام دهند، بازه زمانی برای خود در نظر بگیرند، مثلاً برای یک دقیقه.
درحال دریافت محصولات منتخب .
اشتباهات رایج حرکت پله / استپ آپ
برای بهره مندی حداکثری از فواید این حرکت، از این اشتباهات اجتناب کنید:
عبور زانو از پنجه
برای محافظت از زانوی فعال اطمینان حاصل کنید که زانو حین حرکت پله از پنجه جلوتر نرود. این کار باعث میشود که عضلات زنجیر خلفی (سرینی و همسترینگ) بیشتر از عضلات چهارسر درگیر شوند. در صورت درگیر شدن عضلات چهار سر فشار بیشتری به زانو وارد خواهد شد.
بالا آمدن با فشار به پای پشت
فشار باید روی پای جلو باشد و پای عقب را تنها به عنوان وزن مرده بالا بیاورید. با فشار روی پای پشت حرکت پله را انجام ندهید چون باعث کاهش فشار وارد بر پای بالا میشود.
خم کردن کمر
برای جلوگیری از فشار به مفصل زانو شاید مجبور شوید که اندکی رو به جلو خم شوید. همزمان با انجام این کار تنه را تا جایی که می توانید صاف و عمود نگه دارید و به جای خم کردن کمر، سینه را بالا دهید.
تراز نبودن زانو
زانوی پای فعال شما باید همتراز انگشت دوم یا سوم پا باشد. اجازه ندهید که به داخل یا خارج انحنا پیدا کند.
اصلاحات و انواع مختلف حرکت پله ورزشی
حرکت پله یا استپ آپ حرکتی عالی برای ورزشکاران مبتدی و نیز ورزشکاران حرفهای است چون با افزایش ارتفاع پله، سنگینی وزنه ها و حتی سرعت حرکت میتوان انجام آنرا دشوارتر کرد. در اینجا عوامل تاثیرگذار روی حرکت را بررسی میکنیم:
- ارتفاع پله: ارتفاع پله نخستین متغیری است که باید لحاظ کرد. هر چه ارتفاع کمتر باشد، عضلات چهارسر بیشتر درگیر میشوند. از سوی دیگر ارتفاع بیشتر مترادف است با درگیری بیشتر عضلات همسترینگ و سرینی. مبتدیان باید این حرکت را با پله بسیار کم ارتفاع (15 تا 20 سانتیمتر) آغاز کنند تا اینکه مهارتشان افزایش یابد. هدف بعدی باید افزایش تدریجی ارتفاع پله تا نقطهای باشد که در آن ران، هنگامی که پای روی پله است، به موازات زمین قرار میگیرد. پس از اینکه توانستید حرکت را در این ارتفاع با مهارت کامل انجام دهید میتوانید حتی ارتفاع پله را بیشتر کرده و به شدت روی عضلات همسترینگ و سرینی کار کنید.
- سنگینی وزنه: حرکت را بدون وزنه آغاز کنید و به تدریج دمبل یا هالتر به آن بیفزایید. استفاده از هالتر باعث میشود که قادر به بلند کردن وزنه های سنگینتر باشید اما دمبل گزینهای استاندارد است. اگر هدفتان افزایش قدرت است از وزنههای سنگینتر استفاده کنید، حرکت را آرامتر و با تعداد کمتر انجام دهید مثلاً 8 تا 12 حرکت در هر سری. برای افزایش قدرت انفجاری یا تناسب اندام هوازی خود، وزنهها باید سبکتر باشند، حرکت را سریعتر و در تعداد بیشتر انجام دهید مثلا ً20 تا 25 حرکت در هر سری.
- سرعت: سرعت انجام حرکت بستگی به هدف و نوع تمرینی دارد که انجام میدهید. اگر بدون وزنه یا وزنههای سبک، حرکت را سریع و همچنین با تعداد بالا انجام دهید، تبدیل به تمرین هوازی عالی خواهد شد. با افزایش وزنهها، طبیعتاً برای حفظ ایمنی و همچنین سخت شدن حرکت مجبورید که آنرا با سرعت کمتری انجام دهید.
آیا نیاز به اصلاح دارید؟
مبتدیان باید حرکت را بدون وزنه آغاز کنند یعنی حرکت را تنها با وزن بدن انجام دهند. معمولاً از این حرکت اغلب در برنامههای توانبخشی زانو استفاده میشود. برای این کار حرکت را با استپی به ارتفاع 15 تا 20 سانتیمتر آغاز کنید.
زمانی که به حد کافی قوی شدید و توانستید ارتفاع پله را افزایش دهید، به گونهای که ران، هنگامی که پا روی پله است، به موازات زمین قرار گیرد، آنگاه میتوانید ارتفاع پله را کم کنید و حرکت را در حالیکه دمبل در هر دو درست دارید انجام دهید. به موازات افزایش قدرت میتوانید یا سنگینی وزنهها یا ارتفاع پله را افزایش دهید.
گزینه دیگر، انجام پله برعکس است. با دو پا روی پله بایستید و حرکت پله را به پشت انجام دهید.
آیا قصد دشوار کردن حرکت را دارید؟
با تغییر ارتفاع پله، سنگینی وزنه ها و همچنین سرعت انجام حرکت میتوانید عضلات را به چالش بکشید. چند راه برای افزایش قدرت از طریق انجام حرکت پله وجود دارد.
برای انجام حرکت پله دینامیک یا انفجاری:
- حرکت را با قرار دادن یک پا روی پله شروع کنید و همزمان با انجام حرکت بالا بپرید و با هر دو پا نرم روی پله فرود بیایید.
- از پله پایین بیاید و حرکت را با پای دیگر شروع کنید.
به موازات افزایش قدرت و همچنین بهبود تکنیک میتوانید وزنه به حرکت پله انفجاری اضافه کنید. دقت کنید که از پلههای کمارتفاع استفاده کنید، جهشهایتان کوتاه باشد و همیشه نرم فرود بیایید.
ایمنی و موارد احتیاط
اگر از ناحیه زانو، مچ پا یا لگن دچار مشکل هستید قبل از انجام این حرکت حتماً با پزشک یا فیزیوتراپیست خود مشورت کنید. در جریان این حرکت کشش عضلات را حس خواهید کرد اما اگر احساس هرگونه دردی کردید بلافاصله حرکت را متوقف کنید.
استراتژی مارتینگل چیست ؟
استراتژی مارتینگل چیست و چه کاربردی دارد؟ تحلیل گران و معامله گران در بازار سهام و سرمایه از استراتژی های متعددی جهت انجام معاملات استفاده می کنند. هدف از به کارگیری و استفاده از این روش ها در واقع مدیریت سرمایه، کنترل سرمایه و کسب سود بیشتر است. یکی از این تکنیک ها که بسیاری از سرمایه گذاران از آن در بازار بوررس، سهام و علی الخصوص فارکس به کار می برند، مارتینگل می باشد. این استراتژی در ابتدا تنها در شرط بندی ها مورد استفاده قرار می گرفت؛ اما به تدریج کاربرد آن گسترش یافت و به بازار سهام راه پیدا کرد. موضوعی که در این مقاله قصد به بررسی آن داریم توضیح روش مارتینگل و روش استفاده از آن می باشد، لذا توصیه می کنیم تا انتهای مطلب با ما همراه باشید..
استراتژی مارتینگل چیست؟
روش مارتینگل یک استراتژی جهت کسب سود به شمار می رود که بر مبنای تئوری احتمال و فرضیه بازگشت به میانگین استوار است. در این تکنیک تا حدودی هر خرید پله ای به چه معناست؟ شخص نیاز به سرمایه زیادی نیازمند است و در این راستا اگر سرمایه بسیاری داشته باشید با استفاده از این استراتژی می توانید سود زیادی را کسب کنید در غیر این صورت باید خود را برای رویارویی با زیان آماده کنید. قبل از توضیح هر چیزی در این باره ابتدا به طور مختصر در رابطه با تاریخچه این روش صحبت خواهیم کرد.
تاریخچه مارتینگل:
این روش در واقع توسط یک ریاضی دان فرانسوی، به نام پل پیر لوی در قرن هجدهم میلادی معرفی شد، اما با گذشت زمان توسط سایر محققان بهینه سازی شد. این تکنیک در اصل یک نوع روش برای شرط بندی بوده که فرضیه آن دوبرابر شدن میزان شرط در هر مرحله را در پی داشته است. در نهایت یک ریاضی دان لاتین با نام جوزف لئو دوب، با فرض بر اینکه نمی توان با مارتینگل به بازدهی 100% رسید، تحقیقاتی را در پیش گرفت. اما هم اکنون بسیاری از معامله گران و تحلیل گران بازار سهام از این استراتژی برای معاملات خود استفاده می کنند.
چه موقع از این استراتژی استفاده کنیم؟
برای بسیاری از افراد که در این زمینه اطلاعات و تجربه زیادی ندارند، شاید این سوال پیش آید که چه زمانی باید از استراتژی مارتینگل استفاده کنیم؟ در این رابطه باید بگوییم که این روش برای خرید سهام شرکت هایی که در وضعیت بنیادی مناسبی قرار دارند، مناسب است. در حالت کلی، زمانی که از ارزنده بودن یک سهام اطمینان داریم اما نمی دانیم که این سهام چه زمانی رشد می کند می توان از این روش استفاده کرد.
به بیان دیگر با استفاده از مارتینگل می توان هزینه تمام شده یک سهام را در موقع عدم اطمینان بهینه سازی کرد.
چگونه از روش مارتینگل استفاده کنیم؟
توجه داشته باشید که میزان ریسک در معاملات با این روش بسیار بیشتر از میزان سود بالقوه شما خواهد بود. با این وجود تکنیک مارتینگل و به کارگیری از آن در معاملات می تواند میزان شانس موفقیت را افزایش دهد و بازدهی را به 100% برساند. در واقع در این روش میزان سرمایه در هر مرحله باید دو برابر مرحله قبل باشد و در صورتی باخت، آن قدر این بازی ادامه پیدا می کند تا سرانجام از میدان خارج شوید.
حالا، برای درک بهتر موضوع اینکه استراتژی مارتینگل چیست و چگونه می توانیم از آن استفاده کنیم، بهتر است به این مثال توجه کنید:
فرض کنید شخصی با 10 دلار شرط بندی را شروع می کند، در صورت باخت 10 دلار را از دست می دهد و علاوه بر آن، فرد باید در مرحله بعدی20 دلار را سرمایه گذاری کند و این ترتیب به همین روش ادامه دارد.
بنابراین طبق این روش باید فرضیه دو برابر شدن سهم در چندین مرحله اتفاق افتد و سرمایه اختصاص یافته در هر مرحله باید دو برابر مرحله پیش شود. بهترین روش این است تا برای استفاده از روش مارتینگل سرمایه را به چندین بخش نامساوی تقسیم و در هر مرحله بخشی از آن را وارد معامله نمود.
همانطور که بیان شد، یکی از مهم ترین مفروضات در تکنیک مارتینگل داشتن منابع پولی نامحدود می باشد؛ اما با توجه به این که این مسئله امکان ندارد پس چه کنیم؟
- در مرحله اول از استفاده از این روش، مبلغ کل سرمایه گذاری خود را مشخص و تعیین کنید که این مبلغ را قرار است در چند مرحله سرمایه گذاری کنید.
- سپس کل مبلغ را به چند قسمت مساوی تقسیم کنید.
- مقدار خرید در هر مرحله باید با نسبتی از توان 2 محاسبه شود.
یک مثال دیگر: اگر شخصی قصد استفاده از روش مارتینگل در انجام معاملات خود را داشته باشد و در این راستا 100 میلیون از سرمایه خود را به سهمی اختصاص بدهد، باید این میزان سرمایه خود را به چند بخش تقسیم و در هر مرحله یک بخش از آن را وارد بازار نماید.
در این بازار، تصور کنید که هر سهم قیمتی برابر با 1000 تومان است، سرمایه گذار نیز باید به میزان 1000 سهم خریداری کند؛ حالا در صورتی که پس از انجام معامله و خرید، قیمت هر سهم به جای اینکه رشد داشته باشد، 5% منفی گردد، قیمت هر سهم برابر با 950 تومان خواهد شد. و سهام گذار در دومین مرحله باید دو برابر قیمت اولیه خود یعنی:2000سهم را خریداری کند. با این روند میانگین قیمت خرید فرد966/7 تومان خواهد شد که این مبلغ به نسبت خرید اولیه کم تر است.
در صورتی که در روز معاملاتی بعد نیز، قیمت این سهام 5 درصد منفی شود، قیمت با 902/5 تومان برابر می شود و آن شخص باید در این مرحله 4000 سهم را خریداری کند، که در این صورت با احتساب کسر هزینه ها شخص 10 درصد از سهم اولیه خود را از دست داده است.
اگر در روز بعد قیمت سهام 5 درصد رشد داشته باشد، به یکباره قیمت هر سهام افزایش یافته و سرمایه به 976/5 خواهد رسید، در این صورت سرمایه گذار به سود خواهد رسید. نکته قابل توجه این است که، اگر سرمایه گذار تمام مبلغ سهم خود را در روز اول به خرید در بازار اختصاص می داد|، اکنون تمام سرمایه اش در ضرر بود.
روش میانگین کم کردن در بورس
احتمالا تاکنون اصطلاح کم کردن میانگین خرید را بین اهالی بورس شنیدهاید. روش میانگین کم کردن در بورس، یک استراتژی خرید است که در صورت افت قیمت سهم کاربرد دارد. کاهش میانگین خرید که برخی مواقع ممکن است با خرید پلهای اشتباه گرفته شود، موافقان و مخالفان زیادی در بین معامله گران سهام دارد. در این مقاله قصد داریم به طور مفصل به این مسئله بپردازیم و از زوایای مختلف آن را بررسی کنیم. با ما همراه باشید.
کم کردن میانگین خرید چیست؟
کم کردن میانگین قیمت خرید یک سهم، در واقع خرید پلهای سهم در صورت افت قیمت است.
میانگین کم کردن (averaging down) در شرایطی کاربرد دارد که پس از خرید یک سهم، قیمت آن افت کند و سرمایهگذار در قیمت پایینتری آن سهام را دوباره خریداری میکند. در این صورت میانگین قیمت خرید تمام شده سهم برای او کاهش خواهد یافت و طبیعتا اگر سهم رشد کند، خیلی زودتر سرمایه گذاری به سود میرسد.
برای مثال فرض کنید شما 10 سهم یک شرکت را با قیمت 100 تومان خریده اید. حال قیمت افت کرده و به 50 تومان رسیده است. اگر در این قیمت نیز 10 سهم این شرکت را خریداری کنید، مثل این است که شما 20 سهم را در قیمت 75 تومان خریده اید. یعنی میانگین خرید شما از 100 تومان به 75 تومان کاهش پیدا کرده است. حال اگر قیمت سهم رشد کند و به 80 تومان برسد، شما وارد سود شده اید. در حالی که اگر میانگین خرید کم نکرده بودید، تا زمانی که دوباره قیمت به 100 تومان نرسد، از ضرر خارج نمیشود. میتوانید کم کردن میانگین خرید را در چندین مرحله انجام دهید و هرچه قیمت پایین تر می رود شما نیز میانگین خرید را کاهش دهید.
شاید با خود بگویید “چقدر خوب، من همیشه سعی خواهم کرد میانگین کم کنم و زودتر به سود برسم”. اما عجله نکنید، این روش معایب خاص خودش را دارد و اگر به درستی انجام نشود میتواند بزرگترین زیان را نصیب معامله گر کند. قبل از آنکه به اشکال این روش بپردازیم، اجازه بدهید منشاء این روش را ذکر کنیم که قطعا خالی از لطف نخواهد بود.
روش مارتینگل و کاهش میانگین خرید
روش مارتینگل در ابتدا برای شرط بندیها انجام میشد و خوب به ظاهر یک راه زیرکانه برای قماربازها بود تا همیشه در شرط بندی ها سود کنند و هیچ گاه متحمل ضرر نشوند💰.
در روش مارتینگل فرد قمارباز (معامله گر) در یک رشته شرط بندی حاضر می شود نه فقط در یک شرط بندی! یعنی او چندین شرط بندی را پشت سرهم انجام میدهد به طوریکه بعد از هر باخت، میزان شرط بندی خود را دو برابر حالت قبل می کند تا جایی که بالاخره در یک شرط بندی ببرد و از این بازی با سود خارج شود. برای روشن شدن چگونگی کارکرد این روش به مثال زیر توجه کنید.
فرض کنید که در یک بازی شرط بندی که موضوع آن انداختن یک سکه است شرکت میکنیم، به طوریکه اگر شیر بیاید معادل میزان شرط بندی میبریم و اگر خط بیاید میزان شرط بندی را میبازیم. فرض کنید این بازی را با n تومان شروع می کنیم. در مرحله اول یا سکه شیر میآید و ما برنده میشویم و پولمان می شود 2n تومان یا خط میآید و n تومان میبازیم. اگر باختیم، در مرحله بعدی میزان شرط بندی را دو برابر می کنیم، یعنی 2n تومان وسط میگذاریم. در این مرحله اگر ببریم آنگاه سود ما در کل n تومان خواهد بود زیرا در این مرحله 2n تومان برده و در مرحله قبل n تومان باخته بودیم. بنابراین سود خاص ما n تومان خواهد بود. حال فرض کنید اگر دوباره در این مرحله ببازیم، برای مرحله بعدی میزان شرط بندی را دوباره دو برابر می کنیم، یعنی 4n تومان. حال اگر برنده شویم آنگاه باز هم در کل n تومان سود کرده ایم:
باخت در مرحله اول و دوم 3n تومان
سود از مرحله سوم 4n تومان
سود کل: 4n-3n=n تومان
این مراحل اگر N بار هم رخ دهد باز در نهایت ما در بار N ام مقدار n تومان سود کرده ایم، البته اگر سرمایه ما تمام نشده باشد!💰💰💰
روش مارتینگل توسط یک آمریکایی ابداع شد و بعد از آن توسط معاملهگران مختلفی با روشهای گوناگون اجرا شد. طبق این روش شما سرمایه اولیه خود را که برای سرمایه گذاری در بورس معیین کرده اید به قسمتهای نامساوی (از توانهای عدد 2) تقسیم میکنید و خرید خود را در قیمتهای مختلف بر مبنای این ضرایب انجام میدهید. برای مثال فرض کنید شما 1 عدد سهم را باقیمت 100 تومان خریداری کرده اید و قیمت آن 30% افت کرده و به 70 تومان میرسد.
بر اساس روش مارتینگل شما باید در این قیمت 2 عدد سهم جدید خریداری نمایید. با این کار میانگین قیمت کل خرید شما به 80 تومان کاهش مییابد. حال اگر قیمت سهم به جای رشد مجدداً افت نماید و به 50 تومان برسد، طبق روش مارتینگل این بار شما باید 2 برابر خرید قبلی یعنی 4 سهم را در این قیمت خریداری کنید. با این کار میانگین قیمت تمام شده هر سهم شما به 63 تومان کاهش مییابد. در واقع انگار شما 7 سهم را در قیمت 63 تومان خریده اید و حال قیمت به 50 تومان رسیده است و این در حالی است که قیمت فعلی سهم در حال حاضر 50% نسبت به قیمت خرید اولیه شما کاهش پیدا کرده است. اگر سهم فقط 26% رشد نماید کل خرید شما سودآور خواهد شد. این روش مشابه همان روش کم کردن میانگین خرید است و میتواند زودتر شما به سود برساند.
مزیت روش میانگین کم کردن چیست؟
مزیت روش میانگین کم کردن این است که ما در صورت افت سهم، از نظر زمانی دچار ضرر نمیشویم. در واقع هنگامی که قیمت سهم از قیمت خرید اولیه ما افت میکند و فاصله میگیرد، میتوان با اجرای این روش، قبل از رسیدن قیمت سهم به قیمت خرید اولیه ما، وارد سود شویم، نه اینکه صبر کنیم تا قیمت سهم به قیمت خرید اولیه برسد و ما تازه از زیان خارج شویم. چه بسا که ممکن است در مواردی قیمت سهم پس از افت به راحتی به قیمتهای قبلی برنگردد و زمان بسیار طولانی طول بکشد و از نظر زمانی برای ما توجیه نداشته باشد و ما مجبور شویم در نهایت با ضرر از معامله خارج شویم. از طرف دیگر در صورت رشد سهم پس از میانگین کم کردن، به دلیل اینکه حجم خرید ما بیشتر شده است، سود بسیار بیشتری خواهیم کرد.
عیب میانگین کم کردن در چیست؟
قطعا روش مارتینگل یا روشهایی مشابه که بر اساس کم کردن میانگین خرید کار میکنند یک ایراد بزرگ دارند. توجه به این نقطه ضعف میتواند دیدگاه شما را به کلی تغییر بدهد. این روش توسط معامله گران بزرگی اجرا شده است و هر کدام از آنها با توجه به سیستمهای معاملاتی خود و استراتژیهایشان آن را شخصی سازی کرده اند. طبق این روش شما میتوانید دفعات متعددی این کار را انجام دهیم و هرچقدر که قیمت سهم افت میکند میانگین قیمت خرید خود را به آن نزدیک کنید. اما نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که سرمایه ما محدود است و ما نمیتوانیم تا ابد بر روی خرید قبلی خود 2 برابر خرید جدید انجام دهیم و با گذشتن چند مرحله از این کار، حجم خرید و سرمایه مورد نیاز برای آن به شدت افزایش پیدا میکند. فرض کنید در هشت مرحله بخواهید میانگین خرید را به این روش کم کنید. اگر در مرحله اول 10 میلیون تومان از یک سهم را خریده باشید، در مرحله هشتم باید 1 میلیارد و 280 ملیون تومان پول داشته باشید. مضاف بر اینکه در طی هفت مرحله قبلی شما 1 میلیارد و 270 میلیون تومان تاکنون از این سهم خریداری کرده اید. میبینید که چگونه تصاعدی مبلغ مورد نیاز برای خرید بیشتر خواهد شد.
حالا چگونه عیب بزرگ روش کم کردن میانگین خرید را بر طرف کنیم👇
در ابتدا باید بگوییم که این ایراد بزرگ کاملا مرتفع نخواهد شد بلکه میتوان آن را مدیریت کرد. برای انجام این کار باید مراحل خرید برای کم کردن میانگین را به تعداد مشخصی محدود کرد تا بتوان از عهده انجام آن برآمد.
برای مثال میتوان پس از افت قیمت سهم، در سه مرحله میانگین خرید را کاهش داد. بدین صورت که سرمایه خود را به ۴ قسمت نامساوی بر اساس ضرایب توان 2 تقسیم کنید و در هر مرحله، آنها را خرج کنید. برای مثال اگر کل سرمایه شما 60 ملیون است باید آن را به قسمت های 4، 8، 16 و 32 ملیون تقسیم کنید. سپس با 4 ملیون شروع کنید و میتوانید با عبور از حد ضرر در مرحله اول 8 در مرحله دوم 16 و در مرحله آخر 32 میلیون سهم را خریداری کنید.💰💰
🔶 این روش زمانی بسیار کاربردی است و میتواند فایده داشته باشد که شما آموزش های تکنیکالی و بنیادی و روانشناسی لازم را دیده باشید و سهمی را که انتخاب کرده اید، سهم با ارزشی باشد ✅✅✅
چه زمانی میانگین کم کنیم؟
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
این سوالی است که بسیاری از افراد آن را میپرسند. اگر منظور زمان خرید های پله ای است، این موضوع با تحلیل تکنیکال و مشخص کردن حد ضرر مشخص میشود. اگر منظور از این سوال این است که در چه مواردی میتوانیم از این روش استفاده کرد باید گفت زمانی که یک سهم بنیادی و باارزش خریده اید و تحلیل بنیادی میگوید که بازار در مورد این سهم در حال حاضر دارد اشتباه میکند.
در بسیاری از مواقع بازار در یک بازه زمانی کوتاه مدت، در مورد قیمت یک سهم دچار اشتباه میشود و قیمت بیش از حد افت میکند. این مواقع بهترین فرصت برای کم کردن میانگین و شکار سهم است. اگر سهمی بنیادی را انتخاب کنید، میتوان با خیالی آسوده تر میانگین خرید را کم کرد زیرا می دانیم که این سهم در آینده نزدیک رشد خوبی را خواهد کرد و به قیمت اصلی خودش خواهد رسید. بنابراین نکته قابل توجه آن که استراتژی کم کردن میانگین باید پس از تحلیل یک سهم بر اساس روشهای مختلف انجام شود و بدون داشتن تحلیل مناسب، نباید اقدام به اتخاذ این روش کرد.
در بسیاری از موارد ممکن است افت یک سهم بی ارزش حد و مرزی نداشته باشد. به اصطلاح “بعضی از سهامها کف ندارند” و شما پس از اینکه آخرین پول خود را نیز در کم کردن میانگین خرج کردید، باز هم شاهد افت قیمت خواهید بود و این روش نه تنها کمکی به شما نمیکند بلکه میتواند باعث زیان بیشتر شما بشود.
اخطار
میانگین کم کردن اگر بر روی سهمهای بنیادی انجام نشود میتواند باعث از دست رفتن 70 درصدی سرمایه شما شود! پس اگر با تحلیل بنیادی آشنا نیستید و نمیتوانید به لحاظ بنیادی سهمهای ارزنده را شناسایی کنید، توصیه اکید داریم که هیچ گاه بر روی سهمی که از آن شناخت کافی ندارید میانگین خرید کم نکنید که این کار میتواند به منزله پایان کار شما در بورس باشد.
فرمول محاسبه میانگین خرید
بسیاری از افراد در بدست آوردن قیمت سر به سر یا همان میانگین خرید خود کمی دچار ابهام هستند. در اینجا فرمول محاسبه میانگین خرید را ذکر میکنیم. فرض کنید ما در سه مرحله یا سه قیمت متفاوت سهمی را با حجم متفاوت خریداری کردهایم و حالا میخواهیم ببینیم قیمت میانگین خرید ما یا همان قیمت سر به سر ما چقدر است.
برای این کار ابتدا حاصل عبارت زیر را بدست اورید:
(تعداد سهامی که در قیمت اول خریدیم ضربدر قیمت اول + تعداد سهامی که در قیمت دوم خریدیم ضربدر قیمت دوم + تعداد سهامی که در قیمت سوم خریدیم ضربدر قیمت سوم)
حال عدد بدست آمده را تقسیم بر تعداد کل سهامی که خریدیم میکنیم و به این ترتیب قیمت میانگین خرید بدست میآید.
نتیجه گیری
روش میانگین کم کردن در بورس میتواند در بسیاری از مواقع مفید باشد و به ما کمک کند تا زود تر از ضرر خارج شویم و بیشتر سود کنیم. اما در اتخاذ این روش نکات زیادی وجود دارد که باید آن را در نظر بگیریم:
- روی سهمی میانگین کم کنید که به لحاظ بنیادی مورد تایید باشد
- زمانی میانگین خرید را کم کنید به لحاظ تکنیکالی مناسب باشد
- مراحل کم کردن میانگین را به سه مرحله محدود کنید
کلام آخر اینکه سرمایه خود را مدیریت کنید و تنها بخشی از سرمایه کلی خود را برای یک سهم و میانگین کم کردن قیمت آن در نظر بگیرید. همیشه باید در پرتفوی شما سهامی از گروه های مختلف وجود داشته باشد. برای افراد مبتدی، میانگین کم کردن دامی است که آنها را به سمت تک سهم شدن میکشاند، مراقب این دام باشید.
معاملهگر هستید یا سرمایهگذار
نکته پایانی اینکه باید ابتدا مشخص کنید معاملهگر هستید با سرمایهگذار؟ در معاملهگری اصلا چیزی به نام “میانگین کم کردن” وجود ندارد! برای روشن شدن این موضوع مقاله زیر را مطالعه کنید:
تفاوت تحلیلگری، سرمایه گذاری و معاملهگری
خرید پله ای به چه معناست؟
این روزها بازار کریپتو نوسانات عجیبی را تجربه میکند. از سودهای 100 تا 300 درصدی گرفته تا سقوطهای 40 تا 70 درصدی! خب این ذات بازار است. بازار و دنیای کریپتو جذابیتش همین است و اگر با علم و آموزش وارد بازار شویم، قطعا جز سود کنندهها خواهیم بود.
اما این بازار اصطلاحات جالبی داشته که تاکنون خیلی از آنها را برای شما به صورت خلاصه و بسیار ساده معرفی کردهایم.
در این مطلب به معنی و مفهوم ATH و ATL نگاهی میاندازیم.
حتما در همین مدت شنیدهاید که مثلا میگویند دوج کوین توانسته است ATH جدیدی را ثبت کند. یا مثلا ریپل با سقوطی عجیب به ATL رسیده است.
معنی ATH چیست؟
ATH یا اوج قیمت بی سابقه مخفف عبارت All-Time Hight است. هر گاه رمز ارزی در شرایط بولران قرار گرفته و بتواند سقف قیمت قبلی خود را شکسته و در عدد جدیدی معامله شود، اصطلاحا میگویند ATH اتفاق افتاده است و فلان رمز ارز توانسته است خرید پله ای به چه معناست؟ عدد جدیدی را برای خود به ثبت برساند. باید توجه داشت که معامله در این قیمت و این شرایط ریسک بسیار بالایی دارد.
معمولا ارزها پس از شکستن سقف های قبلی، پولبک زد و اصلاح مختصری را تجربه میکنند. پس هیچ گاه در سقفهای قیمتی خرید سنگین انجام نداده و پس از تثبیت قیمت بالای این عدد، اقدام به خرید پله ای کنید.
معنی ATL چیست؟
ATL یا کمترین قیمت بیسابقه مخفف عبارت All-Time Low است. هرگاه رمز ارزی در بازار نزولی و خرسی اصلاح بیسابقه ای را تجربه کرده و به پایین ترین قیمت ثبت شده خود برسد میگویند ATL اتفاق افتاده است.
خرید در این نقطه هم بسیار ریسک دارد. بسیاری از تحلیلگران معتقدند در این قیمت ها بهترین وقت برای خرید است چون قیمت به کف رسیده و قطعا رشد عجیبی پس از این رویداد وجود دارد. از سوی دیگر برخی دیگر از تحلیلگران معتقند که باید در این موارد نیز برای خرید مواظب بود. چون شکسته شدن حمایتها، معمولا نوید سقوط دیگری را نوید میدهد
موتور پله ای یا استپر موتور
موتور پله ای یکی از موتورهای با دقت بالا جهت کاربردهای الکترونیکی و صنعتی می باشد.
این موتور امکان گردش در زاویه های محدود را فراهم می آورد و صرفا توسط برد الکترونیکی کنترل می شود،
در واقع امکان به کارگیری این موتور بدون یک کنترل کننده الکتریکی امکان پذیر نیست.
در ادامه درباره این موتور بیشتر توضیح خواهیم داد.
همان طور که می دانید انواع مختلفی از موتورها در صنعت برق و الکترونیک استفاده می شوند.
این موتورها با جریان، ولتاژ، فرکانس و البته قدرت های متفاوتی عرضه می شوند.
در شکل زیر چند مدل موتور الکتریکی در سایز و قدرت متفاوت مشاهده می کنید.
1# علل نیاز به موتور پله ای
موتورهای معمولی با دریافت جریان برق با سرعت ثابت یا متغیر در جهت راست گرد یا چپ گرد به چرخش در می آیند.
حال فرض کنید به موتوری نیاز داریم که لازم باشد به صورت کاملا دقیق بچرخد.
یعنی مثلا اگر به آن دستور دهیم که ۱۲ درجه در جهت ساعتگرد بچرخد، دقیقا به همان اندازه گردش کند نه بیشتر و کمتر.
این وظیفه ایست که موتور پله ای برای ما انجام می دهد.
برای درک بیشتر این نیاز به شکل زیر نگاه کنید.
میز A روی میز B حرکت می کند، این کار از طریق چرخش پیچ C امکان پذیر می شود.
پیچ C به پولی D متصل است؛ یعنی اگر پولی D را بچرخانیم میز A حرکت می کند،
حال پولی D با موتور الکتریکی ساده به گردش دربیاید امکان تنظیم دقیق حرکت میز A نسبت به B فراهم نمی شود.
اما راه حل چیست؟
مکانیزمی شبیه مکانیزم شکل بالا در تصویر زیر نشان داده شده.
به شکل زیر نگاه کنید، این شکل یک میز دستگاه دقیق را نشان می دهد.
میز این دستگاه با چرخش دقیق پولی A حرکت می کند. یعنی اگر پولی A به میزان ۱۰ درجه بچرخد،
میز به اندازه 0/05 میلیمتر حرکت می کند.
همان طور که می بینید دو پولی A و C توسط تسمه به یکدیگر متصل شده اند. یعنی چرخش پولی C باعث چرخش پولی A می شود.
پولی C نیز به موتور پله ای B متصل شده.
با چرخش دقیق موتور پله ای B پولی C و در نهایت پولی A به صورت کاملا دقیق به چرخش درآمده و
میز خرید پله ای به چه معناست؟ دستگاه با دقت زیاد و به صورت کنترل شده حرکت می کند.
2# کاربرد موتور پله ای
موتور های پله ای در ابعاد و اندازه های گوناگونی ساخته می شوند و
در هر مکانیزمی که نیاز به دقت و سرعت عمل بالا باشد به کار می روند.
در شکل زیر چند موتور پله ای را مشاهده می کنید.
در ادامه به صورت دقیق تر به کاربرد این موتور ها اشاره کرده و در نهایت عملکرد موتورهای پله ای را شرح خواهیم داد.
پس هم چنان با ما همراه باشید.
1-2# ماشین ابزار های دقیق
برای تولیدات قطعات صنعتی به دقت بسیار زیادی در ابعاد و اندازه های تولیدی نیاز است.
دستگاه هایی که برای این منظور استفاده می شوند در محورهای طولی، عرضی و ارتفاعی تنظیم شده و حرکت می کنند.
برای تنظیم و حرکت دقیق میز این دستگاه های از دستگیره یا فلکه های مدرجی استفاده می شود که
توسط اپراتور دستگاه چرخانده می شود.
در تصویر چپ شکل زیر فلکه A و B را مشاهده می کنید.
این فلکه ها توسط اپراتور دستگاه چرخانده می شود تا
میز دستگاه در جهات مختلف به صورت دقیق (با توجه به مدرجات روی فلکه) حرکت کند و
دستگاه تنظیم شود.
در دستگاه های تولید اتوماتیک به جای استفاده از فلکه های دستی از موتورهای پله ای استفاده می شود تا
تنظیم دقیق و مرحله به مرحله میز به صورت اتوماتیک انجام شود نه توسط اپراتور دستگاه.
در تصویر بالا این موتورهای پله ای با C و D نشان داده شده اند.
2-2# کاربرد موتور پله ای در رباتیک
تقریبا در تمام ربات ها به علت نیاز به حرکت دقیق در تمام جهات از موتورهای پله ای استفاده می شود.
در شکل زیر یک ربات را مشاهده می کنید که
موتورهای پله ای B ،A و C وظیفه تنظیم و حرکت اهرم های ربات در جهات مختلف را بر عهده دارند.
هم چنین در مکانیزم حرکتی ربات های چرخ دار نیز تقریبا می توان گفت که
فقط از موتورهای پله ای استفاده می شود.
چون همان طور که می دانید حرکت ربات بر روی زمین باید دقیق باشد و
قابلیت چرخش ربات بدون استفاده از مکانیزم های پیچیده ای چون فرمان فراهم باشد.
موتورهای پله ای A و B در شکل زیر وظیفه حرکت دقیق و تنظیم شده ربات را بر عهده دارند.
هم چنین با تغییر سرعت موتورهای چپ و راست، امکان چرخیدن ربات به دور خود و در نتیجه تغییر جهت حرکت نیز فراهم می شودY
بدون این که نیاز به استفاده از مکانیزم های پیچیده باشد.
جالب است بدانید مکانیزم گفته شده در تانک های جنگی نیز به کار می رود.
تانک های جنگی فرمان ندارند و چرخ ها و زنجیرهای آن ها ثابت می باشند.
برای تغییر جهت تانک، سرعت چرخ های یک سمت کمتر می شود تا تانک به آن سمت منحرف شود و جهت حرکت آن تغییر کند.
البته در تانک از موتور پله ای استفاده نمی شود!
3-2# کاربرد موتور پله ای در خرید پله ای به چه معناست؟ خودرو
به عنوان آخرین مثال از کاربرد موتور پله ای می توان به استفاده از آن در مکانیزم تنظیم هوای ورودی به داخل موتور خودرو اشاره کرد.
در شکل زیر یک مجموعه دریچه گاز خودرو نشان داده شده.
هوای داخل سیلندر خودرو از مدخل ورودی این مکانیزم تامین می شود.
کنترل مدخل ورودی با دریچه پروانه ای امکان پذیر می شود که
در شکل زیر با فلش سبز نشان داده شده است.
تنظیم این دریچه توسط موتور پله ای یا استپر موتور انجام می شود.
استپر موتور با رنگ مشکی در سمت راست این مکانیزم نصب شده است.
استپر موتور فرمان میزان باز یا بسته کردن دریچه هوای ورودی خودرو را از کامپیوتر خودرو دریافت می کند.
3# مکانیزم داخلی و عملکرد استپر موتور
اما موتور پله ای چگونه کار می کند؟
برای درک عملکرد موتور پله ای باید با مقدمات عملکرد کلی موتورهای الکتریکی آشنا باشید،
اگر نه ممکن است درک عملکرد این موتور برای شما کمی مشکل باشد.
موتورهای پله ای از تعداد بیشتری قطب یا سیم پیچ مستقل در استاتور (و گاهی اوقات روتور) بهره می برند.
سیم پیچ های استاتور بصورت مرحله ای مگنت شده و
امکان چرخش با زاویه مشخص را برای روتور فراهم می کنند.
در شکل زیر، محور روتور با C نشان داده شده، در این حالت قطب های بالا و پایین استاتور مگنت شده اند و
باعث جذب قطب های آهنربایی روتور می شوند.
(قطب های آهنربا شده روتور با رنگ آبی و قرمز نشان داده شده اند)
بنابراین همان طور که در شکل می بینید روتور در جهت نشان داده شده قرار می گیرد.
اکنون اگر قطب های A و B مگنت شوند
قطب های قرمز و آبی روتور به سمت قطب های A و B جذب می شوند و
باعث می شود که روتور ۹۰ درجه بچرخد.
همان طور که می بینید با تنظیم مگنت شدن یا نشدن قطب های استاتور، امکان چرخش دقیق روتور فراهم می شود.
برای چرخش دقیق تر روتور می توان از تعداد بیشتر قطب های آهنربایی (یا همان سیم پیچ ها) در استاتور و روتور استفاده کرد.
مثلا در شکل زیر از سه قطب در روتور و ۸ قطب در استاتور برای افزایش دقت چرخش موتور پله ای استفاده شده است.
دیدگاه شما