روانشناسی بازار – آشنایی با تحلیل تکنیکال (بخش هفتم)
در قسمت قبل اشاره کردیم که برای ارائه تحلیل بهتر باید علت حرکات قیمتی را دنبال کنیم تا معلول. و فهمیدیم که علت اصلی حرکات قیمتی، درواقع در تصمیم معاملهگران نهفته است. یک تحلیلگر حرفهای باید در روانشناسی بازار هم خوب باشد، تا بتواند اثرات تصمیم معاملهگران، در دستههای مختلف را نیز در نمودار ببیند. حال برای اینکه این موضوع را بهتر درک کنیم ابتدا باید بفهمیم که این تصمیمات چگونه گرفته میشود تا بتوانیم روانشناسی بازار را نیز بهتر درک کنیم.
چگونه ما سود میبریم؟
مسلم است که سود با ورود ما به یک معامله و به دنبال آن، حرکت قیمت در جهت معامله ما ایجاد میشود. بهعنوان مثال در نمودار زیر اگر ما در نقطه A وارد معامله خرید شده باشیم و قیمت به دنبال آن افزایش داشته باشد، میتوانیم در نقطه B سود خود را برداشت کنیم. یا در حالت دوم وقتی در نقطه C وارد معامله فروش شده باشیم، بهدنبال کاهش قیمت تا نقطه D میتوانیم به سود برسیم.
در مثال فوق مشاهده کردیم که لازمه سود کردن فقط نقطه ورود به معامله نیست، درک بازار مالی درک بازار مالی بلکه مهم این است که بعد از ورود، قیمت در جهت معامله ما حرکت کند. لذا لازم داریم که تعریف سفارشات قیمت را نیز بشناسیم.
جریان سفارشات قیمت در معاملات خرید
حرکت صعودی قیمت از جریان سفارشهای صعودی در بازار ایجاد میشود. این جریان از تمایل خالص صعودی معاملهگرانی ایجاد میشود که به دلایل مختلف تصمیم به خرید گرفتهاند.
جریان سفارشات قیمت در معاملات فروش
حرکت نزولی و کاهش قیمت از جریان سفارشهای فروش در بازار ایجاد میشود. این جریان از تمایل خالص نزولی معاملهگرانی ایجاد میشود که به دلایل مختلف تصمیم به فروش گرفتهاند.
نکته: اگر جریان سفارشات بعد از نقطه ورود به معامله، هم جهت با معامله ما نباشد، ما سود نخواهیم کرد!
روانشناسی بازار
فرض کنید شما یک سهم را میخرید.
سوال: چه تضمینی وجود دارد که قیمت سهم بعد از خرید ما افزایش یابد؟ آیا ما بهعنوان یک معاملهگر میخریم چون ارزان است یا میفروشیم چون گران است؟ از کجا معلوم که بعد از خرید ما قیمت ارزانتر نشود؟
شاید پرسیدن همین سوالها در دل شما کلی استرس ایجاد کند. اما دقیقا همین احساسات معاملهگران (گروه C) هستند که باعث ایجاد جریانات قیمتی کوتاه مدت میشوند (یادآوری: جریانات قیمتی بلند مدت را معاملهگران گروه A ایجاد میکنند).
ما بهعنوان معاملهگر باید نقاطی از بازار وارد معامله خرید شویم که جریانات قیمتی بعد از ما خرید کنند. همچنین در مناطقی وارد معامله فروش شویم که بعد از ما سایرین نیز بفروشند. برای اینکار، تحلیلهای ما باید بر مناطق تجمع تصمیمگیری معاملهگران متمرکز شود.
بیشتر تماشا کنید. سعی کنید هرجا و هر موقعیتی از بازار را تحلیل نکیند تا درگیر احساسات در معامله و تحلیل خود نشوید!
روند تصمیمات معاملهگران در روانشناسی بازار چگونه است؟
گفتیم که علت اصلی حرکات قیمتی ناشی از تصمیمات انواع معاملهگران است. درصد زیادی از تصمیمات معاملهگران در بازار منشا احساسی و هیجانی دارد (90-80 درصد) و درصد کمی از آن نیز براساس شواهد منطقی و تحلیلی است (20-10 درصد). برای درک بهتر، روانشناسی معاملهگران در بازار را بهشکل نمودار زیر میتوان تعریف کرد، که باهم آن را مرحله به مرحله بررسی میکنیم.
روانشناسی معاملهگران در بازار
معاملهگر با خوشبینی وارد بازار میشود و وقتی جریانات قیمتی در جهت خرید او حرکت میکند، بعد از مدتی سود کردن به ناحیه شوق میرسد. پس از آن قیمت همچنان بالا میرود و معاملهگر دچار احساس هیجان میشود.
در این مرحله معمولا معاملهگران طمعکار میشوند و حجم معاملات خود را افزایش میدهند تا سود بیشتری نیز ببرند. بعد از اینکه قیمت بازهم بالاتر میرود، معاملهگر به ناحیه رضایتمندی میرسد که دیگر من بهترین معاملهگر و یا تحلیلگر دنیا هستم.
در روانشناسی بازار اینناحیه ماکزیمم فشار روانی مثبت روی معاملهگر است. در این حالت هرچه بگویید که قیمتها ممکن است ریزش داشته باشد، او حرف شما را قبول نخواهد کرد!
فاز دوم
در این مرحله بعد از اینکه قیمت کمی افت میکند معاملهگر دچار کمی اضطراب میشود که شاید حرفهای بقیه درست باشد. اما به دلیل غالب بودن احساس هیجان بازهم این اضطراب خیلی بهچشم نمیآید. در این مواقع معاملهگر سعی میکند تا بهدنبال افرادی بگردد که تحلیل او را تائید میکنند.
با ادامه ریزش معاملهگر دچار ترس میشود و درک بازار مالی هنگامی که قیمت به محدوده خرید اولیه میرسد، دیگر دچار ناامیدی شده است. در این مرحله معمولا تحلیلگرانی که احساسی عمل میکنند، سعی دارند نمودار را طوری ببینند که میخواهند، و با اینکار چشم خود را روی واقعیت میبندند.
به عنوان مثال در این مرحله که قیمت به زمان قیمت اولیه ورود برگشته، تحلیل الگوی کف دوقلو ارائه میدهند. درصورتیکه هنوز کف دومی تشکیل درک بازار مالی نشده. این تحلیل توهمی بیش از خیالات تحلیلگر و معاملهگر نیست، که میخواهند الگو را پیشبینی کنند (به هیچ عنوان اینکار را انجام ندهید).
بعد از اینکه قیمت از کف قبلی نیز عبور کرد، معاملهگر وارد فاز وحشت میشود. اما چون از قیمت خرید خود فاصله زیادی ندارد، همچنان امید به برگشت جریانات قیمتی را دارد (امید به بازگشت، دشمن سرمایه شماست). در مرحله بعد و با ادامه ریزش، معاملهگر اصطلاحا تسلیم میشود زیرا قیمت از نقطه خرید او فاصله زیادی گرفته و او را متحمل ضررهای سنگینی نموده است. با ادامه ریزش دیگر وارد فاز دلسردی شده و معمولا بهخود میگویند که این وضعیت برای همه یکسان است. بعد از این مرحله، قیمت همچنان در آنناحیه باقی مانده و دیگر معاملهگر افسرده میشود چرا که سرمایهاش از بین رفته است و همه خیالاتی که داشته برعکسش اتفاق افتاده. در روانشناسی بازار، این قسمت اوج فشار روانی منفی بر روی معاملهگر است.
فاز سوم
در این فاز قیمت بعد از کفسازی دوباره به سمت بالا حرکت میکند. در ابتدای این دوران تمامی جریانات قیمتی صعودی از طرف معاملهگر بهعنوان یک پولبک موقتی شناخته میشود. این قضیه تا جایی ادامه دارد که معاملهگر وارد فاز امید شود. بعد از اینکه صعود قیمت همچنان ادامه پیدا میکند و از کف قبلی خود فاصله میگیرد، معاملهگر امید بیشتری به برگشت قیمت پیدا میکند و وارد فاز آسایش میشود. در این مرحله تا حدی ضررهای معاملهگر جبران شده و همچنان امیدوار است. معمولا در این مرحله معاملهگر میگوید پس از رسیدن قیمت به نقطه خرید قبلی خود، در اولین فرصت و بدون ضرر از معامله خارج میشوم.
این سیکل احساساتی بود که در دوران صعودی و نزولی و همچنین دوران برگشت قیمتی، تمامی معاملهگران ممکن است تجربه کنند. لازم به ذکر است که این احساسات را معمولا در گروه B و C میتوان مشاهده کرد. اما گروه معاملهگران A به دلیل اینکه پشتوانه قوی در بازار دارند معمولا در معاملات خود دچار درک بازار مالی این احساسات نمیشوند.
این نکات را در هیچ کتابی به شما نمیگویند:
ما میتوانیم از طریق تحلیلهایمان و باتوجه به روانشناسی بازار، نقاطی را تشخیص دهیم که گروه زیادی از معاملهگران در حالت فشار بیش از حد و احساسی قرار دارند و میتوانند جریانات قیمتی را در آن ناحیه از بازار ایجاد کنند.
بهعبارتی دیگر در زمان اوجگیری احساسات، تصمیمگیری و عمل انسان بهخاطر نیاز شدید به واکنش اضطراری، بسیار قابل پیشبینی است. این خصوصیتی است که ما بهدنبال آن هستیم. در این نقطه ما نمودار را تحلیل میکنیم و به دنبال یک ستاپ معاملاتی با ریسک به ریوارد مطلوب میگردیم تا بتوانیم از آن به نفع خود سود ببریم.
نکات مهم در زمان تحلیل
بازی واقعی معاملهگری باید بر تحلیل در مورد تصمیمگیری دیگر معاملهگران متمرکز باشد (روانشناسی بازار).
همواره هدفتان درک حرکات قیمت، از دید تصمیمها و عمل سایر معاملهگران باشد (درک بهتر موقعیت نمودار).
هدفتان تعیین محلی که تعداد زیادی از معاملهگران در تصمیمگیری هایشان اشتباه میکنند باشد(بهعنوان مثال ناحیه حمایت و مقاومت).
بعد از تحلیل و با درنظر گرفتن روانشناسی بازار، ستاپ معاملاتی را پیدا و باتوجه به جریانات قیمتی، حد ضرر و سود را مشخص کنید و تا آخرین لحظه نیز به تحلیل خود پایبند بمانید (داشتن ایمان به تحلیلی که میکنید بسیار مهم است و این موضوع نباید به تعصب تبدیل شود).
۷ کتاب آموزش بورس؛ بهترین کتابها برای آموزش تحلیل تکنیکال و فاندامنتال
امسال بحث بورس و بازار سهام خیلی داغ بود، از جهشهای غیرمنتظره آغاز سال تا افت سنگین نیمه سال. در این بین، آنچه بیش از هر چیز روشن شد اهمیت آموزش و کسب دانش برای فعالیت در این حوزه است. در این مطلب، ۷ کتاب آموزش بورس را از بهترین کتابها در زمینه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال (بنیادی) معرفی میکنیم.
سرمایهگذاری در بازار سهام و اوراق بهادار یکی از روشهای رایج سرمایهگذاری در سراسر جهان و در ایران است. بسته به اینکه با دید بلندمدت یا کوتاهمدت وارد این بازار میشوید، باید از سطح دانش کافی برخوردار باشید. امکان واگذاری سرمایهتان به کارشناسان و سبدگردانها را هم دارید؛ اما اگر میخواهید خودتان سرمایهتان را مدیریت کنید، بهتر است دانشتان را در این زمینه افزایش دهید.
در گام اول، چند اصطلاح را باهم مرور میکنیم:
بورس اوراق بهادار
بازار سهام ابزاری برای تأمین سرمایه شرکتها و شریککردن افراد عادی در سود و زیان شرکتهاست. در بورس، اوراق بهادارِ دیگر مانند اوراق مشارکت، اجاره و رهن هم معامله میشود. عرضه اوراق قرضه یا مشارکت از سوی دولت نیز یکی از ابزارهای رایج تأمین سرمایه است. در کنار آن، در سالهای اخیر، عرضه سهام شرکتهای دولتی در روند خصوصیسازی افزایش چشمگیری داشته است.
بورس ایران وضعیت و محدودیتهای خاصی دارد که در دیگر بازارهای سهام دنیا دیده نمیشود. بهعلاوه، بحث درباره دستکاری بازار و رانتهای اطلاعاتی همیشه درمورد بورس ایران داغ بوده است. البته که این موارد در درجات مختلف ممکن است در بازار سهام کشورهای دیگر هم وجود داشته باشد. با همه اینها، با کسب دانش و تعیین راهبرد پایدار امکان بهرهبرداری و کسب سود از بورس اوراق بهادار ایران برای هرکسی وجود دارد؛ چنانکه افراد بسیاری در طول این سالها به درآمدزایی از بازار سهام مشغول بودهاند.
دانش تحلیل بازار و سهام یکی از مهمترین و مؤثرترین ابزارها برای فعالیت در بورس است. تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی (فاندامنتال) از رایجترین روشهای تحلیل برای دستاندرکاران بورس اوراق بهادار است.
تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال روشی است برای پیشبینی قیمت در بازارها، بر پایه بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات در آن بازار. تحلیل تکنیکال، علاوه بر بازار بورس اوراق بهادار، در بازار ارز و فارکس و بورس کالا هم به کار میرود. تحلیل تکنیکال در واقع بررسی رفتار بازار و پیشبینی روند آن با استفاده از نمودارهاست.
تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی روشی برای تعیین ارزش ذاتی اوراق بهادار بر پایه عوامل مختلف اقتصادی و مالی است. در تحلیل بنیادی، عوامل مؤثر بر ارزش سهم از عوامل اقتصاد کلان (مانند اوضاع اقتصادی و وضعیت سایر بازارها) تا عوامل اقتصاد خرد (مانند نحوه مدیریت شرکت) ارزیابی میشود. خروجی این ارزیابی مشخص میکند قیمت فعلی سهم بیشتر یا کمتر از ارزش ذاتی آن است. تحلیل بنیادی، علاوه بر سهام، برای ارزیابی سایر اوراق بهادار مانند اوراق بدهی یا مشتقه هم به کار میرود.
۷ کتاب آموزش بورس در زمینه تحلیل تکنیکال و بنیادی
کتابهای بسیاری در زمینه آموزش تحلیل تکنیکال و بنیادی وجود دارند. در کنار برخی کتابهای تاریخگذشته و قدیمی، برخی کتابها بدون اینکه به زمان و مکان خاصی محدود باشند، برای هر علاقهمندی مفید و کاربردیاند.
کتابهای این فهرست در زمان جاری قابلاتکا هستند. همچنین خوب است بدانید تمرکز کتاب های آموزش بورس این فهرست در زمینه تحلیل تکنیکال بر اصول پایهای تحلیل و خواندن نمودارها بهعنوان ابزاری برای شناسایی روانشناختی بازار است، نه ارائه انبوهی از نمودارها و گرافها. این کتابها به معاملهگران کمک میکنند درک بهتری از بازار داشته باشند و بتوانند راهبرد معامله خودشان را تعیین کنند.
۱. کتاب شروع تحلیل تکنیکال
این کتاب گزینه خوبی برای معاملهگران تازهکار است. کتاب شروع تحلیل تکنیکال همه موضوعات کلیدی تحلیل تکنیکال را شرح میدهد. این کتاب، علاوه بر معرفی الگوهای نموداری و اندیکاتورها، بخشهایی را به چگونگی انتخاب نقطه ورود و خروج، توسعه نظام معامله و طراحی برنامهای برای معاملهگری موفق اختصاص داده است. این موضوعات عناصر راهگشا برای موفقیت در معاملهگری سهاماند. باید بدانید تعداد کتابهایی که همه این موارد را یکجا به شما ارائه میکنند زیاد نیست.
۲. کتاب تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه
این کتاب، با وجود جزئیات فراوان، رویکردی قابلفهم و کاربردی دارد. جان مورفی، با بیش از ۴۰ سال سابقه در تحلیل بازار، شخصیتی پیشرو در زمینه تحلیل تکنیکال است. او که مهارت ویژهای در توضیح موضوعات پیچیده و قابلفهمکردن آنها دارد، نگاهی به بازارهای آتی و رابطه آن با تحلیل تکنیکال دارد.
کتاب تحلیل تکنیکال در بازارهای سرمایه، که بهویژه به تازهواردهای بورس توصیه میشود، مفاهیم اساسی تحلیل تکنیکال را طوری توضیح میدهد که معاملهگر میتواند بهخوبی آنها را در عمل اجرا کند. این کتاب شما را با تازهترین ابزارهای فنی تحلیل هم آشنا میکند. همچنین، با توضیح جامع روابط درون بازار، چرخش سهام و نمودار شمعی به معاملهگر علم و هنر خواندن نمودارها و اندیکاتورها را آموزش میدهد.
۳. کتاب الگوهای شمعی ژاپنی
این کتاب راهنمای جامع نمودارهای شمعی است که یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند. پیش از فعالیتهای آموزشی نیسون، نمودارهای شمعی ژاپنی برای غربیها ناشناخته بود. امروزه، نمودارهای شمعی را میتوان ابزاری اساسی در تحلیل تکنیکال دانست که نقش مهمی در موفقیت معاملهگران در سراسر دنیا دارد.
نیسون این نمودار را به عموم معرفی کرد و مؤسسات مالی را آموزش داد. او در این کتاب، همه الگوهای شمعی را که امروزه معاملهگران استفاده میکنند معرفی میکند. نیسون همچنین توضیح میدهد این ابزار تطبیقپذیر و خلاقانه چطور با دامنه متنوعی از ابزارهای تحلیل تکنیکال ترکیب و به ابزاری کارآمد برای تحلیل بازار تبدیل میشود. مطالعه این کتاب با صدها مثال متنوع به هر معاملهگری توصیه میشود.
۴. کتاب دایرةالمعارف الگوهای نموداری
این کتاب حقیقتا دایرةالمعارف است. کتاب فهرستی منحصربهفرد از الگوهای نموداری ارائه میکند. بهعلاوه، با نگاهی آماری، چگونگی کاربرد این الگوها را در پیشبینی و تغییر قیمتهای آینده توضیح میدهد. تحلیلهای آماری بولکوفسکی، که خود تحلیلگر تکنیکال است، وجه تمایز این کتاب از دیگر کتابهای این حوزه است. کتابهای دیگر فقط الگوهای نموداری و چگونگی خواندنشان را توضیح دادهاند.
این کتاب همچنین شامل ۱۰ الگوی رویدادی است که به معاملهگران متوسط کمک میکند از رویدادهای مالی مانند ارائه صورتهای مالی فصلی در معاملاتشان بهره بگیرند. هر الگوی نموداری با جزئیات توضیح داده و تحلیل شده است. نخست الگو معرفی میشود، سپس رفتار و رتبه عملکرد آن توصیف میشود. در پایان، راهنمای جامع شناسایی نقاط و توضیحاتی درباره موارد شکست الگو و راه اجتناب از آنها ارائه میشود. نویسنده درباره راهبردهای اثربخش معامله بهکمک الگوهای نموداری و کاهش ریسک نیز صحبت میکند.
۵. کتاب جادوگران بازار نوین
این کتاب دربرگیرنده مصاحبه نویسنده با مجموعهای از برترین معاملهگران دنیاست. کتاب جادوگران بازار نوین رویکردهای ارزشمندی را ارائه میکند که از ذهن هوشمندترین افراد دنیای بورس استخراج شدهاند. این کتاب، که برای معاملهگران تازهکار و هم برای حرفهایها سودمند است، با داستانهایی از معاملات موفق، به یادگیری هنر ظریف معاملهگری و تقویت مهارتهای مدیریت ریسک کمک میکند. همچنین یکی از بهترین کتابها در زمینه تحلیل تکنیکال است که زبانی غیررسمی و خودمانی دارد.
کتاب شامل مصاحبههایی با بروس کونر (کارشناس مدیریت صندوقهای پوشش ریسک، مدیرعامل کمکپیتال و عضو هیئتمدیره مؤسساتی مانند مدرسه موسیقی جولیارد)، مارتی شوارتز (معاملهگر و برنده مسابقات سرمایهگذاری آمریکا در سال ۱۹۸۴)، اد سیکوتا (معاملهگر و پیشرو در زمینه معاملات سیستمی بر مبنای الگوریتمها)، تام بالدوین (معاملهگر متخصص در اوراق قرضه که بهعقیده والاستریتژورنال یکتنه میتواند بازار اوراق قرضه را جابهجا کند) و دیگر سرشناسان دنیای بورس است. تلاش قابلتحسین شواگر در نگارش این کتاب به آفرینش راهنماییِ بنیادینی برای معاملهگران بر پایه تجربیات دستاول افراد موفق این حوزه انجامیده است.
۶. کتاب سرمایهگذار هوشمند
بهعقیده بسیاری، این کتاب بهترین کتاب در زمینه تحلیل بنیادی است. کتاب سرمایهگذار هوشمند، که نویسنده نامدار بنجامین گراهام آن را نگاشته است، نکات ارزشمندی را درباره سرمایهگذاری بر پایه ارزش ارائه میکند. برخی این کتاب را کتاب مقدس دنیای سرمایهگذاری میدانند، زیرا نشان داده است که به درد هر نوع سرمایهگذاری میخورد.
آنچه کتاب را حقیقتا ارزشمند میکند مباحثش راجعبه تحلیل عملکرد آینده شرکتهاست. کتاب همچنین به یادگیری مطالعه صورتهای مالی شرکتها نیز کمک میکند. این کتاب بنجامین گراهام الهامبخش نسلهای مختلفی از معاملهگران بوده است و به افراد بسیاری کمک کرده است تا از اشتباههای زیانبار اجتناب کنند. مطالعه کتاب سرمایهگذار هوشمند به معاملهگر کمک میکند برای مدیریت سبد سهام راهبردی بلندمدت تعیین کند.
۷. کتاب سهام عادی با سود غیرعادی
این کتاب در طول بیش از ۶۰ سالی که از چاپ نخستش میگذرد، منبعی سودمند و الهامبخش برای طیف وسیعی از سرمایهگذاران بوده است. فیلیپ فیشر، که خود تحلیلگر مالی است، به سرمایهگذاران نشان میدهد چگونه بر پایه سابقه عملکرد سهام شرکتی، برای سرمایهگذاری روی آن تصمیمی حسابشده بگیرند. مطالعه دقیق کتاب خواننده را با تحلیل بنیادی آشنا میکند. رویکردهای ارائهشده در این کتاب به خواننده کمک میکند با اعتمادبهنفس برای سرمایهگذاری تصمیم بگیرد.
کتاب سهام عادی با سود غیرعادی بهویژه در بین حرفهایهایی که توصیههای کتاب را در پیش گرفتهاند پرطرفدار است. این کتاب برای کسانی که با سرمایهگذاری و تصمیمگیری در این حوزه آشنا هستند مکمل ارزشمندی است که به دانش آنها بهشکلی چشمگیر میافزاید. علاوه بر این، توصیف روشن، مختصر و دقیق نویسنده (که بهشکلی ساختارمند ارائه شده است) خواندن و درک آن را برای مخاطب سادهتر کرده است.
کلام آخر
اینکه راهبرد سرمایهگذاری شما چیست و بر چه اساسی اقدام به سرمایهگذاری و معامله میکنید به خودتان بستگی دارد؛ اما برای کسانی که بهدنبال رسیدن به جایگاهی قدرتمند در این حوزهاند، کسب دانش و توانایی درک چشماندازهای موجود در حوزه سرمایهگذاری بیتردید اهمیت بسیاری دارد. تحلیل تکنیکال و بنیادی دو ابزار قدرتمند و رایج برای کسب دانش و اطلاعات در این حوزه هستند. بنا بر نظر کارشناسان و دستاندرکاران این حوزه، مطالعه کتابهای معرفیشده در این مطلب کمک شایانی به کسب سود و کاهش ریسک و در نهایت، رسیدن به جایگاه دلخواهتان در این حوزه میکند.
اگر تجربهای در زمینه معامله سهام و سرمایهگذاری در حوزه اوراق بهادار دارید، خوب است آن را با ما در میان بگذارید. اگر کتاب یا کتابهایی از ۷ کتاب آموزش بورس این مطلب را خواندهاید، خوشحال میشویم نظرتان را بدانیم. به ما بگویید چقدر موافقید که این کتابها تأثیرگذار و سودمندند.
آشنایی با روانشناسی بازار بورس و سرمایه گذاری
روانشناسی بازار بورس اهمیت زیادی دارد و به افراد کمک میکند تا در مواقع لزوم، احساسات خود را کنترل کنند و اشتباهاتشان را به حداقل برسانند. در واقع میتوان گفت که هدف اصلی روانشناسی در بورس، رسیدن به یک آرامش درونی برای کنترل احساس و هیجان در شرایط سخت میباشد. بهعنوان مثال نگه داشتن یک سهم به مدت طولانی در پرتفوی به این معناست که فرد میخواهد از بروز زیان اجتناب کند. البته گاهی اوقات همین مفهوم اجتناب از زیان موجب میشود تا فرد همین که سود کمی عایدش شد، فوراً اقدام به فروش سهامش نماید. موارد گفته شده تنها بخشی از مواردی هستند که تریدرها به دلیل عدم برخورداری از مهارتهای روانشناختی از خود بروز میدهند و متحمل ضرر و زیانهایی میشوند. برای کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با اهمیت روانشناسی در بازار سرمایهگذاری و معاملات، با ادامهی این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ همراه باشید.
کاربرد روانشناسی بازار بورس در معاملات
تاثیر روانشناسی بازار بورس در معاملات بورسی
بازارهای مالی مثل بازار بورس تهران، به همان میزان که میتوانند موجب چند برابر کردن سرمایه و افزایش سودآوری شوند، همانقدر هم میتوانند پرخطر باشند و باعث از بین رفتن سرمایهی افراد در مدتی کوتاه شوند. از این رو میتوان گفت که روانشناسی بازار بورس و دیگر بازارهای مالی و شناخت رفتار سرمایهگذاران از عوامل اصلی برای موفقیت در این بازارها به حساب میآید. این که افراد بتوانند در کنار تحلیلهای بنیادی و تکنیکال خود، متوجه شوند که بهترین زمان برای ورود به بازار بورس یا سهم مورد نظرشان چه موقع است؟ اینکه چه زمانی پولها از بازارهای موازی همچون طلا، ارز یا مسکن خارج و به سمت بازار بورس هدایت میشوند؟ یا اینکه پول هوشمند، چه زمانی وارد سهام یا صنعتی خاص خواهد شد؟ تشخیص تمام این موارد و نمونههای دیگری از این دست، با کمک روانشناسی و رفتارشناسی در بازار بورس و سرمایهگذاری میسر خواهد شد.
اشتباهات رایج روانشناختی در معاملات بورسی
آشنایی با اشتباهاتی که اغلب افراد در هنگام ورود به بورس و فعالیت در آن مرتکب میشوند، به آنها کمک میکند تا ۹۵ درصد از وقوع این اشتباهات جلوگیری کنند. به هر حال بخش بزرگی از یک تجارت موفق وابسته به تسلط افراد روی ذهن و افکارشان میباشد. در ادامهی این بخش راجع به ۳ اشتباه رایج روانشناختی که سرمایهگذاران مرتکب میشوند، صحبت خواهیم کرد. چنانچه با هر کدام از آن مشکلات دست و پنجه نرم میکنید، میتوانید راه حل آن را در این قسمت بخوانید.
۱. سرمایهگذاری فومو (FOMO)
سرمایه گذاری فومو
عبارت فومو (FOMO) مخفف Fear of missing out و به معنای ترس از دست دادن است. در مبحث روانشناسی بازار بورس سرمایهگذار فومو به شخصی گفته میشود که نسبت به هر سرمایهگذاری که میخواهد انجام دهد، به شدت خوشبین است. خب به هرحال ممکن است که این سرمایهگذاری درست باشد و فرد به این فکر میکند که اگر این فرصت سرمایهگذاری را از دست بدهد، دیگر چنین فرصتی برایش پیش نخواهد آمد!
همهی ما موافقیم که استدلال بالا چقدر غیر منطقی به نظر میرسد. اما با این همه این استدلال، تفکر خیلی از سرمایهگذاران است و میتواند به شدت برای آنها دردسرساز باشد. چرا که آنها را وادار به انجام دو کار خواهد کرد. اول اینکه باعث میشود آنها به سراغ اولین فرصت سرمایهگذاری که میبینند بروند. حتی اگر این فرصت درست نباشد. مورد دوم که از اولی هم بدتر میباشد، این است که فرد مبلغ سرمایهگذاری خود را بالا خواهد برد. خب شخص با خودش فکر میکند که اگر قرار است سودی از این سرمایهگذاری نصیبم شود، چرا فقط چندصد یا چند هزار دلار روی آن سرمایهگذاری کنم؟ اما چه اتفاقی میافتد که این موقعیت (با اینکه اصلا انتظار نمیرفت)، منجر به ضرر شود؟ روانشناسی بازار بورس به شما میگوید که فرصتهای از دست رفته بخشی از بازی است و گاهی اوقات اتفاق میافتد. پس نگران نباشید!
راهحل روانشناسی بازار بورس برای سرمایهگذاران فومو
روانشناسی بازار بورس به سرمایهگذاران فومو که نگران ترس از جا ماندن از فرصتهای پیش آمده هستند، پیشنهاد میکند که از چترومها یا اتاقهای گفتگو تا حد امکان فاصله بگیرند. حداقل بهمدت یک هفته به تنهایی خرید و فروش کنید. حتی اگر سایر سرمایهگذاران را در شبکههای اجتماعی دنبال میکنید، از آنها نیز فاصله بگیرید. پس خودتان را محدود به برنامهریزیهایتان کنید و به تنهایی معامله انجام دهید. خب شما در شبکههای اجتماعی و چترومها شاهد پول درآوردن بقیهی افراد هستید و این موضوع ترس از جا ماندن و از دست دادن فرصتهای آینده را به تدریج به شما القا خواهد کرد. البته چترومها و شبکههای اجتماعی در کل بد نیستند. اما درک بازار مالی فاصلهگیری از آنها برای مدتی به سرمایهگذاران فومو توصیه میشود. این کار به افراد کمک میکند تا استراتژیهای معاملاتی و زمان مناسب برای ورود و خروج به سهم را بدانند و معاملاتشان را بدون هیچگونه وابستگی انجام دهند.
۲. سرمایهگذاری انتقامجویانه (Revenge)
سرمایهگذاری انتقامجویانه
در مبحث روانشناسی بازار بورس منظور از سرمایهگذاران انتقامجو، افرادی هستند که حاضرند کل حسابشان را نابود کنند و تنها بهخاطر یک بار ضرر در یک روز یا یک هفته، همه چیز را از دست بدهند. این دسته از سرمایهگذاران، هر چیز را که در رابطه با اندازهی مناسب پوزیشن و جایگاه بلدند را دور میریزند و دیوانهوار برای برگرداندن ضرر خود، سرمایهگذاری میکنند. این روش ممکن است یکی دوبار جواب دهد و با انجام آن اتفاقی هم نیفتد. اما ادامهی این روند میتواند به شدت به سرمایهگذاران آسیب بزند. به یاد داشته باشید که بازار نگران شما یا سرمایهتان نیست! بلکه این خود شما هستید که باید مسئولیتهای سرمایههایتان را به عهده بگیرید. پس اگر سرمایهگذاری انتقامجویانه موجب شده تا شما همهی سرمایهتان را از دست دهید، لطفاً با خودتان صادق باشید و جلوی این مشکل را بگیرید.
راهحل روانشناسی بازار بورس برای سرمایهگذاران انتقامجو
روانشناسی بازار بورس برای سرمایهگذاران انتقامجو، یک راهحل بسیار ساده ارائه میدهد. اگر مشکلتان این است که ضرر و زیانها آنقدر شما را ناراحت میکنند که به سرتان میزند تا از بازار انتقام بگیرید، یعنی درگیر سرمایهگذاری مبالغ هنگفت هستید. بنابراین در این حالت باید اندازهی پوزیشن را پایین بیاورید و در اندازهی کوچکتری معامله کنید. در این صورت شاید دیگر از ضررهای هنگفت ناراحت درک بازار مالی نشوید و در نتیجه به جای تصمیمهای احساسی، تصمیمات منطقی بگیرید. هر استراتژی معاملاتی که انتخاب کنید، هر ازچندگاهی با ضرر همراه خواهد بود. اما مهم این است که مطمئن باشید که تعداد دفعات برد شما از باختهایتان بیشتر بوده. پس اگر اندازهی پوزیشن شما از تعادل خارج شده و در حال معامله از سر خشم و انتقام هستید، قطعاً در آخر سود نخواهید کرد. پس واقعنگر باشید و بدانید که بازار هر روز در حال نوسان است و شما نمیتوانید آن را کنترل کنید.
۳. اشتباه شرطبندی (Gambler’s Fallacy)
اشتباه شرطبندی به چه معناست
از نظر روانشناسی بازار بورس ممکن است که این مورد یک اشتباه روانی نباشد. بلکه یک برداشت رایج غلط از برخی اشتباهات اساسی باشد و موجب شود که افراد انتخابهای ضعیفی در سرمایهگذاری داشته باشند. حتی در برخی مواقع، باعث اوضاع پیچیده شود و به ضررهای هنگفت ختم شود. این موضوع به ظاهر خیلی از دنیای سرمایهگذاری فاصله دارد و همانطور که احتمالاً از اسم آن میتوانید حدس بزنید، مربوط به کسانی است که قمار و شرطبندی میکنند. مطمئناً نباید با سرمایهگذاری مثل شرطبندی برخورد کرد. اما اشتباه شرطبندی به ما میگوید که یک سری اتفاقات درک بازار مالی به نوعی بر روی نتیجهی بعدی تاثیر دارند. در واقع، بر اساس این استدلال، نوعی تعادل همیشگی باید وجود داشته باشد. متاسفانه بسیاری از سرمایهگذاران در دام این مغالطه میافتند؛ یعنی فکر میکنند که اگر مثلا در ۵ فرصت سرمایهگذاری ضرر کرده باشند، در فرصتهای بعدی برد با آنهاست که کاملاً اشتباه است.
نکته: طبق روانشناسی بازار بورس بسیاری از سرمایهگذاران تمایل دارند که بعد از یک دوره ضرر، اندازهی پوزیشن را افزایش دهند. چرا که احساس میکنند، شانسشان به زودی عوض میشود. اما واقعیت این است که این اقدام تنها ریسک سرمایهگذاری را بالا میبرد. بنابراین احتمال موفقیت با تمام وقتهایی که ضرر وجود داشته، برابری خواهد کرد. به یاد داشته باشید که بازار نمیداند و البته اهمیتی هم نمیدهد که افراد در معاملات اخیر خود برنده بودند و یا بازنده. پس بهتر است حواستان را جمع کنید!
راهحل روانشناسی بازار بورس برای اشتباه شرطبندی
راهحلی که روانشناسی بازار بورس برای اشتباه شرطبندی ارائه میدهد بسیار آسان است و به راحتی قابل درک میباشد. حال که با مفهوم مغالطهی شرطبندی آشنا شدید، باید حواستان را جمع کنید و فقط مطمئن شوید که تحت تاثیر این طرز فکر قرار نمیگیرید. سعی کنید هر سرمایهگذاری را مستقل از سرمایهگذاریهایی که قبلا انجام دادید در نظر بگیرید. اگر چندین بار پشت هم ضرر کردید، به این معنا نیست که دفعهی بعد حتما سود میکنید و بر عکس این موضوع نیز صادق است. به یاد داشته باشید که تجارت به نوعی بازی اعداد است و شما باید این اشتباهات روانی را از بین ببرید و روی سرمایهگذاریتان تمرکز نمایید. با این کار میتوانید سرمایهگذاری خود را گسترش دهید. به یاد داشته باشید که بازار سهام، جایی برای افراد ضعیف احساساتی نیست. پس با همه چیز منطقی برخورد کنید.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ راجع به روانشناسی بازار بورس و کاربرد آن در معاملات و سرمایهگذاری صحبت کردیم. روانشناسی بهعنوان یک مهارت در بورس به شمار میآید که سرمایهگذاران موفق در کنار مباحث بنیادی و تکنیکال از آن برای انجام معاملات صحیح استفاده میکنند. افرادی که به این مهارت کاربردی مجهز نباشند، نمیتوانند در بازار سرمایه فعالیت داشته باشند و پس از گذشت مدت زمان کوتاهی با این بازار خداحافظی خواهند کرد و یا ممکن است دچار مشکلاتی در بهداشت روان شوند. بنابراین توصیه میشود که پیش از ورود به دنیای بورس علاوه بر یادگیری مهارتهای تکنیکی زمانی را هم برای یادگیری روانشناسی در بورس تخصیص دهید تا بتوانید به سودهای خوبی از این بازار فوقالعاده دست یابید. چراغ ، به عنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با ارائهی نکات و دورههای کاربردی آموزش بورس، از شما یک سرمایهگذار موفق بسازد.
اهمیت مدیریت سرمایه در بازار های مالی
جهت یک سرمایهگذاری هوشمندانه، باید درک بازار مالی قبل از ورود به بازارهای مالی آموزش دیده و اصول اصلی فرآیند معاملهگری یعنی تحلیل، روانشناسی و مدیریت سرمایه را به طور کامل فراگیرید. یادگیری این مفاهیم، از روش آموزشهای تئوری و تجربه خرید و فروش در بازارهای مالی، میسر میگردد. در این بین، بخش مدیریت سرمایه از اهمیت بسیار والایی برخوردار است. چون، مستقیماً با بقای فرد در بازار ارتباط داشته و به طریقی میتوان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه معاملهگران دانست. برای اجرا نمودن قوانین مدیریت سرمایه در بازارهای سرمایه، عملکرد سیستماتیک و تفکر منطقی فرد بسیار ضروری می باشد.
قطعاً معاملهگری که این مفهوم را به خوبی بفهمد و اجرایی کند، از آرامش روحی و روانی بیشتری معامله برخوردار است. علت این موضع این است که با درنظر گرفتن تمام ریسکهای موجود اقدام به سرمایهگذاری کرده و همین موضوع یکی از سنگ بناهای اصلی پیروزی در بازارهای مالی است. در این مقاله به بیان اهمیت مدیریت سرمایه در بازار های مالی پرداخته ایم تا بتوانیم شما را با این اصل مهم در بازار های مالی آشنا نماییم.
مدیریت سرمایه چیست؟
اگر بخواهیم یک تعریف کلی و جامع بیان کنیم، دانش و مهارت سرمایهگذاری با حداق ریسک در جهت کسب بازدهی بیشتر را مدیریت سرمایه مینامند. هدف اصلی مدیریت سرمایه در مرحله اول، کنترل ریسک و حفظ سرمایه است. به همین علت در برخی از منابع آموزشی، مدیریت سرمایه را همان مدیریت ریسک تعبیر میکنند. به بیان بهتر، مفهوم مدیریت سرمایه این است که برای کسب بازدهی مورد نظز خود باید حداقل ریسک معینی را محتمل شد. طبق اصول حرفهای معاملهگری و به منظور توقف ضررهای سنگین و غیر قابل تحمل، باید قبل از ورود به موقعیت معاملاتی، مقادیر این بازده و ریسک معلوم به گونهای متعادل شده باشند که در برابر انتظار برای کسب بازده ای معقول، ضرر کمی پیش روی شما باشد.
اعمال صحیح قوانین مدیریت ریسک در فرآیند معاملات، این قابلیت را دارد که در راستای کاهش ضرر و زیان، تأثیر بسزایی داشته باشد. به کارگیری یک استراتژی معاملاتی کارامد به همراه مدیریت سرمایه، ضمن پیشگیری از وقوع ضررهای سنگین ، رفته رفته منجر به رشد سرمایه شما خواهد شد. اعمال مدیریت ریسک در معاملات سهام و سایر ابزارهای مالی، قوانین مشخص ندارد و بین معامله گران و سرمایه داران متفاوت است. در واقع جزئیات و طریقه اجرای مدیریت سرمایه، تا حد زیادی به دیدگاه سرمایهگذاری، اهداف مالی، طرز تفکر و روحیات معامله گر بستگی دارد. بر اساس چنین معیارهایی، رویارویی سرمایهگذاران در برابر ریسک را تشخیص داده و آنها را در دو دسته کلی ریسکگریز و ریسکپذیر تقسیم میکنند. برای آگاهی بیشتر در رابطه با مفهوم مدیریت سرمایه می توانید به سایت ویکی پدیا مراجعه نمایید.
در نتیجه معاملهگران باید از قواعد مدیریت ریسکی استفاده کرده که با شخصیت سرمایهگذاری آنها متناسب باشد. در این گونه موارد نمیتوان برای هر معامله گر نسخهای واحد تجویز نمود. بطور مثال، میزان ریسک پذیری معاملهگران کوتاه مدتی در هر موقعیت معاملاتی نسبت به افراد با دیدگاه بلند مدت ، کاملاً متفاوت است می باشد.
رویای یک شبه ثروت مند شدن
بسیاری از افراد، با رویای یک شبه ثروتمند شدن به بازارهای مالی ورود کرده و انتظار دارند ظرف مدت زمان کوتاهی، سرمایه خود را چندین برابر نمایند! چنین سرمایهگذارانی را حتی نمیتوان جز دسته شدیداً ریسک پذیر جای داد. زیرا، مفهوم ریسک اصلاً برای آنها کاربرد ندارد و در محاسبات ذهنی خود صرفاً به سود فکر می کنند. چنین تریدری حتی امکان دارد برای مدتی معاملات سوددهی را نیز تجربه نماید. اما، در انتها به خاطر عدم رعایت مدیریت سرمایه و پذیرش بدون فکر و محدودیت ریسک، سرمایه خود را به زوال میکشاند. به جد میتوان ادعا داشت؛ یکی از اصلی ترین تفاوت معاملهگران موفق با سایرین، رعایت اصول مدیریت سرمایه است.
امروزه برای مدیریت ریسک راه های متفاوتی موجود است. اما همگی این روشها مبتنی بر ارزیابی ریسک موقعیتهای معاملاتی بصورت انفرادی است . در نهایت این روش چهارچوبهای مشخص برای محدوده ریسک پذیری معاملهگران را تعیین مینماید.
ارکان اصلی مدیریت سرمایه در بازارهای مالی چیست؟
هرچند مدیریت سرمایه روش و فرمول مشخصی ندارد؛ اما برای تدوین قوانین مدیریت ریسک و ارزیابی دقیق موقعیتهای معاملاتی در بازار، شاخصهای معین و مرسومی موجود است که مهمترین آنها به شرح زیر هستند:
- ریسک
- بازده
- نسبت بازده به ریسک
- حجم معاملات
- نسبت افت سرمایه
به منظور انجام معاملاتی اصولی و پر بازده، موارد اول تا چهارم را باید برای هر موقعیت معاملاتی و الزاماً پیش از ورود به معامله، بررسی نموده و و تصمیم گرفت. در واقع پس از تشخیص این موارد می بینیم که نقاط خروج و حداکثر سود و زیان مورد نظر از موقعیت معاملاتی مذکور، با دقت تعیین میگردد. آشکارا مشاهده میکنیم که مدیریت سرمایه در راستای موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش کاملاً مهمی را بازی میکند.
چگونه میتوان ریسک را کنترل نمود؟
برای این کار طریق مختلفی موجود است و مشاوران مالی هرکدام از زوایای مختلفی آن را بررسی کردند. مثلا برخی متخصصین مالی پیشنهاد می کنند تک سهمی نباشید و سبدی از سهام داشته باشید تا مدیریت سرمایه به درستی صورت گیرد. با این حرکت اگر جایی شکست خوردید جای دیگر پیروز می شوید و … .
برخی دیگر توصیه میکنند که به متخصصین مالی در شرکت های مشاور سرمایه گذاری و صندوق های سهام رجوع کنید.
من با این روش ها مخالف نیستم ولی در عمل نفرات کمی این توصیه ها را می پذیرند و عملیاتی می کنند.
نسخه عامیانه که می توان برای کنترل ریسک پیچید این است که مقداری از سرمایه خودتان را سهام بخرید که هر روز نخواهید آنرا چک کنید. به قول معروف فنجان چایی در دستان شما نلرزد و ضرر احتمالی روان و زندگی شما مختل نکند
برخی از قواعد مرسوم بازار
- محاسبات مقادیر ریسک و بازده، تابع مستقیمی از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات میباشد.
- طبق اصول سرمایهگذاری و توصیه پیشکسوتان، نهایت مقدار ریسک در هر پوزیشن معاملاتی، نباید از ۳ درصد بیشتر شود. (برای معامله گرانی با ریسک پذیری بالا تا حداکثر ۵ درصد.)
- حداقل مقدار مجاز نسبت بازده به ریسک، ۱ می باشد و در غیر این صورت، ورود به معامله اصلا توصیه نمیگردد.
- در صورت نیاز به داشتن چندین پوزیشن باز به صورت همزمان، باید حداکثر ریسک قابل تحمل را بین این معاملات تقسیم نمود.
- زمانی که به سود نجومی معاملات اهرم دار میاندیشید، ریسک سنگین و چند برابری آنها را نیز مد نظر قرار دهید.
- آستانه تحمل ضرر خود را دقیق مشخص نمایید.هنگامن ضرر شما به محدوده خطر رسید، بدون درنگ فرآیند معاملات خود را برای مدتی کاهش دهید.
بزرگترین نقطه ضعف در بازارهای مالی، عدم توانایی در محاسبه ریسک است. شما معمولا مفهوم ریسک را خیلی خوب درک بازار مالی می دانید. اما، به دلیل اینکه در زندگی واقعی ریسک های مالی معمولا خیلی از ما دور بودند، در بازار سرمایه سایه سنگین و نزدیکشان را متوجه نمی شویم.
شما اینگونه میاندیشید سهمی که می خرید مثل خرید خودرو است و نهایت درصد منفی آن ۵ یا ١٠ درصد است. باور نمی کنید که سهمی که می خرید می تواند ۸۰٪ قیمتش کاهش پیدا کند.
جهت کسب اطلاعات بیشتر به دوره جامع ثروت آفرینی مراجعه کنید.
شما هنوز نیاموخته اید طمع تان را کنترل نمایید. برای همین در روزهای مثبت هیجان زده عمل نموده و صف خرید تشکیل می دهید و بدون تفکر سهم می خرید. آتش طمع چشم های شما را کور خواهد کرد. در حالت پایین آمدن هم برعکس این فرایند عمل میکنید، ترس وجودتان را فرا گرفته و سراسیمه اقدام به فروش سهم می نمایید. پس این موضوع را فراموش نکنید که در بازار های سرمایه نباید احساسی عمل کنید.
اصلی ترین رکن استراتژی یک معامله گر موفق باید بقا باشد
شما فرصت زیادی درحد یک عمر دارید تا در بازار سهام میلیاردر شوید. اما به شرطی که زنده ماندن را یاد بگیرید. شما نمی توانید قهرمان دو درک بازار مالی المپیک شوید، مادامی که دویدن نمی دانید. پس در گام نخست اصلی ترین و مهمترین فکر شما باید این باشد که : چگونه در بازار های سرمایه زنده بمانیم؟
برای مدتی ریسک پذیریتان را به سمت صفر هدایت کنید و مدیریت سرمایه داشته باشید. درک کنید ریسکی که اکثر شما در روزهای اول ورود به بازار سرمایه میکنید چند برابر ریسکی هست که یک حرفه ای بعد از ١۵ یا ۲۰ سال کار میپذیرد.
7 ویژگی یک معامله گر موفق
وقتی صحبت از ویژگی های افراد موفق می شود، مطالب زیادی می توانید در مورد رازهای موفقیت در کار و زندگی بیابید.در این نوشته با خصوصیات یک معامله گر موفق در بازار سرمایه آشنا میشویم.
خصوصیات معامله گران موفق در بورس
7 خصلت فردی موفق در معاملات بورس را بشناسید.
ویژگی اول : داشتن نظم و انضباط کامل
منضبط بودن در معاملهگری به معنای این نیست که روزانه 100 درصد زمان را پای کامپیوتر صرف کنید، بلکه معادل رعایت کلیه اصول و قواعد ترید است.
ویژگی دوم : عطش و تمایل همیشگی به یادگیری
بازارها همواره در حال تغییر هستند.
همیشه روندهای جدید، استراتژیهای متفاوت و ایدههای تازه در این صنعت شکل میگیرد. باید اطمینان حاصل کنید که نسبت به این تغییرات انعطافپذیری و آمادگی مناسب را دارا هستید.
اینترنت، دسترسی به این روندها و تغییرات را بسیار آسان کرده است.
ویژگی سوم : پذیرش زیانها و یادگیری از آنها
همه معاملهگران ضرر میکنند و شما نیز باید ضرر کردن را به عنوان یک واقعیت بپذیرید. برخی از افراد با توجه به ذهنیتی که از قبل داشتهاند به هیچ عنوان قادر به هضم زیان مالی نیستند.وقتی میگوییم “همه ضرر میکنند” منظورمان تریدهای موفق نیز هست.
اما تفاوت تریدرهایی که موفق میشوند با افرادی که از بازار خارج میشوند،
این است که موفقها در یادگیری از ضررها استاد شدهاند و ضرر را به عنوان یک جزء از فعالیتشان قبول کردهاند.
ویژگی چهارم : عدم دنبالهروی
نباید کاری که شخص دیگری کرده را دنبال کنید. باید وقتی بگذارید تا بازار را درک کنید، به اهداف شخصی خود در ترید بنگرید و با تمایلی که برای ریسک کردن دارید از ناحیه امن خود خارج شوید.
از دیگران یاد بگیرید ولی کپیکننده محض نباشید.
اگر سبک شخصی خود را در ترید دنبال نکنید، احتمال کمی وجود دارد که در بلندمدت موفق و خوشحال باشید.
باید بتوانید فکر کردن برای خودتان را یاد بگیرید.
ویژگی پنجم : تردید پیشگیرانه و مدیریت احساسات
به عنوان یک تریدر باید درک کنید که احساسات شما بزرگترین دشمن شما هستند. واکنش بیش از اندازه و احساسی به رویدادها میتواند بسیار مخرب باشد.
ویژگی ششم : گسترش یادگیری
فقط یک جنبه از را فرا نگیرید، میتوانید به دنبال یادگیری امواج الیوت، الگوهای هارمونیک و بسیاری دیگر از روشهایی باشید که در آنها مهارت ندارید.
ویژگی هفتم : صبر داشتن و فروتنی
یک معاملهگر حرفهای خیلی سریع ضررهای خود را محدود میکند ولی برای سیو سود عجلهای ندارد. ثروت در چند هفته یا چندماه بدست نمیآید، باید بطور آهسته با پیادهسازی استراتژی صحیح معاملاتی جمع شود.
بنابراین معاملهگر حرفهای صبر دارد و علاوه بر مداومت در کار، دست به خرید و فروش عجولانه نمیزند.
دیدگاه شما