فرمول بازگشت سرمایه


فرض کنید ضریب B برای دارایی خاصی ۱٫۵ تعیین شود، این یعنی زمانی که بازده بازار ۴+ % باشد بازده دارایی به میزان ۱٫۵ برابر آن یعنی ۶+% است و زمانی که بازده بازار ۱- % است، بازده دارایی ۱٫۵- % است.

نحوه محاسبه IRR در اکسل

۱): IRR بدین معنا است که با انجام یک پروژه یا یک سرمایه گذاری، شرکت سالانه و به طور متوسط چقد بازدهی دارد.

۲): IRR در واقع نرخ تنزیلی است که ارزش فعلی خالص (NPV) تمام جریان های نقدی یک پروژه خاص را برابر صفر می کند.

به این نکته توجه شود کهIRR و NPV مشابه اند ولی متغیر های متفاوتی دارند.

با کمک ارزش خالص فعلی، می‌توانید به یک نرخ تنزیل مشخص برای شرکت خود دست پیدا کنید و سپس ارزش فعلی سرمایه‌گذاری را محاسبه کنید.

در نرخ بازده داخلی، باید بازگشت واقعی جریان‌های نقدی پروژه را محاسبه و سپس این نرخ بازگشت را با hurdle rate شرکت مقایسه کنید.

اگر نرخ بازده داخلی بیشتر باشد، سرمایه‌گذاری شما، یک سرمایه‌گذاری ارزشمند خواهد بود.

برای درک بهتر مفهوم IRR، یک پروژه را در نظر بگیرید که امروز ۲۰۰ دلار در آن سرمایه گذاری می کنید و یک سال بعد ۲۲۰ دلار دریافت می کنید.

فرض کنید از شما پرسیده شود که بازده این سرمایه گذاری چقدر است؟

برای هر دلار که سرمایه گذاری کرده ایم ۱٫۱۰ دلار برگشت داشته ایم بنابراین با یک حساب کتاب ساده می توانیم بگوییم بازده ۱۰ درصد است،

در حقیقت۱۰ درصد نرخ بازده داخلی یا IRR در این سرمایه گذاری است.

چرا تحلیل نرخ بازده داخلی (IRR) در سرمایه گذاری اهمیت دارد؟

برای بررسی توجیه اقتصادی یک پروژه یا یک ایده روش های مختلفی وجود دارد که مدیران با استفاده از این روش ها می توانند

امکان سنجی پروژه را بررسی کنند. یکی از این روش ها که سود و زیان یک پروژه را را بررسی می کند، نرخ بازده داخلی (IRR) است.

برای مشاوره رایگان با شماره ۰۵۱۹۱۰۱۰۱۱۷ -داخلی ۱۰۴ تماس حاصل فرمایید.

شرکت‌ها چطور از نرخ بازده داخلی استفاده می‌کنند؟

شرکت‌ها معمولا برای ارزیابی سرمایه‌گذاری‌ها، از هردو فاکتور یعنی irr و npv استفاده می‌کنند.

ارزش خالص فعلی، اطلاعات بیشتری درمورد بازگشت سرمایه‌ مورد انتظار به‌دست می‌دهد.

تحلیل‌گران اقتصادی غالبا برای ارائه‌ی گزارش به افرادی که در مسائل مالی تخصصی ندارند،

نحوه محاسبه ریسک و بازده

سرمایه‌گذاران برای ورود به هر بازاری، به اطلاعات و دانش کافی برای موفقیت در آن بازارها نیاز دارند. عملکرد شرکت‌های بورسی در هنگام تصمیم‌گیری درباره معاملات سنجیده می‌شود و به‌طور هم زمان ریسک و بازده آن‌ها محاسبه می‌گردد. ریسک و بازده از مهمترین و تأثیرگذارترین فاکتورها در زمینه معامله‌گری است.

yTyywmzz7swUWcNgK2ir8eycZRacoOqyHvdJlwmY.jpg

ریسک چیست؟

ریسک در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد نظر و بازده واقعی در یک سرمایه‌گذاری گفته می‌شود؛ به عبارت دیگر زیان بالقوه قابل اندازه‌گیری یک سرمایه‌گذاری را ریسک می‌نامند. "وستون" و "بریگام" در تعریف ریسک یک دارایی می‌نویسند: ریسک یک دارایی عبارت است از تغییر احتمالی بازده آتی ناشی از آن دارایی. بنابراین ریسک، احتمال تغییر بین بازده واقعی و بازده پیش‌بینی شده است. منظور از احتمال این است که اطمینانی به تغییرات نیست؛ تغییر اشاره به هرگونه کاهش یا افزایش در منافع را دارد، به این معنا که تغییر همیشه نامطلوب نیست.

کل ریسک را می‌توان به دو نوع تقسیم نمود:

ریسک سیستماتیک: ریسکی را می‌نامند که مربوط به کل بازار است. این ریسک را "ریسک غیرقابل حذف" و یا "ریسک بازار" نیز می‌نامند. این ریسک بر کل بازار و نه تنها یک سهم یا صنعت خاص تأثیر می‌گذارد.

ریسک غیرسیستماتیک: این ریسک یکی از انواع ریسک‌های سرمایه‌گذاری است و شرکت و یا صنعت خاصی را مورد بررسی قرار می‌دهد. ریسک غیرسیستماتیک را اصطلاحاً "ریسک مشخص" نیز می‌نامند. این گونه ریسک‌ها اغلب ریسک‌های درونی هستند و به مسائل شرکت مرتبط است؛ مواردی مانند ضعف مدیریت شرکت، عدم درست عمل کردن سهامداران و غیره.

طبق نظریه‌های ارائه شده در پرتفولیو، ریسک غیرسیستماتیک از بین می‌رود اما ریسک سیستماتیک همچنان پا برجاست. تغییر نرخ بهره، نرخ تورم، سیاست‌های پولی و مالی، شرایط سیاسی و غیره از منابع ریسک سیستماتیک می‌باشند. هر تغییر در عوامل ذکر شده بر روی شرایط کلی بازار تأثیر گذارند. تغییرات متغیرهای کلان اقتصادی از منابع اصلی ریسک سیستماتیک می‌باشد که می‌توان به ریسک نرخ بهره، ریسک تورم، ریسک کشور، ریسک بازار اشاره کرد.

رسیک غیر سیستماتیک + ریسک سیستماتیک = ریسک کل

از ضریب بتا، برای اندازه‌گیری ریسک سیستماتیک استفاده می‌شود.

بازده

به منفعتی که از یک سرمایه‌گذاری به دست می‌آید، بازده می‌گویند. سرمایه‌گذاری عبارتست از تخصیص منابع به دارایی‌های واقعی نظیر زمین و خانه و دارایی‌های مالی نظیر اوراق بهادار که میزان بازده آن متناسب با ریسک مورد انتظار باشد. بازده به معنای پاداشی است که سرمایه‌گذار از سرمایه‌گذاری خود به دست می‌آورد. بازده نرخ به تدریج پایین می‌آید و ارزش فعلی جریان‌های نقدی آتی با آن محاسبه می‌گردد.

بازده سهام از دو قسمت تشکیل می‌شود:

1) بازده جاری یا بازده ناشی از دریافت سود سهام
2) بازده ناشی از افزایش قیمت سهام

رابطه بین ریسک و بازده

ریسک و بازده تا یک نقطه با هم رابطه مستقیم دارند، چنانچه ریسک افزایش یابد بازده نیز افزایش پیدا می‌کند. اما با بالا رفتن ریسک از یک سطح مشخص بازده کاهش پیدا می‌کند، به نحوی که پس از گذشت از این نقطه هر چه ریسک را بالا ببریم، بازده افزایش پیدا نمی‌کند.

محاسبه ریسک

E9mXwkALNnTVXHPfqwbyyWlBavrggEVLtsSaDKxY.jpg

با توجه به تعریف ریسک می‌توان آن را با انحراف معیار محاسبه کرد:

O65Mx7ci6G6SFaBSA3LjZM2GZ1yDI3PamQgGthX1.jpg

که در آن با توجه به مفاهیم مالی:

σ: انحراف بازده واقعی یا ریسک
ri: بازده‌های واقعی
r: میانگین بازده‌ها
n: تعداد دوره‌ها

هرچه انحراف معیار نسبت به میانگین کوچکتر باشد؛ ریسک کمتر خواهد بود. ریسک را می‌توان در دو بعد زمانی محاسبه کرد:

ریسک فعلی: ریسک فعلی براساس اطلاعات تحقق یافته یک دارایی در طی سال‌هاي گذشته تاکنون محاسبه می‌گردد.

ریسک آتی: این نوع ریسک براساس اطلاعات حاصل از پیش‌بینی‌هاي آتی محاسبه می‌شود. چون اساس محاسبات، ارقام پیش‌بینی شده است، در این روش محاسبه باید توزیع احتمالات و روش محاسبه میانگین (امید ریاضی) را شناخت.

نگاهی به بازده و ریسک در سرمایه‌گذاری

نگاهی به بازده و ریسک در سرمایه گذاری

بازده و ریسک دو روی سکه سرمایه گذاری در بورس هستند. وقتی دارایی خود را در صنعت یا بنگاه اقتصادی هزینه می‌کنید، باید پیش‌بینی قابل قبولی نسبت به بازده و ریسک سرمایه گذاری خود داشته باشید. این پیش‌بینی به شناخت شما از حوزه انتخاب شده بستگی دارد. در یک سرمایه گذاری مطمئن، همواره بازدهی مثبت بر ریسک و احتمال ضرر می‌چربد اما قدم اول برای تخمین بازده و ریسک در سرمایه گذاری، آشنایی با معنا و مفهوم این دو واژه مهم است.

در این مطلب عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:

منظور از بازده چیست؟

بازده تعریف روشنی دارد. سود یا ضرری است که برای صرف دارایی در شغل یا بازاری نصیب سرمایه‌گذار می‌شود. به عنوان مثال شما در مهرماه ۲۰ میلیون تومان وارد بازار بورس می‌کنید و در آبان ماه پول شما ۲۱ میلیون تومان است.

۱ میلیون اضافه شده؛ بازده سرمایه گذاری شما است. اما اگر پول شما در آبان ماه ۱۹ میلیون تومان باشد؛ بازده شما منفی ۱ میلیون بوده است.

بازده به دو نوع مختلف تقسیم می‌شود. بازده انتظاری و بازده واقعی. بازده انتظاری، عددی است که سرمایه‌گذار برای سود خود متصور است و بازده واقعی، عددی است که به دست می‌آورد.

معمولا بازده و ریسک رابطه‌ای مستقیم دارند. مثلا اگر سرمایه خود را به بانک بسپارید، سود ثابتی به عنوان بازده پول به شما پرداخت خواهد شد. سود ثابتی که ممکن است در درازمدت حتی از تورم سالیانه کشور کمتر باشد اما در این صورت شما مطمئن خواهید بود که اصل پول شما حفظ می‌شود.

اما با وارد شدن در بازار بورس یا سرمایه گذاری در بازارها و صنایع دیگر، ریسک سرمایه‌گذاری شما افزایش پیدا می‌کند و بازده انتظاری نیز بیشتر خواهد شد.

تعریف ریسک در سرمایه گذاری

تعریف ریسک وابستگی زیادی به تعریف بازده دارد. اختلاف میان بازده انتظاری و بازده واقعی همان ریسک در سرمایه گذاری است:

بازده واقعی بازده مورد انتظار = ریسک

بیشتر سرمایه‌گذاران بر این باور هستند که بازده واقعی کمتر از بازده مورد انتظار است. با افزایش ریسک در یک تصمیم‌گیری مالی، اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی بیشتر خواهد بود و با کاهش ریسک، این اختلاف کاهش می‌یابد.

ایجاد تعادل مناسب بین ریسک و بازده، مهم‌ترین تصمیم‌گیری مالی به شمار می‌آید.

انواع ریسک و عوامل ایجاد کننده ریسک در سرمایه گذاری

در یک تقسیم بندی کلی ریسک به دو نوع سیستماتیک و غیر سیستماتیک تقسیم‌بندی می‌شود. ریسک سیستماتیک، ریسکی است که از عوامل بازار ناشی شده و بر یک سرمایه‌گذاری (مثلاً قیمت سهام شرکت‌ها) تاثیر دارد و مدیریت آن از دست مدیران شرکت‌ها خارج است.

اما ریسک غیرسیستماتیک، به ریسکی گفته می‌شود که ناشی از عوامل کلان حاکم بر یک بازار نیست و به ساختار یک شرکت یا بنگاه اقتصادی مربوط می‌شود.

برای مثال ساختار سرمایه شرکت، نوع محصول (کالا یا خدمات)، تصمیم‌گیری در شرایط مختلف و مولفه‌هایی از این قبیل، تاثیراتی روی سهام آن شرکت می‌گذارند که همگی در تقسیم‌بندی ریسک غیرسیستماتیک قرار می‌گیرند.

شناخت انواع ریسک می‌تواند سرمایه گذار را به پیش‌بینی آینده خود مسلط‌تر کند.

ریسک نرخ ارز

نرخ ارز، ارزش برابری یک واحد پول خارجی به پول داخلی است؛ یعنی ارزش خرید یا فروش یک واحد پول خارجی به پول رایج یک کشور را نرخ ارز ‌گویند.

نرخ ارز در کشور‌ها به طور متناوب در حال تغییر است و همین موضوع می‌تواند روی میزان هزینه‌ها، تولید، فروش و سود شرکت‌هایی که واردات و صادرات دارند، به شدت تاثیرگذار باشد.

وقتی نرخ ارز رشد می‌کند شرکت‌هایی که وارد کننده هستند باید مواد اولیه مورد نیاز خود را با قیمت بالاتری تهیه کنند، در نتیجه حاشیه سود آن‌ها کم خواهد شد.

در مقابل شرکت‌هایی که به صادرات می‌پردازند، می‌توانند از این موقعیت استفاده کرده و کالا یا خدمات‌شان را با نرخ بالاتری به فروش برسانند و به این طریق حاشیه سود خود را افزایش بدهند.

ریسک نرخ ارز ناشی از تغییر در بازده سهام‌ها در نتیجه نوسانات نرخ ارز خارجی است.

ریسک نوسان نرخ بهره

در تبلیغات تلویزیون بسیار شنیده‌اید که به طور مثال اوراق مشارکت ۵ ساله یک طرح خاص با سود ۲۰% از طریق بانک‌ها پذیره‌نویسی می‌شوند.

سرمایه‌گذار وقتی چنین تبلیغی را می‌بیند با خود تحلیل می‌کند که اگر به طور مثال سود بانکی که در حال حاضر ۲۰% است، به ۲۵% تغییر کند، برای او به صرفه است که پولش را در بانک سرمایه‌گذاری کند تا اوراق مشارکت بخرد.

به طور مشابه اگر میزان سود بانکی به ۱۵% کاهش پیدا کند منطقی است که پول را در فرمول بازگشت سرمایه فرمول بازگشت سرمایه اوراق مشارکت سرمایه‌گذاری کند. به این تغییراتی که در سود بانکی پیش می‌آید و باعث افزایش یا کاهش ارزش اوراق مشارکت می‌شود ریسک نوسان نرخ بهره می‌گویند. بنابراین هنگامی که یک سرمایه‌گذار اوراق مشارکت ۵ ساله مذکور را می‌خرد این ریسک نوسان نرخ بهره را قبول می‌کند؛ زیرا وقتی نرخ بهره در بازار کاهش یابد ارزش اوراق مشارکت بیشتر می‌شود و با افزایش نرخ بهره ارزش این اوراق کمتر می‌شود. تاثیر نرخ بهره بر سهام عادی کمتر از اوراق مشارکت است.

ریسک بازار

به ریسکی که از تغییرات بازده به واسطه نوسانات کلی بازار به وجود می‌آید، ریسک بازار گفته می‌شود. ریسک بازار به واسطه موارد مختلفی مانند جنگ، تغییرات اقتصادی، رکود اقتصادی و … به وجود می‌آید و سهام همه شرکت‌ها و تمامی انواع اوراق بهادار تحت تاثیر تبعات آن قرار می‌گیرد.

این ریسک عموماً قابل پیش‌بینی نیست و در اثر عواملی که خارج از کنترل مدیران شرکت‌ها است به وجود می‌آید.

ریسک تورمی

معنی این ریسک کاهش قدرت خرید به دلیل وجود تورم است و به گونه‌ای با نوسانات نرخ بهره رابطه مستقیمی دارد. این ریسک تمامی اوراق بهادار از جمله سهام‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

ریسک تورمی یعنی وقتی شما در جامعه‌ای تورمی زندگی می‌کنید، قدرت خریدتان کاهش می‌یابد؛ لذا تقاضا در بازار کمتر شده و باعث کاهش ارزش سهام‌های موجود می‌شود.

به عبارت کلی‌تر تغییرات عمومی قیمت‌ها ریسک قدرت خرید است. در جامعه‌ای که میزان تورم بالا باشد، از قدرت خرید مردم کاسته می‌شود.

به بیان دیگر تورم باعث کاهش میزان تقاضا و تاثیر در قدرت خرید کلی مردم می‌شود. این ریسک نیز از کنترل مدیران شرکت‌ها خارج و وابسته به شرایط اقتصادی جامعه است.

ریسک نقدینگی

نبود اطمینان درباره عامل زمان و ابهام قیمتی بالاتر، باعث ایجاد ریسک نقدینگی می‌شود. این ریسک با افزایش عواملی که گفته شد (زمان و ابهام قیمت) نیز افزایش می‌یابد.

وقتی نقدینگی موجود در بازار کاهش یابد، در واقع افرادی که در بازار هستند تمایل به خرید ندارند و خریدار در بازار کم می‌شود، این امر موجب ایجاد اختلاف در قیمت پیشنهادی خرید و قیمت پیشنهادی فروش سهام شرکت‌ها می‌شود.

در نتیجه قدرت تقاضا کم می‌شود و ریسک سرمایه‌گذاری بالا می‌رود. به این ریسک که به علت کاهش نقدینگی بازار در میزان تقاضا ایجاد می‌شود، ریسک نقدینگی می‌گویند.

ریسک نقدینگی می‌تواند از رشد بازار جلوگیری کرده و باعث افت بازار (یا در اصطلاح ریزش بازار) شود.

ریسک تجاری

ریسکی که به دلیل انجام تجارت و کسب و کار در یک صنعت منحصر به فرد به وجود می‌آید، را ریسک تجاری می‌نامند.

برای مثال شرکت فولاد مبارکه در صنعت خود با ریسک تغییر قیمت فولاد جهانی مواجه است و اگر قیمت فولاد جهانی کاهش پیدا کند، قیمت محصول این شرکت نیز کاهش پیدا می‌کند و باعث کاهش سودآوری و در نتیجه کاهش ارزش سهام این شرکت می‌شود. با مطالعه و کسب اطلاعات کافی در مورد صنعت خاصی که قصد سرمایه‌گذاری در آن را دارید، می‌توان تا حدی از این ریسک جلوگیری کنید.

ریسک مالی

یکی از منابع تامین مالی شرکت‌ها، دریافت وام از بانک‌ها، موسسات مالی و سایر نهادهای مربوطه است. زمانی که شرکتی با دریافت وام سعی در تامین مالی خود می‌کند، در حقیقت بدهی‌های خود را در سمت راست ترازنامه افزایش داده است.

حال اگر شرکت نتواند خدمات یا محصولات خود را در زمان مناسب به فروش برساند، در نتیجه امکان بازپرداخت بدهی‌های خود را در موعد مقرر نخواهد داشت؛ زیرا با کمبود نقدینگی مواجه شده است.

عدم بازپرداخت به موقع، موجب کاهش اعتبار شرکت نزد مراکز اعطاکننده وام برای دریافت تسهیلات بعدی خواهد شد که امکان تامین مالی آتی را از محل دریافت وام کاهش و احتمال ورشکستگی شرکت را افزایش می‌دهد.

کنترل ریسک در بازار سرمایه

در بازار سرمایه می‌توان ریسک هر سهم را شناخت و محاسبه کرد. از طرف دیگر، می‌شود با مدیریت صحیح پورتفوی و انتخاب سهم درست، ریسک را پایین آورد و جلوی بازده منفی را گرفت.

ریسک هر سهم را می‌توان با استفاده از رابطه­ زیر محاسبه کرد:

Ϭ = [Σ (ri – r̅)/n ] ۱/۲

در این فرمول، ri معرف بازده واقعی، ̅ r نماد میانگین بازده و n تعداد دوره‌های مورد مطالعه است.

برای نمونه تصور کنید بازده یک سهم در ۶ سال مالی گذشته به شرح زیر است:

حال ریسک این سهم را در سال‌های مختلف با هم محاسبه می‌کنیم:

(ri – r̅)

Σ (ri – r̅)

(ri – r̅)/n

[Σ (ri – r̅)/n ] ۱/۲

به ترتیب از راست به چپ بازده‌ها (ri) را جمع و به تعداد سال (۶) تقسیم می‌کنیم تا میانگین بازده این سهم در این ۶ سال به دست آید که برابر مقدار ۱۱٫۳۳% است

سپس در ستون بعدی تک‌تک بازده‌ها را از بازده میانگین (r̅) کسر کرده و هرکدام را به توان ۲ می‌رسانیم.

در ستون بعدی مجموع آن‌ها را محاسبه و در ستون بعد به تعداد آن یعنی عدد ۶ تقسیم می‌کنیم. در ستون آخر از عبارت به ‌دست‌ آمده جذر می‌گیریم و عدد حاصل‌شده همان انحراف معیار یا ریسک سهم مورد نظر ما در بازه ۶ سال گذشته است.

رابطه کوواریانس و محاسبه ریسک سهام

کوواریانس بین دو عدد، به معنای رابطه و همبستگی بین دو عدد است. مثلاً وقتی کوواریانس دو عدد مثبت است آن دو عدد با هم رابطه مستقیم دارد و با افزایش یکی، دیگری هم افزایش و با کاهش یکی، دیگری نیز کاهش می‌یابد.

کوواریانس منفی به معنای رابطه عکس بین آن دو عدد است و با کاهش یکی، دیگری افزایش می‌یابد و بالعکس. کوواریانس صفر (۰) بین دو عدد به معنای این است که این دو عدد هیچ رابطه و همبستگی باهم ندارند و در صورت تغییر یکی، دیگری تحت تأثیر قرار نمی‌گیرد.

از این قاعده آماری می‌توان به ‌منظور مدیریت ریسک سبد سهام خود بهره جست. به ‌این ‌ترتیب که مجموع سبد سهامی تشکیل دهیم که بسته به نوع سیاست‌گذاری ما، اجزای آن دارای کوواریانس منفی یا صفر باشند تا در برابر ریسک سیستماتیک، ریسکی تعدیل‌شده با بازدهی مورد قبول داشته باشیم.

محاسبه ریسک سبد سهام

فرض کنید سبدی داریم متشکل از ۲ سهم A و B که به ترتیب انحراف معیار (ریسک) هرکدام برابر Aϭ و Bϭ و وزن نسبی WA و WB (سهم هرکدام از سهم‌ها در تشکیل سبد سهام مثلا نسبت ۵۰% سهم A و ۵۰% سهم B) و ضریب همبستگی ρ باشند.

ریسک سبد سهام ما از رابطه زیر محاسبه می‌شود:

Ϭp = (WA ۲ . ϭA ۲ + WB ۲ . ϭB ۲ + ϭ ۲ A ϭB ρ) ۱/۲

توجه داشته باشید که شاید نتوانیم میزان ریسک سهم‌ها را تغییر دهیم اما با انتخابی درست، می‌توانیم میزان ریسک سبد را به حداقل برسانیم. در اینجا ضریب ρ از اهمیت برخوردار است هر چه ضریب همبستگی ( با کوواریانس اشتباه نگیریم، کوواریانس میزان همبستگی بین دو سهم است اما ρ ضریب همبستگی بین آن دو است که عددی بین ۱- تا ۱+ است. کوواریانس بین دو سهم با استفاده از همین ضریب محاسبه می‌شود) به ۱- نزدیک‌تر باشد ریسک سبد کمتر می‌شود.

در سال ۱۹۵۲ هنری مارکوییتز از مدلی به نام مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای سخن گفت که بعدها توسط افرادی ازجمله ویلیام شارپ تکامل یافت و به‌عنوان مدلی برای محاسبه بازده و ریسک اوراق بهادار پرمخاطره نام‌گذاری شد که به‌ اختصار آن را به نام مدل CAPM می‌شناسیم.

این مدل با محاسبه ضریب B نسبت به مقایسه ریسک دارایی با ریسک سیستماتیک بازار اقدام می‌کند. به ‌عبارت‌دیگر میزان حساسیت بازده دارایی به بازده بازار را محاسبه می‌کند و با استفاده از رابطه زیر به دست می‌آید.

محاسبه ریسک سبد سهام

فرض کنید ضریب B برای دارایی خاصی ۱٫۵ تعیین شود، این یعنی زمانی که بازده بازار ۴+ % باشد بازده دارایی به میزان ۱٫۵ برابر آن یعنی ۶+% است و زمانی که بازده بازار ۱- % است، بازده دارایی ۱٫۵- % فرمول بازگشت سرمایه است.

مدل دیگر، مدل قیمت‌گذاری آربیتراژ (APT) است. آربیتراژ به‌ تنهایی در اقتصاد به معنای استفاده از تفاوت قیمت یک کالا در دو بازار یا حتی در یک بازار در دو بازه­ی زمان متفاوت است.

مدل قیمت‌گذاری آربیتراژ بازدهی را به‌ صورت یک رابطه خطی با چند متغیر کلان اقتصادی مورد بررسی قرار می‌دهد که بنا به عقیده تعدادی از اقتصاددانان استفاده از این روش بر روش CAPM ارجحیت دارد.

چراکه روش CAPM تنها ضریب B را مورد بررسی قرار می‌دهد درحالی‌که روش (APT) با مطالعه متغیرهای کلان اقتصادی نسبت به ارزیابی بازده و ریسک دارایی اقدام می‌کند.

سخن آخر

مفاهیم بازده و ریسک همیشه در انجام سرمایه‌گذاری‌ها، مورد بررسی سرمایه‌گذاران قرار می‌گیرد و نمی‌توان آن‌ها را جدا از هم در نظر گرفت. تصمیم‌گیری برای یک سرمایه‌گذاری مطمئن، همیشه بر اساس ارتباطی که بین ریسک و بازده وجود دارد، معنی پیدا می‌کند. شناخت این دو متغیر مهم در سرمایه گذاری امری ضروری است. در این مقاله، مفاهیم بازده و ریسک در سرمایه گذاری را بررسی کردیم و نحوه محاسبه ریسک سبد سهام را شرح دادیم.

نحوه محاسبه بازده

به منظور ارائه‌ی روشی که بتوان از طریق آن بازدهی سبدهای اختصاصی و همچنین عملکرد سبدگردان را ارزیابی نمود، از دو فرمول شناخته‌شده جهانی تحت عناوین (TWRR) استفاده می‌شود.

  • الف ) نرخ بازدهی پول وزنی (MWRR) : نرخ بازدهی پول وزنی برای هر سبد اختصاصی محاسبه می‌شود و به گونه‌ای طراحی شده تا بیانگر بازدهی هر سبد اختصاصی تحت مدیریت سبدگردان باشد.
  • ب ) نرخ بازدهی زمان وزنی (TWRR) : نرخ بازدهی زمان وزنی بیانگر بازدهی کل تمامی دارایی‌های تحت مدیریت سبدگردان است و نشان می‌دهد که سبدگردان به طور متوسط تا چه حد در مدیریت سبدهای اختصاصی تحت مدیریت خود، موفق به کسب بازدهی برای سرمایه‌گذاران شده‌ است.

به عبارت دیگر سرمایه‌گذاران با توجه به بازدهی سبدگردان، می‌توانند عملکرد سبدگردان را ارزیابی نموده و در مورد سپردن مدیریت دارایی خود به سبدگردان تصمیم‌گیری کنند. سبدگردان، بازدهی سبد اختصاصی را به صاحب سبد مربوطه گزارش می‌کند، در حالیکه موظف است بازدهی سبدگردان را جهت اطلاع عموم در تارنمای خود منتشر کند.

روش محاسبه بازدهی سبد اختصاصی

روش محاسبۀ بازدهی سبدگردان

ابتدا کل دورۀ مورد نظر براساس تاریخ وقوع جریان‌های نقدی (افزایش سرمایه یا برداشت سرمایه‌گذار) و تاریخ انعقاد قرارداد جدید سبدگردانی یا تاریخ خاتمه یک قرارداد سبدگردانی به زیر دوره‌های متعدد تقسیم می‌شود. بنابراین اگر جریان ورودی و خروجی در n تاریخ مختلف در طول دورۀ موردنظر، به وقوع بپیوندند، در نتیجه کل دوره به ۱ + n زیر دوره تقسیم می‌شود که در آن زیر دورۀ اول از ابتدای دورۀ مورد نظر شروع شده و تا تاریخ وقوع اولین جریان نقدی ادامه می‌یابد و زیر دورۀ دوم از تاریخ وقوع جریان نقدی اول شروع شده و تا تاریخ جریان نقدی دوم ادامه می‌یابد و به همین ترتیب جریان نقدی دورۀ آخر از تاریخ وقوع آخرین جریان نقدی شروع شده و تا پایان دورۀ مورد نظر ادامه می‌یابد.

سالانه کردن نرخ بازدهی ها

چگونگی محاسبۀ ارزش دارایی‌های سبداختصاصی

در محاسبۀ نرخ بازدهی سبد اختصاصی و نرخ بازدهی سبدگردان به شرح این پیوست، لازم است ارزش سبد یا سبدهای اختصاصی در ابتدا و انتهای هر دورۀ موردنظر محاسبه گردد. ارزش سبد یا سبدهای اختصاصی باید مطابق دستورالعمل نحوۀ تعیین قیمت خریدوفروش اوراق بهادار در صندوق‌های سرمایه‌گذاری، محاسبه گردد و در اجرای این دستورالعمل نکات زیر در نظر گرفته شوند:

مفهوم امید ریاضی و بازگشت سرمایه

محاسبه امید ریاضی و بازگشت سرمایه از بحث های مدیریت سرمایه می باشد. امید ریاضی در نظریه احتمالات با نام میزان چشمداشت یا Expected Value نیز شناخته می شود و بازگشت سرمایه با نماد TWR نشان داده شده و نمایانگر میزان افزایش سرمایه است.

عدم قطعیت از مهمترین ویژگی های معامله گری است. تمام تعریف هایی که تاکنون در مورد معامله گری شده است، کاملا دقیق نیستند. در تمام موضوعات مربوط به معامله گری درصدی از عدم قطعیت وجود دارد.

به طور کلی بازار سرمایه پر از احتمالات است. بنابراین ما از طریق علم آمار و احتمالات، بازار بورس را بررسی می کنیم. بر اساس این علم و محاسبه احتمال موفقیت می توانیم برنامه ای برای مدیریت سرمایه طراحی کنیم. در زمان طراحی برنامه، هر معامله گری با دو مسئله مهم مواجه می باشد:

  1. موفقیت یا شکست در معامله
  2. احتمال رخداد هر کدام

امید ریاضی چیست؟

امید ریاضی با نماد Mo نشان داده می شود. وقتی یک استراتژی معاملاتی را بررسی می کنیم، باید ابتدا پارامتر امید ریاضی محاسبه شود. فرمول مربوط به امید ریاضی به صورت زیر است:

مهد سرمایه | مفهوم امید ریاضی و بازگشت سرمایه

محاسبه امید ریاضی در بازگشت سرمایه

پارامتر های موجود در فرمول نمایانگر موارد زیر است:

  • Mo = امید ریاضی
  • P = احتمال موفقیت
  • % a = درصد سود
  • Q = احتمال شکست
  • % b = درصد ضرر

دقت کنید اگر نتیجه امید ریاضی عددی مثبت باشد، استراتژی معاملاتی مان سود ده است. به عبارتی دیگر مثبت بودن امید ریاضی، شرطی لازم برای موفقیت استراتژی معاملاتی می باشد.

بازگشت سرمایه TWR چیست؟

بازگشت سرمایه با TWR نشان داده می شود و بیانگر کاهش یا افزایش سرمایه نسبت به سرمایه اولیه است. با یک مثال به طور واضح توضیح می دهیم. فرض کنید بعد از انجام چند معامله ۱۲ درصد سود کردید، در این صورت خواهیم داشت:

و اگر بعد از انجام چند معامله ۱۲ درصد ضرر کنیم، نتیجه بازگشت سرمایه به شکل زیر خواهد بود:

اگر بازگشت سرمایه یا TWR > 1 باشد سیستم معاملاتی سود ده است و اگر سیستم معاملاتی ضرر ده باشد، TWR < 1 خواهد بود. در مورد مقدار TWR و احتمال وقوع آن در مدیریت سرمایه کمتر بحث شده است.

در واقع ۹۰ درصد موضوعات بیان شده در مدیریت سرمایه راجع به مقدار کاهش سرمایه و کنترل آن، احتمال ورشکستگی و غیره می باشد. اما در مورد میزان انتظارمان از رشد سرمایه در استراتژی معاملاتی یا همان امید ریاضی حرفی زده نمی شود. و همچنین احتمال رخ دادن این میزان انتظار اصلا مورد بررسی قرار نمی گیرد.

مهد سرمایه | مفهوم امید ریاضی و بازگشت سرمایه

مثال برای TWR :

فرض کنید به مقدار ۱۰۰ میلیون تومان در بازار سهام سرمایه گذاری کرده باشید و بعد از بررسی های لازم مقدار امید ریاضی عددی مثبت است. قاعدتا بازگشت سرمایه یا TWR هم بزرگتر از یک است. سرمایه شما بعد از مدت یک سال به میزان ۱۰ میلیون تومان افزایش پیدا می کند و برابر با ۱۱۰ میلیون تومان می شود.

اکنون سوالی که پرسیده می شود این است، آیا در طی یک سال عملکردتان راضی کننده است؟ احتمالا جوابتان منفی باشد.

بنابراین بهتر است ابتدا محاسبه کنیم تا ببینیم استراتژی مان سود ده است یا ضرر ده. اگر استراتژی مان سود ده باشد، بعدا بررسی می کنیم که آیا استراتژی معاملاتی مان سود منطقی به ما میدهد یا خیر؟

بر اساس توضیحات بالا، نحوه محاسبه بازگشت سرمایه TWR را با استفاده از امید ریاضی بیان می کنیم:

مهد سرمایه | مفهوم امید ریاضی و بازگشت سرمایه

محاسبه بازگشت سرمایه

مثال : با داشتن فرضیات زیر، میزان بازگشت سرمایه را محاسبه می کنیم :

p=0.45, q=0.55, a%=0.08, b%=0.05, N=20

مهد سرمایه | مفهوم امید ریاضی و بازگشت سرمایه

بازگشت سرمایه و امید ریاضی

تفسیر محاسبات به شرح زیر است :

چنانچه در محاسبات بالا مشاهده می کنید، بعد از بدست آوردن امید ریاضی، مقدار TWR یا بازگشت سرمایه را بدست می آوریم و نتیجه برابر با ۱٫۱۷ شده است.

یعنی بعد از ۲۰ معامله، میزان رشد سرمایه معدل ۱۷ درصد خواهد بود. ولی بهتر است بدانید مسئله به این سادگی نیست. همان طور که قبلا گفتیم مثبت بودن امید ریاضی شرطی لازم برای یک سیستم معاملاتی سود ده است و شرط کافی نمی باشد.

در فرمول های بالا در مورد محاسبه مقدار سود متوسط بحث شده است و راجع به احتمال افزایش سرمایه به مقدار ۱۷ درصد سخنی به میان نیامده است. به همین دلیل لازم است تا تعداد معاملات سود ده و ضرر ده را هم بدست آورده و در محاسبات وارد کنیم.

با دخیل کردن تعداد معاملات سود ده و ضرر ده، معادله TWR یا بازگشت سرمایه به صورت زیر محاسبه می شود:

مهد سرمایه | مفهوم امید ریاضی و بازگشت سرمایه

محاسبه بازگشت سرمایه با دخیل کردن تعداد معاملات سوده ده و ضرر ده

  • V = تعداد معاملات سود ده
  • L = تعداد معاملات ضررده
  • a% = متوسط سود در هر معامله
  • b% = متوسط ضرر در هر معامله
  • N = تعداد معاملات
  • Prob = احتمال رخداد

رسم گراف برا اساس بازگشت سرمایه

اکنون برای تمام مقادیر V: 1, 2,…,۲۰ محاسبات را انجام می دهیم و گراف آن را بر اساس بازگشت سرمایه و Prob رسم می کنیم:

مهد سرمایه | مفهوم امید ریاضی و بازگشت سرمایه

گراف بازگشت سرمایه و Prob

نقاط سبز رنگ نمایانگر نتایج مربوط به احتمال بازگشت سرمایه یا TWR است. نمودار فوق را بدین صورت تفسیر می کنیم :

همانطور که می بینید، احتمال افزایش سرمایه به میزان ۴ % است یعنی (۱٫۰۴= TWR) برابر است با ۰٫۱۶۲. در حالیکه احتمال رسیدن به بیشترین سود دهی یعنی ۱٫۱۷= TWR برابر است با ۰٫۱۷۷

توجه: نکات آبی رنگ مربوط به داده ها می باشد. با احتساب احتمال تجمعی، احتمال اینکه بازگشت سرمایه یا TWR1 باشد برابر با ۰٫۶ می باشد.

نکته مهم در مورد این گراف این است که نباید بعد از ۲۰ معامله انتظار داشته باشیم با این استراتژی و نسبت سود به ضرر سرمایه مان دو برابر شود. احتمال اینکه بعد از ۲۰ معامله، سرمایه ما بیشتر از ۱٫۷ برابر باشد تقریبا صفر است.

همچنین بعد از انجام ۲۰ معامله، احتمال از دست دادن کل سرمایه مان هم صفر است. با محاسبه امید ریاضی و بازگشت سرمایه می فهمیم باید از استراتژی خود انتظار معقولانه ای داشته باشیم. در حقیقت سود کردن در بازار سرمایه به علم ریاضی و آمار و احتمالات بستگی دارد. از این محاسبات بعدا در تعیین مقدار ریسک ورشکستگی و طراحی حجم ورود به معامله استفاده زیادی خواهیم کرد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.