از پت ویلیامز، یکی از بزرگترین نویسندگان و سخنرانان جهان درمورد راز موفقیتش پرسیدند، او گفت: «تا وقتی جوانید، ببینید که دوست دارید چه کاره شوید. بعد، زندگیتان را حول این محور تنظیم کنید که چطور میشود از این راه پول درآورد.»
اولویت های سهگانه شورای پنجم /تاکید بر حفظ درآمدهای پایدار شهر
رئیس شورای شهر تهران اولویت های پایتخت را برای توجه بیشتر شورای پنجم تشریح کرد.
به گزارش قدس آنلاین، مهدی چمران با اشاره به اینکه شرایط مدیریت شهری و مشکلات پیش روی منابع درآمدی پایدار پایتخت شورای پنجم را به سمت رفع موانع قانونی این حوزه سوق می دهد، گفت: به نظر می رسد بهتر است شورای پنجمی ها بلافاصله پس از استقرار اقدام به رایزنی با مجلس شورای اسلامی کنند زیرا قانون مدیریت شهری و درآمدهای پایدار و مالیات بر ارزش افزوده در آستانه ورود به صحن و تصویب قرار دارد و در صورت تصویب با شرایط کنونی شان، شاهرگ منابع مالی شهرداری ها دچار تنگناهای تخصیص اعتبار می شود.
وی با یادآوری اینکه شخصا تا پایان زمان باقیمانده نیز در شورای عالی استان ها پیگیر رفع مشکلات منابع درآمدهای پایدار شهرداری هاست، خاطر نشان کرد: به نظر می رسد با توجه به اهمیت تخصیص اعتبارات شهرداری ها، هم مدیریت شهری و هم شورای پنجم و مجمع نمایندگان استان تهران باید تلاش کنند این محدودیت ها به تصویب نمایندگان در مجلس شورای اسلامی نرسد.
چمران با تاکید بر اینکه تصویب این طرح ها درآمدهای شهری را قفل می کند و شهرداری ها ناخواسته به سمت تراکم فروشی ها سوق می یابند، بیان کرد: وقتی درآمدهای پایدار به شهرداری ها تخصیص نیابد، ناخوداگاه شهرداری ها به سمت تراکم فروشی سوق می یابند، گرچه ساخت و سازها هم دچار رکود است.
رئیس شورای شهر تهران درباره دیگر موضوعات مهمی که می بایست در اولویت شورای پنجمی ها قرار گیرد نیز گفت: مشکل اول تهران مباحث حمل و نقل عمومی است که نیاز است تا جزئیات باقیمانده از ناوگان مترو تهران از جمله تامین واگن های موردنیاز انجام شود تا به دنبال اقدامات انجام شده آلودگی هوا و سایر مشکلات برطرف شود.
چمران با اشاره به معضل بافت فرسوده در پایتخت به عنوان یکی دیگر از اولویت های شهر در دوره پنجم شورا اظهارکرد: بافت فرسوده نیاز به تمهیدات توامان مدیریت شهری و دولت دارد و این مهم نیز باید مدنظر شورای پنجمی ها قرار گیرد.
دستورالعمل گامبهگام برای تبدیل رویا فرمول سه گانه ثروتمند شدن به واقعیت – قسمت اول
کافیست اصول موفقیت را یادبگیرید تا هرکجا که هستید موفق شوید.
توسط مصطفی ولی پور تاریخ انتشار ۵ آبان ۱۳۹۶ 56
فرقی نمیکند هدفتان چه باشد ، دستورالعمل یکیست …
میخواهید بهترین فروشندۀ شرکتتان بشوید و یا یک آرشیتکت برجسته، تمام نمرههایتان بیست شود و یا وزن کم کنید، خانۀ رویاییتان را بخرید یا یک ورزشکار درجهیک جهانی شوید، یک خواننده یا بازیگر محبوب شوید، میلیاردر شوید یا از خودتان یک کارآفرین موفق بسازید.
در هر صورت دستورالعمل موفقیت یکی است و شما لازم دارید یک سری اصول خاص را به کار ببندید تا فرمول سه گانه ثروتمند شدن ببینید چگونه رویای همیشگیتان به واقعیت تبدیل خواهد شد.
سری مقالۀ «دستورالعمل گامبهگام برای تبدیل رویا به واقعیت» در مجموعهای قدمبهقدم و درست مانند یک راهنمای شخصی شما را از صفر تا صدِ رسیدن به هدفتان همراهی خواهد کرد.
در این مجموعه تمرینات ساده اما تاثیرگذاری ارائه میشوند که عمل کردن به آنها به راستی میتواند زندگیتان را متحول کند. اصول ارائه شده در این سریمقاله به قدری جامع و دقیق است که میتوانیم از آن به عنوان شاهکلید رسیدن به رویاها یاد کنیم و این تضمین را بدهیم که در صورت عمل کردن مداوم و منظم به توصیهها به مرور شاهد پیوستن بزرگترین رویاهایتان به واقعیت خواهید بود.
برای شروع قسمت اول، آمادهاید؟
» گام اول
باید مسئولیت کامل زندگیتان را بپذیرید
روزی یک رهگذر، مردی را میبیند که زیر نور آفتاب به دنبال چیزی میگردد. از او میپرسد دنبال چیست، او پاسخ میدهد دنبال کلید مهمی است که آن را گم کرده. رهگذر به او کمک میکند و حالا دوتایی به دنیال کلید میگردند.
بعد از مدت زیادی جستجوی بیهوده رهگذر میگوید: «همه جا را گشتیم و چیزی پیدا نشد، مطمئنی که پول را اینجا گم کردهای؟»مرد پاسخ میدهد: «نه، پول را در خانه گم کردهام؛ اما اینجا زیر نور آفتاب کلید انعکاس بیشتری خواهد داشت و میتوانم آن را راحتتر پیدا کنم !»
شاید عملکرد آن مرد بالا خندهدار به نظر بیاید ولی واقعیت این است که خیلی وقتها ما دقیقا با همین روش زندگی میکنیم و دلیل نرسیدن به موفقیتها را در جایی بیرون از خودمان جستجو میکنیم.
ماکس دی پری
درواقع اکثر ما یاد گرفتهایم که برای آنچه در زندگی خوشمان نمیآید، دیگران را سرزنش کنیم؛ والدین، رئیس، دوستان، رسانهها، همکاران، ارباب رجوع، همسر، اقتصاد، آبوهواصور فلکی، بیپولی و خلاصه هر کس و هرچیزی را ملامت میکنیم و هیچوقت مشکل واقعی، یعنی خودمان را نمیبینیم.
ما در زندگی تنها اختیار دو چیز را داریم:
نحوۀ به کارگیری این دوچیز است که تجربههای ما را تعیین میکند.
اگر آنچهرا که تولید یا تجربه میکنیم دوست نداریم، باید واکنشهایمان را تغییر دهیم. افکار منفیمان را کنار بگذاریم و مثبت فکر کنیم. عادتهایمان را تغییر دهیم و یا مطالبی که میخوانیم را عوض کنیم.
و یا حتی شاید لازم باشد دوستانمان را عوض کنییم یا شیوۀ صحبتکردنمان را تغییر دهیم. به احتمال زیاد میدانید که اگر کاری که همیشه میکردهاید را ادامه دهید، همان نتایج همیشگی را به دست خواهید آورد.
پس بهتر است این مسئله را هم بدانید که برای رسیدن به موفقیتهای بزرگ اولین و مهمترین قدم این است که
و در مقابل شرایطی که دلخواه شما نیست همیشه فرمول سه کلمهای زیر را به خاطر داشته باشبد:
« تغییر، ترک، تقبّل »
وین دایر در جایی مینویسد: «سرزنش کردن دیگران یعنی اتلاف وقت. هرچقدر هم که تقصیر را گردن دیگران بیندازید و یا از آنها ایراد بگیرید، این باعث تغییر شما نخواهد شد.»
استفاده از این فرمول ساده است: شرایطی که دلخواهتان نیست را تغییر دهید، اگر نشد از آن موقعیت خارج شوید و باز هم اگر نشد آن را بپذیرید.
باید همواره مد نظر داشته باشید تا وقتی که کسی یا چیزی را به خاطر عدم موفقیت خودتان سرزنش کنید موفق نخواهید شد. اگر میخواهید پیروز شوید باید قبول کنید این شمایید که عمل کردید، فکر کردید، احساس کردید و انتخاب کردید تا به این مرحله که الان هستید گام بگذارید، همهاش کار خودتان بوده است.
خودتان را گول نزنید، بیرحمانه با خودتان صادق باشید و حساب و کتاب کنید.
» گام دوم
بدانید که چرا اینجایید
واقعیت این است که همۀ ما برای هدف خاصی به دنیا آمدهایم.
شناسایی، پذیرش و احترام به این هدف شاید مهمترین کاری باشد که افراد موفق انجام میدهند. آنها برای درک اینکه چرا به این دنیا آمدهاند وقت میگذارتد و بعد این هدف را با شور و اشتیاق دنبال میکنند. مانند برادران رایت که در مقاله «قدرتمندترین سلاح در جنگ با سختی های زندگی برای یک هدف» راجع بهشون خواندید.
با هدف، همهچیز در زندگی در جای صحیح خودش قرار میگیرد.
هدفمند بودن یعنی اینکه هرچه را دوست دارید انجام بدهید، آنچه را در آن مهارت دارید پیدا کنید و آنچه را که برایتان مهم است به دست بیاورید.
زمانی که شما واقعا هدفمند باشید، مردم، منابع وفرصتهای مورد نیاز خودشان به صورت طبیعی به سراغتان میآیند؛ اگر نمیدانید این هدف بزرگ شما چیست این مقاله شاید کمکتان کند.
دلیل هرآنچه که میکنید چیست ؟
بدون وجود یک هدف غایی به عنوان قطبنمای راهنما، باقی اهداف و برنامههایتان باعث رضایت شما نخواهند شد. مطمئنا نمیخواهید بالای نردبانی برسید که بعدا متوجه شوید آن را روی دیوار اشتباهی تکیه دادهاید !
چگونه قطبنما را پیدا کنیم ؟
از پت ویلیامز، یکی از بزرگترین نویسندگان و سخنرانان جهان درمورد راز موفقیتش پرسیدند، او گفت: «تا وقتی جوانید، ببینید که دوست دارید چه کاره شوید. بعد، زندگیتان را حول این محور تنظیم کنید که چطور میشود از این راه پول درآورد.»
بر خلاف تصور خیلیها، لازم نیست چندین سال صرف آزمون و خطا و جستجو برای یافتن هدف غایی و دلیل وجودیتان باشید.
خوشبختانه شما میتوانید با استفاده از یک روش بینهایت ساده مهمترین هدف زندگی خود را پیدا کنید.
بزرگترین راهنمای شما، شادمانی شماست. بله، شادمانی!
همه از بدو تولد در زندگی خود دارای راهنمای بزرگی هستند که با توجه به میزان شادی، نشان میدهد که آیا فرد در مسیر هدف قرار دارد یا خیر. هرآنچه که شما را بیشتر از هرچیز دیگری شاد میکند، همسو با هدف شماست.
برای پیدا کردن این هدف فهرستی از مواقعی را تهیه کنید که بیش از همه احساس شادی و سرزندگی کردهاید. عناصر مشترک این تجارب چه بوده است؟ آیا میتوانید با انجام این کارها خرج زندگیتان را هم دربیاورید؟
– از هدف خود دور نشوید
وقتی هدف زندگیتان را مشخص کردید و آن را نوشتید، هر روز آن را با خود مرور کنید.
حتی پیشنهاد میکنیم تصاویری که شما را به یاد هدفتان میاندازند را چاپ کنید و در جایی بچسبانید یا در پس زمینۀ گوشیتان قرار دهید تا هر لحظه جلوی چشمتان باشد.
– وقت گذاشتن همیشه مهم است؛
رویکرد دیگری که به شفافسازی هدفتان کمک میکند، وقت گذاشتن و در آرامش فکر کردن است، همان تفکر عمیق. وقتی به مرحلۀ عشق و آرامش درونی رسیدید، از خودتان بپرسید: «هدف زندگی من چیست؟ نقش منحصر به فرد من در این جهان کدام است؟» آن وقت اجازه بدهید که پاسخ این سوال به شما الهام شود
بگذارید این پاسخ تا جایی که تخیلتان اجازه میدهد باز و فراگیر باشد.
نیازی نیست که واژههای شاعرانه یا آنچنانی استفاده کنید. با انجام اینکار به مرور خواهید دید که هربار چگونه هدف اصلی و نهایی زندگیتان برایتان شفاف تر و قابل درکتر خواهد شد.
– اصول را دنبال کنید
تا اینجا دو مورد از اصول حیاتی موفقیت را مرور کردیم و دو قدم به آگاهی تمام و کمال درمورد این اصول نزدیکتر شدیم.
در قسمت بعدی که به زودی تقدیم حضورتان خواهد شد دو اصل اساسی و بسیار کلیدی در راه رسیدن به موفقیت را ارائه خواهیم داد که تمام افراد موفق آنها را در طول زندگیشان به کار گرفتهاند.
مشتاقانه چشمانتظار خواندن نظرهای ارزشمند شما
درمورد این سریمقالهها هستیم؛ ادامه بدیم؟
یک شبه پولدار شدن
با سلام و سپاس از حسن انتخابتون…
ما در سایت مهارتو قصد داریم اطلاعاتی درباره “یک شبه پولدار شدن” را در اختیار شما عزیزان قرار دهیم.با ما همراه باشید.
یک شبه پولدار شدن
یک شبه پولدار شدن
برای پولدار شدن باید چه کارهایی انجام بدهیم؟ 21 روش ساده و کاربردی وجود دارد که برای پولدار شدن بسیار مناسب است و تاثیر فوق العاده ای در راه رسیدن به این مهم دارد.
چند گام تا پولدار شدن
کمپانی ویکی هو مجموعه ای از متخصصان در زمینه های مالی را در اختیار دارد و راههای ساده برای پولدار شدن و راههای ذخیره و در بعضی زمینه ها سرمایه گذاری را ارائه می دهد که در ادامه بخشی از ساده ترین راههای پولدار شدن را می خوانید. لازم نیست حتما مرد و یا یک خانم شاغل و موفق باشید نکاتی که در بخش موفقیت مهارتو می خوانید نکاتی ساده اما پایه ی اصلی پولدار شدن برای هر کسی است.
1. ذخیره کردن را آغاز کنید:
این بدان معنا نیست که پولهای اضافی خود را جمع و ذخیره کنید بلکه قانون اصلی این نخریدن لوازم اضافه و جلوگیری از ولخرجی است. یعنی زمانی که به بیرون از خانه میروید و در محل عبور خود به فروشگاه کفش و یا عطر فروشی میرسید آن را ندید گرفته و از کنارش بی توجه عبورکنید. نکته ی ساده و البته مهم دیگر ذخیره کردن پولهای خورد است برای خود قلکی تهیه کرده و مختص پولهای با ارزش پایین تر قرار دهید بعد از مدتی خواهید دی که چقدر کمک کننده است و یا اگر پول درشت دارید تا حد امکان آن را خورد نکنید تا بستر خرج کردن آن فراهم نشود.
2. پولدار شدن با بودجه تعیین کردن برای خود:
اول یا آخر هرماه هر زمانی که شما پول مشخصی را دریافت میکنید همان موقع برایش برنامه ریزی کنید و برای خود حتی نقطه ی تشویق هم بگذارید که اگر بهتر از حد انتظار در دخل و خرج تان عمل کردید می توانید به تیک های موفقیت خود اضافه کنید.
3. همیشه خواهان بهترین ها نباشید:
خریدن اجناس با کیفیت ضعیف نه تنها اقتصادی نیست بلکه کاملا به ضرر است پس این بخش به این معنا نیست که اجناس ارزان بخرید اتفاقا برعکس اگر اجناس با کیفیت اما کمتر بخرید اقتصادی تر است. اما گاهی کیفیت حرف اول را نمی زند مثلا اگربرای خرید یک ماشین برنامه دارید و پول شما برای خرید یک ماشین مدل بالا و شیک کافی نیست بهتر است فکر قرض کردن و گرفتن وام را نکنید و ماشینی متناسب و به اندازه ی پولتان بخرید.
4. در مصرف انرژی ها صرفه جویی کنید:
شعاری است که همیشه از طریق تلویزیون و رادیو می شنویم اما همیشه فکر می کنیم که به نفع کس دیگری به جز خود ما است اما اگر دقت کنید پرداخت کننده ی همین قبوض خود ما هستیم و اگر کمبودی در انرژی ها به وجود آید قیمت بالای آنها را هم ما باید بپردازیم.
5. در استفاده از کارت اعتباری هوشیار باشید:
زمانی که پول شما داخل کیف پول شماست حواستان به این هست که چه مقدار از پولتان خرج و چه مقدار از آن باقی مانده است اما زمانی که کارت اعتباری دارید قبول کنید که بی احتیاط تر خرج می کنید و این اصلا به نفع شما نیست.
6. برای ثروتمند شدن آگاهانه پول خرج کنید
روی هدفتان تمرکز کنید و فکر و ذکرتان را به ان اختصاص دهید اینگونه می توانید از وسوسه خرید یک وسیله غیرضروری و هوس آن نجات پیدا کنید و پولتان را متفکرانه و هوشمندانه خرج کنید تا به هدفتان نزدیک شوید.
7. خدمت به مردم فرمول سه گانه ثروتمند شدن با ارائه یک محصول و خدمات خوب
یکی از راه هایی که اکثر ثروتمندان خودساخته طی کرده اند تا به ثروت برسند ، خدمت به مردم است . شما با ارائه خدمات به مردم می توانید در ازای این خدمت پول دریافت کنید ، هر چه خدمتی که ما ارائه می کنیم با ارزش تر باشد قطعا پول بیشتری به سمت می آید.
8. سرمایه گذاری برای پولدار شدن
یکی از بهترین راه ها برای ثروتمند شدن سرمایه گذاری و کار کشیدن از پول است پس به جای خرید وسایل پر زرق و برق و چشم و هم چشمی با دیگران پولتان را با سرمایه گذاری های مناسب -نظیر خرید سهام، اوراق قرضه و دیگر سرمایه گذاری های قانونی و سودآور- چند برابر نمایید و یا اینکه پولتان در بازار مسکن و یا در طلا و حتی ارز سرمایه گذاری کنید.
9. راه اندازی کسب و کار برای پولدار شدن
راه اندازی کسب و کار برای خود بهترین روش برای کسب ثروت است زیرا وقتی صاحب کسب و کار خودتان شدید، بعد از رسیدن به سوددهی مناسب، می توانید با آرامش خیال در زمینه های دیگر هم سرمایه گذاری کنید. این قدم منطقی ترین روش برای پولدار شدن است اما کمی زمان خواهد برد.
10. قبل از شروع، بیاموزید
قبل از انجام هر کاری، حتی با دوستان و آشنایان خود قرار داد بسته و در مورد جزئیات به توافق برسید زیرا ممکن است آشنایان شما به دلیل نزدیکی به شما هم اندازه خدمت ارائه شده به آنها ، به شما پول نپردازند.
11. هدف خود را یافته و برای آن برنامه ریزی کنید
اگر در فکر پولدار شدن هستید باید هدف شما خاص و مشخص شده باشد. شما با یافتن هدفتان و تمرکز بر روی آن بی نظم و شلختگی و بی برنامگی را از زندگی خود دور می کنید و راه های رسیدن به این هدف را سرمشق زندگی تان خواهید کرد . مثلا اگر هدفتان اندوختن پول باشد از خرج های اضافی چشم پوشی می کنید و با درایت بیشتر پول خرج خواهید نمود.
12. کاری که دوست دارید را انجام دهید
شما برای پولدار شدن و رسیدن به موفقیت باید عاشق کارتان باشید ، اگر بیش از حد به کارتان و هدفتان علاقه نداشته و روی آن ها تمرکز نداشته باشید مسیر شما برای موفقیت و پولدار شدن بسیار طولانی و شاید هم بی پایان خواهد بود. بخش موفقیت مهارتو بر این باور است که اشتیاق به کار را نمی توان به صورت آگاهانه بالا برد و اگر عاشق کارتان نباشید به سختی می توان دیدگاه شما در مورد آن را تغییر دهید. اگر هم نتوانید آن کار را رها کنید باید دلیلی برای دوست داشتن و ادامه کار خود پیدا کنید.
13. پرداخت مالیات کمتر برای پولدار شدن
بعد از به دست آوردن پول شما باید بخشی از آن را به عنوان مالیات به دولت بپردازید . شما می توانید راه پرداخت کمتر مالیات را بیابید و این کار را درست و به موقع انجام دهید.
14. هزینه های کوچک را مدیریت کنید
نظارت بر هزینه ها می تواند سود شما را افزایش قابل توجهی بدهد پس حتی هزینه های کوچک را هم مدیریت نمایید.
15. برای پولدار شدن قرض نگیرید!
برای پولدار شدن حتی برای خرید مسکن و یا سرمایه گذاری نیز پول قرض نگیرید. قرض گرفتن آسان است ولی پس دادن آن بسیار سخت است پس هیچگاه پول قرض نگیرید.
16. آموخته های اشتباهتان را دور بریزید
این باور را که افراد ثروتمند آدم های بدی هستند و افراد فقیر انسانهای با اخلاق و خوبی هستند را دور بریزید و یا این باور غلط که پول چرک کف دست است ، پول علف خرس است،پول جن و من بسم الله،پول زیر پای فیل،پول خوشبختی نمی آورد و… را تغییر دهید . دنیای بیرونی شما عوض نمیشود مگر اینکه افکارتان را تغییر دهید.
17. برای پولدار شدن افکارتان را تغییر دهید
پول یعنی رفاه بیشتر،آرامش ،فرصت بیشتر و …اصولا در تفکر ثروت ،ناآرامی و عدم امنیت جایگاهی ندارد پس اینکه جمع کردن و خرج کردن آن اغلب همراه اضطراب و احساس نا امنی است را دور بریزید.
18. پول و آینده زندگی شما برای هیچ کسی غیر از خودتان اهمیت ندارد
این را همیشه بدانید که دلسوزتر از خودتان در زندگی تان وجود ندارد
فقط خودتان باید فرمول سه گانه ثروتمند شدن برای آینده و پولتان اهمیت دهید پس برای علاقه مندی
ها و مهارت های خود ارزش بیشتری قایل شوید.
19. درآمد خود را چند گانه کنید
یکی از راه های پولدار شدن استفاده ازفرصت های چندگانه شغلی
است. برای افزایش در آمد خود ، راه های دیگری را پیدا کنید که بتواند با
درآمد اصلی و قبلی شما ادغام شودتا از طریق اضافه کردن درآمدهای
زنجیره ای به درآمد های سابق، پولدار شوید.
20. برای پولدار شدن با دیگر افراد موفق همراه شوید
راهی فوق العاده برای حرکت رو به رشد شما به سوی موفقیت مالی
معاشرت با افراد موفق است. پای صحبت این افراد بنشینید و از
تجربیاتشان بهره ببرید و در زندگیتان از این تجربیات استفاده نمایید تا به
موقعیت مالی خوبی راه یابید.
21. ریسک پذیر بودن در زندگی برای پولدار شدن
فقرا،سخت برای پول کار می کنند اما پول برای ثروتمندان سخت کار
می کند پس اگر می خواهید زندگیتان عوض شود ، ریسک کنید و
بگذارید پولتان برای شما کار کند.
ریسکهای سمی سه گانه بورس
مدیر نظارت بر بورس های سازمان بورس گفت: سفته بازی، حرکت های هیجانی و نگاه کوتاه مدت، حضور سهامداران در بورس را پُرریسک می کند.
به گزارش فیدوس: مدیر نظارت بر بورس های سازمان بورس گفت: سفته بازی، حرکت های هیجانی و نگاه کوتاه مدت، حضور سهامداران در بورس را پُرریسک می کند.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از سازمان بورس، محسن خدابخش صیانت و حمایت از سرمایه های مردمی در بازار سرمایه را مهم ترین وظیفه سازمان بورس دانست و گفت: بر همین اساس سازمان بورس تصمیم گرفت بنگاه های پذیرفته شده در بازار سرمایه را ملزم به اجرای حاکمیت شرکتی کند.
مدیر نظارت بر بورس های سازمان بورس، در خصوص اجرای حاکمیت شرکتی در بازار سرمایه گفت: در گذشته موضوع جداسازی مالکیت از مدیریت در شرکت ها و بنگاه های اقتصادی مهم نبود، اما با توسعه بیشتر فرهنگ سهامداری و ورود شرکت های بزرگ به بازار، لزوم اجرای اصول راهبری شرکتی مورد توجه قرار گرفت.
وی مهمترین مزیت حاکمیت شرکتی را حمایت از سهامداران خُرد دانست و خاطرنشان کرد: اینکه مدیریت و مالکیت یک بنگاه اقتصادی بزرگ در اختیار یک فرد باشد کاملا با منافع سهامداران خرد تضاد دارد. از همین رو، اجرای حاکمیت شرکتی برای حفظ منافع سرمایه گذاران خرد بازار بسیار با اهمیت است.
خدابخش، به وظایف این سازمان اشاره و تصریح کرد: حمایت و صیانت از حقوق سهامداران خُرد از اهداف اصلی سازمان بورس است. بر همین مبنا، هدف اجرای دستورالعمل راهبری شرکتی برای همه ناشران بازار سرمایه به طور جدی در دستور کار این سازمان قرار گرفت.
مدیر نظارت بر بورس های سازمان بورس تصریح کرد: سازمان بورس در تلاش است با اجرای دقیق این دستورالعمل، ناشران پذیرفته شده در بازار سرمایه را در راستای حفظ حقوق سهامداران خرد به بحث حاکمیت شرکتی پایبند کند.
مدیر نظارت بر بورس های سازمان بورس در ادامه به بررسی روند معاملات بازار سرمایه پرداخت و افزود: نوسان ذات بازار سرمایه است و قرار نیست هر صعود یا نزولی ادامه دار باشد. وی با تاکید بر افزایش ارزش ارز در برابر پول ملی گفت: با توجه به رشد نرخ ارزهای مختلف، موضوع ارزش جایگزینی در سال جاری به طور جدی برای سرمایه گذاران مهم شده است.
خدابخش تاکید کرد: سرمایه گذاران تازه وارد و علاقه مند به فرمول سه گانه ثروتمند شدن بازار سرمایه بهتر است از طریق صندوق های سرمایه گذاری یا شرکت های سبدگردان در بازار سرمایه فعالیت کنند در غیر اینصورت حتما اطلاعات و صورت های مالی شرکت ها را از سامانه کدال استخراج و دقیق مطالعه کنند.
مدیر نظارت بر بورس های سازمان بورس، درجه ریسک پذیری افراد را برای ورود به بازار سرمایه مهم دانست و افزود: سرمایه گذاران تحت تاثیر هیجان های زودگذر و بدون تحلیل وارد صف های خرید یا فروش سهام نشوند.
وی جذب و نگهداری سرمایه ها و نقدینگی های جامعه را برای بازار سرمایه بسیار مهم دانست و یادآور شد: ورود نقدینگی به بازار سرمایه باعث رونق صنایع و بنگاه های بزرگ کشور می شود که در نهایت رشد اقتصادی را به همراه دارد.
مدیر نظارت بر بورس های سازمان بورس سفته بازی و حرکت های هیجانی و کوتاه مدت در بازار را پُرریسک خواند و گفت: چنین رفتارهایی علاوه بر اینکه سرمایه های فرد را با خطر مواجه می کند، به اقتصاد کشور نیز آسیب می زند.
وی افزایش حاشیه سود شرکت ها و صنایع را باعث افزایش عمق این بازار دانست و اظهارداشت: رشد حاشیه سود شرکت ها در متغیرهای کلان اقتصادی نیز تاثیرگذار است. خدابخش در خاتمه تاکید کرد: سازمان بورس در تلاش است تا سیاست هایی که توسط دولت و مجلس برای صنایع و شرکت های بازار سرمایه اعمال می شود، به رشد و سوآوری آنها منجر شود و همچنین فضای عادلانه و شفافی برای سرمایه گذاران ترسیم کند.
«بهرهوری سرمایه» شاخصی معتبر برای تعیین رتبه بنگاههای اقتصادی
حسین مهاجرانی برای ما که به نوعی کسب و کار را، چه به تولید کالا و چه به عرضه خدمات، به عنوان عرصه فعالیت خود انتخاب کردهایم حتی اگر نسبت به قواعد جاری در ارزیابی اقتصادی طرحها بیگانه هم باشیم؛ این محاسبات به وجهی ساده چه در ابتدا و چه در جریان کارهای اقتصادی حضور و حکم نافذی دارد.
وقتی در محاورات معمول تجاری، اصطلاحی مثل «صرفه» را در گفتههای خود به کار میگیریم واقعیت آن است که در ذهن خود یک فرمول ساده را ملاحظه میکنیم که یک تابع درجه اول ریاضی است به شکلِ تقسیم. شکل نوشتاری آن تابع همان است که با عنوان تابع شماره ۱ در زیر نمایش داده شده است و در آن عواید حاصل از یک فعالیت را نسبت به مصارفی که برای انجام آن فعالیت خرج کردهایم، میسنجیم:
(تابع شماره ۱)
در تابع شماره 1 اگر بجای واژه «صرفه» از «بهرهوری» استفاده کنیم و بقیه ارکان آن همان بماند که بود، به سادهترین تعریفی دست پیدا کردهایم که میشود از بهرهوری ارائه کرد! طبق تعریف، بهرهوری (صرفه) نسبت ستادهها به دادهها است و دادهها همه امکاناتی است که ما برای تولید یک کالا یا خدمت به کار گرفته ایم. با این تعریف و با تبعیت از همان تابع، هر چقدر صورت کسر بزرگتر باشد بهرهدهی و به صرفه بودن یک فعالیت تجاری موجهتر میشود. اگر عوامل تولید را چنان که باور اجماع قاطبه علمای علم اقتصاد بر آن است؛ در چهار عاملِ اصلی فرمول سه گانه ثروتمند شدن با عناوین «زمین»، «نیروی انسانی»، «سرمایه»، «مدیریت»، خلاصه کنیم خروجی این تابع در باره تمام عوامل تولید، قابل اندازهگیری و ارزیابی است. حاصل این معادله به ما میگوید که:
ما با زمین (مواد معدنی، مواد اولیه حاصل از طبیعت، سوختهای فسیلی و . ) چه میکنیم؟
منابع انسانی در چرخه تولید با ما چه میکند؟
سرمایهای که برای کسب و کار اختصاص دادهایم چگونه به کار گرفته میشود؟
مدیریتی که عوامل سه گانه بالا را در یک سیستم، ضمن تعریف و تبیین، هماهنگ کرده است چه اندازه موفق بوده است؟
پیش از آنکه پاسخی برای پرسشهای بالا بیابیم بهتر است برای دو مفهوم «کارایی» و «اثربخشی» نیز، به عنوان دو مفهوم کلیدی که در تحلیل بهرهوری دخیل است، تعریفی روشن ارائه کنیم. کارآیی «درست انجام دادن کار» و اثربخشی «انجام دادن کار درست» است. تا این تفاوت کمی ملموس شود به مثالی رجوع میکنم که به عنوان طنزی تلخ در فرهنگ کار ما رایج است. این مثل در باره سه نفر است که: «یکی کانالی را حفر میکرد و دیگری لولهای را در کانال تعبیه میکرد و نفر آخر روی لوله را با خاک میپوشاند. این کار با همین وجه وظیفه گرایانه انجام میشود تا آنکه نفر دوم مریض میشود و در نبود او نفرات اول و سوم همچنان کار خود را ادامه میدهند. ». در این طنز گرچه عنصر «وظیفهشناسی» و «کارآیی» نقش برجستهای دارد، اما فقدان «اثربخشی» نشان میدهد که «کار درست» آن بود که یا کسی جایگزین نفر دوم میشد و یا دست کم نفرات اول فرمول سه گانه ثروتمند شدن و سوم هم فعالیت خود را تعطیل میکردند. «بهرهوری» وقتی به دست میآید که «کارآیی» (درست انجام دادن کار) و «اثربخشی» (کار درست را انجام دادن) در کنار هم حضور داشته باشند.
بهرهوری سرمایه
این مقدمهای بود تا بتوانیم در تحلیل «بهرهوری سرمایه» که مهمترین عامل تولید است، در همین سطح خردی که ما در آن مشغولیم، قدری واکاوی کنیم. در این تحلیل مبنای ارزیابی ما همان تابع ساده شماره ۱ است که در مقدمه این نوشتار به عنوان اساس محاسبات ذهنی مورد توجه قرار گرفت. با تغییر در واژگان همان تابع و حفظ شاکله اصلی آن، تابع شماره ۲ را که «زمان» نیز در آن رکن ثابتی است و مبنای محاسبه آن یک سال مالی است، به شکل زیر ارائه میکنیم:
(تابع شماره ۲)
«ارزش افزوده» همان سهمیاست که در یک واحد صنعتی بر ارزش ماده خام اضافه میشود تا محصول جدیدی ایجاد شود، و «دارایی ثابت» تمام دادههایی است که برای ایجاد آن ارزش افزوده به خدمت گرفته شده و ماهیتا در طول زمان مستهلک میشوند. خروجیِ تابع شماره 2 «بهرهوری سرمایه» است و نشان میدهد که به ازای هر واحد سرمایه ثابت، بنگاه اقتصادی چه میزان ارزش افزوده ایجاد کرده است. با مقیاس قراردادن این تابع، این پرسش که «چرا بهرهوری سرمایه در بنگاههای اقتصادی یکسان، همتا نیست؟» را چگونه جواب میدهیم؟ گمان میکنم که یافتن پاسخی برای این پرسش، متضمن کاوشهایی است درباره یافتن عواملی که در آن تابع تقسیم، صورت کسر را بزرگتر میکند. ستانده بالاتر در تابع ۱ و ارزش افزوده بالاتر در تابع ۲ چگونه حاصل میشود؟
عوامل موثر در افزایش بهرهوری سرمایه:
میزان استفاده از ظرفیتهای موجود
هرآنچه باعث شود تا فاصله ظرفیت اسمی و ظرفیت واقعی کارخانه کوتاه شود عامل موثری است در ایجاد «ارزش افزوده / ستانده» بیشتر و افزایش بهرهوری.
ارتقای دانش فنی و تخصصی منابع انسانی
روشن است که وقتی نیروی انسانی متخصص از ماشینآلات و تجهیزات بهرهبرداری کند، به واسطه برخورداری از دانش علمی فنی و تخصصی ضمن استفاده کاراتر از دارایی ثابت، ارزش افزوده بالاتری عاید میشود.
پیشرفت فنی
پیشرفت فنی باعث میشود ماشینآلات و تجهیزات جدیدتر که کارایی بیشتری دارند، تولید شوند تا بنگاهها با استفاده ازآنها بتوانند به ازای هرواحد سرمایه، تولید بیشتری داشته باشند.
پایش مداوم سیستمها و روشهای جاری در بنگاه
اهتمام مداوم بر تحلیل و نقد وضعیت سیستمها و روشهای موجود و جستوجو در یافتن راههایی برای رسیدن به وضعیت مطلوب، ضمن فراهم کردن تعریفهای روشن و دقیق از کار درست و انجام درست کار، توجه به تغییرات محیطی است و آمادگی برای بهینهسازی فرایندها که نتیجه نهایی آن برای هر بنگاه اقتصادی افزایش بهرهوری است.
نگاهی به بهرهوری سرمایه در بنگاههای اقتصادی ایران
اگر از تورم که در بزک کردن «ناکارآمدی تلاش» و «بی ثمری کار» ما مشاطه چیره دستی بوده است، بگذریم؛ درباره بهرهوری سرمایه همه ما در تمام ایران در ابعادی چشمگیر با بحرانی عمیق مواجهیم. کافی است جراتی به خرج بدهیم و داراییهای ثابت را در مخرج کسر تابع شماره ۲ به قیمت روز برآورد کنیم تا ببینیم خروجی آن چه ارقام اسفانگیزی را به نمایش میگذارد. واقعیت آن است که گستردگی این بحران به رسته و صنفی خاص مربوط نمیشود. این بیماری همه گیر که از یک سو به ضعف فرهنگ مشارکت پذیری ما و از دیگر سو به سطحی نگری ما در مواجهه با معضلات اقتصادی گره خورده است گرچه در نگاه خرد، آسیب به بنگاه شخصی ما تلقی میشود، ولی در نگاه کلان یک آسیب بزرگ ملی است که انگار نه کسی به آن توجهی دارد و نه کسی درصدد رفع این زیان عظیم است!در فهرست عوامل موثر بر افزایش بهرهوری، اولین عامل را «میزان استفاده از ظرفیتهای موجود» شماره کردم. چه کسی در یک صنف سرمایه ثابت خود را در سه شیفت متوالی به شکلی درست فعال کرده است؟ اگر در رستههای مختلف فعالیت اقتصادی، امید چندانی به رونق دیده نمیشود، اصرار بر درگیر کردن سرمایههای تازه برای ایجاد بنگاههای مشابه در کنار آنهمه سرمایههای معطل، برای چیست!؟ گمان میکنم با آموزش، به «کارایی» و با هوشیاری به «اثربخشی» میتوان رسید؛ اما بهرغم تعاریف کلاسیک، رسیدن به بهرهوری با ضریبی تکاثری، توجه به عنصر «منافع ملی» را میطلبد که در مکتب اصالت فرد و ترجیح سود شخصی، اسمی آشنا و رسمی بیگانه دارد!
دیدگاه شما