آموزش اندیکاتور حجم OBV در تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال در بورس دارای ابزارها و اندیکاتورهای مختلفی است که هرکدام از آنها میتواند دادههای مهم و تأثیرگذاری را به تحلیلگران بازار بدهد. دادههایی که اندیکاتورها میدهند، در تشخیص روند و بررسی سیگنال خرید و فروش انواع سهام، کاربرد زیادی دارند. اندیکاتور حجم (OBV) یکی از انواع اندیکاتورهای مهم در بازار سرمایه محسوب میشود که در این مقاله سعی میکنیم تا به بررسی این اندیکاتور و نحوه معامله توسط آن، بپردازیم و مطالبی که در ادامه قصد داریم به آنها پرداخت کنیم:
اندیکاتور حجم تعادلی (OBV) چیست؟
کاربرد اندیکاتور OBV
استراتژی اندیکاتور OBV در تحلیل تکنیکال
فرمول محاسبه OBV
مثالی از محاسبه OBV
محدودیتهای اندیکاتور OBV
آموزش اضافه کردن اندیکاتور حجم و تنظیمات آن در پنل اکسیر اقتصاد بیدار
اندیکاتور حجم تعادلی (OBV) چیست؟
اندیکاتور حجم تعادلی (OBV) که مخفف کلمه انگلیسی On-Balance Volume میباشد، یک اندیکاتور تکنیکال از نوع مومنتوم است که جریان حجم در سهام مختلف را میسنجد و از آن برای پیشبینی تغییرات قیمتی بعدی استفاده میکند.
اندیکاتور OBV اولین بار توسط جوزف گرانویل ( Joseph Granville ) طراحی شد و کار آن اینست که تغییرات حجم در سهام را بر اساس حرکت قیمتی سهم بسنجد تا بتواند برای حرکت بعدی، پیشبینی کند.
تغییرات حجم در معاملات بورس، از اهمیت بالایی برخوردار است. به همین خاطر استفاده از این اندیکاتور میتواند پارامتر مهمی را در بازار مورد بررسی قرار بدهد چرا که به عقیده بسیاری، حجم میتواند نیروی محرک بازار باشد و تغییرات آن بسیار حائز اهمیت است.
کاربرد اندیکاتور OBV
- همواره رابطهای بین حجم معاملات و قیمت سهام وجود داشته است که برای اکثر معاملهگران از اهمیت زیادی برخوردار میباشد. در بسیاری از مواقع، افزایش حجم در معاملات سهام، میتواند نشاندهنده حرکتی مثبت یا منفی در روند سهام باشد. اندیکاتور OBV در تشخیص تغییرات حجم نسبت به حرکت قیمتی سهام کاربرد مؤثری دارد. برای مثال زمانی که به یکباره حجم معاملات سهمی افزایش پیدا میکند، ممکن است حقوقیها و صندوقهای مالی در حال خرید سنگین سهم هستند که شناسایی آن میتواند روند مثبتی را در روزهای آتی برای سهم پیش بینی کند. این امکان وجود دارد که با تغییرات حجم معاملات، پول هوشمندی وارد سهم شده است و قصد افزایش قیمت سهم را دارد. اندیکاتور حجم تعادلی در این مواقع، این تغییرات حجم را با حرکت مومنتوم قیمتی سهم میسنجد و دادههای مؤثری را به تحلیلگران میدهد.
- اندیکاتور OBV همچنین میتواند برای تشخیص روند جدید مورد استفاده قرار بگیرد. در این حالت اگر OBV سقفهای بالاتر را نشان دهد، یک کانال صعودی قیمت خواهیم داشت و برعکس اگر OBV کفهای جدید ایجاد کند، احتمال شکلگیری کانال نزولی در روند سهم، افزایش مییابد.
استراتژی اندیکاتور OBV در تحلیل تکنیکال
ساختار کار اندیکاتور OBV به این صورت میباشد که هنگامی که قیمت سهام نسبت به روز قبل با قیمت بالاتری بسته شود، OBV ، صعودی خواهد بود و حجم مثبت در نظر گرفته میشود. به همین ترتیب زمانی که قیمت سهام نسبت به روز قبل با قیمت پایینتری بسته شود، OBV نزولی و حجم منفی در نظر گرفته میشود. مجموع تمام حجم مثبت و منفی در سهم، خط OBV را تشکیل خواهد داد.
به عبارتی برای استراتژی معاملاتی مناسب با استفاده از اندیکاتور OBV ، زمانی که این اندیکاتور، صعودی باشد، نشان از فشار حجمی مثبت دارد که میتواند به صعود نمودار قیمت منتهی شود. همچنین، در صورتی که OBV نزولی باشد نشان از فشار حجمی منفی دارد که میتواند حاکی از نزول نمودار قیمت در آینده باشد .
بنابراین بهتر است در حجم مثبت خریدار و در حجم منفی فروشنده سهام باشید تا از منطق استراتژی بهتری استفاده کنید.
باید توجه داشت که زمانی که قیمتها در حال افزایش هستند و حجم معاملات هم در حال زیاد شدن، این موضوع نشانهای از تأیید روند صعودی در سهم میباشد .
خط OBV و نیز روند OBV ، در استراتژی معاملاتی نقش مؤثری دارد. همواره باید برای OBV روندی را مشخص کرد و نسبت به روند کنونی آن با روند نمودار قیمتی مقایسه کرد. همچنین در این حالات، سطوح حمایتی ومقاومتی نمودار را نیز باید مورد ارزیابی قرار داد. در صورت شکسته شدن این سطوح، روند OBV میتواند دست خوش تغییر شود. این شکسته شدن روند میتواند با تغییرات حجم در ارتباط باشد و شاهد تغییر در حجم نیز باشیم.
فرمول محاسبه OBV
در محاسبه OBV ، پارامترهایی مانند سطح OBV قبلی و مقدار آخرین حجم معامله ( Volume )، دخیل هستند. در این حالت، فرمول محاسبه OBV به شکل زیر مطرح میشود.
اگر قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت قبلی باشد:
OBV = OBVprev + Volume
اگر قیمت بسته شدن برابر با قیمت قبلی باشد:
OBV = OBVprev + 0
اگر قیمت بسته شدن کمتر از قیمت قبلی باشد:
OBV = OBVprev – Volume
حجم تعادلی مجموع کل حجم معاملات حال حاضر یک دارایی را نشان داده و مشخص میکند که آیا این حجم در حال خروج یا ورود به یک سهام است .
مثالی از محاسبه OBV
حالا در مثالی میخواهیم محاسبه OBV را بیان کنیم. فرض کنید سهمی در معاملات خود، دادههای زیر را در روزهای مختلف ثبت کرده است:
روز اول: قیمت بسته شدن برابر است با 20000 ریال، حجم مساوی است با 360000 سهم
روز دوم: قیمت بسته شدن برابر است با 20105 ریال، حجم مساوی است با 400000 سهم
روز سوم: قیمت بسته شدن برابر است با 20117 ریال، حجم مساوی است با 370000 سهم
روز چهارم: قیمت بسته شدن برابر است با 20100 ریال، حجم مساوی است با 420000 سهم
روز پنجم: قیمت بسته شدن برابر است با 20050 ریال، حجم مساوی است با 350000 سهم
روز ششم: قیمت بسته شدن برابر است با 20075 ریال، حجم مساوی است با 450000 سهم
روز هفتم: قیمت بسته شدن برابر است با 20090 ریال، حجم مساوی است با 470000 سهم
روز هشتم: قیمت بسته شدن برابر است با 20090 ریال، حجم مساوی است با 310000 سهم
حالا روزهایی که در آن قیمت بسته شدن نسبت به روز قبل بیشتر است را مشخص میکنیم. در این مثال روزهای دوم، سوم، ششم و هفتم، نسبت به روز قبل، قیمت بالاتری را ثبت کردهاند. پس به حجم تعادلی اضافه میشوند.
در عوض روزهای چهارم و پنجم، قیمت بسته شدن کمتر از روزهای قبل خود بودهاند، پس حجم تعادلی از آنها کسر میگردد.
طبق فرمول، OBV به شکل زیر محاسبه خواهد شد:
روز دوم: 360000 + 0 = 360000
روز سوم: 400000 + 360000 = 760000
روز چهارم: 760000 – 420000 = 340000
روز پنجم: 340000 – 350000 = -10000
روز ششم: 450000 – 10000 = 440000
روز هفتم: 470000 + 440000 = 910000
روز هشتم: 910000 + 0 = 910000
محدودیتهای اندیکاتور OBV
- همواره باید در نظر گرفت که سیگنالی که از سمت OBV صادر میشود ممکن است بخاطر عواملی دارای خطا و اشتباه باشد چرا که این اندیکاتور بر اساس دادههایش سیگنال صادر میکند و توضیحی در قبال آن ندارد و بعضاً سیگنال آن میتواند کاذب باشد.
- تنها بسنده کردن به اندیکاتور OBV منطقی نیست و نباید آن را به عنوان استراتژی اصلی معاملاتی قرار داد و حتماً با دیگر اندیکاتورها نیز باید مقایسه شود.
- در صورت کاهش یا افزایش چشمگیر حجم معاملات در یک روز مشخص، احتمال دارد اندیکاتور برای مدتی ناکارآمد شود. مثلاً ممکن است افزایش یکباره حجم معاملات ناشی از اخبار و شایعات از طرف شرکت باشد و یا حقوقیهای سهم، دست به اقداماتی زده باشند اما در واقع اهمیتی به روند بعدی سهم نداشته باشد.
آموزش اضافه کردن اندیکاتور حجم و تنظیمات آن در پنل اکسیر اقتصاد بیدار
برای به کارگیری از ابزارهای تحلیل تکنیکال باید از پلتفرمهای بخصوص آن استفاده کرد. برای تحلیل تکنیکال میتوان از پنل اکسیر کارگزاری اقتصاد بیدار نیز استفاده نمود. در این پنل، برای هر سهمی که میخواهید، نمودار قیمتی آن را مشاهده کنید، کافی است از طریق ورود به پنل اکسیر، چارت هر سهم را از قسمت مربوطه انتخاب کنید تا نمودار قیمتی آن را رویت کنید. با ورود به پنل، ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل رسم خط روند، رسم کانال و چنگال، دیده میشود. همچنین در قسمت منو میتوان گزینه اندیکاتورها را انتخاب کرده و تمامی اندیکاتورهای تکنیکال را مشاهده کنید. در قسمت اندیکاتورها، گزینه اندیکاتور حجم OBV را انتخاب میکنید تا در قسمت پایینی نمودار سهم، اندیکاتور اضافه شود.
این پنل همچنین قابلیت اضافه کردن اندیکاتورهای دیگر مثل میانگین متحرک، RSI ، MACD را دارد که در کنار اندیکاتور حجم بتوان تحلیل خود را پیش ببرید.
جمعبندی
در حال حاضر معاملهگران زیادی هستند که از اندیکاتور حجم برای تحلیل روند حرکتی سهام مورد نظر خود استفاده میکنند. اندیکاتور OBV با شناسایی تغییرات حجم در معاملات، میتواند عملکرد سهام از لحاظ حجم را مورد بررسی قرار بدهد. اندیکاتور OBV میتواند با سنجش میزان تغییرات حجم بر اساس حرکت قیمتی سهم، فشار خرید یا فروش سهام را اندازه گیری کند و طبق آن برای روند بعدی سهم پیشبینی داشته باشد. به طور کلی بهتر است این اندیکاتور در ترکیب با اندیکاتورهای قدرتمند دیگر بررسی شود تا نتیجه درستتر و منطقیتری داشته باشد.
ما در این مقاله سعی کردیم تا در مورد ساختار این اندیکاتور و استراتژیهای معاملاتی با استفاده از دادههای OBV بحث کنیم و کاربردهای آن و نحوه محاسبات آن را شرح دهیم.
کارگزاری اقتصاد بیدار با سابقه طولانی در بازار بورس، خدمات آموزشی خود را در تحلیل تکنیکال به علاقهمندان این حوزه ارائه میدهد و برای کسب اطلاعات میتوانید با دفاتر کارگزاری در تماس باشید.
الگوی پرچم صعودی و نزولی در تحلیل تکنیکال
الگوی پرچم در فرایند تحلیل تکنیکال، تحلیلگران به دنبال پیشبینی قیمت با استفاده از نمودارها هستند. برای پیشبینی صحیح قیمت لازم است تا از ابزارهای مختلفی استفاده کنیم. بعضی از این ابزارها اندیکاتورها هستند که به شکل سیگنالهای خرید و فروش ظهور مییابند. دستهای دیگر از این ابزارها الگوهایی هستند که در نمودار قیمت ایجاد میشوند. این الگوها دو خصوصیت مهم دارند:
• تکرارشونده هستند؛
• پس از ایجاد این الگوها، روند مشخصی در قیمت دارایی به وجود میآید.
در این مقاله، یکی از پرکاربردترین این الگوها، یعنی الگوی پرچم یا الگوی فلگ (Flag Pattern) را مورد بررسی قرار میدهیم که یکی از الگوهای ادامهدهنده (Continuation Pattern) محسوب میشود.
فهرست مطالب
الگوی فنجان و دسته (Cup and Handle)
منظور از الگوی ادامهدهنده چیست؟
الگوی پرچم بهعنوان یکی از الگوهای ادامهدهنده شناخته میشود. منظور از الگوی ادامهدهنده در تحلیل تکنیکال این است که پس از تشکیل و کامل شدن این الگوها، روند قیمت در همان جهت شکلگیری الگو به حرکت خود ادامه میدهد. به همین دلیل، شناسایی این الگوها تأثیر زیادی در پیشبینی روندها دارد. تحلیلگران از انواع الگوهای ادامهدهنده برای دریافت سیگنالی که نشاندهنده ادامه روند قبلی باشد، استفاده میکنند. از انواع الگوهای ادامهدهنده میتوان به الگوی مثلث، پرچم، آویز یا پرچم سه گوش اشاره نمود. البته لازم به ذکر است که این مسئله همیشه صادق نیست و در برخی موارد، ممکن است حتی بعد از شکلگیری الگوهای ادامهدهنده، روند قیمت تغییر نموده و معکوس شود.
در کل، زمانی میتوان از نحوه عملکرد الگوی ادامهدهنده اطمینان حاصل کرد که این الگوها نسبت به امواج الیوت کوچکتر باشند. در این حالت، الگوی ادامهدهنده نشاندهنده ادامه روند قیمت در قبل از وقوع آن است. در ادامه، الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال را مورد بررسی قرار میدهیم.
الگوی پرچم چیست؟
در نمودار قیمت، الگوی پرچم زمانی شکل میگیرد که روند نمودار قیمت عکس جهت روند طولانیمدت آن حرکت کند. بهعنوان نمونه، ممکن است سهمی در طولانیمدت، روندی صعودی داشته باشد. اما در بازه زمانی کوتاهمدت، روند صعودی به روند نزولی تبدیل میشود و بعد از پایان این روند، روند صعودی سهم دوباره مثل قبل ادامه مییابد. در این حالت، این الگو در نمودار قیمت ایجاد میشود.
معمولاً از الگوهایی پرچم برای تشخیص احتمال تداوم روند از نقطه فاصله گرفتن قیمت در خلاف جهت روند پیشین استفاده میشود. در صورتی که روند ادامه یابد، میزان افزایش قیمت چشمگیر خواهد بود و در این حالت، مشاهده الگوهای پرچم مزیتی بسیار عالی برای معاملهگران محسوب میشود. با شکلگیری این روند، نقطه مناسب برای ورود یا خروج از یک سهم را میتوانیم به درستی تعیین کرده و برای به دست آوردن سودهای قابل توجه یا پیشگیری از زیانهای سنگین آماده شویم.
الگوی پرچم چه زمانی ایجاد میشود؟
الگوی پرچم زمانی در نمودار ایجاد میشود که در حرکت در جهت عکس روند غالب، قیمت دارایی نوسان داشته باشد؛ به عبارت دیگر، در کوتاهمدت، درهها و قلههای قیمتی زیادی در کنار یکدیگر ایجاد شود که باعث ایجاد الگوهای پرچم در نمودار شود. با اتصال این درهها و قلهها به یکدیگر الگوی Flag ایجاد میشود.
در نمودار شمعی (candlestick)، الگوی پرچم به شکل 5 تا 20 کندل متوالی که الگوی معینی دارند، دیده میشود. این الگو ممکن است صعودی یا نزولی باشد که در ادامه، بیشتر در مورد آن توضیح میدهیم.
الگوی پرچم نشانه چیست؟
به طور کلی، تشکیل الگوی پرچم حاکی از عدم اطمینان در نمودار قیمتی است. شکست ایجاد شده در پرچم نشاندهنده این نحوهٔ کارکرد الگوی پرچم است که بازار تصمیم خود را در مورد ارزش ذاتی این سهام گرفته است و ممکن است روند قابلتوجهی به سمت بالا یا پایین آغاز شود که منطبق با جهت شکست قیمت باشد.
الگوی مثلث چیست ؟
الگوی پرچم از چه اجزایی تشکیل شده است؟
با نگاهی به الگوی پرچم ایجاد شده در یک نمودار قیمتی، متوجه میشویم که این الگو از دو جزء اصلی تشکیل شده است:
• میله پرچم
• بدنه پرچم
همانطور که پیش از این گفته شد، الگوی پرچم بعد از یک روند طولانی صعودی به نزولی یا نزولی به صعودی قیمت ایجاد میشود. در نمودار، این روند طولانی به صورت یک میله پرچم دیده میشود که طول نسبتاً زیادی دارد.
بدنه پرچم مربوط به ناحیه نوسانی است که الگوی قیمت بر خلاف روند طولانیمدت قبلی در پیش میگیرد. بدنه پرچم به صورتهای مختلفی شکل میگیرد که از اتصال درهها و قلههای نمودار ایجاد میشود. مطابق با شکل بدنه پرچم، این الگو به چند نوع تقسیم میشود که در ادامه، به معرفی آنها میپردازیم.
انواع الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چه هستند؟
تقسیمبندی الگوی پرچم بر اساس جهت حرکت نمودار و همینطور، شکل بدنه پرچم انجام میشود. به این ترتیب، الگوهای پرچم در تحلیل تکنیکال به چهار دسته تقسیم میشوند:
1. الگوی پرچم صعودی مستطیل
گاهی سهم در بازار روند صعودی پرقدرت و رو به بالایی را طی میکند و سپس، وارد یک محدوده نوسانی یا نسبتاً نزولی میشود. در پایان این محدوده، یکی از سطوح مقاومت یا حمایت شکسته میشود و سهم دوباره روند صعودی را در پیش میگیرد که پیش از آن، طی کرده بود.
مسئله مهم در مورد این الگو این است که اندازه حرکت قیمت در محدوده نوسانی به گونهای است که از متصل شدن درهها و قلههای نمودار به همدیگر، دو لبه بالایی و پایینی پرچم در موازات هم قرار میگیرند. به این صورت، الگوی پرچم صعودی مستطیل ایجاد میشود.
2. الگوی پرچم نزولی مستطیل
گاهی سهم در بازار روند نزولی پرقدرت و رو به پایینی را طی میکند و سپس، وارد یک محدوده نوسانی یا نسبتاً صعودی میشود. در پایان این محدوده، یکی از سطوح مقاومت یا حمایت شکسته میشود و سهم نحوهٔ کارکرد الگوی پرچم دوباره روند نزولی را در پیش میگیرد که پیش از آن، طی کرده بود.
مسئله مهم در مورد این الگو این است که اندازه حرکت قیمت در محدوده نوسانی به گونهای است که از متصل شدن درهها و قلههای نمودار به همدیگر، دو لبه بالایی و پایینی پرچم در موازات هم قرار میگیرند. به این صورت، الگوی فلگ یا پرچم نزولی مستطیل ایجاد میشود.
3. الگوی پرچم صعودی مثلثی
گاهی سهم در بازار روند صعودی پرقدرت و رو به بالایی را طی میکند و سپس، وارد یک محدوده نوسانی یا نسبتاً نزولی میشود. تفاوت این الگو با الگوی پرچم صعودی مستطیلی این است که در محدوده نوسانی آن، نوسانات قیمت به یک اندازه روی نمیدهند، بلکه بدنه پرچم به صورت یک مثلث ظاهر میشود.
در پایان، پیش از برخورد دو ضلع پرچم به همدیگر، این روند به سمت بالا شکسته شده و دوباره روندی صعودی در قیمت سهم ایجاد میشود.
4. الگوی پرچم نزولی مثلثی
گاهی سهم در بازار روند نزولی پرقدرت و رو به پایینی را طی میکند و سپس، وارد یک محدوده نوسانی یا نسبتاً صعودی میشود. تفاوت این الگو با الگوی پرچم نزولی مستطیلی این است که در محدوده نوسانی آن، نوسانات قیمت به یک اندازه روی نمیدهند، بلکه بدنه پرچم به صورت یک مثلث ظاهر میشود.
در پایان، پیش از برخورد دو ضلع پرچم به همدیگر، این روند به سمت بالا شکسته شده و دوباره روندی نزولی در قیمت سهم ایجاد میشود.
الگوی سر و شانه ( Head and Shoulder Pattern)
چگونه با الگوی پرچم معامله کنیم؟
سؤال دیگری که در مورد نقش الگوی پرچم مطرح میشود این است نحوهٔ کارکرد الگوی پرچم که چگونه میتوان به وسیله این الگو معامله کرد. در پاسخ به این سؤال باید گفت که این الگو در سه نقطه مهم در زمان تصمیمگیری برای خرید و فروش سهام استفاده میشود:
- تعیین نقطه ورود
- تعیین حد ضرر
- هدف گذاری کسب سود
تعیین نقطه ورود
هنگامی که الگوی پرچم صعودی شکل میگیرد، میتوان نقطهای مناسب برای خرید یک دارایی را تعیین کرد. البته بهتر است که منتظر شکست بدنه پرچم تا روز معاملاتی بعد بمانیم تا از شکلگیری روند صعودی جدید اطمینان حاصل کنیم.
تعیین حد ضرر
معمولاً به وسیله کف الگوی پرچم، میتوان حد ضرر را در معامله مشخص نمود. مثلاً، هنگامی که لبه پایینی پرچم در کمترین قیمت به 30 دلار برسد، معاملهگر میتواند در این معامله، حد ضرر خود را روی 30 دلار تعیین نماید.
هدفگذاری کسب سود
در الگوی پرچم صعودی، میله پرچم معیار خوبی برای کسب سود محسوب میشود. عموماً، در انتهای بدنه میتوان انتظار داشت که روند صعودی به اندازه میله پرچم تداوم یابد. به این صورت، شرایط هدفگذاری برای کسب سود در معامله تا حد زیادی فراهم میگردد. بهعنوان مثال، اگر تفاوت دو خط روند 5 دلار و نقطه ورود به شکست سطوح 45 دلار باشد، معاملهگر هدفگذاری کسب سود خود را 50 دلار (5+45) تعیین میکند.
الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکل
استراتژی کسب سود از الگوی پرچم
در روند صعودی
الگوی پرچم در روند صعودی هنگامی ایجاد میشود که نمودار قیمت پس از صعود، وارد کانال نزولی با شیب اندک شود و قیمت بین سقف و کف کانال همواره نوسان داشته باشد. در این شرایط، نقاط امن خرید به صورت زیر خواهند بود:
1) پس از شکست سقف پرچم
2) پس از پولبک زدن نمودار قیمت به سقف پرچم
در روند نزولی
الگوی پرچم در روند نزولی هنگامی ایجاد میشود که نمودار قیمت پس از نزول، وارد کانال صعودی با شیب اندک شود و قیمت بین سقف و کف کانال همواره نوسان داشته باشد. در بازارهای دوطرفه، ارسال سفارش فروش در نقاط امن این الگو میتواند به کسب سود مناسبی منجر شود. در این شرایط، نقاط امن خرید به صورت زیر خواهند بود:
1) پس از شکست کف پرچم
2) پس از پولبک زدن نمودار قیمت به کف پرچم
منظور از پولبک زدن چیست؟
پولبک (Pullback) در لغت به معنی بازگشت است. در نمودارهای قیمتی، گاهی مدتی بعد از شکسته شدن سطوح مهم قیمتی مانند سطوح حمایت یا مقاومت، قیمت دوباره به آن سطح بازمیگردد و بعد از برخورد با آن، به مسیر خود ادامه میدهد. به این حالت پولبک گفته میشود.
الگوی پرچم در فارکس
بر اساس نمودار صعودی فوق، ارزش دلار استرالیا در مقایسه با بیشتر ارزهای دیگر افزایش داشته و به علت بازدهی بالا، با توجه به نرخ بهره، عملکرد خوبی را به نمایش گذاشته است.
در نمودار فوق، میتوان در نمودار مربوط به جفتارز دلار استرالیا/ دلار کانادا (AUD/CAD) مشاهده نمود. روند صعودی قبلی (میله پرچم) با خطی طوسی نشان داده شده است. میتوانیم ایستادگی قیمت را در کانال نزولی مشاهده کنیم.
برای انجام معامله با وجود الگوی پرچم، تحلیلگران میتوانند در بازه پایین کانال وارد شده یا صبر کنند که شکست قیمت در قسمت بالای کانال روی دهد. این قسمتها با دایره زردرنگ مشخص هستند. علاوه بر این، به منظور تعیین ناحیهای که برای کسب سود مناسب باشد، تحلیلگران میتوانند آخر پرچم را به اندازه طول میله پرچم امتداد دهند. در نمودار فوق، این مسئله با نقطهچین نشان داده شده است.
تشخیص الگوی پرچم صعودی در معاملات
تشخیص الگوی پرچم صعودی در معاملات به راحتی ممکن نیست و باید عوامل مختلفی را در این مورد در نظر داشته باشیم تا از صحت نتایج به دست آمده اطمینان حاصل کنیم. در این راستا، چند نکته مهم برای شناسایی Pattern صعودی ارائه میکنیم:
- قیمت باید در یک کانال نوسانی ایستا یا با نحوهٔ کارکرد الگوی پرچم نحوهٔ کارکرد الگوی پرچم شیبی نزولی در بدنه پرچم حرکت نماید.
- قبل از آن حتماً باید یک روند صعودی شاخص شکل گرفته باشد.
- اگر در بدنه پرچم شاهد اصلاح قیمت بالاتر از 50 درصد بودیم، الگوی شکل گرفته اصلاً الگوی پرچم نیست.
- برای وارد شدن به معامله، بهتر است تا انتهای پرچم صبر کنیم.
- پس از ورود به معامله، هدف قیمتی حداکثر به اندازه میله پرچم باشد.
- برای رسم خطوط پرچم، لازم نیست تا سقف و کف قیمتی واضح باشد و میتوانیم این خطوط را تنها با بالاترین و پایینترین قیمت کندلهایی که در یک ردیف قرار گرفته، رسم کنیم.
تفاوت بین الگوی پرچم صعودی و نزولی چیست؟
هر دو الگوی Flag صعودی و نزولی نشاندهنده یک الگو در بازار هستند اما تفاوتهایی بین آنها دیده میشود که عبارت هستند از:
- بر خلاف پرچم گاوی، پرچم خرسی در روند نزولی دیده میشود.
- پرچم نزولی هنگامی کانال یا ناحیه ایستادگی را میشکند که قیمت تا حدی پایینتر از حد کانال باشد.
- الگوهای پرچم خرسی و گاوی در نمودار از طول میله پرچم برای تعیین قیمت هدف استفاده میکنند.
آموزش الگوی سایفر Cypher
الگوی پرچم سه گوش یا آویز چیست؟
الگوی سه گوش یا الگوی آویز (Pennant Patterns) شباهت زیادی با الگوی پرچم دارد. تفاوت میان این دو الگو این است که بر خلاف خطوط روند الگوی های پرچم که غالباً موازی هستند، خطوط روند در الگوی آویز بالاخره همگرا شده و به هم میرسند و مثلثی کوچک را شکل میدهند. در حقیقت، الگوی آویز یک الگوی پرچم همگرا محسوب میشود.
شیب الگوی آویز نیز معمولاً در جهت مخالف با روند قبلی آن قرار دارد. گاهی اوقات، ممکن است این ساختارها به صورت افقی یا در جهت همسان با روند غالب باشند.
هر دو ساختار الگوی فلگ و الگوی آویز یا پرچم سهگوش حاکی از ایستادگی در بازار هستند که نشان میدهد روند قبلی قوی بوده است. بیشتر فعالان بازار دارایی خود را حفظ میکنند و تعداد اندکی نیز از بازار خارج میشوند که این مسئله به سایر معاملهگران انگیزه میدهد تا در جهت روند قبلی معامله کنند.
به دنبال شکسته شدن سطح در هر جهتی، میتوان پرایس اکشن را به شکل تعداد محدودی از پولبک یا تروبک مشاهده کرد. منظور از تروبک (Throw-back) یا عقبنشینی یک توقف یا سقوط خفیف در روند صعودی قیمت است. در واقع، تروبک کاهش قیمتهایی است که نسبتاً کوتاهمدت هستند.
به دلایل گفته شده، بسیاری از معاملهگران استفاده از الگوهای پرچم و سه گوش را ترجیح میدهند. پرچمها حاکی از کانالهای کوتاه هستند اما شیب آنها در جهت مخالف روند قبلی قرار دارد. گاهی احتمال دارد شیب پرچم با شیب روند همسو باشد که نشاندهنده قدرت فزاینده روند است.
معمولاً، در جریان تشکیل الگوی فلگ، حجم کاهش مییابد. این الگو در مدت زمانی کوتاه، یعنی چند روز تا چند هفته، ایجاد میشوند. معمولاً انتظار میرود که پس از شکلگیری Flag Pattern، شاهد نوسانات شدید قیمتی باشیم.
۵ الگوی قیمتی قدرتمند در تحلیل تکنیکال
شناخت الگوهای قیمتی یکی از اولین مفاهیمی است، که معامله گران فنی از همان ابتدای شروع به کار در بازار سهام با آن مأنوس میشوند.الگوهای نموداری، بخش مهمی از تحلیل تکنیکال کلاسیک هستند و معاملهگرانی که با استفاده از نمودار به خرید و فروش سهام میپردازند، باید با این الگوها آشنایی داشته باشند.یکی از بارزترین ویژگیهای ابزار تحلیل تکنیکال، قابلیت تکرارپذیری آنهاست، به گونهای که به راحتی میتوان در هر نمودار و هر تایم فریم، آنها را مشاهده نمود. الگوهای قیمتی میتوانند به عنوان سیگنالی برای ورود، ابزار تایید و یا به منظور پیشبینی جهت و میزان تحرکات قیمتی بازار، مورد استفاده قرار گیرند. در این مقاله بر اساس محبوبیت و میزان کارایی، ۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای نموداری را با ذکر جزئیات مهم توضیح خواهیم داد.این الگوها به ترتیب عبارتاند از:
سر و شانه، مستطیل، کف و سقف دوقلو، کف و سقف سهقلو و پرچم.تشخیص این الگوها در نمودار، کمک میکند تا بازار را بهتر درک کرده و نسبت به حرکات قیمت در آینده، ذهنیت داشته باشیم. به طور کلی الگوهای قیمتی به دودسته ادامهدهنده و بازگشتی تقسیم میشوند که الگوهای سر و شانه، سقف و کف دوقلو و سهقلو جزء بازگشتیها و پرچم و مستطیل در دسته الگوهای ادامهدهنده قرار میگیرند. طبق بررسیهای انجامشده از بین موارد مذکور، الگوی سر و شانه از منظر بسیاری از معامله گران، پرکاربردترین الگوی نموداری است. شناخت صحیح و درک عمیق این الگوها، منجر به این میشود که در معاملهگری به دید وسیعتری دستیابید، که همین توانایی میتواند مسبب رشد سرمایه و موفقیت در بلندمدت باشد.
نکات عمومی مربوط به الگوهای قیمتی
- حین تشکیل یک الگوی نموداری، تغییر حجم معاملات یک ابزار کمکی برای تایید صحت و قدرت الگو است.
- هرکدام از الگوهای قیمتی بر اساس ماهیتشان، یک هدف نموداری از پیشتعیین شده دارند. میزانتحقق این انتظارات، کاملاً به روند بازار بستگی دارد.
- هر چه شکلگیری یک الگو مدتزمان بیشتری طول بکشد، انتظار میرود که حرکات قیمتی بزرگتری در پیش باشد.
- بسیاری از الگوهای نموداری ازلحاظ جزئیات شباهت زیادی به یکدیگر دارند. از اینرو به منظور تمیز دادن آنها از یکدیگر، باید به عواملی نظیر شکستهای قیمتی، تغییر حجم معاملات و…، دقت کنیم.
- یکی از بهترین روشهای تشخیص شکست، افزایش حجم معاملات حین خروج قیمت از نواحی حمایت یا مقاومت است. هنگام استفاده از الگوهای قیمتی، همواره این نکته را در نظر داشته باشید.
- برخی صاحبنظران معتقدند به منظور اینکه الگوهای نموداری از قدرت بیشتری برخوردار باشند، باید در طول تشکیل الگو، حجم معاملات در نقاط کف و سقف به ترتیب از سمت چپ به راست نمودار کاهشیافته و در نقطه شکست، شاهد افزایش حجم معاملات باشیم.
۱- الگوی سر و شانه
تقریباً میتوان گفت محبوبترین و معتبرترین الگوی نموداری بازگشتی در تحلیل تکنیکال است، که کارایی آن به مرور زمان و در شرایط مختلفی اثباتشده است. تشکیل این الگو میتواند موجب وقوع یک نقطه عطف خیلی مهم یا یک اصلاح قیمت کوتاهمدت و معمولی باشد. بر اساس نمودار، الگوی سر و شانه کلاسیک یک سیگنال نزولی و سر و شانه معکوس نشانهای از احتمال وقوع روند صعودی است. به لحاظ هندسی، الگوی سر و شانه کلاسیک از شکلگیری سه قله به صورت متوالی تشکیل میشود که، دومین قله (سر) نسبت به سایرین (شانهها) بلندتر بوده و درنهایت طرحی شبیه به سر و شانههای انسان در نمودار به وجود میآید. درصورتی که چنین آرایشی به وسیله درهها شکل بگیرد، الگوی سر و شانه معکوس خواهیم داشت. این الگو معمولاً پس از یکروند قوی رخ میدهد و برحسب شرایط بازار، میتواند نشانهای از تغییر تمایلات جمعی و پتانسیل یک بازگشت قیمتی قریبالوقوع باشد.
تحلیل دقیق جریان عرضه و تقاضای حاکم بر روند شکلگیری الگوی سر و شانه در حالت کلاسیک نشاندهنده این است که در ابتدا خریداران بر بازار تسلط داشته و قیمت را تا سطح مشخصی افزایش دادهاند، سپس تعدادی از فروشندگان باعرضه سهام خود موجب کاهش قیمتها شده و اولین قله در نمودار تشکیل میشود. در ادامه با توجه به اینکه هنوز خریداران امید به صعود قیمت دارند، با افزایش حجم سفارشات خرید و عقبنشینی فروشندگان، بازار دوباره شروع به رشد خواهد نمود. این بار به دلیل تقویت انتظارات مثبت در میان معامله گران و با استناد به اتمام اصلاح قیمتی و آغاز موج جدید صعودی، جریان ورودی پول تقویتشده و سطح مقاومتی پیش رو (قله قبلی) نیز درهم شکسته و قیمت نقطه بالای جدیدی در نمودار ثبت میکند. سپس با توجه به صعود قیمتها، برخی خریداران قبلی به منظور محافظت از سود، اقدام به فروش نموده و در همین حین با اضافه شدن سایر فروشندگان، قیمت کاهشیافته و به سطح حمایتی (قله یا مقاومت قبلی که بر اساس قانون تبدیل سطوح تبدیل به حمایتشده) پیش روی خود میرسد که با افزایش فشار فروش این سطح نیز شکسته شده و درنهایت با شکلگیری یک موج سنگین نزولی قیمت تا حوالی دره اول سقوط میکند. در این مرحله دوباره تعدادی از خریداران سمج با سفارشات خرید خود موجب صعود قیمتها میشوند، با این تفاوت که اینروند صعودی دوامی نداشته و پس از صعود تا حدود قله اول، فروشندگان برای سومین باربر بازار مسلط شده و با فروشهای خود موجب شکلگیری یکروند نزولی قوی میشوند. کاهش قیمت حتی با رسیدن به خط روند حمایتی ناشی از اتصال دودره قبلی که خط گردن نامیده میشود نیز متوقف نشده و پس از شکست این سطح با حجم معاملات سنگین، روند نزولی قوی آغاز میشود. ازلحاظ روانشناسی این الگو بیانگر سه بار تلاش نافرجام خریداران در راستای ادامه روند صعودی است که، درنهایت با شکست رو به پایین خط گردن الگو، سیگنال قوی نزولی نمایان میشود. هدف قیمتی این الگو، حداقل به اندازه فاصله قله دوم تا خط گردن است. الگوی سر و شانه معکوس، دقیقاً یک تصویر آیینهای از حالت کلاسیک است، که بر اساس نحوه شکلگیری درهها قابلتشخیص میباشد. تفاوت در این است که برخلاف حالت کلاسیک، تشکیل این الگو تداعیکننده یک سیگنال صعودی است.
۲- الگوی سقف و کف دوقلو
یکی از پرتکرارترین الگوهای بازگشتی نموداری است. به همین جهت باید در مواقع خاص یا به همراه سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود، تا خطاهای احتمالی آن تا حد زیادی کاهش یابد. بهترین عملکرد این الگو، پس از حرکات شدید و طولانیمدت قیمت است. سقف دوقلو یک سیگنال نزولی و الگوی کف دوقلو نشانهای از احتمال صعود بازار است. ازلحاظ نموداری این الگو نشاندهنده دو بار تلاش نافرجام قیمت برای ادامه حرکت اصلی است، که درنهایت با تشکیل آن انتظار میرود روند غالب تغییریافته و بازار در جهت دیگری به مسیر خود ادامه دهد. الگوی کف دوقلو ازلحاظ تئوریک نشاندهنده این است که، پس از یکروند قوی نزولی سرانجام خریداران با غلبه بر فروشندگان توانستهاند، روند بازار را به صعودی تغییر دهند. اولین فاز افزایشی پس از یکروند نزولی قوی رخ میدهد، که درنهایت با تسلط دوباره فروشندگان، بازار افت میکند. نتیجه این فعل و انفعالات تشکیل اولین دره و قله است. با نزدیک شدن به سطح حمایتی ناشی از تشکیل دره اول، دوباره خریداران دست به کار شده و قیمت تا محدوده سقف قبلی افزایش مییابد. در این مرحله با توجه به تشکیل دودره پیاپی و درنتیجه نحوهٔ کارکرد الگوی پرچم آن، وجود یک سطح حمایتی قوی، حجم معاملات به طرز قابلتوجهی افزایشیافته و با شکست ناحیه مقاومتی قله اول، تغییر روند و سیگنال صعودی تایید میشود. در سقف دوقلو، دقیقاً شرایط تشکیل الگو بالعکس حالت مذکور بوده و خاصیت آن کاهش قیمتهاست. حداقل هدف تکنیکالی این الگوی نموداری در هر دو نوع سقف و کف، به اندازه فاصله بین قله و درهها از نقطه شکست است.
۳- الگوی سقف و کف سهقلو
درصورتی که الگوی دوقلو در شکست سطوح قیمتی ناتوان باشد و فعل و انفعلات میان خریداران و فروشندگان دوباره به همان صورت تکرار شوند، الگوی نموداری مشاهدهشده را کف و سقف سهقلو مینامند. معمولاً تشکیل این الگو در نمودار، نشانه بالقوهای از احتمال تغییر روند بازار است. ازآنجا که این الگو در ابتدا کف و سقف دوقلو بوده است، پس ازلحاظ روانشناسی و خواص تکنیکالی شباهت بسیاری به آن داشته و الگوی بازگشتی محسوب میشود. فلسفه روانی این الگو، گویای سه بار تلاش ناموفق گروهی از معامله گران در راستای ادامه روند غالب بازار است. ازآنجا که تشکیل الگوی سهقلو زمان بیشتری طول میکشد، به همین دلیل میتوان استنباط نمود که، سیگنال قدرتمندتری صادر کرده و درنتیجه قیمت در جهت شکست الگو، حرکت بیشتری داشته باشد. بهطور مثال در الگوی کف سهقلو، پس از اینکه فروشندگان ناتوانی قیمت در شکست قله اول را مشاهده کنند، به این نتیجه میرسند که توان صعودی بازار کاملاً تخلیهشده و باید منتظر ادامه روند نزولی باشند. اما در ادامه و با رسیدن به سطح حمایتی، دوباره خریداران با ورود پول هوشمند به بازار موجب افزایش قیمتها میشوند و اما این بار در آستانه مقاومت سخت ناشی از قلهها، با ورود خریداران جدید و افزایش قابلملاحظه حجم معاملات در نقطه شکست، الگو تایید و روند جدیدی در نمودار شکل میگیرد. بارزترین نکته هنگام شکست نواحی نموداری این است که، بسیاری از فروشندگان با مشاهده حجم معاملات هنگام عبور از سطوح و زمان طولانی شکلگیری الگو، در صف خریداران قرار میگیرند. همانند الگوی قبل، پس از شکست انتظار میرود که، حداقل به اندازه فاصله کف و سقف الگو در نمودار، نوسان قیمتی داشته باشیم.
۴- الگوی پرچم
اولین نوع از الگوهای ادامهدهنده که به معرفی آنها میپردازیم، الگوی پرچم است. این الگو اغلب در مواقع اصلاحی پس از شکلگیری یکروند قوی در بازار به وقوع میپیوندد. تشکیل الگوی پرچم پس از یکروند پرقدرت، اصطلاحاً موجب استراحت و تجدیدقوای بازار به منظور ادامه روند اصلی میشود. با توجه به ماهیت نموداری الگوی پرچم باید توجه داشت، فقط در مواقعی که روند مشخص و قابلاطمینانی داشته باشیم، میتوان به آن استناد کرد و استفاده از این الگو در بازارهای خنثی و بدون روند به هیچوجه توصیه نمیشود. بر اساس شکل نموداری، الگوی پرچم یک حرکت شارپ صعودی یا نزولی است که توسط یک سری حرکات اصلاحی کوچک بهصورت کانالهای افقی، مورب و یا کنج، متوقفشده و پس از مدت کوتاهی، بازار دوباره به روند اصلی خود ادامه میدهد. هر چه فاز اصلاحی مدتزمان بیشتری طول کشیده و به سمت کنج سوق پیدا کند، انتظار میرود پس از شکست، حرکات قیمتی بزرگتری داشته باشیم. برعکس الگوهای بازگشتی، تشکیل پرچم صعودی، یک نشانه از افزایش دوباره قیمت و تشکیل پرچم نزولی از ادامه روند نزولی خبر میدهد. پس از شکست و تایید آن به وسیله حجم سنگین معاملات، انتظار داریم بازار حداقل به اندازه پایه پرچم، یعنی ابتدای شروع حرکت تا اولین قله یا دره تشکیلشده، تحرک قیمتی داشته باشد.
۵- الگوی مستطیل
الگوی مستطیل را میتوان نوعی پرچم دانست. اما باید میان آنها تمایز قائل شویم، زیرا ازلحاظ کارایی تفاوت بسیاری دارند. بهطور کلی این الگو نیز از نوع ادامهدهنده روند بوده و حرکتی خنثی مابین تحرکات اصلی یکروند پرقدرت محسوب میشود. زمانی که روند مشخصی قابلملاحظه باشد، در صورت مشاهده الگوی مستطیل در نمودار، میتوان بر مبنای آن تصمیمگیری نمود. ولی همانند الگوی پرچم در سایر مواقع که جهت بازار واضح نیست، کاربردی ندارد. از طرفی مستطیل به الگوهای سقف و کف چند قلو شباهت بسیاری دارد. زیرا در تمامی این اشکال نموداری، قیمت پس از حرکت در جهتی مشخص، برای مدتی در محدوده کوچکی بین حمایت و مقاومتهای افقی نوسان میکند. تشخیص دقیق این الگوها به وسیله جهت و شرایط شکست قیمت امکانپذیر است. محدوده نوسانی، محل تقابل خریداران و فروشندگان است که نتیجه آن، مسیر آتی بازار را مشخص میکند. همانند الگوی پرچم، شکست سقف مستطیل پس از یکروند صعودی یک سیگنال افزایشی بوده و شکست کف الگو نشانه ادامه روند نزولی است.حداقل هدف قیمتی این الگو، ارتفاع مستطیل یعنی فاصله بین سقف و کفهای محدوده نوسانات است.
الگوی مثلث در تکنیکال به زبان ساده
الگوی مثلث یکی از الگوهای بسیار کاربردی در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی به شمار می رود، که معمولا بیشتر از الگوهای دیگر در چارت ها به چشم می خورد.
الگوی مثلث در فاز اصلاح ایجاد می شود و از چند نوع تشکیل شده، که شامل الگوی مثلث متقارن، الگوی مثلث صعودی و الگوی مثلث نزولی است.
الگوی مثلث متقارن ( Symmetrical Triangle Pattern )
مثلث متقارن دارای حداقل دو سقف و دو کف می باشد که با اتصال این نقاط مثلث متقارن ایجاد می شود. شیب قیمت سقف و قیمت کف به یک نقطه مایل می شوند و شکل مثلث را به خود می گیرند. معمولا زمانی که خریداران یا فروشندگان قدرت کافی در شکل گیری یک روند مشخص را ندارند، این الگو شکل می گیرد. با مشاهده تصویر زیر کاملا مشهود است که نه خریداران و نه فروشندگان قادر نیستند قیمت را به سمت خودشان بکشند.
بدین ترتیب هر چه دو خط به هم نزدیک شوند حرکت ناگهانی سهم محتمل تر می شود. برای بهره گیری از این فرصت نقطه ی ورود به سهم را در بالای خط بالایی یا زیر خط پایینی قرار می دهیم، که در این صورت سهم از سمتی که حرکتش را شروع کند ما می توانیم وارد معامله شویم.
در مثلث متقارن زمان مناسب ورود به معامله وقتی است که یکی از ضلع های مثلث شکسته شود، این اتفاق معمولا در دو سوم پایانی الگو رخ می دهد.
یک نکته ی اساسی که باید در نظر داشت این است که هر چه قیمت به راس مثلث نزدیک تر شود امکان از دست دادن اعتبار الگو افزایش می یابد.
برای پیش بینی آینده سهم، جهت خارج شدن روند سهم از مثلث (یا به اصطلاح شکست مثلث) مهم است. به عبارت بهتر در صورت شکست ضلع بالایی شاهد رشد قیمت و در صورت شکست ضلع پایینی شاهد کاهش قیمت خواهیم بود.
این الگو شامل دو قیمت بالای کمتر و دو قیمت پایین بالاتر است. مثلث متقارن زمانی تشکیل می شود که ما این نقاط را به هم وصل کنیم تا امتداد خطوط گرایش به هم نزدیک شوند. خارج شدن روند قیمت از این نوع الگو معمولا نشانه ی بسیار قوی معاملاتی است.
چهار نقطه برخورد در الگوی مثلث متقارن:
وجود حداقل چهار نقطه برای شروع و تشکیل مثلث متقارن الزامی است. با در نظر گرفتن دو قیمت ماکسیمم در داخل مثلث، قیمت بالای دوم باید پایین تر از قیمت اولی در داخل الگو باشد و خط بالایی باید رو به پایین باشد، قیمت پایین دوم باید بالاتر از اولی باشد و خط پایینی باید بالا رو باشد. در بهترین قبل از رخ دادن شکست در هر طرف سه نقطه و مجموعا با شش نقطه برخورد الگو شکل می گیرد.
در برخی موارد دیده شده که مثلث متقارن نشانه ی تغییر گرایش روند سهم است، اما اغلب گرایش جاری خود را حفظ می کند.
تعریف گرایش نحوهٔ کارکرد الگوی پرچم در مثلث:
برای اینکه یک الگو جزء الگوهای ادامه دهنده محسوب شود نیاز به یک گرایش پایه دارد که الگو ابتدا توقف گرایش و بعد از تکمیل الگو، تداوم گرایش را نشان می دهد. به عبارت دیگر گرایش همان خط روند سهم تا رسیدن به تشکیل الگو است. در تصویر زیر می توان این مفهوم را بهتر درک کرد.
الگوی مثلث صعودی ( Ascending Triangle Pattern )
زمانی که نوسانات سقف به یک سطح قیمت مشابه می رسند و نوسانات کف یک زاویه ای افزایشی رو به بالا می گیرند، این مثلث شکل می گیرد. در تشکیل الگوی مثلث صعودی نیز باید دو قیمت سقف مساوی (یا تقریبا مساوی) و دو قیمت کف صعودی الزامی است.
خط افقی بالا در الگوی مثلث صعودی: برای تشکیل خط افقی بالا در مثلث صعودی، دو قیمت بالایی باید مساوی یا نزدیک به هم باشند.
خط صعودی پایین در الگوی مثلث صعودی: برای تشکیل خط صعودی پایین در این الگو، حداقل دو قیمت پایین لازم است که جدیدترین قیمت از قیمت قبلی پایینی بالاتر باشد، در غیر این صورت اگر قیمت جدید برابر یا کمتر از قیمت پایین قبلی باشد، در این صورت مثلث فاقد اعتبار است.
بازگشت روند قیمت به خط شکست در مثلث صعودی:
پایه اساسی تحلیل تکنیکال این است که مقاومت ها پس از شکسته شدن به حمایت تبدیل می شوند. یعنی با شکسته شدن خط مقاومت افقی در این الگو، آن خط مقاومت به خط حمایت تبدیل می شود که نقطه ی شروع حرکت اصلی سهم است. معمولا پس از شکسته شدن خطوط مقاومت، روند قیمت دوباره به آن خط بر میگردد که به اصطلاح پولبک انجام می شود و پس از این پولبک، دوباره قیمت به روند خود باز می گردد. تصویر زیر درک بهتر این مفهوم را برای ما آسان می کند:
تعیین هدف در الگوی مثلث صعودی:
هدف قیمتی را بعد از شکست می توان تعیین کرد. برای تعیین هدف، بلند ترین فاصله ی دو خط الگو را اندازه گرفته و به مقاومت شکست اضافه می کنیم. در تصویر زیر هم این تعیین هدف مثلث صعودی را می توان بهتر درک کرد.نحوهٔ کارکرد الگوی پرچم نحوهٔ کارکرد الگوی پرچم
الگوی مثلث نزولی ( Descending Triangle Pattern )
زمانی که نوسانات سقف رو به پایین و نوسانات کف در یک سطح قیمتی مشابه باشند الگوی مثلث نزولی شکل می گیرد. در برخی مواقع، مثلث نزولی در انتهای یک گرایش صعودی به صورت الگوی برگشتی تشکیل می شود، اما آنها معمولا الگوهای ادامه دهنده هستند. با چشم پوشی از مکان تشکیل این الگو باید ذکر کنیم که الگوی مثلث نزولی یک الگویی است که رو به پایین شکل می گیرد. این الگو متشکل از حداقل دو قیمت پایین هم سطح و دو قیمت بالای پایین رو است.
خط نزولی پایین الگوی مثلث نزولی: برای تشکیل این خط دو نقطه ی مینیمم الزامی است و باید قدری فاصله بین قیمت های پایین باشد به طوری که قیمت جدید پایینی، کمتر تر از قیمت پایینی قبلی باشد.
خط گرایش نزولی بالای الگوی مثلث نزولی: برای تشکیل این خط، دو نقطه ی قیمت بالا الزامی است، به طوری که قیمت ها باید سیر نزولی داشته باشند. اگر قیمت بالای جدیدتر با قیمت قبلی برابر یا بیشتر باشد مثلث نزولی فاقد اعتبار است.
تعیین هدف در الگوی مثلث نزولی:
در این الگو نیز هدف قیمتی را بعد از شکست می توان تعیین کرد. برای تعیین هدف، بلند ترین فاصله ی دو خط الگو را اندازه گرفته و به مقاومت شکست اضافه می کنیم.
مثلث پهن شونده ( Broading Formatoin )
یکی از زیر مجموعه های الگوی کلاسیک، الگوی مثلث پهن شونده است، که در بعضی منابع با عنوان بلند گوی دستی نیز ذکر شده است. این الگو نسب به الگو های دیگر مثلث ها کمتر به چشم می خورد و نسبت به آن ها کمتر این الگو شکل می گیرد.
تمام الگوهای مثلثی که در بالا ارائه گردید، از دو حرکت دو خط مایل به هم تشکیل می شدند یا به عبارت دیگر آن دو خط همگرا بودند، ولی الگوی مثلث پهن شونده کاملا برعکس عمل میکند، یعنی با دور شدن آن دو خط روند از هم، شکل مثلثی را پیدا می کنند که در حال پهن شدن است و به هیچ وجه همگرایی در آن دیده نمی شود.
این الگو زمانی شکل می گیرد که تمایل به خرید در یک سهم زیاد باشد و معمولا در این شرایط یک سقف قوی در بازار شکل می گیرد. در این الگو بر خلاف سایر الگو های مثلث با نزدیک شدن به آخر الگو در زمانی که الگو تکمیل شده است، با نفوذ قمیت در خط روند، حجم معاملات باید افزایش یابد.
با فعالیت بیشتر قیمت در زمان معمولا حرکت برگشتی با حجم معاملات سبک تری انجام می گیرد.
نکته 1: حجم معاملات در الگوهای برگشتی در حرکات صعودی نقش بسیار مهمی نسبت به روند های حرکات دارند، زیرا برای از سر گیری یک روند صعودی افزایش حجم الزامی است.
نکته 2: هرچند میزان حجم معاملات، طی شکل گیری الگوی مثلث کاهش می یابد، اما معمولا بررسی دقیق حجم معاملات می تواند به عنوان یک راهنما در مورد اینکه حجم معاملات در کدام زمان سنگین تر است عمل کند، در زمان حرکات افزایشی یا در زمان حرکات کاهشی؟
در زمان تشکیل این الگو که بیشتر نتیجه مشخص نبودن روند خرید و فروش سهامداران است، اصولا تحلیلگران تکنیکال از معامله پرهیز می کنند، زیرا معمولا به سرعت یکی از ضلع ها شکسته می شود و جهت گیری خاص خود را پیدا میکند، که بهتر است تا شکسته نشدن یکی از ضلع ها وارد معامله نشویم تا روند سهم مشخص گردد.
هدف قیمتی الگوی مثلث پهن شونده:
برای تعیین هدف در این الگو ارتفاع مثلث را اندازه گرفته و از ناحیه شکست محاسبه میکنیم. که این اهداف بسته به صعودی یا نزولی بودن مشابه انواع دیگر مثلث ها هستند.
ساختار و نکات ضمیمه ای الگوی مثلث:
حجم در الگوی مثلث:
با گسترش مثلث و نزدیک شدن به قسمت باریک مثلث حجم معامله معمولا کاهش می یابد.
مدت زمان تشکیل مثلث:
این مدت تشکیل الگوی مثلث می تواند چند هفته یا چند ماه به طول بیانجامد.
حداقل چهار نقطه برخورد:
وجود حداقل چهار نقطه برای شروع و تشکیل الگوی مثلث الزامی است. یعنی روند قیمتی سهم در هر دو خط بالایی و پایینی سهم باید برخوردی داشته باشد. برای مثال حداقل دو برخورد در خط پایینی و دو برخورد در خط بالایی مثلث وجود داشته باشد. در بهترین حالت قبل از رخ دادن شکست در هر طرف سه نقطه و مجموعا با شش نقطه برخورد الگو شکل می گیرد.
ساختار زمانی شکست یا عبور از الگوی مثلث:
بهترین نقطه ی شکست بین دو سوم تا سه چهارم مسیر تکمیل الگو است. شکست قبل از یک دوم مسیر نزدیک به راس مثلث زودهنگام و فاقد اهمیت است.
جهت شکست مثلث:
برای مشخص شدن جهت شکست باید منتظر وقوع جهت شکست باشیم، یا به عبارت دیگر جهت حرکت بعدی روند سهم فقط پس از شکست یکی از خطوط مشخص می شود، صرف نظر از اینکه ماهیت الگو ادامه دهنده یا برگشتی است.
تائید شکست:
برای اینکه بتوانیم شکست الگوی مثلث را مورد تائید قرار بدهیم باید حداقل یک کندل از یکی از خط های مثلث عبور کند به عبارتی کندل به طور کامل خارج از مثلث تشکیل شود. این شکست معمولا با افزایش حجم معاملات نیز همراه است.
پولبک (بازگشت به سطح شکسته شده الگوی مثلث):
برخی از مواقع قبل از شروع کامل حرکت قیمت، روند قیمت اندکی پس از عبور از خط دوباره به سطح شکسته شده باز میگردد که به اصلاح می گویند پولبک انجام می شود و پس از آن دوباره در جهت شکسته شدن قبلی روند حرکت می کند.
نکته: لازم به ذکر است که پولبک در همه شکست ها الزاما رخ نمی دهد، ولی وجود پولبک پس از شکسته شدن خطوط مقاومت و حمایت معمولا نشانگر ادامه روند قدرتمندتری است.
هدف قیمت در الگوی مثلث:
با اندازه گیری خط گرایش الگو (همان خط روند قبلی سهم) می توانیم دو هدف تعیین کنیم که هدف اول زمانی است که سهم به اندازه ی خط گرایش بین دو ضلع حرکت کند و هدف دوم زمانی است که سهم به اندازه ی کل خط گرایش قبلی سهم تا رسیدن به الگو حرکت کند.
الگوی فنجان و دسته
در آموزش تحلیل تکنیکال، الگوی فنجان و دسته از انواع خیزان الگوی ادامه دهنده یا تمدیدی است که در رابطه با دوران تثبیتی است که قبل از شکست وجود دارد. این الگو توسط ویلیام آنیل در سال 1988 در کتاب چگونه در سهام پول درآوریم معرفی گردید. در این الگو طبق آموزش تحلیل تکنیکال، بخش فنجان مرتبط با حرکت اصلاحیِ روند صعودی قبلی میباشد که ناشی از حرکت آرام قیمت در طولانی مدت به سمت پایین و سپس به سمت بالا میباشد که شبیه به حرف U میگردد. در شکل بالا از آموزش تحلیل تکنیکال نیز مشاهده میکنیم که بخش دسته، در واقع حرکت اصلاحی به سمت پایین از سمت راست فنجان و پس از آن به سمت بالا در سمت چپ فنجان میباشد که شبیه به حرف V خواهد شد. سیگنال خرید در این شرایط زمانی ارسال میگردد که قیمت با حرکت به سمت بالا، محدودهی لبهی فنجان را بشکند.
بر اساس موارد بیان شده در آموزش تحلیل تکنیکال، معمولا این الگو قبل از اینکه روند صعودی ایجاد شود، دارای 30% رشد بوده و در طی 7 تا 65 هفته نیز تشکیل خواهد شد، اما اکثر الگوهایی که در بازار تشکیل میشوند، بین 3 تا 6 هفته طول کشیده است. همچنین زمانی که برای شکل گیری دستهی این الگو لازم است بین 1 تا 2 هفته میباشد. ضمنا فاصلهای که بین بالا و ته فنجان وجود دارد، حداقل 12 تا 15% و حداکثر 33% است. معمولا در سمت چپ فنجان شاهد کاهش حجم و سپس افزایش مجدد آن هستیم. لبههای فنجان نیز حتما در محدودهی قیمتی یکسانی باید باشند.
بررسی متوسط ارتفاع و دورهی زمانی الگوی فنجان و دسته در آموزش تحلیل تکنیکال
بررسی میانگین افزایش قیمت بعد از شکسته شدن الگوی فنجان و دسته در آموزش تحلیل تکنیکال
طبق پژوهشهای انجام گرفته توسط Bulkowski که در آموزش تحلیل تکنیکال به آن اشاره شده، هنگامی که الگوی فنجان و دسته میشکند، معمولا میانگین افزایش قیمت، 34% است.
ضمنا احتمال اینکه قیمت به این هدف 34% برسد، 50% و عدم موفقیت آن 5% است. نحوهی محاسبهی هدف قیمت برای این الگو نیز به شکل زیر میباشد:
قیمت در نقطهی شکست + ((بالاترین قیمت از هر دو طرف فنجان – پایینترین قیمت در ته فنجان)*50%)
خرید: تنها هنگامی که شروع به خرید کنید، که قیمت از لبهی سمت راست فنجان یعنی نقطهی نحوهٔ کارکرد الگوی پرچم A، خط افقی قرمز رنگ، بالاتر قرار گرفته باشد.
هشدار: هشدار برای فروش فوری زمانی صادر میگردد که قیمت پس از افزایش 10 تا 15% و سپس وارونگی بعد از آن، به سمت پایین رود.
دستهی کوتاه: طبق آموزش تحلیل تکنیکال، الگویی پس از شکست بهترین عملکرد را خواهد داشت، که کوتاهی دستههای آنها کمتر از 23 روز باشد.
شکل و چگونگی حجم: پس از شکست قیمت، فنجانهایی نسبت به سایرین عملکرد بهتری خواهند داشت که به لحاظ حجم معامله، کاملا U شکل باشند.
بررسی نمودار قیمت جهانی طلا در تایم فریم هفتگی طبق الگوی فنجان و دسته در آموزش تحلیل تکنیکال
نمودار بالا از آموزش تحلیل تکنیکال، مرتبط با قیمت جهانی طلا است. پس از روند صعودی که قبلا طلا داشته است، توانسته بخش عمدهای از الگو با حرکت نزولی و تشکیل بخش چپ فنجان و سپس حرکت صعودی، تکمیل کند. دستهی فنجان نیز پس از اینکه خط مقاومت در سمت راست توسط قیمت شکسته شد تکمیل میگردد. بر اساس آموزش تحلیل تکنیکال، شاهد افزایش قیمتها در سمت راست فنجان به شکل V هستیم که پس از آن به سطح مقاومت نفوذ کرده و از 994 دلار تا 1220 دلار افزایش مییابد.
بررسی الگوی فنجان و دسته در رابطه با سرمایه گذاری سپه در آموزش تحلیل تکنیکال
بررسی الگوی فنجان و دستهی وارونه در آموزش تحلیل تکنیکال
ویژگی الگوی فنجان و دستهی وارونه در آموزش تحلیل تکنیکال
در مطلب قبلی از آموزش تحلیل تکنیکال، با الگوی فنجان و دسته آشنا شدید و اکنون با نوع وارونهی آن آشنا میگردید. قبل از الگو، جهت روند هم به سمت بالا و هم به سمت پایین امکان پذیر است. در این الگو، قیمت در بیشتر از نصف زمان افزایش پیدا میکند و سپس قیمتها آرام آرام کاهش یافته و منحنی بالا را تشکیل میدهند. تکمیل الگو با حرکت اصلاحی به سمت بالا از سمت راست فنجان و پس از آن برگشت رو به پایین و مجددا حرکت به سمت لبههای فنجان میباشد. زمانی که قیمت از محدودهی حمایتی که در لبهی فنجان قرار دارد، به سمت پایین کاهش پیدا کند، سیگنال فروش ارسال میگردد.
آموزش تحلیل تکنیکال، میانگین کاهش قیمت در الگوی فنجان و دستهی وارونه
در آموزش تحلیل تکنیکال آورده شده که طبق عقیدهی Bulkowski، میانگین افت قیمت در الگوی فنجان و دستهی وارونه، 16% میباشد.
- اشتراک در توییتر
- اشتراک در فیسبوک
- اشتراک در تلگرام
- اشتراک در پینترست
مطالب زیر را حتما بخوانید:
اسیلاتورها یا نوسانگرنماها
آموزش تحلیل تکنیکال، بررسی نوسانگرنماها یا اسیلاتورها طبق آموزش تحلیل تکنیکال، نوسانگرنماها یا اسیلاتورها که در دسته ی اندیکاتورهای پیش رو یا Leading قرار دارند به دسته های زیر تقسیم.
الگوهای ترکیبی سه شمعی
بررسی انواع الگوهای ترکیبی سه کندل یا شمعی طبق آموزش تحلیل تکنیکال طبق آموزش تحلیل تکنیکال، یکی از انواع الگوهای ترکیبی سه شمعی، الگوی کودک رها شده ی بالا یا.
روش دوم عمل و عکس العمل
بررسی روش دوم عمل و عکس العمل در آموزش تحلیل تکنیکال در این قسمت از آموزش تحلیل تکنیکال قصد داریم تا به طور کامل روش دوم عمل و عکس العمل.
الگوی جهش ناگهانی
بررسی الگوی جهش ناگهانی و چرخش فوقانی در آموزش تحلیل تکنیکال آموزش تحلیل تکنیکال، الگوی جهش ناگهانی و ارسال سیگنال فروش در این قسمت از نحوهٔ کارکرد الگوی پرچم آموزش تحلیل تکنیکال به بررسی.
الگوهای برگشتی
بررسی الگوهای برگشتی طبق آموزش تحلیل تکنیکال بر اساس آموزش تحلیل تکنیکالو همانطور که از نام الگوهای برگشتی مشخص است، بازگشت روند را به ما نشان می دهند. از مهم.
تئوري امواج الیوت
تئوری امواج الیوت در آموزش تحلیل تکنیکال مقدمهی بررسی امواج الیوت در آموزش تحلیل تکنیکال بر اساس آموزش تحلیل تکنیکال، رالف نلسون الیوت در سال 1938، طبق مشاهدات و تحقیقات.
بادبزن فیبوناچی
بررسی بادبزن فیبوناچی در آموزش تحلیل تکنیکال در آموزش تحلیل تکنیکال ابزار دیگری را به نام بادبزن فیبوناچی یا Fibonacci Fan معرفی می کنیم که به کمک زاویه ی مربوط.
آرایشها و الگوها
اهمیت آرایش ها و الگوها در آموزش تحلیل تکنیکال در آموزش تحلیل تکنیکال تعریف جالبی از پترن چارت داریم که به آن الگوی قیمت نیز می گوییم. طبق تعریف در.
نوارهای بولینگر
آموزش تحلیل تکنیکال، بررسی نوارهای بولینگر طبق آموزش تحلیل تکنیکال، نوارهای بولینگر از جمله اندیکاتورهای تکنیکالی هستند که ضریب اطمینان بالایی داشته و از اهمیت بسیاری نیز برخوردار است. نوارهای.
الگوی مثلث متقارن
بررسی الگوی مثلث متقارن در آموزش تحلیل تکنیکال طبق آموزش تحلیل تکنیکال، از انواع الگوهای تمدیدی، مثلث متقارن است که هم شاهد شکل گیری آن در روندهای صعودی هستیم و.
سیگنال های تغییر روند بازار
آموزش تحلیل تکنیکال ، سیگنال های تغییر روند بازار در آموزش تحلیل تکنیکال ، اصطلاحا شکسته شدن خط روند به فرایند عبور کردن منحنی قیمت از روی آن گفته می.
الگوی مثلث
بررسی الگوی مثلث در آموزش تحلیل تکنیکال طبق آموزش تحلیل تکنیکال، سه نوع الگوی مثلث داریم: متقارن، صعودی و نزولی. هر سه نوع الگوی مثلث در نحوهی تشکیل محدودهی قیمت.
دیدگاه شما