آنالیز بازارهای مالی


نکته: توجه داشته باشید، پیش از اینکه شروع به خواندن این کتاب کنید باید بتوانید تشخیص دهید که تحلیل تکنیکال چیست؟ و چه تفاوتی با تحلیل بنیادی دارد. (تحلیل تکنیکال در درجه اول به معنای پیش بینی روند بازار و قیمت آینده هر سهم با استفاده از نمودارها است.)

پنج مهارت اصلی معامله گر

معامله‌گری از آن شغل‌های بسیار جذاب و در عین حال دشوار و پر ریسک است. اگر می‌خواهید معامله‌گر شوید و استقلال مالی خوشایندی را تجربه کنید، این مقاله برای شما نوشته شده! با ۵ مهارت اصلی یک معامله‌گر آشنا شوید!

آیا علاقه‌مند هستید در بازارهای مالی سرمایه‌گذاری کنید؟ در این مقاله به شما می‌گوییم که برای حضور در این بازارها باید به عنوان یک معامله گر چه مهارت‌هایی را فرا بگیرید. زیرا بدون داشتن این مهارت‌ها، حضور شما در بازارهای مالی پرریسک و عملا غیرممکن است.

معامله‌ گر کیست و چه کار می‌کند؟

در تعاریف رسمی و آکادمیک آمده: «معامله گر شخص یا مؤسسه‌ای آنالیز بازارهای مالی فعال در حوزه امور مالی است که با کمک ابزارهای مالی مانند سهام سرمایه، اوراق قرضه، بازار کالاها، ابزار مشتقِ و صندوق سرمایه‌گذاری مشترک را به‌عنوان پوشش ریسک، آربیتراژ (بهره‌گیری از تفاوت قیمت بین دو یا چند بازار برای کسب سود) یا سفته‌بازی، خرید و فروش می‌کند.»

به بیانی ساده‌تر معامله ‌گر و آنالیز بازارهای مالی یا تریدر شخصی است که در بازارهای مالی مانند ارز و بورس معامله انجام می‌دهد. او معاملات خود را با استفاده از موجودی شخصی خود و یا با سپرده سرمایه‌گذاران که برای مدیریت در اختیار او قرارگرفته‌اند، انجام می‌دهد.

معامله‌گرها وضعیت بازارهای مالی را بررسی می‌کنند و بر اساس اطلاعات و داده‌های آنالیز شده، به خرید و فروش اقدام می‌کنند. در حقیقت سود و زیان هر معامله گر ناشی از تغییرات و نوسانات قیمت در بازارهای مالی است.

مهارت‌های اصلی معامله گر برای ورود به بازارهای مالی

بر اساس تعریفی که از معامله گر و کار او ارائه کردیم، می‌توانیم نتیجه بگیریم که کار اصلی هر معامله گر خرید و فروش است. اما این خرید و فروش بسیار پیچیده‌تر از چیزی است که در بازارهای معمولی با آن سر و کار داریم.

به همین دلیل برای اینکه به معامله‌ گر خوبی در بازارهای مالی تبدیل شوید، لازم است خود را به پنج مهارت‌ اساسی تریدری (معامله‌گری) مسلح کنید! این مهارت‌ها شامل:

  • تحلیل فاندامنتال
  • تحلیل تکنیکال
  • روانشناسی بازار
  • روانشناسی خود
  • مدیریت سرمایه

مهارت اول معامله گر: تحلیل فاندامنتال

فرض کنید شما می‌خواهید طی یک ماه آینده، سهام تعدادی از شرکت‌های بزرگ را خریداری کنید. آیا بدون بررسی و تحلیل شرکت‌های مذکور می‌توانید دست به این ریسک بزنید؟ آیا با اطمینان می‌توانید این سهام را بخرید؟ طبیعتا پاسخ شما منفی است.

اما چگونه می‌توانید با اطمینان بیشتری معامله کنید؟ در این مواقع تحلیل فاندامنتال به کمک شما می‌آید.

شما به کمک تحلیل فاندامنتال می‌توانید تصویر کاملی از ارزش هر سهام را ببینید و سپس به خرید یا فروش آن اقدام کنید. این نوع تحلیل به دلیل امکان بررسی عناصر متعددی همچون فروش، قیمت به درآمد، سود، درآمد برای هر سهم و غیره کامل و دقیق است.

اما چون تجزیه‌ و تحلیل یک امر نسبتاً سلیقه‌ای و بر اساس تجربه تحلیل‌گر است، با زهم نمی‌توان آن را تضمین کرد. به‌طور خلاصه تحلیل فاندامنتال تلاش می‌کند تا ارزش ذاتی سهام آنالیز بازارهای مالی بر اساس تحلیل عمیق عوامل اقتصادی، مالی، کیفی و کمی را درک و پیش‌بینی کند.

بسیاری از معامله‌گرهای مطرح جهان به کمک تحلیل فاندامنتال به معامله در بازارهای مالی اقدام می‌کنند. اما نکته مهم این است که یادگیری تحلیل فاندامنتال برای تریدرهایی با سرمایه کوچک توصیه نمی‌شود. در این موارد با یافتن منابع خبری رایگان روی اینترنت و توجه به اخبار مرتبط با آنچه ترید می‌کنید، می‌توانید نیازهای اطلاعاتی خود را برای انجام معاملات به دست بیاورید.

مهارت دوم معامله گر: تحلیل تکنیکال

اگر یک معامله‌گر بتواند نوع نوسانات سهام را به‌درستی تفسیر و پیش‌بینی کند، می‌تواند سود زیادی به دست بیاورد. تحلیل تکنیکال روشی است آنالیز بازارهای مالی که تصمیمات خرید و فروش را با بهره‌گیری از آمار بازار انجام می‌دهد. این تحقیق در ابتدا شامل مطالعه نمودارها، تاریخچه معاملات و آمارهاست.

برخلاف تحلیل فاندامنتال که بر یافتن یک «ارزش حقیقی» از طریق مطالعه اظهارنامه‌های مالی، چشم‌انداز بازار، رقابت، رویدادهای اقتصاد کلان و غیره تأکید می‌کند، تحلیل تکنیکال مبتنی بر این باور است که روندهای گذشته بازار می‌تواند رفتار آینده برای بازار را به‌طور کلی و یا برای هر سهم پیش‌بینی کند.

تحلیل فاندامنتال بهتر است یا تکنیکال؟

اساساً ماهیت این دو نوع تحلیل باهم متفاوت‌اند. هرکدام از این روش‌های تحلیل ویژگی‌های خاص خودشان را دارند و نسبت به حجم سرمایه و نوع کارکرد معامله‌ گر می‌توانند استفاده شوند.

بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که ترکیب این دو تحلیل بهترین راه برای ارزیابی نقاط ورود به بازار و خروج از آن است. اما معمولا استفاده از تحلیل تکنیکال به دلیل سادگی بیشتر، عدم نیاز به دانش تخصصی مالی و قابل‌استفاده بودن حتی برای معامله‌‌گرهایی با سرمایه کم، رایج‌تر است.

برای آشنایی بیشتر با این دو تحلیل، مقالات زیر را بخوانید:

مهارت سوم معامله گر: روانشناسی بازار

برای موفقیت در هر بازاری که فعالیت می‌کنید، شناخت کامل و جامع آن اهمیت فراوانی دارد. و نمی‌توان تنها به مطالعه و دانستن تعاریف اصولی اکتفا کرد.

به طور مثال بازارهای مختلف مثل پتروشیمی، طلا، خودرو و غیره، هرکدام پیچیدگی‌های خاص خود را دارند و علاوه بر شناخت تعاریف و اصول آن، موارد دیگری ازجمله تجربه کار عملی، آگاهی از جو و فضای این بازارها، حرکات و مسیرهای پیش روی آن، جایگاه آنان در جامعه و سیاست‌های دولت و همچنین شناخت نوع تفکرات و استراتژی‌های کارخانه‌داران و صاحبان بازار را طلب می‌کند. تجزیه‌ و تحلیل این موارد منجر به شناخت بیشتر بازار و در نتیجه پیش‌بینی و انجام معاملات پربازده‌تر می‌شود.

همان‌طور که می‌بینید بخش زیادی از این مهارت در اثر تجربه‌های شخصی و مشاوره با افراد مطلع و متخصص به دست می‌آید.

با منشور معامله‌گری در بازارهای مالی چقدر آشنا هستید؟

مهارت چهارم معامله گر: مدیریت سرمایه

یکی از نکات مهمی که بسیاری از معامله‌گرهای تازه‌کار روی آن ‌وقت و تمرکز کمتری می‌گذارند، مدیریت سرمایه است. زیرا به اهمیت زیاد آن واقف نیستند. زیرا گاهی بازار چنان وسوسه‌انگیز می‌شود که یک معامله گر تازه‌کار نمی‌تواند در برابر آن مقاومت کرده و بدون در نظر گرفتن برخی محدودیت‌ها سرمایه خود را به طرز ناشیانه‌ای از دست می‌دهد.

به همین دلیل مدیریت سرمایه و اندازه‌گیری ریسک و حجم معاملات بسیار مهم است و باید روی آن کار کنید تا از عملکرد خود در بازارهای مالی رضایت نسبی داشته باشید.

افراد بسیاری بوده‌اند که با نادیده گرفتن این نکات، با کوله‌باری از زیان، ناچار شدند بازار را ترک کنند. نکته جالب توجه درباره این افراد این است که آ‌ن‌ها برای مدیریت بهتر سرمایه در بورس به ثبت معاملات و کنترل آن‌ها اهمیت نمی‌دهند و به نوعی از این کار فرار می‌کنند.

نتیجه این رفتار باعث می‌شود فرد اگر در بازار سود کند، معتقد است از توانمندی خودش بوده و اگر زیان کنند، یادآوری مجدد آن و زیر سؤال بردن خود، برای او بسیار دردناک است.

مهارت پنجم معامله گر: روانشناسی خود

در همه فعالیت‌های اقتصادی، داشتن تخصص مهم‌ترین ویژگی است. از این رو بسیاری تصور می‌کنند یک معامله‌گر باید تنها روی تخصص خود کار کند؛ در حالی که نقش مسائل روانشناسی را نادیده می‌گیرند.

اما این طرز فکر، صحیح نیست. در حقیقت تخصص داشتن، تنها بخشی از فرایند موفقیت‌های اقتصادی است و همان‌طور که مایکل گربر، نویسنده کتاب افسانه کارآفرینی عنوان می‌کند، باید تنها به ۳۳ درصد از تخصص هر کار، وابسته بود.

برای درک بهتر موضوع به طور مثال حالت‌های زیر را در نظر بگیرید و بررسی کنید که آیا می توانید نقش و اهمیت مهارت‌های روانشناختی را در آن‌ها انکار کنید؟

  • روزها می‌گذرد و سهام شما هیچ تغییری نمی‌یابد؛
  • در عرض چند دقیقه نمودار سهام رشد و یا افت وحشتناکی دارد.
  • معاملات شما در حجم ریالی بالا پیگیری می‌شود و شما تحمل فشار تغییرات را ندارید؛
  • ساعت‌های مداوم کاری، روی مکانیسم تفکر و تصمیم‌گیری شما اثر می‌گذارد؛
  • شایعات و هیجانات خارجی روی شما اثر جانبی و کاذب می‌گذارند؛

تجربه ثابت کرده افرادی که از آرامش روان و صبر و فاکتورهای روانی قوی برخوردار نیستند، در این اوقات و شرایط مشابه، اغلب یک بازنده‌اند!

به همین دلیل اگر افرادی که در بورس معامله یا فعالیت می‌کنند را به‌دقت زیر ذره‌بین ببریم، مشاهده می‌کنیم ردپای مسائل روانشناسی، پررنگ‌تر از تخصص آن‌هاست. دکتر ون‌تارپ استاد و مربی معامله‌گران بین‌المللی، عنوان می‌کند که روانشناسی در معاملات، به‌طور قطعی در موفقیت نقش دارد.

از این رو اینکه برخی را خوش‌شانس و خوش‌اقبال می‌دانیم یا فکر می‌کنیم بعضی از افراد معامله ‌گر مهره مار(!) دارند، تنها از این عامل نشات می‌گیرد که قدرت درونی و ظرفیت ذهنی آن‌ها رشد بیشتری نسبت به افراد دیگر داشته و درواقع آن‌ها روی روانشناسی خودکار کرده‌اند.

اگر برنامه‌ریزی ذهن شما اشتباه باشد و ظرفیت درونی شما پایین باشد، محال است که به درآمدهای بالا و پایدار برسید. فعالیت در بازار بورس جزو فعالیت‌هایی است که به‌شدت به خصوصیات درونی و رفتاری شما در مواجهه با هیجانات و دوران نزول و صعود سهام وابسته است.

مقالات مرتبط با معامله گری برای مطالعه بیشتر شما:

رایگان آموزش ببین، رایگان تحلیل سکه و دلار و ارز دیجیتال ببین!

در دورهمی مجازی کافه پول که هر یکشنبه برگزار می‌شود و تا به حال صدها نفر در آن شرکت کرده‌اند، ثبت نام کنید. هم آموزش‌های درجه یک مالی ببینید و هم به رایگان، تحلیل سکه و دلار و طلا را ببینید و سرمایه گذاری کنید!

معرفی کتاب تحلیل تکنیکال بازار سرمایه جان مورفی

کتاب تحلیل تکنیکال جان مورفی تخفیف

تحلیل نمودار، بخشی جدائی ناپذیر برای فعالیت در بازارهای مالی و سرمایه است. هیچ معامله‌گری نمی‌تواند بدون درک تحلیل تکنیکال بازار سرمایه و یا تحلیل بنیادی به سودآوری از این بازار برسد و حتی شاید بدتر، نداشتن اطلاعات در رابطه به تحلیل باعث می‌شود تا شما نتوانید سرمایه خود را حفظ و نگهداری کنید! در این قسمت ما قصد داریم تا به معرفی کتاب تحلیل تکنیکال بازار سرمایه اثر معروف «جان مورفی» بپردازیم. بنابراین توصیه می‌کنیم اگر از طرفداران تحلیل بنیادی می‌باشید و قصد دارید تا اطلاعاتتان را در این زمینه آنالیز بازارهای مالی افزایش دهید، با ما همراه بمانید.

بررسی اجمالی:

ن ویسنده کتاب:جان مورفی
تعداد صفحات:413
سال انتشار:1399
مترجم:امید آفاق نیا

فهرست مطالب کتاب:

  • فصل 1: فلسفه‌ی تحلیل تکنیکال
    فصل 2: تئوری داو
    فصل 3: ساختار نمودار
    فصل 4: مفاهیم بنیادی روند
    فصل 5: الگوهای برگشتی
    فصل 6: الگوهای ادامه‌دهنده
    فصل 7: حجم معاملات
    فصل 8: نمودارهای بلندمدت
    فصل 9: میانگین‌های متحرک
    فصل 10: اسیلاتورها
    فصل 11: نمودار نقطه و رقم
    فصل 12: نمودارهای شمعی ژاپنی
    فصل 13: نظریه‌ی موج الیوت
    فصل 14: چرخه‌های زمانی
    فصل 15: کامپیوترها وسیستم‌های داد و ستد
    فصل 16: مدیریت مالی و تکنیک‌های معامله
    فصل 17: شاخص‌های بازار سرمایه

معرفی کتاب تحلیل تکنیکال جان مورفی:

کتاب تحلیل تکنیکال بازار سرمایه به نویسندگی جان مورفی یکی از کتاب‌های بسیار محبوب و پر فروش در رابطه با ارائه استراتژی‌های معاملاتی در بازار‌های مالی مختلف است که شما را راهنمایی می‌کند، چطور با استفاده از ابزارهای زمان‌بندی بتوانید بدون درگیری احساسات درست تصمیم گیری کنید و در بهترین بخش ممکن سرمایه‌گذاری کنید.

دانلود کتاب تحلیل تکنیکال بازار سرمایه

در این کتاب جان مورفی به طور کامل به بررسی و آموزش تحلیل تکنیکال و تمامی اطلاعات پیرامون آن پرداخته است؛ جالب است بدانید پس از انتشار کتاب تحلیل تکنیکال بازار سرمایه استقبال بی‌نظیری از آن شد و انجمن تکنسین بازار، از آن به عنوان یک منبع مستند برای تجزیه و تحلیل نمودارهای بازارهای مالی یاد کرده است تا حدی که گروهی از فعالات و سرمایه گذاران آن را یک کتاب مقدس می‌دانند.

درباره کتاب تحلیل تکنیکال بازار سرمایه “جان مورفی”

جان مورفی یکی از بزرگان بازار سرمایه محسوب می‌شود که در رابطه با تحلیل تکنیکال موفقیت‌های بسیاری داشته است. به طور کلی روش جان مورفی برای تحلیل به کارگیری چند تکنیک است، همانطور که می‌دانید هر تکنیک می‌تواند مخصوص به بازار و یا شرایط خاص باشد اما این روش که از چند تکنیک به طور همزمان استفاده کرد، می‌تواند سبب هم پوشانی شود و به تحلیل‌گر کمک کند تا پیش بینی دقیق‌تری داشته باشد؛چرا که تحلیل‌گر باید دائما به حرکات بازار دقت داشته باشد تا بتواند سرمایه خود را افزایش دهد. سرنخ‌های بازار به تریدر کمک می‌کند تا جهت قیمت را به خوبی تعیین کند.

کتاب تحلیل تکنیکال بازارهای آتی جان مورفی

جان مورفی سعی داشته است تا با آموزش نکاتی در رابطه با روندها، سطوح حمایت و مقاومت، شکاف‌های قیمتی، الگوها، اسیلاتورها و همچنین رفتارهای معامله گران دیدگاه بهتری در رابطه با بازار به تریدرها دهد. مورفی عقیده دارد که نحوه واکنش بازار به اخبار می‌تواند یک نشانه و گزینه خوب برای تحلیل تکنیکال بازار باشد و حتی برخی از حرکات غیرعادی در نمودار می‌تواند یک هشدار در رابطه با بنیاد آن سهام باشد. پس از بررسی تمام نکات او در آخر مهم‌ترین کلید موفقیت در معاملات را صبر و نظم می‌داند.

این کتاب از زمان اولین انتشار تا به امروز به زبان های مختلف ترجمه شده است.

نکته: توجه داشته باشید، پیش از اینکه شروع به خواندن این کتاب کنید باید بتوانید تشخیص دهید که تحلیل تکنیکال چیست؟ و چه تفاوتی با تحلیل بنیادی دارد. (تحلیل تکنیکال در درجه اول به معنای پیش بینی روند بازار و قیمت آینده هر سهم با استفاده از نمودارها است.)

این کتاب مناسب چه افرادی است؟

توصیه تیم تحلیلی ما به شما این است که حتما کتاب تحلیل تکنیکال بازار سرمایه را بخوانید و از مطالب آن استفاده کنید، چرا که اطلاعات آن برای تمامی متخصصات و فعالات در زمینه‌های مختلف سرمایه‌گذاری بسیار مفید می‌باشد. این کتاب به شما کمک می‌کند تا به طور دقیق‌تر با مبانی و اصول تحلیل تکنیکال و بررسی صحیح نمودارها آشنا شوید و تمامی الگو‌ها و نظریات را در این زمینه بیاموزید.

بهترین تحلیل در فارکس کدام است؟

بهترین تحلیل در فارکس

بازار مالی فارکس این روزها محبوبیت زیادی پیدا کرده است و هر سرمایه گذاری سعی می‌کند با کسب مهارت و تجربه گامی در جهت افزایش سرمایه خود بردارد. امکان معامله در 24 ساعت شبانه روز، هزینه پایین معاملات، نقدینگی عالی، دسترسی به اهرم و عدم نیاز به سرمایه هنگفت برای شرکت در این بازار مالی از دلایل اصلی محبوبیت آن هستند. برای موفقیت در فارکس مانند سایر بازارهای مالی، نیاز هست تا انواع تحلیل ها را بشناسید تا با کمک آنها در مورد خرید و فروش ها تصمیم بگیرید. شاید به عنوان یک معامله گر تازه وارد این سؤال برایتان مطرح شود که از میان انواع تحلیل تکنیکال، بنیادی و احساسی، بهترین تحلیل در فارکس کدام است؟ با ما همراه باشید تا به طور مفصل پاسخ این سؤال را برایتان روشن کنیم.

انواع تحلیل‌ها در بازار فارکس

معامله‌گران در فارکس از سه نوع تحلیل برای پیشبرد برنامه‌های مالی خود استفاده می‌کنند. درواقع برای پیش بینی قیمت‌ها و آینده معامله نیاز به تحلیل نتایج روند بازار وجود دارد. هریک از تحلیل‌های بنیادی، تکنیکال و احساسی طرفداران خاص خودش را دارد. از نظر هر معامله‌گر فاکتورهای خاصی برای انتخاب بهترین تحلیل در فارکس وجود دارد و ممکن است این فاکتورها برای دیگر معامله‌گران متفاوت باشد.

با این حال بسیاری از معامله‌گران موفق بر این باور هستند که یک معامله‌گر بایستی دانش کافی برای استفاده از همه این تحلیل‌ها را داشته باشد؛ چرا که این سه مکمل یکدیگر هستند و در کنار هم سودآور هستند.

تحلیل فنی یا تکنیکال

در این تحلیل معامله‌گران نوسانات و روند حرکت قیمت‌ها را در گذشته بررسی کرده و تغییرات آنها را در آینده پیش بینی می‌کنند. تحلیلگران تکنیکال بر این باور هستند که همه چیز در قیمت‌ها منعکس شده و تاریخ همیشه تمایل به تکرار دارد. درواقع اگر سطح قیمت قبلاً حمایت و مقاومت داشته باشد، این امر در آینده مجدد تکرار می‌شود. نمودارها و الگوها مهمترین بخش در تحلیل تکنیکال هستند و معامله‌گران با کمک آنها سقوط و اوج گیری قیمت‌ها در بازار را حدس می‌زنند.

ابزارهای زیادی برای تحلیل فنی وجود دارد که از جمله آنها می‌توان به خطوط فیبوناچی، روندها و خطوط حمایت و مقاومت اشاره کرد. با این حال ممکن است معامله‌گر بدون استفاده از این ابزارها و تنها با تکیه بر تجربه خود معاملات را پیش ببرد.

توجه داشته باشید که تحلیل تکنیکال کاملاً ذهنی است و این امکان وجود دارد که هر معامله‌گر تحلیل متفاوتی از نمودارها و فراز و نشیب‌های آن داشته باشد.

بهترین تحلیل در فارکس

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

تحلیل بنیادی همانطور که از نامش مشخص است، به صورت پایه‌ای همه مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که بر روی عرضه و تقاضای دارایی تأثیر می‌گذارد را بررسی می‌کند. درواقع با در نظر گرفتن شاخص‌هایی مانند صادرات، واردات، نرخ بهره، نرخ بیکاری و … تصمیم به معامله ارز و سایر دارایی‌ها می‌گیرند.

برای مثال تحلیلگران بنیادی یک جفت ارز را انتخاب می‌کنند و سپس همه شاخص‌های مطرح شده را در نظر می‌گیرند. همچنین در تحلیل بنیادی صورت‌های مالی یک شرکت آنالیز شده و عوامل مؤثر بر سود و زیان‌ها مشخص می‌شود.

تحلیل احساسی یا سنتیامنتال

در تحلیل احساسی از هیچ ابزاری برای پیش بینی روند بازار استفاده نمی‌شود و تنها با در نظر گرفتن احساسات معامله‌گران موفق خرید و فروش انجام می‌شود. درواقع با توجه به احساسات معامله‌گران موفق متوجه خواهند شد که بازار صعودی است یا نزولی. معامله‌گر با بررسی کامل این احساسات بدون استفاده از هیچ ابزار یا نموداری، تصمیم می‌گیرد.

بهترین تحلیل در فارکس؛ مکملی از سه نوع تحلیل

هریک از سه تحلیلی که در فارکس استفاده می‌شود در جایگاه خود بهترین هستند اما در کنار هم موفقیت به همراه دارند. این سه تحلیل مانند پایه‌های یک سه پایه هستند به طوری که اگر یکی نباشد بقیه متزلزل می‌شوند.

تحلیل تکنیکال با کمک نمودارها نوسان قیمت‌ها بررسی می‌کند، تحلیل بنیادی مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مؤثر بر عرضه و تقاضای دارایی‌ها را تحلیل می‌کند و تحلیل احساسی با تلفیق دیدگاه های روانشناسی و اقتصادی، بررسی می‌کند که احساسات بازار مثبت است یا منفی. به این ترتیب با ترکیب این سه تحلیل می‌توان کم ریسک ترین تصمیم ممکن را اتخاذ کرد؛ تصمیمی که هم از دارایی شما محافظت کند و هم سودآوری قابل قبولی داشته باشد.

برای اینکه بتوانید روز به روز در بازار فارکس پیشرفت کنید و به یک معامله‌گر حرفه‌ای تبدیل شوید، بایستی به درستی از هر سه تحلیل بنیادی، تکنیکال و احساسی استفاده کنید. تمرکز روی یکی از این تحلیل‌ها و رها کردن بقیه، بدون شک شکست برای شما به آنالیز بازارهای مالی همراه دارد.

برای مثال اگر می‌خواهید در مورد خرید GPB\USD تصمیم بگیرید و تنها به تحلیل تکنیکال و بررسی نمودارها اکتفا کنید، احتمال زیاد با شکست مواجه می‌شوید. زیرا شما تنها با استفاده از نمودارها و الگوهای تحلیل تکنیکال به این نتیجه رسیده‌اید که این معامله سودآور است. اما ممکن است تنها یک تغییر سیاسی یا ابراز احساسات یک معامله‌گر موفق شادی شما را خراب کند. اینجاست که تحلیل بنیادی و احساسی اهمیت پیدا می‌کند. شما با کمک این سه تحلیل در کنار هم می توانید بهترین تصمیم را اتخاذ کنید.

آشنایی با تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی

تحلیل تکنیکال

برای خرید و فروش سهام و ورود به بازارهای معاملاتی لازم است با دو مفهوم تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) و تحلیل بنیادی(Fundamental Analysis) آشنا باشید هرکدام از آن‌ها باعث افزایش شناخت ما از وضعیت بازارها خواهد شد.

این دو تحلیل از زاویه و دیدگاهی متفاوت به بررسی وضعیت بازارها می‌پردازند؛ بنابراین ترکیب آن‌ها به همراه در نظر گرفتن روان‌شناسی معاملات، آنالیز بازارهای مالی می‌تواند ما را در این مسیر دشوار کمک کند و به‌صورت مؤثر ما را در شناخت و تسلط بر بازار پیش ببرد.
برای خیلی‌ها این سوال مطرح می‌شود که تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟ پیش از هر چیز لازم است بدانید تحلیل تکنیکال یا تحلیل فنی(Technical Analysis) حدود ۳۰۰ سال عمر دارد.

شاید بتوان گفت که نخستین استفاده مستقیم اقتصادی مشهور از تحلیل تکنیکال را چارلز داو انجام داده است.

(چارلز داو متولد سال ۱۸۵۱ در شهر استرلینگ در ایالات‌متحده بوده و شاخص صنعتی داو جونز و وال‌استریت ژورنال توسط وی به ثبت رسیده است.) گفتارها و دیدگاه‌های داو در مورد رفتار بازار و مباحث روند به نظریه داو شهرت یافته است.

قیمت تنها چیزی است که باید مورد تحلیل قرار گیرد، چراکه تمام عوامل عرضه و تقاضا بر روی قیمت اثرات خود را گذاشته است

نظریه داو چه می‌گوید؟

قیمت همه‌چیز است! در واقع قیمت تنها چیزی است که باید مورد تحلیل قرار گیرد، چراکه آنالیز بازارهای مالی تمام عوامل عرضه و تقاضا بر روی قیمت اثرات خود را گذاشته است.

بازار دارای روندهای مشخصی است براساس نظریه داو بازار از روندهای صعودی و نزولی مشخصی تبعیت می‌کند؛ در واقع روند صعودی پیوسته افزایش‌ یافته و قله‌ها را می‌سازد و روندهای نزولی دره‌های قیمتی را تشکیل می‌دهد.

داو معتقد بود که قانون سوم نیوتن(همان قانون عمل و عکس‌العمل) در بازارهای مالی نیز کار می‌کند؛ به این معنی که پشت هر صعود(عمل) نزولی (عکس‌العمل) نهفته است.

در ادامه به بررسی تعاریف دیگری از تحلیل تکنیکال می‌پردازیم:

تحلیل تکنیکال روشی است برای پیش‌بینی قیمت اوراق، کالا و سایر عوامل قیمت‌پذیر بر پایه‌ی الگوی تغییرات قیمت، حجم و بدون در نظر گرفتن عوامل بنیادین بازار

تحلیل تکنیکال، تحلیلی است که براساس بررسی حرکات قیمت در گذشته، به بررسی و پیش‌بینی آینده می‌پردازد.

تحلیل تکنیکال، تحلیلی است بر پایه رفتارهای بازار به‌واسطه‌ی بررسی نمودار قیمت، حجم معاملات، شکل‌گیری الگوها و سایر شاخص‌های تکنیکال

علم تحلیل تکنیکال در حالت کلی به دو دسته زیر تقسیم می‌شود:

تحلیل تکنیکال ذهنی Subjective Technical Analysis

در این نوع تحلیل مفاهیم براساس یکسری مشاهدات است که پس از مشاهده، هر فردی برداشت خود را از آن الگو خواهد داشت یعنی اگر فردی یک الگو را در نموداری ببیند، ممکن است فرد دیگر آن الگو را بنا به دلایلی شناسایی نکند و به‌عبارت‌دیگر برداشت‌ها متفاوت خواهند بود، مثلا در الگوهای کلاسیک این نکته وجود دارد.

تحلیل تکنیکال عینی Objective Technical Analysis

در این نوع تحلیل همان‌طور که از نامش پیداست، مفاهیم براساس محاسبات است و بنابراین وقتی گفته می‌شود که قیمت بالای پارامتر معینی قرارگرفته است، تا حدودی این حرف دقیق است و تفسیر همه تحلیلگران از این گزاره یکسان است.

با توجه به این تعاریف، تعریفی که از تحلیل تکنیکال می‌توان داشت به این صورت است:

تحلیل تکنیکال در واقع یک هنر است که به شما این امکان را می‌دهد تا با استفاده از روش‌ها و تکنیک‌هایی که شامل یکسری ابزار، نمودار، اندیکاتور و… است، به‌پیش‌بینی آنالیز بازارهای مالی قیمت‌ها بپردازید و مهم‌تر از آن این است که در این نوع تحلیل به این مرحله می‌رسید که اگر این اتفاقی برای سهم یا شاخصی رخ بدهد، انتظار بازار برای آن سهم یا شاخص چه خواهد بود.

نکته‌ای که اینجا مطرح می‌شود این است که تحلیل تکنیکال و تحلیل نموداری نه‌تنها در بازارهای مالی همچون بازار سرمایه به کار می‌رود، بلکه در سایر بازارها از جمله بازار مسکن، بازار ارز و بازار‌های کالایی همچون فلزات رنگی و محصولات کشاورزی و… نیز استفاده می‌شود؛ بنابراین شما با تحلیل تکنیکال می‌توانید تنها با تکیه‌بر دانش تکنیکی و نموداری خود و بدون توجه به اخبار، شایعات و عوامل بنیادی به بررسی رفتار بازار و خریدوفروش در آن بپردازید.

یادآوری می‌شود که براساس آموزه‌های تحلیل تکنیکال همه اطلاعات مهم بازار در قیمت‌ها و حجم معاملات منعکس ‌شده است.

درک عرضه و تقاضا

درک عرضه و تقاضا و تغییرات قیمتی ناشی از آن بسیار آسان است؛ اما آنچه دشوار است، فهم آن چیزی است که به تغییرات عرضه و تقاضا در بازار سهام می‌انجامد و سبب می‌شود برخی خواهان یا خریدار سهم خاصی شوند و برخی دیگر، رویگردان یا فروشنده آن باشند.

برای تشریح این رفتار، نظریه‌های مختلفی شکل‌گرفته است؛ اما یک نظریه اصلی دراین‌باره آن است که تغییرات قیمت یک سهم بازتاب‌دهنده دیدگاه شخصی سرمایه‌گذاران نسبت به ارزش شرکت ناشر آن است.

از این دیدگاه، قیمت یک سهم به لزوم و همواره با ارزش واقعی یا ذاتی آن برابر نیست در این راستا تحلیل بازارهای مالی، اغلب به دو دسته تحلیل‌های بنیادی و تکنیکی منجر می‌شود.

هر دو نوع تحلیل‌ها، رویکردهای متفاوتی برای تصمیم‌گیری در زمینه تجارب یا سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی دارد استفاده از تحلیل‌های بنیادی و تکنیکی می‌تواند در تصمیم‌گیری خرید یا فروش سهام نقشی راهبردی ایفا کند.

بدین منظور، به‌کارگیری تحلیل بنیادی در یافتن ارزش ذاتی یک سهم و تحلیل تکنیکی در یافتن زمان مناسب برای خرید یا فروش آن نقشی مؤثر دارد؛ بنابراین، همواره این امکان وجود آنالیز بازارهای مالی دارد که حتی در یک بازار کارآمد، بتوان با استفاده از تحلیل‌های بنیادی و تکنیکی، ارزش واقعی یا ذاتی یک سهم را شناسایی و سپس در سنجش با قیمت بازاری آن، نسبت به خرید یا فروش سهام مزبور اقدام کرد.

تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکی سهام، مطالعه و بررسی قیمت سهام است در این تحلیل فقط از نمودار قیمت‌ها، حجم معاملات و مقادیر محاسبه‌ شده از قیمت‌ها استفاده می‌شود و محتوای اطلاعات فقط قیمت و حجم معاملات است.

تجزیه‌وتحلیل تکنیکی به‌هیچ‌وجه به بررسی نقاط ضعف یا قوت ساختار شرکت یا صنعت نمی‌پردازد؛ بلکه هدفش بررسی رفتار سرمایه‌گذار و روند تغییرات قیمت است. به‌عبارتی‌دیگر، تحلیل تکنیکی، مطالعه رفتارهای بازار با استفاده از نمودارها و باهدف پیش‌بینی آینده روند قیمت‌ها است.

سه محور اصلی در مباحث تحلیل تکنیکال به شرح زیر است:

همه‌چیز در قیمت لحاظ شده است
قیمت‌ها براساس روندها حرکت می‌کنند
تاریخ تکرار می‌شود
دو سوال مهم در تکنیکال
یک تحلیلگر تکنیکال بر این باور است که هر چیزی که آنالیز بازارهای مالی بتواند در قیمت‌ها تأثیرگذار باشد، در قیمت یک سهم لحاظ شده است از طرفی، همه این تحلیلگران بر این باورند که تغییرات قیمت تابعی از عرضه و تقاضاست.

به این صورت که چنانچه تقاضا بیش از عرضه باشد، آنگاه قیمت صعود خواهد کرد و اگر عرضه بر تقاضا پیش بگیرد، قیمت کاهش خواهد یافت.

دومین اصل تحلیل تکنیکال این است که حرکات قیمت تصادفی نیست و معمولاً این حرکات در روندها اتفاق می‌افتد. سومین اصل تحلیل تکنیکال از دو سؤال مهم تشکیل‌شده؛ اول اینکه «قیمت فعلی چیست؟»، دوم اینکه «تاریخچه‌ حرکات قیمت چگونه است؟»

تحلیل بنیادی

بررسی علمی درباره عوامل اساسی تعیین ‌کننده ارزش سهام را تجزیه‌وتحلیل بنیادی می‌نامند.

در این نوع تحلیل از اطلاعات وسیعی مانند اطلاعات درون شرکت، نسبت‌های مالی، میزان استفاده از ظرفیت، طرح‌های توسعه، دریافتی‌های احتمالی شرکت بابت مابه‌التفاوت، سوبسیدها و… استفاده می‌شود.

نخستین مسئله‌ای که هر سرمایه‌گذار در تحلیل بنیادی باید حل کند، انتخاب صنعت است اگر در بحران اقتصادی باشیم و میزان بیکاری نیز زیاد باشد و تمام سعی مردم تنها پرداخت بدهی‌هایشان باشد، احتمالاً صنایعی از قبیل صنایع غذایی، نفت و خرده‌فروشی مورد توجه قرار می‌گیرد و هرگاه که اوضاع اقتصادی کشور رونق داشته و نرخ بیکاری کاهش یابد، صنایعی نظیر فناوری که بر اوضاع کشور تأثیرگذار هستند، برای سرمایه‌گذاری بررسی می‌شوند.

تحلیلگر بنیادی به بررسی دارایی‌ها، بدهی‌ها، فروش، ساختار بدهی، درآمد، محصول، سهم بازار، ارزیابی مدیریت بنگاه و مقایسه آن با سایر شرکت‌های مشابه می‌پردازد.

پس از انتخاب نوع صنعت، باید شرکت‌هایی را برای سرمایه‌گذاری انتخاب کرد که نسبت به رقبایشان سودآوری بیشتری دارند، البته روش‌های دیگری مانند مدل‌های اقتصاد سنجی مالی، مدل‌های دینامیکی با محوریت شبکه‌های عصبی و نظریه شواب، مدل‌های نظری سقوط بازار سهام(نظریه رویدادهای ناگهانی) شاخص‌های پیشرو، روش‌های پیش‌بینی نقاط برگشت، مدل‌های نوسان، تحلیل روانشناسی بازار، تحلیل زیرساخت‌های بازار به‌طور کامل در دو طبقه قرار نگرفته‌اند و از جهت‌هایی شبیه به تحلیل بنیادی و از نظرهایی در گستره روش‌های تکنیکی قرار می‌گیرند.

هر یک از تحلیل‌های تکنیکی و بنیادی نقاط ضعف و قوت بسیاری دارند، به‌طوری‌که می‌توان گفت هیچ‌یک از آن‌ها به‌تنهایی کاربرد ندارند، بلکه مکمل یکدیگر هستند. سرمایه‌گذاران عموماً در تصمیم‌گیری‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت هر دو مورد را با هم تلفیق می‌کنند تا بتوانند به تصمیماتی بهینه دست یابند.

انواع بازارهای مالی

بازارهای مالی یا Financial Markets زیر مجموعه‌ای از نظام اقتصادی هستند که در آنها وجوه، اعتبارات و سرمایه در قالب قوانین و مقررات مشخصی، از صاحبان پول و سرمایه به سمت متقاضیان جریان دارد. به بیان ساده‌تر به بازاری که در آن دارایی‌های مالی مانند سهام، سپرده‌های سرمایه‌گذاری، طرح‌های بازنشستگی، انواع بیمه ‌نامه‌ها و اوراق بهادار معامله می‌شود، بازار مالی گفته می‌شود که نقش یک واسطه بین خریداران و فروشندگان را ایفا می‌کند.

در واقع این بازارها شرایطی را فراهم می‌کنند تا افراد بتوانند اوراق بهادار خود را به فروش برسانند و یا در ازای پرداخت پول، صاحب قسمتی از سهام یک شرکت شوند و تیم آسان‌بورس تصمیم دارد تا در راستای آموزش بورس به توضیح جامع مفهوم فوق بپردازد.

کاربرد بازارهای مالی

بازارهای مالی پویا، منافع بسیار زیادی را برای نظام‌های اقتصادی فراهم می‌کنند که مهمترین آنها عبارتند از:

  • تجمیع منابع خرد و تخصیص آنها به سرمایه‌گذاران
  • کمک به کشف قیمت منابع به صورت غیر دستوری
  • تقویت نقدشوندگی در نظام‌های مالی
  • ایجاد ارتباط مشخص بین ریسک و بازده
  • هدایت نقدینگی به مسیری درست و جلوگیری از رشد بازارهای ناسالم
  • بهبود شفافیت در فعالیت‌های اقتصادی
  • کمک به اعمال سیاست‌های پولی و مالی بانک مرکزی و دولت

انواع بازارهای مالی

بازارهای مالی بر اساس حق مالی، سررسید ابزار مورد معامله، ساختار سازمانی و زمان واگذاری در چهار دسته‌ی مختلف طبقه‌بندی می‌شوند:

تقسیم‌بندی بازارهای مالی

بازارهای مالی بر اساس حق مالی

بازارهای مالی بر اساس حق مالی به دو دسته‌ی بازار بدهی و بازار سهام تقسیم می‌شوند:

بازار بدهی (Debt Market)

به بازاری که در آن ابزارهای بدهی مختلفی مانند اوراق قرضه دولتی، اسناد خزانه دولتی و اوراق مشارکت معامله می‌شود، بازار بدهی می‌گویند. این اوراق ممکن است متعلق به شرکت‌ها، دولت‌ها، بانک‌ها، شهرداری‌ها و سایر سازمان‌ها باشد.

بازار سهام (Stock Market)

به بازاری که در آن سهام از طریق بازارهای منسجم و قانون‌مند مانند بورس؛ توزیع و مبادله می‌شود، بازار سهام یا به اصطلاح بازار بورس گفته می‌شود. این بازار یکی از حساس‌ترین حوزه‌های اقتصاد است، زیرا به شرکت‌ها این امکان را می‌دهد که از طریق توزیع بخشی از مالیکت خود به سرمایه‌گذاران، سرمایه مورد نیاز خود را تامین کنند.

بازارهای مالی بر اساس سررسید ابزار مورد معامله

بازارها بر اساس سررسید ابزار مورد معامله به دو دسته‌ی بازار پول و سرمایه تقسیم می‌شوند:

بازار پول (Money Market)

به بازاری که در آن اوراق بهادار با سررسیدی کمتر از یک سال معامله می‌شوند و نرخ بهره متناسب با مدت زمان نگهداری اوراق تعیین می‌شود، بازار پول می‌گویند. سرعت نقدشوندگی بالا، ریسک عدم پرداخت پایین و کمتر بودن نرخ بهره نسبت به سایر بازارها، از جمله فاکتورهای مثبت در بازار پول می‌باشد.

بازار سرمایه (Capital Market)

به بازاری که خرید و فروش دارایی‌های مالی با سررسید بیش از یک سال یا بدون سررسید در آن انجام می‌شود، بازار سرمایه می‌گویند. بطور کلی این بازار فرایند هدایت و تخصیص منابع اقتصادی را تسهیل می‌کند و خود به دو بازار اولیه و ثانویه تقسیم می‌شود:

  • بازار اولیه: به بازاری که تشکیل سرمایه در آن اتفاق می‌افتد و اوراق بهادار برای اولین بار در آن عرضه و مبادله می‌شوند، بازار اولیه می‌گویند.
  • بازار ثانویه: بازار ثانویه این امکان را فراهم می‌کند تا اوراقی که برای اولین بار در بازار اولیه عرضه شدند، دوباره قابلیت معامله داشته باشند و صاحبان این اوراق نگرانی از جهت خرید یا فروش آنها نداشته باشند.

بازار پول و سرمایه

بازارهای مالی از نظر ساختار سازمانی و قانون‌مندی

بازارهای مالی از نظر ساختار سازمانی و قانون‌مندی به چهار دسته‌ی بازارهای رسمی، بازارهای خارج از بورس، بازار سوم و بازار چهارم تقسیم می‌شوند:

بازارهای رسمی

بورس اوراق بهادار یکی از بازارهای رسمی سازمان‌یافته است که قوانین و آنالیز بازارهای مالی شرایط سختگیرانه‌ای را برای پذیرش شرکت‌ها اعمال می‌کند؛ در واقع شرکت‌ها ابتدا از لحاظ میزان نقدینگی، شفافیت اطلاعات و ترازهای مالی مورد بررسی قرار می‌گیرند و سپس در این بازار پذیرفته می‌شوند.

بازار خارج از بورس

به بازاری که اوراق بهادار شرکت‌های پذیرفته نشده در بورس در آن معامله می‌شود، بازار خارج از بورس یا بازار مبتنی بر چانه‌زنی می‌گویند. این بازار دارای مکان فیزیکی جهت معامله نیست و شرایط آسان‌تری را برای پذیرش شرکت‌ها در نظر گرفته است.

بازار سوم

معمولاً سازمان‌ها و موسسات بزرگ سرمایه‌گذاری به دلیل حق کمیسیون و کارمزد کمتری که در بازار سوم وجود دارد، مشغول به فعالیت در این بازار هستند.

بازار چهارم

شرکت‌ها و سازمان‌هایی در این بازار فعال هستند که قصد انجام معاملات عمده و بلوکی را دارند. این شرکت‌ها برای اینکه در معاملات خود کارمزدی پرداخت نکنند، معمولاً به صورت مستقیم و بدون دخالت کارگزار وارد معامله می‌شوند.

بازارهای مالی بر اساس زمان واگذاری

بازارهای مالی بر اساس زمان واگذاری به دو دسته‌ی بازار آتی و بازار نقدی تقسیم می‌شوند:

بازار آتی (Future Market)

به بازاری که در آن اوراق مشتقه معامله می‌شود، بازار آتی یا بازار اوراق مشتقه نام دارد. اوراق مشتقه، قراردادی است که بر اساس آن صاحب اوراق موظف یا مختار است که در تاریخ مشخصی در آینده، یک دارایی را بخرد یا بفروشد.

بازار نقدی (Spot Market)

به بازاری که برای انجام فوری معاملات شامل خرید و فروش کالاها و اوراق بهادار تشکیل شده‌است، بازار نقدی می‌گویند. بازار نقدی در نقطه‌ی مقابل بازار آتی قرار دارد و از آنجا که معاملات این بازار در نقطه‌ای از زمان انجام می‌شود، به آن بازار نقطه‌ای نیز می‌گویند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.