تحلیل تکنیکال چیست؟
بسیاری از تریدرها از تحلیل تکنیکال برای پیشبینی روند بازار در آینده استفاده میکنند. اما این نوع تحلیل تا چه اندازه دقیق و کاربردی است؟ چرا باوجود اینکه موشکافی نوسانات اخیر بورس بسیاری از افراد تکنیکهای آن را استفاده می کنند باز هم دچار اشتباه میشوند و ضرر می کنند؟ در این مقاله در مورد ماهیت تحلیل تکنیکال، ابزارهای رایج و نکات فنی مربوط به آن میخوانید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال روشی برای پیشبینی قیمت در بازار بر اساس بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات است. در بازارهای سنتی مانند بازار سهام و بورس اوراق بهادار از تحلیل تکنیکال به طور گسترده استفاده میشود. جالب است بدانید این روش یکی از اجزای اصلی در بازار ارزهای دیجیتال است.
تحلیل تکنیکال روی دادههای تاریخی قیمت یا پرایساکشن (Price Action) تمرکز فراوانی دارد. بنابراین از آن به عنوان ابزاری برای بررسی نوسانات قیمت و بررسی اطلاعات مربوط به حجم یک دارایی استفاده میشود. بسیاری از معاملهگران برای شناسایی روندها و فرصتهای مناسب برای کسب سود از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند.
ریشه ابتدایی «تحلیل تکنیکال» به قرن هفدهم در «آمستردام» و قرن هجدهم در «ژاپن» بازمیگردد؛ اما آنچه امروز با مفهوم تحلیل تکنیکال با آن مواجهیم مربوط به فعالیتهای چارلز داو «Charles Dow»؛ روزنامهنگار حوزه اقتصادی و مؤسس والاستریت ژورنال است. او از اولین کسانی بود که روندهای قابل بررسی و مجزا در داراییها و حرکت بازار در مسیرهای خاص را کشف کرد. مدتی بعد فعالیتهای او منجر به ایجاد «تئوری داو» شد که تحولات بیشتری در تحلیل تکنیکال ایجاد کرد.
در ابتدا تحلیل تکنیکال بر پایه دستنویسها و محاسبات دستی بود، اما با پیشرفت تکنولوژی و دستیابی به محاسبات مدرن، گستردهتر شد و اکنون به ابزار مهمی برای بسیاری از سرمایهگذاران و معاملهگران تبدیل شده است.
تحلیل تکنیکال چگونه کار میکند؟
همانطور که اشاره شد تحلیل تکنیکال از اساس بر پایه مطالعه قیمت فعلی و تاریخچه قیمتهای قبلی یک دارایی است. فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که نوسانات قیمت یک دارایی به طور اتفاقی رخ نمیدهد و به طور کلی این نوسانات با گذشت زمان به روندهای قابل شناسایی تبدیل میشوند.
در واقع تحلیل تکنیکال، شدت تحمیل (نفوذ) بازار بر عرضه و تقاضا را بررسی میکنند. که این بازتابی از تمایلات کلی بازار است. به عبارت دیگر قیمت یک دارایی چیزی جز کشمکش میان نیروی فروش یا خرید بر یکدیگر نیست. این نیروها با احساسات معاملهگران و سرمایهگذاران ارتباط نزدیکی دارد. (به خصوص دربارهی ترس و طمع).
نکته قابل تامل درباره تحلیل تکنیکال این است که درصد خطای آن در بازارهایی که شرایط عادی و حجم و نقدینگی بالا دارند، بسیار پایین و پیشبینی آن قابل اطمینانتر است. بازارهای پرحجم کمتر در معرض دستکاری قیمتی قرار دارند و تاثیرپذیری آنها از موارد غیرعادی خارجی کمتر است؛ نتیجه چنین شرایطی این است که سیگنالهای غلط در آن کمتر ایجاد میشود و تحلیل تکنیکال نقش پررنگی در آنها دارد.
شاخصها و اندیکاتورهای متداول تحلیل تکنیکال
معامله گران به منظور بررسی موشکافانهی قیمتها و در نهایت یافتن فرصتهای مطلوب از انواع مختلفی از ابزارهای نموداری (چارت محور) که به اندیکاتور یا شاخص معروف هستند، استفاده میکنند. آنها به کمک اندیکاتور یا شاخصهای تکنیکال، توانایی شناسایی روندهای موجود را پیدا کرده و اطلاعات روشن و هوشمندانهای از روندهایی که ممکن است در آینده پدیدار شوند، پیدا میکنند. از آنجایی که این شاخصها و اندیکاتورها همیشه درصدی خطا دارند، برخی از معاملهگران همزمان از چندین شاخص یا اندیکاتور به عنوان راهی برای کاهش خطرات(ریسک) استفاده میکنند.
میانگین متحرک ساده (SMA)
معمولا معاملهگرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، شاخصها و معیارهای مختلفی برای تعیین روند بازار بر اساس نمودارها و تاریخچه قیمتها به کار میبرند.
در بین تعداد زیادی اندیکاتور، میانگین متحرک ساده (SMA) یکی از پرکاربردترین و معروفترین اندیکاتورهای مورد استفادهی تریدرها است. همانطور که از نامش پیداست، قیمتهای پایانی یک دارایی در یک بازه زمانی تعیین شده را محاسبه میکند؛ به بیان دیگر (SMA)، متوسط قیمت یک دارایی در یک بازه زمانی مشخص است.
خط نارنجی SMA که در بسیاری از نقاط به عنوان خطوط حمایت و مقاومت عمل کرده است.
نحوهی استفاده SMA:
به طور کلی اگر قیمت بالای موشکافی نوسانات اخیر بورس خط میانگین متحرک باشد، گفته می شود که روند صعودی است و برعکس اگر قیمت پایین خط میانگین باشد، روند نزولی است. اما این تمام ماجرا نیست. گاهی یک خبر میتواند باعث تغییر روند بشود. به این معنی که با وجود اینکه خط میانگین متحرک به شما سیگنالی برای خرید یا فروش میدهد، اما بازار طبق پیشبینی شما پیش نمی رود. راهحل چیست؟
شما میتوانید همزمان با چند شاخص میانگین متحرک کار کنید تا روند بازار را بهتر پیش بینی کنید.
میانگین متحرک نمایی (EMA)
میانگین متحرک نمایی (EMA) نسخه اصلاح شده از میانگین متحرک ساده (SMA) است. در این اندیکاتور قیمتهای بسته شدهی اخیر، وزن بیشتری نسبت به قیمتهای قدیمیتر دارند؛ به بیانی دیگر «میانگین متحرکنمایی» همان «میانگین وزنی متوسط قیمت» است که قیمتهای اخیر، وزن بیشتری را در محاسبه دربرمیگیرند.
خط نارنجی SMA و خط آبی EMA را نشان میدهد.
به زبان ساده، میانگین متحرک نمایی از میانگین متحرک ساده سریعتر به تغییر قیمت واکنش نشان میدهد. از طرفی میدانیم، هر چه شما سریعتر روند بازار را تشخیص بدهید، میتوانید سود بیشتری هم بدست بیاورید. اما نقطه ضعف میانگین متحرک نمایی این است که همانطور که سرعت آن در نمایش روند بالاست، می تواند به خطا نوسانات قیمتی را به صورت تغییر روند نمایش دهد. و این باعث می شود که کمتر قابل اتکا باشد.
میانگین متحرک نمایی برای افرادی که به صورت کوتاهمدت معامله میکنند گزینهی بهتری است. خیلی از تریدرها از هر دو میانگین به صورت همزمان استفاده میکنند تا موشکافی نوسانات اخیر بورس درک بهتری از روند بازار پیدا کنند.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص دیگری که معمولاً مورد استفاده قرار میگیرد، شاخص قدرت نسبی (RSI) است که زیرمجموعهای از اسیلاتورها شناخته میشوند. برخلاف میانگین متحرک ساده که به سادگی تغییرات قیمت را در طول زمان دنبال میکند، اسیلاتورها فرمولهای ریاضی را روی دادههای قیمتی اعمال کرده و خروجی آنها در محدودههایی از پیش تعیین شده قرار میگیرد. در مورد RSI، این محدوده از ۰ تا ۱۰۰ است.
در این تصویر RSI در محدودهی ۶۰ قرار دارد.
نحوهی استفاده از RSI:
- RSI زیر ۳۰ سیگنال خرید: عددهای زیر ۳۰ شرایطی را نشان میدهد که یک ارز بیش از حد فروخته شده است. خیلی از تریدرها این نقطه را مناسب برای خرید میدانند. چون به اندازه ی کافی این ارز فروخته شده و به احتمال زیاد زمان اصلاح و صعودی شدن بازار است.
- RSI بالای ۷۰ سیگنال فروش: عددهای بالای ۷۰ شرایطی را نشان میدهد که یک ارز زیادی خریداری شده است. پس احتمال ریزش قیمت وجود دارد. چون بسیاری از خریداران برای اینکه سود خود را گرفته اند داراییهایشان را میفروشند.
شاخص Stochastic RSI
علاوه بر ابزارهای ابتدایی و ساده در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهایی وجود دارند که برای تولید داده نیازمند چندین اندیکاتور دیگر هستند. برای مثال برای محاسبه اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic RSI)، یک فرمول ریاضی به RSI معمولی اضافه میشود و نتیجه آن با توجه به (RSI) و آن فرمول ریاضی محاسبه میشود.
در تصویر بالا شاخص Stoch RSI در زیر بازه ۲۰ قرار دارد و انتظار میرود که با اصلاح قیمتی به سمت بالا حرکت کتد.
نحوهی استفاده Stoch RSI:
استوکستیک RSI، مانند RSI از شاخصهای اسیلاتور است، که بین بازه ی ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است.
- اگر شاخص به زیر ۲۰ برود، شرایطی را نشان میدهد که یک ارز بیش از اندازه فروخته شده است و احتمال صعود قیمت وجود دارد.
- اگر شاخص بالای ۸۰ برود، شرایطی را نشان میدهد که یک ارز بیش از حد خریداری شده است. پس احتمال ریزش قیمت وجود دارد.
- از خط میانی ۵۰ میتوان برای تشخیص روند بازار استفاده کرد. بالای ۵۰ روند صعودی و پایین ۵۰ روند نزولی را میتوان انتظار داشت.
باند بولینجر (Bollinger Bands)
شاخص باند بولینجر (Bollinger Bands) نوع دیگری از اسیلاتورها است که در بین معاملهگران محبوبیت بسیاری دارد. باند بولینجر برای پیشبینی وضعیت احتمالی بیشخرید (overbought) یا بیشفروش (oversold) و همچنین اندازهگیری نوسانات بازار استفاده میشود.
به زبان ساده این شاخص به ما می گوید که با بازاری ساکت سروکار داریم و یا بازاری پرنوسان و شلوغ:
- زمانی که بازار آرام است، پهنای باند کوچک میشود.
- زمانی که بازار پرنوسان است، پهنای باند بزرگ می شود.
همانطور که مشخص است، قیمت بعد از برخورد با باند بالایی به سمت خط میانی حرکت کرده است.
باند بولینجر از سه خط تشکیل شده است:
- باند بالایی
- خط میانی
- باند پایینی
خط میانی همان خط میانگین متحرک ساده است. خطوط بالایی و پایینی، انحراف معیارهای حول خط میانی هستند. در اینجا قصد نداریم انحراف معیار یا فرمولهای این شاخص را بازگو کنیم، بلکه نحوهی استفاده از این شاخص را به شما آموزش میدهیم.
نحوهی استفاده BB:
به طور کلی قیمت تمایل دارد که به سمت خط میانی حرکت کند. این تمام کاربرد و نکته ی مهم استفاده از شاخص بولینجر است.
- اگر قیمت خیلی صعودی و به خط بالایی باند برسد، احتمال بازگشت و ریزش به سمت خط میانی وجود دارد.
- اگر قیمت خیلی ریزشی و به خط پایینی نزدیک شود، احتمال بازگشت و صعود به سمت خط میانی وجود دارد.
به بیانی موشکافی نوسانات اخیر بورس سادهتر، از باند بولینجر برای تشخیص خطوط مقاومت و حمایتی استفاده میشود.
شاخص مکدی (MACD)
مثال دیگر اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی/ واگرایی (Moving Average Convergence Divergence) است که به اختصار MACD نامیده میشود.
تمایز خط آبی از خط سیگنال به راحتی ممکن نیست، و سیگنال خیلی قوی به ما نمیدهد. اما خطوط بالای هیستوگرام قرار دارند.
به طور کلی مکدی با سه خط (سه مفهوم) نمایش داده میشود.
- خط اول میانگین متحرک سریعتر را نشان میدهد. (خط آبی)
- خط دوم میانگین متحرک کندتر را نشان میدهد. (خط قرمز- خط سیگنال)
- خط سوم اختلاف بین خط اول و دوم را نمایش میدهد. (هیستوگرام-سفید)
تریدرها از این خطوط، سیگنالهای خرید یا فروش را دریافت میکنند. چطور؟
نحوهی استفاده MACD:
زمانی که خط اول (آبی)، خط سیگنال (قرمز) را قطع میکند، و به بالا یا پایین آن حرکت میکند، سیگنال خرید یا فروش استخراج میشود.
- سیگنال خرید: خط آبی، خط سیگنال را قطع کند و به بالای آن حرکت کند.
- سیگنال فروش: خط آبی، خط سیگنال را قطع کند و به پایین آن حرکت کند.
اما این سیگنالها خیلی قوی نیستند، و در بسیاری از موارد با تغییر قیمت روند باز هم تغییر میکند.
خط میانی یا هیستوگرام ابزاری است برای تقویت سیگنالها:
- اگر سیگنال صعودی و در بالای خط میانی باشد، سیگنال خرید قویتر است.
- اگر سیگنال نزولی و در پایین خط میانی اتفاق بیفتد، سیگنال فروش قویتر است.
در تصویر بالا مشاهده میکنید که مکدی با اختلاف بالای خط میانی (هیستوگرام) است.
سیگنالهای معاملاتی
به طور کلی اندیکاتورها دید خوبی نسبت به روندهای کلی بازار به یک معاملهگر میدهد، اما از آنها میتوان برای یافتن نقاط احتمالی ورود و خروج (سیگنال خرید یا فروش) هم استفاده کرد؛ این سیگنالها ممکن است در شرایط خاصی در نمودار یک موشکافی نوسانات اخیر بورس اندیکاتور ایجاد شوند.
همانطور که قبلاً بحث شد، سیگنالهای معاملاتی تولید شده از سوی تحلیل تکنیکال همیشه دقیق نیستند و همیشه باید درصدی را برای خطا (سیگنالهای غلط) از جانب اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در نظر گرفت. این امر کمی در بازار ارزهای دیجیتال نگرانکننده است؛ چون در این بازار، داراییها حجم کمتری دارند و طبعا نوسانات بیشتری را نسبت به بازارهای سنتی تجربه میکنند.
نقدی مخالف بر تحلیل تکنیکال
گرچه امروزه تحلیل تکنیکال به طور گسترده در بازارهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد اما از نظر بسیاری از متخصصان، تحلیل تکنیکال روشی بحثبرانگیز و غیرقابل اعتماد است. به عبارتی گفته می شود که چون افراد زیادی به آن فکر میکنند، وقایع رخ میدهد. منتقدان معتقدند در شرایط بازارهای مالی اگر تعداد زیادی از معاملهگران و سرمایهگذاران به انواع یکسانی از شاخصها مانند خطوط حمایت و مقاومت اعتماد کنند، احتمال عملکرد صحیح این شاخصها افزایش مییابد.
از طرف دیگر موشکافی نوسانات اخیر بورس بسیاری از طرفداران تحلیل تکنیکال معتقدند که هر تحلیلگر با روش خاص خود و با استفاده از اندیکاتورهای مختلف و زیاد، نمودارها را تجزیه و تحلیل میکند. این بدان معناست که عملا استفاده از یک استراتژی خاص و یکسان برای تعداد زیادی از معاملهگران غیرممکن است.
تحلیل بنیادین در مقابل تحلیل تکنیکال
پیشفرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که قیمتهای حال حاضر در بازار تمام عوامل بنیادی مربوط به یک دارایی خاص را منعکس میکند. بر خلاف رویکرد تحلیل تکنیکال که عمدتا بر دادههای قیمتی و تاریخچه قیمتی و حجم (نمودارهای بازار) متمرکز است، تحلیل بنیادین یا فاندامنتال به موشکافی نوسانات اخیر بورس تحقیق گسترده پیرامون عوامل کیفی پروژه اصرار دارد.
در تحلیل بنیادین، دیدگاه این است که عملکرد آینده یک دارایی به چیزهایی بیش از دادههای تاریخی وابسته است؛ اساساً تحلیل بنیادین روشی است که برای برآورد ارزش ذاتی یک شرکت، یک تجارت یا یک دارایی استفاده میشود. در این تحلیل طیف گستردهای از شرایط خرد و کلان اقتصادی مانند مدیریت و شهرت شرکت، رقابت در بازار و نرخ رشد و سلامت صنعت در نظر گرفته میشود.
بنابراین، ممکن است اینگونه در نظر بگیریم که برخلاف تحلیل تکنیکال که عمدتا به عنوان ابزاری برای پیشبینی عملکرد قیمت و رفتار بازار استفاده میشود، تحلیل بنیادین با در نظر گرفتن زمینه و پتانسیلهای موجود در یک دارایی، میتواند برای یک تحلیلگر مشخص کند که آیا یک دارایی بیش از حد ارزشگذاری شده یا خیر. درحالی که بیشتر معاملهگران کوتاه مدت ترجیح میدهند از تحلیل تکنیکال استفاده کنند، ترجیح مدیران صندوقها و سرمایهگذاران بلند مدت، تحلیل بنیادین است.
یک مزیت مهم در تحلیل تکنیکال این است که به دادههای کمی متکی است. بنابراین چارچوبی بیطرفانه برای تحقیق عینی از تاریخچه قیمتی فراهم میکند و برخی حدس و گمانها که با رویکرد کیفی در تحلیل بنیادین ارائه میشود را از بین میبرد.
با این حال تحلیل تکنیکال علیرغم سروکار داشتن با دادههای تجربی کماکان تحت تأثیر تعصبات و طرفداریهای شخصی است. به عنوان مثال یک معاملهگر که به شدت یک ارز را پیش داوری کرده، طوری از ابزارهای تحلیل تکنیکال بهره ببرد و اطلاعات را ناخودآگاه دستکاری کند که نهایتا آن گونه که دوست دارد تصمیم بگیرد. در بسیاری از موارد این اتفاق بدون آگاهی آنها رخ میدهد. علاوه بر این در دورههایی که بازارها الگو یا روند مشخصی ندارند، تحلیل تکنیکال ممکن است شکست بخورد.
سخن آخر
جدا از نقد و بحثهای طولانی درباره اینکه کدام روش تحلیل بهتر است، به نظر ترکیبی از تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادین توسط بسیاری از افراد مورد پذیرش است. درحالی که تحلیل بنیادین بیشتر به استراتژیهای سرمایهگذاری بلندمدت مربوط میشود، تحلیل تکنیکال ممکن است اطلاعات روشنی در مورد شرایط بازار در روند کوتاهمدت فراهم کند. احتمالا این اطلاعات، برای معاملهگران و سرمایهگذاران مفیدتر است.
بررسی نوسانات بازارهای سرمایه پس از پاندمی ویروس کرونا
میمتالز - اداره تحقیق و توسعه شرکت بورس اوراق بهادار به ارزیابی آثار پاندمی کرونا در اقتصاد جهانی و اقدامات مسؤولان در این رابطه پرداخته است.
به گزارش میمتالز، عملکرد بازارهای اوراق بهادار همواره تحت تأثیر عوامل و متغیرهای مختلف اقتصادی (از جمله نوسانات نرخ ارز، نرخ تورم، نرخ رشد اقتصادی) و عوامل غیراقتصادی (از جمله مسایل سیاسی، بروز رویدادهای طبیعی، تغییر فضای قانونی) قرار دارد.
تحت برخی شرایط این عوامل میتوانند بازارهای اوراق بهادار را با مشکلات جدی مواجه کرده و مقدمات سقوط بازارهای اوراق بهادار را فراهم کنند. از جمله عوامل غیراقتصادی که اخیراً اثرات زیانباری بر عملکرد بازارهای اوراق بهادار وارد کرد پاندمی ویروس کرونا بود که باعث ایجاد بحران نقدینگی در سراسر بازارهای مالی جهانی و در نتیجه رکود در بخشهای مختلف اقتصادی شد.
به دنبال شیوع ویروس کرونا در اوخر سال ۲۰۱۹ میلادی، بازارهای اوراق بهادار سراسر دنیا در مارس ۲۰۲۰ میلادی سقوطی واقعی را تجربه کردند. پاندمی ویروس کرونا منجر به تضعیف فعالیتهای اقتصادی شد و ادامه فعالیت برای اکثر کسبوکارها را با مشکل مواجه کرد.
این امر باعث ترس و نگرانی سرمایهگذاران در رابطه با موشکافی نوسانات اخیر بورس اثر پاندمی ویروس کرونا بر اقتصاد و به تبع آن بازارهای اوراق بهادار شد و سرمایهگذاران را بر آن داشت تا برای حفظ ارزش سرمایهگذاریهای خود اقدام به فروش هیجانی اوراق بهادار کرده و در نتیجه مقدمات سقوط بازارهای اوراق بهادار را فراهم کردند.
این گزارش به بررسی سقوط بازار سهام در سال ۲۰۲۰ میلادی در کشورهای مختلف بر اثر پاندمی کرونا میپردازد. همچنین در این گزارش اقدامات اتخاذ شده از طرف مسئولان اقتصادی و نهادهای ناظر بورسهای اوراق بهادار کشورهای مختلف برای مواجهه با بحران ناشی از پاندمی ویروس کرونا و جلوگیری از سقوط بیشتر بازارهای اوراق بهادار بیان شده است.
رشد شاخص بورس و دلايل افزايش قيمت سهام در بازار سرمايه
طی دوره دهماهه ابتدای سال، ارزش بورس تهران رشدی بیش از ۱۱۸ درصد را ثبت نموده است. در همین دوره ارز ۲ درصد، طلا ۴.۵ درصد و مسکن ۲۵ درصد افزایش را تجربه نمودهاند و این ارقام به خوبی، بیانگر طلایهداری سهام در بین انواع داراییهای مالی است. ارائه ارقام دهماهه جهت ایجاد امکان مقایسه با سایر بازارهاست و بررسی رشد بورس از ابتدای سال تا پایان هفته منتهی به ۲۵ بهمن نشان میدهد که میزان رشد بورس باز هم افزایش یافته و به رقم ۱۵۶ درصد میرسد
اقتصاد گردان - رشد اخیر بورس از یکسو تعدیل با انتظارات تورمی و ارزی جدید برای ماههای پیش رو و از سوی دیگر، شکلگیری حباب قیمتی در بخشهایی از بازار به دنبال ورود سرمایههای جدید بوده است.
بازار سهام در ماههای اخیر عملکرد چشمگیری داشته است. طی دوره دهماهه ابتدای سال، ارزش بورس تهران رشدی بیش از ۱۱۸ درصد را ثبت نموده است. در همین دوره ارز ۲ درصد، طلا ۴.۵ درصد و مسکن ۲۵ درصد افزایش را تجربه نمودهاند و این ارقام به خوبی، بیانگر طلایهداری سهام در بین انواع داراییهای مالی است. ارائه ارقام دهماهه جهت ایجاد امکان مقایسه با سایر بازارهاست و بررسی رشد بورس از ابتدای سال تا پایان هفته منتهی به ۲۵ بهمن نشان میدهد که میزان رشد بورس باز هم افزایش یافته و به رقم ۱۵۶ درصد میرسد.
در مورد دلایل رشد بورس در یک سال گذشته، به نظر میرسد که بخش اصلی رشد بورس ناشی از جبران عقبماندگی این بازار نسبت به سایر بازارها به ویژه بازار ارز بوده است؛ با توجه به آنکه شمار زیادی از شرکتهای بورس به ویژه در گروههای فلزی و شیمیایی، صادرات محور بوده و درآمد ارزی دارند و یا محصولات خود در بورس کالا را براساس قیمتگذاری با نرخ ارز به فروش میرسانند، افزایش درآمد این شرکتها منجر به افزایش متناسبی در قیمت سهام آنها شده است. برای شرکتهای دیگر که دارای بازار داخلی هستند نیز افزایش قیمت سهام تا حد زیادی ناشی از تعدیل درآمدها متناسب با نرخ تورم بوده است. در کنار این موارد میتوان به رشد قیمت جهانی کالاهای پایه از جمله نفت و محصولات شیمیایی، تجدید ارزیابی داراییها و در نهایت چشمانداز تورمی اشاره نمود که سبب شده ارزش ریالی شرکتها افزایش یابد. لازم به ذکر است که محاسبه ارزش دلاری بازار سهام نشان میدهد که تغییر محسوسی برای بازار سرمایه رخ نداده است.
تغییرات کوتاهمدت بازار سهام طی یک ماه گذشته نیز به شکلی بوده که بازار سرمایه پس از عبور از روزهای بحرانی و به شدت پرنوسان میانه دیماه (پس از واقعه ترور سردار سلیمانی و حوادث پس از آن) در پنج هفته اخیر، رشد قابل ملاحظهای داشته به شکلی که از مجموع ۲۳ روز کاری سپری شده، شاخص کل تنها در چهار روز منفی بوده و در این ۲۳ روز به طور متوسط روزانه ۱.۲ درصد افزایش یافته است. در مورد این رشد سریع و یکباره، با توجه به عدم بهبود محسوس در فضای اقتصاد کلان کشور و همچنین متغیرهای درونی بنگاهها، به نظر میرسد که تنها دو علت اصلی وجود دارد؛ اولین علت احتمالی، مساله انتظارات آحاد اقتصادی در رابطه با نرخ تورم و نرخ ارز در سال آینده است. با توجه به فیصله یافتن مساله استیضاح ترامپ و انتظار تشدید فشارهای اقتصادی-سیاسی ایالات متحده بر کشور (به ویژه پس از حوادث اخیر منطقه) در ماههای آینده که میتواند با افزایش محسوس نرخ ارز همراه شود، انتظارات تورمی و ارزی باعث شده تا افراد به سمت خرید سهام در بورس سوق یابند. با توجه به آنکه بازار سهام در دو سال اخیر نشان داده که میتواند با کمی وقفه زمانی نسبت به نرخ ارز تعدیل شود (و حتی بازدهی بیشتری داشته باشد) و برخلاف بازار ارز به دور از مسائل کنترلی، نظارتی و امنیتی قرار دارد و معامله در آن از سهولت و نقدشوندگی بسیار بالایی برخوردار است، شمار زیادی از سرمایهگذاران ترجیح دادهاند که با سرمایهگذاری در سهام شرکتها، به صورت غیرمستقیم در بازار ارز سرمایهگذاری کنند.
احتمال دوم در مورد رشد اخیر بورس، بیشارزشگذاری سهام یا ایجاد حباب قیمتی در بخشهایی از بازار است. محاسبات نشان میدهد که قیمت برخی شرکتها در ماههای اخیر تحت تاثیر هیجانات سهامداران رشد زیادی داشته و حتی نمونههایی از رشدهای حبابی بیش از ۵۰۰ درصد نیز در بازار سهام وجود دارد. البته این موارد بسیار معدود و غالبا در شرکتهای کوچک هستند اما به نظر میرسد که علت اصلی این اتفاق، ورود سرمایه قابل ملاحظه توسط افراد حقیقی و سهامداران خرد به بازار بوده است. بررسی خالص خرید (خرید منهای فروش) سهام توسط افراد حقیقی نشان میدهد که در پنج هفته اخیر، میزان ورود پول از جانب این افراد به بازار سهام به شدت افزایش یافته و هر هفته حداقل ۱۰۰۰ میلیارد تومان پول جدید توسط این افراد به بازار وارد شده است. با توجه به آنکه دانش تحلیلی کم، رفتار هیجانی و تودهوار و افق زمانی کوتاهمدت، از ویژگیهای رفتاری این گروه از سهامداران است، افزایش حضور آنها میتواند نوسانات بازار در هر دو جهت را تشدید نماید.
در مورد دلایل گسترش حضور سهامداران حقیقی و افزایش میزان سرمایه آنها در بازار، به نظر میرسد که بازدهی قابل ملاحظه سهام نسبت به سایر بازارها یکی از اصلیترین دلایل جذب سرمایهها به این بازار بوده است. در کنار این موضوع، افزایش تعداد سهامداران حقیقی موشکافی نوسانات اخیر بورس و ورود افراد جدید به دنبال عرضههای اولیه نیز میتواند یکی از علل رشد سرمایه افراد حقیقی در بازار سهام باشد. بررسی تعداد شرکتکنندگان در عرضههای اولیه نشان میدهد که این رقم به تازگی به ۱.۳ میلیون نفر رسیده است که در مقایسه با بیشترین شرکتکنندگان سال گذشته، رشدی بیش از ۳ برابر را نشان میدهد. با توجه به آنکه نحوه قیمتگذاری شرکتها در عرضههای اولیه به شکلی است که سود قابل ملاحظهای (با ریسک صفر) در مدت کوتاهی نصیب سهامداران میشود، این موضوع سبب ایجاد ذهنیت غیرصحیح از بورس برای افراد تازهوارد شده و با افزایش میزان سرمایه آنها در بورس همراه خواهد بود.
به عنوان جمعبندی میتوان گفت که رشد بورس در یک سال اخیر، صرفا تعدیل ارزش شرکتها با نرخهای جدید تورم و ارز بوده است. رشد بورس چهار هفته اخیر نیز از یکسو تعدیل با انتظارات تورمی و ارزی جدید برای ماههای موشکافی نوسانات اخیر بورس پیش رو بوده و از سوی دیگر، شکلگیری حباب قیمتی در بخشهایی از بازار به دنبال ورود سرمایههای جدید بوده است. دانش کم و رفتار هیجانی این سرمایههای جدید، میتواند ابعاد شکلگیری و ریزش حباب قیمتی را افزایش دهد. هرچند که ورود افراد جدید به بازار سرمایه میتواند منجر به افزایش عمق بازار سرمایه شده و در بلندمدت توسعه بخش مالی را به دنبال داشته باشد اما باید توجه داشت که از یکسو افق سرمایهگذاری این افراد بسیار کوتاهمدت (گرایش به سفتهبازی) بوده و همچنین براساس تجارب تاریخی، متحمل شدن ضرر قابل ملاحظه توسط افراد حقیقی به دلیل ناآشنایی با مفهوم ریسک، غالبا به خروج دائمی سرمایه آنها از بازار سهام منجر خواهد شد. ورود گسترده و بیمحابای سهامداران جدید به بازار سرمایه با جذابیتهای مصنوعی عرضههای اولیه، عدم توسعه ابزارهای پوشش ریسک و ابزارهای مشتقه نظیر فروش تعهدی، از چالشهای بزرگ توسعه بازار سرمایه در شرایط کنونی است. به این ترتیب به نظر میرسد که در کنار توسعه ابزارهای جدید نظیر فروش تعهدی جهت دوطرفه نمودن بازار، اعمال برخی اصلاحات در فرآیندهای عرضه اولیه (نظیر نحوه قیمتگذاری) توسط ارکان سازمان بورس و اوراق بهادار جهت جلوگیری از شکلگیری حباب قیمتی و متضرر شدن سهامداران تازهوارد ضرورت دارد.
روند سقوط شاخص بورس تا آذر ماه ادامه دارد
معصومه آقاپورعلیشاهی نماینده مردم شبستر تاکید کرد: نگرانی برخی نمایندگان از نوسانات بازار بورس بی مورد است چرا که رشدی شاخص بورس درهفتههای گذشته حبابی بود و به خاطر همین است که این شاخص خیلی سریع رشد پیدا میکند و خیلی سریع هم دچار کاهش میشود.
۲۴ مهر ۹۷, ساعت: ۹:۳۲
جامعه ایرانی– آقاپور علیشاهی عضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفت: شاخص بورس بر اساس مؤلفههای اصلی اقتصادی رشد نکرد که افت آن بر اساس مؤلفههای اقتصادی باشد.
بازار سهام ایران طی هفتههای گذشته دچار افت شاخص شده است؛ در همین راستا چند روز گذشته سران قوا بر ورود نقدینگی به بازار سهام تأکید کردند. علیرغم این تأکید متأسفانه نهتنها نقدینگی به بازار سهام وارد شد بلکه نقدینگی هنگفتی نیز از این بازار خارج شد تا معادله پیچیدهتر از گذشته شود.
برخی کارشناسان معتقدند که دستهای پنهانی پشت قضیه خروج نقدینگی از بازار سهام و فروش گسترده سهم در بورس هستند. تعدادی از نمایندگان هم از روند نوسانات بازار سهام و افت هشتدرصدی شاخص بورس نگران شدند و خود دستبهکار شدند و نامهای به وزارت اطلاعات برای بررسی نوسانات مشکوک، نوشتند.
در همین راستا پروانه مافی نماینده تهران به جامعه ایرانی گفت که خود شخصاً نامهای به وزارت اطلاعات نوشته تا صحتوسقم دست داشتن جریانات هدفمند خروج نقدینگی در بازار سهام مشخص شود.
بههرحال بازار سهام همیشه افتوخیزهای مقطعی بسیاری داشته علیالخصوص با نوسانات اخیر ارزی که خود تأثیرات زیادی را در تمامی بازارهای کشور همچون بازار مسکن و خودرو و طلا و… داشت.
اینکه آیا زیرساختهای بازار سهام بهگونهای است که افت شاخص بورسی فقط مرتبط به ورود نقدینگی باشد موضوعی است که باید از نگاه کارشناسان امر پیگیری شود.
معصومه آقاپور علیشاهی عضو کمیسیون اقتصادی مجلس در گفتوگو با جامعه ایرانی درباره نامه برخی نمایندگان به وزارت اطلاعات برای بررسی نوسانات مشکوک بازار بورس گفت: نگرانی برخی نمایندگان از نوسانات بازار بورس بیمورد است چراکه رشدی شاخص بورس در هفتههای گذشته حبابی بود و به خاطر همین است که این شاخص خیلی سریع رشد پیدا میکند و خیلی سریع هم دچار کاهش میشود.
شاخص بورس بر اساس مؤلفههای اصلی اقتصادی رشد نکرد
آقاپور علیشاهی اضافه کرد: چون شاخص بورس بر اساس مؤلفههای اصلی اقتصادی رشد نکرد که افت آن بر اساس مؤلفههای اقتصادی باشد؛ این شاخص تنها بر اساس افزایش نرخ ارز رشد کرد؛ نرخ ارز هم تا افزایش پیدا کرد شاخص بورس هم بهتبع آن رشد پیدا کرد.
نماینده مردم شبستر ادامه داد: در شهریورماه نماد بورس بسته میشود و صورتوضعیت و سود و زیان شرکتها مشخص میشود به خاطر همین قضیه میتوان گفت که رشد شاخص بورس واقعی نبود و این افزایش از سود واقعی نبود و سودی بود که از افزایش نرخ ارز به دست آمد وگرنه عملکرد شرکتها که بهبود پیدا نکرده بود حتی تولید واقعی ازنظر کمی کاهش پیدا کرد بود فقط به خاطر نرخ رشد ارز بود این اتفاق افتاد.
آقاپور علیشاهی ادامه داد: امروز حجم نقدینگی ۳۶۰۰ میلیارد تومان افزایش پیداکرده است آیا بورس گنجایش چنین حجم نقدینگی را دارد؟ مسلم است که ندارد، اصلاً اگر این حجم نقدینگی وارد بورس شود خود باعث ایجاد نابسامانی خواهد شد.
رشد شاخص بورس غیرواقعی بوده است
این عضو اصلاحطلب کمیسیون اقتصادی مجلس گفت: کاهش شاخص بورس ربطی به پیگیری تخصصی و بررسی نهادهای اطلاعاتی ندارد و تمامی موارد ذکرشده را اگر کنار هم قرار دهیم به جواب کاملاً مشخص خواهیم رسید که رشد شاخص بورس غیرواقعی بوده است و پیشبینی میشود تا وضعیت تولید در داخل کشور اصلاح نشود و تا زمانی که صادرات غیرنفتی اصلاحنشده و دولت از سرگیجگی اقتصادی و بخشنامههایی که پشت سر هم برای تصمیمهای روزمرگی برندارد و تحولی در بخش اقتصادی صورت نپذیرد آن حجم نقدینگی هرکجا که وارد شود در مدت کوتاهی باعث نابودی آن بازار خواهد شد.
روند رو به کاهش بورس همچنان ادامه دارد
آقاپور علیشاهی آینده بازار بورس را منفی ارزیابی کرد و در پایان گفت: پیشبینی میشود در اویل آذرماه هم شاهد افت شاخص بورس باشیم و روند رو به کاهش شاخص بورس همچنان ادامه دارد تا زمانی که اصلاحات اقتصادی انجام نشود.
موشکافی نوسانات اخیر بورس
تکلیف خودروهای توقیفی در گمرک مشخص شد/ فقط ترخیص این خودروها ممنوع است
بررسی نوسانات قیمت خودرو در بازار ۱۰ روز اخیر
نماینده مجلس: تعیین عوارض شناور برای واردات خودرو یعنی سجده در برابر پراید
عکس | کیا سول ۶۰۰ میلیون تومانی در کره ، گزینه جدی واردات به ایران می شود؟
نتایج سومین مرحله قرعهکشی خودرو اعلام شد
وارداتیهای بازار خودرو گران شدند/ آخرین قیمت تویوتا، رنو، کیا و هیوندای
اقامتگاه لاکچری و ارزان رو اینجا پیدا کن *رزرو تور
یه سفر تابستونه مهیج و کم هزینه در دیدنی ترین جاهای ایران
بررسی نوسانات قیمت خودرو در بازار ۱۰ روز اخیر
بررسی روند قیمت انواع خودروهای پرتیراژ طی ۱۰ روز اخیر در بازار نشان میدهد، قیمت اکثریت خودروها بطور متوسط دو تا شش میلیون تومان نوسان داشتهاند؛ البته که کاهش ۱۲ میلیون تومانی دناپلاس توربو دندهای و ۳۰ میلیون تومانی هایما S۷ توربوپلاس و در مقابل افزایش ۱۱ میلیون تومانی (سمند LX) هم دیده میشود.
به گزارش ایسنا، بررسی روند آخرین قیمت محصولات پرتیراژ خودروسازان در آخرین روز از بازار این هفته (چهارشنبه ۲۳ شهریور ماه) و مقایسه آن با قیمتهای حدودا ۱۰ روز پیش (۱۲ شهریورماه) نشان میدهد که در محصولات گروه صنعتی ایرانخودرو، قیمت محصولاتی همچون پژو پارسها و پژو ۲۰۶ها افزایشی شدهاند اما محصولاتی همچون پژو ۲۰۷ اتوماتیک، دناپلاس توربو و هایما S۷ توربوپلاس و حتی تارا کاهش به ترتیب هشت، ۱۲، ۳۰ و سه میلیون تومانی را تجربه کردهاند.
این در حالیست که قیمت خودروهایی نظیر راناپلاس و دنا طی ۱۰ روز اخیر ثابت مانده است.
در محصولات گروه سایپا نیز پرایدها، کوییک و شاهین تولید ۱۴۰۱ تغییر قیمتی نداشتهاند اما تیباها و شاهین تولیدی ۱۴۰۰ دو تا ۱۰ میلیون تومان ارزانتر شدهاند.
میانگین آخرین قیمتهای ثبت شده در پایان روز گذشته (چهارشنبه ۲۳ شهریور ماه) و مقایسه آن با حدود ۱۰ روز پیش (شنبه ۱۲ شهریور ماه) به شرح زیر است:
دیدگاه شما