اندیکاتور MACD (Moving Average Convergence Divergence)
اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی (به انگلیسی Moving Average Convergence Divergence) که به اختصار MACD (در فارسی مکدی) خوانده میشود یک اندیکاتور مومنتوم تعقیبگر روند (trend-following momentum indicator) است.
اندیکاتور MACD رابطه بین دو میانگین متحرک (moving average) را در نمودار قیمت اوراق بهادار نشان میدهد.
اندیکاتور مکدی، کاربرد زیادی در تحلیل تکنیکال دارد.
MACD از تفریق میانگین متحرک نمایی 26 دورهای از میانگین متحرک نمایی 12 دورهای به دست میآید.
نتیجه این محاسبه خط MACD است.
سپس، یک میانگین متحرک نمایی 9 روزه از MACD، که خط سیگنال (signal line) نامیده میشود، روی خط MACD کشیده میشود که میتواند صادرکننده سیگنالهای خرید و فروش باشد.
معاملهگران معمولا اوراق بهادار را هنگامی خریداری میکنند که MACD از خط سیگنال خود عبور کرده و بالاتر رفته باشد و اوراق بهادار را هنگامی میفروشند (یا Short میکنند) که MACD از خط سیگنال عبور کرده و پایینتر رفته باشد.
اندیکاتورهای MACD را میتوان به طرق مختلف تفسیر کرد اما رایجترین روش شامل تقاطعها، واگراییها، و افزایش/کاهشهای سریع قیمت است.
مطالب مرتبط (برای ترید بهتر) :
فرمول اندیکاتور MACD
مکدی به این روش محاسبه میشود:
میانگین متحرک نمایی 26 دورهای – میانگین متحرک نمایی 12 دورهای = MACD
MACD توسط تفریق میانگین متحرک نمایی بلند مدت (26 دورهای) از میانگین متحرک نمایی کوتاهمدت (12 دورهای) به دست میآید.
منظور ما از 12 یا 26 دورهای، 12 روز یا 26 روز، 12 یا 26 هفته یا مثلا 12 یا 26 ساعتی است.
تنظیمات بازههای زمانی، روی نرمافزارهای تحلیل تکنیکال قابل تغییر هستند.
میانگین متحرک نمایی (EMA) نوعی از میانگین متحرک (MA) است که وزن و اهمیت بیشتری به برخی نقاط داده اخیر میدهد.
میانگین متحرک نمایی به عنوان میانگین متحرکی که وزنی نمایی دارد نیز شناخته میشود. یک میانگین متحرک که وزنی نمایی دارد به تغییرات اخیر قیمت واکنش بیشتری نشان میدهد. ولی یک میانگین متحرک ساده (SMA) وزنی یکسان به تمام مشاهدات در طول یک بازه زمانی مشخص میدهد.
نکات کلیدی:
- MACD با تفریق میانگین متحرک نمایی 26 دورهای از میانگین متحرک نمایی 12 دورهای محاسبه میشود.
- هنگامی که MACD از خط سیگنال خود عبور کرده و بالاتر میرود یا پایینتر می آید، در واقع سیگنالهای تکنیکال تولید میکند.
- سرعت تقاطعها (قطع کردن نیز به عنوان سیگنالی از اینکه بازار در موقعیت بیش خرید (overbought) یا بیش فروش (oversold) قرار گرفته است در نظر گرفته میشود.
- MACD کمک میکند تا معاملهگران بتوانند تشخیص دهند که آیا حرکات صعودی در بازار در حال قوت گرفتن هستند یا حرکات نزولی.
درک بهتر اندیکاتور مکدی
هنگامی که میانگین متحرک نمایی (آبی) 12 دورهای بالاتر از میانگین متحرک نمایی (قرمز) 26 دورهای قرار گیرد، مقدار MACD مثبت و هنگامی که میانگین متحرک نمایی 12 دورهای پایینتر از میانگین متحرک نمایی 26 دورهای قرار گیرد، مقدار MACD منفی میشود.
هر قدر فاصله MACD از خط مبنای خود (Baseline) بالاتر یا پایینتر باشد، نشاندهنده زیاد شدن فاصله بین دو میانگین متحرک نمایی است.
در نمودار زیر، میتوانید ببینید چگونه دو میانگین متحرک نمایی اعمال شده در نمودار قیمت با خط MACD (آبی) که از بالا یا پایین خط مبنا (خط تیرههای قرمز رنگ) عبور میکند مطابقت دارند.
MACD اغلب با یک هیستوگرام (در نمودار زیر مشاهده میکنید) نشان داده میشود که فاصله بین MACD و خط سیگنال آن را در قالب میلهها نشان میدهد.
اگر MACD بالای خط سیگنال باشد، هیستوگرام بالاتر از خط مبنای MACD خواهد بود. و اگر MACD پایین خط سیگنال باشد، هیستوگرام پایینتر از خط مبنا خواهد بود. معاملهگران از هیستوگرام MACD برای تعیین زمان بالا بودن مومنتوم صعودی یا نزولی استفاده میکنند.
MACD در مقایسه با شاخص قدرت نسبی (RSI)
هدف شاخص قدرت نسبی (RSI) ایجاد سیگنال به هنگام فراهم شدن شرایط بیشخرید (overbought) یا بیشفروش (oversold) با توجه به قیمتهای اخیر بازار است.
شاخص قدرت نسبی (RSI) اسیلاتوری است که سود و زیان قیمت میانگین را در طول یک بازه زمانی مشخص محاسبه میکند. بازه زمانی RSI بطور پیش فرض 14 دورهای است و مقدار RSI بین صفر تا 100 نوسان میکند.
MACD رابطه بین دو میانگین متحرک نمایی را محاسبه میکند، درحالیکه شاخص مقاومت نسبی تغییر قیمت را در رابطه با بالاترین و پایینترین قیمتهای اخیر اندازهگیری میکند. تحلیلگران از این دو اندیکاتور اغلب همراه با یکدیگر استفاده میکنند تا تصویر تکنیکال کاملتری از بازار داشته باشند.
این اندیکاتورها هر دو مومنتوم (اندازه حرکت) بازار را اندازهگیری میکنند، اما از آنجا که هر کدام فاکتورهای مختلفی را اندازهگیری میکنند، گاهی علائم متضادی تاریخچه شاخص RSI ارائه میدهند.
به عنوان مثال، شاخص مقاومت نسبی ممکن است در یک دوره زمانی پایدار بالاتر از 70 قرار گیرد، به این معنا که بازار با توجه به قیمتهای اخیر بیش از حد به سمت خرید کشیده شده است، درحالیکه MACD نشان میدهد بازار هنوز در حال افزایش مومنتوم خرید است.
هر اندیکاتور ممکن است با نمایش یک واگرایی از قیمت سیگنالی برای یک تغییر روند پیش رو ایجاد کند. واگرایی یعنی قیمت به افزایش خود ادامه میدهد درحالیکه اندیکاتور بازگشت کرده و پایین میآید، و یا بالعکس.
محدودیتهای MACD
یکی از اصلیترین مشکلات واگرایی این است که بسیاری اوقات سیگنالی برای روند معکوس احتمالی ایجاد میکند اما در عمل روند معکوس نمیشود.
مشکل دیگر این است که واگرایی، نمیتواند معکوسشدن تمام روندها را پیش بینی کند. به عبارت دیگر، این اندیکاتور سیگنالهای زیادی از معکوسشدن روند اعلام میکند ولی این اتفاق نمیافتد اما از پیشبینی برخی روندهای معکوس واقعی باز میماند.
واگرایی مثبت کاذب (false positive divergence) هنگامی اتفاق میافتد که قیمت یک دارایی در محدوده رنج (روند خنثی) حرکت کند، بطور مثال بعد از یک روند در یک الگوی مثلث (triangle pattern).
کند شدن مومنتوم قیمت (حرکات قیمت در محدوده رنج یا کند شدن روند) باعث میشود، حتی در صورت عدم وجود یک روند معکوس حقیقی، MACD از بالاترین حد خود فاصله گرفته و به سمت خطوط صفر متمایل شود.
مثالی از تقاطعها در MACD
همانطور که در نمودار زیر نشان داده شده است، هنگامی که MACD از خط سیگنال پایینتر میرود سیگنالی بازار نزولی ایجاد میکند که به منزله زمان مناسب برای فروش است.
در مقابل، هنگامی که MACD بالاتر از خط سیگنال میرود، اندیکاتور سیگنالی بازار صعودی صادر میکند مبنی بر اینکه احتمالا دارایی موردنظر قرار است افزایش قیمتی به سمت بالا داشته باشد.
برخی معاملهگران برای کاهش احتمال فریب خوردن و ورود زودهنگام به موقعیت معاملاتی، منتظر ایجاد تقاطعی تائید شده بالای خط سیگنال میمانند.
تقاطعها هنگامی که مطابق با روند غالب باشند قابل اطمینانتر هستند.
اگر MACD پس از یک اصلاحیه کوتاه در طول روند صعودی طولانیمدت از خط سیگنال خود عبور کرده و بالاتر برود میتواند تائیدی قابل اطمینان بر شکلگیری یک روند صعودی در بازار باشد.
اگر در یک روند نزولی بلندمدتتر، در نتیجه یک رشد مختصری قیمت، MACD از خط سیگنال خود پایینتر بیاید، معاملهگران باید آن را تائیدی بر وجود بازار نزولی در نظر بگیرند.
مثالی از واگرایی
واگراییها به شرایطی از بازار گفته میشود که تضادی آشکار بین قیمت و ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال ایجاد شده و نشاندهنده چرخشهای کوچک و بزرگ بازار، در آینده است. این وضعیت بیانگر ضعف روند بوده و از قریبالوقوع بودن تغییر روند حکایت دارد.
بهبیاندیگر واگرایی به معنی ضعف یک روند بوده و زمانی مشاهده میشود که قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند.
واگرایی مثبت و صعودی به این شکل است:
واگرایی منفی و نزولی به این شکل است:
واگرایی در MACD هنگامی رخ میدهد که MACD مقادیر بالا و پایینی شکل دهد که از مقادیر بالا و پایینهای متناظر روی نمودار قیمت فاصله بگیرند.
واگرایی صعودی هنگامی رخ میدهد که MACD دو مقدار پایین در حال رشد شکل دهد که با دو مقدار پایین در حال افت روی نمودار قیمت متناظر باشند.
این شرایط، در زمانیکه روند بلندمدت هنوز مثبت است، یک سیگنال صعودی معتبر محسوب میشود. برخی معاملهگران حتی وقتی روند طولانیمدت منفی است به دنبال واگراییهای صعودی هستند زیرا با وجود اینکه این تکنیک از اعتبار کمتری برخوردار است میتواند نشاندهنده تغییر در روند باشد.
هنگامی که MACD مجموعهای از 2 سقف کاهشی شکل میدهد که با دو مقدار بالای در حال صعود روی نمودار قیمت متناظر هستند، یک واگرایی نزولی شکل گرفته است.
یک واگرایی نزولی که در طول روند نزولی طولانی مدت شکل میگیرد تائیدی بر احتمال ادامهدار بودن روند نزولی است.
برخی معاملهگران در طول روندهای صعودی طولانیمدت به دنبال واگراییهای نزولی هستند زیرا میتوانند سیگنال ضعف در روند را را در مکدی مشاهده کنند. با این حال، این مسئله به اندازه یک واگرایی نزولی در طول یک روند نزولی قابل اعتماد نیست.
مثالی از افت یا صعود سریع
افت یا صعود سریع MACD (فاصله گرفتن میانگین متحرک کوتاهمدتتر از میانگین متحرک بلندمدتتر) نشاندهنده وجود وضعیت بیشخرید یا بیشفروش در قیمت اوراق بهادار است که به سرعت به سطوح نرمال بازخواهد گشت.
معامله گران اغلب این تحلیل را با شاخص قدرت نسبی یا سایر اندیکاتورهای تکنیکال ترکیب میکنند تا شرایط بیش خرید یا بیش فروش را تائید کنند.
برای سرمایهگذاران، استفاده از هیستوگرام MACD مانند استفاده از خود MACD چندان غیرمعمول نیست.
تقاطعهای مثبت یا منفی، واگراییها، و فراز و فرودهای سریع را نیز میتوان روی هیستوگرام مشخص کرد. نیاز است سرمایهگذاران پیش از تصمیمگیری در مورد صلاحیت MACD یا هیستوگرام آن در یک موقعیت مشخص تجربه کافی به دست آورده باشند زیرا بین سیگنالهای این دو اختلاف زمانی وجود دارد.
این اصطلاح در واژهنامه جامع بورسینس منتشر شده است.سایر اصطلاحات و واژههای اقتصادی و مالی را ببینید .
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
آشنایی با اندیکاتور و اسیلاتور و انواع آنها
تحلیل تکنیکال یک روش تحلیل نموداری بازار و قیمت ها است. اگر به نمودار قیمتها دقت کنید،خواهید دید این نمودار از دو مولفه قیمت و زمان تشکیل شده است؛ بنابراین نمودار قیمت، نشاندهنده مکان هندسی نقاطی است که از دو عامل قیمت و زمان تشکیل شدهاند و ما میتوانیم به کمک دادههای نمودار و با استفاده از فرمولهای ریاضی یا فرمولهای آماری، نماگرهای جدیدی را از آن خلق کنیم.
اندیکاتورها ابزاری هستند که با اعمال یکسری روابط ریاضی مشخص روی قیمت یا حجم معاملات یا هر دو شکل میگیرند. به صورت جامع تر، اندیکاتورها توابع ریاضی هستند که براساس فرمول های خاص در جهت تحلیل قیمت سهام یا تحلیل شاخص های بازار به وسیله ابزارهای گرافیکی ترسیم و مورد استفاده قرار میگیرند. دادههای ورودی اندیکاتورها از دادههای قیمت، حجم معاملات و تغییرات آنها در روزهای گذشته تشکیل میشود. درهر بازه زمانی اطلاعات قیمت آغاز، پایان، سقف ،کف یا تعدادی از مجموع این موارد در شکلگیری اندیکاتور دخالت دارند. به عنوان مثال میتوانیم با استفاده از محاسبه میانگینهای روزانه قیمت، یک نماگر از میانگینهای قیمت 14 روز اخیر بسازیم. این نماگر در واقع اندیکاتور میانگین 14 روزه قیمت است.
تحلیل تکنیکال یک تاریخچه شاخص RSI روش تحلیل نموداری بازار و قیمت ها است. اگربه نمودار قیمتها دقت کنید، خواهید دید این نموداراز دو مؤلفه قیمت و زمان تشکیل شده است؛ بنابراین نمودار قیمت، نشاندهنده مکان هندسی نقاطی است که از دو عامل قیمت و زمان تشکیل شدهاند و ما میتوانیم به کمک دادههای نمودار و با استفاده از فرمول های ریاضی یا فرمول های آماری، نماگرهای جدیدی را از آن خلق کنیم.
اندیکاتورها ابزاری هستند که با اعمال یکسری روابط ریاضی مشخص روی قیمت یا حجم معاملات یا هر دو شکل میگیرند. بهصورت جامعتر، اندیکاتورها توابع ریاضی هستند که براساس فرمولهای خاص در جهت تحلیل قیمت سهام یا تحلیل شاخصهای بازار بهوسیله ابزارهای گرافیکی ترسیم و مورد استفاده قرار میگیرند. دادههای ورودی اندیکاتورها از دادههای قیمت، حجم معاملات و تغییرات آنها در روزهای گذشته تشکیل میشود. درهر بازه زمانی اطلاعات قیمت آغاز، پایان، سقف ،کف یا تعدادی از مجموع این موارد در شکلگیری اندیکاتور دخالت دارند. مثلا میتوانیم با استفاده از محاسبه میانگینهای روزانه قیمت، یک نماگر از میانگینهای قیمت 14 روز اخیر بسازیم. این نماگر در واقع اندیکاتور میانگین 14 روزه قیمت است.
انواع اندیکاتورها :
1-اندیکاتورهای تشخیص روندها
برخی اندیکاتورها روند بازار یا جهت بازار را نشان میدهند و این روند میتواند افزایشی، کاهشی یا خنثی باشد. شاخص حرکت جهتدار یک نمونه از اندیکاتورهایی است که روند صعودی و نزولی را مشخص میکند. همچنین انواع میانگینهای متحرک، شاخص رگرسیون خطی و شاخص روند قیمت و حجم، نمونههایی از اندیکاتورهای تِرند هستند.
نمودار زیر برابری یورو و دلار را به همراه میانگین متحرک نمایی 20 روزه آن نشان میدهد. همانطور که اندیکاتور میانگین متحرک(خط قرمز) نشان میدهد، روند حرکت صعودی است.
نمودار قیمت همراه با میانگین متحرک نمایی 20 روزه
نمودار زیر خط روند رگرسیون یا خط تعادل منحنی برابری یورو و دلار است که خط رگرسیون جهت حرکت منحنی را در میانه کانال صعودی نشان میدهد.
نمودار قیمت همراه با خط روند رگرسیون
2-اندیکاتورهای نوسانگر یا اسیلاتورها
اسیلاتورها یا نوسانگرها به مجموعهای از اندیکاتورها اطلاق میشود که هدفشان درک و سنجش میزان هیجان خریداران و فروشندگان است. در حقیقت اسیلاتورها سعی دارند دماسنج هیجانات خریداران و فروشندگان فعال در سهام باشند و ما را از میزان هیجان خریدوفروش حاضر در معاملات آگاه کنند. همچنین اسیلاتورها اندیکاتورهایی هستند که حول یک خط مرکزی یا میان سطوح معینی نوسان میکنند و معمولاً به دو دسته اسیلاتورهای مرکزی و نواری تقسیم میشوند. همانطور که اشاره شد دو لغت اندیکاتور و اسیلاتور هممعنی و مترادف نیستند، بلکه اسیلاتورها یکی از زیر مجموعههای اندیکاتورها محسوب میشوند و این اولین تفاوت اسیلاتور و اندیکاتور است.
اسیلاتورهای مرکزی: در اسیلاتورهای مرکزی منحنی در بالا و پایین یک نقطه یا خط مرکزی نوسان میکند و برای شناسایی قدرت یا ضعف حرکت قیمت بکار میرود؛ بهطوریکه حرکت به بالای خط مرکزی تغییر قیمت صعودی و حرکت به پایین خط مرکزی تغییر قیمت نزولی را نشان میدهد. اندیکاتور MACD و ROC نمونههایی از یک اسیلاتور مرکزی هستند که بالا و پایین خط صفر نوسان میکنند.
اسیلاتورهای نواری: این اسیلاتورها برای شناسایی سطوح اشباع خرید و اشباع فروش طراحی شدهاند. از آنجاییکه این اسیلاتورها بین دو حد مشخص نوسان میکنند، استفاده از آنها درحرکتهای روند دار مشکل است. اسیلاتورهای نواری برای بازارهایی که روند مشخص ندارند یا محدودهای جهت معامله دارند بهتر عمل میکنند.
اندیکارتور RSI اندیکاتور استوکاستیک، دو نمونه از اسیلاتورهای نواری هستند. در RSI نوارهای اشباع خرید و اشباع فروش بهترتیب در 70 و 30 تنظیم میشوند؛ بهطوریکه اگر منحنی RSI به زیر 30 برود نمایانگر قیمت در منطقه اشباع فروش است و اگر این منحنی بالای 70 قرار گیرد نمایانگر قیمت در منطقه اشباع خرید است. در نوساننمای استوکاستیک حرکت منحنی به بالاتر از 80 و پایینتر از 20 به ترتیب منطقه اشباع خریدوفروش است.
نمودار قیمت همراه با اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI)
نمودار بالا برابری دلار در مقابل ین ژاپن است. علاوه بر نمودار قیمت، نمودار شاخص قدرت نسبی (RSI) نیز ترسیم شده است. مطابق هر دو نمودار در زمانهایی که بیشازاندازه برابری دو ارز افزایشیافته و خرید سرمایهگذاران در منطقه اشباع خرید قرار دارد، نمودار RSI نیز بالای 70 است و در مقابل در زمانهایی که این نسبت برابری با کاهش انجام شده، فروش سرمایهگذاران در منطقه اشباع فروش است، نمودار RSI نیز پایینتر از 30 قرار دارد.
3- اندیکاتورهای حجم :
دستهای از اندیکاتورها هستند که حجم و ارزش معاملات را نیز مورد آنالیز قرار میدهند، مثلا در روندهای صعودی افزایش قیمت و افزایش حجم معاملات نشانه استحکام روند است و در مقابل افزایش قیمت و کاهش حجم نشانه واگرایی و ضعف روند و برگشت احتمالی قیمت است.
اندیکاتور جریان سرمایه ،اندیکاتور حجم تعادلی و اندیکاتور تجمع و توزیع نمونههایی از اندیکاتورهای مرتبط با حجم هستند.
4-اندیکاتور بیل ویلیامز :
مجموعهای از اندیکاتورهایی که بیل ویلیامز خالق آنها بوده و به احترام تلاشهای وی در یک خانواده قرار گرفتهاند، این شاخصهای ارائه شده بهواسطه استراتژیای که توسط بیل ویلیامز، معاملهگر اسطورهای، معرفی شدند خلق شده است. بیلویلیامز برای اینکه بتواند درک صحیحی از روانشناسی بازار داشته باشد، روش معاملهای مختص به خود را توسعه داد. روشی که مبنایش استفاده از راهی منطقی برای تحلیل بازار و برهان غیرمنطقی آشفتگی است. شناخته شدهترین اندیکاتور این خانواده اندیکاتور الیگیتوراست. البته در این خانواده دو اسیلاتور نیز وجود دارد که در بازار ایران کمتر استفاده می شود: Awesome oscillator و accelerator
اندیکاتورها را بهگونهای دیگر نیز میتوان تقسیمبندی کرد:
اندیکاتور تأخیری (Laging) :
این اندیکاتورها در روندهای بلندمدت بهترین قابلیت را دارند و در کوتاهمدت اخطارهای تغییرات قیمت را نمیدهند و صرفا به ما نشان میدهند که قیمت در روند صعودی یا روند نزولی قرار دارد. اندیکاتورهای دنبالهرو یا اندیکاتورهای پیروی روند، روند اخطارهای خریدوفروش را دیر صادر میکنند، ولی با عدم توجه به تغییر جهتهای مقطعی و کوتاهمدت ریسک معاملهگر را کمتر کرده و او را در سمتی که بازار قرار دارد، نگه میدارند. اندیکاتور MACD یک اندیکاتور تأخیری است.
اندیکاتور پیشرو (Leading) :
این نوع از اندیکاتورها برای پیشبینی سریعتر نرخها و تغییر جهتهایی که بعداً انجام خواهد شد به شما بیشتر کمک میکنند. اندیکاتورهای پیشرو اساساً وظیفه اندازهگیری مقدار خریدها و فروشهای هیجانی مثلا یک جفت ارز را دارا هستند و با فرض اینکه یک جفت ارز در این مناطق قصد تغییر در مسیر حرکتی خود را دارد استفاده از اندیکاتورهای پیشرو میتوانند این تغییر جهت را هشدار دهند. اندیکاتور شاخص قدرت نسبی یک اندیکاتور پیشرو است
چگونه می توان به طور موثر با شاخص RSI و SMA در Olymp Trade
سلام به همه خوانندگان Howtotradeblog . در طول زمان گذشته ، ما دانش و همچنین استراتژی های تجاری لازم برای تبدیل شدن به یک تاجر حرفه ای در Olymp Trade را برای شما به ارمغان آورده ایم. آنها دانش شاخص هایی مانند RSI ، SMA ، Bollinger Bands ، الگوهای شمعدانی مانند Morning Star ، Hammer ، Harami و همچنین راهنماهای نحوه تجارت و استفاده از آنها هستند.
با ادامه این سفر ، امروز ، استراتژی های کاملی برای تجارت در Olymp Trade برای شما به ارمغان می آورم. این آخرین مرحله برای شماست که می توانید به تنهایی تجارت پول کنید. با ما همراه باشید تا ببینیم امروز قصد دارم چه چیزی برای شما بیاورم.
تجارت در Olymp Trade با استفاده از شاخص RSI همراه با SMA
RSI و SMA شاخص های بسیار مشهوری هستند که در تجزیه و تحلیل فنی استفاده می شوند. اثر بخشی این 2 شاخص در Olymp Trade در بالاترین سطح است.
استراتژی ای که می خواهم در زیر به اشتراک بگذارم از این 2 شاخص به طور همزمان استفاده می کند تا نقاط ورودی را با بالاترین دقت پیدا کند.
راه تاریخچه شاخص RSI اندازی اساسی برای تجارت در Olymp Trade
تنظیمات اساسی: یک نمودار شمعدان 5 دقیقه ای ژاپنی. جفت EUR / USD. این یک جفت ارز محبوب است. قیمت کاملا ملایم پیش می رود و توسط بسیاری از افراد معامله می شود. سفارشات را با مدت انقضا 15 دقیقه باز کنید.
بعد ، شما باید RSI و SMA را در Olymp Trade . می توانید به صورت زیر عمل کنید:
نشانگر SMA را تنظیم کنید
در رابط Olymp Trade ، “شاخص” را انتخاب کرده و سپس “SMA” را انتخاب کنید.
بعد ، SMA را با پارامتر 30 سفارشی کنید.
نشانگر RSI را تنظیم کنید
برای نشانگر RSI نیز همین کار را می کنید. “شاخص” را انتخاب کنید ، “RSI” را جستجو کرده و انتخاب کنید.
پس از تنظیم 2 شاخص ، رابط Olymp Trade به شرح زیر نشان داده می شود.
نحوه باز کردن سفارش در Olymp Trade با استفاده از RSI همراه با SMA
اساس افتتاح سفارشات به شرح زیر است:
ابتدا از SMA30 برای تعیین روند قیمت استفاده می کنم. به طور خاص ، هنگامی که SMA در حال صعود و قرار گرفتن در زیر قیمت است ، بازار در یک روند صعودی قرار دارد. وقتی SMA رو به پایین است و بالاتر از قیمت است ، بازار در یک روند نزولی قرار دارد.
در مورد RSI ، سطح 50 همان چیزی است که می خواهم در اینجا درباره آن صحبت کنم. بیا یک نگاهی بیندازیم. وقتی قیمت در یک روند صعودی باشد ، RSI بالاتر از 50 است. و تاریخچه شاخص RSI هنگامی که قیمت در یک روند نزولی باشد ، RSI زیر 50 خواهد بود.
با ترکیب این 2 ، من یک استراتژی موثر برای باز کردن سفارشات با RSI و SMA به شرح زیر دارم.
+ باز کردن سفارش تا زمانی که قیمت در یک روند است. SMA30 به بالا اشاره می کند. قیمت به SMA برخورد می کند و سپس برگشت می کند. در همین زمان ، RSI به سطح 50 رسیده و سپس ریباند می کند.
+ باز کردن یک سفارش DOWN زمانی که قیمت در یک روند نزولی است. SMA 30 پایین می آید. قیمت به SMA برخورد می کند و سپس پایین می آید. در همین زمان ، RSI به سطح 50 رسیده و سپس سقوط می کند.
مدیریت سرمایه و روانشناسی معاملات
این یک قسمت ضروری از هر استراتژی معاملاتی است. این یک واقعیت است که هر چقدر نرخ برنده شدن در استراتژی شما بالا باشد ، بدون مدیریت سرمایه مناسب ، حساب خود را می سوزانید. لطفاً به یاد داشته باشید که در معاملات ، مدیریت سرمایه یک امر ضروری است. در این استراتژی می توانید سفارشات را با روش Classic management capital باز کنید. این به معنای گشودن سفارشات با سرمایه ثابت از 3-5٪ مانده تجارت است.
به عنوان مثال ، شما 100 دلار به Olymp Trade واریز می کنید. پاداش از سیستم عامل 30٪ است. اکنون مجموعاً 130 دلار مانده است. در این صورت فقط باید از 4 تا 6 دلار در هر معامله سرمایه گذاری کنید.
ما نرخ پرداخت 82٪ و نرخ برد 70٪ داریم. سود حاصل از این استراتژی تجاری 16 دلار با سپرده 100 دلاری است. نرخ بازده 16٪ است. هر روز 16 دلار درآمد دارید. دست کم نگیرید زیرا بعد از یک ماه 480 دلار می شود.
اصل تجارت
اینجا جایی است که می خواهم بر ذهنیت و نظم هنگام باز کردن سفارشات تأکید کنم. چند نکته وجود دارد که باید هنگام معامله به خاطر داشته باشید.
- فقط سفارشات با احتمال برنده بالا که می خواهید با پول خودتان معامله کنید را باز کنید.
- هرگز سرمایه گذاری را زیاد نکنید یا سفارشات متوالی را باز نکنید. این سریعترین راه برای سوزاندن حساب شما است.
- وقتی تجارتتان ضرر می کند ، تلخ نباشید و حوصله خود را از دست ندهید. لطفاً به یاد داشته باشید که احتمال پیروزی این استراتژی تنها 70٪ است. فقط صبر کن! فرصتهای بیشتری برای بازگرداندن شما وجود خواهد داشت.
- پس از باز کردن هر 10 سفارش ، سریعاً تاریخچه معاملات را تحلیل کرده و سپس رایانه را خاموش کنید تا کارهای دیگر را انجام دهد. سفارش یازدهم را باز نکنید. برای کسب درآمد باید منظم باشید. بدون نظم و انضباط ، ضرر خواهید کرد.
این استراتژی معاملاتی را در Olymp Trade روی حساب واقعی من تمرین کنید
من مستقیماً استراتژی را با استفاده از RSI همراه با SMA 30 در Olymp Trade . 5 سفارش باز شد نتیجه 4 برد و 1 باخت بود. نرخ برد به 80٪ رسید.
جوانب مثبت و منفی این استراتژی تجارت در Olymp Trade
این استراتژی ای است که من آن را ایمن و موثر می دانم. برای مبتدیان نیز بسیار مناسب است. نرخ برنده می تواند تا 80٪ برسد. این نشان دهنده کارایی RSI و SMA 30 است. در یک روز ، ورودی های واجد شرایط زیادی برای شما وجود ندارد. در کنار آن ، زمان انقضا برای هر معامله 15 دقیقه است. بنابراین ، تخلیه حساب کاربری شما بسیار سخت خواهد بود.
نکات مهم: مهم است که به خاطر داشته باشید که سفارشات را فقط زمانی باز کنید که RSI به سطح 50 رسیده باشد و به وضوح برگردد. این یک روش بسیار خوب برای فیلتر کردن سیگنالهای جعلی برای بدست آوردن دقیق ترین نقاط ورود است.
این تاریخچه شاخص RSI استراتژی اکنون در دسترس است. اکنون زمان نمایش شما است. برای تأیید حساب نمایشی را روشن کنید. قبل از اینکه به سپرده گذاری برای معاملات واقعی بپردازید ، مطمئن شوید که در یک حساب آزمایشی عملکرد خوبی داشته اید. در صورت نیاز به کمک هر گونه سوال را بگذارید. خداحافظ!
آشنایی با اندیکاتور و اسیلاتور و انواع آنها
تحلیل تکنیکال یک روش تحلیل نموداری بازار و قیمت ها است. اگر به نمودار قیمتها دقت کنید،خواهید دید این نمودار از دو مولفه قیمت و زمان تشکیل شده است؛ بنابراین نمودار قیمت، نشاندهنده مکان هندسی نقاطی است که از دو عامل قیمت و زمان تشکیل شدهاند و ما میتوانیم به کمک دادههای نمودار و با استفاده از فرمولهای ریاضی یا فرمولهای آماری، نماگرهای جدیدی را از آن خلق کنیم.
اندیکاتورها ابزاری هستند که با اعمال یکسری روابط ریاضی مشخص روی قیمت یا حجم معاملات یا هر دو شکل میگیرند. به صورت جامع تر، اندیکاتورها توابع ریاضی هستند که براساس فرمول های خاص در جهت تحلیل قیمت سهام یا تحلیل شاخص های بازار به وسیله ابزارهای گرافیکی ترسیم و مورد استفاده قرار میگیرند. دادههای ورودی اندیکاتورها از دادههای قیمت، حجم معاملات و تغییرات آنها در روزهای گذشته تشکیل میشود. درهر بازه زمانی اطلاعات قیمت آغاز، پایان، سقف ،کف یا تعدادی از مجموع این موارد در شکلگیری اندیکاتور دخالت دارند. به عنوان مثال میتوانیم با استفاده از محاسبه میانگینهای روزانه قیمت، یک نماگر از میانگینهای قیمت 14 روز اخیر بسازیم. این نماگر در واقع اندیکاتور میانگین 14 روزه قیمت است.
تحلیل تکنیکال یک روش تحلیل نموداری بازار و قیمت ها است. اگربه نمودار قیمتها دقت کنید، خواهید دید این نموداراز دو مؤلفه قیمت و زمان تشکیل شده است؛ بنابراین نمودار قیمت، نشاندهنده مکان هندسی نقاطی است که از دو عامل قیمت و زمان تشکیل شدهاند و ما میتوانیم به کمک دادههای نمودار و با استفاده از فرمول های ریاضی یا فرمول های آماری، نماگرهای جدیدی را از آن خلق کنیم.
اندیکاتورها ابزاری هستند که با اعمال یکسری روابط ریاضی مشخص روی قیمت یا حجم معاملات یا هر دو شکل میگیرند. بهصورت جامعتر، اندیکاتورها توابع ریاضی هستند که براساس فرمولهای خاص در جهت تحلیل قیمت سهام یا تحلیل شاخصهای بازار بهوسیله ابزارهای گرافیکی ترسیم و مورد استفاده قرار میگیرند. دادههای ورودی اندیکاتورها از دادههای قیمت، حجم معاملات و تغییرات آنها در روزهای گذشته تشکیل میشود. درهر بازه زمانی اطلاعات قیمت آغاز، پایان، سقف ،کف یا تعدادی از مجموع این موارد در شکلگیری اندیکاتور دخالت دارند. مثلا میتوانیم با استفاده از محاسبه میانگینهای روزانه قیمت، یک نماگر از میانگینهای قیمت 14 روز اخیر بسازیم. این نماگر در واقع اندیکاتور میانگین 14 روزه قیمت است.
انواع تاریخچه شاخص RSI اندیکاتورها :
1-اندیکاتورهای تشخیص روندها
برخی اندیکاتورها روند بازار یا جهت بازار را نشان میدهند و این روند میتواند افزایشی، کاهشی یا خنثی باشد. شاخص حرکت جهتدار یک نمونه از اندیکاتورهایی است که روند صعودی و نزولی را مشخص میکند. همچنین انواع میانگینهای متحرک، شاخص رگرسیون خطی و شاخص روند قیمت و حجم، نمونههایی از اندیکاتورهای تِرند هستند.
نمودار زیر برابری یورو و دلار را به همراه میانگین متحرک نمایی 20 روزه آن نشان میدهد. همانطور که اندیکاتور میانگین متحرک(خط قرمز) نشان میدهد، روند حرکت صعودی است.
نمودار قیمت همراه با میانگین متحرک نمایی 20 روزه
نمودار زیر خط روند رگرسیون یا خط تعادل منحنی برابری یورو و دلار است که خط رگرسیون جهت حرکت منحنی را در میانه کانال صعودی نشان میدهد.
نمودار قیمت همراه با خط روند رگرسیون
2-اندیکاتورهای نوسانگر یا اسیلاتورها
اسیلاتورها یا نوسانگرها به مجموعهای از اندیکاتورها اطلاق میشود که هدفشان درک و سنجش میزان هیجان خریداران و فروشندگان است. در حقیقت اسیلاتورها سعی دارند دماسنج هیجانات خریداران و فروشندگان فعال در سهام باشند و ما را از میزان هیجان خریدوفروش حاضر در معاملات آگاه کنند. همچنین اسیلاتورها اندیکاتورهایی هستند که حول یک خط مرکزی یا میان سطوح معینی نوسان میکنند و معمولاً به دو دسته اسیلاتورهای مرکزی و نواری تقسیم میشوند. همانطور که اشاره شد دو لغت اندیکاتور و اسیلاتور هممعنی و مترادف نیستند، بلکه اسیلاتورها یکی از زیر مجموعههای اندیکاتورها محسوب میشوند و این اولین تفاوت اسیلاتور و اندیکاتور است.
اسیلاتورهای مرکزی: در اسیلاتورهای مرکزی منحنی در بالا و پایین یک نقطه یا خط مرکزی نوسان میکند و برای شناسایی قدرت یا ضعف حرکت قیمت بکار میرود؛ بهطوریکه حرکت به بالای خط مرکزی تغییر قیمت صعودی و حرکت به پایین خط مرکزی تغییر قیمت نزولی را نشان میدهد. اندیکاتور MACD و ROC نمونههایی از یک اسیلاتور مرکزی هستند که بالا و پایین خط صفر نوسان میکنند.
اسیلاتورهای نواری: این اسیلاتورها برای شناسایی سطوح اشباع خرید و اشباع فروش طراحی شدهاند. از آنجاییکه این اسیلاتورها بین دو حد مشخص نوسان میکنند، استفاده از آنها درحرکتهای روند دار مشکل است. اسیلاتورهای نواری برای بازارهایی که روند مشخص ندارند یا محدودهای جهت معامله دارند بهتر عمل میکنند.
اندیکارتور RSI اندیکاتور استوکاستیک، دو نمونه از اسیلاتورهای نواری هستند. در RSI نوارهای اشباع خرید و اشباع فروش بهترتیب در 70 و 30 تنظیم میشوند؛ بهطوریکه اگر منحنی RSI به زیر 30 برود نمایانگر قیمت در منطقه اشباع فروش است و اگر این منحنی بالای 70 قرار گیرد نمایانگر قیمت در منطقه اشباع خرید است. در نوساننمای استوکاستیک حرکت منحنی به بالاتر از 80 و پایینتر از 20 به ترتیب منطقه اشباع خریدوفروش است.
نمودار قیمت همراه با اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI)
نمودار بالا برابری دلار در مقابل ین ژاپن است. علاوه بر نمودار قیمت، نمودار شاخص قدرت نسبی (RSI) نیز ترسیم شده است. مطابق هر دو نمودار در زمانهایی که بیشازاندازه برابری دو ارز افزایشیافته و خرید سرمایهگذاران در منطقه اشباع خرید قرار دارد، نمودار RSI نیز بالای 70 است و در مقابل در زمانهایی که این نسبت برابری با کاهش انجام شده، فروش سرمایهگذاران در منطقه اشباع فروش است، نمودار RSI نیز پایینتر از 30 قرار دارد.
3- اندیکاتورهای حجم :
دستهای از اندیکاتورها هستند که حجم و ارزش معاملات را نیز مورد آنالیز قرار میدهند، مثلا در روندهای صعودی افزایش قیمت و افزایش حجم معاملات نشانه استحکام روند است و در مقابل افزایش قیمت و کاهش حجم نشانه واگرایی و ضعف روند و برگشت احتمالی قیمت است.
اندیکاتور جریان سرمایه ،اندیکاتور حجم تعادلی و اندیکاتور تجمع و توزیع نمونههایی از اندیکاتورهای مرتبط با حجم هستند.
4-اندیکاتور بیل ویلیامز :
مجموعهای از اندیکاتورهایی که بیل ویلیامز خالق آنها بوده و به احترام تلاشهای وی در یک خانواده قرار گرفتهاند، این شاخصهای ارائه شده بهواسطه استراتژیای که توسط بیل ویلیامز، معاملهگر اسطورهای، معرفی شدند خلق شده است. بیلویلیامز برای اینکه بتواند درک صحیحی از روانشناسی بازار داشته باشد، روش معاملهای مختص به خود را توسعه داد. روشی که مبنایش استفاده از راهی منطقی برای تحلیل بازار و برهان غیرمنطقی آشفتگی است. شناخته شدهترین اندیکاتور این خانواده اندیکاتور الیگیتوراست. البته در این خانواده دو اسیلاتور نیز وجود دارد که در بازار ایران کمتر استفاده می شود: Awesome oscillator و accelerator
اندیکاتورها را بهگونهای دیگر نیز میتوان تقسیمبندی کرد:
اندیکاتور تأخیری (Laging) :
این اندیکاتورها در روندهای بلندمدت بهترین قابلیت را دارند و در کوتاهمدت اخطارهای تغییرات قیمت را نمیدهند و صرفا به ما نشان میدهند که قیمت در روند صعودی یا روند نزولی قرار دارد. اندیکاتورهای دنبالهرو یا اندیکاتورهای پیروی روند، روند اخطارهای خریدوفروش را دیر صادر میکنند، ولی با عدم توجه به تغییر جهتهای مقطعی و کوتاهمدت ریسک معاملهگر را کمتر کرده و او را در سمتی که بازار قرار دارد، نگه میدارند. اندیکاتور MACD یک اندیکاتور تأخیری است.
اندیکاتور پیشرو (Leading) :
این نوع از اندیکاتورها برای پیشبینی سریعتر نرخها و تغییر جهتهایی که بعداً انجام خواهد شد به شما بیشتر کمک میکنند. اندیکاتورهای پیشرو اساساً وظیفه اندازهگیری مقدار خریدها و فروشهای هیجانی مثلا یک جفت ارز را دارا هستند و با فرض اینکه یک جفت ارز در این مناطق قصد تغییر در مسیر حرکتی خود را دارد استفاده از اندیکاتورهای پیشرو میتوانند این تغییر جهت را هشدار دهند. اندیکاتور شاخص قدرت نسبی یک اندیکاتور پیشرو است
هر آنچه از اندیکاتور شاخص جریان پول (MFI) باید بدانید
اندیکاتور تاریخچه شاخص RSI شاخص جریان پول از قیمت و حجم معاملات برای شناسایی نواحی اشباع خرید و اشباع فروش استفاده می کند. این اندیکاتور بین 0 تا 100 نوسان می کند بنابراین می توان آن را یک اسیلاتور در نظر گرفت. برخلاف اسیلاتورهای معمولی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) که فقط قیمت را در محاسبات خود در نظر می گیرند، اسیلاتور شاخص جریان (گردش) پول علاوه بر قیمت، حجم را نیز در نظر می گیرد، به همین خاطر بعضی از تحلیلگران، اندیکاتور MFI را به عنوان RSI با حجم وزن دار (Volume Weighted RSI) معرفی می کنند. این اندیکاتور معمولا برای بازه زمانی 14 دوره ای (مانند 14 روز یا 14 هفته) محاسبه می شود.
نحوه محاسبه اندیکاتور شاخص جریان پول
برای محاسبه اندیکاتور MFI پس از انتخاب دوره مناسب، گام های زیر برداشته می شود :
1- ابتدا باید قیمت نمونه (Typical Price) برای هر یک از 14 دوره اخیر محاسبه شود. برای محاسبه قیمت نمونه نیاز به اطلاع از قیمت های بالا، پایین و بسته (آخرین معامله) می باشد.
2- برای هر دوره زمانی باید مشخص کرد که قیمت نمونه بیشتر یا کمتر از دوره قبلی خود می باشد. این موضوع موجب تشخیص مثبت یا منفی بودن جریان پول خام (Raw Money Flow) در محاسبات می شود. در صورتی که قیمت نمونه یک دوره (مثلا یک روز یا یک هفته یا …) از دوره قبلی خود بیشتر باشد، جریان پول خام به صورت مثبت در محاسبات لحاظ می شود، اما اگر قیمت نمونه یک دوره از دوره قبلی خود کمتر باشد، جریان پول خام به صورت منفی در محاسبات در نظر گرفته می شود.
3- در گام سوم باید جریان پول خام را که از حاصلضرب قیمت نمونه در حجم به دست می آید، محاسبه کرد.
4- در گام چهارم باید نسبت جریان پول را که از جمع کردن تمامی جریان های پول مثبت در بازه زمانی 14 دوره تاریخچه شاخص RSI تاریخچه شاخص RSI ای و تقسیم آن بر جریان های پول منفی در همان بازه زمانی 14 دوره ای به دست می آید را محاسبه کرد.
5- در گام پنجم باید شاخص جریان پول را با استفاده از رابطه زیر محاسبه کرد :
6- در گام آخر باید برای هر دوره از بازه زمانی 14 دوره ای مد نظر، محاسبات انجام شود تا در نهایت شاخص جریان پول برای آخرین دوره از بازه زمانی 14 دوره ای به دست آورده شود.
کاربردهای اندیکاتور MFI
1- مشخص نمودن نواحی اشباع خرید و اشباع فروش
به MFI بیشتر از 80 اشباع خرید و به MFI کمتر از 20 اشباع فروش گفته می شود. باید توجه داشت که ورود قیمت به نواحی اشباع خرید و یا اشباع فروش الزاما به این معنا نیست که نمودار قیمت دچار تغییر روند می شود، فقط به این معنا است که قیمت نزدیک حد بالا یا پایین محدوده قیمتی اخیر خود می باشد که می توان آن را صرفا به عنوان هشداری در نظر گرفت. در شکل 1 نمودار قیمت نماد مرقام (شرکت ایران ارقام) آورده شده است. طبق این شکل، 22 خرداد 96 اندیکاتور MFI از ناحیه اشباع فروش خارج شده است و تا 25 تیر 96 که در ناحیه اشباع خرید بوده است، قیمت سهم از 540 تومان تا 799 تومان رشد کرده است (48 درصد بازدهی).
در ادامه در بازه زمانی 25 تیر ماه 96 تا 28 فروردین 97 نمودار قیمت وارد یک روند نزولی قدرتمند شده است که هر چند در این بازه زمانی چندین بار اندیکاتور شاخص گردش پول وارد ناحیه اشباع فروش شده است که می توان آن را هشداری برای خرید دانست، اما پس از آن قیمت رشدی نکرده و باز هم دچار افت شده است. بنابراین هیچگاه نمی توان به تنهایی با استفاده از اندیکاتور شاخص جریان پول وارد موقعیت معاملاتی شد و همواره باید قدرت خریدار و فروشنده نیز در نظر گرفته شود. در این بازه زمانی آنچنان قدرت فروشنده بیشتر از قدرت خریدار بوده است که ورود اندیکاتور MFI به ناحیه اشباع فروش نیز نتوانسته موجب استقبال از سهم و به تبع آن رشد سهم شود.
22 فروردین 97 اندیکاتور MFI تا مرز اشباع فروش پیش رفته و تا 29 خرداد 97 که در ناحیه اشباع خرید بوده است، شاهد رشد قیمت سهم از 252 تومان تا 402 تومان می باشیم (59/5 درصد بازدهی).
از 29 خرداد 97 که اسیلاتور از ناحیه اشباع خرید خارج شده تا 17 مرداد 97 که اسیلاتور در ناحیه اشباع فروش بوده، شاهد افت قیمت از 402 تومان تا 295 تومان می باشیم (26/6 درصد افت قیمت). در ادامه در 17 مرداد ماه اندیکاتور MFI از ناحیه اشباع فروش خارج شده و تا 11 مهر 97 که در ناحیه اشباع خرید بوده، قیمت سهم از 298 تومان تا 455 تومان رشد کرده است (52/7 درصد بازدهی). پس از اینکه 11 مهر ماه اندیکاتور MFI از ناحیه اشباع خرید خارج شده است، شاهد افت قیمت هستیم.
در ادامه 17 بهمن ماه 97 اندیکاتور شاخص جریان پول وارد ناحیه اشباع فروش شده و تا 5 اسفند ماه که در این ناحیه بوده شاهد افت کمی در قیمت هستیم و پس از خروج از ناحیه اشباع فروش قیمت رشد کرده و تا انتهای نمودار قیمت، همان طور که ملاحظه می کنید بارها اندیکاتور MFI وارد ناحیه اشباع خرید شده است و پس از خارج شدن از ناحیه اشباع خرید به طور موقت قیمت سهم مقداری افت کرده اما چون قدرت خریدار بیشتر از قدرت فروشنده بوده باز هم قیمت رشد کرده و توانسته روند صعودی خود را حفظ کند.
به طور کلی اینطور می توان نتیجه گیری کرد که خروج اسیلاتور MFI از ناحیه اشباع فروش را می توان هشداری برای خرید و همچنین خروج آن را از ناحیه اشباع خرید می تاریخچه شاخص RSI توان هشداری برای فروش در نظر گرفت. بنابراین هیچ گاه نمی توان ورود این اسیلاتور به نواحی اشباع خرید و یا اشباع فروش را به عنوان سیگنال قطعی در نظر گرفت و بهتر است برای اینکه بتوان با اطمینان بیشتری از آن استفاده کرد از تکنیکال کلاسیک و همچنین اندیکاتور ADX که قدرت خریدار و فروشنده را نشان می دهد، استفاده کرد.
دیدگاه شما