اقتصاد بازارهای مالی
اهمیت توسعه یافتگی بازارهای مالی در رشد اقتصادی تا همین اواخر جزء مباحث فراموش شده در اقتصاد توسعه بوده است. اولین مطالعه برای سنجش تاثیر توسعه یافتگی مالی بر رشد توسط گلداسمیت در سال ۱۹۶۹ میلادی صورت گرفت که البته از زاویه روش های سنجش و مدل اقتصادسنجی نقدهای مهمی بر آن وارد است با این همه این مطالعه این سوال مهم را پیش پای محققان و سیاستگذاران قرار داد که آیا بین رشد اقتصادی و توسعه یافتگی مالی رابطه ای وجود دارد و اگر وجود دارد جهت علیت از کدام سمت است؟ آیا بازارهای مالی توسعه یافته تر باعث ارتقای سطح رشد می شوند یا بر عکس انتظار از رشد اقتصادی باعث توسعه یافتگی بازارهای مالی؟
پیش از ورود به این سوال ابتدا باید روشن کنیم که منظور از توسعه یافتگی مالی چیست؟ این سوال پاسخ قطعی ندارد و مجموعه ای از معیارها برای آن به کار می رود. یک معیار برای ارزیابی قدرت بازار مالی در یک کشور نسبت ارزش سهام شرکت های حاضر در بورس به کل تولید ناخالص ملی این کشور است.
چنین شاخصی نشان می دهد که چه بخشی از سرمایه گذاری های کشور در بازارهایی که قدرت نقد شوندگی بالا دارند خرید و فروش می شود. این نسبت برای ایران حدود یک چهارم است در حالی که برای بسیاری از کشورها بیش از یک است. نسبت های معمول دیگر حجم سهام خرید و فروش شده در بازار سهام، سهم وام های تخصیص یافته به بخش خصوصی در اقتصاد و سهم وام ها و اعتبارات اعطایی از طریق بانک های خصوصی به نسبت اعتبارات هدایت شده از طریق بانک مرکزی و بانک های دولتی است.
هر قدر این نسبت بزرگ تر باشد نشان می دهد که اعتبارات بخش خصوصی که حساسیت بیشتری به کیفیت سرمایه گذاری دارد در اقتصاد قوی تر است. نقطه عزیمت محققانی که روی رابطه کیفیت بخش مالی و رشد متمرکز می شوند این است که بخش مالی با کاهش هزینه های مبادله و عدم تقارن های اطلاعی در اقتصاد نهایتاً باعث ارتقای سطح پس انداز، انباشت سرمایه، رشد فناوری و رشد اقتصادی می شود. چنین تاثیری از چند مسیر مختلف می تواند رخ دهد:
۱) بازار مالی سرمایه ها را برای سرمایه گذاری در فناوری بسیج می کند. مهندسی را تصور کنید که ایده ای برای طراحی و تولید یک محصول خانگی جدید دارد که می تواند سهم بسزایی در ارتقای رفاه خانوارها ایفا کند. چنین فردی برای تبدیل کردن ایده خود به یک محصول تجاری نیازمند سرمایه گذاری در ماشین آلات و تجهیزات است و طبیعی است که علاقه مند یا حتی قادر نیست که همه سرمایه مورد نیاز را هم به طور شخصی تامین کند.
بازارهای مالی این امکان را فراهم می کنند تا او با عرضه سهام شرکتش در بازار بورس و یا عقد قرارداد با بانک های سرمایه گذار منابع مالی مورد نیاز خود را تامین کرده و در عوض سرمایه گذاران را در عواید مالی پروژه خود سهیم کند. بازارهای مالی از یک طرف با تامین پول مورد نیاز کارآفرین به رشد فناوری و تجاری شدن ایده او کمک می کنند و از طرف دیگر مشوقی برای سرمایه گذاران کوچک برای سرمایه گذاری کردن در این فرصت ها فراهم می کنند.
۲) بازارهای مالی راجع به فرصت های سرمایه گذاری اطلاعات ایجاد می کنند. یک سرمایه گذار خرده پا را تصور کنید که قصد دارد پس انداز اندک خود را سرمایه گذاری کند. اگر بازارها و نهادهای مالی (بانک های سرمایه گذار و بورس سهام) وجود نداشته باشد این فرد مجبور است تا راساً به بررسی شرکت های مختلف و کیفیت آنها پرداخته و نهایتاً در چارچوب اطلاعات و شناخت محدود خود به سختی زمینه سرمایه گذاری را انتخاب کند که لزوماً هم بهترین انتخاب برای او نیست. حال آنکه با بودن نهادهای مالی شخص می تواند صرفاً سرمایه خود را وارد بازار مالی کند و عملیات جست وجوی فرصت های سرمایه گذاری و تخصیص سرمایه را به نهادهای مالی واگذار کند.
۳) بازارهای مالی نقش نظارتی قوی برای شرکت های بزرگ فراهم می کنند. قیمت سهام یک شرکت شاخصی است که رابطه تنگاتنگی با ارزش بنیادی شرکت دارد لذا عملکرد مدیریت شرکت به سرعت خود را در قیمت سهام شرکت منعکس می کند.
بازارهای مالی با عمومی کردن اطلاعات، تشویق شرکت های موفق و تنبیه شرکت های زیان ده نقش نظارتی قوی را ایفا می کنند که از بسیاری از سیستم های نظارت بوروکراتیک موثرتر عمل می کند. با توجه به عدم تقارن های اطلاعاتی که در بازارهای مالی وجود دارد و باعث می شود تا موسسات وام دهنده اطلاعات کافی از کیفیت شرکت وام گیرنده نداشته باشند این نقش بازارهای مالی تاثیر مهمی در کاهش شکست های بازار در بخش وام و اعتبارات ایفا می کند.
۴) بازارهای مالی ریسک سرمایه گذاری را تقسیم می کنند. اگر سرمایه گذاران مجبور باشند که شخصاً در پروژه ها سرمایه گذاری کنند قدرت متنوع سازی آنها به شدت کاهش می یابد.
حال آنکه نقد شوندگی بالاتر در بازار سهام و امکان خرید سبد متنوعی از سهام این امکان را فراهم می کند تا سرمایه گذاران خود را در مقابل ریسک شرکتی مصون کنند. این ویژگی تمایل برای سرمایه گذاری در پروژه های مرتبط با توسعه فناوری یا محصولات نوآورانه که طبعاً با ریسک بالا همراه هستند را افزایش داده و نهایتاً به رشد فناوری در جامعه کمک می کند. از طرف دیگر نهادهای مالی که ماهیت بین نسلی دارند (مثلاً صندوق های بازنشستگی) این امکان را فراهم می کنند تا ریسک های ناشی از تحولات اقتصاد کلان که ممکن است تاثیرات منفی روی یک نسل خاص برجای گذارد به یک نسل خاص منتقل نشود و لذا تمامی نسل ها از جریان مالی هموارتری برخوردار شوند.
با در نظر گرفتن مجموعه مسیرهای فوق مجموعه ای متنوع از مطالعات انجام شده است که همگی بر وجود تاثیر مثبت از سمت توسعه یافتگی بازارهای مالی به رشد اقتصادی تاکید می کنند. مطالعات مختلف نشان می دهند که اگر شاخص های بازار مالی در کشورهای کمتر توسعه یافته یا در حال توسعه به سطح متوسط این شاخص ها در گروه کشورهای پیشرفته تر ارتقا می یافت آن گاه سرعت رشد این کشورها می توانست بین نیم تا یک درصد افزایش یابد و این در یک فاصله زمانی ده تا بیست ساله به معنای افزایش ده تا بیست درصدی در سطح درآمد سرانه این کشورها است.
سمینار بررسی بازارهای مالی 1401
بررسی بازار های مسکن ، طلا و بورس در سال 1401 و شناسایی فرصت ها سرمایه گذاری پیش رو !
در این سمینار چه مطالبی گفته می شود؟
این دوره برای چه کسانی مناسب است؟
زمان برگزاری سمینار
جمعه 13 اسفند 1400
ساعت 9 صبح تا 14 بعد از ظهر
تهران برگراه همت جنب برج میلاد دانشگاه علوم پزشکی ایران
مرکز همایش های بین المللی رازی
سمینار حضوری + دسترسی همیشگی به فیلم های ضبط شده
اساتید دوره
مهدی تقوی
تحلیلگر و مشاور سرمایه گذاری
مهدی تقوی سال هاست به عنوان سرمایه گذار و کارشناس بورس فعال است. در مراکز بزرگ و معتبری مانند: بانک صادرات ایران، شرکت کارگزاری اردیبهشت شناخت بازارهای مالی ایرانیان، شرکت شهر صنعتی البرز، جهاد دانشگاهی و … به عنوان مشاور سرمایه گذاری و تحلیلگر بنیادی فعالیت دارد.
غزاله سلیمانی
استراتژیست و تحلیلگر تکنیکال محض
غزاله سلیمانی استراتژیست و تحلیلگر تکنیکال محض است. او همچنین به عنوان مدرس و تحلیلگر تکنیکال در مراکز معتبری چون: بانک صادرات ایران، جهاد دانشگاهی، دانشگاه آزاد اسلامی، برخی از معتبرترین صندوقهای سرمایهگذاری و … فعال است.
علی سرزعیم
بررسی اقتصاد کلان وبازار های مسکن
علی سرزعیم دارای مدرک کارشناسی ارشد برنامهریزی اقتصادی از مؤسسه عالی آموزش و پژوهش در مدیریت و برنامهریزی و دکتری اقتصاد از دانشگاه میلان میباشد. او همچنین با مراکز معتبری چون: مرکز تحقیقات صدا و سیما ، هلدنیگ راه اینده ، موسسه حقوقی خانه وکلا و … همکاری داشته است .
محمد یوسف امین داور
کارشناس تحلیل بنیادی
محمد یوسف امین داور همزمان با گذراندن دوره کارشناسی ارشد MBA در دانشگاه صنعتی شریف در تاسیس کارگزاری بانک کارآفرین نیز مشارکت داشت
امین داور در کنار سالها مدیریت سرمایه گذاری و تحلیل در بازارهای مالی، چندین سال است که به آموزش تحلیل فاندامنتال نیز اشتغال دارد.
فربد شیرالی پور
کارشناس بازار خودرو
فربد شیرالی پور دارای مدرک کارشناسی ایتی میباشد . او سابقه 14 سال کار سیاسی و مدیریتی دولتی و همچنین سابقه 6 سال تحلیل گری در بازار خودرو را دارد
ویدیو ضبط شده سمینار
ویدیو سمینار
قسمت اول ویدئو
قسمت دوم ویدئو
فایل های سمینار
مهندس تقوی فایل های ضمیمه
مهندس سلیمانی فایل های ضمیمه
دکتر سرزعیم فایل های ضمیمه
مهندس حاج محمدی فایل های ضمیمه
مهندس امین داور فایل های ضمیمه
دوره های مرتبط
وبینار الگو های هندسی
دوره تحلیل تکنیکال جامع کاربردی
در دوره جامع و کاربردی تحلیل تکنیکال، کلیه مفاهیم، ابزار و استراتژی های موردنیاز برای انجام یک تحلیل و معامله موفق را یاد میگیرید .
دوره تحلیل بنیادی جامع کاربردی
در دوره جامع و کاربردی تحلیل بنیادی، شناخت شرکت، بررسی عملکرد شرکت و ارزشگذاری سهام را به خوبی یاد میگیرید تا به کمک این مهارت بینظیر بتوانید خودتان از ارزش واقعی سهام آگاه شوید و یک سرمایه گذاری بلند مدت و کم ریسک را تجربه کنید.
نظرات
علی نعمتی نژاد( دانشجوی دوره )
سلام
فیلم دوره کی اماده میشه
دانشکده بورس( دانشجوی دوره )
با سلام و احترام
ویدیوی سمینار تا اخر فروردین بر روی سایت قرار میگیره
قوانین ثبت دیدگاه
- دیدگاه های فینگلیش تایید نخواهند شد.
- دیدگاه های نامرتبط به مطلب تایید نخواهد شد.
- از درج دیدگاه های تکراری پرهیز نمایید.
- امتیاز دادن به دوره فقط مخصوص دانشجویان دوره می باشد.
لغو پاسخ
ثبت نام دوره متوقف شده است
ثبت نام دوره متوقف شده است
درباره دانشکده بورس
در دانشکده بورس تمام توان خود را به کار گرفتهایم تا با یاری خداوند بزرگ و کمک مجربترین و باتجربهترین اساتید بورسی ایران گامی در راستای ارتقا سطح دانش مالی مردم بزرگوار کشورمان برداریم و امیدواریم بتوانیم با آموزش اصولی و صحیح بورس وظیفه خود را با هدف ایجاد امنیت مالی آینده مردم ایران انجام دهیم.
تعریف، اهمیت و کاربرد اصلی تحلیل تکنیکال
برای ورود به بازارهای مالی و خرید و فروش سهام لازم است با مفهوم تحلیل آشنا باشیم. تحلیل مورد استفاده فعالین بازارهای سرمایه به سه دسته تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی و تحلیل مالی رفتاری تقسیم می شود . هرکدام از آنها باعث افزایش شناخت ما از وضعیت بازارها خواهد شد.
بازارهای مالی جایگاه مهم و جذابی برای کسب درآمد و تولید ثروت دارند. فعالیت در این بازارها مستلزم پذیرش ریسک میباشد. ریسک و خطری که جز با مسلح بودن به دانش و کسب مهارت در معامله شناخت بازارهای مالی قابل کنترل نمیباشد. بازارهای مالی زبان خاص خود را دارند. زبانی که شاید بیشتر از اقتصاد به روانشناسی شبیه باشند.
تحلیل تكنیكال چیست؟
تحلیل تکنیکال جدیدترین و مدرنترین نوع تحلیل بازارهای مالی است. تحلیل تکنیکال مطالعه رفتارهای بازار با استفاده از نمودارها و با هدف پیش بینی آینده روند قیمتها است. این نوع در تحلیل حدود ۳۰۰ سال عمر دارد. شاید بتوان گفت که نخستین استفاده مستقیم اقتصادی مشهور از تحلیل تکنیکال را چارلز داو انجام داده است.(چارلز داو متولد سال ۱۸۵۱ در شهر استرلینگ در ایالات متحده بوده و شاخص صنعتی داو جونز و والاستریت ژورنال توسط وی به ثبت رسیده است.) گفتارها و دیدگاههای داو در مورد رفتار بازار و مباحث روند به نظریه داو شهرت یافته است.
نظریه داو چه میگوید؟
قیمت همهچیز است! در واقع قیمت تنها چیزی است که باید مورد تحلیل قرار گیرد، چراکه تمام عوامل عرضه و تقاضا بر روی قیمت اثرات خود را گذاشته است.
پایه های مباحث فلسفی و منطقی تحلیل تکنیکال به شرح زیر است :
o همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
o قیمت ها بر اساس روندها حرکت میکنند.
o تاریخ تکرار میشود.
پایه و اساس تحلیل تکنیکال این جمله است که ” همه چیز در قیمت لحاظ شده است “. هر چیزی که بتواند در قیمت تاثیرگذار باشد اعم از فاکتورهای سیاسی، فاندامنتالی، جغرافیایی و یا سایر فاکتورها در قیمت یک سهم لحاظ شده است.
بیشتر اوقات در آغاز یک روند و یا در نقطه تغییر جهت قیمت از افزایش به کاهش یا برعکس هیچکس به طور قطع دلیل این تغییر جهت را نمی داند ولی تحلیلگر تکنیکی به سادگی و با استفاده از الگوها و ابزارهایی می تواند این تغییر را به موقع شناسایی کند و پایداری آن را بسنجد.
هدف از ترسیم نمودار قیمت ، شناسایی روند و پیش بینی جهت حرکت این روند است، پیش از آنکه قیمت های آتی ، روند آینده را مشخص کنند.
تعاریف دیگری از تحلیل تکنیکال:
- تحلیل تکنیکال، تحلیلی است که براساس بررسی حرکات قیمت در گذشته، به بررسی و پیشبینی آینده میپردازد.
- تحلیل تکنیکال، تحلیلی است بر پایه رفتارهای بازار بهواسطهی بررسی نمودار قیمت، حجم معاملات، شکلگیری الگوها و سایر شاخصهای تکنیکال
- اصلیترین هنر تحلیل تکنیکال این است که در مراحل نخست تغییرات قیمتی با ورود به سهم برای كسب بازدهی به موجسواری بپردازید.
- تحلیل تكنیكال در واقع یك هنر است كه به شما این امكان را میدهد تا با استفاده از روشها و تکنیکهایی كه شامل یكسری ابزار، نمودار، اندیكاتور و… است، بهپیشبینی قیمتها بپردازید و مهمتر از آن این است كه در این نوع تحلیل به این مرحله میرسید كه میتوانید بگویید اگر این اتفاق مشخص برای سهم یا شاخصی رخ بدهد، انتظار بازار برای آن سهم یا شاخص چه خواهد بود.
نکتهای كه اینجا مطرح میشود این است كه تحلیل تکنیکال و تحلیل نموداری نهتنها در بازارهای مالی همچون بازار سرمایه به کار میرود، بلكه در سایر بازارها از جمله بازار مسکن، بازار ارز و بازارهای کالایی همچون فلزات رنگی و محصولات کشاورزی و… نیز استفاده میشود؛ بنابراین شما با تحلیل تكنیكال میتوانید تنها با تکیه بر دانش تكنیكی و نموداری خود و بدون توجه به اخبار، شایعات و عوامل بنیادی به بررسی رفتار بازار و خرید و فروش در آن بپردازید. همچنین یکی از بزرگترین نقاط قوت تحلیل تکنیکال سازگاری و تنوع آن برای انواع معاملات در ابعاد زمانی مختلف می باشد و چارتیست به راحتی می تواند هر نوع بازاری را که تمایل داشته باشد مورد مطالعه قرار دهد، حتی اگر با دانش فاندامنتال او همخوانی نداشته باشد. یادآور میشود که براساس آموزههای تحلیل تکنیکال همه اطلاعات مهم بازار در قیمتها و حجم معاملات منعکس شده است.
هر دو روش تکنیکال و فاندامنتال همواره سعی بر حل یک مشکل واحد دارند و آن مشکل چیزی نیست جز پیش بینی اینکه قیمت ها تمایل دارند در چه جهتی حرکت کنند. در واقع آنها از دو راه متفاوت به یک مسئله واحد میپردازند. یک تحلیلگر فاندامنتال علت های تغییر قیمت را بررسی می کند حال آنکه یک تحلیلگر تکنیکال تاثیرات آن را به چالش میکشاند. تحلیلگر تکنیکال عقیده دارد که تغییرات قیمت تنها چیزی است که او نیاز دارد بداند و دانستن علت ها و دلایل این تغییرات لازم نیستند و در مقابل تحلیلگر فاندامنتال به علت های تغییر قیمت میپردازد.
اعتقاد یک تحلیلگر تکنیکال به تحلیلهایش به مراتب بیشتر از یک تحلیلگر فاندامنتال است.
در واقع بررسی نموداری ، میانبری است به بررسی عوامل فاندامنتال یا بنیادین. این امکان وجود دارد که بتوان در یک بازار مالی صرفا با دانش تکنیکال خرید و فروش انجام داد ولی تقریبا بعید به نظر می آید که شخصی بتواند صرفا بر اساس مسائل فاندامنتالی و عدم بررسی قسمت تکنیکی بازار، خرید و فروش خیلی موفقی انجام دهد.
نمودار ها به شما نمی گویند بازار به کدام سمت حرکت می کند اگر شما ندانید آنها را چگونه بخوانید خواندن نمودار یک هنر است.
یکی از روشهای اصلی تحلیل تکنیکال که به جرات می توان گفت پایه و اساس و مرجع این نوع تحلیل میباشد، امواج الیوت است. امواج الیوت یکی از روش های تحلیل تکنیکال برای شناسایی فرصتهای بازار بورس است. در این مدل قیمتهای بازار بورس بین امواج جنبشی و اصلاحی دائما در حال تغییر و جابجایی است.
تحلیل تکنیکال چیست؟ روشی برای پیشبینی قیمتها با مطالعه وضعیت گذشته بازار.
در این تحلیل، با بررسی تغییرات، نوسانهای قیمتها، حجم معاملات و عرضه و تقاضا میتوان وضعیت قیمتها در آینده را پیشبینی کرد.
علم تکنیکال به معنای بررسی قیمت نمودار است که با دیدن نوسانات قیمت نمودار، معاملهگر میتواند بهترین تصمیم در لحظه را بگیرد.
به طور کلی ما در علم تکنیکال با چارت (نمودار قیمت) سروکار داریم. یعنی ما تمام نوسانات قیمت را مشاهده شناخت بازارهای مالی میکنیم و تمام تصمیمات را طبق آن نوسانات میگیریم.
تحلیل تکنیکال چه جاهایی کاربرد دارد؟
تحلیل تکنیکال در بازار بورس، اوراق بهادار، بازار سکه، بازار طلا، بازار دلار کارایی دارد. همچنین برای تحلیل قیمت نفت، زعفران و پسته نیز کارایی دارد؛ اکنون فعالان اقتصادی در این حوزه فعالیت میکنند.
همچنین تحلیل تکنیکال برای تمامی بازارهای جهانی نظیر بازار فارکس کارآمد است. علاوه بر بازارهای گفته شده، حتی برای تحلیل ارزهای دیجیتال مثل بیت کوین، لایت کوین و اتریوم کارایی دارد.
هر خبر یا اتفاقی تاثیر خودش را بر روی قیمت سهام میگذارد، قیمت سهام در قالب روند حرکت میکند و سهام نمیتواند به هر سمتی بدون هیچ توجیهی حرکت داشته باشد. تمامی رفتارهای بازار مدام تکرار میشوند و ما از این تکرار شدن رفتار قیمتی بازار میتوانیم به سود برسیم.
سرمایه گذاری در بازارهای مالی
در شرایط اقتصادی این روزها و نوسان قیمتها و گران شدن مداوم همه چیز، پسانداز پول اصلاً به صرفه نیست و حتماً باید آن را سرمایهگذاری کرد تا ارزش پول در برابر تورم حفظ شود، ولی حتی در کشورهایی که تورم زیاد نیست، سرمایه گذاری یکی از مهمترین کارهایی است که مردم با پولشان انجام میدهند. این موضوع اهمیت سرمایه گذاری در بازارهای مالی را نشان میدهد.
سرمایه گذاری چیست؟
سرمایه گذاری یعنی در زمان حال از چیزی بگذریم به امید اینکه در آینده ارزش افزودهای را به دست آوریم. البته اندازه یا کیفیت این ارزش معمولاً دقیقا مشخص نیست. مثلاً پول نقدی که میتوانیم با آن کالای مصرفی بخریم را صرف خرید سهام یک شرکت میکنیم، به این امید که ارزش سهام آن افزایش یابد و در آیند سود ببریم.
چرا باید سرمایه گذاری کنیم؟
به این دلیل که قدرت خریدمان روز به روز در حال کاهش است. پس این فکر که اگر پولمان را جمع کنیم و روی هم بگذاریم تا روزی ثروتمند شویم، احمقانه به نظر میرسد. قبلاً اگر کسی میخواست داراییاش را طوری سرمایه گذاری کند که ارزش آن حفظ شود، یا ملک میخرید یا طلا و سکه. اما این روزها پسانداز کردن پول به هوای خرید طلا و سکه یا ملک، اصلاً به صرفه نیست، چرا که قیمتها نسبت به درآمدها با سرعت بیشتری افزایش پیدا میکنند و تا پول خرید یک سکه جمع میشود، ارزش هر گرم طلا و در نتیجه قیمت سکه نسبت به قبل بیشتر شده است. درمورد خرید خودرو و ملک هم همین است.
یعنی پولی که تا دیروز میشد با آن یک سکه طلا خرید، حالا نمیشود؛ همین موضوع نشان میدهد که ارزش دارایی ما هم روز به روز کمتر میشود. پس شاید بهتر باشد با گزینههای دیگر سرمایه گذاری آشنا شویم که نیاز به سرمایه زیادی ندارند. ولی قبل از آن باید به چند سوال پاسخ دهیم:
هدفمان از سرمایهگذاری چیست؟
هدفها از سرمایهگذاریهای اقتصادی یکسان نیست. ممکن است یک نفر کارمندی باشد که هر ماه مقداری از حقوقش اضافه میماند، یا کارمند بازنشستهای که به تازگی سنواتش را گرفته و اگر این پول را توی بانک رها کند، از ارزشش کم میشود. حتی ممکن است یک نفر کارمند یک شرکت بزرگ با درآمد بالا یا حتی کارخانهدار باشد، اما همیشه این نگرانی را داشته باشد که اگر شرکت یا کارخانهاش ورشکست کرد چه میشود؟
بنابراین اولین سوالی که قبل از شروع سرمایه گذاری باید از خودمان بپرسیم، این است که از بازار سرمایه چه میخواهیم؟
در سرمایهگذاری خود چقدر می توانم ریسک کنم؟
یکی از مهمترین عواملی که سرمایهگذار باید قبل از شروع سرمایهگذاری از آن مطلع باشد، میزان ریسک پذیری خودش است. برخی ترجیح میدهند یک مقدار سود ماهیانه بخور و نمیر داشته باشند اما خیالشان از اصل سرمایهشان راحت باشد و مطمئن باشند چیزی از آن کم نمیشود. این گروه احتمالاً سپردهگذاری در بانک را ترجیح میدهند و به سود سالیانه بانک هم رضایت دارند.
برخی دیگر حاضرند روی پولشان ریسک کنند، در صورتی که بدانند حاصل این ریسک میتواند یک سوددهی خوب و قابل قبول باشد. در دنیای سرمایهگذاری هم قانونی وجود دارد که میگوید هر چه ریسک بیشتر باشد، بازدهی و ضرر احتمالی هم بیشتر است.
چه مقدار از پولم را سرمایهگذاری کنم؟
مسلماً اینکه یک نفر تمام سرمایهاش را روی یک بازار سرمایهگذاری کند کار عاقلانهای نیست، چرا که ممکن است رکود سراغ آن بازار برود و قسمتی یا حتی تمام داراییاش را از دست بدهد.
نمیتوان مشخصاً گفت که سرمایهگذار چند درصد از سرمایهاش را در کدام بازار سرمایهگذاری کند. اما باید اصل تخممرغها و سبد را رعایت کند. همینکه هیچوقت نباید تمام تخممرغهایش را داخل یک سبد بچیند، چون اگر آن سبد بیفتد، تمام تخممرغهایش میشکنند.
بنابراین اگر کسی به هوای افزایش نرخ ارز در بازهای از زمان، خیال کند سود در این بازار است و تمام سرمایهاش را به ارز تبدیل کند، ممکن است ناگهان نرخ ارز روند نزولی بگیرد و این سرمایهگذار دچار زیان شود.
کجا سرمایه گذاری کنم؟
بعد از اینکه به سوالات قبل پاسخ دادیم، با شناخت مختصری از بازارهای مالی، میتوانیم محل مناسب سرمایه گذاری را انتخاب کنیم. بانک، ملک، خودرو، طلا و سکه، ارز، ارزهای دیجیتال، بورس و صندوق های سرمایه گذاری بازارهایی هستند که یک سرمایهگذار با توجه به شرایطی که دارد، میتواند وارد هر کدام از آنها شود.
در بین بازارهای مالی که گفته شد، همگی آشنا هستند و آن بازاری که کمتر از بقیه بین مردم جا افتاده، بورس و صندوق های سرمایه گذاری است. هرچند جدیداً با سودهایی که داشته، افراد زیادی را جذب خود کرده است.
بورس بازاری قانونی است که تحت نظارات سازمان بورس و اوراق بهادار فعالیت میکند و سهام شرکتها در آن عرضه میشود. مردم میتوانند با خرید سهمهایی از شرکتهای مختلف، در آن شرکتها سرمایه گذاری کنند و در سود و زیان آنها سهیم شوند. خرید سهام شرکتها باعث ورود نقدینگی به چرخه اقتصادی آنها میشود و تولید رونق مییابد.
چرا باید در بورس سرمایه گذاری کنیم؟
اگر هدفتان از سرمایهگذاری خوابیدن پولتان نیست و ترجیح میدهید سرمایهتان را در چرخه اقتصادی به گردش دربیاورید و باعث رونق تولید شوید و این وسط کمکی هم به پیشرفت اقتصاد کشور کنید، سرمایهگذاری در بورس بهترین گزینه است.
در کنار این، سرمایه گذاری در بورس مزایایی دارد که دیگر بازارهای مالی ندارند و عبارتند از:
- سرمایهگذاری با هر مبلغی : برای شروع سرمایه گذاری در بورس نیاز به یک سرمایه هنگفت ندارید و با چند صد هزار تومان هم میتوانید وارد این بازار شوید و سود ببرید. حداقل سرمایه مورد نیاز برای ورود به بورس تنها 500 هزار تومان است.
- نقدشوندگی بالا : یکی از ملاکهای سرمایه گذاری خوب، امکان نقدشوندگی آن است. اینکه سرمایهگذار بتواند هر زمان که خواست سرمایهاش را از آن بازار خارج کند و آن را تبدیل به پول نقد کند. بورس این امکان را فراهم کرده، طوری که حتی میتوان خرید و فروش را به صورت اینترنتی انجام داد.
- حفظ سرمایه در مقابل تورم : با خرید سهام شرکتها، چنانچه ارزش داراییهای شرکت افزایش یابد، قیمت سهام آن نیز افزایش مییابد و به این ترتیب ارزش سهام سرمایهگذار هم بیشتر میشود. این موضوع باعث میشود ارزش سرمایه در مقابل تورم حفظ شود.
- تحت نظارت قانونی : سازمان بورس بر فعالیت بازار بورس نظارت دارد و افرادی که وارد این بازار میشوند تحت حمایت قانون هستند، بنابراین امکان کلاهبرداری یا سوءاستفاده از سرمایه افراد وجود ندارد.
بورس بازار مناسبی برای سرمایه گذاری است، اما نیاز به صرف وقت و دانش لازم در این زمینه دارد. یک سرمایهگذار باید بداند چه هنگام سهام یک شرکت را بخرد و چه هنگام بفروشد تا ضرر نکند و بیشترین سود ممکن را ببرد. اما همه توانایی یادگیری این دانش تخصصی یا وقت کافی برای بررسی موقعیتهای مناسب بازار را ندارند. حالا این گروه باید قید سرمایهگذاری در بورس را بزنند؟ خیر. راه حل دیگری برای این گروه وجود دارد.
صندوق های سرمایه گذاری مناسب چه کسانی است؟
صندوق های سرمایه گذاری تاسیس شدهاند برای کسانی که شرایط سرمایهگذاری مستقیم در بازار بورس را ندارند. کسانی که میخواهند پولشان را در راه تولید سرمایهگذاری کنند ولی وقت چک کردن لحظهای قیمتها را ندارند و نمیخواهند در صف خرید یا فروش بمانند.
صندوقهای سرمایهگذاری از جمع متخصصین و کاربلدان حوزه سرمایه گذاری در بورس ایجاد شدهاند تا به نمایندگی از مردم، خرید و فروشهایشان را انجام دهند و آنها را به سود برسانند.
صندوقهای سرمایهگذاری سودهای خرد سرمایهگذاران را جمع میکنند و همه را در خرید سهام شرکتها یا اوراق بهادار صرف میکنند. طوری که نسبت ریسک و بازدهی معقولی داشته باشند و سرمایهگذاران هم سود ببرند و هم کمترین ریسک ممکن را از سر بگذرانند.
نتیجهگیری
شرایطی را سپری میکنیم که بیاستفاده ماندن چند صد هزار تومان هم صرفه اقتصادی ندارد و بهتر است همان را هم در یکی از بازارهای مالی سرمایه گذاری کنیم. اما قبل از این کار باید تکلیفمان را با خودمان مشخص کنیم و ببینیم از از سرمایهگذاریمان چه میخواهیم و چه توقعی از بازار مالی مورد نظرمان داریم. بعد شناختی از بازارهای مالی و فراز و نشیبهای سود و زیانی که داشتهاند به دست آوریم و مناسبترینشان را انتخاب کنیم. اما اگر حوصله درگیر شدن با اخبار، بالا و پایین شدن قیمتها و استرس کشیدن را نداریم، بهترین گزینه صندوق سرمایهگذاری است.
چرخه بازار؛ هر آنچه که باید درباره فازهای بازار بدانید
از تغییر فصول تا مراحل مختلف زندگی، انواعی از چرخهها (Cycles) در اطراف ما وجود دارد. این چرخهها در هر جزء خود اغلب تحت تأثیر عوامل بیشماری قرار دارند. بازارهای مالی نیز از این قاعده مستثنا نیستند و هر چرخه بر حرکات قیمت در بازار تأثیر میگذارد. درک چگونگی عملکرد این حرکات میتواند به معاملهگر برای شناسایی فرصتهای جدید در معاملات و کاهش ریسک کمک کند.
در ادامه، با کمک مقالاتی از وبسایتهای گاپیتریدرز و تریدبرینز، با چهار مرحلهی اصلی چرخه قیمت در بازار ارزهای دیجیتال و به طور عمومی بازارهای مالی آشنا خواهید شد.
انواع مراحل چرخهی قیمت در بازار
حرکات قیمت در بازار غالباً تصادفی و پیچیده به نظر میرسد. ممکن است قیمت در روزهای معینی بالا رود یا کاهش پیدا کند. برای یک فرد تازه وارد، این حرکات اغلب گیجکننده هستند و ممکن است شبیه به قمار به نظر برسند.
واقعیت این است که چرخههای قیمت به روشهای مشابه حرکت کرده و مراحلی یکسان را طی میکنند. هنگامی که یک سرمایهگذار این مراحل را درک کند، دیگر بازارها چندان تصادفی به نظر نخواهند رسید. معاملهگر میتواند هر مرحله را تشخیص دهد و سبک معاملاتی خود را بر این اساس تغییر دهد. چهار مرحلهی چرخهی قیمت را به طور شماتیک در نمودار زیر مشاهده میکنید.
چهار مرحلهی مختلف چرخههای قیمتی
فاز انباشت
این مرحله از چرخه میتواند برای یک دارایی مشخص یا کلیت بازارها شکل بگیرد. همانطور که از نام این مرحله پیداست، از روند مشخصی برخوردار نیست و به صورت دورهای از تراکم و انباشتگی قیمت در نمودار نمایان است. هنگامی که معاملهگران شروع به انباشت داراییهای خود میکنند، قیمت در یک محدوده و بین دو سطح شروع به نوسان میکند. این جابهجایی مالکیت تا زمانی ادامه پیدا خواهد کرد که یکی از این دو سطح شکسته شود.
فاز انباشت از مراحل چرخهی قیمت
فاز انباشت (Accumulation) همچنین به عنوان دورهی پایهگذاری قیمت شناخته میشود؛ زیرا بعد از یک روند نزولی و قبل از صعود قرار دارد. با توجه به اینکه در این مرحله بازار روند خاصی را دنبال نمیکند، میانگینهای متحرک در این دوره سیگنال معتبر صادر نخواهند کرد.
چگونه در این فاز معامله کنیم؟
مرحلهی انباشت ممکن است چند هفته یا چند ماه طول بکشد. بنابراین از این زمان برای مطالعهی بازار و پیشبینی زمان مناسب برای ورود استفاده کنید. دامنهی نوسانات قیمت در این دوره اندک است و به ویژه برای معاملهگران روزانه سودآور نیست. بنابراین تا قبل از تأیید روند بازار، پیشنهاد نمیشود معاملات بزرگ انجام دهید. یک محرک بنیادی مانند افزایش ارزش بازار یا حجم معاملات، میتواند قیمت را از این مرحله خارج کند. با خروج قیمت از این فاز و شروع روند صعودی، شاهد رشد سقف و کفهای قیمتی خواهیم بود.
فاز روند صعودی
همانطور که فاز انباشت با مقاومت قیمت در برابر تغییرات تعریف میشود، فاز صعودی با حرکت قیمت به بالای سطوح مقاومت شناسایی میشود. خروج از فاز انباشت منجر به ورود حجم بالایی از سرمایه میشود؛ زیرا معاملهگرانی که در مرحلهی انباشت خارج از بازار بودند، به طرز تهاجمی شروع به خرید داراییها میکنند. با پیشرفت فاز صعودی، شاهد شکل گرفتن روند در قیمتها هستیم. با آغاز سرمایهگذاری معاملهگران جدید، حرکات قیمت افراد بیشتری را به بازار جلب میکند. در نهایت، این عوامل موجب شکلگیری روند صعودی در قیمت و قدرت گرفتن آن خواهد شد تا زمانی که قیمت وارد فاز بعدی شود.
چگونه در این فاز معامله کنیم؟
این فاز بهترین زمان برای درآمدزایی یک معاملهگر است. حرکت و مومنتوم (تکانه یا اندازه حرکت) زیادی وجود دارد که برای معاملهگران موقعیتهای مناسبی فراهم میکند. به هر نزول قیمت در این دوره به دید اصلاح و فرصتی برای خریداری دارایی یا سهام نگاه میشود. با افزایش قيمت، دارايی دوباره خریداری میشود و بازار بار ديگر روند صعودی پيش میگيرد. با پیشرفت قيمت در این مرحله، نوسانات موجود در بازار به تدریج کاهش مییابد.
فاز توزیع
این مرحله به عنوان مرحلهی بازگشت قیمت نیز شناخته میشود. معاملهگرانی که در مرحلهی انباشت، دارایی موردنظر را خریداری کردهاند، در این فاز شروع به خروج از بازار میکنند. از ویژگیهای بارز این مرحله، افزایش حجم معاملات است. نکته اینجاست که در این فاز، تقاضا از عرضه فراتر نخواهد رفت و با افزایش حجم، قیمت افزایش پیدا نخواهد کرد. معمولاً اصلاحات قیمت در فاز توزیع (Distribution) رخ میدهند؛ اما باعث تغییر روند بازار به سمت پایین نخواهند شد.
فاز انباشت از مراحل چرخهی قیمت
چگونه در این فاز معامله کنیم؟
در آغاز این مرحله به علت خروج سرمایهگذاران از بازار، نوسانات زیادی وجود دارد. این فاز فرصت مناسبی برای آغاز موقعیتهای فروش (Short) فراهم میکند. قیمت در این مرحله به سرعت به سطوح حمایت و مقاومت واکنش نشان میدهد. فاز توزیع از طریق الگوهای مشخص نموداری مانند سر و شانه، سقف دوقلو، مثلث و انواع دیگر مشخص می شود. با پیشروی در این فاز، قیمت نوسانات خود را از دست میدهد و درون یک محدوده شروع به حرکت خواهد کرد.
فاز روند نزولی
این فاز آخرین مرحله از چرخهی قیمت است که برای سرمایهگذاران بازارهای یک طرفه، خستهکننده و نامطلوب به شمار میآيد. از طرف دیگر، معاملهگرانی که در طول مرحلهی توزیع اقدام به خريد دارايی كردهاند، با عجله سعی در فروش یا بستن موقعیتهای خرید ضررده خود دارند. از آنجا که در این فاز خریداران معدودی در بازار حضور دارند، فقدان تقاضا قیمت دارایی را به پایین میکشد. با شروع تلاش قیمت برای ساختن کفهای متوالی و بالاتر، بازار دوباره به مرحلهی انباشت خواهد رسید.
فاز انباشت از مراحل چرخهی قیمت
چگونه در این فاز معامله کنیم؟
در این مرحله، قیمت دارایی معمولاً بیشتر از حد انتظار ریزش خواهد کرد. بنابراین، سعی در گرفتن چاقوی در حال سقوط نکنید؛ چون در نهایت دستتان را خواهید برید. البته که در بازارهای دو طرفه از ریزش قیمت هم میتوان سود کرد. در هر حال با استفاده از راهبردها و استراتژیهای مناسب، در انتهای این فاز فرصتی مناسب برای خریداران فراهم خواهد شد.
تفاوت فازهای انباشت، توزیع و تحکیم
همانطور که اشاره شد، در تحلیل چرخههای بازار به صورت کلاسیک، مراحل انباشت و توزیع بررسی میشوند. گفتیم که مرحلهی انباشت، زمان ورود خریداران به بازار است. آنها داراییهای در حال سقوط را به اختیار خود درمیآورند یا به اصطلاح جمعآوری و انباشت میکنند؛ چرا که معتقدند این روند به زودی تغییر خواهد کرد. فاز انباشت نشاندهندهی خرید دارایی یا سهام از سهامدارانی است که ایمان خود را به دارایی یا سهمی که در فاز نزولی است، از دست دادهاند.
فاز توزیع، هنگام فروش داراییهای جمعآوریشده در فاز انباشت اتفاق میافتد. با افزایش قیمتها، سهامداران دارایی خود را برای فروش ارائه میکنند. هرچه تعداد سهام بیشتری عرضه شود، ادامهی روند افزایش قیمت دشوارتر خواهد شد. این فاز، پایان روند صعودی را نشان میدهد.
در کنار این دو مرحله، فاز تحکیم یا تثبیت (Consolidation) زمانی اتفاق میافتد که روند نزولی قیمت کُند میشود. قیمت در نزدیکی یک سطحِ بهخصوص شروع به نوسان میکند و شناور میماند. این دوره خود را به شکل خوشهای باریک از نوسانات در قیمت نشان میدهد. قیمت در این فاز جهشها و اصلاحات کوچکی دارد و حرکات آن به صورت عرضی است.
تحکیم در روند نزولی نشانهای مبنی بر شکل گرفتن فاز انباشت است. در روند صعودی نیز، تحکیم به شکل یک نوار قیمتی در نمودار پدیدار میشود. در واقع در روند صعودی به این فاز تحکیم قیمت گفته نمیشود؛ اما دارای ویژگیهای مشابه است. قیمت در نهایت حرکت خود را در روند صعودی متوقف کرده و در عرض نوسان میکند. این نشانهای از شکلگیری فاز توزیع است.
جمعبندی
شناخت هر یک از مراحل چرخهی قیمت، برای تصمیم گیری در مورد خرید و فروش دارایی امری ضروری است. یک روش مناسب برای بررسی این مراحل، مطالعهی روند گذشته نمودار داراییها است. همچنین بررسی رفتار اندیکاتورها در هر فاز کمک شایانی به درک بهتر بازار خواهد کرد.
فاز انباشت، اولین مرحله از چرخه قیمتی است، فازی که در آن قیمت در یک محدوده نوسان میکند. در این فاز باید منتظر ماند تا روند صعودی شروع شود.
سپس قیمت وارد روند صعودی میشود، این فاز بهترین زمان برای خرید دارایی یا سهام است. سپس وارد فاز توزیع خواهیم شد که بهترین زمان برای گرفتن موقعیت شورت در بازارهای دوطرفه است.
فاز نزولی، آخرین مرحله از چرخه قیمت در بازار است. نقطه پایانی فاز نزولی بهترین زمان برای ورود مجدد به موقعیتهای خرید است.
در آخر این نکته را به یاد داشته باشید که معامله در بازارهای مالی وابسته به ارزیابی احتمالات است نه تعیین قطعیات.
دیدگاه شما